💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#برشی_از_یک_کتاب
#شهید_محسن_حججی
#شماره_۴
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#ارادت_به_حضرت_زهرا(س)
✍...محسن ارادت خاصی داشت به #حضرت_زهرا_س.انگشتر #دُرّی که دستش بود و رفت، رویش نوشته بود:"#یا_فاطمه_ #الزهراء"گفتیم این رو دستت نکن.اگه بیفتی دستشون کینه شونو سرِ تو خالی می کنن! گفت: بذار حرصشون در بیاد.
🕊وقتی فیلمش را دیدم،فهمیدم که حرصشان را در آورده. با آن #پهلوی زخمی مثل شیر ایستاده بود.
جگرم آتش گرفت برای #لب_ها_ی_تشنه اش!
🍀راوی:زهرا مختارپور،مادر شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۱ ص ۳۲
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️دلتنگی و گریه فرزند شهید برای پدرش
📍 شهید مدافع وطن مهدی جمشیدی از تکاوران پلیس بیست و یکم اردیبهشت ۹۸ در درگیری با قاچاقچیان #مواد_مخدر در اصفهان به شهادت رسید./نورنیوز
🇮🇷 گلچین مطالب انقلابی با ذکر منبع🇮🇷
@Radar_enghelab
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#برشی_از_یک_کتاب
#شهید_محسن_حججی
#شماره_۵
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#کارگر_ی_برای_خرج_اردوها_ی_جهاد_ی
✍...زمانی که بنایی می رفتم، محسن گاهی می گفت: بابا امروز کارگر نگیر. من میام .
من همیشه مزد کارگرها را قبل از اینکه لباس هایشان را عوض کنند می دادم.
به این #حدیث معصوم(ع)در کارم پایبندم که می گویند #مزد کارگر را بدهید قبل از اینکه #عرقش خشک بشود.
💦برای محسن هم همین طور بودم. ولی نمی دیدم #پول خرج کند. زیر نظرش می گرفتم می دیدم نه #کفش و #لباسش عوض می شود. نه اصفهان می رود. به مادرش می گفتم: عجب مشت بسته ای دارد. خیلی سفته.
💦بعدها فهمیدم که #پول هایش را توی #اردو_ها_ی_جهادی موسسه خرج کرده است.
🍀راوی:محمدرضا حججی پدر شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۱ ص ۳۸
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#برشی_از_یک_کتاب
#شهید_محسن_حججی
#شماره_۶
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#سختی_کشیده_و_دنیا_دیده
✍...یادم هست زمان #سربازی_اش یک شب که خانه پدرم بودیم. بهش گفتم؛تو که مدرک تحصیلی ات خوبه، سابقه بسیج و اردوهای جهادی و کار کردن تو موسسه #حاج_احمد_کاظمی رو داری، می تونی بیای توی شهر خودمون خدمتت رو بگذرونی؛ گفت: اگه برم دنبالش شاید بشه یه کارایی کرد، ولی خودم می خوام برم به جای دور تا هم #دنیا_دیده بشم وهم #سختی بکشم...#تجربه قشنگیه!"
🍀راوی:حسین حججی،برادر شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۱ ص ۴۴
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا
ماشین در یکی از غذاخوری های میان راه توقف کرد ، همه برای صرف ناهار بر سر یک میز نشستیم ، ناگهان متوجه شدم کریمی غذای خود را نصف کرد ، نصفش را خورد و بعد به بیرون از غذاخوری رفت !
با کنجکاوی دنبالش رفتم ، دیدم کنار یک پیرمرد فقیری روی زمین نشسته و بشقاب در دست پیرمرد بود و باقی غذا را می خورد و کریمی با صمیمیت و مهر ، با او صحبت می کرد ، با خودم گفتم ،
راستی چرا من این چنین نیستم !؟.....
#شهیدنظر_کریمی
📕 امام سجاد و شهدا ، ص68
🌹 اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#برشی_از_یک_کتاب
#شهید_محسن_حججی
#شماره_۷
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#غیرت #حجاب #چادر
✍...روی #حجابمان غیرت به خرج می داد. می گفت: مانتو هر چقدر هم بلند وگشاد باشه؛ آخرش #چادر نمی شه؛ #میراث_خاکی_حضرت_زهرا_چادره.شما با #حجاب باشید،چهار نفر هم که به شما نگاه کنند یه #ذره_حجابشون رو خوب می کنن.
🍀راوی:فاطمه حججی،خواهر شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۱ ص ۴۸
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#برشی_از_یک_کتاب
#شهید_محسن_حججی
#شماره_۸
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#راهیان_نور #غروب_شلمچه
✍...خیلی دوست داشتم بروم #راهیان_نور. نشد تا اینکه دوران #دانشجویی قسمتم شد. مدام بهم پیام می داد. خیلی خوشحال شده بود. می گفت یادت باشه این سفری که رفتی سفر عادی نیست؛ تا می تونی استفاده کن. یک بار پیام داد که حس می کنم الان جای خیلی خوبی هستی. کنار #شهدای_تازه_تفحص_شده بودم. گفت #کجایی؟ گفتم کنار #شهدای_ گمنامم. خیلی خوشحال شد که در آن لحظه به من پیام داده است. گفت: برام خیلی # دعا_کن. چند ساعت بعد بهش پیامک زدم محسن من الان # شلمچه ام. گفت غروب #شلمچه خیلی قشنگه. وقتی این پیام ها را می داد بیشتر به #عظمت_جایی_که_رفته_بودم پی بردم.
🍀راوی:فاطمه حججی خواهر شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۱ ص ۴۹
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
⭕️جواب خدا را چه بدهم؟
🔸سال ۱۳۶۴ طی سفری که به لبنان داشتیم، به طور غیر رسمی میهمان «ژنرال طلاس»، وزیر دفاع وقت سوریه در منزلش شدیم. صیاد اصرار داشت که به جنوب لبنان برود و طلاس میگفت خطر دارد و نمیشود.
🔹بعد گفت: «شما دو، سه روزه آمدهاید و این جا تفریح کنید و حالا که در جنگ نیستید، بروید زیارت. من هم سفارش میکنم شما را به جاهای دیدنی ببرند.»
🔸صیاد گفت: «ما زیارت رفتیم. همرزمان من در سپاه و بسیج همه در جنگ هستند و من بنا به اوامر امام و رئیس جمهورم به این سفر آمدهام و الان هم کار سیاسی من تمام شده است.
🔹اگر همین حالا خداوند عمر مرا به پایان ببرد، باید بگویم در حال انجام دادن چه کاری بودم؟ زمانی که دوستان و فرزندان من میجنگند، بگویم من در حال تفریح در دمشق بودم؟ حالا که نمی توانم در آنجا بجنگم، این جا بین رزمندگان شما حضور پیدا میکنم تا اگر لحظهای دیگر در این دنیا نبودم، لحظه مرگ پاسخی برای حضرت حق داشته باشم.»
#شهید_علی_صیادشیرازی
#درس_اخلاق
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#برشی_از_یک_کتاب
#شهید_محسن_حججی
#شماره_۹
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#کتاب #نمایشگاه_کتاب #معرفت #ایمان #کار_فرهنگی
✍...وقتی در #کتاب_شهر کار می کرد،گفت:یک #نمایشگاه زدیم بیاید ببینید.رفتیم،بیشتر #کتاب ها راجع به #زندگی_شهدا و #اهل_بیت(ع) بود.
می گفت اگر #کتاب بخونید،#معرفتتون زیاد می شه؛اون وقته که #ایمانتون قوی می شه. خودش #کتاب_هنر_اهل_بیت را زیاد می خواند. یک کانال هم زده بود توی #تلگرام به اسم گروه #فرهنگی_هنری_میثاق. بیشتر از #شهدا و #مدافعان_حرم مطلب می فرستاد.
🍀راوی:فاطمه حججی،خواهر شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۱ ص۵۰
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌹 خاطـــرات آزادگــان 🌹
#پیشنهاد_مطالعه 👇👇👇👇👇
🌹( به مناسبت سالروز ورود آزادگان به میهن )
از صلیب سرخ آمده بودند اردوگاه اسرا گفتند:
در اردوگاه شما را شڪنجهتان میڪنند یا نه ؟
همه به آقا سید نگاه ڪردند
ولی آقا سید چیزی نگفت
مأمور صلیب سرخ گفت:
آقا شما را شڪنجه میکنند یا نه؟
ظاهراً شما ارشد اردوگاه هستید .
آقا سید باز هم حرفی نزد.
پس شما را شڪنجه نمیڪنند؟
آقا سید با اون محاسن بلند و ابهت خاص خودش سرش پایین بود و چیزی نمی گفت .
نوشتند اینجا خبری از شڪنجه نیست .
افسر عراقی ڪه فرمانده اردوگاه بود ، آقای ابوترابی را برد تو اتاق خودش گفت :
تو بیشتر از همه ڪتڪ خوردی ، چرا به اینها چیزی نگفتی ؟
آقای ابوترابی برگشت فرمود :
ما دو تا مسلمان هستیم با هم درگیر شدیم ، آنها ڪافر هستند
دو تا مسلمان هیچ وقت شڪایت پیش ڪفار نمیبرند .👌👌👌
فرمانده اردوگاه ڪلاه نظامی ڪه سرش بود را محڪم به زمین ڪوبید و صورت آقا سید را بوسید بعدش هم نشت روی دو زانو جلو آقا سید و تو سر خودش می زد
می گفت شما الحق سربازان 🌷 خمینی 🌷 هستید .
روایت در مورد
سید آزادگان 🌷 " حاج آقای ابوترابی" 🌷
🗓 ۲۶ مرداد #سالروز_ورود_آزادگان_سرافراز به میهن اسلامی ایران گرامی باد .
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹از استحمام با یک لیوان آب تا پسانداز سهمیه نان برای برگزاری جشن ها و مراسمات مذهبی
🔹 خاطرات متفاوت عبدالحسین جلالوند آزاده دوران دفاع مقدس ، از دوران اسارت
. @TasnimNews
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#برشی_از_یک_کتاب
#شهید_محسن_حججی
#شماره_۱۰
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#صلوات
✍...#صلوات خیلی دوست داشت،پشت ماشینش #صلوات نوشته بود،اسمش توی تلگرام #صلوات بود
🍀راوی: مریم حججی،خواهرشهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۱ ص ۵۵
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
#سیره_شهدا
در میان بهت و تعجب بچه های دبیرستان ، یک خبر به سرعت به زبان ها افتاد ،
یک نفر توی سالن اجتماعات ایستاده و نماز می خواند !!
در محیطی که هر کس نماز می خواند انگشت نمای همه می شد ، مهدی هر روز نمازش را می خواند و بعد از نماز هم قرآنش را در می آورد و می خواند ، می گفت ،
با خودم فکر کردم که اگر برای رضای خدا و شکر او نماز می خوانم ، نباید از دیگران بترسم....
#شهیدمحمدمهدی_کازرونی
📕 امام سجاد و شهدا ، ص14
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#برشی_از_یک_کتاب
#شهید_محسن_حججی
#شماره_۱۱
💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦🌸💦
#قرآن #نماز #نماز_شب #وضو #مداحی
✍... #قرآن زیاد می خواند...انواع مداحی ها را گوش می داد،این اواخر توی خانه مادرم "منم باید برم"را زیاد می خواند...می دیدم #نمازشب می خواند،با آداب #وضو می گرفت،شیر آب را می بست و دست می کشید وبرای مرحله بعد شیررا باز می کرد،آن هم با #آب سرد...#نمازهایش را با #صوت می خواند
🍀راوی:زهره حججی،خواهر شهید
📚#کتاب_سربلند فصل ۱ ص ۶۰
هدیه نثار روح این #شهید بزرگوار #صلوات
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم🌺
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🍀طلب علم حتى در جنگ
✍...یکى از روزها، در منطقه عملیاتى والفجر یک در ارتفاع 112 #فکه، محورى که نیروهاى گردان خندق لشکر 27 #حضرت_رسول (ص) عملیات کرده بودند، صحنه بسیار عجیبى دیدم که برایم جالب و تکاندهنده بود.
از دور پیکر #شهیدى را دیدم که آرام و زیبا روى زمین دراز کشیده و طاقباز خوابیده بود. #سال 72 بود و حدود ده سال از شهادتش میگذشت.
💦نزدیک که شدم، از قد و بالاى او تشخیص دادم باید #نوجوانى باشد حدود 17 - 16 ساله.
بر روى #پیکر، آنجا که زمانى قلبش در آن میطپیده، برجستگیاى نظرم را بهخود معطوف کرد. جلوتر رفتم و درحالی که نگاهم به #پیکر استخوانى و اندام اسکلتیاش بود و در گودى محل چشمانش، معصومیت دیدگانش را میخواندم،
💦آهسته و با احتیاط که مبادا ترکیب استخوانهایش بههم بریزد، دکمههاى لباس را بازکردم.
درکمال حیرت و تعجب، متوجه شدم یک #کتاب و #دفتر زیر لباس گذاشته بوده. کتاب پوسیده را که با هرحرکتى برگبرگ و دستخوش باد میشد، برگردانم.
💦 #کتابى که ده سال تمام، با آن #شهید همراه بوده است، کتاب فیزیک بود و یک دفتر که در صفحات اولیه آن، بعضى از دروس نوشته شده بود. خودکارى که لاى دفتر بود، ابُهت خاصى به آنچه میدیدم، میداد. نام #شهید بر روى جلد کتاب نوشته بود.
💦مسئلهاى که برایم خیلى جالب آمد، این بود که او #قمقمه و وسایل اضافى همراه خود نیاورده و نداشت، ولى کسب علم و دانش آنقدر برایش مهم بوده که در بحبوحه عملیات، #کتاب و #دفترش را با خود جلو آورده بوده تا هرجا از رزم فراغتى یافت، #درسش را بخواند.
💦قبل از آغاز عملیات و #الفجر یک، به نیروهای خط شکن گفته شد که به هیچ وجه برنخواهند گشت و چه بسا بعد از #شهادت، پیکرشان نیز باقی خواهد ماند! درباره شدت آتش دشمن در این عملیات نیز گفته می شد در هر 24 ساعت، به هر نفر رزمنده ایرانی که در عملیات شرکت داشت، حدود سیصد گلوله خمپاره و توپ می رسید که تنها ترکش بسیار کوچک یکی از آنها می توانست یک نفر را ناکار کند.
💦حال این که این نوجوان، با توجه به چنین شرایطی #کتاب درسی را با خود همراه آورده تا درس بخواند، جای توجه و تامل دارد و انسان را به یاد #حدیث #زیبای_پیامبر_اسلام (ص) می اندازد که فرمودند: "از گهواره تا گور دانش بجوی."
مرتضی شادکام
📚نقل از کتاب تفحص: نوشته حمید داودآبادی: نشر شهید کاظمی
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
💥روایتگری شهدا
✅ @shahidabad313
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊