eitaa logo
امام زادگان عشق
95 دنبال‌کننده
14.6هزار عکس
3.8هزار ویدیو
327 فایل
خانواده های معظم شهداء و ایثارگران محله مسجد حضرت زینب علیها سلام . ستاد یادواره امام زادگان عشق ارتباط با مدیر کانال @ya110s تاریخ تاسیس ۱۳۹۷/۱۰/۱۶
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌷 🌸 أَمْ تَقُولُونَ إِنَّ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْمَاعِيلَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ وَ الأَسْبَاطَ كَانُواْ هُوداً أَوْ نَصاَرا قُلْ ءَأَنْتُمْ أَعْلَمُ أَمِ اللَّهُ وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ كَتَمَ شَهَادَةً عِنْدَهُ مِنَ اللَّهِ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ 🍀ترجمه:آیا مى گویید كه ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و اسباط(اسباط یعنی پیامبرانی از نوادگان حضرت یقوب)یهودى یا نصرانى بودند؟ بگو: شما بهتر مى دانید یا خدا؟ و چه كسى ستمكارتر از آن كسی كه گواهى و شهادت الهى را كه نزد اوست، كتمان كند و خداوند از آنچه انجام می دهید غافل نیست. 🌺 این آیه، خطابى دیگر به است، كه شما آنقدر به یهودى یا نصرانى بودن خود مباهات مى كنید كه حتّى حاضرید بزرگترین افتراها را به بهترین اولیاى خدا نسبت دهید؟! آیا مى گویید: و اسماعیل و اسحاق و یعقوب و پیامبران دیگر از نسل یعقوب «اسباط»با آنكه قبل از نزول تورات و انجیل بوده اند،یهودى و نصرانى هستند؟آیا این ستمگرى نیست كه واقعیّتى را كه از آن خبر دارید بپوشانید و این حقیقت روشن تاریخى را بر عامّه مردم كتمان كنید و چنین وانمود كنید كه همه پیامبران، تابع یهودیّت یا نصرانیّت بوده اند؟ در حالی که دین یهود و نصرانی بعد از زمان ابراهیم و اسماعیل و اسحاق و یعقوب به وجود آمد و موسی و عیسی بعد از آنها متولد شدند.ولى بدانید كه از آنچه شما انجام مى دهید غافل نیست. 🔹 پيام های آیه 140 سوره بقره 🔹 ✅ گاهى به جایى مى رسد كه شخص حاضر مى شود واقعیّت هاى روشن تاریخى را تحریف و یا انكار كند. ✅ بزرگترین ظلم ها، ظلم فرهنگى و كتمانِ حقایق است. «ومن اظلم ممن كتم» ✅ به كتمان وظلم ها، باید براى ما هشدار باشد. «و ما اللّه بغافل عمّا تعملون» 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
را از دهانش بیرون بریزد . خداخدا می‌کند سرلشکر وادار به صحبتش نکند ، والاّ مجبور می‌شود را باطل کند یا داری‌اش را فاش کند . یک لحظه به یاد می‌افتد . اگر او به مرخصی نرفته بود و اینجا بود با سرلشکر چه برخوردی می‌کرد . آیا اجازه می‌داد سرلشکر را باطل کند . سربازها، ناهارشان را می‌گیرند و می‌نشینند سرمیزها. گروهبان در سالن ایستاده است و اوضاع را کنترل می‌کند بعضی‌ها را می‌خورند اما بیشتر آن‌ها مخفیانه غذایشان را در ظرفی می‌ریزند و با خود می‌برندگروهبان آن‌ها را می‌بیند؛ ولی چیزی نمی‌گوید سرلشکر از آشپزخانه خارج می‌شود و به سالن می‌رود ترس، وجود همه را فرا می‌گیرد بعضی‌ها از ترس مجبور به می‌شوند بعضی با غذا ورمی روند تا سرلشکر برود؛ اما سرلشکر جلو در ناهارخوری می‌ایستد یکی از سربازها، غذایش را می‌ریزد داخل یک کیسه پلاستیکی و آن را زیر پیراهنش مخفی می‌کند وقتی می‌خواهد از در بیرون برود سرلشکر راهش را می‌بندد رنگ از چهره سرباز می‌پرد سرلشکر، یک مشت محکم به شکم او میزند پلاستیک غذا می‌ترکد و لکه‌هایی چرب از زیر پیراهن او میزند بیرون ، سرلشکر او را در حضور همه به باد کتک می‌گیرد سپس دستور بازداشتش را صادر می‌کند همه سربازها با ترس و وحشت مشغول خوردن غذا می‌شوند هیچ کس جرأت سر بلند کردن ندارد... .... 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
هر لحظه که به پایان مرخصی نزدیک می‌شود، نگرانی یونس هم بیشتر می‌شود از گروهبان می‌خواهد: اگر می‌شود، باز هم برایش مرخصی رد کن؛ من می‌روم راضی‌اش می‌کنم نیاید پادگان گروهبان می‌خندد و می‌گوید: یک ماه است. الان تازه پنج روزش رفته. من چه طور بیست و پنج روز مرخصی برایش رد کنم یونس می‌گوید: از مرخصی‌های من کم کن. اگر را دوست داری، نباید اجازه بدهی تا آخر بیاید پادگان ، اگر بیاید و اوضاع اینجا را ببیند، حتماً با سرلشکر درگیر می‌شود ششمین روز است. چند ساعت تا مانده است آرام و قرار ندارد. شده است مثل اسفند روی آتش خبرهایی که از پادگان به گوش رسیده، مردم را عصبانی کرده چه رسد که پادگان است مردم می گویند: «سرلشکر ناجی، را با شلاق و بازداشت مجبور به می‌کند او به زور در گلوی آب می‌ریزد هر چه فکر می‌کند، بیشتر عصبانی می‌شود اما سعی می‌کند ناراحتی‌اش را از کربلایی و ننه نصرت مخفی کند بند پو تین‌هایش را محکم می‌بندد و ساکش را به دوش می‌اندازد و خداحافظی می‌کند ننه نصرت باز هم می‌گوید آخر ننه چه طور شد یک دفعه تصمیم ات عوض شد مگر نگفتی تا آخر ماه پیش ما می‌مانی می‌گوید: «ننه، من مسئول آشپزخانه هستم. بچه‌های مردم می‌خواهند بگیرند و
و کسی نیست برایشان درست کند. درست است من اینجا تو راحتی و آسایش باشم، آن‌ها رنج و غذاب بکشند؟» ننه نصرت می‌گوید: «نه ننه، والله من راضی به ناراحتی کسی نیستم. برو، خدا به همراهت.» پاسی از شب گذشته، ، در گونی را باز می‌کند و برنج‌ها را داخل دیگ می‌ریزد. گروهبان و یونس با نگرانی او را تماشا می‌کنند. گروهبان می‌گوید: «مرخصی تو را رد کرده‌ام. چه استفاده کنی، چه استفاده نکنی، مرخصی حساب می‌شود.» ، شلنگ را داخل دیگ می‌گذارد و شیر آب را باز می‌کند و می‌گوید: «اشکالی ندارد. بگذار حساب بشود. من می‌خواهم مرخصی‌هایم را تو پادگان بگذرانم.» اما این اشکال دارد. تا وقتی مرخصی داری، نباید وارد پادگان بشوی. این مرخصی قبول نیست؛ چون شما مرا گول زدید. آیا من تقاضای مرخصی کردم؟ 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
گروهبان و یونس که جوابی ندارند بدهند به همدیگر نگاه می‌کنند. در حالی که شیرآب را می‌بندد، می‌گوید: «من وقت زیادی ندارم. می‌خواهم سحری درست کنم. اگر شما هم کمکم می‌کنید، آستین‌هایتان را بزنید بالا اگر هم کمک نمی‌کنید، مرا تنها بگذارید آقا.» گروهبان که چشمانش از ترس و دلشوره گرد شده، به یونس می‌گوید: «یونس، این زبان مرا نمی‌فهمد؛ تو حالی‌اش کن. الان بازداشتگاه پر از سربازانی است که جرمشان فقط گرفتن است. سرلشکر شب تا سحر نمی‌خوابد و مراقب سربازهاست. حالا این آقا با چه دلی می‌خواهد برای سربازها سحری درست کند؟» بدون اعتنا به گروهبان، اجاق را روشن می‌کند. گروهبان که از دست او کلافه شده، غرولندکنان از آشپزخانه خارج می‌شود و می‌گوید صبح نتیجه‌اش را می‌بینی. سربازها را زیر آفتاب داغ سرپا نگه داشته‌اند. هر کس چیزی می‌گوید. یکی می‌گوید: «سرلشکر متوجه سحری پختن شده! حالا می‌خواهد او و دیگر را در حضور همه تنبیه کند.» دیگری می‌گوید: «سرلشکر همیشه می‌خواهد را بشکند.» به فکر فرو رفته است. سربازها جور دیگری به او نگاه می‌کنند. با ورود ماشین سرلشکر به پادگان، سروصداها می‌خوابد. به دنبال ماشین سرلشکر، تانکر آب و یک کامیون پر از نظامی چماق به دست وارد پادگان می‌شود. نفس در سینه همه حبس می‌شود.
شیپور ورود سرلشکر نواخته می‌شود. لحظه ای بعد، او با سگش از ماشین پیاده می‌شود و منتظر اجرای دستورها می‌ماند. نظامی‌ها، سربازها را به صف می‌کنند و به طرف تانکر آب می‌برند. سرلشکر در حالی که پیپ اش را روشن می‌کند، با خشم و غضب به سربازها نگاه می‌کند. نظامی‌ها به هر سرباز یک آب گرم می‌خورانند. هر کس مقاومت می‌کند، بدنش از ضربات شلاق و چماق زخم می‌شود. با بغض و کینه به سرلشکر نگاه می‌کند. گروهبان، خودش را به او می‌رساند و با طعنه می‌گوید: «این کارها، نتیجه یکدندگی توست. اگر قبلاً کسی می‌توانست مخفیانه بگیرد، حالا دیگر نمی‌تواند. این کار هر روز تکرار می‌شود.» این حرف گروهبان، را سخت به فکر فرو می‌برد. او غرق در فکر است که به تانکر آب می‌رسد. وقتی درجه دارها لیوان را به دهانش می‌چسبانند، دهانش را می‌بندد. آن‌ها با شلاق و چماق می افتند به جانش. آن قدر می‌زنندش تا از می‌رود. آنگاه دهانش را به زور باز می‌کنند و یک آب گرم در گلویش می‌ریزند. یونس و گروهبان باز هم التماس می‌کنند؛ اما مرغ فقط یک پا دارد. او مدام حرف خودش را تکرار می‌کند. من باعث شدم سربازها کتک بخورند. من باعث شدم سرلشکر زورکی هر روز یک آب تو حلقوم بریزد. حالا هم باید خودم جبرانش کنم. باید کاری کنم سربازها با خیال راحت تا آخر بگیرند. باید شر سرلشکر را از سر سربازها کم کنم. گروهبان با عصبانیت می‌گوید: «آخر او سرلشکر است و تو فقط یک سربازی. هیچ می‌فهمی چه داری می گویی؟» که از بحث کردن خسته شده، به شوخی می‌گوید: «او سرلشکر است... من هم آشپزم. آشپز اگر نتواند آشی بپزد که رویش یک روغن باشد، اصلاً به درد آشپزی نمی‌خورد.» این حرف گروهبان، را سخت به فکر فرو می‌برد. او غرق در فکر است که به تانکر آب می‌رسد. وقتی درجه دارها لیوان را به دهانش می‌چسبانند، دهانش را می‌بندد. آن‌ها با شلاق و چماق می افتند به جانش. آن قدر می‌زنندش تا از می‌رود. آنگاه دهانش را به زور باز می‌کنند و یک آب گرم در گلویش می‌ریزند. یونس و گروهبان باز هم التماس می‌کنند؛ اما مرغ فقط یک پا دارد. او مدام حرف خودش را تکرار می‌کند. من باعث شدم سربازها کتک بخورند. من باعث شدم سرلشکر زورکی هر روز یک آب تو حلقوم بریزد. حالا هم باید خودم جبرانش کنم. باید کاری کنم سربازها با خیال راحت تا آخر بگیرند. باید شر سرلشکر را از سر سربازها کم کنم. گروهبان با عصبانیت می‌گوید: «آخر او سرلشکر است و تو فقط یک سربازی. هیچ می‌فهمی چه داری می گویی؟» که از بحث کردن خسته شده، به شوخی می‌گوید: «او سرلشکر است... من هم آشپزم. آشپز اگر نتواند آشی بپزد که رویش یک روغن باشد، اصلاً به درد آشپزی نمی‌خورد.» 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
نیمه‌شب است. ، در آشپزخانه را قفل کرده تا سرلشکر سرزده وارد نشود. او اجاق را روشن کرده و سحری را بار گذاشته است. سربازهای آشپز از ترس به آسایشگاه‌ها رفته‌اند. فقط یونس مانده است. او هم هنوز از کارهای سر درنیاورده است. یونس به قول داده هر کاری که می‌گوید، بدون چون ‌و چرا انجام دهد. به او گفته کف آشپزخانه را روغن‌مالی کند و بعد روی روغن‌ها کف صابون بریزد. او همه کارها را کرده و حالا منتظر دستور بعدی است. درحالی‌که شعله اجاق را زیاد می‌کند، می‌گوید: «حالا برو قفل درِ آشپزخانه را بازکن. فقط مواظب باش سر نخوری. کف آشپزخانه طوری شده که اگر زنجیر چرخ هم به کفش‌هایت ببندی، بازهم سر می‌خوری! خیلی مواظب باش.» یونس بااحتیاط به‌طرف در می‌رود و قفل آن را باز می‌کند. درحالی‌که می‌گیرد، می‌گوید: «حالا کف شور را بردار و خودت را مشغول شستن کف آشپزخانه نشان بده. اگر هم‌آواز بلدی، بهتر است بزنی زیر آواز. این‌طوری خیالشان راحت است که ما مشغول کار خودمان هستیم.» یونس با ترس و دلشوره می‌گوید: «منظورت از این حرف‌ها چیست؟ واضح‌تر حرف بزن، ما هم بفهمیم.» الان نمی‌توانم واضح‌تر حرف بزنم. فقط اگر شما دوست دارید کمکم کنید، بروید به همه بگویید که امشب هم سحری درست می‌کند...
هر کس می‌خواهد بگیرد، سحر بیاید غذایش را بگیرد. گروهبان که حرص اش گرفته است می‌گوید: «این خبر، اول از همه به گوش سرلشکر می‌رسد. می دانی اگر نصف شب بیاید تو آشپزخانه و موقع غذا پختن غافلگیرت کند، چه بلایی سرت می‌آورد؟» با خونسردی می‌گوید: «اتفاقاً من هم همین را می‌خواهم. می‌خواهم کاری کنم که سرلشکر با پای خودش بیاید تو آشپزخانه» یونس که از ترس چشمانش گرد شده، می‌گوید: «می‌خواهی چه کار کنی ؟» می‌خندد و می‌گوید: «گفتم که... می‌خواهم آشی بپزم که رویش یک وجب روغن داشته باشد.» یونس درحالی‌که از کارهای خنده‌اش گرفته، کف شور را برمی‌دارد و می‌گوید: «چشم قربان» بعد درحالی‌که مشغول کار می‌شود، با صدای بلند آواز می‌خواند. ، را روی تخت پهن می‌کند و می‌ایستد به . از بیرون، صدای ماشین می‌آید. اول، ماشین سرلشکر و بعد یک جیپ نظامی جلو ساختمان آشپزخانه می‌ایستند. داخل جیپ، چند نظامی چماق به دست نشسته‌اند. سرلشکر و سگش از ماشین پیاده می‌شوند. سرلشکر به نظامی‌ها می‌گوید: «من می‌روم داخل... وقتی صدا زدم، شما هم بیایید.» سرلشکر، چماق یکی از نظامی‌ها را می‌گیرد و به‌طرف آشپزخانه راه می‌افتد. سگ جلوتر از او می‌رود. صدای آواز یونس و مناجات شنیده می‌شود. سرلشکر، از پشت در به صداها گوش می‌دهد. سگ، پوزه‌اش را به در آشپزخانه می‌مالد و عوعو می‌کند. سرلشکر، لگدی از سرِ حرص به سگ میزند و سرزده وارد آشپزخانه می‌شود در حال است. سطح آشپزخانه را کف غلیظی پوشانده است. یونس پشت به سرلشکر دارد، کف شور را به کف آشپزخانه می‌کشد. سرلشکر با دیدن آن دو غرولند کنان به طرفشان حمله‌ور می‌شود: «پدرسوخته‌های عوضی، شما هنوز آدم...» اما هنوز حرفش تمام نشده که سر می‌خورد و پاهایش در هوا معلق می‌شود و با کمر و دست به زمین کوبیده می‌شود. وقتی از ته دل آه می‌کشد، نظامی‌ها به سمت آشپزخانه می‌دوند و یکی پس از دیگری روی سرلشکر می‌افتند. سرلشکر زیرِ بدن نظامی‌ها گم می‌شود و صدای آه و ناله‌اش با آه و ناله نظامیها قاطی می‌شود. سحر است. سربازها با خیالی آسوده در سالن غذاخوری نشسته‌اند و دارند سحری می‌خورند. گروهبان وارد آشپزخانه می‌شود. همه آشپزها حضور دارند؛ به‌جز و یونس. یکی از آشپزها، یک سینی غذا و یک پارچ آب به گروهبان می‌دهد و می‌پرسد: «از سرلشکر چه خبر؟» گروهبان درحالی‌که لبخند می زند، می‌گوید: «خیالتان راحت باشد، بعید است تا مرخص بشود.» گروهبان از آشپزخانه خارج می‌شود و به‌طرف بازداشتگاه می‌رود. درِ بازداشتگاه را باز می‌کند و به تاریکی داخل آن خیره می‌شود. و یونس در تاریکی به نماز ایستاده‌اند. گروهبان، سینی غذا و آب را کنارشان می‌گذارد و با حسرت نگاهشان می‌کند. یک‌لحظه به یاد مرخصی می‌افتد. می‌توانست این لحظات را در کنار خانواده و در راحتی و آسایش سپری کند. او گرفتن در محله دل‌نشین خودشان، جماعت مسجد محل و در ایوان باصفای خانه آن ‌هم در کنار کربلایی و ننه نصرت را خیلی دوست داشت، اما سخت و بازداشتگاه برای او لذت ‌بخش ‌تر از هر چیز دیگری است. نثارارواح_طیبه#اموات 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
سہ برادر با هم هماهنگ بودند داخل خونه بیرون از خونہ با هم سر کار مے رفتند، بعد هم تظاهرات و فعالیت های سیاسے، آخر هم جبهہ و ... شهید شد مفقود الاثر شد رو هم پس از نہ سال تڪہ ای از استخونهاشو بہ همراه پلاڪ برای خانواده اش آوردند... 🌷 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
باید باهاش حرف بزنیم! 🔻 حکم انفصال از خدمت را که دستم دید پرسید: «جریان چیه؟» گفتم: «از نیروهای تربیت بدنی گزارش رسیده که رئیس یکی از فدراسیون‌ها با قیافه‌ی زننده سرِ کار میاد؛ با کارمندهای خانم برخوردهای نامناسبی داره، مواضعش مخالف انقلابه و خانمش ! الان هم دارم حکم انفصال از خدمتش رو رد می‌کنم شورای انقلاب». با اصرارِ رفتیم برای تحقیق. همه چیز طبق گزارش‌ها بود، ولی ابراهیم نظر دیگری داشت؛ گفت: «باید باهاش حرف بزنیم». رفتیم درِ خانه‌اش و ابراهیم شروع به صحبت کرد. از برخوردهای نامناسب با خانم‌ها گفت و از همسرش، از خونِ گفت و از اهداف . آن‌قدر زیبا حرف می‌زد که من هم متأثر شدم. ابراهیم همان‌جا حکم انفصال از خدمت را پاره کرد تا مطمئن شوم با و ، می‌شه افراد رو اصلاح کرد. یکی دو ماه نگذشته بود که از فدراسیون خبر رسید: «جناب رئیس بسیار تغییر کرده. اخلاق و رفتارش در اداره خیلی عوض شده، حتی خانمش با حجاب به محل کار مراجعه می‌کنه». 📚 برگرفته از کتاب ؛ خاطراتی از ❤️ 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 آیات 33و34سوره آل عمران 🌸 إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَى ءَادَمَ وَنُوحاً وَءَالَ إِبْرَاهِيمَ وَءَالَ عِمْرَانَ عَلَى الْعاَلَمِينَ (33) ذریة بعضها من بعض و الله سميع عليم (34) 🍀 ترجمه: همانا خداوند، آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برگزید. (33) فرزندانى كه بعضى از آنان نسل بعضی ديگرند و خداوند شنوای داناست. (34) 🌷 : برگزید 🌷 : خاندان 🌷 : جهانيان 🌷 : فرزندان 🌷 : شنوا 🌷 : دانا 🌸 آدمى وقتى وارد می شود که سرشار از گل های زیبا و معطر باشد دنبال بهترین و خوشبوترین گل ها می گردد. گل های سرسبد پیامبران و امامان هستند. که خداوند از میان انسان های فراوان آنها را برگزید. زیرا از رفتار و گفتار و اعمال آنها خبر داشت. برگزیدگى انبیا از طریق وحى، علم، ایمان و عصمت است. امام محمد باقرعلیه السلام درباره ى «انّ اللّه اصطفى... ذریّة...» فرمودند: ما از آن برگزیدگان و باقیمانده ى آن عترت هستیم. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امامان علیهم السلام از نسل حضرت ابراهیم علیه السلام می باشند. آل ابراهيم علاوه بر اسحاق و یعقوب و یوسف و موسى و بعضى انبیاى ديگر که از نسل می باشند شامل پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و امامان علیهم السلام هم می باشد. 🌷 : اولین انسان و اولین پیامبر خدا 🌷 : اولین پیامبر اولوالعزم 🌷 : نام پدر حضرت مریم علیه السلام است. به خاطر داستان های حضرت مریم و حضرت عیسی که در آیات بعد در این سوره بیان می شود و از نسل عمران می باشند. این سوره به اسم آل عمران نامگذاری شده است. 🔹 پيام های آیات33و34سوره آل عمران ✅ انسان ها همه در یک سطح نیستند و خداى حكیم، بعضى را برگزیده است تا مسئولیّت سنگین را بر دوش آنان بگذارد. «انّ اللّه اصطفى» ✅ اوّلین انسان که بود، پیامبر خدا بوده تا بشر هیچگاه بدون هدایت نماند. «اصطفى آدم» ✅ جریان بعثت ، در طول تاریخ بشر استمرار داشته است. «اصطفى آدم و نوحاًو...» ✅ بعضى از پیامبران، جهانى بوده است. «على العالَمین» ✅ بعضی از پدران و اجداد آنها هم پیامبر بودند. «بعضها من بعض» ✅ بر گفتار و رفتار و اعمال پیامبران و برگزیدگان خود نظارت دارد. «اصطفی...و الله سمیع علیم» 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 آیه 67 سوره آل عمران 🌸 مَا كَانَ إِبْرَهِيمُ يَهُودِيّاً وَلَا نَصْرَانِيّاً وَلَكِنْ كَانَ حَنِيفاً مُّسْلِماً وَ مَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ‏ 🍀 ترجمه:ابراهیم نه یهودى بود و نه نصرانى، بلكه او فردى حق‏گرا و تسلیم خدا بود و هرگز از مشركان نبود. 🌸 موضوع این آیه در ادامه آیات 65و66سوره آل عمران و در پاسخ گفتگوی یهودی ها و نصارا است که هر کدام را پیرو دین خود می دانستند که قرآن می فرماید: ما کان إبراهيم يهوديا و لا نصرانياً ولكن كان حنيفا مسلماً و ما كان من المشركين: ابراهیم نه یهودی بود و نه نصرانی بلکه او فردی حق گرا و تسلیم خدا بود و هرگز از نبود. «حَنَف»، به معناى گرایش به حقّ است بنابراین «حَنیف» به كسى گفته مى‏ شود كه در مسیر باشد، ولى بت‏ پرستان آن را در مورد خود به كار مى‏ بردند و مشركان نیز «حُنفاء» خوانده مى‏ شدند. 🌸 این آیه، با آوردن كلمه‏ى «مسلماً» در كنار كلمه‏ى «حنیفاً»، هم دامن ابراهیم را از شرک پاک كرده است و هم دامن این كلمه‏ى مقدّس را از مشركان. امام صادق‏ علیه السلام در تفسیر عبارت «حنیفاً مسلماً» فرمودند: «خالصاً مخلصاً لیس فیه شى‏ء من عبادة الاوثان» یعنى شخصى خالص و برگزیده بود كه در او ذره‏اى از پرستش بت‏ها نبود. حضرت على‏ علیه السلام فرمودند: دین ابراهیم همان دین محمّدصلى الله علیه و آله بود. 🔹 پیام های آیه67سوره آل عمران🔹 ✅ علیه السلام فردی حق گرا و یکتاپرست و تسلیم خدا بود. 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 آیه 68 سوره آل عمران 🌸 إِنَّ أَوْلَى الْنَّاسِ بِإِبْرَاهِيمَ لَلَّذِينَ اتَّبَعُوهُ وَهَذَا الْنَّبِىُّ وَالَّذِينَ ءَاَمَنُواْ وَاللَّهُ وَلِىُّ الْمُؤْمِنِينَ‏ 🍀 ترجمه: همانا سزاوارترین افراد به ابراهیم، كسانى هستند كه از او پیروى كردند و (نیز) این پیامبر و كسانى كه (به او) ایمان آورده‏ اند، و خداوند سرپرست مؤمنان است. 🌷 : سزاوارترین مردم 🌷 : از او پیروی کردند 🌷 : پیامبر 🌷 : سرپرست 🌸 از این آیه معلوم مى‏ شود كه نسبت ایمانى، فراتر و محكم ‏تر از نسبت خویشاوندى است و افرادى كه همفكر و هم هدف باشند، به همدیگر نزدیک تر از كسانى هستند كه در ظاهر قوم و خویشند، ولى به لحاظ فكرى و اعتقادى از همدیگر جدایند. علیه السلام به یكى از یاران با وفایش فرمود: «انتم واللّه من آل محمّد» به خدا سوگند كه شما از آل ‏محمّد صلى الله علیه و آله هستید. و سپس آیه فوق را تلاوت فرمود. رسول اكرم صلى الله علیه و آله نیز در مورد سلمان فارسى فرمودند: «سلمان منّا اهل البیت» 🌸 با اینكه آیه فرمود: نزدیک ترین مردم به ، پیروان او هستند، لكن نام پیامبر اسلام و مسلمانان را جداگانه برد، تا بهترین نمونه‏ ى پیروى را در وجود حضرت محمّد صلى الله علیه و آله و مسلمانان، به دنیا نشان دهد. در روایتى آمده است:«انّ ولىّ محمّد مَن اطاع اللّه و انْ بَعُدتْ لَحمَته، و انّ عدوّ محمّد مَن عَصى اللّه و انْ قَرُبتْ قَرابته» دوست و طرفدار محمّد صلى الله علیه و آله كسى است كه را اطاعت كند، هر چند به لحاظ فامیلى از او دور باشد و دشمن پیامبر كسى است كه خدا را نافرمانى كند، هرچند با پیامبر نسبت و نزدیكى داشته باشد. امام صادق‏ علیه السلام فرمود: منظور از «الذّین آمنوا» در آیه، امامان و پیروان آنها هستند. 🔹 پيام های آیه68سوره آل عمران 🔹 ✅ پیوند مردم با ، پیوند مكتبى است، نه پیوند قبیله‏ اى، زبانى، منطقه‏ اى و نژادى. «انّ أولَى النّاس بإبراهیم لَلّذین اتّبعوه» ✅ ملاک قُرب به ، اطاعت از آنان است. «أولَى النّاس بإبراهیم لَلّذین اتّبعوه» ✅ صلى الله علیه وآله و مسلمانان، در خط ابراهیم و هم هدف با او هستند. «أولَى النّاس بإبراهیم... وهذا النّبى» 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 آیه 80 سوره آل عمران 🌸 وَلَا يأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُواْ الْمَلاَئِكَةَ وَالنَّبِيِّينَ أَرْبَاباً أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُّسْلِمُونَ‏ 🍀 ترجمه: و به شما فرمان نمى‏ دهد كه فرشتگان و انبیا را ارباب خود قرار دهید، آیا شما را به كفر فرمان دهد پس از آنکه تسلیم خدا شدید؟ 🌷 : جمع رب است رب یعنی تربیت کننده 🔶 در آیه قبل بیان شد که هیچ یک از پیامبران و فرستادگان الهی حق ندارد به بگوید: بندگان من باشید. موضوع این آیه هم در ادامه آیه قبلی می باشد. همانطور که پیامبران مردم را به پرستش خود دعوت نمی کردند، به پرستش و سایر پیامبران هم دعوت نمی کردند. و می فرماید: و لا یأمركم أن تتخذوا الملائكة و النبيين أربابا: و به شما فرمان نمی دهد که فرشتگان و انبیا را خود قرار دهید. این جمله از طرفی پاسخی است به مشرکان عرب که فرشتگان را دختران خدا می پنداشتند و نوعی ربوبیت برای فرشتگان قائل بودند و با این حال خود را پیروان آیین معرفی می کردند. و از طرفی دیگر پاسخی است به صابئین که فرشتگان را تا حد پرستش بالا می بردند. صابئین خود را پیروان حضرت یحیی می دانستند. 🔶 و از طرفی این آیه پاسخی است به یهود که عزیر را فرزند معرفی می کردند و از طرفی دیگر پاسخی است به که حضرت عیسی علیه السلام را فرزند خدا می دانستند و همه این ها شرک است و فقط خداوند هست که باید پرستش شود و خداوند نه فرزندی دارد نه پدر و مادری دارد. فقط یکی است. و در پایان آیه برای تأکید بیشتر می فرماید: أيأمركم بالكفر بعد إذ أنتم مسلمون: آیا شما را به کفر فرمان می دهد پس از آنکه تسلیم خدا شدید. یعنی، هرگز ممکن نیست که پیامبری پیدا شود و نخست مردم را به ایمان و دعوت کند سپس راه شرک را به آنها نشان دهد. یعنی پیامبران هستند و هرگز همچین چیزی اتفاق نمی افتد. 🔹 پيام های آیه80سوره آل عمران 🔹 ✅ هرگونه به شرک از سوى هر كسی كه باشد، ممنوع است. «ولایأمركم ان تتخذوا...» ✅ ، تنها انكار خدا نیست؛ بلكه پذیرش هرگونه ربّ و مستقل دانستن هر مخلوقى، كفر است. «تتّخذوا الملائكة و النبییّن ارباباً أیأمركم بالكفر» 🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
▪️▪️▪️🏴▪️▪️▪️ بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 آیات 93تا95 سوره آل عمران 🌸 كُلُّ الْطَّعَامِ كَانَ حِلّاً لِبَنى إِسْرَاءِيلَ إِلّا مَا حَرَّمَ إِسْرَاءِيلُ عَلَى نَفْسِهِ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُنَزَّلَ الْتَّوْرَاةُ قُلْ فَأْتُواْ بِالْتَّوْرَاةِ فَاتْلُوهَآ إِنْ كُنْتُمْ صاَدِقِينَ (93) فَمَنْ افْتَرى عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ مِنْ بَعْدِ ذَ لِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْظاَّلِمُونَ (94) قل صدق الله فاتّبعوا ملة إبراهيم حنيفا و ما کان من المشركین (95) 🍀 ترجمه: همه ی خواركى ها براى بنى اسرائیل حلال بود، مگر آنچه را اسرائیل قبل از نزول تورات بر خود تحریم كرده بود، بگو: تورات را بیاورید و آن را تلاوت كنید اگر راست می گویید. (93) پس بعد از این، هر كسى بر خدا به دروغ افترا ببندد، پس آنان ستمگران هستند. (94) بگو: خداوند راستگو است، پس از آیین ابراهیم حقگرا پیروی کنید که او از مشرکان نبود. (95) 🌷 : خوراکی ، غذا 🌷 : حلال 🌷 : نازل شود 🌷 : کتاب حضرت موسی و یهود 🌷 : پس آن را تلاوت کنید 🌷 : راستگويان 🌷 : دروغ 🌷 : آنان 🌷 : پیروی کنید 🌷 : آيين 🌷 : حقگرا ، موحد ، یکتاپرست 🔴 : در تفاسیر آمده است كه بنى اسرائیل به پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله اشكال مى كردند كه اگر تعالیم او موافق تعالیم انبیاى پیشین همچون ابراهیم، موسى و عیسى علیهم السلام است، پس چرا گوشت و شیر شتر را حرام نمى داند؟ و در دين اسلام حلال هستند این آیات در جواب آنها نازل شد. 🌸 «کل الطعام کان حلا لبنی اسراءیل إلا ما حرم إسراءيل على نفسه من قبل أن تنزل التوراة: همه خوراکی ها برای بنی اسرائیل حلال بود، مگر آنچه را اسرائیل قبل از نزول تورات بر خود تحریم کرده بود.» لقب حضرت یعقوب است تمام غذاها براى بنى اسرائیل حلال بوده است و تنها حضرت یعقوب بعضى از غذاها را بر خود تحريم نموده دلیل این تحریم نیز چنانكه در بعضى تفاسیر آمده، آن است كه وقتى حضرت یعقوب گوشت شتر را استفاده مى نمود، موجب ناراحتى جسمى او مى شد، او از این غذا پرهیز مى كرد و بنى اسرائیل گمان مى بردند كه این یک تحریم شرعى است. در حالی که اشتباه فکر می کردند فقط بدن حضرت یعقوب نسبت به خوردن گوشت شتر دچار ناراحتی می شد. و افرادی که می گفتند گوشت و شیر شتر است به خداوند نسبت دروغ می دادند. 🌸 بنابراین قبل از نزول هیچ یک از غذاهای پاکیزه بر بنی اسرائیل حرام نبوده اگر چه بعد از آمدن حضرت موسی و نزول تورات بر اثر ظلم و ستمی که یهود انجام دادند تعدادی از غذاهای پاکیزه فقط به عنوان مجازات بر آنها تحریم شد. به پیامبر دستور می دهد «قل فأتوا بالتوراة فاتلوها إن کنتم صادقین: بگو: تورات را بیاورید و آن را تلاوت کنید اگر راست می گویید.» یعنی این نسبت هایی که به پیامبران پیشین می دهید حتی در تورات تحریف شده شما نیست. ولی آنها حاضر به انجام این کار نشوند زیرا می دانستند در تورات چنین چیزی وجود ندارد. 🌸 اکنون که آنها حاضر به آوردن تورات نشدند و به افترا بستند باید بدانند: «فمن افتری علی الله الكذب من بعد ذلك فأولئك هم الظالمون: پس بعد از این هر کسی بر خدا به دروغ افترا ببندد، پس آنان ستمگران هستند.» «قل صدق الله فاتّبعوا ملة إبراهيم حنيفا و ما کان من المشرکین: بگو: خداوند راست گفته، پس از آیین ابراهیم حقگرا پیروی کنید که او از مشرکان نبود.» این چیزهایی درباره شیر و گوشت شتر که به انبیای گذشته مانند نسبت می دهید نبوده است. و همیشه حلال بوده است. پس از آیین ابراهیم پیروی کنید و به دروغ به انبیای گذشته چیزی نسبت ندهید. 🔹 پيام های آیات93تا95سوره آل عمران ✅ بودن غذاها، یک اصل ثابت در ادیان آسمانى است. ✅ بدون دلیل و تحریم شرعى، ها را حرام نپندارید. ✅ بهترین نوع ، استدلال بر اساس عقاید و كتاب آسمانى طرف مقابل است. ✅ كه خود را پیرو ابراهیم مى دانند، باید موحّد باشند، زیرا او مشرک نبود. ✅ حقگرایى ، آیین او را پایدار واستوار ساخت. ▪️▪️▪️🏴▪️▪️▪️
🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 🌹 آیه 97 سوره آل عمران 🌸 فِيهِ ءَاياَتٌ بَيِّنَاتٌ مَّقَامُ إِبْرَاهِيمَ وَمَنْ دَخَلَهُ كَانَ ءَامِناً وَلِلَّهِ عَلَى الْنَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِّىٌ عَنِ الْعاَلَمِينَ‏ 🍀 ترجمه: در آن نشانه‏ هاى روشن، مقام ابراهیم است و هر كسى وارد آن شود، در امان است و براى خدا بر عهده‏ ى مردم است كه قصد حج آن خانه را نمایند،البته هر كه توانایى این راه را دارد. و هر كسی كفر ورزد، همانا خداوند از همه‏ ى جهانیان بى‏ نیاز است. 🌷 : نشانه هاى روشن 🌷 : کسی که در ایمنی است، از امن به معنای اطمینان و آرامش قلب است. 🌷 : به معنای قصد است، در شریعت قصد خانه خدا برای عمل 🌷 : به معنای توانایی داشتن 🌷 : راه 🌷 : بی نیاز 🌷 : جهانیان 🌸 این آیه ادامه آیه قبلی در مورد است. دو امتیاز دیگر کعبه یکی وجود مقام ابراهیم و دیگری آرامش و امنیتی که در آن وجود دارد. در كنار كعبه، مقام ابراهیم است. مقام ابراهیم سنگى است كه به هنگام ساختن كعبه و بالا بردن دیوارهاى آن، زیر پاى علیه السلام قرار داشت و اثر پاى آن حضرت بر روى آن مانده است. {فیه ءَاياَتٌ بينات مقام إبراهيم و من دخله کان ءامنا: در آن نشانه های روشن، مقام ابراهیم است و هر کسی وارد آن شود، در امان است.} 🌸 در جمله بعد دستور به همه مردم داده و می فرماید: و لله علی الناس حج البيت من استطاع إليه سبيلا: و براى خدا بر عهده ى مردم است که قصد حج آن خانه را نمایند، البته هر که توانایی این راه را دارد. این یک دستور بر ذمه همه مردم می باشد البته به شرطی که فرد توانایی رفتن را داشته باشد چه از لحاظ زاد و توشه و وسیله نقلیه و چه از لحاظ توانایی جسمی که اگر استطاعت داشته باشد بر او حج واجب است. 🌸 حج از زمان علیه السلام بوده ولی از زمانی که حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل کعبه را بازسازی کردند به رسمیت شناخته شد. در پایان آیه برای تأکید و بیان اهمیت مسأله حج می فرمايد: و من کفر فإن الله غنى عن العالمين: و هر کسی کفر ورزد، همانا خداوند از همه ی جهانیان بی نیاز است. درباره اهمیت در حدیثی پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم به امام علی علیه السلام می فرماید: ای علی! کسی که حج را ترک کند با این که توانایی دارد، کافر محسوب می شود. 🔹 پیام های آیه97 سوره آل عمران 🔹 ✅ در خانه ، نشانه های روشن بسیار است. نشانه های قداست و معنویت، خاطرات پیامبر از آدم تا خاتم و قبله گاه برای همه نمازگزاران ✅ علیه السلام مقامی دارد که جای پای او، به مکه ارزش داده است. ✅ ، باید خالصانه و تنها برای خدا باشد. ✅ فرد از نظر مالی و بدنی شرط حج است. ✅ انکار و ترک آن سبب کفر است. ✅ فایده ی انجام دستورات الهی، به خود انسان بر می گردد و گرنه نیازی به اعمال ما ندارد. 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃
شهادت یاد و خاطره شهدای محله زینبیه را که در به آرزوی دیرین خود که همانا شهادت بود رسیدند و خون پاکشان خاک غربت را رنگین کرد. حاج محمود هاشمی عبدالصالح زارع سید سجاد روشنایی سعید سامانلو حجت الاسلام والمسلمین محمد علی قلی زاده احمد علی بیضون همچنین یادی می کنیم از شهید مدافع حرم عشریه یادشان با ذکر ‌ 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰〰〰🇮🇷〰〰🌷
☘ سلام بر ابراهیم ☘ 💥 رسيدگي به مردم ✔️راوی : جمعي از دوستان شهيد 🔸«بندگان من هستند پس محبوبترين افراد نزد من کساني هستند که نسبت به آنها مهربانتر و در رفع آنها بيشتر کنند. » عجيب بود! جمعيت زيادي در ابتداي خيابان شهيد سعيدي جمع شده بودند. 🔸با رفتيم جلو، پرسيدم: چي شده!؟ گفت: اين پسر عقب مانده ذهني است، هر روز اينجاست. سطل آب کثيف را از جوي بر ميدارد و به آدمهاي خوش تيپ و قيافه ميپاشد! مردم کم کم متفرق ميشدند. مردي با کت و شلوار توسط پسرك خيس شده بود. مرد گفت: نميدانم با اين آدم عقب مانده چه کنم. آن آقا هم رفت. ما مانديم و آن پسر! ابراهيم به پسرک گفت: چرا مردم رو خيس ميکني؟ پسرك خنديد و گفت: خوشم مياد. ابراهيم کمي فکر کرد و گفت: کسي به تو ميگه آب بپاشي؟ پسرك گفت: اونها پنج ريال به من ميدن و ميگن به کي آب بپاشم. بعد هم طرف ديگر خيابان را نشان داد. سه جوان هرزه و بيکار ميخنديدند. ابراهيم ميخواست به سمت آنهابرود، اما ايستاد.کمي فکر کرد و بعد گفت: پسر، خونه شما کجاست؟ 🔸پسر راه خانه شان را نشان داد. ابراهيم گفت: اگه ديگه مردم رو نکني، من روزي ده ريال بهت ميدم، باشه؟ قبول کرد. وقتي جلوي خانه آنها رسيديم، ابراهيم با مادر آن پسرک صحبت کرد. به اين ترتيب مشکلي را از سر راه مردم بر طرف نمود. ٭٭٭ 🔸در تربيت بدني مشغول بوديم. بعد از گرفتن حقوق و پايان ساعت اداري، پرسيد: آوردي؟ گفتم: آره چطور!؟ گفت: اگه کاري نداري بيا با هم بريم فروشگاه. تقريباً همه حقوقش را خريد کرد. از برنج و گوشت، تا صابون و... همه چيز خريد. انگار ليستي براي خريد به او داد ه بودند! بعد با هم رفتيم سمت مجيديه، وارد کوچه شديم. ابراهيم درب خانه اي را زد. 🔸پيرزني که درستي نداشت دم در آمد. ابراهيم همه وسائل را تحويل داد. يك صليب گردن بود. خيلي تعجب کردم! در راه برگشت گفتم: داش ابرام اين خانم بود؟! گفت: آره چطور مگه!؟ آمدم كنار خيابان. موتور را نگه داشتم و با عصبانيت گفتم: بابا، اين همه مسلمون هست، تو رفتي سراغ مسيحيا! 🔸همينطور كه پشت سر من نشسته بود گفت: مسلمونها رو کسي هست کمک کنه. تازه، کميته امداد هم راه افتاده، کمکشون ميکنه. اما اين بنده هاي خدا کسي رو ندارند.با ين کار، هم مشکلاتشان کم ميشه، هم دلشان به امام و گرم ميشه. ٭٭٭ 🔸26 سال از ابراهيم گذشت. مطالب جمع آوري و آماده چاپ شد. يكي از نمازگزاران مرا صدا كرد و گفت: براي مراسم يادمان آقا ابراهيم هر كاري داشته باشيد ما در خدمتيم. با تعجب گفتم: شما شهيد رو ميشناختيد!؟ ايشون رو ديده بوديد!؟ گفت: نه، من تا پارسال كه مراسم يادواره برگزار شد چيزي از شهيد هادي نميدونستم. اما آقا ابرام حق بزرگي گردن من داره! 🔸براي رفتن عجله داشتم، اما نزديكتر آمدم. باتعجب پرسيدم: چه حقي!؟ گفت: در مراسم پارسال جاسوئيچي عكس آقا ابراهيم را توزيع كرديد. من هم گرفتم و به ماشينم بستم. چند روز قبل، با خانواده از مسافرت برميگشتيم. در راه جلوي يك مهمانپذير توقف كرديم. وقتي خواستيم سوار شويم باتعجب ديدم كه سوئيچ را داخل جا گذاشتم! درها قفل بود. به خانمم گفتم: يدكي رو داري؟ او هم گفت: نه،كيفم داخل ماشينه! 🔸خيلي شدم. هر كاري كردم در باز نشد. هوا خيلي سرد بود. با خودم گفتم شيشه بغل را بشكنم. اما هوا سرد بود و راه طولاني. يكدفعه چشمم به عكس آقا ابراهيم افتاد. انگار از روي جاسوئيچي به من نگاه ميكرد. من هم كمي نگاهش كردم و گفتم:آقا ابرام، من شنيدم تا زنده بودي مشكل مردم رو حل ميكردي. شهيد هم كه هميشه زنده است. بعد گفتم: خدايا به آبروي شهيد هادي مشكلم رو حل كن. 🔸تو همين حال يكدفعه دستم داخل جيب كُتم رفت. دسته كليد منزل را برداشتم! ناخواسته يكي از كليدها را داخل قفل دَر ماشين كردم. با يك تكان، قفل باز شد. با وارد ماشين شديم و از خدا تشكر كردم. بعد به عكس آقا ابراهيم خيره شدم وگفتم: ممنونم، انشاءالله جبران كنم. هنوز حركت نكرده بودم كه خانمم پرسيد: در ماشين با كدام كليد باز شد؟ 🔸با تعجب گفتم: راست ميگي، كدوم كليد بود!؟ پياده شدم و يكي يكي كليدها را امتحان كردم. چند بار هم امتحان كردم، اما هيچكدام از كليدها اصلاً وارد قفل نميشد!! همينطوركه ايستاده بودم نَفس عميقي كشيدم. گفتم: آقا ابرام ممنونم، تو بعد از شهادت هم دنبال حل مشكلات مردمي. 📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم 👉 🔻... 👇 🌷〰〰〰🇮🇷〰〰🌷 @shahidanemasjedehazratezeynab 🌷〰〰🇮🇷〰〰〰🌷
🏴🏴🏴 بسم الله الرحمن الرحيم 🌹 آیه 125 سوره نساء 🌸 وَمَنْ أَحْسَنُ دِيناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَهُوَ مُحْسِنٌ وَاتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْرَاهِيْمَ حَنِيفاً وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلا ً 🍀 ترجمه: و دین چه كسى بهتر از آن كسی است كه خود را تسلیم خدا كرده، در حالى كه نیكوكار است و از آیین ابراهیمِ حقگرا پیروى كرده است؟ و خداوند، ابراهیم را به دوستى خود برگزید. 🌷 : بهتر 🌷 : نیکوکار 🌷 : پیروی کرده است 🌷 : آیین 🌷 : حق گرا 🌷 : انتخاب کرد، برگزید 🌷 : دوست 🌸 این آیه همانند سایر آیات سوره نساء در مدينه نازل شده است. در آيه قبل، سخن از تأثير ايمان و عمل بود و اين كه انتساب به هيچ مذهب و آيينى، به تنهايى اثرى ندارد، در عين حال در اين آيه براى اين كه سوء تفاهمى از بحث گذشته پيدا نشود، برترى آيين را بر تمام آيين ها به اين تعبير بيان كرده است: وَ مَنْ أَحْسَنُ دِيناً مِمَّنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً : و دین چه کسی بهتر از آن کسی است که خود را تسلیم خدا کرده ، در حالی که نیکوکار است و از آیین حقگرا پیروی کرده است؟ 🔴 در اين آيه سه چيز معیار بهترين آيين شمرده شده است: 1⃣ : أسلم وجهه للّه: خود را تسليم خدا کرده 2⃣ : و هو محسن: و در حالی که او نیکوکار است. منظور از نيكوكارى در اينجا هر گونه نيكى با قلب و زبان و عمل است. 3⃣ است: وَ اتَّبَعَ مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً : و از آیین ابراهیم حقگرا پیروی کرده است. 🌸 در پايان آيه دليل تكيه كردن روى آيين ابراهيم را چنين بيان مى‌ كند وَ اتَّخَذَ اللّهُ إِبْراهِيمَ خَلِيلاً: و خداوند ، ابراهیم را به دوستی خود برگزید. 🔹 پيام های آیه 125 سوره نساء 🔹 ✅ برترین آیین، پیروى از دین ابراهیم است. ✅ تسلیم در برابر و احسان به مردم از اصول ادیان الهى است ✅ ، بر پایه ى ایمان و عمل، هر دو استوار است و هر كدام بدون دیگرى ناقص است. ✅ بهترین الگوهاى كسانى هستند كه خداوند آنان را براى خود برگزیده است. ✅ هر كسی از باطل روى گرداند خود را آماده مقام خلیل اللّهى مى كند.
▪️🏴▪️ بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیات ۷۴ تا ۷۹ سوره أنعام 🌹 بخش ۲ 🔴 این آیات همانند سایر آیات سوره انعام در مکه نازل شده است. ترجمه آیات و کلمات در جلسه قبلی بیان شد در این جلسه به شرح آیات می پردازیم. 🌸 از آنجا كه جنبه مبارزه با شرک و بت ‌پرستى دارد، در اينجا به گوشه ‌اى از سرگذشت ، اشاره نموده، مى ‌فرمايد: «وَ إِذْ قالَ إِبْراهِيمُ لِأَبِيهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَةً: و هنگامی که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بت هایی را به عنوان معبود خود انتخاب می کنی؟» آزر عموی ابراهیم بود که را تربیت کرده بود به این خاطر به او پدر می گوید البته بعضی هم آزر را جد مادری ابراهیم نامیدند. نام پدر ابراهیم تارخ بود که او خداپرست بود. باز ابراهیم به عمویش گفت: «إِنِّي أَراكَ وَ قَوْمَكَ فِي ضَلالٍ مُبِينٍ: قطعا من تو و قومت را در گمراهی آشکار می بینم» .چه گمراهى از اين آشكارتر كه مخلوق خود را معبود خود قرار دهد، و موجود بى ‌جان و بى ‌شعورى را پناهگاه خود بپندارد و حلّ مشكلات خود را از آنها بخواهد 🌸 همانطور كه ، ابراهيم را از زيان هاى بت ‌پرستى آگاه ساخت همچنين مالكيّت مطلقه و تسلّط پروردگار را بر تمام و به او نشان داد که می فرماید: «وَ كَذلِكَ نُرِي إِبْراهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ: و این گونه فرمانروایی و مالکیت خود را بر آسمان ها و زمین به ابراهیم نشان می دهیم» و سپس مى‌فرمايد: « وَ لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ: تا از یقین کنندگان شود» شکّ نيست كه يقين استدلالى و فطرى به يگانگى خدا داشت، امّا با مطالعه در اسرار آفرينش اين يقين به سر حدّ كمال رسيد 🌸 از اين به بعد موضوع فوق را به طور مشروح بيان نموده و استدلال را از افول و غروب ستاره و خورشيد بر عدم الوهيّت آنها روشن مى ‌سازد. مى‌ فرماید: «فَلَمّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأى كَوْكَباً قالَ هذا رَبِّي فَلَمّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلِينَ: پس وقتی شب او را فرو گرفت، ستاره ای دید گفت: این پروردگار من است؛ هنگامی که ستاره غروب کرد، گفت: من غروب کنندگان را دوست ندارم» 🌸 بار ديگر چشم بر صفحه آسمان دوخت، اين بار قرص سيم‌ گون ماه با فروغ و درخشش دلپذير خود بر صفحه آسمان ظاهر شده بود «فَلَمّا رَأَى الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا رَبِّي فَلَمّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِنِي رَبِّي لَأَكُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضّالِّين: هنگامی که ماه را در حال طلوع دید گفت: این پروردگار من است؛ پس وقتی ماه غروب کرد، گفت: یقینا اگر پروردگارم مرا هدایت نکند بدون شک از گروه گمراهان خواهم بود» 🌸 در اين هنگام به پايان رسيده بود «فَلَمّا رَأَى الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا رَبِّي هذا أَكْبَرُ فَلَمّا أَفَلَتْ قالَ يا قَوْمِ إِنِّي بَرِيءٌ مِمّا تُشْرِكُونَ: پس وقتی را در حال طلوع دید گفت: این پروردگار من است، این بزرگتر است؛ و هنگامی که غروب کرد، گفت: ای قوم من! بی تردید من از آنچه شریک خدا قرار می دهید بیزارم» 🌸 اكنون كه فهميدم در ماوراى اين مخلوقات متغيّر و محدود و اسير چنگال قوانين طبيعت، خدايى است قادر و حاكم بر نظام كائنات « إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ: همانا من به دور از انحراف و با قلبی حق گرا همه وجودم را به سوی کسی که آسمان ها و زمین را آفرید، متوجه‌ کردم و از مشرکان نیستم» در اين كه چگونه موحّد و يكتاپرست، به ستاره آسمان اشاره نموده و مى ‌گويد: «هذا ربّى» (اين خداى من است) بايد بگوييم علیه السلام اين را به عنوان يک خبر قطعى نگفت، بلكه به عنوان يک فرض و احتمال براى تفكّر و انديشيدن، اين سخن را بر زبان جارى كرد. و يا مفهوم آن اين است كه به اعتقاد شما اين خداى من است ⬅️ پیام های آیات در جلسه بعدی.... ▪️🏴▪️
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیه ۸۰ سوره انعام 🌸 وَحَآجَّهُ قَوْمُهُ ۚ قَالَ أَتُحَآجُّوٓنِّي فِي اللَّهِ وَقَدْ هَدَانِ ۚ وَلَآ أَخَافُ مَا تُشْرِكُونَ بِهِٓ إِلَّآ أَنْ يَشَآءَ رَبِّي شَيْئًا ۗ وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْمًا ۗ أَفَلَا تَتَذَكَّرُونَ 🍀 ترجمه: قومش با او به گفتگوی بی ‌منطق برخاستند، گفت: آیا درباره خدا با من گفتگوی بی‌ منطق می‌ كنید و حال آنكه او مرا هدایت كرد؟ و من از آنچه كه شما شریک او قرار می‌ دهید نمی‌ترسم مگر آنكه پروردگارم چیزی را [درباره من‌] بخواهد، دانش پروردگارم همه چیز را فراگرفته است، آیا متذکر نمی‌ شوید؟ 🌷 : دلیل آوردن، مجادله کردن 🌷 : نمی ترسم 🌷 : فرا گرفته است 🌷 : آیا متذکر نمی شوید 🌸 این آیه همانند سایر آیات سوره انعام در مکه نازل شده است. درباره ادامه گفتگوى ابراهيم با قوم و جمعيّت بت ‌پرست مى ‌فرماید: «وَ حاجَّهُ قَوْمُهُ: و قومش با او به گفتگوی بی منطق برخاستند» در پاسخ آنها گفت: «قالَ أَ تُحاجُّونِّي فِي اللّهِ وَ قَدْ هَدانِ: گفت: آیا درباره خدا با من گفتگوی بی منطق می کنید و حال آنکه او مرا هدایت کرد» از اين آيه به خوبى استفاده مى ‌شود كه جمعيّت بت ‌پرست قوم ابراهيم تلاش و كوشش داشتند كه به هر قيمتى كه ممكن است او را از عقيده خود بازدارند. 🌸 لذا او را تهديد به كيفر و خشم بت ها كردند، و او را از مخالفت آنان بيم دادند، زيرا در دنباله آيه از زبان چنين مى‌ خوانيم: «وَ لا أَخافُ ما تُشْرِكُونَ بِهِ إِلاّ أَنْ يَشاءَ رَبِّي شَيْئاً: و من از آنچه که شما شریک او قرار می دهید نمی ترسم مگر آنکه پروردگارم چیزی را درباره من بخواهد» گويا با اين جمله مى ‌خواهد يک پيشگيرى احتمالى كند و بگويد اگر در گيرودار اين مبارزه‌ ها فرضاً حادثه ‌اى هم براى من پيش بيايد هيچ گونه ارتباطى به بت ها ندارد، بلكه مربوط به خواست پروردگار است.‌سپس مى‌ فرماید: « وَسِعَ رَبِّي كُلَّ شَيْءٍ عِلْماً: دانش پروردگارم همه چیز را فراگرفته است، آیا متذکر نمی شوید؟» و سرانجام آنان را مخاطب ساخته مى ‌گويد: «أَفَلا تَتَذَكَّرُونَ: آیا متذکر نمی شوید؟» 🔹 پيام های آیه ۸۰ سوره انعام 🔹 ✅ اهل باطل، تعصّب دارند. ✅ تعصّب و پافشارى اهل باطل، شگفت ‏آور است. ✅ ، حتّى اگر تنها باشد، از مقابله با یك جمعیّت نگرانى ندارد. ✅ حقّ جویى از است ولى هدایت از خداست. ✅ آنكه مشمول شود، بیم ندارد. ✅ نترسیدن از غیر ، نشانه‏ ى توحید است. ✅ از ریشه‏ هاى ، گمان ضرر و ترس از آسیب‏ رسانى بت‏ ها و طاغوت‏ ها مى‏ باشد. ✅ تأثیر و نقش هر پدیده‏ اى وابسته به اراده است. ✅ حقیقت، امرى فطرى و وجدانى است كه براى شناخت آن، كافى است. 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیات ۸۱ و ‌۸۲ سوره انعام 🌸 وَكَيْفَ أَخَافُ مَآ أَشْرَكْتُمْ وَلَا تَخَافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللَّهِ مَا لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا ۚ فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ ۖ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (۸۱) الَّذِينَ آمَنُوا وَلَمْ يَلْبِسُوٓا إِيمَانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولَٰٓئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَهُمْ مُهْتَدُونَ (۸۲) 🍀 ترجمه: و چگونه از آنچه شما شریک او قرار داده ‌اید بترسم؟! در حالی كه خود شما از اینكه چیزی را شریک خدا گرفته‌ اید كه خدا هیچ دلیلی بر حقّانیّت آن بر شما نازل نكرده نمی ‌ترسید، اگر حقایق را می‌دانید كدام یک از دو گروه [ منظور خداپرستان و مشركان‌] به ایمنی سزاوارترند؟(۸۱) كسانی كه ایمان آوردند و ایمانشان را به ستمی نیامیختند، ایمنی برای آنان است، و آنان هدایت یافتگانند (۸۲) 🌷 : دلیل 🌷 : دو گروه 🌷 : سزاوارتر 🌷 : نیامیختند 🌷 : هدایت یافتگان 🌸 این آیات همانند سایر آیات سوره انعام در مکه نازل شده است. در آيه ۸۱ منطق و استدلال ديگرى را از علیه السلام بيان مى‌ كند كه به جمعيّت بت ‌پرست مى ‌گويد: «وَ كَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَكْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنَّكُمْ أَشْرَكْتُمْ بِاللّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْكُمْ سُلْطاناً: و چگونه از آنچه شما شریک او قرار داده اید بترسم؟ در حالی که خود شما از اینکه چیزی را شریک خدا گرفته اید که هیچ دلیلی بر حقانیت آن بر شما نازل نکرده نمی ترسید» 🌸 اكنون انصاف بدهيد «فَأَيُّ الْفَرِيقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ: اگر حقایق را می دانید کدام یک از دو گروه [منظور خداپرستان و مشرکان] به ایمنی سزاوارترند؟» در واقع منطق در اينجا يک منطق عقلى بر اساس اين واقعيّت است كه شما مرا تهديد به خشم بت ها مى ‌كنيد در حالى كه تأثير وجودى آنها موهوم است، ولى از خشم خداوند بزرگ كه من و شما هر دو او را پذيرفته ‌ايم و هيچ گونه دستورى از طرف او درباره پرستش بت ها نرسيده ترس و وحشتى نداريد. 🌸 در آيه ۸۲ پاسخى از زبان حضرت ابراهيم علیه السلام به سؤالى كه خودش در آيه قبل مطرح نمود نقل شده است و اين يک شيوه جالب در استدلالات علمى است كه گاهى شخص استدلال كننده سؤالى از طرف مقابل مى‌ كند و خودش بلافاصله به پاسخ آن مى ‌پردازد اشاره به اين كه مطلب به قدرى روشن است كه هر كسی پاسخ آن را بايد بداند. مى‌گويد: «الَّذِينَ آمَنُوا وَ لَمْ يَلْبِسُوا إِيمانَهُمْ بِظُلْمٍ أُولئِكَ لَهُمُ الْأَمْنُ وَ هُمْ مُهْتَدُونَ: کسانی که ایمان آوردند و ایمانشان را به ستمی نیامیختند، ایمنی برای آنان است و آنان هدایت یافتگانند» 🔹 پیام های آیات ۸۱ و ۸۲ سوره انعام ✅ از تهدیدات موهوم ، نترسید. ✅ امنیت روحی، در پرتو توحید حاصل می شود. ✅ عقاید دینی باید بر اساس دلیل و برهان باشد. ✅ ، وسیله راهیابی به خداست، اگر آن را درست به کار گیریم، به نتایج صحیح می رسیم. ✅ آفت ، ظلم و شرک و به سراغ رهبران غیر الهی رفتن است. ✅ امنیت و هدایت واقعی در سایه ی ایمان و عدالت است. ✅ تا خالص نباشد، دلهره است. 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیه ۸۳ سوره انعام 🌸 وَتِلْكَ حُجَّتُنَآ آتَيْنَاهَآ إِبْرَاهِيمَ عَلَىٰ قَوْمِهِ ۚ نَرْفَعُ دَرَجَاتٍ مَنْ نَشَآءُ ۗ إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ 🍀 ترجمه: و آن حجّت و برهان ما بود كه به ابراهیم در برابر قومش عطا كردیم؛ هر كه را بخواهیم [به‌] درجاتی بالا می ‌بریم؛ زیرا پروردگارت حكیم و داناست. 🌷 : دلیل و برهان 🌷 : عطا کردیم 🌷 : بالا می بریم 🌷 : دانا 🌸 اين آيه به تمام بحث هاى گذشته كه در زمينه و مبارزه با شرک از نقل شد اشاره نموده، مى‌ فرمايد: «وَ تِلْكَ حُجَّتُنا آتَيْناها إِبْراهِيمَ عَلى قَوْمِهِ: و آن حجت و برهان ما بود که به ابراهیم در برابر قومش عطا کردیم» سپس براى تكميل اين بحث مى‌ فرمايد: «نَرْفَعُ دَرَجاتٍ مَنْ نَشاءُ: هر که را بخواهیم به درجاتی بالا می بریم» امّا براى اين كه اشتباهى پيش نيايد كه گمان كنند در اين ترفيع درجه تبعيضى قائل مى‌ شود مى ‌فرمايد: «إِنَّ رَبَّكَ حَكِيمٌ عَلِيمٌ: زیرا پروردگارت حکیم و داناست» و درجاتى را كه مى‌ دهد روى آگاهى به شايستگى آنها و موافق موازين حكمت است و تا، كسى شايسته نباشد از آن برخوردار نخواهد شد. امام باقر علیه السلام می فرماید: این آیه درباره علیه السلام نازل شد که لحظه ای به سراغ شرک نرفت. 🔹 پیام های آیه ۸۳ سوره انعام 🔹 ✅ آفت ، ظلم و شرک و به سراغ رهبران غیر الهی رفتن است. ✅ حفظ ایمان مهم تر از خود ایمان است. ✅ امنیت و هدایت واقعی ، در سایه ی و است. ✅ تا خالص نباشد، دلهره است. ✅ و دو شرط لازم برای تدبیر و مدیریت است. ✅ ، حکیمانه به افراد داده می شود. 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیات ۸۴ تا ۸۷ سوره انعام 🌸 وَ وَهَبْنَا لَهُٓ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۚ كُلًّا هَدَيْنَا ۚ وَنُوحًا هَدَيْنَا مِنْ قَبْلُ ۖ وَمِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ وَأَيُّوبَ وَيُوسُفَ وَمُوسَىٰ وَهَارُونَ ۚ وَكَذَٰلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ (۸۴) وَزَكَرِيَّا وَيَحْيَىٰ وَعِيسَىٰ وَإِلْيَاسَ ۖ كُلٌّ مِنَ الصَّالِحِينَ (۸۵) وَإِسْمَاعِيلَ وَالْيَسَعَ وَيُونُسَ وَلُوطًا ۚ وَكُلًّا فَضَّلْنَا عَلَى الْعَالَمِينَ (۸۶) وَمِنْ آبَآئِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَإِخْوَانِهِمْ ۖ وَاجْتَبَيْنَاهُمْ وَهَدَيْنَاهُمْ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ (۸۷) 🍀 ترجمه: و اسحاق و یعقوب را به ابراهیم بخشیدیم، و هر یک را هدایت كردیم، و نوح را پیش از این هدایت نمودیم، و از فرزندان او داود و سلیمان و ایّوب و یوسف و موسی و هارون را هدایت كردیم؛ این گونه نیكوكاران را پاداش می‌ دهیم (۸۴) و زكریّا و یحیی و عیسی و الیاس را نیز كه از نسل اویند، هدایت نمودیم‌ همه از شایستگان بودند. (۸۵) و اسماعیل و یَسَع و یونس و لوط را [هدایت كردیم‌]، و همه را بر جهانیان برتری دادیم (۸۶) و از پدران و فرزندان و برادرانشان بعضی را برتری عطا كردیم‌]، و آنان را برگزیدیم و به راهی مستقیم هدایت نمودیم (۸۷) 🌷 : بخشیدیم 🌷 : هدایت کردیم 🌷 : فرزندان او 🌷 : پاداش می دهیم 🌷 : نیکوکاران 🌷 : شایستگان 🌷‌ : برتری دادیم 🌷 : جهانیان 🌷 : پدرانشان 🌷 : فرزندانشان 🌷 : برادرانشان 🌷 : آنان را برگزیدیم 🌷 : راه 🌸 این آیات همانند سایر آیات سوره انعام در نازل شده است. در این آیات به قسمتى از نعمت هایی كه خداوند به داده است اشاره شده، و آن مواهب فرزندان صالح و نسل لايق و برومند است كه يكى از بزرگترين مواهب الهى محسوب مى ‌شود. نخست مى‌ فرمايد: «وَ وَهَبْنا لَهُ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ: و اسحاق و یعقوب را به ابراهیم بخشیدیم» سپس براى اين كه افتخار اين دو تنها در جنبه پيغمبرزادگى نبود، بلكه شخصاً در پرتو فكر صحيح و عمل صالح نور هدايت را در خود جاى داده بودند، مى‌ فرماید: «كُلاًّ هَدَيْنا: و هر یک را هدایت کردیم» 🌸 و به دنبال آن براى اين كه تصوّر نشود، در دوران هاى قبل از ابراهيم، پرچمدارانى براى نبودند، و اين موضوع از زمان او شروع شده اضافه مى‌ كند، «وَ نُوحاً هَدَيْنا مِنْ قَبْلُ: و نوح را پیش از این هدایت نمودیم» در حقيقت با اشاره به موقعيّت كه از اجداد ابراهيم است و موقعيّت جمعى از پيامبران كه از فرزندان او هستند، موقعيّت ممتاز ابراهيم را از نظر وراثت و ريشه و ثمره وجودى مشخّص مى‌ سازد. و به دنبال آن تعداد زیادی از پيامبران را كه از نسل ابراهيم بودند نام مى‌ برد. 🌸 نخست مى‌ فرماید: «وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَيْمانَ وَ أَيُّوبَ وَ يُوسُفَ وَ مُوسى وَ هارُونَ: و از فرزندان او داود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را هدایت کردیم» و در پايان آيه مى ‌فرمايد: «وَ كَذلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ: و این گونه نیکوکاران را پاداش می دهیم» به اين ترتيب روشن مى ‌كند كه مقام و موقعيّت آنان در پرتو اعمال و رفتار آنها بود. و سپس اضافه مى ‌كند: «وَ زَكَرِيّا وَ يَحْيى وَ عِيسى وَ إِلْياسَ كُلٌّ مِنَ الصّالِحِينَ: و زکریا و یحیی و عیسی و الیاس را نیز که از نسل اویند، هدایت نمودیم همه از شایستگان بودند» يعنى، مقامات آنها جنبه تشريفاتى و اجبارى نداشت بلكه در پرتو در پيشگاه خدا شخصيّت و عظمت يافتند. 🌸 سپس نام چهار نفر ديگر از پيامبران و رهبران الهى را ذكر نموده، مى‌ فرمايد: «وَ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ يُونُسَ وَ لُوطاً وَ كلاًّ فَضَّلْنا عَلَى الْعالَمِينَ: و اسماعیل و یسع و یونس و لوط را هدایت کردیم و همه را بر جهانیان برتری دادیم» و سپس اشاره كلّى به پدران و فرزندان و برادران پيامبران نام برده كه بطور تفصيل اسم آنها در اينجا نيامده است که می فرماید: «وَ مِنْ آبائِهِمْ وَ ذُرِّيّاتِهِمْ وَ إِخْوانِهِمْ وَ اجْتَبَيْناهُمْ وَ هَدَيْناهُمْ إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ: و از پدران و فرزندان و برادرانشان بعضی را برتری عطا کردیم و آنان را برگزیدیم و به راهی مستقیم هدایت نمودیم» 🔹 پیام های آیات ۸۴ تا ۸۷ سوره انعام ✅ ، هدیه و موهبت الهی است. ✅ سنت و ، همواره جریان داشته است. 🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸🌺🌸
▪️▫️▪️▫️🏴▫️▪️▫️▪️ بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 آیات ۱۶۱ تا ۱۶۳ سوره انعام 🌸 قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّيٓ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا ۚ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ (۱۶۱) قُلْ إِنَّ صَلَاتِي وَنُسُكِي وَمَحْيَايَ وَمَمَاتِي لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ (۱۶۲) لَا شَرِيكَ لَهُ ۖ وَبِذَٰلِكَ أُمِرْتُ وَأَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ (۱۶۳) 🍀 ترجمه: بگو: یقیناً پروردگارم مرا به راه مستقیم هدایت كرد، به دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم یكتاپرست حقّ‌گرا، و او از مشركان نبود (۱۶۱) بگو: قطعاً نماز و عبادتم و زندگی كردن و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است (۱۶۲) برای او شریكی نیست، و به این [یگانه ‌پرستی‌] مأمورم، و نخستین كسی هستم كه تسلیم او هستم (۱۶۳) 🌷 : مرا هدایت کرد 🌷 : پایدار و استوار 🌷 : دین 🌷 : حق گرا 🌷 : نمازم 🌷 : عبادتم 🌷 : زندگی ام 🌷 : مرگم 🌷 : مأمورم 🌸 اين آيات همانند سایر آیات سوره انعام در نازل شده است. این آیات در حقيقت خلاصه‌ اى است از بحث هاى اين سوره كه در زمينه مبارزه با شرک و بت‌ پرستى بيان شده، نخست در برابر عقايد و ادّعاهاى دور از منطق مشركان و بت‌ پرستان، خداوند به صلی الله علیه و آله و سلم دستور مى‌ دهد كه «قُلْ إِنَّنِي هَدانِي رَبِّي إِلى صِراطٍ مُسْتَقِيمٍ: بگو: یقینا پروردگارم مرا به راه مستقیم هدایت کرد» اين راه راست همان مسیر و يكتاپرستى و درهم كوبيدن آيين شرک و بت‌ پرستى است. 🌸 سپس «صراط مستقيم» را توضيح مى‌ دهد و می فرماید: «دِيناً قِيَماً مِلَّةَ إِبْراهِيمَ: دینی پایدار و استوار، دین ابراهیم» همان ابراهيمى كه از آيين خرافى زمان و محيط، اعراض كرد، و به حقّ يعنى آيين يكتاپرستى روى آورد «حَنِيفاً: یکتاپرست و حق گرا» اين تعبير گويا پاسخى است به گفتار مشركان كه مخالفت را با آيين بت‌ پرستى بود نكوهش مى‌ كردند، پيامبر در پاسخ آنها مى‌ فرمايد: اين سنّت شكنى و پشت پا زدن به عقايد خرافى محيط، تنها كار من نيست، كه مورد احترام همه ما است نيز چنين كرد. سپس براى تأكيد مى‌ افزايد «وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ: و او از مشرکان نبود» بلكه او قهرمان بت‌ شكن و مبارز با آيين شرک بود. 🌸 سپس به دستور می دهد «قُلْ إِنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَ مَماتِي لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ: بگو قطعا و عبادتم و زندگی کردن و مرگم برای خدا پروردگار جهانیان است» براى او زنده‌ ام به خاطر او مى ‌ميرم و در راه او هر چه دارم فدا مى ‌كنم تمام هدف من و تمام عشق من و تمام هستى من اوست! سپس براى تأكيد و ابطال هر گونه شرک و بت ‌پرستى، اضافه مى ‌كند: «لا شَرِيكَ لَهُ: برای او شریکی نیست» سرانجام مى‌ فرمايد: «وَ بِذلِكَ أُمِرْتُ وَ أَنَا أَوَّلُ الْمُسْلِمِينَ: و به این مأمورم و نخستین کسی هستم که تسلیم او هستم» اوّلين مسلمان بودن «صلّى اللّه عليه و آله»، يا از نظر كيفيّت و اهميّت اسلام اوست، زيرا درجه تسليم و اسلام او بالاتر از همه انبيا بود و يا اوّلين فرد از اين امّت بود كه آيين و را پذيرفت. 🔹 پيام های آیات ۱۶۱تا۱۶۳ سوره انعام ✅ سخنان و تعالیم ، نظر شخصى او نیست، بلكه متن وحى الهى است، كه باید به مردم اعلام كند. ✅ راه مستقیم، راه است. ✅ ، تنها كار خداست، انبیا هم با هدایت الهى راه مستقیم را پیدا مى‏ كنند. ✅ ، از شئون ربوبیّت است. ✅ راه ‏ علیه السلام، همان یكتاپرستى است، نه افكار شرک آلود ✅ بت‏ شكنى و اعراض از شرک، تنها كار پیامبر اسلام نیست، بلكه او به پیروى از چنین مى‏ كرده است. ✅ اساس ادیان توحیدى در طول تاریخ، یكى بوده است. ، همان آیین حضرت ابراهیم است و تنفّر از شرک، راه همه‏ ى پیامبران مى‏ باشد. ✅ راه و روش و هدف خود را در برابر راه هاى انحرافى، با صراحت و افتخار اعلام كنیم. ✅ با آنكه ، جزو عبادات است، ولى، جدا ذكر شده تا اهمیّت آن را نشان دهد. ✅ انسان‏ هاى ، مسیر تكوینى (مرگ و حیات) و مسیر تشریعى خود (نماز و نُسُك) را فقط براى خداوند عالمیان مى‏ دانند. ✅ آنگونه كه در قصد قربت مى‏ كنیم، در هر نفس كشیدن و زنده بودن و مردن هم مى‏ توان قصد قربت كرد. ✅ مرگ و حیات مهم نیست، مهم آن است كه آنها براى خدا و در راه خدا باشد. ✅ آنچه براى باشد، رشد مى‏ كند. ✅ و دست ما نیست، ولى جهت دادن به آن دست ماست. ✅ در كارها، فرمان الهى است. ▪️▫️▪️🏴▫️▪️▫️