eitaa logo
اشعار ناب آیینی
28.4هزار دنبال‌کننده
4.2هزار عکس
1هزار ویدیو
59 فایل
✨#بِسْــــــمِ‌اللَّهِ‌الرَّحْمَـنِ‌الرَّحِيــمِ✨ ـ مدیریت: @Alihidari . تبلیغات پربازده مجموعه غدیر👇 https://eitaa.com/joinchat/1975058490C0233b308cd . . . 📳 مجموعه تبلیغاتی گسترده ایتا😍👇 https://eitaa.com/joinchat/4076535811Cc50237fe56 ـ
مشاهده در ایتا
دانلود
در شهر اگر هیچ کسی را غم دین نیست تا فاطمه زنده‌ست علی خانه‌نشین نیست ای دست پر از پینه ز چرخاندن دستاس افلاک در افلاک تو را جایگزین نیست... انصار هم از خطبۀ تو شرم نکردند کردند بهانه که چنان است و چنین نیست غصب فدک این بود که نام تو نباشد پیداست که دعوا سر یک تکّه زمین نیست کو چادر خاکی شده؟ کو دامن مولا؟ تا کی بزنم چنگ به حبلی که متین نیست جایی که علی هست معاویه چه کاره‌ست قرآنِ سر نیزه که قرآن مبین نیست! ای کاش که خود را برسانم به رکوعش زیرا که به جز نام تواَش نقش نگین نیست مقصود خدا از دو جهان خلقت زهراست «المنّة ‌للّه» که این است و جز این نیست ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
بی‎‌نگاهت، بی‌نگاهت مرده بودم بارها ای كه چشمانت گره وا می‌كند از كارها مهر تو جاری شده در سينۀ‌ دريا و رود دور دستاس تو می‌چرخند گندم‌زارها باز هم چيزی به جز نان و نمک در خانه نيست با تو شيرین است امّا سفرۀ افطارها باغ غمگين است، لبخندی بزن تا بشكفند ياس‌ها، آلاله‌ها، گل‌پونه‌ها، گل‌نارها برگ‌های نازكت را مرهمی جز زخم نيست دورت ای گل، سر برآوردند از بس خارها بعد تو دارد مدينه غربتی بی حدّ و مرز خانه‌های شهر، درها، كوچه‌ها، ديوارها نخل‌های بی‌شماری نيمه‌شب‌ها ديده‌اند سر به چاهِ درد برده کوه صبری، بارها ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
براساس واقعیت 😱 علاّمه نهاوندى در کتاب راحة الروح داستان مسجد آدم کش را نقل و اشاره کرده به گفتار مولوى که گوید: یک حکایت گوش کن اى نیک پى مسجدى بود در کنار شهر رى هر که در وى بى خبر چون کور رفت مسجدم چون اختران در گور رفت در نزدیکى ابن بابویه مسجدی بود که معروف شده بود به مسجد آدم کش، مسجدی که  امروز  به مسجد ماشاالله معروف است. هر کس چه غریب و چه شهرى ، چه خودى و چه بیگانه، اگر شب در مسجد می ماند ، فردا جنازه او را از آن مسجد می اوردند و به این سبب کسی از مردم ری شب در آن بیتوته نمی کرد. غریبه‌ها از آنجا که مطلع نبودند، مى رفتند و شب در آن مى خوابیدند و صبح جنازه و مرده آن‌ها را بر مى داشتند. بالآخره جماعتى از مردم رى جمع شده و خواستند که آن مسجد را خراب کنند، دیگران نگذاشتند و گفتند خانه خداست و محل عبادت و مورد آسایش مسافرین و غرباست، نباید آن را خراب کرد، بلکه بهتر این است که شب درش را بسته وقف کنید و یک تابلو هم نوشته و اعلام کنید که اگر کسى غریب است و خبر ندارد، شب در این مسجد نخوابد؛ زیرا هر کس شب در اینجا خوابیده صبح جنازه‌اش را بیرون آورده‌اند و این چیزى است که مکرّر به تجربه رسیده و از پدران خود هم شنیده‌ایم و بلکه خود ما هم دیده‌ایم. پس بر تخته اى نوشته و به در مسجد آویختند. اتفاقا دو نفر غریب گذارشان به در آن مسجد افتاد و آن تابلو را دیده و خواندند. پس یکى از آن‌ها که ظاهرا نامش ماشالله بود می‌گوید: من امشب در این مسجد مى خوابم تا ببینم چه خبر است. رفیقش او را ممانعت مى کند و مى گوید: با وجود این آگهى که دیده اى، باز در این مسجد مى روى و خودکشى مى کنى؟ آن مرد قبول نکرد و گفت حتما من شب را در این مسجد مى مانم. اگر مُردم که تو خبر را به خانواده‌ام برسان و اگر زنده ماندم که نعم المطلوب و سرّى را کشف کرده‌ام. پس قفل را گشود و داخل مسجد شد و تا نزدیک نصف شب توقّف کرد خبر نشد. و چون شب از نصف گذشت، ناگاه صدایى مهیب و وحشت زایى بلند شد، آهاى آمدم ـ آهاى آمدم، گوش داد تا ببیند صدا از کدام طرف است، باز‌‌ همان صدا بلند شد، آمدم، آمدم، آهاى آمدم و هر لحظه صدا مهیب‌تر و هولناک‌تر بود. پس آن مرد برخاست و ایستاد و چوب دست خود را بلند کرد و گفت اگر مردى و راست مى گویى، بیا، و چوب دست خود را به طرف صدا فرود آورد که به دیوار مسجد خورد و ناگهان دیوار شکافته شد و زر و طلاى بسیارى به زمین ریخت و معلوم شد دفینه و گنجى در آن دیوار گذارده و طلسم کرده بودند که این صدا بلند مى شود و آن طلسم به واسطه پر جرأتى آن مرد شکست پس طلا‌ها را جمع کرد و صبح از آن مسجد صحیح و سالم با پول زیادى بیرون آمد و از آن همه پول، املاک خریده و از ثروتمندان گردید و آن مسجد را تعمیر و به نام او مسجد ماشاءاللّه معروف گردید. 👉 http://eitaa.com/joinchat/2983329811C10bcbd20fd
هرکه با اخلاص دراین خانه خدمت می کند بهر رستاخیز خود کسب سعادت می کند هرکه این جا اشک می ریزد به یاد اهل بیت با علی وفاطمه تجدیدبیعت می کند می رسدبرگلشن جان های ما بوی بهشت هرکه این جا نام زهرا را تلاوت می کند هرکه دارد گوهر مهرش چه کم دارد مگر ازچه برخوان خدا کفران نعمت می کند گرکه باشد نامه ی اعمال ما چون شب سیاه اشک این جا کار آب ابر رحمت می کند آن که همراهش برد نور ولایت را به خاک کی درآن ظلمت سرا احساس غربت می کند رازق عالم به هرکس روزیش رامی دهد رزق مارا از سرشک وآه قسمت می کند روز محشر ازندامت لب به دندان می گزد هرکه این جا ازسرشک وناله غفلت می کند من کیم بی فاطمه تو چیستی بی مهر او اوست مارا صاحب این قدرو شوکت می کند گر«وفایی» حاجتی دارد به زهرا گفته است باز هم با مادر سادات صحبت می کند ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
هر لحظه دلم بهانه ات میگیرد از باد صبا نشانه ات میگیرد دنبال مزارمخفی ات بی بی جان در روضه سراغ خانه ات میگیرد ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
با این غم پر حاشیه خو میگیرم مجبورم اگر که از تو رو میگیرم یک گوشه حسن(ع) برای من می گرید تا با کمک فضّه وضو میگیرم! 🏴 ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
اصلاً خودَش می خواست اینجا کَم ‌بماند او رفت تاکه هم نماند هم بماند عالِم ترین عَلامه ها گفتند : او رفت تا در غمِ این عالِمه عالَم بماند از بس که عفت داشت باید روضه اش هم در چادری از جنس ابریشم بماند (دَر)ها همه یک روضه ی بازند تا باز این زخمِ بازِ شیعه بی مَرهم بماند در روضهْ چایِ (قند پهلو) هم برآن شد تا داغمان در (سینه) تازه دم بماند! بانو نشد در مهربانی سُست هرگز تا پایه های عَرش هم محکم بماند شُد صورتَش یک سیبِ سُرخ امّا بَدان را بخشید تا روی زمین آدم بماند آری شکستند و شکستند و شکستند هم حرمتَش را هم دلَش را هم... بماند! ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
کو به کو، منزل به منزل، دیده را دریا کنم  گم شوم در اشک، شاید مرگ را پیدا کنم پای رفتن دِه خداوندا! من افتاده را  تا روم بیرون ز شهر و، گریه در صحرا کنم  رو بگیرم از علی، یا از حسن، یا از حسین؟!  ناله از بهر پسر، یا گریه بر بابا کنم؟!   طالب مرگم، ولی قوت ندارد بازویم  تا به سوی آسمان دست دعا بالا کنم  تخته‏‌ی در، صفحه‏ ی تاریخ غم های علی ست  من به خون محسنم این صفحه را امضا کنم (صورت من، صفحه‌ای تاریخ غم های علی ست می‌سِزَد تا عمر دارم گریه بر مولا کنم)  در دل شب، سنگدل ها می‏برند از ریشه‏اش  روز اگر در سایه‏ی نخلی، عزا بر پا کنم!  من دعا کردم اجل آید ملاقاتم ز راه  از چه باید در به روی قاتل خود وا کنم؟!  کفْن و دفن و قبر من باید نهان ماند ز خلق  تا که دشمن را به هر عصر و زمان رسوا کنم  ✍ 👉 🔹 🔹 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
نخلی که شکسته ثمرش را نزنید مرغی که زمین خورده پرش را نزنید دیدید اگر که دست مردی بسته دیگر درِ خانه همسرش را نزنید ✍  👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
به تور عشق تو صیدیم و عطشان خوشا صیدی که صیادش تو باشی اسیر عشق تو هستیم و گوییم خوشا عشقی که فریادش تو باشی... ✍ 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7
-لطفا حقّ روضه ادا شود- چه زخمی؛ بی هیاهو... مادرِ من گرفته دردِ پهلو مادرِ من... نگو که این جراحت های ِ تازه ندارد هیچ دارو مادرِ من خودم دیدم میانِ کوچه محکم- زمین خوردی دو زانو مادرِ من نشسته روبرویت؛ بغض کرده گرفتی از پدر، رو مادرِ من نکش از دستِ کار افتاده ات کار نزن با اشک؛ جارو مادرِ من دعا کردی همه همسایه ها را میانِ دردِ بازو مادرِ من حسین(ع) آمد به من گفت ای برادر چرا پوشانده اَبرو مادرِ من؟! نخورده شانه بر موهایِ زینب(س) به هم پیچیده گیسو مادرِ من تو را جانِ حسن(ع)، دیگر به بابا- نگو تابوتِ من کو!؟ مادرِ من! 👉 http://eitaa.com/joinchat/1035468802Cef07e8d2e7