اے ڪه ندارے هیچڪس
بهرِ شنودِ شب بخیر؛
شب بخیــــــــــر...
شبتون درپناه حق
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
گر چه نیستی در بَرَم صبحت بخیر
در دلم تنها تویی نی جای غیر
#آوای_سیاوش #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
نام تو چیست ؟
غوغای رودخانه ی همسایگی است
وقتی به شیب درّه
سرازیر میشود
نام تو روستاست
شبها که سقف خواب مرا
قورباغهها
هاشور میزنند
وقتی که طبل تبت را
پیشانی تفکر و تردید
میکوبد
نام تو شیشه
نام تو شبنم
نام تو دستمال نیسم است...
#قیصر_امین_پور #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
از سرما هم اگر نمیمردیم
از عشق میمردیم
این دستهای تو
پاسخ روز را خواهد داد
اگر گم شوند
همیشه در سایههای تابستان میمانم
بیآنکه نام کوچهی بنبست را بدانم
در انتهای کوچه یک کوه است
و چون قلب از حرکت بازماند
و چون شکوفه فولاد شود
و میوه نشود
من ندانسته
در یک صبحگاه تابستانی
راهام را بر گندمزار بهدوزخ به بهِشت
متوقف میکنم...
#احمدرضا_احمدی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
گر بیایی دهمت جان و
نیایی کُشدم غم.
من که بایست بمیرم!
چه بیایی
چه نیایی.
#سعدی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
برای آرزوهای محال خویش میگریم
اگر اشکی نمانَد، در خیال خویش میگریم
شب دل کندنت می پرسم آیا باز میگردی؟
جوابت هرچه باشد، بر سوال خویش میگریم
نمیدانم چرا اما به قدری دوستت دارم
که از بیچارگی گاهی به حال خویش میگریم
اگر جنگیده بودم، دستِکم حسرت نمی خوردم
ولی من بر شکست بیجدال خویش میگریم
به گردم حلقه میبندند یاران و نمیدانند
که من چون شمع هرشب بر زوال «خویش» میگریم
نمیگریم برای عمر از کف رفتهام، اما
به حال آرزوهای محال خویش میگریم
#فاضل_نظری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
soozani.gif
8.4K
شمسالدین تاجالشعرا محمد بن علی سمرقندی، معروف به سوزنی سمرقندی (درگذشتهٔ ۵۶۲ قمری به نقل از رضا قلی خان هدیت یا ۵۶۹ قمری به نقل از دولتشاه سمرقندی) شاعر هجاگو و هزال ایرانی قرن ششم هجری است. وی در اشعارش نام خود را محمد، عمر و بوبکر و نام پدرش را مسعود ذکر کرده، از این جهت درستی نام اطلاق شده بر وی یعنی محمد بن علی محل سؤال است. مولد او را عوفی نسف (نخشب)، واقع در نزدیکی سمرقند میدانند. وی در شعرهایش خود را به سلمان فارسی منتسب میداند.
وی در ابتدای جوانی برای کسب دانش به بخارا رفت و به قول عوفی بهسبب تعلق خاطر به شاگرد سوزنگری به آموختن آن صنعت مشغول شد. سوزنی سمرقندی معاصر ارسلان خان محمد از آل افراسیاب و سنجر اتسز بن محمد خوارزمشاه بوده است.
وی با عمعق بخاری، سنایی غزنوی، انوری ابیوردی، محمد معزی، ادیب صابر و رشیدی سمرقندی معاصر بوده و برخی از آنان را هجو کرده و به تیغ زبان خود آزرده است. سوزنی شاعری هجا و بدزبان بوده و در هجو معانی خاص ابداع کرده است. قصاید و قطعات وی سهل، صریح و فصیح است. میگویند که وی در اواخر عمر دست از هجو و هزل کشیده و استغفار کرده است.
#سوزنی_سمرقندی #معرفی_شاعر
📜 @sheraneh_eitaa
ای خداوندی که از لطف تو جاه آوردهام
ز آنچه بودستم گرفته بارگاه آوردهام
هست روشن هست نور روشنی چندین دلیل
هفت شاه از چرخ و از اَنجُم سپاه آوردهام
گر کسی خواهد گواه از شرق عالم تا به غرب
بندگانت را خداوندا گواه آوردهام
ز آنکه حی لایموتی و نداری شبه و مثل
از صفات پاک اینک احتباه آوردهام
لااله آورده را اثبات الاالله ز من
عشق الاالله و صدق لااله آوردهام
تو یکی اندر حساب و من به شرط بندگی
با دل یکتای خود پشت دوتاه آوردهام
پادشاها رشته اندر گردن خود کردهام
یاغی در بندگی پادشاه آوردهام
هیچگه روزی به خدمت نامدم پنجاه سال
رو به سوی درگه تو گاه گاه آوردهام
بیرهان بودند همراهان من در راه دین
گمرهی کردند لیکن من به راه آوردهام
گر خطا کردم به دل وز دیده اکنون از ندم
گویی از دل بار و از دیده میاه آوردهام
گرچه از حشمت به فرق من کلاه بندگی است
دیده گریان و فرق بیکلاه آوردهام
کیمیایی بود طاعت چون گیاهی معصیت
چون ستوران رخ همی سوی گیاه آوردهام
آتش و آب از دل و چشمم پدید آید چنانکه
گوییا از دوزخ و دریا سپاه آوردهام
وقت برنایی به نعمت هایهویی کردمی
های و هویم را کنون صد آه آه آوردهام
عذر برنایی بخواهم وقت پیری گفتمی
چون فرو ماندم زبان عذرخواه آوردهام
کوه که گردان به فضلت کاه گه گردان به لطف
گر گنه چون کوه و طاعت همچو کاه آوردهام
نیست پنهان از همه خلق و تو میدانی که من
برگ توحید از برای عِزّ و جاه آوردهام
چار چیز آوردهام شاها که در گنج تو نیست
نیستی و حاجت و عذر و گناه آوردهام
پادشاها این مناجات از میان جان به صدق
چون گهر از بحر و چون یوسف ز چاه آوردهام
در سمرقند از دل پاک این صفات پاک تو
از اسد چون شمس و از سرطان چو ماه آوردهام
سوزنی القاب دارم لیک بوبکرم به نام
خوب نامستم گنه کردم پناه آوردهام
گر ز رحمت درگذاری کردههای سابقم
من ز عفو سابقت اینک گواه آوردهام
#شعر #سوزنی_سمرقندی
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شاعر سرشناس که مدح گوییِ شاهان را گدایی میدانست!
#فرزند_ایران
📜 @sheraneh_eitaa
ای بس که نباشیم و جهان خواهد بود
نی نام ز ما و نی نشان خواهد بود
زین پیش نبودیم و نبد هیچ خلل
زین پس چو نباشیم همان خواهد بود
#شعر #خیام
📜 @sheraneh_eitaa
این قطب وجود جسم بیجان تو نیست
این دائره بی نقطه ی سلطان تو نیست
این باد و بساط، بی سلیمان تو نیست
آن نیست که در قبضه ی فرمان تو نیست
#صفای_اصفهانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
لبخندِ تو آرامش این قلبِ مریض است
تو جلوهای از قدرت زیبای خدایی
#سعید_غمخوار #شعر #عاشقانه
📜 @sheraneh_eitaa
شب شد...
ماه را بوسیدهام،
خیال پریشانم را شانه زدهام
گلدان های شمعدانی را به نوازشی آرام خواباندهام
منتظرت میمانم،
تــا چون هر شب با صدای
"شبت بخیر ماه من"
رویای تو را به آغوش بگیرم..!
#فریدون_مشیری #شعر
شبتون بخیر🌙
📜 @sheraneh_eitaa
صبح یعنی:
وسط قصه تردید شما
کسی از در برسد نور تعارف بکند
#میتر_امحمدی #شعر
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
📜 @sheraneh_eitaa
من همان رودم که بهر دیدنت مرداب شد
ماه من! بس کن ندیدن های بی اندازه را
دل فرو میریزد و تنها تماشا می کنم
مثل سربازی سقوط آخرین دروازه را
#حسین_دهلوی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
تو هرچه بپوشی به تو زیبا گردد
گر خام بود اطلس و دیبا گردد
مندیش که هرکه یک نظر روی تو دید
دیگر همه عمر از تو شکیبا گردد
#سعدی #شعر #عاشقانه
📜 @sheraneh_eitaa
🤣 طنز همزمانی نوروز و رمضان
آیینه ی آیین
آجیل، حرام است به هر قوم و عشیره -
بر سفره افطار، گناهی ست کبیره!
تا کی بکشد دست از این موج تجمل
این ملتِ چون کوه که گشتند جزیره
ما سفره رنگین که نداریم، فقط هست
خرما و کمی عشق به اندازه ی جیره
زد چنبره بر گردنمان، مار تورم
دنیا پس از آن در نظر ماست چه تیره
با غول گرانی نتوان گفت به جز چشم
ایران همه آیینه و او بر همه خیره
آمد رمضان در قم و گرما به دلم داد
انگار به کرمان ببری شیره و زیره
باطل شود آیا اگر از دور بیاید!؟
لب های ناپلئون روی لب های دزیره
دلتنگ شده شوهر و... ماه رمضان است
باید بزند بوسه به لبخند منیره -
اما چه کند چاره و... تدبیر چه باشد!؟
وقتیکه مسلمانی و مأمور به سیره
دیروز میان صف نان، پیرزنی چاق
از دور صدا زد: «عموجون، نونه خمیره»
با روزه شود آب و شود آب و شود آب
هر قدر که چربی شده در سال، ذخیره
تا باد نبرده ست مرا، همسر خوبم -
باید بزند بر منِ لاغر شده، گیره
پروانگیِ دل، ثمر رنج درون است
باشد رمضان پیله و ما کِرم شفیره
#محمد_عابدی #شعر #شعر_طنز #ماه_رمضان
📜 @sheraneh_eitaa
آنقَدَر بی تو در این شهر خرابم که نگو
آنقَدَر دوری تو داده عذابم که نگو
دوست دارم همهی فاصلهها کم بشود
توی آغوش تو آنقدر بخوابم که نگو
#رضا_جمشیدی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
اینجا هنوز یک ساعت قبل از اذان، صف نانواییها طویل می شود.
🔸 هنوز ماه رمضان که می شود،
در ویترین شیرینیفروشیها زولبیا بامیههای زعفرانی دلبری می کنند.
🔸 در کوچه ما هنوز موقع سحری، چراغ خانهها یکییکی روشن میشود.
🔸 هنوز در مهمانیهای خانوادگی، درباره «زندگی پس از زندگی» بحث می کنند.
🔸 هنوز همه به دختربچههای روزهاولی فامیل، ماشاءلله می گویند.
🔸 اینجا هنوز رمضان که می شود جلوی رستورانها، نوشتهای عَلَم می شود که «حلیم داغ موجود است»
🔸 هنوز از ارگ صدای «مولای یا مولا» حاجمنصور به گوش می رسد.
🔸 هنوز مرحمت خانوم، روی شلهزردهایی که برایمان میآورد با دارچین می نویسد «یاعلی»
🔸 هنوز دختر سهچهار سالهای که با مادرش در تاکسی کنارم نشسته، میپرسد که
«مامان توتفرنگی هم روزهم رو باطل میکنه؟» و مادر مهربانانه می گوید «نه مامانجون، بخور»
🔸 هنوز نزدیک اذان که می شود، پیرمردهای پارک سرکوچه، صندلیهای تاشو خودشان را جمع می کنند و به سمت خانههاشان پراکنده می شوند.
🔸 هنوز در رمضان، رفیقهایم هر روز دعای مخصوص همانروز را اِستوری میکنند. انقدر زیاد که اگر نخوانده رد بشوم عذاب وجدان می گیرم.
🔸 هنوز صدای اذان از مأذنهها بلند است.
هنوز ناامیدی گناه کبیره است.
🔸 من به حرف آنهایی که می خواهند دین را مرده و فراموش شده جلوه دهند، حرف آنها که می خواهند بگویند رمضان دیگر تمام شده و مردم روزه نمی گیرند باور ندارم...
🔸 هنوز بیدینها پویش روزهخواریِ علنی راه میاندازند تا با رمضان مبارزه کنند.
پس رمضان هست. دهها میلیون نفر روزهدارند.
🔸 صدای «اللهم لک صمنا» از تلوزیونها بلند است.
✅ مبادا هوچیگری و سروصدای بلند روزهخوارها نا امیدت کند. مبادا «برو بابا کی دیگه روزه میگیره» گفتنهای چند نفر، عصبیات کند و جامعه را کافر بپنداری. خطای شناختی دست و پایت را نبندد.
🔸 شبقدر که جمعیت فوقالعاده شبزندهداران را ببینی می فهمی که تو تنها روزهدار شهر نبودهای.
زیر پوست شهر، پر است از روزهدار هایی که لبهایشان ترک خورده. اینجا همه ما روزهایم.
نماز و روزه هات قبول بچه مسلمون...
یوسفعلی میرشکاک (زادهٔ ۱۳۳۸ در شوش دانیال و ایل ساکی) شاعر، نویسنده، طنزپرداز است. او در دومین دوره جشنواره بینالمللی شعر فجر در بخش امام و انقلاب برگزیده شده است. میرشکاک در طول سی سال اخیر در زمینههای گوناگونی فعال بودهاست؛ از سرودن شعر و نگارش نقدهای ادبی تا نوشتههای طنز و مقالات سیاسی و مذهبی و عرفانی. همکاری و همراهی او با سید مرتضی آوینی قابل توجه است.
از سال ۱۳۵۸ بهطور جدی شاعر شدهاست. وی بیش از همه، متأثر از شاعرانی چون مهرداد اوستا، مهدی اخوان ثالث، منوچهر آتشی، محمدعلی معلم دامغانی و بیدل دهلوی بودهاست.
#معرفی_شاعر #یوسفعلی_میرشکاک
📜 @sheraneh_eitaa
گرچه دریاها عطش روح بیابان تو بود
کاش جانم پیش برگ داو طوفان تو بود
دیدمت بر اسب یال افشان سبز سوختن
میگذشتی از سراب خویش و پایان تو بود
با بیابانی ترین پیراهنت رفتی و باز
گردباد، آیینه ی جان پریشان تو بود
یاد آن روزی که صحرا با تمام وسعتش
کمترین، کوتهترین میدان جولان تو بود
هیچ جا منزل نکردی عاقبت حق داشتی
هر کجا بودی دلت دیوار زندان تو بود
رو به رو زنجیر باد و آتشست ای نخل پیر !
رخ متاب از چشمهی خردی که تابان تو بود
#یوسفعلی_میرشکاک #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👈نکته طلایی برای لحظه تحویل سال 💫
🎁هر کی عیدی توپ میخواد، ببینه ✨🎊
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | از مهر شما ماه درخشان شده هستیم
شعر خوانی آقای مجید یراق بافان در حضور رهبرانقلاب
📜 @sheraneh_eitaa
رمضان هست و تو هستی، چه کنم با این درد
ماه من یک طرف و ماه خدا یک طرف است !
#یاسر_قنبرلو #شعر
📜 @sheraneh_eitaa