جسد چیست؟ روح روان شو همه
گدائی کن و پادشاهی ببین
رهاکن خودی و خدائی ببین
تکلف بود مست از می شدن
خوشا بیخود از نالهٔ نی شدن
درون خرابات ما شاهدیست
که بدنام ازو هر کجا زاهدیست
بخور می که در دور عباس شاه
به کاهی ببخشند کوهی گناه
سکندر توان و سلیمان شدن
ولی شاه عباس نتوان شدن
که آئین شاهی از آن ارجمند
نشسته است برطرف طاق بلند
یکی از سواران رزمش هزار
یکی از گدایان بزمش بهار
سگش بر شهان دارد از آن شرف
که باشد سگ آستان نجف
الهی به آنان که در تو گمند
نهان از دل و دیدهٔ مردمند
نگه دار این دولت از چشم بد
بکش مد اقبال او تا ابد
همیشه چو خور گیتی افروز باد
همه روز او عید نوروز باد
شراب شهادت بکامش رسان
بجد علیه السلامش رسان
رضی روز محشر علی ساقی است
مکن ترک می تا نفس باقی است
#شعر #رضی_الدین_آرتیمانی
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | شعرخوانی خانم سمانه خلفزاده
به لحظه لحظه ی لبخندهای تو سوگند
که رفت بعد تو از لحظه لحظه ام لبخند
چه قدر بودنمان در کنار هم کوتاه
چه قدر بعد تو آوای گریه هام بلند
که گفته است در خانه بعد تو بسته ست؟
مدام خاطره ها می روند و می آیند
گرفته حلقه ی اشکی فضای چشمم را
به یاد حلقه ی دستت که مثل گردنبند...
پر از تلاطمم آری نمی رسد هرگز
به بی قراری من بی قراری اروند
خوش است دور سر تو همیشه چرخیدن
چه غبطه ها که نخوردم به حال آن سربند
نمانده وقت زیادی به عید می آیی؟
به شوق آمدنت دود می شود اسفند..
#سمانه_خلف_زاده #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
گفتی: شتاب رفتن من از برای توست
آهسته تر برو که دلم زیر پای توست
با قهر می گریزی و گویا که غافلی
سرگشته سایه ای همه جا در قفای توست
سر در هوای مهر تو رفت و هنوز هم
در این سری که از کف ما شد هوای توست
خوش می روی به خشم و به ما رو نمی کنی
این دیده از قفا به امید وفای توست
ای دل، نگفتمت مرو از راه عاشقی؟
رفتی؟ بسوز کاین همه آتشش سزای توست
مارا مگو حکایت شادی که تا به حشر
ماییم و سینه ای که در آن ماجرای توست
بیگانه ام ز عالم و بیگانه ای ز ما
بیچاره آن کسی که دلش آشنای توست
بگذشت و گفت: این به قفس اوفتاده کیست؟
گفتم که: این پرنده ی محزون “همای” توست
#هما_گرامی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
کجا شد هودج لیلی که مجنون است از او دلها
ز سیل اشک عشاقش پر از خون است منزلها
ز عشقت مشکلی گرهست با پیر مغان میگو
که اندر شرح این معنی بود حلال مشکلها
بیا گر عاقلی حرص امل را خاک بر سر کن
که قارون با همه گنجش فرورفتند در گلها
صدفوار ار دُرَر خواهی فرو شو در تگ دریا
که جز خاشاک نبود حاصلی در دور ساحلها
بیا ای شاهدی و مژده ده پروانه دل را
که امشب مونس جان است شمع جمله محفلها
#شعر #شاهدی
📜 @sheraneh_eitaa
بر من، درِ محنت و بلا باز مخواه
درد منِ دل داده ی جان باز مخواه
جانی که به عاریت دو دم یافتهام
چندانکه دمی بینمت آن باز مخواه
#انوری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
سلام بر امت داغدار و دلاور لبنان
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
ما داغدارِ خونِ ، یارانِ سرفرازیم
آماده ایم چو آنان ، مردانه جان ببازیم
با رهبری دلاور ، والا و با نجابت
چون کوه با صلابت ، بر دشمنان بتازیم
مهمان یار گشتیم ، با امت عزادار
در بزمِ پاکِ جانان ، پیروز و سرفرازیم
پیوندِ با شکوهِ ، دلداده گانِ نهضت
با قدرتِ ولایت ، بر غیرتش بنازیم
در زیر آفتاب و ، همراه عاشقانش
شور و قیامتی شد ، با عشق و بی هراسیم
در هم تنیده گشته ، عشق و امید و غیرت
با اتحاد و همت ، بر روی جا نمازیم
جنس عزای ملت ، در سوگ جان نثاران
با عزت و کرامت ، با کسب امتیازیم
با عشق دین و قرآن ، پرچم بدست جانان
بر قله های ایمان ، در حال اهتزازیم
هر گز ندیده عالَم ، جمعی چنین مصمم
از بهر جان نثاری ، همراه و همطرازیم
با داغ دلنوازان ، مردان دین و ایمان
با بنده گان یزدان ، تسلیم سرو نازیم
در روز جمعه ای که ، میهن در امتحان بود
ما رو به قبله گاه ، مولای چاره سازیم
شب تا سحر به عشق ، انوار پاک قرآن
با ربّ بی نیازان ، در گفتگو و رازیم
آماده ی نبردیم ، با دشمنان حیدر
بر تارک ستمگر ، مستانه می نوازیم
یا رب عنایتی کن ، بر حال رهبر ما
تا با صلابت او ، بر دشمنان بتازیم
صابر نما دعایی ، با اشک و با ارادت
تا در ره ولایت ، صد باره جان ببازیم
🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤🖤
۱۷ / ۷ / ۱۴۰۳ محمد صادق ربانی
📜 @sheraneh_eitaa
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
الهی!
نام تو ما را جواز،
مهر تو ما را جهاز،
شناخت تو ما را امان،
لطف تو ما را عیان...
#مناجات_نامه
#خواجه_عبدالله_انصاری
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای سحرخیزتر از صبح
بیَفشان مویت
که نسیم از دَم ِ
گیسوی تو جان می گیرد...
|صبحتون پر از عشق و دلخوشی🌸🍃
#مریم_رضایی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
بیگل رویت ندارد، رونقی بستان ما
بی حضورت، هیچ نوری نیست، در ایوان ما
گر به سامانِ سر کویش رسی ای باد صبح
عرضه داری شرح حال بی سرو سامان ما
در دل ما، خار غم بشکست و در دل غم، بماند
چیست یاران، چاره ی غم های بیپایان ما؟
دوستان، گویند دل را صبر فرمایید صبر
چون کنیم ای دوستان، دل نیست در فرمان ما؟
در فراقش نیست یا رب زندگانی را سبب
سخت روییِ فلک یا سستیِ پیمان ما
در فراق دوست، دل، خون گشت و خواهد شد بباد
دوستان بهر خدا جان شما و جان ما...
#سلمان_ساوجی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
می نویسم داغ آمد روی داغ
می نویسم خون نشسته روی خون
می نویسم زخم آمد روی زخم
باز هم مجنون شدیم از بوی خون
در میان شهر باروت است و بمب
در دلم فریاد از این تکرار درد
غزه و بیروت در آه و فغان
وای از این تاریخ و این شبهای سرد
زوزه ی کفتارها در بیشه بود
خشم آتش بر پر پروانه ها
گریه ی مظلوم دختر بچه ای
در میان وحشت ویرانه ها
هجمه ی سرد زمستان بر جهان
لرز زیتون ها میان باغ ها
قصه ی ما قصه ی پایان عشق
اول بسملّه فریادها
حاج قاسم،مغنیه، سیدحسن
جان خود را داده در این راه و تن
هر کجا جاری شود خون شهید
نام آن جا می شود بی شک وطن
در میان اینهمه درد و الم
در میان ماتم و دود سیاه
نقطه ای نورانی اما مانده است
در دل ما از ظهور روی ماه
چشم در راهیم تا از ره رسد
آن امید سینه های پر ز درد
آیه سجیل را معنا کند
بر سپاه ابرهه وقت نبرد
#نصرت_دهقان_بهابادی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
درد چون نیست، چه تأثیر بُوَد درمان را
گوی شو تا که ببینی اثر چوگان را
از من ای خاک درِ دوست، خدا را بپذیر
به کجا باز برم این سرِ بی سامان را
چه عجب خلق اگر از تو به غفلت گذرند
آنکه درویش نباشد چه کند درمان را
دیده بستم که دل از یاد توام بستان است
جز برویت نگشایم در این بستان را
عهد گل تازه شد آن ساقی گلچهره کجاست
تا ز پیمانه به ما تازه کند پیمان را
شاید از پرتو او روز وصالی سازد
آنکه از بخت من آورد شب هجران را
عاقل اندیشه ی جان دارد و عاشق جانان
بالله ار ما بشناسیم ز جان جانان را
دل یکی منزل غیب است نه منزلگه ریب
خلوت قدس مخوان بارگه شیطان را
ای که در کار نشاطت نظری هست مجوی
راز این غمزده ی دلشده ی حیران را
حال این قوم چه دانی تو که بهتر دانند
از نشاطی که بود فاش غم پنهان را
#نشاط_اصفهانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
هدایت شده از قاصدک
🇮🇶دیدی اگه اربعین زبان عراقیها
رو بلد بودی چقدر بهتر بود؟🚩😬
هنوزم دیر نشده،تا اربعین بعدی
یک ساااااااااال وقت داری😍⏰
توی این کانال ۱۰۰ هزااااار نفر دور هم
جمع شدن و بـه نیت اربـعـیـن بـعـدی
یادگیری لهجه عراقی رو دوباره از
اول شروع کردند🤩📝👇
https://eitaa.com/joinchat/2546335747Cf9fa0a692d
آموزشها کاملا رایگان و به عشق
سـیـدالـشـهداء عـلـیـه السلامه🕌
🔥سریع عضو شو تا حذف نشده🏃♂😱
.
تورا بارها دیده ام
تورا به یاد میآورم
تو همان زنی هستی که درتاریخ،
نامت را بارها دیده ام
بِلقیس غزل های سلیمانی
لیلی شبهای مجنونی
تو را بارها عروس خودم کرده ام
برای تو سرودهای رهایی خوانده ام
به بیابانهای سوزان گریخته ام
برای تو بارها مرده ام
تو همان زنی هستی
که میشناسمت
آری!
#ممدوح_عدوان #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
محمد بن یوسف اهلی شیرازی (زادهٔ ۸۵۸ هجری قمری در شیراز – درگذشتهٔ ۹۴۲ هجری قمری در شیراز) شاعر قرن نهم و دهم هجری است.
اهلی در سرودن انواع شعر استاد بود و آنچنان که از شعرش مشخص است مطالعهٔ وسیعی روی دیوانهای شاعران پیش از خود دارد. در غزلیات او تأثیر حافظ و سعدی و همچنین شیوهٔ وقوعی تحت تأثیر شاعران این مکتب همچون بابا فغانی شیرازی دیده میشود. او در قصیدهسرایی تحت تأثیر اساتید قصیدهسرایی است و قصایدی مصنوع به شیوهٔ سلمان ساوجی ساخته است. مثنوی سحر حلال او که ذوبحرین و ذوقافیتین است در پاسخ به مثنویهای کاتبی نیشابوری سروده شده است. او در خاتمۀ مثنوی شمع و پروانه، خود را در فن مثنوی، فرزند کوچک نظامی و جامی میخواند.
اهلی با توجه به مقام استادیش در شعر، مورد توجه پادشاهان، امیران و وزیران بود. او افرادی از هر سه دودمان تیموریان هرات، آق قویونلوها و صفویان را ستوده است که از میان آنها می توان به امیر علیشیر نوایی، سلطان یعقوب آق قویونلو، شاه اسماعیل صفوی، نجم ثانی و شماری از امرا و وزرای معاصرش را برشمرد.
آرامگاه اهلی در شیراز در جوار حافظ قرار دارد.
#معرفی_شاعر #اهلی_شیرازی
📜 @sheraneh_eitaa
نبود از عاشقی بیم ملامت سینه ریشان را
مرا عشق تو رسوا کرد تا عبرت شد ایشان را
بپوش آن شمع رخ ترسم که خوبان از حسد سوزند
حسد داغی است کز یوسف کند بیگانه خویشان را
منه راز دل ما بر زبان شانه با زلفت
چو زلف خود مزن برهم دل جمعی پریشان را
زلعل می پرستان را خبر نبود
چه ذوق از شربت کوثر مذاق کفر کیشان را
زدرد درد آن ساقی دل اهلی است آسوده
جز این مرهم نمی سازد درون سینه ریشان را
#اهلی_شیرازی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | دوران بزن و در رو تموم شد
👈🏻 هر بیت با لهجه ای متفاوت 😊
📜 @sheraneh_eitaa
زندگی
لیوان چای داغی بود
که دهان لحظه هایم را سوزاند
دیگر به انتظار هیچ عصرگاهی چای دم نمی دهم
بی تو سرد سردم
لطفن یکی چای مرا بی تعارف بنوشد...!
#محمدرضا_ملایی #شعر #ارسالی_مخاطب
📜 @sheraneh_eitaa
کجاست عشق که تا قید آبرو بزنیم
به کوی میکده ها باز ، های و هو بزنیم
کجاست پیرهن چاک عاشقی که چو گل
ز خون دل ، می گلگون سبو سبو بزنیم
بریده نای صراحی و در برابر خلق
شراب تلخ جگر سوز تا گلو بزنیم
به جستجوی سپیدی صبحدم ، همه شب
چراغ اشک فروزیم و کو به کو بزنیم
ز عشق دوست ، چنان سینه پر کنیم از مهر
که حلقه بر در کاشانه ی عدو بزنیم
غبار عقل بپوشیده دید چشم مرا
مگر به گریه بر او رنگ شستشو بزنیم
کجاست آینه رویی ، که چون بتابد روی
به سینه سنگ تمنای عشق او بزنیم
به گریه شاخه ی گلهای عاشقی شکنیم
به خنده بر لب آن یار تندخو بزنیم
امید ما همه این است تا مگر روزی
دوباره خیمه سر کوی آرزو بزنیم
#بیژن_ترقی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
آخر ای دوست نخواهی پرسيد
که دل از دوری رويت چه کشيد
سوخت در آتش و خاکستر شد
وعده های تو به دادش نرسيد
داغ ماتم شد و بر سينه نشست
اشک حسرت شد و بر خاک چکيد
آن همه عهد فراموشت شد
چشم من روشن، روی تو سپيد
جان به لب آمده در ظلمت غم
کی به دادم رسی ای صبح اميد
آخر اين عشق، مرا خواهد کشت
عاقبت داغ مرا خواهی ديد
دل پر درد فريدون مشکن
که خدا بر تو نخواهد بخشيد.
#فریدون_مشیری #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
از تو اے عـشـق در اين دل چه شــررها دارم
يادگـار از تـو چـه شـبـهـا ،چه سـحرها دارم
بــا تــو اے راهزن دل ،چه سفـر ها دارم
گرچه از خـود خبـرم نـيســت ،خــبــرهــا دارم
شبتون در پناه حق
#عماد_خراسانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
الهی صبح امروزت ز غم دور
دلت ازحسرت هر بیش و کم دور
خدا یارت، نگهدارت، به هرجا
از اقبالت، دو چشم پر زِ نَم دور
|صبحتون بخیر و پر برکت 🌸🍃
#شعر
📜 @sheraneh_eitaa
من مظهر نطق و نطق حق ذات من است
در هر دو جهان صدای اصوات من است
از صبح ازل هر آنچه تا شام ابد
آید به وجود و هست ذرات من است
#شعر #نسیمی
📜 @sheraneh_eitaa
دلم رفت و گم شد در آن کو مرا
توان یافت گر اوست دلجو مرا
صبا آمد و رفت عقلم به باد
ز زلف که آورد این بو مرا
رقیبش بدم گفت و دانست راست
دریغا ندانست نیکو مرا
مرا عاقبت خواهد آن غمزه کشت
چنین گر نباشد بکش گو مرا
میفکن دگر کشتن من به هجر
که بسیار شد منت او مرا
چو با من نخواهد که بویش رسد
چرا زنده دارد به این بو مرا
کمین بنده ماست گفتی کمال
کم است این قدر بیش ازین گو مرا
#شعر #کمال_خنجدی
📜 @sheraneh_eitaa
طنزی بر طنز
🌹🌹🌹🌾🌾🌾🌹🌹🌹🌾🌾🌾🌹🌹🌹
نیمه شب که اون تل آویو شده بود موشک بارون
گفته بود یک ظریفی به اون خبرنگارمون
ولمون کن بابا جون ، ولمون کن بابا جون
🌹🌹
سپاه و نیروی قدس و بروبچه های ما
موشکامون فرستادن میون آسمون
ولمون کن بابا جون، ولمون کن بابا جون
🌹🌹
گویی از وحشت اون لحظه دلم گشته جدا
زلزله افتاده اطراف تموم خونه مون
ولمون کن بابا جون ، ولمون کن بابا جون
🌹🌹
جلوتر نیا که آتیش میزنی به جون من
دستتو نذار به اطراف و حریم قلبمون
ولمون کن بابا جون ، ولمون کن بابا جون
🌹🌹
چکنم چاره ز کف دادم و بیچاره شدم
حیف از اون برجام بیچاره که دوختن واسمون
ولمون کن بابا جون ، ولمون کن بابا جون
🌹🌹
حالمو نگیر بذار برم به کارم برسم
رهامون کن یه دمی بریم تو حال بدمون
ولمون کن بابا جون ، ولمون کن بابا جون
🌹🌹
من دیگه طاقت این حرف و حدیث و ندارم
هی دلم می شکنه از قدرت این موشکامون
ولمون کن بابا جون ، ولمون کن بابا جون
🌹🌹🌾🌾🌹🌹🌾🌾🌹🌹🌾🌾
#محمدصادق_ربانی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa
آن را که در هوای تو یک دم شکیب نیست
با نامه ایش گر بنوازی غریب نیست
اشکم همین صفای تو دارد ولی چه سود؟
آینه ی تمام نمای حبیب نیست
فریاد ها که چون نی ام از دست روزگار
صد ناله هست و از لب جانان نصیب نیست
سیلاب کوه و دره و هامون یکی کند
در آستان عشق فراز و نشیب نیست
آن برق را که می گذرد سرخوش از افق
پروای آشیانه ی این عندلیب نیست...
#شفیعی_کدکنی #شعر
📜 @sheraneh_eitaa