#امام_زمان
#مناجات
#غزل
کسی که از امام عصر خود خواهد وصالش را
کسی که آرزو دارد نظاره بر جمالش را
ندارد چاره ای جز این که بشناسد در این دنیا
صراط مستقیمش را، حرامش را، حلالش را
خیالِ معصیت، معصیت است و منتظر باید
نگه دارد از اوهام خطا فکر و خیالش را
تعجب می کنم از عاشقی که بهر یک لذت
به آتش می کشد سرمایه ی هفتاد سالش را
چگونه ادعای بنده بودن می کند، آن که
نمی پردازد از مازاد مالش، خمس مالش را
چه حیف است اشک آقا خرج رسوایی ما گردد
روان می سازد این اعمال ما اشک زلالش را
محب آل حیدر لحظه هایش مملو از ذکر است
همیشه مغتنم می داند از دنیا مجالش را
شهید از کل دنیایش برید و در ازای آن
از این ترک تعلق یافته راه کمالش را
بسوز ای دل برای غصه های عمه ی سادات
که روی نیزه ای کامل شده بیند هلالش را
امان از چوبه ی محمل، بگو یک زن در این محفل
ببندد بر سر خونی زینب تکه شالش را
#محمد_جواد_شیرازی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مناجات
#غزل
غفّاری و حکیمی و ربّی و داوری
فوق عروج وهم و فراتر ز باوری
از هر چه دیدهاند و ندیدند خوبتر
وز هر چه گفتهاند و نگفتند برتری
خالیست از ثواب و پر است از خطا وجرم
پروندۀ سیاه مرا هر چه بنگری
من کمترم از اینکه بسوزانیام به نار
تو برتری از اینکه به رویم بیاوری
خواهی ببخش و خواه بسوزان در آتشم
من عبد کوچکم تو خداوند اکبری
پرسی اگر تو کیستی و من که، گویمت:
من بندۀ فراری و تو بندهپروری
در پیش وسعت کرمت نیز کوچک است
حتی گر از گناه همه خلق بگذری
من داخل بهشت ولای علی شدم
باور نمیکنم که تو در دوزخم بری
ما را هماره بار معاصی به روی دوش
تو دمبدم حوائج ما را برآوری
«میثم» گناهکار و تو بخشنده و کریم
کز لطف خویش ناز گنهکار میخری
#غلامرضا_سازگار
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مناجات
#قصیده
ما را خریدی و جز خیرت عطا نکردی
عمریست خوب و بد را از هم صوا نکردی
صدبار دیده ای که با دیگران نشستیم
تو سفرهء خودت را از ما جدا نکردی
گفتند افتضاح است پرونده ای که دارم
از بس بزرگواری، تو اعتنا نکردی
بی آبروتر از من در بین جمعیت نیست
هرجا خجالتم را دیدی صدا نکردی
نگذاشتی گناه من را کسی بفهمد
گفتی بیا دوباره...خیلی خطا نکردی
خوابم نبرده از بس شوق وصال دارم
چون روسیاهی ام را هی برملا نکردی
در لیله الرغائب، گفتم به یار غائب
خوردم زمین خدایی هرجا دعا نکردی
باد صبا به حیدر پیغام میفرستم؛
درد زیارتم را از چه دوا نکردی
چونکه قدیم الاحسان ذکر حسین زهراست
گفتم مرا ببخشید، چون و چرا نکردی
والله که رقیه دست مرا گرفته
خالی است دستم اما آنرا رها نکردی
*
بابا مگر نگفتم وقتی بیا که خوبم
چیزی ندارم اینجا ...فکر مرا نکردی؟!
از بسکه تشنه بودی بر نیزه سنگ خوردی
کم با سری شکسته، حاجت، روا نکردی
در چهره ای پر از خون! یک بوسه سهم من نیست
چشمی دگر ندارم بابا حنا نکردی؟!
بالانشین! خرابه جای سر شما نیست
از چه برای این سر، تن، دست و پا نکردی
کو گردنت که دورش حلقه شود دو دستم!
حق مرا عزیزم دیدی ادا نکردی
#رضا_دین_پرور
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#مناجات
#غزل
هر کس به کسی داده دل و ما به رقیه
لا حول و لا قوة الّا به رقیه
هرجا گره افتاد به کارم پدرم گفت
یا رو به ابالفضل بزن یا به رقیه
شد آینهی حضرت زهرا و رسیدهست
ارثیه از او أم أبیها به رقیه
از بس که گرفتند شفا از حرم او
باید که بگویند مسیحا به رقیه
تا اینکه گره واشود از کار خلایق
باید که قسم داد خدا را به رقیه
مانند رکابی که دلش بند نگین است
دلبسته شده شانهی سقا به رقیه
او جان خودش را سر عشقش به پدر داد
دلدادگی اصلا شده معنا به رقیه
با دلهره شد صبح، شبش بین خرابه
آشفته شده بعد عمو خواب رقیه
یک شهر تماشاگر اشکش شده بودند
حاشا که کسی داد تسلا به رقیه
#میثم_کاوسی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مناجات
#غزل
در ماه شعبان آمدم، محزون و گریان آمدم
زار و پشیمان آمدم، یا ربنا اغفرلنا
من رو سیاهم یا اله، نامه تباهم یا اله
پر اشتباهم یا اله، یا ربنا اغفرلنا
من عبد بی ایمان شدم، دور از تو و قرآن شدم
من بنده ی شیطان شدم، یا ربنا اغفرلنا
شیطان هم آغوشم شده، ذکر دل و هوشم شده
مردن فراموشم شده، یا ربنا اغفرلنا
از نفس اماره ببین، خوردم خدا من بر زمین
گویم به حالی دل غمین، یا ربنا اغفرلنا
حاجیِّ احرام توأم، ممنونِ اکرام توام
من تشنۀ نام توام، یا ربنا اغفرلنا
هستی تو کاشف الکروب، هستی تو غفار الذنوب
هستی تو ستار العیوب، یا ربنا اغفرلنا
دیدی که در خلوت چه شد، آن لحظۀ لذت چه شد
پس لطف و غفرانت چه شد، یا ربنا اغفرلنا
من شیعه زاد حیدرم، من نوکر پیغمبرم
مستِ حسینِ بی سرم، یا ربنا اغفرلنا
یارب به حق مصطفی، حق علی مرتضی
بگذر ز کوه جرم ما، یا ربنا اغفرلنا
#رضا_تاجیک
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مناجات
#مناجات_شعبانیه
#غزل
وَاسْمَعْ دعایی با تو در دل حرفها مانده
وَاسْمَعْ ندایی که صدایم بی صدا مانده
اَقْبِل به من حالا که اقبالی برایم نیست
در حنجرم وقتی که بغض ربنا مانده
دارم فراری می شوم از خود به سوی تو
در کشتی این ناخدا تنها خدا مانده
ناجی تویی راجی منم در دست های من
بی ربنا هایم فقط مشتی هوا مانده
وقتی که محرومم کنی روزی نخواهم خورد
باید بگیری دست من را که رها مانده
پوشانده ای امروز در دنیا عیوبم را
اما فَلا تَفْضَحْنیِ روز جزا مانده
از تو اگر دورم ولی نزدیک شد مرگم
در کوله ام تنها الهی قَدْ دَنا مانده
شعبان به پایان آمد و روی لبان من
وای من از فریاد لَمْ تَغْفِر لها مانده
خوبی تو آمال من را بیشتر کرده است
مِنْکَ رَجائی از وَلا تَقْطَع به جا مانده
لَمْ تَهْدِنی؟ می خواستی رسوا اگر باشم
لم تَهْدِنی؟ وقتی دلیل کربلا مانده
یک عمر قَدْ اَفْنَیْتُ عُمری بی حضور تو
پس فَاقْبَل عُذری کهدلیل روضه ها مانده
جرم زیادم پیش عفو تو چه ناچیزو
تازه عنایات علی موسی الرضا مانده
بین جهنم هم تورا فریاد خواهم زد
تاثیر اشک شوق در قاموس ما مانده
تنها محبت راه ترک معصیت گشته
با دوستت دارم جهانی روی پا مانده
#مهدی_رحیمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
#@shia_poem
#شعر_توحیدی
#مناجات
#غزل
همیشه در میان شادی و غم دوستت دارم
چه شعبانالمعظم، چه محرّم دوستت دارم
دلم با عشق، خویشاوندی دیرینهای دارد
از آغاز جهان، از عهد آدم دوستت دارم
وضوی گریه میگیرم در استغفار و میریزم
به پایت جان که ای جانان دمادم دوستت دارم
برای این دل بیچاره همدم! عاشقت هستم!
برای زخمهای سینه مرهم! دوستت دارم!
نگو از چشم من افتادهای من چشم در راهم
که از تو بشنوم یکبار من هم دوستت دارم
خودم را بین آغوش تو میبینم شبیه حُر
که با اشک خودش میگفت نمنم دوستت دارم
در این دنیا نبردی آبرویم را در آن دنیا
چه خواهی کرد؟! من در هر دو عالم دوستت دارم
مرا حتی اگر در آتش خشمت بسوزانی
زنم فریاد در بین جهنّم دوستت دارم
دل دلواپسی دارم، دلی از غصهها سرشار
ولی «یا کاشف الهَم کاشف الغم» دوستت دارم
فراز آخر شعر است و یک اقرار بیپایان
مرا بسیار میخواهی و من کم دوستت دارم
#رضا_خورشیدی_فرد
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین
#امام_زمان
#نوروز
بیتو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بیخورشیدند
از همان لحظه که از چشم یقین افتادند
چشمهای نگران آینۀ تردیدند
نشد از سایۀ خود هم بگریزند دمی
هر چه بیهوده به گرد خودشان چرخیدند
چون به جز سایه ندیدند کسی در پی خود
همه از دیدن تنهایی خود ترسیدند
غرق دریای تو بودند ولی ماهیوار
باز هم نام و نشان تو ز هم پرسیدند
در پی دوست همه جای جهان را گشتند
کس ندیدند در آیینه به خود خندیدند
سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است
فصلها را همه با فاصلهات سنجیدند
تو بیایی، همۀ ثانیهها، ساعتها
از همین روز، همین لحظه، همین دم، عیدند
#قیصر_امین_پور
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#ماه_رمضان
#غزل
آمد رمضان سفره ی دل باز کنیم
گُلبانگِ دعا به سویش ابراز کنیم
ایامِ مناجات و ثَنا آمده است
تا عَرش خدا دوباره پرواز کنیم
تبریک به اهل معرفت باید گفت
فَرخُنده شویم و خنده آغاز کنیم
هنگامِ سَحَر، به وقتِ افطار و نماز
گوشِ دل خود مَحرَم این راز کنیم:
جز آب و غذا، کِبر و حَسَد هم ممنوع
غیبت نکنیم و عشق اِحراز کنیم
صد شُکر که مهمان خداییم همه
با حال خوشی روزه ی خود باز کنیم
#محسن_زعفرانیه
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#حضرت_علی_اکبر_علیه_السلام
#غزل
علی زره که بپوشد همین که راه بیفتد
عجیب نیست که دشمن به اشتباه بیفتد
همین که اسم علی آمده است در دل میدان
بس است تا گذر مرگ بر سپاه بیفتد
علی اکبر لیلاست یا جوانی حیدر؟
که از جمال و جلالش شکوه ماه بیفتد
جمال یوسف ما را هر آنکه دیده نوشته:
رواست یوسف کنعان به قعر چاه بیفتد
چه هیبتی! چه وقاری! که سوی این قد و قامت
هرآنکه خیره شود از سرش کلاه بیفتد
علی است، مثل علی می دهد پناه گدا را
اگر به خانه ی او راه بی پناه بیفتد
اگر موذن علی اکبر است، بَه چه نمازی
ازین اذان به سرم شور لا اله بیفتد
چه بهتر است که اول به شاهزاده بگویی
به هر دلیلی اگر کار تو به شاه بیفتد
به آسمان روی و کار آفتاب کنی، گر
فقط به سوی تو از سمت او نگاه بیفتد
جوان اگر به جوان حسین دل بسپارد
دگر نمی شود اصلا پی گناه بیفتد
تمامشب سر راهش نشسته ام به امیدی
که راه شاهزاده براین عبد روسیاه بیفتد
#داوود_رحیمی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#مسمط_مخمس
وصل دلدار اگر آرزوی قلب کس است
راه دیدار بریدن ز هوی و هوس است
دل بی یار نه یک خانه که همچون قفس است
دل اگر اهل دلی بود که یک حرف بس است
غیر از این راه نباشد به حرم سودایی
شبی از جام لبت جرعه ی مِی نوشیدم
خُم صهبا شده شب تا به سحر جوشیدم
تا شوم وصل به دریای غمت کوشیدم
دیده بر روی تو بگشوده ز خود پوشیدم
اشک شوق آمد و گردید روان دریایی
ز ازل نام تو آمد به سرا پرده ی عشق
به کناری بزن ای صهبا پرده ی عشق
حیف باشد که بپوشیده تو را پرده ی عشق
تو خود از مهر و وفایت بگشا پرده ی عشق
تو فقط کنج سراپرده ی دل تنهایی
چشم بر هر دو جهان بستم و رویت دیدم
این چنین بود که من زائر تو گردیدم
تا که یک توشه ای از ماه جمالت چیدم
همچو مهتاب شدم بر همگان تابیدم
نور روی تو مرا داد ، چنین والایی
پر و بالن به هوای تو به پرواز آمد
هر کجا رفت دلم جانب تو باز آمد
مرغ جان بر سر بام تو به صد راز آمد
نام تو با قلم عشق در آغاز آمد
که تویی اول و پایان همه زیبایی
کیست با نام خوشت لعل لبش وا نشود
کامِ شیرین نشود شهدِ مصفا نشود
عاشقت نیست کسی که به تماشا نشود
عشق رویت بخدا ساکن هر جا نشود
مهر تو کرد نصیب دل من ، شیدایی
به خدا چهره ی زیبای تو دیدن دارد
حلقه ی بزم تماشای تو دیدن دارد
سَروگون قامت رعنای تو دیدن دارد
دادن جان به تو تولّای تو دیدن دارد
خوش بُوَد دادن هستی به سرِ شیدایی
هر که یک لحظه تو را دیده چه مدهوش شده
زائر روی تو از خویش فراموش شده
دیده رخسار تو را یک دم و از هوش شده
کِی دگر در دل او نور تو خاموش شده
همچو مجنون شود و در بر او ، لیلایی
نَبُوَد پرده دری تا بگشاید رویت
یا کند سجده به محراب خَم ابرویت
تو خودت دست بِبَر طُرّه گشا از مویت
وَر نه چون دام گرفتار کند گیسویت
سرّ سودای تو باشد که نهان از مایی
یارم از راه رسید و ز رخش پرده گشود
غمزه بنمود و به چشمان سیه دل بِربود
آن چه بی تاب نموده ست مرا حُسن تو بود
وای از آن شب که مرا نور رخت جلوه نمود
من چه سان شرح نمایم ز رخی رویایی
آن چه گفتم به خدا ذره ای از یار نبود
غمی از قطره ی دریای تو دلدار نبود
کاش دیدار و تماشای تو یک بار نبود
حاصل عمر به جز لحظه ی دیدار نبود
یوسف گم شده ی فاطمه کِی می آیی
#محمد_مبشری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#چارپاره
دلتنگ میشم برا همه
غیر تو یابن الفاطمه
نمی دونم چه دردمه
آقا خودت بگو چِمِه
دلم هواتو میکنه
گناه میاد و سد میشه
اما اینو خوب می دونی
دوسِت دارم من همیشه
میخام که یاد تو باشم
اما گناه نمی ذاره
میخام که ذکر تو بگم
قلب سیاه نمی ذاره
تو آسمون بی کسی
تویی فقط امید من
ابر گناه نمیذاره
ببینمت خورشید من
تو حاضری من غایبم
تو ناظری من غافلم
صاحب قلب من تویی
اما ببین قفلِ ه دلم
میشه منو نگاه کنی
از بَدیا جدا کنی
با یه نگاه ، یه گوشه چشم
قفل دلم رو وا کنی
بی تو دلم جهنمه
کنج سینَه م پر از غمه
اما می دونم با منی
وقتی چشام پر از غمه
از وقتی یادمه دلم
هوایی روی تو بود
برای هر زیارتی
اشکا میشه رمز ورود
من می دونم بَدم ولی
میخام آقا ببینمت
اذن دخول بِده و
یه بار بیا ببینمت
کنج دلم حرم دارم
با ذکر نامت آقا جون
بی تو یه دنیا غم دارم
خیلی میخامت آقا جون
خیمه نشین فاطمه
خیمه ی سینهَ م مال توست
مثل مادر تو کوچه ها
دلم همش دنبال توست
بی تو ، خودم رو کم دارم
تا تو بیایی تا تو بیایی
من یه مدینه غم دارم
تا تو بیایی تا تو بیایی
بی تو دلم یه کربلاست
غمت میون جون من
یوسف زهرا می دونی
عشق توئه تو خون من
هر کی تو رو دوسِت داره
بی تو ببین چه بی کسِ ه
ای گل نرگس به خدا
دیگه بیا دوری بسِ ه
#محمد_مبشری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#مثنوی
اگر چه غايبى، امّا حضورِ تو پيداست
چه غيبتىست؟ كه عطرِ عبور تو پيداست
مقام گلشنِ اشراق، نافهخيز از توست
بلى! شفاعت انسان به رستخيز از توست...
تو كيستى كه قيامت، قيامتِ كبراست
تو كيستى كه قيامت ز قامتت پيداست
تو كيستى كه «يدالله» در تنت جارىست
زبان قاطع شمشير عدل تو كارىست
نگاه منتظرانت هنوز مانده به راه
سپيد شد ز فراق تو سنگفرشِ پگاه
خدا به دست تو دادهست عدل عالم را
سپرده نيز به دستت حساب آدم را
ز هر چه هست به گيتى، سرآمدت خوانند
تويى كه قائم آل محمدت خوانند
ولادتت نه فقط آبرو به شعبان داد
كه در ضمير تمامى مردگان جان داد
اَلا ستارۀ موعودِ گرم و عالمتاب!
به دشت تيرۀ هستى چو آفتاب بتاب
بتاب و ظلمت ظلم زمانه را بردار
ز گردههاى بشر تازيانه را بردار
#غلامرضا_شکوهی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
روضه خانگی - حضرت رقیه(س) - 1470.mp3
11.65M
#شب_جمعه
🎙مانند طفل در به دری گریه میکنم...
🔻مناجات با #امام_حسین(ع)
🔻روضه #حضرت_رقیه(س)
👤حجت الاسلام سید #علی_تقوی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#مناجات
#غزل
دوریم از رخ ماه، أین بقیة الله
ماندیم در دل چاه، أین بقیة الله
دلتنگ یار بودیم، هر روز، وقت و بی وقت
گفتیم گاه و بیگاه، أین بقیة الله
یارب تفضلی کن، خسته شدیم ازین غم
با ما کمی بیا راه، أین بقیة الله
ماه علی است این ماه، از برکتش به مهدی
ما را رسان در این ماه، أین بقیة الله
یک شب نجف عطا کن، تا در حریم حیدر
گوییم تا سحرگاه، أین بقیة الله
مانند طفل لجباز دم میزنم مکرر
أین بقیة الله، أین بقیة الله
آب از سرم گذشته، عمرم به سر رسیده
از سینه می کشم آه، أین بقیة الله
هر بار روضه رفتیم، هربار گریه کردیم
گفتیم ناخودآگاه، أین بقیة الله
یک عمر این مصیبت، سوزانده قلب ما را
مانده است تشنه لب شاه... أین بقیة الله
افتاده گیسوی یار، آن رشته ی هدایت
در دست شمر گمراه، أین بقیة الله
#محمد_جواد_شیرازی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
🔘 هشت توصیه امام هشتم برای روزهای آخر شعبان
▫️اباصلت میگوید:
در آخرین جمعه شعبان خدمت امام رضا علیهالسلام رسیدم.
فرمود:
ای اباصلت، بیشترِ ماه شعبان سپری شده و امروز آخرین جمعه شعبان است،
پس در روزهای باقیمانده کوتاهیهای روزهای گذشته را جبران بکن و باید به آنچه برایت مهم است اقدام کنی:
۱. زیاد دعا کن.
۲. زیاد استغفار کن.
۳. زیاد قرآن تلاوت کن.
۴. از گناهانت به درگاه خدا توبه کن تا خالصانه به ماه خدا وارد شوی.
۵. هر امانتی که گردنت هست ادا کن.
۶. تمام کینههایی که در دلت نسبت به مؤمنان داری، از دل بیرون کن.
۷. هر گناهی که به آن مبتلا هستی از آن دست بکش و تقوای خدا پیشه کن و در آشکار و پنهان بر خدا توکل کن...
۸. و در روزهای باقیمانده این ماه بسیار بگو:
اللَّهُمَّ إِنْ لَمْ تَکُنْ غَفَرْتَ لَنَا فِیمَا مَضَی مِنْ شَعْبَانَ فَاغْفِرْ لَنَا فِیمَا بَقِیَ مِنْهُ...
خداوندا اگر در روزهای گذشته شعبان ما را نیامرزیدی، پس در روزهای باقیمانده بیامرز...
📚 عیون اخبار الرضا علیه السلام ج۲ ص۵۱.
📚 بحارالانوار ج ۹۴ ص۷
#امام_زمان_عج
#مناجات
#غزل
چقدر منتظر و بی قرارمانی تو
شبیه ابر بهاری ز مهربانی تو
حضور گرم تو احساس می شود دائم
همیشه و همه جا در کنارمانی تو
بگیر دست مرا تا به آسمان برسم
منم که اهل زمینم، وَ آسمانی تو
کریمی و همه جا حرف این کرامت هاست
خدا کند که مرا هم زِ در نرانی تو
سه شنبه های توسل، میان زائرها
گمان کنم که در این صحن جمکرانی تو
دعای پشت سر ما دعای وتر شماست
شبیه فاطمه در فکر نوکرانی تو
چه حاجتم به دو دنیا، که من تو را دارم
خوشم چو بنده، نوازی، به تکه نانی تو
به یاد نوکری و نوکرت به یادت نیست
به جان فاطمه امّا عزیزمانی تو
خدا کند که بیایی شبی به این روضه
خدا کند که شبی روضه را بخوانی تو
بخوان به یاد غم عمه ای که می فرمود:
عزیز فاطمه، مضروب خیزرانی تو
عزیز فاطمه، خواهر نداشتی تو مگر
که جای دامن من، دست این و آنی تو
#وحید_محمدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#مناجات
#غزل
نمیرسم من از این جادهها به گرد شما
به خاک پای گدایان کوچه گرد شما
خدا کند که عنانگیر ِ مرکبت باشم
فدای پا به رکابان در نبرد شما
ارادتی به تو و خانواده ات دارم
منـم غـلام غـلامان فرد فرد شما
چرا شبیه گذشته مرا نمیخواهی ؟
مگر نمیخورم آقای من به درد شما؟
غروب جمعه رسیده؛ زمان خجلتم از
مرور نامه ی اعمال و آه و سرد شما
#محمد_حسین_بیات_لو
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_حسین علیهالسلام
#امام_زمان (عج)
#نوروز
بیتو اینجا همه در حبس ابد تبعیدند
سالها، هجری و شمسی، همه بیخورشیدند
از همان لحظه که از چشم یقین افتادند
چشمهای نگران آینۀ تردیدند
نشد از سایۀ خود هم بگریزند دمی
هر چه بیهوده به گرد خودشان چرخیدند
چون به جز سایه ندیدند کسی در پی خود
همه از دیدن تنهایی خود ترسیدند
غرق دریای تو بودند ولی ماهیوار
باز هم نام و نشان تو ز هم پرسیدند
در پی دوست همه جای جهان را گشتند
کس ندیدند در آیینه به خود خندیدند
سیر تقویم جلالی به جمال تو خوش است
فصلها را همه با فاصلهات سنجیدند
تو بیایی، همۀ ثانیهها، ساعتها
از همین روز، همین لحظه، همین دم، عیدند
#قیصر امین پور
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان(عج)
#مناجات
#غزل
بی سر و سامانم ای محبوب، سامانم بده
تو سر و سامان به این حال پریشانم بده
دائما هجران چرا؟ از وصل هم چیزی بگو
درد دادی خب بیا این بار درمانم بده
باطنا کور است چشمم که نمی بینم تو را
آی خورشید سحر، نوری به چشمانم بده
زود می لرزد دلم وقت گناه و معصیت
یا اباصالح خودت قوت به ایمانم بده
از کنار اسم تو ساده گذشتم، عفو کن
با همین یابن الحسن، چشمان گریانم بده
من همیشه روزی اشکی فراوان خواستم
لطف کن در روضه ها اشک فراوانم بده
کربلا، مشهد، نجف، آقا نمی دانم فقط
روزی ام را از همانجا که نمی دانم بده
یک زیارت لطف کن من را ببر با خود حرم
در حرم روضه بخوان، سوز حسین جانم بده
......
با سلام روضه ات بر جان ما آتش بزن:
السلام ای کشته ی دور از وطن، ای بی کفن...
#وحید_محمدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#مدح
#غزل
دلم افتاده در دامی که هجران است تاوانش
نه دارم پای در راهش نه دستی بر گریبانش
همان که طلعتش امشب نمایان گشت بر عالم
همان که شد زمین آباد از بوی بهارانش
همان که چشمه میجوشد به اذن برق چشمانش
همان که موج می آید به رقص از حکم طوفانش
همان که آخرین مرد زمان است و ملک روزی
به بالا میبرد از سفره ی پر فیض احسانش
غلام حلقه در گوشم به درگاه همان شاهی
که بهجت ها چو موری خوانده اند او را سلیمانش
سلیمان میبرد حسرت مگر روزی رسد یک دم
در آن چادر که جا دارد شود با فخر دربانش
تفاخر میکنم بر آسمان با این غلامی چون
سلاطین رشک میورزند بر جاه غلامانش
فضای روز روشن میشود از روی رخشانش
به زلف تیره اش شب میشود هر شام حیرانش
ز حسن جلوه اش این بس که مه مانده است حیرانش
چه گویم از کمالاتش که خورشید است سوزانش
سمن سوسن شقایق یاس نرگس نسترن هر گل
گرفت از باد عطر و باد از طرف گلستانش
نمیدانم که عنبر یا که مشک و یا گلاب است این
ولی دانم همه ذرات گردیدند خواهانش
غریب و سائلانه پر گرفتم تا سر کویش
خرید و مهربانانه نشاندم بر سر خوانش
نمک گیر عطایش گشتم و غافل که یک عمری
شکستم حرمت هم نان او را هم نمکدانش
رسیدم تا به جایی که به پاس مهر او باید
هزاران جان ناقابل کنم یکجا به قربانش
گرفتم در کف خود دل که میگوید تپش هایش
خداوندا رسان بر من هزاران تیر مژگانش
فقط تنها همین که سایه دارد بر سر دنیا
اگر عالم فدا گردد نشاید کرد جبرانش
چنان خورشید میتابد به ذره ذره ی عالم
وَ میگردد به گِردش آسمان با کل کیهانش
اگر با جوهر دریا نویسم از مقاماتش
نه تفسیرش توان کردن نشاید بود امکانش
هزاران دفتر و دیوان نوشتند از ازل شاید
بگویند این همه شاعر یکی از جمع عنوانش
نمیدانم چه خواهد کرد با دل جلوه ی رویش
کسی که کرده مجنون عالمی را روی پنهانش
هزاران نسخه دارد زخم دل اما یقین دارم
به غیر از او ندارد کس توان از بهر درمانش
نشسته کنجی و دست دعا دارد برای ما
جهان هم این دعا دارد رسد این هجر پایانش
الا ای منتقم ای وارث تیغ دو دم ،آقا
قسم بر اضطرار زینب و حال پریشانش
بیا و انتقام سینه ی مجروح را بستان
که تا جان در بدن داریم ما ، هستیم گریانش
بیا تفسیر کن آیات قرآنی که از نیزه
به گوش آمد ولی خواندند دونان نامسلمانش
خدایا کن مهیا تا که زهرا مادرش گیرد
به دست ساقی بی دست خون از پای چشمانش
#داریوش_جعفری
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#امام_زمان_عج
#غزل
چه روزها که بدون تو آفتاب نشد
چه چشمها که بدون تو غرق خواب نشد
چه آسمان نجیبی نشست بر سرمان
که با هجوم بدیهایمان خراب نشد
تو از تمام عزیزانِ من عزیزتری
که با تو سَرشدن از عمر من حساب نشد
هوای مهر تو در جای جای دل پیچید
چنانچه هیچ دلی غرق اضطراب نشد
بدون روی تو، اندیشههایمان سنگیست
کجاست آن دل سنگی که بیتو آب نشد
خودت بیا و برای خودت دعاگو باش
دعای منتظرانت که مستجاب نشد
چنان به باور این کوچه عطر نرگس ریخت
که بیحضور تو در شهر انقلاب نشد...
#صفیه_قومنجانی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
روضه خانگی - حضرت علی اکبر(ع) - 1473.mp3
7.85M
🎙اکبرم نور دل و روح و روانم پسرم ...
🔻روضه #حضرت_علی_اکبر(ع)
👤حاج مهدی #سماواتی
#نوروز
#شروع_سال_جدید
#غزل
برای مردم اگر نوبهار نوروز است
برای ما همهی روزگار نوروز است
بیا به دیدهی خوش بنگریم در ایام
که هر دقیقهی دنیا هزار نوروز است
اگر رها شدن از خویش عید ما باشد
به حکم آینهگی روز دار نوروز است
آهای گل! به جهان سادهتر کنار بیا
که در کنار تو هر روز خار نوروز است
شب فراق عزیزان ما؛ شب یلداست
هر آن زمان که در آغوش یار؛ نوروز است
بیار بادهی کهنه که عهد تازه کنیم
که از جهان کهن یادگار نوروز است
میآید آن که شب عید میرسد با او
که روز آمدن آن سوار نوروز است
برای ما که همه عمر در پی وصلیم
همین که ختم شود انتظار، نوروز است
#مجتبی_خرسندی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
عکاس:ژاک پاولوفسکی
جنگ ایران و عراق
18مارچ 1985
دو روز مانده به عید نوروز
پیکر سرباز ایرانی در میان گل ها صد کیلومتری جنوب بصره
امنیت امروزمان را مدیون گل های پر پر شده دیروزمان هستیم.
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
بسم الله الرحمن الرحیم
یامقلب القلوب والابصار
یامدبر اللیل والنهار
یامحول الحول والاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
با آرزوی بهترین ها پیشاپیش فرا رسیدن عید باستانی نوروز را به همه دوستان و ارادتمندان خاندان آل الله تبریک عرض می کنیم و سالی سراسر عبودیت و بندگی را در ظل توجهات حضرت بقیه الله الاعظم برای شما آرزومندیم.
ارادتمندان شما
خادمین کانال #شعر_شیعه
#امام_زمان_عج
#غزل
السّلام علیک یا نضره الاَیام عج
بهاران قد علم کرده ولی رنگ قیامَت نیست
قبای سبز پوشیده درختی که به نامَت نیست
چه معنا می دهد عیدی که یارت را نمی بینی
چه دارد هفتسینی که در آن سروِ امامَت نیست
بساط این دُکانداران پشیزی هم نمی ارزد
زمانی که متاع آن کتابی از کلامَت نیست
مقام جبرئیلی هم بیابد..،باز بی اجر است
پری که استراحتگاه آن بالای بامَت نیست
گناه روسیاهی مثل من صحرانشینات کرد
بمیرد نوکرت ارباب..، این شأن مقامَت نیست
همین که دست من را رو نکردی از تو ممنونم
تو آقایی و غیر از آبروداری مرامَت نیست
دمِ تحویل سال کهنه..،نـُو کن کاسهی ما را
نمیخواهیم ظرفی را که در حدِّ طعامَت نیست
به گریهکردن یعقوب هایت اعتنایی کن
اگرچه این طریق عاشقیکردن به کامَت نیست
کسی این آخر سالی مرا گردن نمی گیرد
به جز تو هیچکس پشت و پناه این غلامَت نیست
بساط کفن و دفنم کاش در خاک نجف باشد
جز این هیچ اتفاقی در خُورِ حُسن ختامات نیست
اگر امسالِ ما بی کربلا باشد..،بکش ما را
که این جا ماندن هر سال،کم از قتلعامَت نیست
تو را جان همان گودالرفته..،خواهشاً برگرد
به لبهایش قسم دردی چو دوریِ مدامَت نیست
▪️
▪️
همان شاهی که دیگر بعد غارت بی عمامه شد
همان جسمی که دیگر بعد مرکبها سلامَت نیست
#بردیا_محمدی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
غزل
اى بسته بر زيارت قدّ تو قامت، آب
شرمندهٔ محبّت تو تا قيامت، آب...
دستت به موج، داغ حباب طلب گذاشت
اوج گذشت ديد و كمال كرامت، آب
بر دفتر زلالىِ شط خطّ «لا» نوشت
لعلى كه خورده بود ز جام امامت آب
لب، تر نكردى از ادب اى روح تشنگى!
آموخت درس عاشقى و استقامت، آب
ترجيع درد را، ز گريزى كه از تو داشت
سر میزند هنوز به سنگ ندامت، آب...
سوگ تو را، ز صخره چكد قطره قطره، رود
زين بيشتر سزاست به اشك غرامت آب
از ساغر سقايت فضلت قلم چشيد
گسترد تا حريم تغزّل زعامت، آب
زينب، حسين را به گل سرخ خون شناخت
بر تربت تو بود نشان و علامت: آب!
از جوهر شفاعت تيغت بعيد نيست
گر بگذرد ز آتش دوزخ سلامت، آب
آمد به آستان تو گريان و عذرخواه
با عزم پاىبوسى و قصد اقامت، آب
مىخوانمت به نام ابوالفضل و، شوق را
در ديدگان منتظرم بسته قامت، آب"
#خسرو_احتشامی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem
#مناجات
#غزل
چشمی که آلوده شده باران ندارد
بی توبه این آلودگی پایان ندارد
دیگر حجاب افتاده روی چشم هایم
ازبسکه اُنسی دیده با قرآن ندارد
هاتف ندا داده دعیتم ایها الناس
کاری خدا انگار جز احسان ندارد
حالا که در باز است پس درهم بیایید
اینجا کرم خانه است این وآن ندارد
تا آمدم داخل مرا طوری بغل کرد
احساس کردم غیر من مهمان ندارد
جز با توسل ، گریه کردن ، توبه کردن
پرواز کردن تا خدا امکان ندارد
راه شهادت، نیمه شب اشک است اشک است
جا مانده هرکس دید هٔ گریان ندارد
می آیم اینجا شاید آقا را ببینم
یوسف دلی خوش گویی از کنعان ندارد
تا اوشبی دست دعا بالا نگیرد
تاثیر ،فریاد گنهکاران ندارد
این سرزمین نذر امیرالمومنین است
بیهوده حیدر عشق بر سلمان ندارد
ما بادعای فاطمه عبدالحسینیم
کی گفته زهرا لطف بر ایران ندارد
سر تا سر عالم چو ایران سرزمینی
مثل علی موسی الرضا سلطان ندارد
هرکس که شکدارد شفا دست حسین است
سوگند بر تربت که او ، ایمان ندارد
راه نجف تا کربلا راه بهشت است
جز کربلا عاشق سرو سامان ندارد
دلدادهٔ آوارگی در اربعینم
درد جدایی جز حرم درمان ندارد
#قاسم_نعمتی
#شعر_شیعه
#کانال_تخصصی_شعر_آئینی
@shia_poem