eitaa logo
شعر شیعه
7.4هزار دنبال‌کننده
554 عکس
205 ویدیو
21 فایل
کانال تخصصی شعر آئینی تلگرام https://t.me/+WSa2XvuCaD5CQTQN ایتا https://eitaa.com/joinchat/199622657C5f32f5bfcc جهت ارسال اشعار و نظرات: @shia_poem_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
در جام دیده اشک عزا موج می‌زند در صحن سینه شور و نوا موج می‌زند یک نینوا مصیبت و یک کربلا بلا در دشت‌های خاطرِ ما موج می‌زند تا چشم کار می‌کند اندوه و انتظار با یاد یار در همه جا موج می‌زند در گوشه و کنار حسینیه‌های شهر صد‌ها هزار دست دعا موج می‌زند هنگام اوج گیری «روح خدا» به عرش فر‌یاد خلق نوحه‌سُرا موج می‌زند حسرت نگر که در عطرش بوسه‌ی وداع دریا جدا و دشت جدا موج می‌زند در صحن غم گرفته‌ی فیضیه تا سحر شوق حضور «روح‌ خدا» موج می‌زند در کوچه‌باغ‌های جماران نگر هنوز انوار سیدالشهدا موج می‌زند در ماتم حسین زمان هرکجا می‌رویم حال و هوای کرب‌و‌بلا موج می زند موج بلند ناله، خروشید وای وای طوفان گریه آمد و جوشید وای وای رفت آن‌که بود، میکده مست و خراب از او شیرینی پیاله و شور شراب از او برخاست چون خلیل به پیکار بت، فتاد در شرق و غرب واهمه و اضطراب از او لرزید کاخ سرخ و سپید از نهیب وی یک شب نرفت دیده‌ی دشمن به خواب از او با پا بر‌هنگان زمین بس که داشت مهر در آسمان شکفت گل آفتاب از او در پهندشت پاک هویز‌‌ه گرفته است گیسوی نخل‌های جوان پیچ وتاب از او روحی دوباره یافت از او نهضت حسین جانی دوباره یافته اسلام ناب از او یک عمر دل به گلشن زهرا سپرده بود زان رو گرفت چهره‌ی گل رنگ و آ‌ب از او دستی به ذیل آیه‌ی «أمن یجیب» داشت پیری که شد «دعای سحر» مستجاب از او تا واپسین نفس به مناجات میل داشت عمری مداومت به «دعای کمیل» داشت رفتی و سر به سینه‌ی سینا گذاشتی رو در بهشت حضرت زهرا گذاشتی گفتی بهار بهمن خونبار شد که باز رفتی و سر به دامن گل‌ها گذاشتی از یک چمن شقایق پرپر که بگذریم یک دشت لاله را به تماشا گذاشتی با اشک و آه و ناله، ز خاطر نمی‌رود داغ غمی که بر جگر ما گذاشتی تا شهپر ملائکه شد فرش راه تو بر عرش افتخار و شرف پا گذاشتی صف بسته‌اند امت مظلومت ای امام از آن شبی که رو به «مصلّی» گذاشتی ما از تو انتظار ملاقات داشتیم واحسرتا که وعده‌ی فردا گذاشتی دیدی که اهل کوفه نبودیم و نیستیم ما را چرا تو رفتی و تنها گذاشتی؟ داریم مهر روشن و خوب تو را هنوز باور نمی‌کنیم غروب تو را هنوز واحسرتا که بعد تو ماندیم و زنده‌ایم با هم سرود هجر تو خواندیم و زنده‌ایم بعد از تو ای امید دل ای آرزوی جان باور نمی‌کنیم که ماندیم و زنده‌ایم بر ما رواست سیلی امواج غم، که ما سیل سرشک از مژه راندیم و زنده‌ایم دردا که بعد غیبت خورشید انقلاب یک آسمان ستاره فشاندیم و زنده‌ایم ترسم که روز وصل خدا نگذرد ز ما «شب‌های هجر را گذراندیم و زنده‌ایم» «ما را به سخت‌جانی خود این گمان نبود» این قدر چشم یاری از این نیمه‌جان نبود @shia_poem
نگاهي عارفانه داشت آن مَرد شكوهي جاودانه داشت آن مَرد اگر عكس رُخش در ديده پيداست درون قلب، خانه داشت آن مَرد @shia_poem
با خاطری آرام...وَ قلبی آگاه رفت و نرسید آن امام ِ دلخواه «عجل لولیک الفرج» بود فقط یک عمر دعایِ حضرت روح الله(ره)!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ۲۲ روز تا عید غدیر این شخص، علی‌ست او که اندوه را از چهرۀ من می‌زداید... 🔹 حدیثی از 📚 وكاشف الكرب عن وجهي
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انالله و انا الیه راجعون روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان، حضرت امام خمینی به ملکوت اعلی پیوست. @shia_poem
💠
 وحدت آفرینی امام
▫️ اما «الامام الخمینی و ما ادراك من الامام الخمینی»! این بزرگوار وصفی كه خود داشت را به جامعه كنونی منتقل كرد؛ آن وصف ممتاز امام این بود: 1️⃣ خود كریمانه زندگی می‌ كرد (یك) 2️⃣ و كرامت خود را در قلمرو دین دانست (دو). ▫️ این دو عنصر محوری باعث شد كه هم علوم را با هم هماهنگ كرد هم نزاع عقل و نقل را به صلح مبدل كرد و این عقل و نقل هماهنگ را به جامعه عرضه كرد، بعداً شیعه و سنی را با هم متحد كرد، كلیمی و مسیحی و مسلمان را با هم متحد كرد و بالأخره را با هم متحد كرد. اگر در قانون اساسی این سه محور آمده است، بود. ▫️ در قانون اساسی، یك وحدت ملی داریم یك وحدت الهی داریم و یك وحدت انسانی که هر سه از سیره امام نشأت گرفته است. ـ ، همه مسلمان ها را به هم مرتبط می ‌كند؛ ـ ، پیروان ادیان الهی را به هم مرتبط می ‌كند ـ و می‌ گوید هر كس انسان است، برادر انسان است منتها در حوزه خاص خود. ▫️ اگر ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾ است، این ندای است؛ اگر ﴿یا أَهْلَ الْكِتابِ تَعالَوْا إِلی كَلِمَةٍ سَواءٍ بَینَنا وَ بَینَكُمْ﴾ است، این صلای الهی_است و اگر ﴿لا ینْهاكُمُ اللّهُ عَنِ الَّذینَ لَمْ یقاتِلُوكُمْ فِی الدِّینِ﴾ در سوره «ممتحنه» است كه متن این پیام در قانون اساسی آمده است، این ندای است. این مثلث پربركت، شناسنامه امام بود و این را امام از فرا گرفت. 📚 همایش امام خمینی و قلمرو دین تاریخ: 1385/03/13 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎞 ۲۱ روز تا عید غدیر در چهار جایگاه مرا خواهی دید و خواهی شناخت، که یکی از آن‌ها لحظۀ مرگ است... 🔹 حدیثی از 📚 ياحارث لتعرفني عند الممات
از غم دوست در این میکده فریاد کشم دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم داد و بیداد که در محفل ما رندی نیست که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم شادی‌ام داد، غمم داد و جفا داد و وفا با صفا منت آن را که به من داد کشم عاشقم، عاشق روی تو، نه چیز دگری بار هجران و وصالت به دل شاد کشم در غمت ای گل وحشی من ای خسرو من جور مجنون ببرم تیشه فرهاد کشم مردم از زندگی بی تو که با من هستی طرفه سرّی‌ست که باید بَرِ استاد کشم سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید @shia_poem
آنان که کشتهء غم آل پیمبرند بالا نشین قلعهء الله اکبرند عشاق، در سلوک و دعا طور دیگرند سردارهای قافلهء عشق، بی سرند بیهوده جلوه ها همه عینی نمی شود هرکس در این مقام، حسینی نمی شود هر رهبری امام خمینی نمی شود نوزادهای ما همه پاکار رهبرند اصلاً قیام از چهل و دو شروع شد وقت نفوذ، دشمن ما با خضوع شد از دیدشان اصول، تماماً فروع شد این ها که ضربه خوردهء پیکار خیبرند باذکر یا حسین در عالم چه شوریَ است در شیعه ها چه هیبتی و چه غروریَ است حالا که مرز، دور عراق است و سوریه است سلمان و نسل او همه سرباز حیدرند ما دشمن معاند دینیم ...هرکس است بر ما حسین گر که اشاره کند بس است آنجا دفاع، مثل دفاع مقدس است داعش بمیر! شیعه و سنی برادرند سجاده پهن، بر لبمان یارب است و بس زینب کلیددار نماز شب است و بس زهرا مدافع حرم زینب است و بس یعنی مدافعان، همه در کهف مادرند دارد نبی، هزار اویس قرن هنوز مانده نشانه های ظهور از یمن هنوز دارم لباس رزم چو قاسم به تن هنوز آل سعود آل سقوطند و ابترند خطّ امام، خطّ مناجات با خداست الگوی سینه زن، دم تهدید، کربلاست حکم جهاد خامنه ای روی چشم ماست پیر و جوانِ اهل دعا، اهل سنگرند شد آخرالزمان و شب امتحان ما سوگند بر سه شنبهء ما جمکران ما آماده است لشکر صاحب زمان ما این لشکری که جمع علی های اکبرند من را حسین بر حرم خود حواله داد حاجات کلّ بندگی ام را اطاله داد روزی اشک چشم مرا با سه ساله داد عمری است با رقیه مرا زود میخرند از بس زدند پهلوی او را سوارها با ناله راه می رود از این کنارها بابا رسید سر برسد انتظارها بین طبق، سر پدری را نمی بَرند گلدار شد، لباس تن او درشت و ریز او خود کنیز داشت ولی شد صدا کنیز جز بر لب حسین نزد لب به هیچ چیز اهل خرابه از غم او کم می آورند @shia_poem
سوزانده تب زهر، تمام گلویش را برده است مکافاتِ عطش، رنگ و رویش را از شرم، سرش رو به زمین است، بمیرم با رقص، زمین ریخته اند آبرویش را آن قدر صدای دهل و ساز بلند است پوشانده صدای لبِ تسبیح گویش را از هر طرفی پا شد و برخاست، زمین خورد بُرده است چنان تشنگی از دیده سویش را در پیش دو چشمش به زمین ریخته اند آب تا که نکند جستجو این آرزویش را با آب زمین ریخته آورد به خاطر مرثیه ی پُر ماتم شرم عمویش را آن قدر که پیچید به خود در کف حجره هر گوشه ای از حجره گرفته است بویش را بردند تنش را به چه وضعی به روی بام تا که نکند هیچ کسی جستجویش را خوب است که بر بام ز دورش همه رفتند خوب است که پوشانده لباسش، گلویش را سوی تن ارباب ولی آه سنان رفت تا با نوک نی، قطع کند گفت و گویش را از بس که به پیشانی او زخم نشسته است گویا که گرفته است به خونش، وضویش را با سنگ، کسی آمد و بر صورت او زد وقتی که نمی دید دگر روبرویش را @shia_poem