eitaa logo
تبیین
2.6هزار دنبال‌کننده
5هزار عکس
441 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺فلسفه ارسال رُسُل🔻 قسمت دوم حرکت پیامبران برای بوده و برای اصلاح باید از سر آن شروع کرد . 🌷 الناس علی دین ملوکهم یعنی: مردم از رفتار و کردار رهبران و مسئولین تبعیت میکنند. ✅💯👈 (نقلی از حضرت آیه الله جوادی آملی حفظه الله شنیدم که بسیار عالیست،فرمودند: مردم مسئولین است) 👏 🔻در این مسیر نباید ناامید شد. کسی نگوید این کار شدنی نیست. خدا در مسیر به کمک میکند. 🔻 انسانهای بدی بودند که در اثر یک مصلح خوب شدند. 🔸از طرفی حضرت موسی علیه السلام ناامید از هدایت فرعون نبود. 🔻مصلح نباید در مسیر اصلاح از و اصلاح کسی ناامید بشود؛ حتی بدترین انسانها.✅ 🔴 چه بسیار انسانهای که در اثر هدایت شدند @tabyinchannel @daneshgahevelyat
▪️خطر در جریان های فکری، اعتقادی، ایمانی و در انقلاب های الهی و غیر الهی که در دنیا به وجود می‌آید آن خطری است که از آن به نام یاد کرده است. وقتی که می بیند از مواجهه و رو در روی آن قرار گرفتن نتیجه ای نمی برد به فکر این می‌افتد که به آن شود و خودش را در همان جریان قرار بدهد ولی در این جریان را حفظ می‌کند را که در اون هست خالی می کند و می خورد را نگه می‌دارد و را تغییر می‌دهد به طوری که اکثریت قریب به اتفاق مردم احساس نمی کنند که آن از دستشان رفته چون پوسته و حجم و هیکل محفوظ است وجود ندارد. 📚 نهضت حسینی ص ۲۱ @tabyinchannel
⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️☄⚡️ ☄ ⭕️ و حرمت نگاه به نامحرم در قرآن (بخش سوم) 🔶«مفهوم حجاب»؛ در لغت به معنای مانع، پرده و پوشش آمده است. استعمال این کلمه بیشتر به معنی پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‎دهد که پرده، است، ولی هر پوششی حجاب نیست؛ بلکه آن پوششی حجاب نامیده می‎شود که از طریق پشت پرده واقع شدن، صورت ‎گیرد. 💠حجاب و عفت 🔷دو واژه‌ی و در اصل معنای منع و امتناع مشترک‎اند. تفاوتی که بین منع و امتناع حجاب و عفت است، تفاوت بین ظاهر و باطن است؛ یعنی منع و بازداری در ، مربوط به است، ولی منع و بازداری در ، مربوط به و درون است؛ چون عفت یک حالت درونی است، ولی با توجه به این که تأثیر ظاهر بر باطن و تأثیر باطن بر ظاهر، یکی از ویژگی‌های عمومی انسان است، 🔷بنابراین، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و بازداری باطنی انسان، تأثیر و تأثّر متقابل است؛ بدین ترتیب که هرچه و پوشش ظاهری باشد، این نوع حجاب در تقویت و پرورش روحیه‌ی باطنی و درونی عفت، تأثیر بیشتری دارد، و بالعکس هر چه عفت درونی و باطنی بیش‌تر باشد، باعث حجاب و پوشش ظاهری بیشتر و بهتر در مواجهه با نامحرم می‎گردد. 💠حجاب زنان سالمند 🔷قرآن مجید به شکل ظریفی به این تأثیر و تأثّر اشاره فرموده است. نخست به زنان سالمند اجازه می‎دهد که بدون قصد تبرّج و خودنمایی، لباس‎های رویی خود، مثل چادر را در مقابل نامحرم بردارند، ولی در نهایت می‎گوید: اگر بورزند، یعنی حتی لباس‎هایی مثل چادر را نیز بر ندارند، بهتر است. «وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاَّتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزِینَةٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ». [نور، ۶۰] 🔷علاوه بر رابطه‌ی قبل، بین پوشش ظاهری و عفت باطنی، رابطه‌ی علامت و صاحب علامت نیز هست؛ به این معنا که مقدار ، نشانه‎ای از مرحله‌ی خاصی از صاحب حجاب است. البته این مطلب به این معنا نیست که هر زنی که حجاب و پوشش ظاهری داشت، لزوماً از همه‌ی مراتب عفت و پاکدامنی نیز برخوردار است. ... تنظیم: رهنما (گروه دین و اندیشه تبیان) منبع: تبیان‌به‌نقل‌از پایگاه‌اینترنتی‌انهار @tabyinchannel
🌸☄🌸☄🌸☄🌸☄🌸 ☄ ⭕️جرعه ای از دریای بیکران در اندیشه (ع) - (بخش سوم) 🔶یکی از مهمترین و اساسی ترین مبانی فکری و اعتقادی جامعه اسلامی بحث است؛ موضوعی بسیار مهم و راهبردی که بنیادی ترین مباحث فکری، اخلاقی، اعتقادی، فقهی و اجتماعی در گرو شناخت و آشنایی آن است. علما و دانشمندان کلام اسلامی نیز، کتب و مقالات فراوانی در خصوص عظمت و دریای وجودی علم امام، به رشته تحریر در آورده اند؛ که پرداختن به آن خود حوصله و زمان مجزایی را می طلبد، ولی در ادامه این نوشتار، بطور تیتروار به برخی از ابعاد وجودی علم امام اشاره می‌شود. 💠آشنایی کامل به معارف وحیانی و قرآنی 🔷اگر از جامعه بشری، قرآن کریم و وجود با برکت اهل بیت پیامبر (ص) را بگیریم، در واقع آنها را از منبع اصلی شناخت و معرفت جدا کرده ایم، و بشریت راهی به سوی عالم قدس پیدا نخواهد کرد، و دستان او از دریای علوم و معارف وحیانی و آسمانی کوتاه خواهد شد. از این رو باید به این مطلب توجه داشت که یکی از جلوه های ناب علو معارف اهل بیت پیامبر (ص)، اشراف کامل و دقیق ایشان به است. 🔷در واقع ایشان و حیات خاکی و مادی به شمار می آیند، که پرده های غیب و معارف آسمانی را بر روی مردم می گشایند. اشراف کامل و دقیق ایشان به مصداق روشن این توانایی و قدرت علمی است، که در منابع روایی اشارات فراوانی به آن شده است: «از جابر از أَبی جعفر(ع) نقل است که فرمود: جز ، کسی را نرسد که ادعا کند، و نزد اوست.» [۱] 💠آشنایی کامل به کتب انبیاء 🔷جلوه ای دیگر از دریای علوم و معارف اهل بیت (ع)، بر اساس شواهد و قرائن روایی و اجتماعی، تسلط و اشراف ایشان به آموزه های وحیانی سایر ادیان و انبیاء گذشته است. بر اساس این تسلط علمی است، که بسیاری از اربابان و رهبران سایر ادیان، در مقابله و مناظره با اهل بیت (ع) یارای ایستادگی و مقاومت نداشته اند و همواره در برابر ایشان شکست را قبول کرده اند. اگر این چنین و معرفتی وجود نداشت، به طور قطع و یقین پیروان ادیانی همچون مسیحیت و یهودیت تلاش می کردند که از نقطه ضعف موجود به نفع خود استفاده نمایند. 🔷در خصوص این تسلط و اشراف علمی اهل بیت (ع) در منابع روایی نقل شده است: عبداللّه بن سنان به نقل از امام صادق (ع) مى آورد که از حضرت، درباره آیه شریفه‌ی «ولَقَد کَتَبنا فِی الزَّبورِ مِن بَعدِ الذِّکرِ... ؛ و پس از ذکر در زبور نوشتیم... » و این که «زبور» و «ذکر» چیست پرسش کرد. حضرت فرمود: ذکر، نزد خداست و زبور، همان کتابى است که بر داود نازل شد، و هر کتابى که نازل شود، نزد است که .» [۲] ...   پی‌نوشت‌ها [۱] الکافی، ج‏۱، ص۲۲۸، ح۲ [۲] همان، ص۲۲۶، ح۶ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️مهارت‌های زندگی در تعادل عاطفی خانواده (بخش دوم) 🔶 و انسان همانند جنبه های شخصیتی و هدایت است. اگر در به این عواطف توجه نشود و الگوی مناسب در دسترس اعضای خانواده قرار نگیرد، زمینه های کجروی و انحراف آنان فراهم می شود. 💠مهارت‌های عاطفی در تعادل بخشی رفتار خانواده ها (۱) 🔹 ۱) و استعداد بالقوه ای که در هر وجود دارد، به پهناوری نظام هستی است. برای پیوستن و تحقق چنین نیرویی در زندگی  باید با (خود واقعی) خویش همنوا شد و با معنای راستین زندگی همگام گردید.   🔹 ٢) ما همه چیز را در داریم، و ابزاری را که برای کامجویی بدان نیاز است، در اختیار داریم. برای آفرینش لحظه ها سرشار از اعجاز، سرخوشی، سلامتی و آرامش خیال، باید ها را نسبت به کشف کنیم، باید کاری کنیم که این ما را لبریز کند و از وجودمان بتراود.   🔹 ۳) نباید گذاشت که رویدادهای جهان ما را تحت تأثیر خود قرار دهد، بلکه باید بکوشیم تا خود بر آنها تأثیر بگذاریم. باید بیاموزیم که بر رویدادهای خارج از کنترل خود بی اعتنا باشیم.   🔹 ۴) باید بتوانیم ، سازگاری و را از خزانه سرشار وجود، بیرون کشیده و متبلور سازیم.   🔹 ۵) اگر همواره بنا بر توقعها و انتظار دیگران زندگی کنید، و در همه زمینه ها پیرو اصول و قواعدی باشید که آنان به شما تلقین می کنند، از شادمانی و آسودگی محروم خواهید شد.   🔹 ۶) اگر به خاطر از دنبال کردن اهداف خود عقب نشینی کنید، گویی که به طور ضمنی به آنها می گویید که من برای نظر شما در زندگی از نظر خودم بیشتر ارزش قائلم.   🔹 ۷) هیچوقت به خاطر رفتار ناگوار دیگران در خشم و اندوه و آزردگی و نومیدی نباشید. چون در روند زندگی خود دچار مشکل می شوید و نمی توانید از مجموعه داراییها، توانمندیها و فرصتهای خود جهت رشد بهره مند شوید.   🔹 ۸) احساس پشیمانی دائم از اعمال ناروای گذشته و احساس نگرانی از رویدادهای احتمالی آینده از مخرب ترین احساسات منفی انسان به شمار می آید.   🔹 ۹) شما از ، راز دستیابی به است. اگر آرزومند شادی، تندرستی و آرامش خاطرید، ذهن خود را به آن سو معطوف کنید، تا با نیروی حاصل از آن، مردم، رویدادها و اوضاع و شرایط مناسب را برای تجلی این نیکویی ها به خدمت خود فرا خوانید.   🔹 ۱۰) و بالندگی در بین انسانها و سایر موجودات، فرق بین مرده و زنده است. پس همیشه زنده باشید و از زندگی داشته باشید، و هرگز قبل از مرگ خود نمیرید. ... برگرفته از کتاب مهارت‌های زندگی زنان خانه دار، نویسندگان: دکتر سوسن سیف، دکتر مه سیما پور شهریاری، مهر انگیز شعاع کاظمی، محبوبه قسامی، انتشارات دانشگاه الزهرا س، صص ۵۹-۶۸ منبع: وبسایت راسخون @tabyinchannel
⭕️پرسش و پاسخ از حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره): 🔸پرسش:  جهت دفع و در مرقوم بفرمایید؟ 🔹پاسخ: بسمه‌ تعالی، مستلزم و و دوری از و است؛ و از راه‌های اصلاح نماز در حال شروع به نماز به عجل‌ الله‌ فرجه‌ الشریف است؛ «و بکم تقبل الطاعة المفترضة». منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
⭕️سودمند نبودن صلاح حکومت در صورت عدم اصلاح افراد جامعه 🔹، بدون «اصلاح افراد جامعه» سودمند نیست و همچنین بر عکس؛ زیرا اگر اصلاح شوند، و بد و غیرصالح باشد، آنها فقط در خوبند هر چند اظهار نمی‌کنند؛ و اگر هم باشد، که در ظاهر و باطن صالحند، آزاد و راحت خواهند بود؛ 🔹اما اگر در اصلاح نشده باشند و فقط کرده و صالح نما باشند و تنها صالح واقعی باشد، تا وقتی که حکومت آنان باشد، اظهار صلاح می‌کنند، ولی همین که از طرفی گرفتار درگیری شد و یا توجه او به جای دیگر مشغول شد، همین نما از گرفتاری دولت سوءاستفاده کرده و و خرابکاری می‌کنند و به نظام و ضربه می‌زنند و یا کم کاری و می‌نمایند و... 📕در محضر بهجت، ج ۲، ص ۴۸ منبع: وبسایت مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌ الله العظمی بهجت (ره) @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️حجاب و عفاف؛ مسئله چیست؟ (بخش اول) 🔸 و از واژه های پر بسامد در فرهنگ دینی و ملی ما است. بدون شک از احکام شناخته شده شرعی، و از پسندیده ترین سجایای اخلاقی است. اما مفهوم این دو واژه چیست؟ چه رابطه ای دارند؟ فلسفه و مبنای لزوم آنها کدام است؟ پیشینه تاریخی و در قبال آن چیست؟ 💠معنای حجاب و عفاف 🔹 واژه ای است عربی که در بستر اصلی خود کمتر به معنای پوشش زنان به کار رفته است. نتیجه تحقیق استاد مطهری در کتاب «مسئله حجاب» پیرامون معنایِ این واژه این است که کلمه‏ در دو معنا استعمال می شود؛ هم به معنی و هم به معنی ، و البته اکثراً در همین معنای دوم به کار می رود. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش می‏دهد که‏ پرده، وسیله پوشش است. 🔹شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوششی‏ حجاب نیست، آن پوششی نامیده می‏شود که از طریق پشت پرده واقع‏ شدن صورت گیرد. نیز واژه ای عربی است که از فرهنگ اسلامی وارد زبان فارسی شده است. را به «خود نگهداری و بازداشتن نفس» از و خواهش های شهوانی، ترجمه کرده اند. ابن منظور در لسان العرب می گوید: «، خودنگهداری از غیر حلال، کارهای حرام و طمع های پست است؛ یعنی خود نگهداری»‌. 🔹راغب در مفردات می گوید: « حالت نفسانی است که مانع تسلّط شهوت بر انسان می گردد، و کسی است که با تمرین و تلاش مستمر و پیروزی بر شهوت، به این حالت دست یافته باشد»‌. در قاموس قرآن آمده است: « به معنای مناعت است و در شرح آن گفته اند: حالت نفسانی است که از غلبه شهوت باز دارد. پس باید به معنای و با مناعت باشد». 💠رابطه حجاب و عفاف 🔹از مقایسه دو واژه‌ی و معلوم می شود که هر دو در اصل معنای منع و جدایی مشترک‎اند. با این تفاوت که منع و بازداری در مربوط به است، ولی منع و بازداری در ، مربوط به و برخاسته از درون است؛ البته با توجه به تأثیر متقابل ظاهر و باطن بر یکدیگر، بین حجاب و پوشش ظاهری و عفت و حیای باطنی ارتباط وجود دارد؛ به این مفهوم که هر چه و پوشش ظاهری بیش‌تر و بهتر باشد، در تقویت و پرورش عفت، تأثیر بیشتری دارد؛ و هر چه و باطنی بیشتر باشد، و پوشش ظاهری هم بیشتر و بهتر خواهد بود. از مجموع تعالیم دینی و اخلاقی چنین فهمیده می شود که مبنای (پوشش) ظاهری همان و حیای درونی است و به همین دلیل ریشه و اساس آن است. 💠حجاب در اسلام 🔹پوشیده ماندن از نامحرمان دستور صریح قرآن است. خطاب به پیامبر (صلی الله علیه و آله) می ‏فرماید: «وَ قُلْ لِلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَ يَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَىٰ جُيُوبِهِنَّ...». [۱] (و به بگو چشم‌های خود را [از نگاه هوس‌آلود] فرو گیرند، و دامان خویش را حفظ کنند و زینت خود را - جز آن مقدار که نمایان است - آشکار ننمایند و [اطراف] روسری‌ های خود را بر سینه خود افکنند [تا گردن و سینه با آن پوشانده شود]...». 🔹افزون بر آن، در آیات دیگری، «پوشیدگی‌ کامل‌ اندام»، «با وقار و به دور از تحریک سخن گفتن» و «دوری از آرایش‏های شبیه به دوران جاهلیت»، توصیه شده است. افزون بر این، وجود دستورهای دینی و احادیث متعدد و معتبر در این زمینه جای هیچ تردیدی را باقی نگذاشته است، تا آنجا که بدون شک، در برابر مردان بیگانه، یکی از «ضروریات‌ دین‌ اسلام» است و انکار اصلِ آن از نظر فقهی، موجب خروج از دین است. ... پی نوشت: [۱] سوره نور، آیه ۳۱ نویسنده: دکتر محسن اسماعیلی حقوقدان و عضو پیشین حقوقدان شورای نگهبان تنظیم و منبع: تبیان @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️چرا در تشیع عبادات بدون پذیرش «ولایت» قبول نیست؟ 🔹چنانچه معنای به طور صحیح و دقیق مورد توجه قرار گیرد، پاسخ سوال نیز روشن می شود، واژه و از ماده «ولى» گرفته شده است و اهل لغت معانى گوناگون را براى آن برشمرده اند؛ مالک، عبد، معتِق (آزاد کننده) معتَق (آزاد شده)، صاحب (همراه)، قریب (مانند پسر عمو)، جار (همسایه)، حلیف (هم پیمان)، ابن (پسر)، عمّ (عمو)، ربّ، ناصر، منعِم، نزیل (کسی که در جایى سکنى گزیند) شریک، ابن الاخت (پسر خواهر)، محبّ، تابع، صهر (داماد)، اولى بالتصرف (کسى که از جهاتى بر تصرف در امور شخصى دیگرى، از خود او شایسته تر است). [۱] 🔹در اصطلاح، مراد از تسلط و اشراف بر دخل و تصرف در امور سایر انسانها، در ابعاد مختلف است، بدون این که حق اختیار و انتخاب و گزینش یا مالکیت از سایرین سلب شود. (عليه السلام) شاهد و محیط بر همه انسانها اعم از شیعه و غیر شیعه، مسلمان و غیر مسلمان است. از و همه آگاه و توان هر گونه تصرفى را در امور آنها دارد. 🔹به علاوه (علیه السلام) می‌تواند در «امور تکوینیه» نیز دخل و تصرف نموده، و مثلاً خشتى را بدل به طلا نماید، یا عکس بر پرده را جان بخشد و یا امراض لاعلاج و گره هاى سخت را بگشاید و متوسلین خود را از بن بستها برهاند، لکن از این توان، بیهوده و بدون حکمت و خلاف سیره عادى بهره نمی گیرد. از نظر شیعه شناخت و گردن نهادن به اوامر و نواهى و قضاوت‌ها و احکام او بر همگان است، و هر کس از این امر سر باز زند، در واقع توحید و نبوت را نپذیرفته است، 🔹و به عبارت دیگر: لازمه پذیرش وجود خدا و توحید و عدالت او، پذیرش نبوت، و پذیرش این دو مستلزم پذیرش می‌باشد. این مطلب از آیات ۳ سوره مائده که ابلاغ و معرفى را معادل ابلاغ رسالت و توحید قرار می‌دهد، و ۵۹ سوره نساء که اطاعت از را در طول اطاعت از خدا و رسول قرار می‌دهد، و نیز که را قرین می‌نماید،  [۲] به وضوح مستفاد است، و به واسطه حدیث شریف نبوى «هر کس که بمیرد و را نشناسد به مرده است» [۳] تأکید می‌شود؛ 🔹و همانطور که در سوال اشاره شده هیچ عمل و عبادتى، بدون پذیرش «ولایت ولى الله الاعظم» مقبول درگاه احدیت واقع نمی‌ شود، که این مسئله از بسیارى روایات مستفاد است. [۴] به عنوان نمونه (عليه السلام) در حدیث معروف سلسلة الذهب از اجدادشان از جانب خداوند متعال فرمود: «لَا إِلَهَ إِلَّا اللهُ حِصْنِی فَمَنْ دَخَلَ حِصْنِی أَمِنَ عَذَابِی قَالَ فَلَمَّا مَرَّتِ الرَّاحِلَةُ نَادَانَا بِشُرُوطِهَا وَ أَنَا مِنْ شُرُوطِهَا». [۵] (لا اله الا الله پناهگاه محکم من است، پس هر که در آن داخل شود از عذاب من مصون خواهد ماند، و پس از اندکى تأکید نمود: با عمل به شرایط آن و من یکى از آن شرایط هستم. (پذیرش ولایت)). 🔹در حدیثی دیگر (عليه السلام) می فرماید: « بر پنج پایه استوار است: نماز، روزه، زکات، حج و  ، و هیچ یک از آن ارکان به پاى رکن رکین نمی رسد». [۶] از مطالب مطرح شده استفاده می شود که پذیرش را خداوند بر انسان ها واجب نموده، و امر را همچون امر خویش قرار داده و اطاعت از ولی را اطاعت از خود بر شمرده است؛ لذا نپذیرفتن (علیهم السلام) به قبول نکردن «ولایت خداوند» برمی‌گردد. روشن است که این امر سبب می‌شود اعمال انسان مورد امضای خداوند قرار نگیرد. 🔹پذیرش سبب می‌شود که انسان هیچگاه از مسیر هدایت نشود، و در غیر این صورت انسان ها در خطر خروج از راه حق‌اند، و اساسا این (علیهم السلام) هستند که راه را مشخص می‌سازند و مسیر رسیدن به دنیا و آخرت را روشن می‌کنند. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در این باره می فرماید: «هر کس دوست می‌دارد که [چون] من زندگانی کند و [چون] من از دنیا برود، و به بهشتی که پرودگارم مرا بدان وعده فرموده، وارد شود، باید ولایت و او، امامان هدایت و چراغ های تاریکی را پس از من پذیرد. آنان هرگز شما را از درگاه هدایت به درگاه گمراهی نمی‌کشانند». [۷] پی نوشت‌ها؛ [۱] فیروزآبادى، القاموس المحیط؛ سعیدى مهر، محمد، کلام اسلامى، ج ۲، ص ۱۶۸ [۲] بحار الأنوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸، مؤسسة الوفاء بیروت، ۱۴۰۴ق [۳] بحار الانوار، ج ۲۳، ص ۱۰۸ [۴] برگرفته از سوال ۱۵۳ وبسایت [۵] بحارالأنوار، ج ۳، ص ۷ [۶] همان، ج ۶۵، ص ۳۲۹-۳۳۳ [۷] همان، ج ۲۳، ص ۱۴۳ منبع: اسلام کوئست @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️فوايد حجت غايب از نظر (قسمت دوم) 💠هدايت معنوى امام (علیه السلام) در تمامى حالات 🔹علامۀ طباطبائى (ره) در ذيل آيۀ «وَ إِذِ اِبْتَلىٰ إِبْرٰاهِيمَ رَبُّهُ بِكَلِمٰاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قٰالَ إِنِّي جٰاعِلُكَ لِلنّٰاسِ إِمٰاماً» بحثى دارد تحت اين عنوان كه حضرت ابراهيم (عليه السلام) بعد از نبوت و رسالت (كه شأن آن هدايت ظاهرى مردم است تا انسان‌ها را ارائه طريق بنمايد) به ، منصوب مى‌گردد، كه چيزى است ما فوق ارائۀ طريق و هدايت ظاهرى. و سپس اضافه مى‌كند كه در هر جا متعرض معنى و حقيت شده آن را به‌عنوان و هدايت‌گر تفسير نموده مانند آيۀ: «وَ وَهَبْنٰا لَهُ إِسْحٰاقَ وَ يَعْقُوبَ نٰافِلَةً وَ كُلاًّ جَعَلْنٰا صٰالِحِينَ - وَ جَعَلْنٰاهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنٰا» [۱]. 🔹و نيز آيۀ: «وَ جَعَلْنٰا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنٰا لَمّٰا صَبَرُوا وَ كٰانُوا بِآيٰاتِنٰا يُوقِنُونَ». [۲] و در اين آيات را مقيّد نموده به «أمر» و أمر الهى در آيۀ: «إِنَّمٰا أَمْرُهُ إِذٰا أَرٰادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ». [۳] و نيز آيۀ: «وَ مٰا أَمْرُنٰا إِلاّٰ وٰاحِدَةٌ كَلَمْحٍ بِالْبَصَرِ» [۴] بيان شده كه عالم امر عالم تجرّد است، و وقايع و حوادث در آن عالم دفعى است و تدريج و تدرّج كه از لوازم عالم خلق است در آنجا نيست. با اين مقدمات معلوم مى‌گردد كه گذشته از ارشاد و هدايت ظاهرى، يك نوع هدايت و جذبۀ معنوى است كه با نورانيت و بصيرتى كه خداوند متعال به او عطا نموده در دل‌هاى آماده و شايسته، تأثير و تصرّف مى‌نمايد و اين صاحبدلان را به‌سوى ، و مى‌نمايد و به اصطلاح، آنها را هدايت به‌معناى «ايصال الى المطلوب» مى‌كند. 🔹علامۀ طباطبائى (ره) در كتاب شيعه در اسلام خود ص ١۵٢ در رابطه فوايد وجود (عليه السلام) در حال مى‌گويد: كسانى‌ كه اعتراض مى‌كنند كه شيعه وجود را براى بيان احكام دين و حقايق آيين و راهنمائى مردم لازم مى‌دانند و غيبت امام ناقض اين غرض است، زيرا امامى كه به‌ واسطۀ غيبتش مردم هيچگونه دسترسى به وى ندارند فايده‌اى بر وجودش مترتّب نيست... به حقيقت معناى پى‌ نبرده‌اند، زيرا در بحث امامت روشن شد كه وظيفۀ امام (عليه السلام) تنها بيان صورى معارف و راهنمایى ظاهرى مردم نيست، 🔹و (علیه السلام) چنان‌كه وظيفۀ راهنمایى صورى مردم را به عهده دارد، همچنان و رهبرى باطنى اعمال را به عهده دارد، و اوست كه حيات معنوى مردم را تنظيم مى‌كند و حقايق اعمال را به‌سوى خدا سوق مى‌دهد، بديهى است كه و حضور جسمانى امام (علیه السلام) در اين باب تاثيرى ندارد و (علیه السلام) از راه به نفوس و ارواح مردم اشراف و اتصال دارد، اگر چه از چشم جسمانى ايشان مستور است و وجودش پيوسته لازم است، اگر چه موقع حضور و اصلاح جهانيش تا كنون نرسيده است. 🔹توضيح كلام علامۀ طباطبائى (ره) در نفوذ معنوى (عليه السلام): مى‌دانيم خورشيد يك سلسله اشعۀ مرئى دارد كه از تركيب آن‌ها با هم هفت رنگ معروف پيدا مى‌شود و يك سلسله اشعۀ نامرئى كه به‌نام اشعۀ فوق بنفش و اشعۀ مادون قرمز ناميده مى‌شود. همچنين يك‌ رهبر بزرگ‌ آسمانى خواه پيامبر باشد يا امام، علاوه بر تربيت تشريعى كه از طريق گفتار و رفتار تعليم و تربيت عادى صورت مى‌گيرد، يك نوع و از راه نفوذ معنوى در دل‌ها و فكرها دارد كه مى‌توان آن را نام گذارد. در آنجا الفاظ و كلمات و گفتار و كردار نقشى ندارد، بلكه تنها جاذبه و كشش درونى كار مى‌كند. 🔹در حالات بسيارى از پيشوايان بزرگ الهى مى‌خوانيم كه گاهى بعضى افراد منحرف و گناهكار با برخورد و ارتباطى اندك با آن ذوات مقدسه، به‌ كلّى تغيير مسير مى‌دادند و از گمراهى و ضلالت به سوى نور و صراط مستقيم هدايت مى‌شدند. اين دگرگونى‌ هاى تند و سريع و همه جانبه، اين انقلاب‌هاى جهش آسا و فراگير آن‌هم با يك نگاه يا ارتباطى اندك (البته براى آنها كه در عين آلودگى، يك نوع آمادگى نيز دارند) نتيجۀ جذبۀ ناخود آگاه است كه گاهى از آن به نفوذ شخصيّت تعبير مى‌شود. 🔹اشخاصى با يك برخورد و ملاقات با افرادى كه داراى روح بزرگ و عالى بودند، چنان بى‌اختيار و ناخود آگاه تحت تأثير آن قرار مى‌گيرند كه كاملاً متحول مى‌شوند. اين تأثيرگذارى قابل توجيه نيست، مگر اينكه بپذيريم كه اين تأثيرگذارى نتيجۀ شعاع اسرار آميزى است كه از درون ذات انسان‌هاى بزرگ برمى‌خيزد. ... 📕دوازده گفتار درباره دوازدهمین حجت خدا حضرت مهدی (عج) حسین اوسطی، ص ۱۳۷ منبع؛ وبسایت اهل البیت @tabyinchannel
⭕️امام‌ جواد (عليه‌ السلام):  🔸«لا تَكُن وَلِيّا لِله فِی العَلانِيَةِ، عَدُوّا لَهُ فِی السِّرِّ». 🔹«در ، دوست خدا، و در ، دشمن خدا، مباش». 📕بحار الأنوار، ج ۷۵، ص ۳۶۵ @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️آثار تربیتی «نماز» (بخش پانزدهم) 🔸، یکی از «فروع دین اسلام» بوده و عبادتی است که‌ پنج بار در روز با شرایط خاص بر مسلمانان واجب شده است. این باعث رهایی از خودمحوری و خودشیفتگی می‌شود، و روحیه مردم‌گرایی را در انسان زنده می‌کند. موجب تنزیه وجدان اخلاقی می‌شود، به این صورت که یکی از مظاهر وجدان اخلاقی احساس گناه است و نماز باعث آمرزش گناهان می‌گردد. 5⃣1⃣تلقین ارزش‌ها 🔹 و آدمی، دو جلوه از یک حقیقت واحدند و تاثیر متقابلی بر یکدیگر دارند، به گونه‌ای که نیات و انگیزه‌های درونی، در موردی بر رفتار ظاهری وی تجلی یافته و رفتارهای ظاهری نیز متقابلاً به درون پر رمز و راز روان انسان نفوذ می‌کند و به تدریج شخصیت او را متحول می‌نماید. در تبیین رابطه باطن و ظاهر، استناد به کلام امیرالمؤمنین امام علی (علیه‌ السّلام) مفید و راهگشا به نظر می‌رسد. 🔹ایشان می‌فرمایند: «و بدان برای هر و آشکاری، برابر آن، و پنهانی است، پس آنچه را ظاهر نیکو باشد، باطنش هم نیکوست و آنچه را ظاهرش زشت و بد باشد، باطنش نیز زشت و ناپاک است». [۱] انسان نیز از این قاعده مستثنی نیست و ارتباطی معنادار میان این دو جنبه وجودی (ظاهر و باطن) او برقرار است و کشف چنین رابطه‌ای، برای ایجاد تغییرات مطلوب در رفتار و شخصیتش، ضروری به نظر می‌رسد. 🔹از جمله این موارد می‌توان به اشاره نمود. «تلقین» به معنای افکندن، فهماندن، مطلبی را به کسی گفتن و کسی را وادار به گفتن کلامی کردن می‌باشد. اگر آدمی مطلبی را به نفس خود القا، نماید، از روش «تلقین به نفس» استفاده نموده است و این یکی از روش‌های تکوین اخلاقیات می‌باشد. علامه طباطبایی (رحمة‌ الله‌ علیه) در بیان شیوه‌ های ایجاد ملکات اخلاقی می‌نویسند: «و همچنین هر صفت دیگری که بخواهی از خود دور کنی، و یا در خود ایجاد کنی، راه اولش و راه دومش است. [۲] 🔹روش علمی تلقین به نفس بر این مبنا استوار است که آدمی، صفت مطلوبی را که منظور وی می‌باشد در قالب یک جمله کوتاه خبری و مثبت نظیر «من فردی شجاع هستم» قرار داده و در زمان خاصی که از لحاظ بدنی، در وضعیت آسوده‌ای می‌باشد و از نظر روانی نیز تمرکز لازم را داراست، چنین جمله‌ای را چندین بار، به خود می‌کند و در طول روز یا شب آن را تکرار می‌نماید؛ با تداوم چنین عملی در روزهای بعد به تدریج چنین ویژگی اخلاقی در روح و روان او رسوخ می‌کند. لازم به ذکر است که میزان رسوخ و نفوذ این خصوصیت در روان آدمی، بستگی به میزان تکرار و انجام تلقین دارد. حال می‌توان رابطه و تلقین ارزشها را اینگونه تبیین نمود. نماز، خود نوعی ذکر است. 🔹امام راحل در شرح حدیث جنود عقل و جهل، مطلبی مشتمل بر ارتباط تلقین آیات به قلب و نتایج حسنه آن ذکر می‌نمایند: «پس از آن که دل را برای ذکر خدا و قرآن شریف مهیا نمود، آیات توحید و اذکار شریفه توحید و تنزیه را با حضور قلب و حال طهارت قلب کند، به این معنی که قلب را چون طفلی فرض کند که زبان ندارد و می‌خواهد او را به زبان آورد، چنانچه آن جا یک کلمه را تکرار کند و به دهان طفل گذارد تا او یاد گیرد، همین طور کلمه توحید را با طمانینه و حضور قلب، باید انسان تلقین قلب کند و به دل بخواند، تا زبان قلب باز شود و اگر وقتی چون اواخر شب یا بین الطلوعین، بعد از فریضه صبح برای این کار اختصاص دهد خیلی بهتر است». [۳] ... پی نوشت‌ها: [۱] نهج البلاغه، خطبه۱۵۴، ص۱۴۴. [۲] ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۵۶۰. [۳] امام خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۰۶. منبع: ویکی فقه @tabyinchannel