eitaa logo
تبیین
2.7هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
425 ویدیو
34 فایل
🔺اهداف: 🔹تهذیب نفس 🔹امام شناسی و مهدویت 🔹روشنگری و بصیرت‌افزایی 🔹ارتقاء بینش دینی و سیاسی 🔹دشمن شناسی و جنگ نرم 🔹ارتقاء مهارت‌های تربیتی 🔹و... 🔸هدف ارائه‌ی الگوست؛ با شبکه‌های اجتماعی کسی متفکر نمی‌شود، باید #کتاب خواند.
مشاهده در ایتا
دانلود
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️ نگاه حرام (بخش اول) 🔹در مكتب انسان ساز اسلام، از ارزش های والاى انسانی به حساب می آيد و در مقابل، بی عفّتي و بی بندوباری جنسی محكوم شده است. نخست با راهنمايی و هدايت،‌ مسائل جنسی و شهوانی را كنترل و تعديل می كند، مسلمانان را به  و پاكدامنی فرا می خواند، سپس با تدابير حكمت آميز و اصولى زمينه هاى انحراف را از ميان بر می دارد. هم به پيروان خويش دستور می دهد، بی‌عفتی نكنند و هم از آنان می خواهد كه اسباب لغزش و گناه ديگران را فراهم نسازند. 💠چشم چرانی، اولين قدم انحراف 🔹گذرگاه ورود به منجلاب انحرافات و فساد جنسی و نگاه به نامحرم است. نگاه های آلوده، تخم شهوت را در دل بارور ساخته، صاحبش را به فتنه و انحراف مبتلا می كند. امام صادق (ع) فرمودند: «اَلنَّظرَةُ بَعْدَ النًّظرَةِ تَزرِعُ في الْقَلبِ الشَّهْوَةَ وَ كَفي بِها لِصاحِبِها فِتْنَة؛ [۱] ، تخم شهوت را در دل می كارد و چنين كارى برای نگاه كننده كافى است كه منشأ فتنه گردد». نگاه كردن به ناموس ديگران،‌ خواست شيطان است. چشمی كه تيرهای آلوده نگاه را به نامحرمان پرتاب می كند، محل كمين است. شيطان از كمان چشم های او ناموس ديگران را نشانه می گيرد. پيامبر اکرم (ص) فرمودند: «النَّظَرُ سَهمٌ مَسْموُمٌ مِنْ سِهامِ اِبليسَ... ؛ [۲] نگاه (به نامحرم) تيز زهرآلودی از تيرهای شيطانی است...». اميرالمؤمنين (ع) فرمودند: «الْعُيونُ مَصائِدُ الشَّيطانَ؛ [۳] ، است». پس بايد مراقب چشمان خويش باشيم، تا شيطان از آن برای تخريب ايمان ما و ناموس مردم استفاده نكند. 💠سفارش قرآن به چشم پوشی از نامحرم 🔹امام باقر (ع) فرمودند: جوانی از انصار، در مدينه با زنی برخورد كرد. در آن زمان، مقنعه زن ها تا پشت گوششان را می پوشاند. (گوشها، گردن و صورت حجاب نداشت) جوان به آن زن خيره شد و چشم از او برنداشت تا عبور كرد؛ همينطور كه با نگاه به پشت سرش، آن زن را تعقيب مى كرد، وارد كوچه تنگی شد، در اين هنگام صورتش به استخوانی كه از ديوار بيرون زده بود برخورد کرد و شكافت. وقتی آن زن رفت، جوان به خود آمد و ديد خون از صورتش جاری است. با خود گفت: به خدا سوگند! نزد رسول خدا می روم و اين ماجرا را با او در ميان مى گذارم. جوان نزد پيامبر (ص) رفت. حضرت پرسيد اين چه وضعی است؟ او جريان را نقل كرد. 🔹در همان هنگام جبرئيل (ع) نازل شد و اين آيه را آورد؛ [۴] «قُل لِلمؤمِنينَ يغُضُّوا مِنْ اَبْصارِهِمْ وَ يَحفَظُوا فُرٌجَهُمْ ذلِكَ اَزْكی لَهٌم اِنًَّ اللهَ خَبيرٌ بِما يَصْنَعونَ [نور، ۳۰] به بگو خود را فرو بندند و دامن خود را حفظ كنند، اين برای آنها پاكيزه تر است و خدا به آنچه میكنند، آگاه است». قرآن کریم در آيه بعد از همین آیه شریفه می‌فرماید: «وَ قُلْ لِلْمؤمِناتِ يَغْضُضنَ‌ مِنْ اَبْصارِهنَّ وَ يَحفَظنَ‌ فُروجَهُنًّ...؛ [نور، ۳۱] به بگو چشمانشان را (از نامحرم) فرو بندند و دامن خود را حفظ كنند...» پس خواست قرآن برای زن و مرد است و اين كار ضروری و واجب شمرده شده است. نگاه كردن مرد به بدن زن نامحرم چه با قصد لذّت و چه بدون آن حرام است و نگاه كردن به صورت و دستها، اگر با قصد لذّت باشد، حرام است، بلكه احتياط واجب آن است كه بدون قصد لذت هم نگاه نكنند و نيز نگاه كردن زن به بدن مرد نامحرم حرام است». [۵] ... پی نوشت‌ها؛ [۱] روضة المتقين، ج ۹،‌ص ۴۳۴ [۲] بحارالانوار، ج ۱۰۴، ص ۳۸ [۳] همان، ج ۷۷، ص ۲۹۴ [۴] فروع كافی، ج ۵، ص ۵۲۱ [۵] رساله امام خمينی (ره)، مسأله ۲۴۴۰،‌ انتشارات اسلامی منبع: وبسایت مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم @tabyinchannel
✨🔹✨🔹✨🔹✨🔹✨ ✨ ⭕️پاسخ امام علی (علیه السلام) برای ديدن خدايی كه ديده نمى شود چه بود؟ 🔹از روايات مختلف در شرح حال (ع) استفاده میشود كه حضرت بارها میفرمود: «سَلُونِي قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِي»؛ (هر را كه میخواهید از من كنيد پيش از آنكه از ميان شما بروم) و به اين ترتيب خود را براى به هر - چه مربوط به و چه مردم باشد - بيان میفرمود؛ حتى بعد از آنكه ضربه هولناك بر فرق مباركش وارد شد در ملاقاتى كه با توده هاى مردم در بستر شهادتش داشت، همين جمله را تكرار فرمود!! 🔹از جمله مواردى كه حضرت اين جمله را بيان فرمود هنگامى بود كه بر كرسى خلافت ظاهرى نشست و براى مردم خطبه اى خواند و در ضمن آن خطبه، جمله «سَلُونِی قَبْلَ أَنْ تَفْقِدُونِی» را تكرار فرمود و بر اين معنا تأكيد كرد كه مخصوصاً از تمام و زمان و شأن نزول و ناسخ و منسوخ و محكم و متشابه آن با خبرم. در اين هنگام، «ذعلب يمانى» كه مردى شجاع و فصيح بود برخاست و سؤال كرد: ای آیا را دیده ای؟ و (عليه السلام) با زيبايى تمام به پاسخ او پرداخت؛ «أَفَاَعْبُدُ مَا لَا أَرَى؟» [۱] (آيا ممكن است كسى را كه نمى بينم كنم؟!). 🔹به اين معنا كه ، فرع بر است و درجاتى دارد كه بالاترين درجه آن است و حضرت در اين سخن به خود نظر دارد كه آن را همراه با مشاهده می‌شمرد. ذعلب در فكر فرو رفت كه منظور حضرت در اينجا كدام مشاهده است؟ آيا مشاهده حسّى است كه قائلان به جسميت خداوند (مجسّمه) عقيده دارند؟ يا مشاهده و میباشد كه چيزى برتر از مشاهده عقلى است؟ لذا بلافاصله سؤال كرد: «وَ كَيْفَ تَرَاهُ؟» (چگونه خدا را مى بينى؟) 🔹 (ع) در پاسخ او سخنى گفت و پرده از روى برداشت و همه حتى ذعلب را تحت قرار داد تا آنجا كه ذعلب در پايان اين سخن، مدهوش شد و بوى گلش چنانش مست كرد كه دامنش از دست برفت. حضرت چنين فرمود: «فقال: لَا تُدْرِكُهُ الْعُيُونَ بِمُشَاهَدَةِ الْعِيَانِ، وَ لكِنْ تُدْرِكُهُ الْقُلُوبُ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ» ( هرگز او را آشكارا نبيند، اما با نیروی ، وى را درك میكند). منظور از حقايق ايمان، و است. 🔹براى توضيح اين سخن بايد به اين نكته توجّه كرد كه مشاهده بر سه گونه است: 1⃣ كه با چشم صورت میگیرد. 2⃣ كه انسان از طريق به آن میرسد و حقايقى را همچون آفتاب با چشم دل مى بيند؛ آنگونه ـ كه به گفته مرحوم مغنيه در «شرح نهج البلاغه» ـ كسانى مانند مشاهده كردند؛ از افتادن يك سيب از درخت به روى زمين، را كه هرگز با چشم سر ديده نمیشود مشاهده كرد و به آن پى برد. 3⃣ و درون كه يك نوع است؛ اما نه استدلالى. انسان با واقعيت موجود را مى بيند و آن را باور میكند، بى آنكه احتياج به استدلالى داشته باشد و اين درك و ديدى است كه تا انسان به آن نرسد فهم آن مشكل است. اين موضوع، نمونه هاى فراوانى در و دارد. 🔹درباره (ع) میخوانیم: خداوند و زمين را به او نشان داد: «وَ كَذَلِكَ نُرِى إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّماوَاتِ وَ الْأَرْضِ». [۲] درباره (ع) میخوانيم: هنگامى كه برادران (ع)، پيراهن وى را در مصر از او گرفتند و حركت كردند، يعقوب (ع) گفت: «إِنِّى لاَجِدُ رِيحَ يُوسُفَ» [۳] (من را احساس میكنم). 🔹در تاريخ اسلام آمده كه: « (ص) به هنگام حفر خندق، قبل از شروع جنگ احزاب، زمانى كه كلنگ را بر سنگى كه مانع پيشرفت كار خندق شده بود در سه نوبت فرو كوفت و جرقه هایى پريد، فرمود: من كاخ كسرى و قصر قيصر و قصرهاى صنعا در يمن را ديدم كه به روى اصحاب من گشوده میشود ». [۴] (ع) بارها در از خبر میدهد و در بعضى موارد میفرماید: «فلان گروه را مى بينم كه چنين و چنان خواهند كرد». 🔹حتى بعضى از به چنين كشف و شهودى نايل میشدند. داستان جوان پاكدلى كه صبحگاهان در صف جماعت پيامبر اكرم(ص) بود معروف است كه مى گفت: «هم اكنون بهشتيان را در بهشت و دوزخيان را در جهنم مى بينم!» و (ص) او را تصديق كرد و فرمود: اين «جوان، بنده اى است كه خداوند، قلبش را به روشن كرده است». [۵] و موارد ديگر كه شرح آن در خور كتاب مستقلى درباره كشف و شهود است و همگى دلالت بر اين میكند كه غير از مشاهده حسّى و عقلى، نوع ديگرى از شهود وجود دارد كه برتر از اينهاست. [۶] منبع: وبسایت آیت الله العظمی مکارم شیرازی @tabyinchannel