دهه ۱۳۷۰. آیتالله #حاج_آقا_نصرالله_شاه_آبادی در حال قرائت #دعای_عرفه در کنار جمعی از مومنین
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 حرکت آیتالله کاشانی به همراه جمعی از علما و توده مردم جهت اقامه #نماز_عید_قربان در منطقه جوادیه تهران.
🔹این حرکت یکی از اجتماعات گسترده مردمی در سال ۱۳۲۷ به شمار میآمد که در مهر ماه به وقوع پیوست.
💡از نکات قابل تأمل آن است که مدتی بعد از ۳۰ تیر ۱۳۳۱ جبهه ملی در مقابل آیتالله کاشانی ایستاده و از هیچ تحقیر و تخریب و تهدیدی فروگذار نکردند که متأسفانه در مردم هم اثر گذاشت.
🔸نوشتهاند در این زمان وقتی آیتالله کاشانی در مسجد خود در خیابان پامنار به نماز میایستاد تنها پنج شش نفر به او اقتدا میکردند.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 آیتالله میرزا محمدباقر آشتیانی در کنار آیتالله حاج #سید_محمدعلی_سبط
🗓 ۱۱ ذیالحجه ۱۴۰۴ سالگرد درگذشت حاج #میرزا_محمدباقر_آشتیانی
✍ این عالم فرزانه که فرزند #میرزا_احمد_آشتیانی بود و تولیت #مدرسه_مروی را برعهده داشت، اواخر عمر شیخالعلمای تهران محسوب میشد. ایشان نمایندگی آیتالله خویی در تهران را برعهده داشت و پیوسته با #نهضت_امام_خمینی همراه بود و از یاران مبارز نهضت پشتیبانی میکرد.
پیام امام خمینی به مناسبت رحلت آیت الله آشتیانی، حاوی نکات قابل توجهی در تبیین شخصیت وی است:
بسم الله الرحمن الرحیم انالله و انا الیه راجعون
خبر تأسف و تاثر آور رحلت عالم متقی مهذب و فقیه ارزشمند و متعهد، حضرت حجت الاسلام و المسلمین مرحوم آقای حاج میرزا محمد باقر آشتیانی رحمه الله علیه موجب نگرانی و تالم شد. این جانب ایشان را از جوانی می شناختم و آنچه از ایشان دریافتم تقوا و صفای باطن، اخلاق کریمانه و اشتغال به علم و عمل بود. خاندان محترم ایشان از اساتین فقاهت و چهره های بارز بین علما و فقها بودند و خدمت ها به علم و حوزه های علمیه نمودند و (جزاهم الله عن الاسلام خیرا.) این جانب فقدان این بزرگوار را به حوزه های علمیه و علمای معظم خصوصاً علمای اعلام تهران دامت برکاتهم و به خاندان و بستگان محترمشان تسلیت عرض [میکنم]...
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🗓 ۱ مرداد سالگرد رحلت فقیه و عارف عظیم الشأن آیتالله #میرزا_عبدالکریم_حقشناس
✍ قسمتی از پیام رهبر فرزانه انقلاب به مناسبت رحلت ایشان:
این روحانى پرهیزکار و پاک نهاد بخاطر تربیت جوانهاى مؤمن و معرفت جوى در طول دهها سال، حق بزرگى بر گردن همهى مشتاقان معارف اسلامى دارد و امید است برکات ناشى از نفس پاک و مؤثر ایشان همواره مستدام گردد. خداوند روح مطهر او را با اولیائش محشور فرماید.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 استاد جاودان در سنین جوانی در محضر استاد خود آیتالله حقشناس
🗓 به مناسبت ۱ مرداد سالگرد رحلت فقیه و عارف عظیم الشأن #آیت_الله_حقشناس
✨حاج #شیخ_محمدعلی_جاودان درباره استاد خود آیتالله حقشناس مینویسند:
✍«شب بيست يكم محرم سال 1373 قمري مطابق با سال 1331 شمسي #شيخ_محمدحسين_زاهد به لقاء الهي رفت. ايشان وصيت كرده بود كه براي اداره و امامت نماز مسجدشان، آيت ا... حقشناس را دعوت كنند، و فرموده بود كه: «ايشان علما و عملا از من جلوتر است.» بزرگان محل و سرشناسان اهل مسجد به قم مي روند، و به محضر آيت ا... بروجردي (ره) ميرسند، و از ايشان درخواست مي كنند كه حاج آقاي حقشناس را براي امامت مسجد امينالدوله كه در كوچه چهل تن بازار تهران واقع بود، مأمور كنند. آيت الله بروجردي طبق نقل كساني كه در اين جمع به محضرشان رفته بودند، فرمودند : «شما فكر نكنيد، يك طلبه است كه به تهران مي آيد، شما مرا به همراه خود به تهران مي بريد.»
✨آيت الله حقشناس مي فرمودند: «بازگشت به تهران براي من بسيار گران بود. قم براي من، محل پيشرفت و ترقي علمي و عملي بود و به هيچ وجه ميل به آمدن به تهران را نداشتم.» روزهاي سختي بر ايشان گذشته بود. به مشورت با امام رضوانا... عليه مي روند، ايشان مي فرمايند: «وظيفه است، بايد برويد.» عرض مي كنند: «شما چرا نمي رويد؟» ايشان مي فرمايند: «به جدم قسم اگر گفته بودند: روح الله بيايد، من مي رفتم.»
🔹آیتالله حقشناس بعدها علاوه بر اداره #مسجد_امین_الدوله تولیت #مدرسه_سپهسالار_قدیم را برعهده گرفتند.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ به مناسبت ۱۳ ذیالحجه سالگرد رحلت آیتالله #شیخ_آقابزرگ_تهرانی در سال ۱۳۸۹ق برابر با ۱ اسفند ۱۳۴۸ش
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
✍ به مناسبت ۱۳ ذیالحجه سالگرد رحلت آیتالله #شیخ_آقابزرگ_تهرانی در سال ۱۳۸۹ق برابر با ۱ اسفند ۱۳۴۸ش
📖 برشی از زندگینامه خودنوشت #شیخ_آقابزرگ_تهرانی:
✍حدود سنه 1304 #مدرسه_دانگی در قرب خانه مسکونی موروثی از جدمان بنا شد. بانی آن مرحوم حاج سید حسین لاریجانی بود و در آن اوان مرحوم حاج میرزا سید حسن ... پسرخاله حقیر، از نجف مراجعت کرده و در آن مدرسه حجره گرفت. من روزها می رفتم در حجره ایشان و درس می خواندم از امثله و صرف میر شروع کردم ...
▪️ بالجمله تا حدود سنۀ 1307 حقیر به حد بلوغ شرعی رسیده بودم و مشغول به خواندن سیوطی و جامی شده بودم ...
در سنه 1309 مرحوم حاج والد مجلسی جشنی مهیا کرد جمعی را دعوت کرد و مرحوم آقا #سید_جمال_افجه عمامه بر سر من گذاشت.
▫️در سنه 1310 بعد از مرتفع شدن مرض وبای عمومی بر حسب نذری که مرحوم حاج والد کرده بود مرا با حاجیه بی بی در پالکی نشاند و خودش قاطر (سوار) شد و در قافله که مرحوم حاج #شیخ_فضل_الله_نوری هم بود با هم مشرف شدیم به مشهد رضوی.
▪️بعد از مراجعت از مشهد در سال 1311 در مدرسه دانگی حجره مستقل گرفتم و ماه پنج قران که وظیفه طلاب بود قبض می کردم و کتابخانه آن مدرسه که قریب پانصد جلد کتاب داشت... من نائب کتابدار بودم که کتاب ها را به طلاب می دادم و قبوضات می گرفتم و هر سه ماه تجدید نظر می کردم...
▫️و در پیش مرحوم حاج محمدعلی پسر مرحوم آخوند #ملا_محمود_عراقی درس نجات العباد و قدری اخلاق خواندم در خانه ایشان کوچه حیدر اعظم و او عالم متقی زاهد درویش منش بود صنایعی از قبیل ساعت سازی و صحافی و نقشه کشی و نجاری و غیرها داشت،... موعظه بسیار مؤثر داشت گاهی پیاده با ایشان به حضرت عبدالعظیم مشرف می شدیم...
▪️برای بعض مباحثه ها به #مدرسه_پای_منار هم میرفتم. رفقا و هم مباحثه من در آن زمان در مدرسه پای منار یکی آقای حاج #سید_عزیزالله_طهرانی امام جماعت شد چهارسوق و یکی آقای حاج میرزا ابوالقاسم [آیتالله #سید_ابوالقاسم_کاشانی ] پسر مرحوم حاج سید مصطفی کاشی و...
و با أبناءِ تجّار و اعیان هیچ وقت مربوط نشدم تقید به لباس و خوراک نداشتم هر چه بود می پوشیدم و هر چه حاضر بود در خانه می خوردم. فقط کتاب که اسباب کار طلبه بود مهیا می کردم...
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🖋️در آن سالهای پس از سقوط رضاخان، پس از سالها مقابله با روحانیت و برداشتن عمامه از سرها، آیتالله حاج #شیخ_علی_اکبر_برهان که در #مسجد_لرزاده و #مدرسه_برهانیه به تربیت طلبه اشتغال داشت، طلبهها را تشویق میکرد زود لباس روحانیت به تن کنند و هدفشان این بود که در این شرایط، حضور روحانیت در محیط اجتماعی بیشتر به چشم بخورد.
🍃 فرزند ایشان حجتالاسلام #شیخ_علی_برهان میگفت:
درآن موقع که حدوداً شش، هفت ساله بودم، گاهی پدرم #عمامه ای بر سرم میگذاشتند و چون برایم تازگی داشت، خودم نیز شوقی داشتم. حدوداً نُه ساله که بودم، گاهی مرا به منبر میفرستاد. میگفت: «برو #منبر ، یک چیزی بگو.» در همان مسجد لرزاده، روی پلۀ اول یا دوم نشستم و مطلبی که مثلاً از کسی شنیده بودم، گفتم. او میخواست این آمادگی را در من به وجود آورد. البته بعدها در دوران دبیرستان، حدوداً از پانزده، شانزدهسالگی، لباس پوشیدم. حتی مدرسه هم که میرفتم گاهی که میدیدم با لباس نمیتوانم سر کلاس بنشینم، توی دفتر لباسم را درمیآوردم و سپس سر کلاس میرفتم.
روزی با لباس وارد اتاق پدرم شدم. عدهای نشسته بودند. ده، دوازدهساله بودم. وقتی وارد اتاق شدم و سلام کردم، پدرم بلند شد و گفت: «یاالله! بفرمایید و همه با حال تعجّب از جا برخاستند.» بعدها علّت آن را فهمیدم. آنها هم از پدرم سؤال کرده بودند و ایشان به آنها فرموده بود: «میخواهم ساخته شود، بفهمد لباس روحانی پوشیدن یعنی چه.»
🗓️ آیتالله شیخ علیاکبر برهان سال ۱۳۳۹ش روز ۱۵ ذی حجه در سفر حج وفات نمود و پیکر مطهرش در قبرستان جده به خاک سپرده شد.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ در سالهای ستیز #رضاخان با اسلام و روحانیت، بسیاری از اهل علم برای آنکه از سر او در امان بمانند یا مجبور نباشند عمامه از سر بردارند، به شهرهای دور از جمله #نجف_اشرف هجرت میکردند.
✨از جمله مرحوم #شیخ_علی_اکبر_برهان که از تهران به نجف و مجاورت امیرمؤمنان(ع) کوچ کرد و در همین دوره بود که از محضر آیتالله #سید_علی_قاضی بهره برد.
📖 ایشان در سال ۱۳۱۵ش کتابی به نام #القطره در فضیلت نجف اشرف به رشته تحریر درآورد که در آغاز این شرایط دشوار زمان اشاره دارد:
«و بعد چنین گوید غوطه ور دریای عصیان و جهالت، گمگشته وادی نیران عمل و ضلالت، علی اکبر بن علی الطهرانی المدعو بالبرهان عفی عنهما ربهما و ادخلهما الرضوان.
اینک که سنه ۱۳۵۵ قمری میباشد، چنان دست جور اهل ظلم و عدوان برای ستیز مراتب امتحان مبسوط گردید که کشتی ایمان کثیری از مسلمانان بانقلاب طوفان بحر ستم مخالفین قرآن مبتلا گردید و جمع قلیلی از ایشان پراکنده و پناهنده به بلاد بعیده و اماکن متبرکه گردیدهاند.
✨از آن جمله این بنده شرمنده است که ملتجی به آستان ملائک پاسبان عرش نشان شاه ولایت حضرت مولی الموالی امیرمومنان علیه صلوات الله الملک المنان گردیدهام.»
📜 تصویر بالا دو صفحه نخست کتاب القطره است که توسط اینجانب و برخی دوستان، تصحیح و تحقیق شده اما متأسفانه تاکنون منتشر نشده است.
🍃🌸 #عید_غدیر مبارک باد
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 سه تن از علما و مراجع پایتخت که با دربار پهلوی ارتباط داشتند.
از راست:
نفر دوم: امام جمعه تهران #سید_حسن_امامی،
سوم: آیتالله #شیخ_بهاء_الدین_نوری فرزند #شیخ_عبدالنبی_نوری،
چهارم: آیتالله #سید_محمد_بهبهانی،
نفر اول از چپ: آیتالله #میرزا_عبدالله_سعید_تهرانی از نوادگان #میرزا_مسیح_مجتهد_تهرانی که در شبستان چهلستون مسجد جامع بازار نماز میخواند و تدریس میکرد.
🔹آیتالله بهبهانی در زمان خود به نحوی رئیس #حوزه_علمیه_تهران به شمار میآمد و روابط او با دربار هم در راستای دفاع از اسلام و روحانیت بود.
🔹میرزا عبدالله چهلستونی (سعید) گرچه با دربار در ارتباط بود اما در برخی اسناد ساواک وی را «یکی از مخالفان سرسخت دربار شاهنشاهی و دولت» معرفی کردهاند.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍ #سید_جلال_الدین_تهرانی در زمره طلاب فاضل #حوزه_تهران بود و در زمینه#نجوم و #نسخه_شناسی تبحر والایی داشت. او بعدها لباس روحانیت از تن درآورد و در زمان پهلوی وارد مسئولیتهای سیاسی متعددی شد. شخصیت علمی او و مقبولیتی که نزد حوزه و علما داشت باعث میشد در موارد متعددی واسطه میان دستگاه سلطنت و علما گردد.
از همین رو بود که با #فرار_شاه از ایران در دی۵۷، ریاست #شورای_سلطنت به وی واگذار شد. اما سید جلالالدین طهرانی در سفر به #نوفل_لوشاتو و در جریان دیدار با #امام_خمینی، ابتدا از سمت خود استعفا داد و سپس به دیدار ایشان رفت.
🎞 در فیلم بالا متن استعفای او در حضور خود وی و امام خمینی ره توسط #آیت_الله_اشراقی خوانده میشود.
🍂 بعد از این جریان سید جلالالدین در فرانسه ماند تا آنکه در تاریخ ۱۰ مرداد ۶۶ از دنیا رفت و پیکرش در سال ۷۰ به ایران بازگردانده و در حرم مطهر رضوی که زمانی نیابت تولیت آن را برعهده داشت به خاک سپرده شد.
📚از وی حدود ۳۸۰ جلد نسخه خطی به جای مانده که وقف کتابخانه آستان قدس رضوی شدهاست.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷آیتالله سید ابوالحسن اصفهانی در کنار آیتالله #سید_محمد_بهبهانی (بهبهانی در مجلس دوم به عنوان نماینده مردم تهران حضور داشت.)
✍ همزمان با تشكيل مجلس دوم، #اصل_دوم_متمم_قانون_اساسـي در پـي اوامـر مؤكـد #آخوند_خراساني و #ملا_عبداالله_مازندراني به اجرا درآمد. علماي نجف در نامهاي خطاب بـه #مجلس_شورای_ملی، بيست نفر ازجمله آیتالله #سيد_ابوالحسن_اصفهاني را بهعنوان علماي طراز اول به مجلـس معرفي كردند. سپس در جلسه پنجم شعبان ۱۳۲۸، در خصوص تعيين هيئت مجتهدان طـراز
اول رأي گيري انجام شد و پس از دو بار رأيگيري تنها در مورد #حاج_زين_العابدين_قمی اتفـاق حاصل شد.
در جلسه هفتم شعبان نيز سيدابوالحسن اصفهاني، #سيد_علی_حائری، #امام_جمعه_خويي، #سيد_حسن_مدرس قمشهاي به قيد قرعـه انتخـاب شـدند.
امـا آيـت االله سيدابوالحسـن اصفهاني پس از سه ماه با ارسال پاسخ تلگـراف مجلـس كـه در صـحن مجلـس قرائـت شـد، استعفاي خود را اعلام كرد.
✨مسائل به وجود آمده بعد از فتح تهران و شـروع مجلـس دوم در واكنش آيتاالله سيدابوالحسن اصفهاني نسبت به رد درخواست مجلس مؤثر بوده است...
🔹درهرصورت، از مجموع علماي انتخاب شده هيئت طراز اول تنها سيدحسن مدرس و امـام جمعه خويي در مجلس دوم حضور يافتند و بقيه علماي معرفي شـده از همكـاري بـا مجلـس خودداري كردند، اما در مجلس سوم هيچيك از علما از سوي مراجع به مجلس معرفي نشدند.
🕌منبع: مطالعات تاريخ اسلام
سال دهم / شماره 36 /بهار 1397
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
10553600_-212052.mp3
1.73M
🎙 لحظهشناسی | #مشروطه
🔺️ کلیپ صوتی از بیانات رهبر فرزانه انقلاب به مناسبت سالگرد #امضای_مشروطه
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ در سال ۱۲۸۳ش در پی اختلاف تجار و بازرگانان تهران با ژوزف نوز بلژیکی (رئیس گمرک ایران)، احمد علاءالدوله حاکم تهران به دستور عبدالمجید میرزا عینالدوله (صدراعظم) به بهانه گران شدن قند، عدهای از تجار تهران را به اداره حکومتی فراخواند و پس از پرخاش و توهین زیاد، آنان را به چوب بست. این عمل باعث تعطیلی بازار و اجتماع مردم در مسجد شاه (امام خمینی) شد. به طوری که علما، روحانیون و وعاظ مشهور تهران به رهبری آیات عظام #سید_محمد_طباطبایی و #سید_عبدالله_بهبهانی به حمایت از تجار برخاسته و در #مسجد_شاه تجمع نمودند. مأمورین دولتی پس از هجوم به تجمعکنندگان آنها را متفرق ساختند. معترضین به علت نداشتن تأمین جانی و برای در امان ماندن از هر گونه تعرض، به #حضرت_عبدالعظیم پناه برده و در آنجا تحصن اختیار نمودند. فردای آن روز شهابالدوله و مجدالدوله از طرف #مظفرالدین_شاه مأمور مذاکره با متحصنین شدند و پیام شاه را مبنی بر تأسیس عدالتخانه به آنان ابلاغ کردند که منجر به پایان تحصن و بازگشت متحصنین به تهران شد، ولی پس از گذشت ۳ ماه آثاری از تأسیس #عدالتخانه آشکار نگردید.
⚡️علما و وعاظ مجدداً بر سر منابر و مجالس وعظ به بدگویی از شاه و صدراعظم وی عینالدوله پرداختند. در نتیجه علما به طرف قم عزیمت نموده و اعلام کردند تا صدور دستخط شاه برای تأسیس عدالتخانه، عزل #عینالدوله از صدارت، تأسیس مجلس و ایجاد حکومت مشروطه دست از تحصن برنخواهند داشت.
📜پس از یک ماه سرانجام در روز ۱۴ مرداد سال ۱۲۸۵ش مظفرالدین شاه #فرمان_مشروطیه را صادر کرد.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت ۲۶ ذیالحجه سالگرد رحلت #آیت_الله_مهدوی_کنی
📷 آیتالله محمدرضا مهدوی کنی به اتفاق اعضای کابینهاش (۱۳۶۰)
✍ پس از انفجار دفتر نخست وزیری و شهادت شهیدان رجایی و باهنر، شورای ریاست جمهوری وظیفه اداره کشور را به عهده گرفت. در این میان، حضرت امام خمینی ره تأکید کردند که جای نیروهای از دست رفته سریعاً پر شود و پستها فاقد مسئول نماند. لذا در همان ساعات اولیه پس از انفجار، مذاکره و مشاوره برای تعیین نخست وزیر آغاز شد.
🔹سرانجام پس از صحبتهای طولانی، شورای موقت ریاست جمهوری، آیت الله محمدرضا مهدوی کنی، وزیر کشور دولت #شهید_رجایی را به عنوان نخست وزیر به مجلس شورای اسلامی پیشنهاد داد و ایشان با کسب 148 رأی از 179 رأی به نخست وزیری رسید.
🔹 دوران نخست وزیری آیت الله مهدوی کنی تا انتخابات ریاست جمهوری و انتخاب آیت الله خامنهای در مهرماه آن سال به طول انجامید.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
#شمسیه_عصار با نام هنری #شوشا_گاپی فرزند آیتالله #سید_محمدکاظم_عصار، در سال ۱۳۱۴ در تهران متولد شد. در هفده سالگی در سوربن فرانسه بورسیه شد و در رشته ادبیات فرانسه شروع به تحصیل کرد.
🎵علاقهی توأمان او به ادبیات و موسیقی باعث شد تا به آهنگسازی و ترانهسرایی روی بیاورد.
📚 او کتابهایی چند نگاشته است اما اولین و مهمترین کتابش با عنوان اسب عصاری، شامل خاطرات او از پدرش «آیت الله سید محمد کاظم عصار»، پدر بزرگش «آیتالله سید محمد حسینی لواسانی»، پدر بزرگ مادریاش «حاج علیبابا» و مطالب مرتبط با حوزه علمیه است. این کتاب نخستین بار در سال ۱۹۸۸ با عنوان The Blindfold Horse به زبان انگیسی توسط انتشارات I.B. TAURIS در لندن منتشر شد.
✨ نویسنده – از قول عمهاش – از «ریاضت» (شبزندهداری) سید محمدکاظم در همان سنین نونهالی مینویسد. (ص۴۲) سید محمدکاظم در ۱۳ سالگی به مدرسه دارالفنون میرود و به تحصیل ریاضیات، نجوم و فلسفه مشغول میشود و کمی بعد، خود تدریس آنها را شروع میکند.
در همین صفحات است که نویسنده توصیفات جالب توجهی از وضعیت حوزههای علمیه آن روز ذکر میکند: «حوزههای اسلامی آن روز سیستمی دانشگاهی شبیه آنچه در سیستم آموزشی امروز آکسفورد یا کمبریج دیده میشود داشتند. میان اساتید و طلاب رابطهی عمیق عاطفی وجود داشت: رابطهای استاد-شاگردی که گاه در آن، استاد و شاگرد از پدر و پسر نیز به یکدیگر نزدیک بودند. طلبه میتوانست روی موضوعی علمی کار کند که استادش انتخاب میکرد، و پس از طی مراحل تحصیلی آن دوره تحصیلی، به دوره بعدی میرفت و روی موضوع دیگری کار میکرد.»
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
🗓 به مناسبت اول محرم، سالروز رحلت #علامه_رفیعی_قزوینی
✍ #علامه_حسن_زاده_آملی درباره نخستین ایام استفاده خود از محضر آیت الله رفیعی قزوینی میفرمودند:
«هفته دوم آمد و يك دو روزى بگذشت و باز بعد از درس به من اشاره كرد كه شما باشيد. من نشستم و رفقا رفتند و فرمود: شما اظهار داشتيد كه شرح قيصرى بر #فصوص_الحكم را در محضر آقاى #فاضل_تونى درس خواندهايد. گفتم: آرى.
فرمود:
#مصباح_الأنس را درس خواندهايد؟
گفتم: خير.
فرمود: حاضر هستيد كه مصباح الأنس را با هم، مشروط به اين كه دو به دو من و شما باشيم، مباحثه كنيم؟
دست و زانويش را بوسيدم و اشك شوق در چشمم حلقه زد و عرض كردم:
من كه باشم كه بر آن خاطر عاطر گذرم
لطفها مىكنى اى خاك درت تاج سرم
خود آن جناب مصباح الأنس را در محضر آقا #ميرزا_هاشم_اشكورى كه محشى مصباح الأنس است، تلمذ كرده است و در پيشگاه استادان نامورى چون: آقا #شيخ_عبدالنبی_نورى، و آقا #ميرزا_حسن_كرمانشاهى، و آقا #سيّد_محمّدكاظم_يزدى، و بزرگان ديگر زانو زده است. و حقّا عالمى جامع علوم عقلى و نقلى بود، در رياضيات و هيئت هم درس خوانده بود. اين بنده پنج سال در محضرش تشرّف داشت و از خرمن معارفش خوشه و توشه برداشت.»
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ هر سال با فرا رسیدن #دهه_محرم، مجلس عزاداری در #کاخ_گلستان برگزار میشد که رجال حکومتی و بعضی از اهل علم با حضور جمعی از مردم در آن شرکت میکردند.
🗒در برخی از اسناد، نام وعاظ کاخ گلستان با آدرس سکونتشان ذکر شده که از جهات مختلف حائز اهمیت است.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 تصویری از وعاظ و روضهخوان های تهران که بعد از مرگ #مظفرالدین_شاه در #تکیه_دولت جمع شده اند.
💠روضهخوان ها و وعاظ در #تهران_قدیم:
✍ #شمس_آل_احمد مینویسد:
شيفتگان تحصيل علم در قديم و يا طلاب علوم دينى، اگر وضع مادى و ذوقىشان مناسب با ادامۀ تحصيل نبود، پس از دو سه سالى طلبگى و آشنايى با مقدّمات و سطح و تمرينى عملى در حوزۀ تبليغ و ارشاد در دهات (كه به صورت درس عملى و از همان سال نخست تحصيل از شيوههاى مؤثّرى بوده است كه غربيان از ما تقليد كردهاند)، به الزام امرار معاش، تحصيل را از نيمه رها مىكردند و مىرفتند به دنبال زندگى و پيشۀ اين كسان منحصر مىشد به مصيبتخوانى خاندان عصمت و ذاكرى آل عبا و به اصطلاح رايج #روضه_خوانى.
و هر روضهخوانى بسته به استعدادات فطريش و معلومات اكتسابيش -از قبيل مطالعات انواع دواوين شعراى مرثيهگو و خواندن احوال اهل بيت- حوزۀ كوچك يا بزرگى را از منطقهاى زير پوشش نفوذ اسلام قرار مىداد و [علاوه بر] ايّام عزا، _ سه ماه مبارك و حرام و مظفر طول سال... كه مجالس روضهخوانى رونق بيشترى داشت-در طى سال نيز روضهخوانىهاى هفتگى و ماهانه و دهههاى عزادارى نيز مرسوم بود. سلطان الواعظين، فخر اسلام و بحر العلوم سه تن از مشهورترين روضهخوانان ايّام كودكى من بودند.
قليلى از افراد اين گروه كه دامنۀ مطالعات ذوقى خود را خارج از حوزههاى علوم دينى هم و در طول عمر گسترش مىدادند و به رموز خطابه نيز آشنا مىشدند از زمرۀ روضهخوانان خارج مىشدند و به اهل منبر و خطيب شهرت مىيافتند.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
✍ یکی از پر رفت و آمدترین مجالس دهه محرم در تهران عصر ناصرالدین شاه مجالس #تکیه_دولت بود که با حضور دولتیها و توده مردم برگزار میشد.
یکی از مهمترین آسیبهای مجالس تکیه دولت، دروغپردازی های روضهخوان ها و اهل تعزیه بوده است. البته این اختصاص به تکیه دولت نداشت و برخی از هیئات خانگی هم گرفتار این معضل بود.
مجلسگردان این دسته از هیئات و تکایا روضهخوانهای عمامه به سری بودند که سواد چندانی نداشته و تنها از این طریق ارتزاق میکردند.
رد پای این آسیبها تا سالهای پیش از انقلاب که فریاد بزرگانی چون #شهید_مطهری در مبارزه با #تحریفات_عاشورا را برآورد دیده میشود که الحمدلله تا حدود زیادی اصلاح شد.
✨البته در همان گذشته هم مجالسی وزین با حضور واعظانی اهل علم و فضل برگزار میشد که عمدتا از اینگونه آسیبها در امان بود.
📚یک نمونه از گزارش #اعتمادالسلطنه مربوط به سال ۱۲۹۹ق از نظر میگذرانیم:
شنبه، ۴ محرم: امروز ملا موسی و سید موسی هر دو قهر کردند. با وجود این روضهخوانی طول کشید. بعد در خانه رفتم. معلوم شد دیشب تعزیه عروسی رفتن حضرت فاطمه(س) در تکیه [دولت] بیرون آوردند. این تعزیه را به قدری رذل کردهاند، دیشب مخصوصا زیادتر رذل شده بود. تعزیهخوانهها زوزه سگ میکشیدند. وقاحت به قدری شده بود و خنده اهل حرمخانه طوری از بالاخانهها به صحن تکیه میآمد که اشخاصی که آنجا بودند نقل میکردند که از تماشاخانه مضحک فرنگستان خیلی باخندهتر بود. نه شأن سلطنت بود این عمل و نه ایام تعزیه سیدالشهداء (ع) مقتضی این حرکات. خلاصه باز نصیرالدوله و ناصرالملک احضار شدند.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 تصویر مرحوم حجتالاسلام #شیخ_محمدتقی_فلسفی بر منبر یکی از مساجد تهران در دهه ۴۰
📖 حجتالاسلام اسماعیل فردوسی پور در خاطرات خود میگوید:
▪️ ایام محرم آن سال [۱۳۴۲] که امام یک اعلامیه بسیار تندی صادر کردند. همچنین آیتالله العظمی میلانی اعلامیه ای صادر کردند و این اعلامیهها توسط منبری ها و وعاظ مخصوصاً مرحوم آقای فلسفی خوانده شد. در آن جلسه ای که مرحوم آقای فلسفی این دو اعلامیه را می خواست بخواند من بودم، چون در ایام 15 خرداد در تهران بودم، من ایام محرم و صفر تهران میآمدم و منبر می رفتم. ایشان در مسجد در بازار سخنرانی می کرد. در آنجا اعلام کرد که حضرت آیتالله میلانی و حضرت آیتالله العظمی خمینی نامهای به من نوشتند که می خواهم آن نامهها را برای شما بخوانم.
🔹در اعلامیه مرحوم آیتالله العظمی میلانی این جمله بود: کسی که در این ماه محرم سر سفره ابا عبدالله الحسین(ع) بنشیند و نسبت به مظالم و جنایات رژیم سخن نگوید مثل آن است که سر سفره نشسته و غذا خورده و نمکدان شکسته است، وظیفه همه است که در این جریان اقدام کنند و سخن بگویند. خوب این موضوع حاکی از یک تحول و یک حرکت سراسری و عمومی در دهه عاشورا بود...
آن شب [عاشورا] جمعیت به قدری زیاد بود که مدرسه، مسجد بازار و تیمچههای اطراف پر از جمعیت بود و ایشان را از سبزه میدان، از بالای بام مسجد برده بودند.
#خرداد_۴۲
#محرم_۴۲
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
📷 ردیف نشسته، از چپ:
آیتالله #سید_عزالدین_زنجانی در کنار پدرش مرحوم آیت الله آقا #سید_محمود_امام_جمعه_زنجان
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
📷 ردیف نشسته، از چپ: آیتالله #سید_عزالدین_زنجانی در کنار پدرش مرحوم آیت الله آقا #سید_محمود_امام_ج
آیت الله #سید_عزالدین_زنجانی در بیان خاطرهای از مرحوم پدرش آیتالله آقا سید محمود میفرمود:
اوائل غائله #کشف_حجاب بود و من هنوز به حد تکلیف نرسیده بودم، همراه مرحوم والد در یک منزل اجاره ای واقع در خیابان سیروس تهران سکونت داشتیم.
آن روزها مسئله کشف حجاب از طرف رژیم تعقیب میشد و مجالس تشکیل مییافت و بزرگان را طوعا و کرها به آن مجالس همراه خانمهایشان دعوت می کردند.
شوهر همشیره مرحوم والد یکی از رجال سرشناس زنجان بود و احتمال میرفت که او نیز دعوت شده و در آنگونه مجالس حضور یابد. مرحوم والد نامه مفصلی به وی نوشته و در آن بر لزوم مقاومت در برابر این برنامه ننگین و ضرورت رد دعوت مجالس مزبور تاکید کردند، نامه به آدرس زنجان پست شد.
چندی بعد مرحوم والد طرف صبح به همراه یکی از بستگان به قصد ملاقات کسی از منزل خارج شدند و ظهر به منزل نیامدند، ما نگران شدیم شب که مرحوم والد به منزل آمد ماجرا را چنین تعریف کرد:
همین که از منزل بیرون رفته و سوار درشکه شدیم شخص جلو آمد و گفت: سرتیپ جوانشیر شما را به اداره تأمینات احضار کرده اند و باید الان با من به نظمیه بیائید. درشکه از همانجا مستقیم به میدان توپخانه رفت و مرا به نظمیه بردند و به اتاقی که دفتر کار سرتیپ جوانشیر بود وارد کردند، سرتیپ با برخوردی بسیار سرد کاغذی را در جلوی من گذاشت و پرسید: این کاغذ را شما نوشته اید؟ من دیدم همان نامه ای که به شوهر همشیره ام نوشته بودم که سانسور شده و به دست نظمیه افتاده است.
باری با کمال شجاعت و صراحت گفتم: بلی من نوشتهام. سرتیپ پرسید: مگر نمیدانی که اعلیحضرت به رفع حجاب امر فرموده است؟ گفتم: فعلاً به این جهت قضیه که این عمل خلاف شرع مقدس و مخالف صریح قرآن است کاری نداشته و بدان نمیپردازیم. اما از بیان این نکته نمیتوانم بگذرم که آنچه من از مقام و عزت و آبرو و امکانات مادی و غیر و غیره دارم همه و همه از پرتو این دین مبین و پیروی از آن بدست آمده است. حال اگر با وجود برخورداری از این همه نعمت که به برکت این دین فراهم آمده با دستورات آن مخالفت ورزم کفران نعمت و ناسپاسی کرده و باید دو توپ گذاشته شوم. من این نامه را به حکم وظیفه دینی که بالاتر از هر امر و فرمانی است نوشته ام و در این راه نیز خود را برای هر اتفاقی که رخ دهد آماده کردهام.
می فرمود: برخلاف انتظار این کلام بسیار مؤثر افتاد و سرتیپ نامبرده با لحنی گرم صدا زد برای آقا چای بیاورید. گفتم: من نمیخورم و (چون سرتیپ چنین پنداشت که به خاطر احتیاط و پرهیز از سم احتمالی از نوشیدن آن خودداری می کنم ) افزودم که : از برکت این دین من بحمدالله بهترین چای لاهیجان را می خورم و اینگونه چائیها با مذاق من سازگار نیست.
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
از راست:
#شهید_نواب_صفوی،
#محمدمهدی_عبدخدایی،
شهید #سید_عبدالحسین_واحدی
تصویر مربوط به سال ۱۳۳۲ میباشد.
🔹تلاش #فدائیان_اسلام در محرم و صفر پس از #کودتای_۲۸_مرداد
👇👇👇👇
🕌 @tarikh_hawzah_tehran
تاریخ حوزه طهران
از راست: #شهید_نواب_صفوی، #محمدمهدی_عبدخدایی، شهید #سید_عبدالحسین_واحدی تصویر مربوط به سال ۱۳۳۲ می
✍ پس از کودتای 28 مرداد 1332، جمعیت #فدائیان_اسلام درصدد برآمد که از منابر و مجالس عزاداری #ماه_محرم، بیشترین استفاده را ببرد تا ضمن بیان مسائل روز کشور به تبلیغ و افشاگری علیه رژیم بپردازد. بیشک، استفاده از این مجالس، با توجه به اوضاع خفقانی که رژیم پس از کودتا به وجود آورده بود، کمک شایانی به ادامه مبارزات علیه رژیم میکرد.
اصغر عمری در خاطرات خود درباره سخنرانی فدائیان اسلام در #مسجد_شاه ( #مسجد_امام ) پس از کودتای 28 مرداد 32 چنین میگوید: «در عاشورای پس از 28 مرداد، فدائیان اسلام از این فرصت استفاده کردند که در مسجد شاه آن زمان، سخنرانی داشته باشند. دستههای سینهزنها به مسجد میآمدند و شهید نواب صفوی از این موقعیت استفاده کرد و گفت: حالا که این جمعیتها به مسجد میآیند، ما آنجا یک سخنرانی میگذاریم و این کار را هم کرد. من در آنجا محافظ منبر و بلندگو بودم، مسجد و جمعیت و آدمها را از بالا خوب میدیدم و به آنان اشراف داشتم.
در قدیم رسم بود که روز عاشورا در تمام شبستانهای مسجد، گروهها و دستههای گوناگون جلساتی داشتند، عزاداری میکردند و سینه میزدند، از جمله در شبستان شمال شرقی مسجد، گروهی عزاداری میکردند و سخنرانِ آنجا فردی به نام آقا #شیخ_باقر_نهاوندی بود که بر منبر رفته بود. دستهها وارد مسجد میشدند و مسجد مملو از جمعیت شد. در آن زمان حکومت نظامی برقرار بود و سربازان مسلح در بین مردم حضور داشتند. #شهید_سید_عبدالحسین_واحدی بالای منبر رفت و شروع به سخنرانی کرد، او میگفت که ما خیال داریم با ظلم حاکمان و ستم ستمگران مبارزه کنیم. کسانی که موافق هستند و میخواهند با ما بیعت کنند، دستهای خود را روی سرشان بگذارند. تمام مردم دستهای خود را روی سرشان گذاشتند. ایشان پس از بیعت گرفتن، شروع به سخنرانی کرد و به دولت اولتیماتوم داد که ما این برنامهها را داریم.»
#محمدمهدی_عبدخدایی در خاطرات خود درباره سخنرانی فدائیان اسلام در محرم بعد از کودتای 28 مرداد 32 چنین میگوید: «ماه محرم و صفر بود و مرسوم بود که تمام دستههای مذهبی به بازار میآمدند، از بازار وارد میشدند و از مسجد امام خارج میشدند. روز عاشورای آن سال شهید سید عبدالحسین واحدی در مسجد امام سخنرانی کرد. در حین سخنرانی ایشان، شهید نوابصفوی با حدود سیصد نفر از جوانهای دولاب پای برهنه از دولاب وارد مسجد شدند. #نواب_صفوی صبح تا ظهر روزهای عاشورا را دولاب تا مسجد امام را پای برهنه طی میکرد.
در این سخنرانی، زاهدی (نخستوزیر) را مورد خطاب قرار داد و گفت: آقای زاهدی این مسجد همان مسجدی است که در آن رزمآرا به جهنم رفت، اگر برخلاف نظر مردم ایران گامی بردارید به سرنوشت رزمآرا دچار خواهید شد. از میان فدائیان اسلام شهید سید عبدالحسین واحدی بیشتر از دیگران منبر داشت و سخنرانیهای تندی علیه رژیم ایراد میکرد. در ده روز محرم در مسجد شاه (امام) مجالس روضهخوانی برگزار میشد و شهید واحدی در این ده شب بر منبر میرفت و هر شب در آن مجالس، به شاه حمله میکرد و میگفت: محمدرضا ، اعلیحضرت و شاه نبود بلکه «پسرک پهلوی» بود. در آن زمان هیچکس جرأت نمیکرد اینگونه حرف بزند.»
📚کتاب «نهضت عاشورا و تأثیرات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن بر جامعه ایرانی». مرکز اسناد انقلاب اسلامی
🕌 @tarikh_hawzah_tehran