📜نقشۀ قم در سال ۱۳۴۹ (حوالی خیابان باجک)
♦️خیابان بهروز (#باجک)، میدان ششم بهمن (چهارراه #بازار)، کوچه صندوقدار، کوچه #یزدیها، کوچه آبانبار #سیدعرب، کوچه #عربستان، بیمارستان #کامکار، کوچه ناهید، کوچه شمسآباد سلامت، کوچه محمدیه، کوچه حاجمشایخی، گذر #گنجی، کوچه #سیدحسن، کوچه سعادت لاجوردی، کوچه سعادت، باغ #پنبه و کوچه #صابونیها و...
(قمشناسی)
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀محله باغ پنبه
🔸️این محله بین خیابان ۵۵ متری #عماریاسر و خیابان ۱۹ دی واقع شده است. آغاز آن از چهار راه #بازار و پایان آن هفت متری #باجک، مسجد #رضویه و منطقه #عربستان است.
🔹️علت نامگذاری این محله به دلیل این بوده است که سالها قبل در این محل #پنبه کشت میشده و بعدها در دوران #ناصرالدین_شاه قاجار یکی از تاجران بزرگ و خیّر قم به نام حاج علیاکبر #ارباب که به القاب تاجر و #پالاندوز و #باغ_پنبهای هم موسوم بوده است، آب انبار و مسجدی در این محل میسازد که ساختمان قدیمی آن تا دهه شصت شمسی باقی بود که پس از تخریب، مسجد #نوبنیاد کنونی جای آن ساخته میگردد. بازماندگان وی هنوز در این محل ساکن هستند.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
📸 محلهی گمشدهی قم
✏️سیدمحسن حسینی؛ قمپژوه
🔹️در اواسط روزگار قاجار شهر قم به ۱۰ محله تقسیم شده بود. یکی از این محلات #اسحاقیه نام دارد. این محله در خیابانکشیهای دوره پهلوی اول تقریبا تخریب و نام و موقعیت محل نیز از یادها رفت. حتی معمرین/دیرسالان نیز این محل را نمیشناسند و به یاد نمیآورند.
🔸️علت موسوم بودن به اسحاقیه وجود مزار منسوب به احمد بن اسحاق #اشعری نمایندۀ امام حسن عسکری(ع) است که بعد به همت کجویی اردستانی صاحب انوارالمشعشعین معلوم شد که مزار #ناصرالدین علی از احفاد امام حسن مجتبی(ع) است.
🔹️#مفلس_قمی(شیخ ارده شیره) حدود این محل را چنین میگوید: «محله دهم: محلۀ اسحاقیه است. ابتدای او دروازه #خاکفرج است و انتهای او #چاله_خروس باجک است. گذر #کولیخان و بازار #مسگرها و حمام چال و کوچه جوب پاها، داخل این محل است.» (تحفه الفاطمیین، چاپ بنیاد قم پژوهی، ج۲، ص ۳۴۹)
♦️توضیحات:
۱. دروازه خاکفرج ابتدای بازار بزرگ و بر سر پل #علیخانی کنونی بوده است. در زمان رضا شاه تخریب شد.
۲. گذر کولیخان در ادامه بازار در چهار راه فعلی #بازار بوده است. در زمان رضا شاه تخریب شد.
۳. قسمتی از بازار #مسگرها بازمانده که تا حدود سی سال پیش فعال بود و کنون مشاغل دیگر آنجا است.
۴. چال خروس کوچه شماره ۳ #باجک فعلی است.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀 درمانگاهها و زایشگاههای قم
🗓 سال ۱۳۵۳
🔸️خیابان محمدرضا شاه، خیابان #چهارمردان یا انقلاب کنونی است و خیابان ششم بهمن، خیابان #باجک یا ۱۹ دی کنونی است.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀 شهربانی قم
🔰بخش اول
✍️ محسن بخشینیا:
🔹️در سالهای ۵۳ ، ۵۴ و ۵۵ پایم از خانه و کوچه به خیابان بیشتر باز شد و به دلایل مختلف میبایست از کوچه مخابرات و یا کوچه جنب مدرسه #امیرکبیر خارج میشدم و بیشتر به سمت راست و بازار میآمدم.
🔸️برای رفتن به مدرسه، خرید نان سنگک از نانوایی شاطرخلج، درمانگاه کامکار، مغازه پدرم در سهراه بازار ، خرید لوازم التحریر از آقای #برقعی (نوین) و یا رفتن به خانه پدربزرگم، و یا گاهی همراه مادر و یا پدر به حرم حضرت معصومه برای زیارت.
🔹از کوچه ما تا چهارراه #بازار، مدرسه، بیمارستان، شهربانی، بیشتر برایم جاذبه داشت. مدرسه که دانش آموزَش بودم ، بیمارستان که تنها #اورژانس قم بود و دائم مصدومین را با آمبولانسهای اورژانس تازه راه افتادهی قم خصوصا تصادفیها را میآوردند.
🔸️#شهربانی قم، بخصوص اینکه شهربانی در واقع در باغی ایجاد شده بود سرسبز و با طراوت، در تابستان رطوبت و طراوت فضای سبز بیمارستان با درختهای کاج بلند و باغ #شهربانی دست در دست همدیگر میدادند و هوای خنکی را در محوطه و خیابان به عابرین پیاده و سواره هدیه میکردند
🔹شهربانی قم در اواخر دهه ۳۰ از خیابان #ارم (پیاده راه ارم، بانک ملی فعلی) که در خانهای بزرگ و قدیمی مستقر بود به خیابان باجک منتقل شد در باغی به طول و عرض حدودا ۱۵۰ متر در ۱۰۰ متر که ضلع شرقی آن به خیابان #باجک و ضلع غربی به رودخانه محدود میشد.
ادامه دارد...
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀شهربانی قم
🔰بخش سوم
✍️ محسن بخشینیا:
🔹️ساختمان اداری #شهربانی قم دو طبقه به عرض تقریبا ۱۵ متر و به طول ۵۰ متر در ضلع شمالی باغ ساخته شده بود با اتاقهای تو در تو. اولین اتاق که اتاق افسر #نگهبان بود به پیادهروی خیابان باجک پنجره کوچکی داشت که حتی سروصدای بازجویی از متهمین در آن روزهای خیابان آرام #باجک قابل شنیدن بود.
🔸️اتاقهای همکف این ساختمان با درهای #دولنگهای فلزی با شیشههای ساده که هرکدام مستقل از یکدیگر به محوطه باز میشدند چسبیده به یکدیگر ساخته شده بودند. در یک ردیف، شامل اتاق افسر نگهبان، راه پله طبقه بالا برای دسترسی به اتاق های حوزه #ریاست، اتاقهای صدور گذرنامه، اداره آگاهی , اتاقهای اداری، اتاقهای ارتباطات و بیسیم با دکل مقابلش و...
🔹باغ #شهربانی که در چهار قسمت قرینه هم بود شامل انواع درختان پر حجم، بلند و سایهدار بود. در وسط این باغ میدان دایرهای شکل با یک جایگاه و میله پرچم، میدان #صبحگاه کارکنان شهربانی بود.
🔸️ هر صبح از بیرون از محوطه تا میدان، #آبپاشی میشد. نیروها در دسته های دو سه نفره به سمت میدان میرفتند و منظم مستقر میشدند؛ برای اجرای مراسم #صبحگاه.
🔹️ریزِ برنامههای صبحگاه را یادم نیست؛ فقط نیایش را خوب به یاد دارم که پس از هر دعای مجری، نیروها با صدای بلند #آمین میگفتند. آتقدر بلند که صدای آنها به خانه ما میرسید. هنکام برافراشته شده پرچم سه رنگ ایران، با شیر و خورشیدش، نواختن طبل و #شیپور را به یاد دارم چه سرودی میخواندند، یادم نیست.
ادامه دارد...
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀شهربانی قم
🔰 بخش پنجم
✍️محسن بخشینیا:
🔸️در این دوره (سالهای ۵۴ تا ۵۶) یکی از وقتگذرانیهایم ایستادن کنار نرده #شهربانی و تماشای کسانی بود که به هر دلیل توسط ماموری دستبند زده شده به اتاق افسر کشیک آورده میشدند یا کسانی که با هم #دعوا میکردند؛ مانند دعوای زنان با شوهرانشان.
🔹️ فکر میکردم قیافه دزدان با دیگران فرق دارد. دنبال این بودم که قیافه دزدان چه شکلی است؟ به هر حال کنجکاوی و #فضولی من کنار نرده شهربانی، باعث شد که چندبار #پاسبانها دعوایم کنند که "برو بچه، اینجا وانسا (گویش قمی)، بچه تو درس نداری همش اینجایی؟ "
🔸️چندباری هم شد که از بین نردهها لیوان آب خنکی دادند و خوردم؛ غافل از اینکه سالها میگذرد، حادثهها میآید و بچه ۹ ساله پشت نردههای شهربانی قم خود به پروندههای #قضایی رسیدگی میکند و دائم به خود نهیب میزند که دیگر رژیم پهلوی نیست. تو هم بازجوی ساواک و شهربانی نیستی. مراقب رفتارت باش، تا مردم به #انقلاب و نظام بدبین نشوند.
🔹بعد از ظهر ۱۷ خرداد سال ۱۳۵۴ هوا گرم بود. معمولا از خانه بیرون میزدم یا در حاشیه #رودخانه تنی به آب میزدم (البته بدون اجازه از پدر و مادر؛ میدانستم که اگر بفهمند دعوایم میکنند) یا در آب خنک و تمیز در جوی مقابل مسجد رضوی.
🔸️ آن روز از خانه که بیرون آمدم متوجه سروصداهایی غیرمعمول شدم. فوری به خیابان آمدم. #باجک خلوت بود. میتوانم بگویم کنار خیابان ماشینی پارک نبود. ماشینی هم تردد نمیکرد. خانواده های دارای ماشین شخصی در قم کمتر بودند.
ادامه دارد...
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🔖 تاریخ شفاهی قم🔖
🌀 شهربانی قم 🔰 بخش نهم ✍️ محسن بخشینیا 🔹آن روز غروب شاید چندبار تا سر خیابان آمدم، از سر کنجکاو
🌀 شهربانی قم
🔰 بخش دهم
✍️ محسن بخشینیا:
🔹️پدرم خواب بود ولی مادرم در سجادهاش رو به #شهربانی و درواقع رو به قبله نشسته بود و ذکر میگفت. برای طلبهها #دعا میکرد و میگفت: "خوبه مادرتون اینجا نیست، بمیرم برا دل مادراتون، خدا یا به دادشون بِرس"
🔸️آن شب، شبی بود برای خودش. اولین شبی که در سن ۹ سالگی #اضطراب را تجربه کردم. البته که سالهای بعد اضطرابهای متنوع به دلایل مختلف را چه در خانه مشترک با اعضای خانوادهام و چه بیرون از خانه را تجربه کردم. تجاربی که امروز به #خاطراتم تبدیل شده است.
🔹صبح روز بعد ۱۸ خرداد ، به بهانه خریدن نان تازه برای #صبحانه از خانه زدم بیرون (در آن دوره خرید نان خانه با پسرها بود، نان را وعدهای میخریدند و کم.) معمولا از #شاطر_امیر یک دانه داغ و تازه و معطر میگرفتم به قیمت ۵ ریال.
🔸️به نانوایی که رسیدم سرکی هم به روبروی شهربانی زدم. طبق معمول در حال #جاروزدن و آب پاشی بودند. در آن ساعت صبح ، خیابان #باجک تا چهاراه هم آبپاشی میشد و دار و درخت شهربانی و بیمارستان کامکار هوای خیابان را با طراوت میکرد و برای عابرین خوشایند.
🔹️در نانوایی از بزرگترها شنیدم که تا سحر طلبههای جوان را به تهران انتقال دادهاند و #مسنترها را هم آزاد کردهاند. تا چند روز هنگام عبور از شهربانی پیادهراه روبرو را انتخاب میکردم ولی نیم نگاهی هم به #پاسبانهای جلوی در شهربانی داشتم که مرا صدا نکنند و نپرسند که در میدان آستانه چه میکردی؟
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom
🌀 جشن #کشف_حجاب در قم
🗓سال ۱۳۱۴
✍️ اکرم صادقی:
🔹️مراسم فوق به نقل از بانو وجیهه #نجاتی دختر یکی از تجار بنام قم و مادربزرگ مادرم است:
🔸️این ضیافت در خانه حاج محمدرضا ضاد برگزار گردیده است. برپایی این مراسم در منزل #ضاد به دلیل شهرت این خانواده در قم و برپایی مراسمها بوده است.
🔹️مجلس فوق شبیه به سمینارهای کنونی و پیشتر برای توزیع #قند و شکر که در آن زمان به شدت نایاب گردیده برگزار میشود، ولی در اصل این مراسم با رویکرد کشف #حجاب انجام گردیده است؛
🔸️به این صورت که متقاضیان کوپن از هر خانواده و منصبی باید بدون حجاب وارد میشدند.
🔹️خانواده #ضاد از خانوادههای تحصیلکرده و دولتی آن زمان محسوب میشدند. حاج آقا حسن #سرکشیک از تجار بهنام گذر جدا داماد این خانواده و دکتر رضوی دندانپزشک معروف خیابان #باجک که داماد حاج آقا حسن بودند که در این مراسم حضور داشتند. همچنین از مسولان حکومتی برای تحویل کوپنها.
🔸️از آنجایی که نقل شد قندوشکر بهشدت نایاب بوده است خانوادههای متدین مثل #وجیهه خانم با پوشش کامل که متناسب با چنین مجالس اجباری دوخته شده بود شرکت میکردند.
🔹️بدین صورت که #مانتویی بلند کلاهدار تا روی پا که دارای بندی بوده که زیر گلو گره میزدند و روسری و شال گردن روی #کلاه سر میگذاشتند که اگر روسری یا شال توسط مامورهای شهربانی کشیده شد کلاه وصل شده به مانتو باقی بماند و سر بدون #حجاب نباشد.
🔸️با چنین سیاست زنانهای و حفظ حجاب کامل از این مراسم وجیهه خانم با یک بار #الاغ قند و شکر که اندازه و مقیاس کوپنها بود به منزل برمیگردد.
🔗به کانال #تاریخ_شفاهی_قم بپیوندید:
@tarikhqom