eitaa logo
🔖 تاریخ شفاهی قم🔖
7.3هزار دنبال‌کننده
789 عکس
116 ویدیو
3 فایل
🔖 تاریخ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی قم را اینجا بخوانید. 📩 هماهنگی تبلیغات: @Admintarikhqom 📩ارسال سوژه، نظر، پیشنهاد و...: @admin_tgh 🔰تلگرام: t.me/tarikhqom1
مشاهده در ایتا
دانلود
🌀 بی رحمی شاه صفی در مجازات کردن قم 🔹حاکم قم برای تامین مخارج مرمت قم و پل و برخی مخارج دیگر، بدون اینکه به شاه چیزی و اجازه بخواهد به حکم شخصی خود مالیات مختصری به میوه اضافه کرد، خبر به گوش شاه صفی رسید و بشدت متغیر شد و امر کرد که حاکم قم را با به اصفهان بیاورند. 🔸️پسر حاکم قم نیز از خادمان دربار شاه صفی بود. شاه به پسر حاکم قم حکم کرد که اول پدرش را بکند و سپس و را ببُرد، پس از آن چشمهایش را بترکاند و سرش را قطع کند. همه این احکام اجرا شد و شاه، پسر را بجای پدرش، حاکم کرد. 📸نگاره ای از شاه صفی 🔖(منبع: سفرنامه تاورنیه، ترجمه ابوتراب نوری، تصحیح دکتر حمید شیرانی، ص 85 و 86) 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🔖 قم در دوران سه قاجار 🔹️لرد کرزن سیاستمدار انگلیسی در سفرنامه خود می‌نویسد: فتحعلی‌شاه در ایام جوانی کرده بود که اگر به سلطنت برسد اولاً از قم نگیرد. ثانیاً آن را آباد کند و پس از جلوس به شرط دوم وفا کرد و با آن‌که به امساک شهرت داشت در کمال سخاوت در و تزیین شهر قم کوشید. 🔸️گنبد حضرت معصومه(س) را با خشت‌های مسین زراندود تزیین نمود و یک بیمارستان [مدرسه ] و یک آموزشگاه و یک در شهر قم باز کرد و برای خویش ساخت. قبر فتحعلی شاه و دو پسر و نواده‌اش محمد شاه در جوار مرقد حضرت معصومه(س) است. 🔹️در زمان محمدشاه دوباره خرابی به قم راه یافته است. در جغرافیایی به نام «» که در زمان این پادشاه نوشته شده قم را شهری و از عمارت عاری معرفی کرده و جمعیت آن را ۲۵ هزار تن نوشته است. 🔸️در زمان ناصرالدین‌شاه گاهی از اوقات قم تیول زنان و شاهزاده‌ها بوده است و سنگین از مردم دریافت می‌کرده‌اند. از نوشته دکتر فوریه که اواخر سلطنت ناصرالدین شاه به قم رفته و عکس‌هایی از قم منتشر کرده چنین برمی‌آید که در آن زمان قم بارو و برج و باعظمت و مجللی داشته است و آن شهر در وسط باغ‌ها و سبزه‌زارها واقع و عرض قم فوق‌العاده زیاد بوده است. 🔸️در همین زمان است که یکی از زیباترین بناها در قم شد و آن صحن نو و ایوان آینه حضرت معصومه(س) است که ساختمان آن را میرزا ابراهیم امین السلطان شروع کرد و پسرش میرزاعلی اصغرخان به انجام رسانید. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀 اختلافات حاج‌محمد عرب با وکیلی (شهردار قم) -بخش دوم 🎙حاج محمد عرب: 🔹️دو سه هفته بعد از انتخابِ آقای وکیلی به عنوان قم، روز جمعه‌ای با آقای محمدی در دفتر نماز جمعه در بودم که آیت‌الله تشریف آورد. 🔸️ایشان به من گفت: بالاخره این آقای وکیلی را انتخاب کردید. چرا این کار را کردید؟ گفتم: من هیچ شناختی از ایشان نداشتم بلکه براساس گفته‌های حاج علی و آقای ، و که روی ایشان شناخت داشتند، ایــن کار را انجام دادیم. این آقایان ایشان را آدمی انقلابی و دیندار و خط امام میدانند. 🔹️ آقای جنتی گفت: اگر این طور است پس چرا این قدر مردم از او هستند؟ نصیحتش کنید و بگویید که با مردم بهتر رفتار کند. من هم این کار را کردم. 🔸️ آن زمان از قم تا جاده‌ای بود که عاشقان امام زمان(ع) پیاده می‌رفتند. من به ایشان پیشنهاد دادم آنجا را آسفالت کنند تا ترافیک شهر از بین برود. ولی ایشان می‌گفت که اگر این کار را انجام دهیم زمین چند برابر می شود و به هیچ وجه زیر بار نمی‌رفت. یک حالت داشت و می خواست حرف خودش را به کرسی بنشاند. 🔹️اختلاف دیگر من با ایشان مربوط به مسئله قم بود. من می‌گفتم این رودخانه را از سمت جنوب آسفالت کرده و راه را باز کنیم تا راه بسته نباشد و زوار و غیر زوار از آن استفاده کنند. نزدیک سالگرد امام بود که ما این کار را انجام دادیم و ایــن رودخانه را به سمت جنوب شهر آسفالت کردیم و به دو جاده و منتهی می‌شد... ادامه دارد... 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
📸 محدوده قم در دهه بیست ✏️سیدحسن فاطمی‌موحد 🔸️مرحوم حاج محمد ، از سالمندان قمی و خوش حافظه بود. سال ۱۳۸۴ از ایشان خواستم قم در سال ۱۳۲۰ را به من نشان دهد. او را سوار موتور سیکلت کرده به محله‌های قم بردم و محدودۀ شهر را این‌گونه نشانم داد: 🔹️قم از طرف ، به محله‌هاى باغ پنبه و آلوچو منتهی می‌شد. و بيمارستان كامكار و شهربانى واقع در خيابان باجك و اطراف آنها باغ و زمين زراعى بود. از طرف ، چهارراه شهدا و مدرسۀ حجتيّه زمين بود. كوچه‌هاى پشت كتابخانۀ آيت‌اللّه نجفى و منزل امام خمينى هم باغ بود. 🔸️ از طرف ، به بيمارستان نكويى نمى‌رسيد و در زمین اين بيمارستان زراعت می‌کردند و خيابان چهارمردان تا محلۀ سجاديه می‌رسید. خيابان‌هاى آذر و چهارمردان وجود نداشتند و هنوز ادامۀ كوچه‌ها پيچ در پيچ در يك طرف خيابان، در طرف ديگر معلوم است. محلۀ چهارمردان قديمى‌تر از آذر است. 🔹️قم از طرف به رودخانۀ بزرگ منتهی می‌شد و این رودخانه تقريبا يك سوم مسجد اعظم و همۀ خيابان بهار را در بر می‌گرفت. خيابان‌هاى اراك و خاكفرج جاده‌اى با عرض تقريبا چهار متر بود و بقيۀ آن جزو رودخانه بود. 🔸️در گذشته ديوار نداشت تا اين‌كه آمد و برخى خانه‌ها را خراب كرد. پس از آن، در دو طرف رودخانه ديوار كشيدند. طرف غرب رودخانه، بيابان و زمين زراعى و باغ قرار داشت و اوايل كوچه‌هاى حاج زينل و را تازه ساخته بودند و از آن‌جا تا رودخانه را زراعت مى‌كردند. در خيابان امام كاملا خارج قم قرار داشت. قم‌پژوهی 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀گزارش بارش و در قم 🗓اردیبهشت ۱۳۱۶ 🔸️پریروز ۲ ساعت بعد از ظهر بغتتاً [ناگهان] يك قسمت فضا را ابر تیره فراگرفت با وزش بادهای سخت و تگرگ بی‌سابقه باریدن گرفت که به مقدار تا بود. 🔹️ساختمان آنها هم حیرت آور بود که بعضی مثلث و بعضی شکل و بعضی هم نیم‌کره و در تمام خط سیر خود در ظرف چند دقيقه تمام محصولات و غله و سردرختی را محو و نابود کرده، شیشه درب‌های هدف خود خورد نموده و حتی بعضی از درب‎های را شکسته است. 🔸️خط سیر تگرگ در قسمت غربی و شمالی بود که کلیه باغات و و ساختمان‎های بخش دو شهر نو را گرفته از مزینان،کمیدان، سياران، هندیجان، نصرت‌آباد، ، سعد آباد، صالح آباد، گمر تا البرز ادامه پیدا کرد و تقریباً در عوض طول سه فرسخ تمام را تباه کرده است. 🔹️دیروز هم نیم ساعت بعد از ظهر باران شدیدی بارید که تمام کوچه‌ها و شهر را مملو از آب کرده بود طرف عصر هم سیل مختصری در جریان یافت. 🗞 منبع: روزنامۀ استوار، ٢٣ اردیبهشت ١٣١۶ 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀درخت در حاجی آباد نیزار ✍️سیدمحسن محسنی؛ قم‌پژوه 🔹️ در سفر در سال ۱۳۰۹ قمری [ ۱۲۷۰ شمسی] که به «عزم مسافرت و سیاحت ایالت عراق و بلاد مرکزی ایران» از حاجی آباد نیزار می‌گذشته است، در «سفرنامۀ عراق عجم» چنین نگاشته است: 🔸️«قدری که رفتیم، دیده شد که حاجی آباد می‌گفتند. بعضی درخت ، معدودی اشجار دیگر هم داشت. مال حسینعلی خان سرهنگ فوج خلج است.» (ص 36، چاپ محدث) 🔹️ اگر این مطلب و خطا نباشد، نکتۀ مهمی را متضمن است و آن تغییر اقلیم است. در این خصوص از جناب مهندس مجتبی صفری محل استفسار نمودم، اظهار داشتند: 🔸️حاجی آباد حدود یک و نیم کیلومتر با رودخانۀ (گلفشان) فاصله دارد. این فاصله را مزارع پر می‌کند یا بهتر است گفته شود پر می‌کرد. بُعدی ندارد که آن هنگام پر آب بوده و منطقه را در سطح محدودی شرجی می‌کرده و زمینه برای کاشت و رشد درخت فراهم بوده است. 🔹️در این صورت در منطقه اقلیم صورت گرفته است؛ چون گزارشی از وجود درخت موز در شرایط کنونی نداریم. 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀شهربانی قم 🔰 بخش پنجم ✍️محسن بخشی‌نیا: 🔸️در این دوره (سال‌های ۵۴ تا ۵۶) یکی از وقت‌گذرانی‌هایم ایستادن کنار نرده و تماشای کسانی بود که به هر دلیل توسط ماموری دستبند زده شده به اتاق افسر کشیک آورده می‌شدند یا کسانی که با هم می‌کردند؛ مانند دعوای زنان با شوهرانشان. 🔹️ فکر می‌کردم قیافه دزدان با دیگران فرق دارد. دنبال این بودم که قیافه دزدان چه شکلی است؟ به هر حال کنجکاوی و من کنار نرده شهربانی، باعث شد که چندبار دعوایم کنند که "برو بچه، اینجا وانسا (گویش قمی)، بچه تو‌ درس نداری همش اینجایی؟ " 🔸️چندباری هم شد که از بین نرده‌ها لیوان آب خنکی دادند و خوردم؛ غافل از اینکه سال‌ها می‌گذرد، حادثه‌ها می‌آید و بچه ۹ ساله پشت نرده‌های شهربانی قم خود به پرونده‌های رسیدگی می‌کند و دائم به خود نهیب می‌زند که دیگر رژیم پهلوی نیست. تو هم بازجوی ساواک و شهربانی نیستی. مراقب رفتارت باش، تا مردم به و نظام بدبین نشوند. 🔹بعد از ظهر ۱۷ خرداد سال ۱۳۵۴ هوا گرم بود. معمولا از خانه بیرون می‌زدم یا در حاشیه تنی به آب می‌زدم (البته بدون اجازه از پدر و مادر؛ می‌دانستم که اگر بفهمند دعوایم می‌کنند) یا در آب خنک و تمیز در جوی مقابل مسجد رضوی. 🔸️ آن روز از خانه که بیرون آمدم متوجه سروصداهایی غیرمعمول شدم. فوری به خیابان آمدم. خلوت بود. می‌توانم بگویم کنار خیابان ماشینی پارک نبود. ماشینی هم تردد نمی‌کرد. خانواده های دارای ماشین شخصی در قم کمتر بودند. ادامه دارد... 🔗به کانال بپیوندید: @tarikhqom
🌀 قهوه‌خانه‌های قدیم قم ✍️سیدمحسن محسنی: 🔹️چند سال پیش از پدرم در خصوص قدیم قم پرسیدم و ایشان تعدادی از آنها را  با توضیحاتی کوتاه ذکر کرد و من آنچه را گفت سریعا نوشتم. امروز در میان آن را دیدم: 🔸️"قهوه‌خانه ، قهوه‌خانه فلفلی، قهوه‌خانه در صحن، قهوه‌خانه بغل مسجد محمدیه، قهوه خانه آقا علی، قهوه‌خانه مهدی، قهوه‌خانه ، قهوه‌خانه حندق، قهوه‌خانه لب‌چال، قهوه‌خانه جل‌پشت، قهوه‌خانه لاچین‌بک، قهوه‌خانه رنجبر، قهوه‌خانه . 🔹️قهوه‌خانه قاسم نوروزی سرقبرسون بالاتر از کوچه ننه عباس بود. قهوه‌خانه مشتی متعلق به مشت ابوالقاسم و دم پل بود. به راه داشت. قالی می‌انداختند پای درخت‌ها و آنجا چایی می‌خوردند و خوش و بش می‌کردند. 🔸️مشت ابوالقاسم داماد میزعبدالحسین علیشاهی (پهلوان زورخانه) گردن کلفت بود و چهار سال به اتهام اینکه در کوه آدم کشته، زندان بود. خوش هیکل و خوش چهره بود. ما چال خروس مغازه داشتیم. اومد اونجا گفت من یک خروس هم نمی‌دونم بکشم چطور یه آدم رو می‌دونم بُکُشم. قهوه‌خانه اول کوچه آقاسید اسماعیل بود. هفتاد سال سابقه داشت.