eitaa logo
تاریخ تفکر تمدن
155 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
1.4هزار ویدیو
113 فایل
مطالب تاریخی، فرهنگی و اجتماعی آدرس کانال : @ttt1400 تبلیغ و تبادل نداریم. ارتباط با ادمین: @mohammaddostmr جیمیل : @gmail.com" rel="nofollow" target="_blank">mohammaddostmr@gmail.com کانال های دیگر ما: @sss1400 @ggg1400
مشاهده در ایتا
دانلود
9.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚠️ حاوی صحنه دلخراش ‼️در چین اگر چراغ برای ماشین‌ ها سبز باشد، توقف نمی‌کنند. حتی اگر یک نفر مقابل شان ایستاده باشد. یا دراز کشیده باشد‌. بنابراین می شود برای خودکشی از آن استفاده کرد. ‼️در چین وقتی کسی به علت بیماری یا حادثه زمین بیفتد، دیگران به سمتش نمیروند که کمک کنند یا به جای امن‌تر منتقلش کنند، چون هرکس به غریبه ای رسیدگی کند یا ببردش بیمارستان باید هزینه‌هایش را پرداخت کند، یا مسئولیت قانونیش را بپذیرد. ✍️ انسانیت فقط در ادیان تحریف نشده الهی وجود دارد
🔻پروژه دان تاون سیرکل که قرار هست در دبی در اطراف برج خلیفه در ارتفاع ۵۵۰ متری ساخته شود!
📌نتیجه حکومت و طبق گزارش مسعودی از مورخان مشهور: يكى از دوستان ما كه اهل علم بود مي گفت: در انجمنى در درباره ، ، و سخن مي گفتيم و سخنان اهل علم را ياد مي كرديم؛ جمعى از عامه مردم مي آمدند و سخنان ما را مي شنيدند. يكى از آنان كه از ديگران خردمندتر بود و ريش بزرگتری داشت، روزى به من گفت: چقدر در باره و معاويه و فلان و فلان حرف ميزنيد. گفتم: تو در اين باب چه نظر دارى؟ گفت: در باره كى؟ گفتم: در باره على چه ميگوئى؟ گفت: مگر او پدر نيست؟ گفتم: فاطمه كى بود؟ گفت: زن و دختر و خواهر معاويه بود. گفتم حكايت على چگونه بود؟ گفت: در جنگ با پيامبر كشته شد. 📚مسعودی، مروج الذهب و معادن الجوهر، ج2، ص33.
📌سندی اعترافی بر حقانیت اهل بیت ذكوان، غلام گويد: «معاويه گفت: مبادا بفهمم كه احدى اين دو كودك(امام و امام علیهم السلام) را فرزندان رسول خدا(ص) مى‏نامد، بگوييد: فرزندان (ع) مدتى پس از آن، معاويه من را امر كرد كه فرزندانش را به ترتيب شرافت بنويسم. پس فرزندان وى و فرزندان پسرانش را نوشتم و فرزندان دخترانش را رها كردم. نوشته را برايش آوردم، نگاهى به آن انداخت و گفت: واى بر تو! بزرگان فرزندانم را فراموش كرده‏اى؟ گفتم: كى؟ گفت: آيا فرزندان فلان دخترم فرزندانم نيستند؟ آيا فرزندان فلان دخترم فرزندانم به شمار نمى‏روند؟ گفتم: خدايا آيا فرزندان دخترانت فرزندان تو هستند، اما فرزندان (س) فرزند رسول خدا(ص) نيستند؟! گفت: تو را چه شده؟ خدا تو را بكشد! احدى اين سخن را از تو نشنود.» 📚على بن عيسی اربلّی، کشف الغمه في معرفة الأئمه،ج1، ص550.
📌 بنی امیه در وصيت به آمده: «به اهل شام توجه كن! اينان رازدار تو باشند. هرگاه تو سر برآوردند و تو را نگران ساختند، از اهل يارى بخواه و اگر دشمن را شكست دادند، باز آنان را به محل خود برگردان! زيرا اگر در بلاد ديگر اقامت كنند، اخلاق آنان تغيير می كند.» 📚ابن طباطبا معروف به ابن طقطقى‏، الفخرى فى الآداب السلطانية و الدول الاسلامية، ص115.
📌خباثت های معاویه در غارتگری معاویه، به نمایندگان خود دستور میداد: «اگر دو نفر گواهی دهند که کسی از علی(ع) و خاندان او است، اسم او را از دفتر دولتی و او را قطع کنند. خانه اش را خراب کرده و بلایی بر سر او بیاورند که برای دیگران درس عبرت باشد.» (1) به اعتراف ، هدف از هایی که در حکومت امیرمؤمنان (ع) انجام می داد، فرار مردم از حکومت علی(ع) بود؛ چنانکه به سُفیان بن عَوف غامدی که از فرماندهان نظامی در به شهر هیت و شهر انبار بود، می گفت: «به خداوند سوگند بعد از اندك زمانى مردم از على(ع) فرار می كنند و به طرف ما می آيند.»(2) 📚ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج11، ص44. 📚 ابراهيم بن محمد ثقفى، الغارات، ج2، ص465.
📌فریب حلوای روزی ، زعفرانی برای دُؤلی فرستاد. ابوالاسود حلوا را کنار گذاشته بود، اما دختر وی نادانسته انگشتی از آن را خورده بود. ابوالاسود به دخترش اعتراض کرد که چرا حلوای معاویه را خورده است؛ زیرا معاویه قصد دارد دل ما را از سیاه کند تا امیرمؤمنان (ع) از آن گرفته شود. دختربچه گفت: پدر جان، هنوز حلوا جذب بدن من نشده است. پاهایم را بگیر و من را وارونه کن تا آن را بالا بیاورم. ابولاسود چنین کرد و در قابل شعری گفت: «ای پسر هند! ایا با حلوای زعفرانی، میخواهی و خود را به تو بفروشیم؟ پناه بر خدا! چگونه این کار عملی خواهد شد، در حالیکه سرور ما امیرمؤمنان علی(ع) است.» 📚عباس قمی، الكنى والألقاب، ج1، ص10. 📚منتجب الدين بن بابويه، الاربعون حدیثا، ص81.
📌 معاویه و نبش قبر حضرت بنا به گزارش محمدبن سعد(م230ق): وقتی معاویه قصد داشت چشمه ای را از کوه احد جاری کند، به جنازه شهدای قبور رسیدند. برايش نامه نوشتند مجراى آن از محل قبور شهداى احد بايد بگذرد. او دستور از جمله حضرت حمزه(ع) را صادر کرد. جابربن عبدالله انصاری گوید: «من خود ديدم كه اجساد آنان را در حالى كه همچون اشخاص خوابيده بودند بر گردن مردم حمل مى‏كنند و در هنگام نبش قبر حضرت حمزه بیل و کلنگ به پای آن حضرت اصابت کرد و خون [تازه از بدن مطهر] جاری شد.» 📚ابن سعد، الطبقات الکبرا، ج3، ص7.
📌 در گزارشی درباره معاویه به حکومت امیرمؤمنان (ع) آمده است: قُرظه بن کعب می گوید: سوارانى از طرف كوفه- که از مخالفان حکومت امیرمؤمنان بودند و محب معاویه- بر ما گذشتند و به طرف دهكده رهسپار شدند و در آنجا با يكى از کشاورزان كه شده و می خواند برخورد كردند. نام آن شخص بود، آنان از وى سؤال كردند، شما مسلمان هستيد يا كافر؟ او گفت: من مسلمان هستم، آنان گفتند: درباره (ع) چه میگوئى؟ گفت: جز خير درباره او چيزى نمیگويم. میگويم او امير مؤمنان، رسول خدا(ص) و سيد و سرور همه انسانها است. آن جماعت او را تكفير كردند و بعد بر او تاختند و با شمشير پاره پاره‏ اش كردند، بعد از آن، يك مرد را كه همراه آنان بود با خود بردند و از او سؤال كردند چه مذهبی دارى؟ گفت: من هستم، گفتند او را كنيد، و به آن كارى نداشته باشيد. امام فرمود: این گروه باغی(بنی امیه)، فریب را خورده اند. 📚ثقفی، الغارات، ج1، ص339.
📌شیعه، برای میدان های سخت آماده است. امام (ع) دربارۀ اهل‌بيت(ع) و فرمود: ◀️«هميشه ما مى‌شديم و مورد و ستم قرار مى‌گرفتيم. ◀️ما را دور مى‌كنند، حقير مى‌سازند، محروم مى‌كنند و مى‌كشند. ◀️ما هميشه در معرض خوف و ترس بوده و بر خون خود و دوستانمان نداشتيم. ◀️- در زمان - شيعيان ما را در شهرها كشتند، و را تنها به گمان تشیع، قطع می كردند، نام هركس در زمرۀ محبّان يا اصحاب ما برده مى‌شد، زندانى مى‌شد، مالش را غارت مى‌كردند، يا خانه‌اش را ويران مى‌ساختند. ◀️اين بلا، همچنان در تزايد و شدّت بود، تا زمان عبيدالله بن زياد؛ پس از آن نیز حَجّاج بن یوسف(م94ق) روی کار آمد. ، شيعيان بسيارى را كشت و ايشان را به ظنّ‌ و گمان بازداشت نمود. كار شيعيان در آن جامعۀ بلازده به جايى رسيده بود كه اگر مردى را يا معرّفى مى‌كردند، نزد حَجّاج محبوب‌تر از آن بود كه او را (ع) معرفى كنند.» 📚ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۱۱، ص۴۴. 📚ابن حجر عسقلانی، لسان المیزان، ج6، ص89.
📌مظلومیت در برخی از شیعیان که از نسل قیس بن سعدبن عباده بودند، به کردند و شیعه را در اسپانیا رواج دادند، اما در آنجا نیز از شیعه هراسی و قتل شیعه دست برنداشتند. به عنوان نمونه: ◀️در اندلس عبدالملک بن حبیب(م238ق) سنی، اموی را به در روز تشویق می کرد. ◀️امویان آنجا، شیعیان را خارج از اسلام می دانستند. ◀️ مذهبان بیان می داشتند، اگر بر یک شیعه دست یابند او را میکشند. ◀️ابن سهل اندلسی نیز معتقدان به وجوب از امیرمؤمنان (ع) را خارج از سنت و جماعت و گمراه میدانست. 📚مقری، نفح الطیب من غصن الاندلس الرطیب و ذکر وزیرها لسان الدین الخطیب، ج2، ص184. 📚مقدسی، أحسن التقاسيم فى معرفة الأقاليم، ص236. 📚ابن سهل اندلسی، ثلاث وثائق فی محاربه الاهواء و البدع فی الاندلس، ص83.
📌 گذشت... والی را فراموش می کرد و همه را از جمله امام (ع) را بسیار آزار می داد. وقتی شد، عبدالملک(خلیفه اموی) دستور داد او را در معرض مردم نگه دارند تا مردم از او بگیرند. به گفته خود هشام(والی مدینه): امام سجاد(ع) از کنار وی عبور کرد و به یارانش فرمود: متعرض هشام نشوند و حتی با کلمه ای به او تندی نکنند. وقتی امام رد شد. گفت: خداوند می داند که را کجا قرار دهد. 📚طبری،تاريخ، ج۶ ص ۵۲۶؛ 📚اربلی، کشف الغمه، ج۲، ص۱۰۱