eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
459 دنبال‌کننده
136 عکس
101 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 علیه السلام 💠 《¤》 《¤》 🔹🔸 ۳۱🔸🔹 ۱۳ شناخت دنيا پرستان همانا دنيا پرستان چونان سگهاي درنده، عو عو كنان، براي دريدن صيد در شتابند، برخي به برخي ديگر هجوم آورند، و نيرومندشان، ناتوان را ميخورد، و بزرگترها كوچكترها را. و يا چونان شتراني هستند كه برخي از آنها پاي بسته، و برخي ديگر در بيابان رها شده، كه راه گم كرده و در جادّههاي نامعلومي در حركتند، و در وادي پر از آفتها، و در شنزاري كه حركت با كندي صورت ميگيرد گرفتارند، نه چوپاني دارند كه به كارشان برسد، و نه چرانندهاي كه به چراگاهشان ببرد. دنيا آنها را به راه كوري كشاند. و ديدگانشان را از چراغ هدايت بپوشاند، در بيراهه سرگردان، و در نعمتها غرق شدهاند، كه نعمتها را پروردگار خود قرار دادند. هم دنيا آنها را به بازي گرفته، و هم آنها با دنيا به بازي پرداخته، و آخرت را فراموش كردهاند. اندكي مهلت ده، بزودي تاريكي بر طرف ميشود، گويا مسافران به منزل رسيدهاند، و آن كس كه شتاب كند به كاروان خواهد رسيد. پسرم بدان آن كس كه مركبش شب و روز آماده است همواره در حركت خواهد بود، هر چند خود را ساكن پندارد، و همواره راه ميپيمايد هر چند در جاي خود ايستاده و راحت باشد. ۱۴ ضرورت واقع نگري در زندگي (ارزشهاي گوناگون اخلاقي) به يقين بدان كه تو به همه آرزوهاي خود نخواهي رسيد، و تا زمان مرگ بيشتر زندگي نخواهي كرد، و بر راه كسي ميروي كه پيش از تو ميرفت، پس در به دست آوردن دنيا آرام باش، و در مصرف آنچه به دست آوردي نيكو عمل كن، زيرا چه بسا تلاش بي اندازه براي دنيا كه به تاراج رفتن اموال كشانده شد. پس هر تلاشگري به روزي دلخواه نخواهد رسيد، و هر مدارا كنندهاي محروم نخواهد شد. نفس خود را از هر گونه پستي باز دار، هر چند تو را به اهدافت رساند، زيرا نميتواني به اندازه آبرويي كه از دست ميدهي بهايي به دست آوري. برده ديگري مباش«»، كه خدا تو را آزاد آفريد، آن نيك كه جز با شر به دست نيايد نيكي نيست، و آن راحتي كه با سختيهاي فراوان به دست آيد، آسايش نخواهد بود. بپرهيز از آن كه مركب طمع ورزي تو را به سوي هلاكت به پيش راند، و اگر توانستي كه بين تو و خدا صاحب نعمتي قرار نگيرد، چنين باش، زيرا تو، روزي خود را دريافت ميكني، و سهم خود بر ميداري، و مقدار اندكي كه از طرف خداي سبحان به دست ميآوري، بزرگ و گراميتر از (مال) فراواني است كه از دست بندگان دريافت ميداري، گرچه همه از طرف خداست. آنچه با سكوت از دست ميدهي آسانتر از آن است كه با سخن از دست برود، چرا كه نگهداري آنچه در مشك است با محكم بستن دهانه آن امكان پذير است، و نگهداري آنچه كه در دست داري، پيش من بهتر است از آن كه چيزي از ديگران بخواهي، و تلخي نا اميدي بهتر از درخواست كردن از مردم است. شغل همراه با پاكدامني، بهتر از ثروت فراواني است كه با گناهان به دست آيد، مرد براي پنهان نگاه داشتن اسرار خويش سزاوارتر است، چه بسا تلاش كنندهاي كه به زيان خود ميكوشد، هر كس پر حرفي كند ياوه ميگويد، و آن كس كه بينديشد آگاهي يابد، با نيكان نزديك شو و از آنان باش، و با بدان دور شو و از آنان دوري كن. بدترين غذاها، لقمه حرام، و بدترين ستمها، ستمكاري به ناتوان است. جايي كه مدارا كردن درشتي به حساب آيد به جاي مدارا درشتي كن، چه بسا كه دارو بر درد افزايد، و بيماري، درمان باشد، و چه بسا آن كس كه اهل اندرز نيست، اندرز دهد، و نصيحت كننده دغل كار باشد. هرگز بر آرزوها تكيه نكن كه سرمايه احمقان است، و حفظ عقل، پند گرفتن از تجربههاست، و بهترين تجربه آن كه تو را پند آموزد. پيش از آن كه فرصت از دست برود، و اندوه ببار آورد، از فرصتها استفاده كن. هر تلاشگري به خواستههاي خود نرسد، و هر پنهان شدهاي باز نميگردد. از نمونههاي تباهي، نابود كردن زاد و توشه آخرت است. هر كاري پاياني دارد، و به زوديآنچه براي تو مقدّر گرديده خواهد رسيد. هر بازرگاني خويش را به مخاطره افكند. چه بسا اندكي كه از فراواني بهتر است نه در ياري دادن انسان پست چيزي وجود دارد و نه در دوستي با دوست متّهم، حال كه روزگار در اختيار تو است آسان گير، و براي آن كه بيشتر به دست آوري خطر نكن. از سوار شدن بر مركب ستيزه جويي بپرهيز....... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 علیه السلام 💠 《¤》 《¤》 🔹🔸 ۳۱🔸🔹 ۱۵ حقوق دوستان چون برادرت از تو جدا گردد، تو پيوند دوستي را بر قرار كن، اگر روي برگرداند تو مهرباني كن، و چون بخل ورزد تو بخشنده باش، هنگامي كه دوري ميگزيند تو نزديك شو، و چون سخت ميگيرد تو آسان گير، و به هنگام گناهش عذر او بپذير، چنان كه گويا بنده او ميباشي، و او صاحب نعمت تو ميباشد. مبادا دستورات ياد شده را با غير دوستانت انجام دهي، يا با انسانهايي كه سزاوار آن نيستند بجا آوري، دشمن دوست خود را دوست مگير تا با دوست دشمني نكني. در پند دادن دوست بكوش، خوب باشد يا بد، و خشم را فرو خور كه من جرعهاي شيرينتر از آن ننوشيدم، و پاياني گواراتر از آن نديدهام. با آن كس كه با تو درشتي كرده، نرم باش كه اميد است به زودي در برابر تو نرم شود، با دشمن خود با بخشش رفتار كن، زيرا سرانجام شيرين دو پيروزي است (انتقام گرفتن يا بخشيدن) اگر خواستي از برادرت جدا شوي، جايي براي دوستي باقي گذار، تا اگر روزي خواست به سوي تو باز گردد بتواند، كسي كه به تو گمان نيك برد او را تصديق كن، و هرگز حق برادرت را به اعتماد دوستي كه با او داري ضايع نكن، زيرا آن كس كه حقّش را ضايع ميكني با تو برادر نخواهد بود، و افراد خانوادهات بد بختترين مردم نسبت به تو نباشند، و به كسي كه به تو علاقهاي ندارد دل مبند، مبادا برادرت براي قطع پيوند دوستي، دليلي محكمتر از برقراري پيوند با تو داشته باشد، و يا در بدي كردن، بهانهاي قويتر از نيكي كردن تو بياورد، ستمكاري كسي كه بر تو ستم ميكند در ديدهات بزرگ جلوه نكند، چه او به زيان خود، و سود تو كوشش دارد، و سزاي آن كس كه تو را شاد ميكند بدي كردن نيست....... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 علیه السلام 💠 《¤》 《¤》 🔹🔸 ۳۱🔸🔹 ۱۶ ارزشهاي اخلاقي پسرم بدان كه روزي دو قسم است، يكي آن كه تو آن را ميجويي، و ديگر آن كه او تو را ميجويد، و اگر تو به سوي آن نروي، خود به سوي تو خواهد آمد، چه زشت است فروتني به هنگام نياز، و ستمكاري به هنگام بينيازي همانا سهم تو از دنيا آن اندازه خواهد بود كه با آن سراي آخرت را اصلاح كني، اگر براي چيزي كه از دست دادي ناراحت ميشوي، پس براي هر چيزي كه به دست تو نرسيده نيز نگران باش. با آنچه در گذشته ديده يا شنيدهاي، براي آنچه كه هنوز نيامده، استدلال كن، زيرا تحوّلات و امور زندگي همانند يكديگرند، از كساني مباش كه اندرز سودشان ندهد، مگر با آزردن فراوان، زيرا عاقل با اندرز و آداب پند گيرد، و حيوانات با زدن. غم و اندوه را با نيروي صبر و نيكويي يقين از خود دور ساز. كسي كه ميانه روي را ترك كند از راه حق منحرف ميگردد، يار و همنشين، چونان خويشاوند است. دوست آن است كه در نهان آيين دوستي را رعايت كند. هوا پرستي همانند كوري است. چه بسا دور كه از نزديك نزديكتر، و چه بسا نزديك كه از دور دورتر است، انسان تنها، كسي است كه دوستي ندارد، كسي كه از حق تجاوز كند، زندگي بر او تنگ ميگردد، هر كس قدر و منزلت خويش بداند حرمتش باقي است، استوارترين وسيلهاي كه ميتواني به آن چنگ زني، رشتهاي است كه بين تو و خداي تو قرار دارد. كسي كه به كار تو اهتمام نميورزد دشمن توست. گاهي نا اميدي، خود رسيدن به هدف است، آنجا كه طمع ورزي هلاكت باشد. چنان نيست كه هر عيبي آشكار، و هر فرصتي دست يافتني باشد، چه بسا كه بينا به خطا ميرود و كور به مقصد رسد. بديها را به تأخير انداز، زيرا هر وقت بخواهي ميتواني انجام دهي. بريدن با جاهل، پيوستن به عاقل است، كسي كه از نيرنگبازي روزگار ايمن باشد به او خيانت خواهد كرد، و كسي كه روزگار فاني را بزرگ بشمارد، او را خوار خواهد كرد. چنين نيست كه هر تير اندازي به هدف بزند، هر گاه انديشه سلطان تغيير كند، زمانه دگرگون شود. پيش از حركت، از همسفر بپرس، و پيش از خريدن منزل همسايه را بشناس. از سخنان بي ارزش و خنده آور بپرهيز، گر چه آن را از ديگري نقل كرده باشي....... ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌷بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌷 💠 علیه السلام 💠 《¤》 《¤》 🔹🔸 ۳۱🔸🔹 ۱۷ جايگاه زن و فرهنگ پرهيز در امور سياسي كشور از مشورت با زنان بپرهيز، كه رأي آنان زود سست ميشود، و تصميم آنان ناپايدار است. در پرده حجاب نگاهشان دار، تا نامحرمان را ننگرند، زيرا كه سختگيري در پوشش، عامل سلامت و استواري آنان است. بيرون رفتن زنان بدتر از آن نيست كه افراد غير صالح را در ميانشان آوري، و اگر بتواني به گونهاي زندگي كني كه غير تو را نشناسند چنين كن. كاري كه برتر از توانايي زن است به او وامگذار، كه زن گل بهاري است، نه پهلواني سخت كوش، مبادا در گرامي داشتن زن زياده روي كني كه او را به طمع ورزي كشانده براي ديگران به ناروا شفاعت كند. بپرهيز از غيرت نشان دادن بيجا كه درستكار را به بيمار دلي، و پاكدامن را به بدگماني رساند. كار هر كدام از خدمتكارانت را معيّن كن كه او را در برابر آن كار مسئول بداني، كه تقسيم درست كار سبب ميشود كارها را به يكديگر وا نگذارند، و در خدمت سستي نكنند. خويشاوندانت را گرامي دار، زيرا آنها پر و بال تو ميباشند، كه با آن پرواز ميكني، و ريشه تو هستند كه به آنها باز ميگردي، و دست نيرومند تو ميباشند كه با آن حمله ميكني. دين و دنياي تو را به خدا ميسپارم، و بهترين خواسته الهي را در آينده و هم اكنون، در دنيا و آخرت، براي تو ميخواهم، با درود. ~~~~~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 با مال! 🔹▪️▪️▪️ مدتی بود که شخصی دایم نزد امام کاظم علیه السلام می‌آمد و فحش و ناسزا می‌گفت. بعضی از نزدیکان حضرت که قضیه را چنین دیدند، به ایشان عرض کردند: - اجازه بدهید ما این فاسق را بکشیم! حضرت اجازه ندادند و از مکان و مزرعه ی او پرسیدند و سپس سوار بر مرکبی به مزرعه وی رفتند. آن مرد صدا زد: - از میان زراعت من نیایید! حاصل مرا پایمال می‌کنید! حضرت آمدند نزدیک ایشان پیاده شدند. با لبخندی در کنارش نشستند و سپس فرمودند: - چقدر برای زراعت خرج کرده ای؟ گفت: - صد دینار. فرمود: - چقدر امید دخل داری؟ گفت: - دویست دینار. فرمود: - این سیصد دینار را بگیر و مزرعه هم مال خودت باشد. خداوند آنچه را که امید داری به تو مرحمت می‌کند. مرد پول را گرفت و پیشانی حضرت را بوسید. حضرت تبسم کرده، برگشت. فردا که امام علیه السلام مسجد آمدند، آن مرد نشسته بود. وقتی که حضرت را دید گفت: - الله اعلم حیث یجعل رسالته [۱] اصحاب حضرت از وی پرسیدند دیروز چه می‌گفت، امروز چه می‌گوید؟ حضرت به اصحاب فرمودند: - شما گفتید اجازه بده ما این مرد را بکشیم و لکن من با مبلغی پول او را اصلاح کردم! [۲] امام موسی بن (علیه السلام) به یحی بن ! 🔹▪️▪️▪️ شخصی از اهالی ری نقل می‌کند: یحیی بن خالد کسی را استاندار (والی) ما کرد. مقداری مالیات بدهکار بودم. از من می‌خواستند و من از پرداخت آن معذور بودم، زیرا اگر از من می‌گرفتند فقیر و بینوا می‌شدم. به من گفتند والی از پیروان مذهب شیعه است، در عین حال ترسیدم که پیش او بروم، زیرا نگران بودم که این خبر درست نباشد و مرا بگیرند و به پرداخت بدهی مجبور ساخته و آسایشم را به هم بزنند. تصمیم گرفتم برای حل این قضیه به خدا پناه برم، لذا به زیارت خانه خدا رفتم و خدمت مولایم امام موسی بن جعفر علیه السلام رسیدم و از حال خود شکایت کردم. آن حضرت پس از شنیدن عرایض من نامه ای این چنین به والی نوشت: (بسم الله الرحمن الرحیم اعلم ان لله تحت عرشه ظلا لا یسکنه الا من اسدی الی اخیه معروفا او نفس عنه کربة، او ادخل علی قلبه سرورا، و هذا اخوک والسلام. ) (بدان که خداوند را در زیر عرش سایه ای است که کسی در زیر آن ساکن نمی شود مگر آنکه فایده ای به برادرش رساند و یا مشکل او را بر طرف سازد و یا دل او را شاد کند و این برادر توست. والسلام. ) پس از انجام حج به شهر خود بازگشتم و شبانه به نزد آن مرد رفتم و از او اجازه ی ملاقات خواستم و گفتم: من پیک موسی بن جعفر علیه السلام هستم. استاندار خود پابرهنه آمد و در را گشود و مرا بوسید و در آغوش گرفت ومیان دو چشمم را بوسه زد. هر بار که از من درباره ی دیدن امام علیه السلام می‌پرسید، همین کار را تکرار می‌کرد و چون او را از سلامتی حال آن حضرت مطلع می‌ساختم، شاد می‌گشت و خدا را شکر می‌کرد. سپس مرا در خانه اش قسمت بالای اتاق نشانید و خود رو به رویم نشست. نامه ای را که امام خطاب به او نوشته و به من داده بود به وی تسلیم کردم. او ایستاد و نامه را بوسید و خواند. سپس پول و لباس خواست پول‌ها را دینار دینار و درهم درهم و جامه‌ها را یک به یک با من تقسیم کرد، و حتی قیمت اموالی را که تقسیم آنها ممکن نبود به من می‌پرداخت. وی هر چه به من می‌داد می‌پرسید: برادر! آیا تو را شاد کردم؟ و من پاسخ می‌دادم: آری! به خدا تو بر شادی من افزودی! سپس دفتر مالیات را طلبید و هر چه به نام من نوشته بودند حذف کرد و نوشته به من داد مبنی بر این که من از بدهی مالیات معافم و من خداحافظی کردم و بازگشتم. با خود گفتم: من که از جبران خدمت این مرد ناتوانم، جز آن که در سال آینده، هنگامی که به حج مشرف شدم برایش دعا کنم و وقتی محضر امام موسی بن جعفر علیه السلام رسیدم از آنچه او برای من انجام داد آگاهش سازم. همین کار را هم کردم و از آنچه میان من و آن مرد گذشته بود، سخن گفتم. سیمای آن حضرت از شادی برافروخته گشت. عرض کردم: - سرورم! آیا این خبر موجب خوشحالی شما شد؟ حضرت فرمود: - آری! به خدا این خبر مرا و امیر المؤمنین علیه السلام و جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و خدای متعال را مسرور کرد. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: خداوند داناتر است به اینکه رسالتش را در کدام خانواده قرار دهد. [۲]: بحار، ج ۲۸، ص ۱۰۳ [۱]: بحار، ج ۴۸، ص ۱۷۴ ~~~~⚜🔸💠🔸⚜~~~~~~~~ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸🌸 دیگر به 🌺🌸 امام مجتبی ولو این که می‌دانست که معاویه حاضر نیست که ربقه بیعت آن حضرت را به گردن نهد کما این که پیش از این دست بیعت به دست امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) نداد، ولکن باز از نوشتن نامه و دعوت کردن او به حق مضایقه نکرده و یادداشتی را به وسیله دو نفر به او فرستاده و در آن مرقوم فرمود: [۲] بعد از رحلت پیغمبر (صلی الله علیه و آله) در امر خلافت عرب با قریش محاجه نموده و قریش به عنوان این که پیغمبر از طایفه آن‌ها است و آنان به پیغمبر از دیگران نزدیکترند بر علیه عرب استدلال کردند و عرب این احتجاج را از قریش قبول نموده و انصاف دادند ولکن ما بنی هاشم در عین این که از دیگر تیره‌های قریش به پیغمبر نزدیکتریم با همان برهانی که قریش برعلیه عرب اقامه کرده بودند، استدلال کردیم متأسفانه قریش به ما انصاف نداده و حاضر نشدند که حرف ما را بپذیرند، و ما از ترس این که مبادا مردم تازه مسلمان دوباره به کفر اصلی خویش برگردند، از گرفتن حق خود صرف نظر کردیم، باز کسانی که در اول امر به ما ظلم کردند افرادی بودند که ادعای سبقت در اسلام وحواری بر رسول (علیه السلام) بودن را می‌کردند، شگفتا که امروز کسی مثل تو بر ما ظلم می‌کند که سابقه اش بر کسی مخفی نیست [۱] حالا که مسلمانان بعد از پدرم با من بیعت کرده اند خوب است تو هم دست بیعت به دست من بگذاری، اگر به نصیحت من عمل کردی رضایت خدا و رسول را تحصیل نموده وخون مسلمانان را از ریخته شدن محفوظ داشته ای وگرنه با لشکر بیکران به سوی تو کوچ خواهم کرد تا خدا بین من و تو داوری کند! ---------- [۲]: . از این که امام در این نامه معاویه را تهدید می‌کند احتمال می‌رود که این کاغذ را آن حضرت پس از نامه‌های زیادی نوشته باشد ولو این که بعضی از مورخین نامه اول حساب کرده اند. [۱]: . زیرا که او مثل پدر وسایر خویشهایش تا روز فتح مکه ایمان نیاورده و در آن روز از ترس جان خود ادعای اسلام نموده وبه حکم قانون جنگ وفتح او وسایر اهل مکه همه شان بندگان پیغمبر (صلی الله علیه و آله) بودند لکن آن حضرت آزادشان کرد. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 اگر بمانید... 🔸🍂 امام موسی کاظم علیه السلام می‌فرماید: هنگامی که پنجمین فرزندم (امام زمان) عجل الله تعالی فرجه شریف غایب شد، مواظب دینتان باشید مبادا کسی دینتان را برباید و از دین خارج شوید. فرزندم ناگزیر غیبتی خواهد داشت، به گونه ای که عده ای از مؤمنان از عقیده خود بر می‌گردند و غیبت امتحانی است که خداوند بندگانش را به وسیله آن آزمایش می‌کند. علی بن جعفر (برادر امام کاظم) علیه السلام می‌گوید: عرض کردم: آقا پنجمین فرزند شما کیست؟ امام علیه السلام فرمود: قضیه مهم است، عقلهایتان از درک آن عاجز و سینه هایتان از تحمل آن تنگ است ولی اگر زنده بمانید، او را خواهید دید. [۱] امام (عجل الله تعالی فرجه شریف) 🔹🍃 چهارمین نایب امام علیه السلام عصر در سال -۳۲۹- از دنیا رحلت نمود. (امام علیه السلام) پیش از غیبت کبری نامه ای به او نوشت که مضمون آن چنین است: ای علی بن محمد سمری! خداوند در مصیبت وفات تو پاداش بزرگ به برادرانت عطا کند. تو تا شش روز دیگر از دنیا خواهی رفت. کارهایت را سامان بده و جانشینی برای خودت تعیین نکن! زمان غیبت کبری فرا رسیده است. تا خداوند اذن ندهد و زمان طولانی نگذرد و دلها قساوت نگیرد و زمین از ظلم و ستم پر نشود، من ظهور نخواهم کرد. افرادی نزد شیعیان من، مدعی مشاهده من خواهند شد. آگاه باشید هرکس پیش از خروج (سفیانی) و (صیحه آسمانی) [۱] چنین ادعای کند دروغگو و افترا زننده است. [۲] و هیچ حرکت و نیروی جز به اراده خداوند بزرگ نیست. [۱] علی بن محمد سمری این نامه را شش روز پیش از وفات به شیعیان نشان داد و چشم از جهان فرو بست و از آن زمان غیبت کبری شروع شد. ---------- 📚منابع: [۱]: بحار: ج ۵۱، ص ۱۵۰. [۱]: خروج شخصی بنام سفیانی و صدای آسمانی از علامتهای هستند که نزدیک ظهور امام علیه السلام رخ خواهد داد. [۲]: منظور امام علیه السلام کسانی است که مدعی مشاهده و نیابت از ناحیه حضرت هستند. زیرا بسیاری از بزرگان بحضور امام علیه السلام عجل الله تعالی فرجه شریف رسیده و مشکلاتشان را بوسیله ایشان حل کرده اند. [۱]: بحار: ج ۵۱، ص ۳۶۱. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 🌸🍃 یونس نقاش، در سامرا همسایه امام هادی علیه السلام بود، پیوسته به حضور امام علیه السلام شرفیاب می‌شد و به آن حضرت خدمت می‌کرد. یک روز در حالی که لرزه اندامش را فرا گرفته بود محضر امام آمد و عرض کرد: سرورم! وصیت می‌کنم با خانواده‌ام به نیکی رفتار نمایید! امام فرمود: - چه شده است؟ عرض کرد: - آماده مرگ شده ام. امام با لبخند فرمود: چرا؟ عرض کرد: موسی بن بغا [۱] نگین پر قیمتی به من فرستاد تا روی آن نقشی بندازم. موقع نقاشی نگین شکست و دو قسمت شد. فردا روز وعده است که نگین را به او بدهم، موسی بن بغا که حالش معلوم است اگر از این قضیه آگاه شود، یا مرا می‌کشد، یا هزار تازیانه به من می‌زند. امام علیه السلام فرمود: برو به خانه ات جز خیر و نیکی چیز دیگر نخواهد بود. فردای آن روز یونس در حال لرزان خدمت امام رسید و عرض کرد: فرستاده موسی بن بغا آمده تا نگین انگشتر را بگیرد. امام فرمود: نزد او برو جز خوبی چیزی نخواهی دید. یونس رفت و خندان برگشت و عرض کرد: سرورم! چون نزد موسی بن بغا رفتم، گفت: زنها بر سر نگین با هم دعوا دارند ممکن است آن را دو قسمت کنی تا دو نگین شود؟ اگر چنین کنی تو را بی نیاز خواهم کرد. امام علیه السلام خدا را سپاسگزاری کرد و به یونس فرمود: به او چه گفتی؟ - گفتم: مرا مهلت بده تا درباره آن فکر کنم که چگونه این کار را انجام دهم. امام فرمود: خوب پاسخ دادی. [۱] بدین گونه، یونس نقاش، از مشکلی که زندگی او را تهدید می‌کرد رهایی یافت. امام حسن و گران 🌸🍂 در زمان خلیفه وقت (مهتدی عباسی) امام حسن عسکری علیه السلام را زندانی کردند. رئیس زندان فردی به نام صالح بن وصیف بود. گروهی از دشمنان امام علیه السلام پیش رئیس زندان رفتند و اکیدا از او خواستند به آن حضرت در زندان سخت بگیرد. رئیس زندان گفت: چه کنم؟ دو نفر از بدترین اشخاص را برای شکنجه حسن عسکری مأمور کردم، آن دو نفر پس از مشاهده حال عبادت و راز و نیاز آن حضرت، آن چنان تحت تأثیر قرار گرفته اند که خود مرتب به عبادت و نماز مشغولند، به طوری که رفتارشان شگفت آور است! آنها را احضار کردم و پرسیدم: شما چرا چنین شده اید؟ چرا به این شخص شکنجه نمی کنید، مگر از ایشان چه دیده اید؟ در پاسخ گفتند: چه بگویم درباره شخصی که روزها را روزه می‌گیرد و شبها را به عبادت می‌گذراند، نه سخن می‌گوید و نه جز عبادت به کار دیگر سرگرم می‌گردد، هنگامی که به ما نگاه می‌کند بدنمان می‌لرزد و چنان وحشت سراسر وجود ما را فرا می‌گیرد که نمی توانیم خود را نگه داریم. مخالفین امام که این سخنان را شنیدند ناامید سر افکنده برگشتند. [۱] امام به یکی از بزرگ 🌺🔹 امام حسن عسکری علیه السلام نامه ای به یکی از بزرگان فقهای شیعه (علی پسر حسین بن بابویه قمی) نوشته اند که فرازی از آن چنین است: ای علی! پیوسته صبر و شکیبایی کن! و منتظر فرج باش! همانا پیامبر صلی الله علیه و آله فرموده است: بهترین اعمال امت من انتظار فرج است. همواره شیعیان ما در حزن و اندوه خواهند بود، تا فرزندم (امام قائم علیه السلام) ظهور نماید، همان کسی که پیغمبر صلی الله علیه و آله بشارت ظهور او را چنین داد: زمین را پر از عدل و داد کند، همچنان که پر از ظلم و جور شده است. ای بزرگمرد و مورد اعتماد من! ای ابوالحسن! صبر کن! و بگو به شیعیان صبر کنند، در حقیقت زمین از آن خداست. به هر کس بخواهد می‌دهد، سرانجام نیکو برای پرهیزکاران است و سلام و رحمت و برکات خداوند بر تو و همه شیعیانم، درود او بر محمد و آلش باد. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: از سرداران قدرتمند متوکل عباسی بود. [۱]: بحار ۵۰، ص ۱۲۵. [۱]: بحار: ج ۵۰، ص ۳۰۸. [۱]: بحار: ج ۵۰، ص ۳۱۷. نامه آن حضرت در کتب دیگر بیش از این مقدار نقل شده. فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔹🌸 حرّ تنها نبود و و را هم با آورد 🌸🍃 پسر مرحوم حرّ ریاحی که اسمش بکیر بود، در خدمت پدرش به محضر امام حسین (علیه السلام) رسید، وقتی اجازه میدان گرفت، دست و پای امام حسین (علیه السلام) را بوسید، و قبل از پدرش به شرف شهادت رسید، وقتی حرّ جنازه فرزندش را دید گفت، حمد بر خدايی که بر تو منت گذاشت، و تو را شهید در راه دین، در محضر پسر دختر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) قرار داد ۲۲۷ مرحوم حرّ وقتی در مقابل اصحاب عمر سعد قرار گرفت، شروع به رجز خوانی کرد، برادرش مصعب از آن طرف حرکت کرد، قشون عمر سعد فکرکردند که می‌رود با برادر خود جنگ کند، وقتی خدمت برادر رسید بر او آفرین گفت، و عرض کرد برادر مرا هدایت کردی، و حرّ او را هم خدمت امام حسین (علیه السلام) آورد، وقتی او را در صف اصحاب امام قرار داد، دوباره حرّ به میدان رفت، و جنگ کرد تا شهید شد، حامل سر مرحوم حرّ در وقت وارد شدن به دمشق، شمر بود، قصیده ای را که حرّ در وقت توبه کردن در خدمت امام حسین (علیه السلام) خوانده بود، از گوش آن سعید آویزان کرده بودند، چون در آن توهین به یزید، و بنی امیه، و ابن زیاد کرده بود، برای تحریک غضب یزید نوشته، و از گوشش آویزان کرده بودند ۲۲۶ گفته شده است که وقتی بنا شد اسب روی اجساد شهدا بتازند، فامیل‌های حرّ گفتند: داخل آن‌ها بزرگ طایفه ماست، (حرّ) اجازه گرفتند که از شهداي دیگر جدا کنند، بردند در آنجا که حدود یک فرسخ فاصله دارد، دفن کردند، نگارنده گويد: ای کاش پسر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) هم شفیعی داشت، و بدن مبارکش زیر سمّ اسب‌ها نمی ماند، ۲۲۷. نیست که از حضرت الفضل دیگری جدا باشد 🌼🍂 نگارنده گوید یادم است که یک وقت درباره قبور شهدا مطالعه داشتم، از فرمایش امام صادق (علیه السلام) مستفاد این شد که، غیر از حضرت ابی الفضل، سایر شهدا از همدیگر در قبر جدا نیستند، خواستم ايجاد شبهه كنم تا اهل تحقیق متون روایات را برسند. امام (علیه السلام) در عنوان بر کلمه تعبیر آورده است 🌸🍃 عنوان نامه امام حسین (علیه السلام)، به شهید سعید حبیب بن مظاهر: من الحسین بن علی (علیه السلام) الی الرجل الفقیه است، یک وقت این لقب را یک فرد عادی به کسی می‌دهد، یک وقت هم حجت خدا این لقب را به کسی عطا کند، فرق از ثری تا ثریاست. کپی فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 استاندار و جالب امام علیه السلام ▪️▪️🍂 عبدالله نجاشی، استاندار اهواز نامه ای به امام صادق (علیه السلام) نوشت و از حضرت برای انجام وظایف خود راهنمایی خواست. امام صادق (علیه السلام) جواب نامه استاندار اهواز را چنین نوشت: بسم الله الرحمن الرحیم ... اما بعد، نامه تو رسید آن را خواندم و از مضمونش آگاه شدم، نوشته بودی که استاندار اهواز شده ای، البته این خبر از یک سو مرا خوشحال کرد و از سوی دیگر ناراحتم ساخت. اما جهت خوشحالی‌ام این بود که فکر کردم شاید خداوند به وسیله تو ستمدیده ای از دوستان آل محمد (علیه السلام) را نجات دهد و خوار و ذلیل شده آنان را عزت بخشد و برهنگانشان را بپوشاند و ناتوانشان را نیرو بخشیده و آتش خشم دشمنان آنان را خاموش گرداند. و اندوه و ناراحتیم به این علت بود که می‌ترسم درباره یکی از دوستان ما لغزش داشته باشی و به او خدمتی که می‌توانستی بکنی انجام ندهی، و در نتیجه از استشمام بوی بهشت محروم بمانی اینک به پاسخ پرسشهایی که در نامه نوشته بودی توجه کن، تمامی آنچه را که خواسته بودی به طور خلاصه برایت مینویسم. اگر به آنچه می‌گوی عمل کنی (و از حدی که تعین می‌کنم تجاوز ننمایی) امیدوارم بخواست خدا رستگار شوی. نخست حدیثی را که پدرانم از رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کرده اند نقل کرد سپس به اصل مطلب می‌پردازم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) می‌فرماید: هرکس که برادر مؤمنش با او مشورت کند و او صادقانه برادر مؤمنش را به خیر و صلاح راهنمایی نکند خداوند عقل او را زایل میکند. [۱] اکنون نظرم را به عنوان خیر خواهی برایت مینویسم، اگر به آنچ می‌نویسم عمل کنی از آنچه بیمناکی، نجات خواهی یافت. آگاه باش نجات تو در چند چیز است: ١. جلوگیری از خونریزی بناحق. ۲. خودداری از آزار دوستان. ۳. رفتار نیکو با مرد ۴. پرهیز از تصمیم گیری عجولانه. ۵. رفتار نرم و مسالمت آمیز با مرد ۶. پرهیز از ضعف و بی تدبیری در کارها. ۷. پرهیز از خشونت و سختگیری و دیکتاتوری. ۸. باید با کسی که تو را به استانداری اهواز گماشته (خلیفه وقت) مدارا کنی و همچنین با فرستادگانی که از ناحیه او بر تو وارد می‌شوند. ۹. به گرفتاری‌های مردم برس و آنها را با نقشه صحیح به حقیقت راهنمای کن تا از خط عدالت خارج نشوند. ۱۰. از گزارشگران و سخن چینان و دو رویان و دو زبانان فتنه انگیز بر حذر باش! مبادا فردی از آنان با تو ارتباط داشته باشد و خویشتن را به تو بچسباند. هرگز خداوند تو را لحظه ای نبیند که به حرفهای آنان گوش دهی به سخنانشان اعتماد کنی، آنگاه خداوند بر تو غضب کند و آبرویت را بریزد. ۱۱. از مکر و حیله اهوازی‌ها بر حذر باش چون پدرانم از امیر مؤمنان روایت کرده اند که فرمود: ایمان در قلب یهودی‌ها و خوزستانی‌ها (خوزستانی‌های آن زمان) وارد نشده است. [۱].......... ---------- 📚منابع: [۱]: من استشار اخوه المؤمن فلم یمحصه النصیحه سلبه الله لبه. [۱]: این قسمت فرمایش حضرت ناظر به آن دوران است. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌                    ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 دوم و وظایف 🍃▪️▪️ اشاره اما نوشته ای با چه کسانی انس بگیری و در مشکلات به کی پناه بری. البته کسی که می‌توانی با او انس گرفته و در کنارش آرامش یابی و در مشکلات پناه خود قرار دهی، او کسی است که امتحان شده، روشنفکر درستکار و با تو همسو باشد... بپرهیز از اینکه به خاطر یک مداحی، شاعری، دلقکی، بازیگری آدم لا ابالی و شیادی، درهمی خرج کنی، یا لباس دهی، و هرگاه مجبور شدی چنین خرج‌های نابجا کنی، حتما همان اندازه نیز در راه خدا بده. هدایا و جوایزی که به فرماندهان، سفیران، نامه رسان‌ها و پیشتازان عطا میکنی و نیز آنچه را که در کارهای نیک، لباس مخصوص نماز... خرج می‌کنی و آنچه را در راه خدا و پیامبرش اهداء می‌کنی باید از بهترین و پاکیزه ترین کسب تو باشد. ای عبدالله! بکوش طلا و نقره را گنج نکن، تا مشمول آیه شریفه «الَّذِینَ یَکْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا یُنْفِقُونَهَا فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِیمٍ [۱] »: باشی. هیچ وقت کوچک مشمار که شکم‌های گرسنه ای را سیر از طعام کنی. زیرا آن عملی است که خشم خدا را برطرف می‌کند. بدان که از پدرم شنیدم که از پدرانش نقل می‌کرد که پیامبر (علیه السلام) روزی به اصحاب خود فرمود: به خدا و روز قیامت ایمان نیاورده است کسی که سیر بخوابد و همسایه او گرسنه باشد. اصحاب گفتند: بنابراین ما هلاک شدیم، چون بسیاری از ما این توانایی را ندارند حضرت فرمود: اگر توان مالی زیاد هم نداشته باشید می‌توانید به غذاهای اضافی و خرما‌های اضافی و لباس‌های کهنه خود، خشم الهی را خاموش کنید... ای عبدالله! بپرهیز از اینکه مؤمنی را بترسانی، چون از پدرم شنیدم که به ترتیب از پدرانش از علی (علیه السلام) شنیده بودند که حضرت می‌فرمود: هرکس مؤمنی را با نگاه خود بترساند خداوند در روزی که قدرتی جز قدرت خداوند نیست او را می‌ترساند و وی را در قیامت به صورتی مورچه حقیری بر می‌انگیزد و به همان شکل می‌ماند تا او را به آتش دوزخ وارد نماید. [۱] و هرکس یک ستمدیده و مظلومی را یاری کند خداوند در روزی که سایه ای جز سایه خدا نیست او را یاری رساند و از وحشت بزرگ قیامت سوء عاقبت در امان نگاه می‌دارد. و هرکس حاجت مؤمنی را برآورد خداوند بسیاری از نیازمندی‌های او را برآورده می‌سازد. و هرکس که برادر مؤمن و برهنه خود را لباس بپوشاند خداوند بر تن او حریر و اطلس زیبای بهشتی بپوشاند و مادامی که یک رشته از آن پارچه لباس بر تن او است در رضوان خداوند غوطه ور خواهد شد. و هرکس گرسنه ای را سیر کند خداوند او را از پاکیزه ترین طعام‌های بهشتی سیر می‌سازد. و هرکس که تشنه ای را سیراب کند خداوند از شربت‌های خالص پاکیزه بهشتی او را سیراب می‌گرداند. هرکس خدمتگزار برادر ایمانی اش باشد، خداوند از پریان زیبا روی که همیشه در بهشتند خدمتگذار وی می‌کند و او را با ائمه طاهرین همنشی میکند. و هرکس برادر مؤمن خود را بر مرکبی سوار کند و از این راه حاجت او را برآورده سازد) خداوند او را بر شتران بهشتی سوار می‌گرداند و به وسیله او به ملائکه مقرب خود مباهات می‌نماید. و هرکس هنگام ازدواج برادر مؤمن را کمک کند و همسر مناسب برای وی انتخاب کند که در کنار آن زن بیاساید، خداوند از حوریان بهشتی به ازدواج او در می‌آورد و همدم او کند و او را با اهل بیت پیامبر (علیه السلام) هم نشی کند، هرکدام را که بخواهد. و هرکس برادر مؤمنش را که به دست سلطان ستمگر گرفتار است کم کند خداوند در گذشتن از صراط که لغزشگاه خطرناکی است او را یاری میکند. و هرکس برای زیارت و دیدار برادر مؤمنش به منزل او برود، در ردیف زائران خدا نوشته می‌شود و سزاوار است که خداوند زیارت کننده خود را گرامی بدارد....... ---------- 📚منابع: [۱]: کسانی که طلا و نقره می‌اندازند و آن را در راه خدا و صلاح مردم خرج نمی کنند به عذاب دردنا نویدشان بده. (سوره توبه، آیه ۳۴). [۱]: «من نظر الی اخیه المؤمن نظرة لیخیفه بها اخافه الله یوم لا ظل الا ظله و حشره الله فی صوررة الذر لحمه و جسده و جمیع اعضائه حتی یورده مورده. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌                    ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 پاسخ 🍂▪️ اکنون که نامه به پایان می‌رسد تو را سفارش می‌کنم تقوا داشته باشی اطاعت خدا را انجام دهی و به ریسمان الهی چنگ زنی چه آنکه کسی که به ریسمان الهی چنگ زند بی شک به راه راست هدایت خواهد شد. پس، از خدا بترس و رضای هیچ کس را بر رضای خدا مقدم مدار و این دستور خود پروردگار است. و بدان که مردم وظیفه و مسئولیت مهم تر از پرهیزکاری و تقوا ندارند همین پرهیزکاری و تقوا سفارش ما خاندان پیامبر است. و هرگاه بتوانی دست خود را از مال دنیا کوتاه کنی که فردا در پیشگاه خداوند به حساب کشیده نشوی، حتما بکن. (پایان پاسخ نامه) عبدالله نوفلی می‌گوید: وقتی که نامه امام صادق (علیه السلام) به نجاشی رسید و آن را خواند، گفت: سوگند به خدایی که جز او خدایی نیست، سرورم امام صادق (علیه السلام) راست گفته است هرکس به این نامه عمل کند نجات خواهد یافت. نجاشی خود مادامی که زنده بود به مضمون نامه امام علی (علیه السلام) عمل می‌کرد. [۱] امید است مضمون بسیار عالی این نامه را، کار گزاران دولت، خدمت گزاران جامعه و همه مسلمانان، سرمشق زندگی خود قرار داده و به طور حتم به آن عمل کنند). امام علیه السلام و دشنامگو 🍃◾️ یکی از دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) در مدینه، امام موسی بن جعفر (علیه السلام) را اذیت می‌کرد. هر وقت حضرت را می‌دید دشنام می‌داد و ناسزا به علی (علیه السلام) می‌گفت. روزی یکی از اصحاب امام عرض کرد: به من اجازه بده این مرد تبهکار را بکشم. امام (علیه السلام) او را از این کار به شدت برحذر داشت. سپس از حال آن مرد جویا شد. گفتند: در اطراف مدینه کشاورزی می‌کند، امام بر مرکب خود سوار شد و به سراغ او رفت وقتی به مزرعه او رسید مرد با ناراحتی فریاد زد: آهای! زراعت مرا لگدمال نکن. امام کاظم همچنان به سوی او می‌رفت تا به او رسید، با چهره خندا احوال پرسی کرد و فرمود: تاکنون چقدر در این مزرعه خرج کرده ای؟ مرد: صد دینار. امیدواری چقدر حاصل برداری؟ - علم غیب ندارم. - من می‌گویم چقدر امیدواری برداشت کنی؟ مرد: امیدوارم دویست دینار حاصل بردارم. امام کاظم (علیه السلام) کیسه ای که صد دینار در آن بود به او داد و فرمود: این مبلغ را بگیر و خداوند آنچه را که امید برداشت از این مزرعه داری به تو بدهد. آن مرد گستاخ، در برابر اخلاق خوب حضرت چنان تحت تاثیر قرار گرفت که همان لحظه از جا حرکت کرد سر امام را بوسید، خواهش کرد که از خطایش چشم بپوشد. امام کاظم (علیه السلام) در حالی با لبخند که نشان می‌داد از تقصیرات او گذشته از آنجا برگشت. چندی نگذشت که امام (علیه السلام) وارد مسجد شد دید همان مرد عمری در آنجا نشسته است وقتی که امام را دید با کمال خوشرویی گفت: الله اعلم حیث یجعل رسالته: خداوند می‌داند مقام امامتش را به چه کس بسپارد. اصحاب دیدند برخورد آن مرد خشن و گستاخ، به طور کامل عوض شده، دور او جمع شده و گفتند: رفتار تو قبلا چنین نبود. او بار دیگر امام را ستود و سوالاتی کرد و امام جواب او را داد و او رفت. آنگاه امام کاظم (علیه السلام) به اصحاب فرمود: این همان شخصی بود که شما از من اجازه گرفتید تا او را بکشید. اکنون می‌پرسم که کدام یک از این دو کار بهتر است؟ آنچه که شما می‌خواستید یا آنچه که من انجام دادم؟ با دادن اندک پول او را به راه آوردم و جلوی شرش را گرفتم. [۱] و از امام علیه السلام 🍂▪️ در موسم حج گروهی از شیعیان به مدینه رفته و محضر امام کاظم (علیه السلام) رسیدند. حضرت با چند نوع غذا از آنان پذیرایی نمود. پس از آن که سفره را جمع کرده و دست‌های خود را شستند، امام (علیه السلام) به یکی از آنها که نامش عاصم بود رو کرده، فرمود: ای عاصم! شما در پیوند و برادری با یکدیگر چگونه اید؟ عاصم: خیلی خوب هستیم. امام: آیا چنین هستید که هرگاه یکی از شما هنگام نیازمندی به مغاز دیگری یا به خانه اش برود و کیسه دخل او را بیرون آورد و هرچه نیاز داشت از آن بر دارد، بدون آنکه کسی مانع او شود؟ عاصم: نه. آن طور نیستیم. امام: پس آنگونه که من می‌خواهم هنوز با یکدیگر پیوند و برادر ندارید. [۱] ---------- 📚منابع: [۱]: ب: ج ۷۷، ص ۱۹۱ و ج ۷۸، ص ۲۷۱. [۱]: ب: ج ۴۸، ص ۱۰۲. [۱]: ب: ج ۷۴، ص ۲۳۱. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج❌                    ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110