eitaa logo
نشر فضایل امیرالمؤمنین علی علیه السلام
438 دنبال‌کننده
129 عکس
94 ویدیو
2 فایل
کانال دوم ما ✳️اَحاديث ناب۱۴معصوم✳️ @Ahaadith_Ahlebait قال الامام صادق علیه السلام: کسی که احادیث ما را در دل شیعیان ما جای می دهد از هزار عابد برترست. 📚اصول کافی جلد۱صفحه۳۳ #کپی با ذکر #صلوات 💫 @ya_amiralmomenin110 💫 خادم کانال @Amirovisi
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 مذهب 🍃🔹 اشاره ۱۱۸. آیا شیعه مذهبی و ساخته شده بن سباء یهودی بوده ؟ آیا در ابتدای اسلام نامی از برده می‌شد و آیا شیعه شعبه ای از مذهب و آنها می‌باشد که در زمان ایجاد شده؟ 🌺🌸 جواب عبدالله بن سباء یهودی منافق ملعونی بود که در زمان حضرت علی علیه السلام به دلیل محبوبیت آن حضرت در میان مردم، سوء استفاده کرده و چند روزی همچون گرگی که لباس میش پوشیده باشد به نام دوستی علی علیه السلام ظاهر شد. این شخص از طرف علمای شیعه مذمّت شده و منافق است. حال چطور ممکن است چنین شخصی (با چنین سابقه ای در نزد شیعه) مذهب شیعه را آورده باشد؟! «شیعه» حزب نیست بلکه مذهب حق است و در زمان پیامبر صلی الله علیه و آله و به دستور و گفتار و سخن خود خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله ایجاد شده است. «شیعه» در لغت به معنی پیرو است. فیروزآبادی در «قاموس» می‌گوید: «اسم شیعه به هر کس که علی علیه السلام و اهل بیت او را دوست داشته باشد غالب شده است تا آنکه شیعه گشته است، مخصوصاً اسم از برای ایشان. » در کتاب‌های شیعه و سنّی اصطلاحاً «شیعه» به معنی پیرو علی بن ابیطالب علیه السلام، از زمان خود خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله بوده است. قرار دادن کلمه «شیعه» بر پیروان علی علیه السلام توسط شخص پیامبر صلی الله علیه و آله بوده و ایشان یاران علی علیه السلام را شیعه و رستگار و نجات دهنده نامیده اند. شیعه علیه السلام را نمی داند 🍂🔸 اشاره ۱۱۹. شیعیان علیه السلام را می‌دانند و در خود علیه السلام را عین می‌دانند؟ آیا آنها و نیستند؟🌸🌺 جواب این عقیده، اشتباه علمای اهل تسنن است که این وصله را به شیعیان می‌چسبانند و باعث می‌شوند که پیروان آنها با شیعیان دشمن شوند و حتی بعضی علمای آنها دستور به کشتن شیعیان بدهند و می‌گویند: هر کس هفت نفر از رافضی (شیعه) را بکشد، بهشت بر او واجب می‌شود. پیروان آن‌ها هم شروع به قتل و غارت شیعه کرده و در کشورهای اسلامی مانند: افغانستان و پاکستان و هندوستان و تاجیکستان، خونهای زیادی را جاری ساختند. شیعیان امیرالمؤمنین علی علیه السلام، همه بندگان خالص خداوند و مطیع و فرمانبردار خداوند سبحان هستند و درباره علی علیه السلام نمی گویند و عقیده ندارند، مگر آنچه پیامبر صلی الله علیه و آله درباره ایشان فرموده اند. یعنی علی علیه السلام را عبد صالح پروردگار و وصیّ و خلیفه به حق رسول الله صلی الله علیه و آله می‌دانند. ما شیعیان هر کس که غیر از این عقیده را داشته باشد مردود می‌دانیم و از خود دور می‌کنیم؛ مانند طایفه غلات که علی علیه السلام را خدا می‌دانند و گروهی هم از این طایفه که به جای نماز، محبّت علی علیه السلام را کافی می‌دانند. تمام شیعیان از آنها بَری هستند و آنها را کافر و مرتدّ و نجس می‌دانند. در تمام کتابهای فقهی و کتابهای عملیه فقهای امامیه، غلات را در گروه کفّار به حساب آورده اند برای اینکه عقاید فاسد دارند. علی علیه السلام فرمودند: در رابطه من دو طایفه هلاک می‌شوند و گناهی بر من نیست. یک گروه آنهایی هستند که در محبت من افراط و زیاده روی می‌نمایند و طایفه دیگر کسانی هستند که بغض و عداوت نسبت به من دارند. همانا از کسانی که در حق ما غلو می‌نمایند و ما را فوق حدّ خودمان می‌دانند نزد خدا بیزاری می‌جوییم، همانطور که عیسی بن مریم از غلو نصاری بیزاری می‌جوید. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 جناب 🍂🔹 اشاره ۱۶۵. جناب پدر علیه السلام آوردند یا از رفتند؟ 🌺🌸 جواب در آغاز کلام باید بگوییم که حضرت ابوطالب هم مانند سایر بنی هاشم فطرتاً با ایمان بوده اند. «از عموهای پیغمبر صلی الله علیه و آله در بین اهل بیت رسالت، غیر از حمزه و عباس و ابوطالب کسی مسلمان نشد. » [۲] بزرگترین دلیل ما بر ایمان ابوطالب اجماع اهل بیت علیهم السلام است چون آنها بیان کننده قرآن و دو ثقلی هستند که به دستور خدا و رسول او صلی الله علیه و آله، ما وظیفه داریم به گفتار آنها تمسّک بجوییم. همچنین اهل بیت علیهم السلام که خاندان تقوا و پرهیزکاری بودند بیشتر از ما به ایمان و کفر آباء و اجداد خود آگاه بودند. علاوه بر اینها علمای اهل سنت نیز قبول دارند که جناب ابوطالب اسلام آوردند ولی بنا بر مصلحتی که همان آسایش رسول خدا صلی الله علیه و آله از آزار مخالفین و مشرکین بود، ایمانشان را ظاهر و علنی نساختند. [۱] رسول خدا صلی الله علیه و آله دو انگشت مبارکشان را به هم چسباندند و فرمودند: من و کفالت کننده یتیم مانند: این دو انگشت (که به هم چسبیده اند با هم) در بهشت هستیم. [۲] ظاهر حدیث نشان می‌دهد که منظور ایشان هر کفالت کننده یتیمی نیست بلکه منظور آن حضرت جناب ابوطالب و جد بزرگوارشان جناب عبدالمطلب است که کفیل ایشان بوده اند مخصوصاً اینکه ایشان در مکه معروف به یتیم ابوطالب بودند و بعد از جناب عبدالمطلب نگهداری و کفالت ایشان را به عهده گرفتند. شیعه و سنی در احادیث فراوانی نقل کرده اند که آن حضرت فرمودند: جبرئیل بر من نازل شد و مرا بشارت داد که: «خداوند پشت و شکمی که تو را آورده و بر خود حمل نموده و سینه ای که تو را شیر داده و پهلو و کناری که تو را کفالت نموده بر آتش حرام کرده است. » [۳] این احادیث، ایمان جناب عبدالمطلب و ابوطالب و فاطمه بنت اسد همسر ایشان و جناب عبدالله و آمنه بنت وهب، پدر و مادر آن حضرت و حلیمه دایه آن حضرت را می‌رساند. اشعار ابن ابی الحدید (یکی از علمای اهل سنت) در مدح جناب ابوطالب نشانگر این است که اهل سنت نیز به ایمان جناب ابوطالب اقرار دارند. [۱] اشعار خود ابوطالب نیز این مطلب را اثبات می‌نماید. از جمله شعرهای ایشان به این مضمون است: «ای گواهان خدا! شاهد باشید که من بر دین پیغمبر خدا، احمد و محمد استوارم. هر کس از آن خارج است، باشد من به او هدایت شدم. » [۲] پس باید گفت که اقرار به توحید و نبوت و اعتراف به مبدأ و معاد، حتماً نباید با گفتن: «اشهد ان لا اله الا الله و اشهد ان محمّد رسول الله صلی الله علیه و آله» باشد. اگر کسی با دین بیگانه باشد ولی اشعاری را بگوید که نشان دهنده اعتراف و اقرار او به خدا و مقام رسالت باشد کافی است و حکم شهادتین را می‌کند. اگر چه اشعار جناب ابوطالب متواتر نیست ولی مجموع آنها دلالت بر ایمان ایشان می‌کند. نقل است زمانی که جناب ابوطالب در مرض موت به سر می‌بردند جمعی از بزرگان قریش از جمله: ابوجهل و عبدالله بن ابی امیّه به عیادت ایشان رفتند. پیامبر صلی الله علیه و آله به آن جناب فرمودند:........ ---------- 📚منابع: [۲]: - ابن اثیر: جامع الاصول: ۳/۴۵۵. [۱]: - شیخ ابوالقاسم بلخی، ابوجعفر اسکافی. [۲]: - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۴/۳۱۲، مسلم: صحیح: ۸/۲۲۱. [۳]: - میر سید علی همدانی: مودة القربی: ۳۵، شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة: ۲/۳۳۱، قاضی شوکانی: حدیث قدسی، فخر رازی: تفسیر: ۴/۲۱۰. [۱]: - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۱۴/۸۴. [۲]: - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۲/۲۷۸. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 226 جناب 🍂🔹 اشاره ۱۶۵. جناب پدر علیه السلام آوردند یا از رفتند؟ 🌺🌸 جواب پیامبر صلی الله علیه و آله به آن جناب فرمودند: «بگو لا اله الا الله» تا من در نزد خدای متعال شاهد باشم. ناگهان ابوجهل و ابن ابی امیّه گفتند: ای ابوطالب! آیا از ملّت عبدالمطلب برمی گردی؟ دائماً این را می‌گفتند تا جناب ابوطالب گفتند: همانا ابوطالب بر ملّت عبدالمطلب می‌باشد. پس آنها خوشحال شدند و بیرون رفتند. بعد از مدتی حالت مرگ بر ایشان ظاهر شد و عباس برادرشان که بالای سرشان نشسته بود دید لبهای ایشان تکان می‌خورد و می‌گویند: «لا اله الا الله». عباس به پیامبر صلی الله علیه و آله گفت: به خدا قسم، آنچه را که شما به برادرم امر کردید گفت. [۱] از جمله نشانه‌های ایمان ابوطالب گفتگوی حضرت رسول صلی الله علیه و آله با جناب ابوطالب در ابتدای بعثت است، زمانی که آن حضرت از آن جناب یاری می‌طلبند جناب ابوطالب با اشعاری علاقه و ایمان خود را به ایشان اظهار می‌کنند در حالی که وقتی حضرت ابراهیم به نزد عمویشان آزر رفتند و ادعای پیغمبری کردند، او اصلاً به ایشان ایمان نیاورد و گفت: آیا از بتان روی گردان شده ای؟ یا تو را سنگسار می‌کنم یا برای مدت طولانی از من دور باش. از نمونه‌های یاری ایشان هنگامی بود که در شعب محاصره شده بودند. زمانی که اهل مکه و قریش بنی هاشم را محاصره اقتصادی کردند، جناب ابوطالب و سایر بنی هاشم رسول خدا صلی الله علیه و آله را یاری کردند و مدت چهار سال در آن مکان از حضرت نگهداری و محافظت می‌کردند تا جائی که وقتی آن حضرت در اول شب می‌خوابیدند، پس از ساعتی ایشان را بیدارمی کردند و به جای امن تری می‌بردند و فرزند خود علی علیه السلام را در جای ایشان می‌خواباندند تا کسی قصد سوئی به پیامبر صلی الله علیه و آله نداشته باشد. [۲] نقل می‌کنند که روزی جناب ابوطالب دیدند که پیغمبر صلی الله علیه و آله لعابی از دهان خود را به دهان علی علیه السلام وارد کردند. پرسیدند: برادرزاده این چه بود؟ (چرا این طور کردی؟ ) فرمودند: این آب دهان سرشار از ایمان و حکمت بود. جناب ابوطالب به علی علیه السلام فرمودند: «پسرم! پسر عمّت را یاری کن و وزیر او باش. » [۳] نمونه دیگر امر نمودن ایشان به پسرشان جعفر طیّار است، زمانی که رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد نماز می‌خواندند و علی علیه السلام طرف راست ایشان نماز می‌خواندند، آن جناب به جعفر طیّار که هنوز ایمان نیاورده بود امر کردند: خودت را به پسر عمّت وصل کن و با ایشان نماز بخوان. سپس او رفت و در طرف چپ ایشان مشغول نماز شد. [۱] علی علیه السلام می‌فرمایند: به خدا قسم، پدرم ابوطالب و جدّم عبدالمطلب و هاشم و عبد مناف هرگز به بت سجده نکردند و بت پرستی نکردند. [۲] علی علیه السلام فرمودند: وقتی جناب ابوطالب وفات نمودند و خبر به پیامبر صلی الله علیه و آله رسید، آن حضرت گریه شدیدی نمودند و به من فرمودند: برو او را غسل بده و کفن کن و در قبر بگذار. خدا او را بیامرزد و رحمت کند. [۳] می دانیم در احکام شرعی دین اسلام، کسی را که کافر باشد غسل و کفن نمی کنند و می‌دانیم که رسول خدا صلی الله علیه و آله این آیه را شنیده اند که: «اِنَّ اللهَ لا یَغفِرُ اَن یُشرِکَ بِهِ و یَغفِرُ ما دُونَ ذلِک»؛ [۴] همانا خدا کسی را که به او شرک آورده نخواهد بخشید و غیر از شرک، گناهان دیگر را می‌بخشد. بدون شک رسول خدا صلی الله علیه و آله به آیات قرآن و احکام شرعی دین تسلط کامل داشتند و اگر جناب ابوطالب ایمان به خدا نداشتند، هیچ گاه چنین سفارشاتی درباره ایشان نمی فرمودند و طلب آمرزش برای ایشان نمی کردند. ---------- 📚منابع: [۱]: - سید محمد رسولی برزنجی، حافظ ابونعیم، بیهقی. [۲]: - بزرگان شیعه و سنی. [۳]: - شیخ سلیمان بلخی حنفی: ینابیع المودة: ۱/۲۲۱: باب ۱۴، از موفق بن احمد خوارزمی از محمد بن کعب. [۱]: - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۱۳/۲۶۹. [۲]: - اصبغ بن نباته. [۳]: - ابن ابی الحدید: شرح نهج البلاغه: ۱/۲۹، ابن جوزی: تذکرة: ۱۸، محمد بن سعد: طبقات. [۴]: - نساء: ۴۸ و ۱۱۶. ❌ فقط با ذکر به نیت امام عج ❌ ⚜🔸💠🔸⚜ کانال نشر فضایل امیر المؤمنین علی علیه السلام 🔹⚡️🔸⚡️🔹 💫 @ya_amiralmomenin110 💫
🌹بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم🌹 🔶🔸🌺 هنگا می که علیه السلام به آمد...◾️🔹 اسماء بنت عمیس می‌گوید: وقتی ولادت حسن و حسین من قابله حضرت فاطمه علیهاالسلام بودم، وقتی که حسن به دنیا آمد، پیامبر صلی الله علیه و آله تشریف آورد و فرمود: اسماء پسرم را نزد من بیاور! من حسن علیه السلام را در میان پارچه زرد رنگی پیچیدم و نزد آن حضرت بردم، رسول خدا صلی الله علیه و آله آن پارچه زرد رنگ را به دور انداخت و فرمود: اسماء! مگر من به شما نگفتم که نوزاد را به پارچه زرد نپیچید! من همان لحظه حسن علیه السلام را در میان پارچه سفیدی پیچیدم و خدمت پیغمبر صلی الله علیه و آله بردم. پیامبر صلی الله علیه و آله در گوش راستش اذان و در گوش چپش اقامه گفت. سپس به علی علیه السلام فرمود: نام پسرم را چه گذاشته ای؟ علی علیه السلام عرض کرد: یا رسول الله! من در نامگذاری او از شما سبقت نمی گیرم. رسول خدا علیه السلام فرمود: من نیز در نامگذاری او از پروردگارم پیشی نمی گیرم. هماندم جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمد! خداوند به تو سلام می‌رساند و می‌فرماید: چون علی برای تو مانند هارون است برای موسی، ولی بعد از تو پیامبر نخواهد بود. بنابراین پسرت را با پسر هارون همنام کن! رسول خدا علیه السلام فرمود: نام پسر هارون چه بود؟ جبرئیل گفت: نام او شبر بود. پیامبر فرمود: زبان من عربی است. جبرئیل: نام او را حسن بگذار! لذا پیامبر صلی الله علیه و آله او را حسن نامید. روز هفتم تولد حسن علیه السلام پیامبر صلی الله علیه و آله دو قوچ ابلق (سیاه و سفید) عقیقه (قربانی) کرد، یک ران آن را با یک دینار طلا به قابله داد، و موی سر حسن را تراشید و به وزن آن صدقه داد و سپس سر نوزاد را با حلوق [۱] خوشبو نمود، آنگاه به اسماء فرمود: مالیدن خون از کارهای مردمان جاهلیت است. (در جاهلیت بر سر نوزاد اندکی خون می‌مالیدند). [۲] زندان و بهشت ◾️🔸 روزی حسن مجتبی علیه السلام پس از شستشو، لباس‌های نو و پاکیزه ای پوشید و عطر زد. در کمال عظمت و وقار از منزل خارج شد. به طوری که سیمای جذابش هر بیننده را به خود متوجه می‌ساخت، در حالی که گروهی از یاران و غلامان آن حضرت در اطرافش بودند. از کوچه‌های مدینه می‌گذشت، ناگاه با پیرمرد یهودی که فقر او را از پای در آورده و پوست به استخوانش چسبیده، تابش خورشید چهره اش را سوزانده بود. مشک آبی به دوش داشت و ناتوانی اجازه راه رفتن به او نمی داد، فقر و نیازمندی شربت مرگ را در گامش گوارا نموده بود، حالش هر بیننده را دگرگون می‌ساخت، حضرت را در آن جلال و جمال که دید گفت: خواهش می‌کنم لحظه ای بایست و سخنم را بشنو! امام علیه السلام ایستاد. یهودی: یابن رسول الله! انصاف بده! امام: در چه چیز؟ یهود: جدت رسول خدا می‌فرماید: دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است. [۱] اکنون می‌بینم که دنیا برای شما که در ناز و نعمت به سر می‌بری، بهشت است و برای من که در عذاب و شکنجه زندگی می‌کنم، جهنم است. و حال آن که تو مؤمن و من کافر هستم. امام فرمود: ای پیرمرد! اگر پرده از مقابل چشمانت برداشته شود و ببینی خداوند در بهشت چه نعمت‌هایی برای من و برای همه مؤمنان آفریده، می‌فهمی که دنیا با این همه خوشی و آسایش برای من زندان است، و نیز اگر ببینی خداوند چه عذاب و شکنجه‌هایی برای تو و برای تمام کافران مهیّا کرده، تصدیق می‌کنی که دنیا با این همه فقر و پریشانی برایت بهشت وسیع است. [۲] پس این است معنای سخن پیامبر صلی الله علیه و آله که فرمود: دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است. امام علیه السلام در هنگام ◾️🔹 هنگامی که وفات امام حسن علیه السلام فرا رسید، دیدند گریه می‌کند. گفتند: یابن رسول الله! گریه می‌کنی؟ با اینکه فرزند پیامبر خدا هستی و آن حضرت در شأن مقام تو سخن بسیار فرموده است، و بیست و پنج بار پیاده از مدینه تا مکه به زیارت خانه خدا رفته ای و سه مرتبه مال خود را در راه خدا بین فقرا تقسیم نموده ای، حتی کفش‌های خود را به مستمندان داده ای در عین حال گریه می‌کنی. (تو باید خوشحال باشی که با آن همه مقام از دنیا می‌روی. ) فرمود: (انما ابکی لخصلتین: لهول المطلع و فراق الاحبه) من برای دو موضوع؛ از ترس مطلع و جدایی از دوستان، گریه می‌کنم. علامه مجلسی (رحمة الله علیه) می‌فرماید: منظور حضرت از هول مطلع، گرفتاری‌های گوناگون پس از مرگ و ایستادن انسان، روز قیامت، در پیشگاه عدل الهی است. [۱] آری سزاوار است ما نیز چنین باشیم. ---------- 📚منابع: [۱]: ۳۸. بوی خوش قرمز یا زرد رنگ که از زعفران و غیره می‌گیرند. [۲]: ۳۹. ب: ج ۴۳، ص ۲۳۸. [۱]: ۴۰. الدنیا سجن المؤمن و جنة الکافر. [۲]: ۴۱. ب: ج ۴۳، ص ۳۴۶. [۱]: ۴۲. ب: ج ۴۴، ص ۱۶۰.   💫 @ya_amiralmomenin110 💫