eitaa logo
یادِ شهدا
1هزار دنبال‌کننده
5.6هزار عکس
1.8هزار ویدیو
2 فایل
مقام معظم رهبری: گاهی رنج و زحمتِ زنده نگهداشتن خون شهید، از خود شهادت کمتر نیست.‌ 💌این دعوتی از طرف شهداست؛ شهدا تو رفاقت سنگ تموم می‌ذارن و مدیون هیچکس نمی‌مونن! کپی با ذکر صلوات برای سلامتی و فرج امام زمان✅ ادمین کانال @yade_shoohada
مشاهده در ایتا
دانلود
آنها پیش از آنکه شهید شوند، شهید بودند؛ ♦️صبح روز عید مبعث بود. رفتارهای محمدمهدی نظرم رو به جلب کرد. اون روز حال و هوای عجیبی داشت. رفت یه گوشه و نماز صبح رو با یه معنویت خاصی خواند. وقتی هم سفره انداختیم تا صبحونه بخوریم، ایشون نیومد و گفت: میخوام صبحونه رو از دست پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از تو بهشت بگیرم. یک سیب بهش تعارف کردند، که اونم نخورد و گفت: دلم میوه‌ی بهشتی می‌خواد... محمدمهدی همان روز به شهادت رسید... 📚 "کتاب هلال ناتمام"، صفحه ۵۱. خاطره ای از زندگی سردار شهید محمد مهدی خادم الشریعه 🥀 @yaade_shohadaa
آنها پیش از آنکه شهید شوند، شهید بودند؛ ♦️توی شرایط حساس، یه شب نگهبان‌ها پستشون رو بدون اجازه ترک کردند. محمود دستور داد وسط محوطه سینه خیز بروند و غَلت بزنند تا تنبیه بشن و حساب کار دستشون بیاد. تنبیهِ نگهبان‌ها که شروع شد، یه مرتبه دیدم محمود هم لباسش رو درآورد و همراه اونا شروع کرد به سینه خیز رفتن، وقتی هم نگاه متعجب ما رو دید، گفت: یک لحظه فکر کردم از روی هوای نفس میخوام اینا رو تنبیه کنم؛ به همین خاطر کاری کردم که غرور بر من پیروز نشه... 📚 "مجموعه رسم خوبان، کتاب مقصود تویی"، صفحه ۴۵. خاطره ای از زندگی سردار شهید محمود دولتی مقدم 🥀 @yaade_shohadaa
آنها پیش از آنکه شهید شوند، شهید بودند؛ ♦️بهش گفتم: پسرم! حالا می‌موندی، بعد از تمام شدن دانشگاه می‌رفتی. محمدرضا گفت: مادر! صدای هل من ناصر ینصرنی امام حسین علیه السلام رو الان دارم می‌شنوم، بعد شما میگی دو سال دیگه برم؟ شاید اون موقع دیگه محمدرضای الان نبودم... آخرین باری که تماس گرفت، گفت: مادر! دعا کن شهید بشم. مادر جواب داد: برای شهید شدن باید اخلاص داشته باشی. محمدرضا گفت: این دفعه واقعا دلم رو خالص کردم و هیچ دلبستگی ندارم... 📚 "مجموعه خاطرات مدافعان حرم ۱"، به نقل از مادر شهید. خاطره ای از زندگی سردار شهید محمدرضا دهقانی امیری 🥀 @yaade_shohadaa
آنها پیش از آنکه شهید شوند، شهید بودند؛ ♦️توی شرایط حساس، یه شب نگهبان‌ها پستشون رو بدون اجازه ترک کردند. محمود دستور داد وسط محوطه سینه خیز بروند و غَلت بزنند تا تنبیه بشن و حساب کار دستشون بیاد. تنبیهِ نگهبان‌ها که شروع شد، یه مرتبه دیدم محمود هم لباسش رو درآورد و همراه اونا شروع کرد به سینه خیز رفتن، وقتی هم نگاه متعجب ما رو دید، گفت: یک لحظه فکر کردم از روی هوای نفس میخوام اینا رو تنبیه کنم؛ به همین خاطر کاری کردم که غرور بر من پیروز نشه... 📚 "مجموعه رسم خوبان، کتاب مقصود تویی"، صفحه ۴۵. خاطره ای از زندگی سردار شهید محمود دولتی مقدم 🥀 @yaade_shohadaa
آنها پیش از آنکه شهید شوند، شهید بودند؛ ♦️بهش گفتم: پسرم! حالا می‌موندی، بعد از تمام شدن دانشگاه می‌رفتی. محمدرضا گفت: مادر! صدای هل من ناصر ینصرنی امام حسین علیه السلام رو الان دارم می‌شنوم، بعد شما میگی دو سال دیگه برم؟ شاید اون موقع دیگه محمدرضای الان نبودم... آخرین باری که تماس گرفت، گفت: مادر! دعا کن شهید بشم. مادر جواب داد: برای شهید شدن باید اخلاص داشته باشی. محمدرضا گفت: این دفعه واقعا دلم رو خالص کردم و هیچ دلبستگی ندارم... 📚 "مجموعه خاطرات مدافعان حرم ۱"، به نقل از مادر شهید. خاطره ای از زندگی سردار شهید محمدرضا دهقانی امیری 🥀 @yaade_shohadaa
آنها پیش از آنکه شهید شوند، شهید بودند؛ ♦️بهش گفتم: پسرم! حالا می‌موندی، بعد از تمام شدن دانشگاه می‌رفتی. محمدرضا گفت: مادر! صدای هل من ناصر ینصرنی امام حسین علیه السلام رو الان دارم می‌شنوم، بعد شما میگی دو سال دیگه برم؟ شاید اون موقع دیگه محمدرضای الان نبودم... آخرین باری که تماس گرفت، گفت: مادر! دعا کن شهید بشم. مادر جواب داد: برای شهید شدن باید اخلاص داشته باشی. محمدرضا گفت: این دفعه واقعا دلم رو خالص کردم و هیچ دلبستگی ندارم... 📚 "مجموعه خاطرات مدافعان حرم ۱"، به نقل از مادر شهید. خاطره ای از زندگی سردار شهید محمدرضا دهقانی امیری 🥀 @yaade_shohadaa
آنها پیش از آنکه شهید شوند، شهید بودند؛ ♦️هر کاری بهش می‌گفتند انجام می‌داد و گلایه نمی‌کرد. به من هم می‌گفت: اگه یه روز بهت گفتن فلان جا رو جارو کن، باید خوشحال باشی که لیاقت نصیبت شده تا برای نیروهای امام حسین علیه السلام و بسیجی‌ها کار کنی... توی وسایل جدا یه سری قبض آب و برق که متعلق به خونه‌های خرمشهر و آبادان بود، دیدم. بعدها فهمیدم اون قبض‌ها مربوط به خونه‌ی خانواده‌های محروم که جواد پرداخت می‌کرده. 📚 "کتاب معرکه‌ی شیدایی"، صفحه ۹۴. خاطره ای از زندگی سردار شهید جواد عنایتی بیدگُلی 🥀 @yaade_shohadaa
آنها پیش از آنکه شهید شوند، شهید بودند؛ ♦️علیرضا صبح‌ها قبل از آنکه برود سرکار، قرآن می‌خواند. ‌یک روز قرآنش را خواند و لباس‌هایش را پوشید تا به محل کارش برود. گفتم:«نمی‌خواهید صبحانه بخورید؟» جواب داد:«وقت ندارم، دیر شده.» گفتم:«خب! شما می‌توانید قرآن‌تان را در محل کارتان بخوانید و آن وقتی که برای خواندن قرآن می‌گذارید، صبحانه بخورید.» ایشان در جواب حرفم گفتند:«صبحانه غذای جسم است، ولی قرآن غذای روح است...» و بعد به محل کارشان رفتند. 📚خاطره ای از زندگی سردار شهید علیرضا عاصمی به نقل از همسر شهید 🥀 @yaade_shohadaa
آنها پیش از آنکه شهید شوند، شهید بودند؛ ♦️همسایمون داشت خونه می‌ساخت. گل محمد اون موقع ده الی دوازده ساله بود. یک روز دیدم چوب های سنگین رو روی دوشش گذاشته و برای بنایی می‌بره خونه همسایه. بهش گفتم:«محمدجان! اونا دارن خونه می‌سازن، تو چرا خودت رو خسته می‌کنی؟» جواب داد:«مادرجان! اینها تو خونشون مرد ندارن، وظیفه منه که بهشون کمک کنم...» 📚 کتاب کاش با او بودم، صفحه ۶۸ ، خاطره‌‌ای از زندگی سردار شهید گلمحمد غزنوی 🥀 @yaade_shohadaa
آنها پیش از آنکه شهید شوند، شهید بودند؛ ♦️با آقا مهدی باکری، سوار بر تویوتا داشتیم می‌رفتیم جایی؛ هوا به شدت گرم بود. اما جرأت نمی‌کردم کولر رو روشن کنم! بالاخره به خاطر گرما طاقتم تموم شد. دل رو به دریا زدم و کولر ماشین رو روشن کردم. هوای سرد و لطیف با فشار وارد ماشین شد. آقا مهدی انگشتش رو لای صفحه قرآنش گذاشت و بهم گفت:«الله بنده‌ سی! می‌دانی کولر که روشن می‌کنی، مصرف بنزین بیت المال بالا میره؟ خاموش کن! مگه رزمنده ها تو سنگر زیر کولر نشستند، که تو کولر روشن می‌کنی؟» . 📚 کتاب لاله‌های بی نشان، خاطره‌ ای از زندگی سردار شهید مهدی باکری 🥀 @yaade_shohadaa
آنها پیش از آنکه شهید شوند، شهید بودند؛ ♦️شب عید نوروز بود و هنوز کلی کار در خانه مانده بود. عصر بود که پویا از خانه بیرون رفت. همسرش نمی‌دانست کجا می‌رود، اما خواست زود برگردد. ساعت ۱۲ شب به خانه برگشت. بعد از شهادتش بود که فهمید آن شب بسته ها و اقلامی دوست بر در خانه مستمندان و فقرا شهر برده، تا آنان هم با دلی شاد سال جدید را آغاز کنند. 📚 خاطره‌ ای از زندگی شهید مدافع حرم پویا ایزدی به نقل از همسر شهید 🥀 @yaade_shohadaa
✍🏻رفقا سلام؛ به کانال «یادِ شهدا» خوش آمدید☺️ برای استفاده‌ی بهتر و آسانتر از محتوای کانال میتونید از لینکها و هشتگ های زیر استفاده کنید: شروع رمان دمشق شهر عشق شروع رمان تنها میان داعش شروع رمان من میترا نیستم شروع رمان نامزد شهادت شروع رمان بی تو هرگز شروع رمان من یک مسلمانم شروع رمان صوتی خار رو میخک شروع رمان سپر سرخ شروع رمان گلچین شروع رمان از روزی که رفتی شروع رمان مقتدا شروع رمان چایت را من شیرین می‌کنم (شهیدِ روز) ♥️ 🥀 😍 ♥️ 💌 ♥️ ♥️ ♥️ آغاز اولین چله؛ چله ی شهدای اغتشاشات کلیپ اختتامیه شهدای اغتشاشات آغاز دومین چله، چله ی شهدای مدافع حرم کلیپ اختتامیه ی شهدای مدافع حرم آغاز سومین چله، چله‌ی شهدای غواص کلیپ اختتامیه ی شهدای غواص آغاز چله‌ی چهارم، چله ی شهدای ترور کلیپ اختتامیه ی شهدای ترور آغاز چله‌ی پنجم، چله ی شهدای آتش نشان کلیپ اختتامیه شهدای آتش نشان آغاز چله‌ی ششم، چله ی شهدای مرزبان کلیپ اختتامیه ی شهدای مرزبانی آغاز چله‌ی هفتم، چله‌ی شهدای جاویدالاثر کلیپ اختتامیه‌ی شهدای جاویدالاثر آغاز چله‌ی هشتم، چله‌ی شهدای گمنام کلیپ اختتامیه‌ی شهدای گمنام آغاز چله‌ی نهم، چله‌ی شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران کلیپ اختتامیه‌ی شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران آغاز چله‌ی دهم، چله‌ی شهدای کودک کلیپ اختتامیه‌ی شهدای کودک آغاز چله‌ی یازدهم، چله‌ی شهدای مکتب حاج قاسم کلیپ اختتامیه‌ی شهدای مکتب حاج قاسم آغاز چله‌ی دوازدهم، چله‌ی شهدای نیروی انتظامی(ناجا) (ناجا) کلیپ اختتامیه‌ی شهدای نیروی انتظامی(ناجا) آغاز چله‌ی سیزدهم، چله‌ی جانبازان شهید کلیپ اختتامیه‌ی شهدای جانبازان شهید آغاز چله‌ی چهاردهم، چله‌ی شهدای آزادسازی خرمشهر کلیپ اختتامیه‌ی شهدای آزادسازی خرمشهر آغاز چله‌ی پانزدهم، چله‌ی شهدای بی‌سر کلیپ اختتامیه‌ی شهدای بی‌سر آغاز چله‌ی شانزدهم، چله‌ی شهدای آزاده کلیپ اختتامیه‌ی شهدای آزاده آغاز چله‌ی هفدهم، چله‌ی شهدای قدس کلیپ اختتامیه‌ی شهدای قدس آغاز چله‌ی هجدهم، شهدای ام‌البنینی (خانوادگی) (خانوادگی) کلیپ اختتامیه‌ی شهدای ام‌البنینی آغاز چله‌ی نوزدهم، شهدای سادات کلیپ اختتامیه‌ی شهدای سادات آغاز چله‌ی بیستم، شهدای اطلاعات کلیپ اختتامیه‌ی شهدای اطلاعات آغاز چله‌ی بیست‌ویکم، شهدای طلبه کلیپ اختتامیه‌ی شهدای طلبه آغاز چله‌ی بیست‌ودوم، شهدای مدافع حرم عراق کلیپ اختتامیه‌ی شهدای مدافع حرم عراق آغاز چله‌ی بیست‌وسوم، شهدای پدافند کلیپ اختتامیه‌ی شهدای پدافند 🥀 @yaade_shohadaa