•🌸•
#شہـیداززبـانهمـسر
آشنایـے من و #علیرضـا از یکــ مراسـم مذهبـے شروع شد.
سال۱۳۸۵ مراسـمے در بروجـن برگـزار شد و دوسـت ایـشان واسـطۂ آشنایی مـا شدند.
سـال۱۳۸۷ بہ خواسـتگارےام آمدند.
شغـل ایـشان آزاد بود.#آقا_علیرضـا ارادت خـاصے بہ حضـرت زهــرا"سلام اللہ علیہا" داشت.عـاشق حضـرت زهــرا"سلام الله علیـہا" بود.
یکـے از دلایلے کہ مرا براے ازدواج انتخاب کـرد،ایـن بود کہ از سـادات بودم.😊
مادرشان مےگفت، تنہـا ملاک #علیرضـا موقع انتـخاب همـسر این بود کہ همسـر آینده شان از سـادات و ذریۂ حضـرت زهــرا"سلاماللهعلیـہا" باشد،چرا کہ دوسـت داشت دامـاد خانـم حضـرت زهـرا"سلاماللهعلیـہا"باشـد.
بسـیار هم بہ جایـگاه سیـدے من احـترام مےگذاشـت.🙂
ــــــــــــــــــــــــــــــ
#شرطوشروطبراےازدواج
#علیرضـا دو شرط براے من گذاشـت. یکے از شرط هایش این بود کہ هرزمان طبـل جنـگ کوبیده شد،ایـشان راهے میـدان جہـاد شوند.🙃
شـرط دومـش هیئـت بود.
ایـشان هیئتے بہ نام فاطـمیون در بروجن داشت و با من شرط کرد در مـاه محـرم ودهۂ فـاطمیہ وقف ایـن هیئت است و من مانـع کارش نشوم.
براے من شرطش جاے سـوال داشت!
با خودم گفتم حالا کہ جنگے درکـار نیست، این چہ درخواستے بود کہ از من کرد؟😕
بعـدها فہمیدم این شرط #علیرضـا ناشے از علاقہ و ارادتش بہ شھـدا،شھـادت و جھـاد بود کہ سال ها پیش از آشنـایی و ازدواجمان در وجودش متلاطـم شده بود.
این را از فیلم ها و کلیپ هایے کہ از راهـیان نور تہیه کرده بود،متوجہ شدم.
ایشان در یکے از آن کلیپ ها خودش را شہـید زنده معرفـے کرده و از شھـادت مےگوید.
#علیرضـا عاشـق شہادت بود.عمویش هم بہ نام علیـرضا جیلان بروجنے در دفاع مقدس بہ خیـل شہـیدان پیوستہ بود.
بہ هر حال با شرطش موافقت کردم.چون خودم هم با فرهـنگ ایثار و شہـادت آشنـا هستم.
#یادشونباذڪرصلوات
•⭐️•
•| @yaraneakharozamany |•
•🌿•
#شہـیداززبـانهمـسر
از تیـپش خوشم نمےآمـد.😕
دانشـگاه را با خط مقـدم جبہـہ اشتباه گرفـتہ بود.
شلوار شـش جیب پلنـگے گشـاد مےپوشیـد با پیراهـن بلند یقہ گـرد سہ دکمہ و آستین بدون مچ کہ مےانداخت روے شلـوار.🙂
در فصـل سرما با اورکت سپـاهےاش تابلو بود.😌
یک کیف برزنتے کولہ مانند یک ورے مےانداخت روے شانہ اش.
شبیہ موقع اعزام رزمنده ها بہ جنگ.
وقتے راه مےرفت،کفش هایش را روے زمـین مےکشید.😕
ابایـے هم نداشت در دانشگاه سـرش را با چفـیہ ببندد.
از وقتے پایم بہ بسـیج دانشگـاه بازشد،بیـشتر مےدیدمش.
بہ دوستانم مےگفتم:این یـارو انگار با ماشـین زمان رفتہ وسط دهۂ شصـت پیاده شده و همونجـا مونده!
#شہیـدمحمـدحسیـنمحـمدخانے
•🌸•
•| @yaraneakharozamany |•
•🌈•
#شہـیداززبـانهمـسر
منهمیشہمےگویم ازدواجمـان از#دوتـوسل شروعشد.💞
ماجراےاین توسـلکردن براےخودمان هم خیلےجالببود.
#شہـیدنورے همیشہ مےگفت:مـن،شمارا از حضـرتزهـرا"سلاماللہعلیہا"گرفتم.
تعریف مےکرد یکروز کہبہ #مشہـد رفتہ بود،درحـرم امامرضا"علیہالسلام"نذر مےکند۴۰#زیـارتعاشـورا بہ حضرتزهـرا"سلاماللہعلیہـا"هدیہ بدهد تا خـدا یک همـسرخوب نصیبش بکند.ایشان ۴۰شب پشتسرهم این زیارتعاشـورا رامےخواندودقیقا درآخـرین شبـے کہ زیارتعاشورا را مےخواند،فـردایش شوهـرخالہاش مرا بہ ایشان معرفےکرد.
آنزمان خودم درکنگـرۂشہـدا کارمےکردم و یکهفتہاے مےشدکہ بہ#شہـدا متوسل شدهبودم و مےخواستم #یکےمثلخودشان نصیبم کنند.
نتیجۂتوسلهایـمان این شد کہدر اسفندسال۱۳۸۸،#شہـیدنورے بہ خواستگارے من آمدوباهم آشنا شدیم وبعداز آشنایـےهاے اولیہ،کامـلا سنتے مراسم خواستگارے برگزارشد.
ازهمانروزےکہ بہ خواستگارےام آمد،مطمئـن بودم #علیـرضا با #شہـادت از پیش من مےرود.🙂
ازقبل ازاینکہ بخواهـد بحث #سـوریہ را پیشمن مطرح کند،وقتےکہ هشتماهہ باردار بودم یکشب "خواب دیدم همسـرم براے ماموریت بہ #عراق رفتہ و شـشماه مےشود کہ خبرے از ایشـان نیست.تااینکہ بعداز شـشماه،یکےازدایـےهایم خبرآورد کہ #علـیرضا مجروح شده وبہ حـرم امامحسیـن"علیہالسلام" پناه برده وآنجا پیدایـش کردهاند."
دقیقا همینخواب بہنوعے برایم تعبیـرشد.
چون هنگـامشہـادت،من شـش روزاز ایشان خبـرنداشتم دایـےهایم بہ من خبردادند کہ #شہـیدشدهاست.
مندرهرگزینہاے کہ نگاه مےکنم،ایشان در همۂمـوارد نسبت بہ بقیہ بہترین بود.ازلحـاظ خوشرو و خوشاخلاقبودن نمـونہبود.وهمیشہ خنده برلب داشت.وبعداز شہـادت کسانےکہ مےخواستند ازشہـیدیاد کنند،از #خندهرو بودنش مےگفتند.☺️
خیلےازغیبت و دروغ بیزار بود.اگرگاهے پشت تلفن حرفے پیش مےآمد،مےگفت من راضےنیستم ازاین تلفن و دراینخانہ بخواهےغیبت کنے.
نہخودش غیبت مےشنید و نہ مےگذاشت کسے جلویش غیبت کند.
۲۰روز سوریہبود و ۲۹اسفند۹۳،ساعت۸:۴۵ #صبحجمعہ شہـیدشد.🥀
زمان دقیقش را هم بہ خاطـراین مےدانم کہ لحظۂشہـادت ساعتش روے مچدستش بوده و موج انفجـار باعث مےشود باترےساعت بخوابد.
حلقۂازدواج وساعتش را بعدازشـشماه در#روزتولدم برایم آوردند.
یکبارسـرمزارخواستم هدیۂتولد برایم بفرستد،کہ روز تولدم یکےازهمرزمانـش این وسایل را برایـمآورد.کتابارتباطباخـدا بادفترچہاے کہ عربـے جملاتے رویش نوشتہ بودوعکس منداخلش بود هم جـزءوسایل بود.
اما شہادتشان اینگونہبود:
نمازصبح را کہ مےخوانند،درحالت خوابوبیدار داعـش غافلگیـرانہ بہ پایگاهشان حملہ مےکندو دورتادور را محاصـره مےکند.
سربازان سورےهم درپایگاه ودرخـوابعمیقے بودند و تاآمدند بہ خودشان بجنبند،شہـیدشدهبودند.
دراتاقشان،آرپۍجۍ پرتاب مےکنند وراکتش بہ سـر#علیـرضا برخورد مےکند و باعث #شہـادتش مےشود.😔
"یادشونباذڪر#صلوات"
•☘•
•| @yaraneakharozamany |•
•🌈•
#شہـیداززبـانهمـسر
اولیندیدارما درکتابخـانۂدانشکدۂ روانشناسےبود.
#رضـا آمدهبود کتابـےرا بہ امانت بگیرد و منرامےبیند.مندانشـجوروانشناسے بودم و #رضـا دانشجوسالدوم رشتۂالکـترونیک بود.
مدتے بعد وےخانوادهٔخود را بہ دانشگاه آورد و پس ازگفتوگویـےکوتاه با خواهرشہـید دردانشگاه،براے #خواستگـارے بہ منزلمان آمدند و سـرانجام زندگےما با یک ازدواج دانشجویـےساده آغازشد.💞
زمانےکہ ما ازدواج کردیم،#رضـا تامدتها دانشجوبود.اعتقادات همسرم وبہخصوص پاےبندے وے براےخواندن #نمازاولوقت مہـمترین معیارمن براےازدواجبود.
ایمـان#رضـا باعثشد تابااطـمینان وےرا انتخابکنم.
سال۱۳۸۰بودکہازدواجکردیم.
#رضـا تااسفندسال۱۳۸۲ کہپاسدارشود،بیکاربود.
#آقـارضـا بسیارراستگوودرستکاربود.
بہنحوےکہ طے۱۲سال زندگےمشترک هیچگاه از وے #دروغ نشنیدم.
احترام ویژهاے براے#پدرومادر قائـل بود و همیشہ بہمن و بچہها احترام بہ والدین را تاکیدمےکرد.
#رضـا علاقۂبسیارےبہ#حضرتآقا داشت.💚
هرکجا کہ مےرفت،هدیہ براےمن تصویرے از حضرتآقامےآورد.آخرین مرتبہ گفت:
«اینباربہـترین هدیہرابرایت آوردم».
کہچہـارتصویرسہبعدےازحضرتآقابود.
تمامتلاشخودرا مےکردم کہ هیچگاه مانع #رضـا نباشم.
#سوریہ تنہـا یکےازاین موارداست.ما درتمامسفرها،حتےبراے#مـاهعسل پدرومادر #رضـا را باخود میبردیم.سہسال درکنارآنہـا زندگےکردیم.
#آقـارضـا حتےبراےخریدهاےکوچک خودرا ملزم مےکردکہ پدرومادرش رابیاورد؛ومن هیچگاه کوچکترین ناراحتےرا بروزندادم.چراکہ نمےخواستم مانعخیرباشم و #رضـا درپیشگاهخدا پاسخگوباشد.
خوشـحالهستم کہخداچنین صبرےرا بہ من هدیہنمودهاست.
مطمئناً #شہـادتآرزوےرضـابود.
آخرین نیمۂشعبانےکہ کنارهمبودیم،بچہهارا صداکردم کہ بیایند دعـاکنیم.
امشب،هرکس هرجایـےدعاکند،برآورده مےشود.
بچہهادعا کردند کہ ماشینکنترلےبزرگے داشتہباشند.وقتےاز #رضـا پرسیدم"شما چہدعایـےکردید؟"،خندید و چیزےنگفت.
مےدانست اگـرازآرزوےخود بگوید،ما آرزوهاےخودرا ازدست مےدهیم.
#وجـودهمۂمابستہبہوجودرضـابود.💔
"یادشونباذڪر#صلوات"
•☘•
•| @yaraneakharozamany |•
•🌈•
#شہـیداززبـانهمـسر
نسبتفامیلےباهمداشتیم.پسرعموےبندهبود.کہ در۲۹دےماهسال۹۴پیشنہاد ازدواج داد و ماهم روےپیشنہادش فکرکردیم.🙂
اصلاانتظارنداشتم دراینسن ازدواج کنم ولےوقتے بہ خواستگارےام آمد،متعجبشدم اما خصوصیاتےکہ در ذهنمن بود، #عبـاس همۂآنرا داشت.😌
ومہمترینشرطم این بود کہ همسـر آیندهام درتہـران باشد کہ وے درآنجا بود.😊
درروز #خواستگارے من تازه امتحاناتم تمامشدهبود و دراین وادےنبودم.ولے #عـباس دوبرگہ بہهمراه خود آوردهبود ودربارۂخصوصیات وزندگےآیندهاش بہ صورت تیترنوشتہبود.
#عـباس بہ زندگےساده و#ڪالاےایرانے تاکیدبسیارےداشت.🇮🇷
بسیارمہـربان،خندهرو و شوخطبع بود و وقتےدرجمعے حضورپیدامےکرد،همہرا بہ خنده مےانداخت.
#عـباس در۲۹دےماه بہ خواستگارےام آمد وما در۲۸بہـمنماه سال۹۴ صیغۂمحرمیت را خواندیـم و قراربود تابستان عقـدکنیم.💞
آنروزکہمےخواست برود سوریہ،من مدرسہبودم و ازروزهاے قبل هم امتحان داشتم،نتوانستیم زیاد باهم صحبت کنیم و فقط برایم یک #نامہ نوشتہبود.
وقتےازسوریہ زنگ مےزد،دربارۂ اوضاع آنجا زیاد حرفےنمےزد و بیشتر من دربارهٔ اتفاقاتے کہ افتادهبود،برایش تعریف مےکردم.😊
درتلگـرامهم باهم درارتباط بودیم و وقتے یکهفتہ گذشتہبود،توتلگرام بہـم گفت:"یکهفتہ بہاندازۂیکماهبرایمگذشت"
آنروزےکہاعزامشد،من مدرسہ بودم.وقتےبرگشتم،دیدم نامہاے روےمیزم است.وقتے آنرا خواندم خیلے مضطربشدم.چون نوشتہهایش طورےبود کہمشخص مےشد #آخرین نوشتہهایش است.🌱
خیلےعارفانہ نوشتہبود.
همیشہآرزوےشہادت داشت و دردعاهایش مےگفت"اللہمالرزقنا توفیقالشہادت"❤️
اولینبار براےصحبتکردن زمانِخواستگارے و آخرینبار هم براےصحبت کردنِقبل ازاعزامبہ سوریہ بہ گلزارشہـداےگمنامقصـرفیروزه تہـران مےرفتیم.😍
قراربود وقتے ازسوریہ مےآیدباهم بہ سمنان بیاییم و همۂاقوام براےاستقبال بہ امامزادهاشرف بیایند،کہ این امر با #شہادتش یکے شد و همانطور کہ گفتہبودیم،پیشرفت.🌹
وقتےپیکرشرابہ تہـران آوردند،من فقط همین جملہرا گفتمکہ:
«یادتہکہ مےخواستیم براےبعداز سوریہ بیاییم امامزاده و خوشبگذرونیم»!!!!💔
✨یادشونباذڪر#صلوات🌿
•🌼•
•| @yaraneakharozamany |•
•🌈•
#شہـیداززبـانهمـسر
عموے#آقامحـمود همسایۂمابودندواز اینطریقبہیکدیگـرمعرفیشدیم.کہ منجربہ ازدواجشد وهیچشناختقبلے از #شہیدنریمانی نداشتم.
جلسۂخواستگارےماحقیقتاً۱۵دقیقہبووهیچبحث مفصلیانجام نگرفت و دراین دونوبت،متوجہ ایمان،معرفت و حیـاایشان شدم وازظاهـرمہربان #آقامحمود دریافتم کہفردے معتقداست.
ایشان اعتقادعجیبیبہ #ولایتفقیہ داشت ودراین موردنیزاز لحاظفکرے بسیار نزدیکهستیم وازلحاظاخلاقی درایشان هیچموردمنفیندیدم.💚
باتوکل بہ ائمہ،#شہیدنریمانی راانتخاب کردم ودرطولدوران زندگے،بہاین انتخاب مطمئنتر شدم.🙂
وخـداراشکـرمےکنم کہزندگی مرا بااین مـردبزرگ قرارداد.
#آقامحـمود درجلسۂخواستگارے دربارهٔکارخود صحبتکردند کہتعدادو مدتزمان ماموریتهاےایشان زیاداستو خارجکشورباید بروند و درادامہگفتندکہ خیلی مسافرت میروم و ممکن است روزےهم برنگردم.
کہایشان منظورشان #شہادت بود.
ولیکلمۂشہادترا بہ زبان نیاوردند ودرمورد کارهاےخود صحبتکردندو اینکہ ممکناست اینمسیر بہشہادت ختمشود؛
کہدرجواب ایشان گفتم:آسمانیشدن ویژۂ آقایان نیست و خانمهانیز میتوانند آسمانے شوند.😌
و#شہیدنریمانی سکوتکرد.
زمانهاییکہازخارجکشور تماس میگرفتند،متوجہ تاخیرصدا میشدمو شک میکردم.
اماروزے زماناذانمغرب تماسگرفتند و همیشہ #شہیدمحـمودنریمانی مقیدبہ نمازاولوقت بود ودراین موقع تمامکارهاےخودرا تعطیل میکردندوبہهمین دلیل از#آقامحمود سوالکردم کہموقع نماز تماس گرفتید؟!
ایشان هلشد و گفتنمازم روخواندم وبحثرا عوضکردند واینموقع بود کہ اطمینانیافتم ایشان خارجازکشورهستند.
بعداز دوماهایشان برگشت،بازهیچسوالی نکردم.وزمانیکہچمدانخودشان راباز کردند،بہایشان گفتم:بوےحرمحضرتزینب"سلاماللہعلیہا"بہمشامم مےرسد.
لحظہاےسکوت کردوگفت:چـطور؟!
بہایشان گفتم:منبراےزیارت بہسوریہ رفتہام،دقیقاچنینبوییرامیدهد.😌
#آقامحـمود گفت:بلہ,من سوریہ بودهام ولیبہ کسی مطلبیرابیاننکن.
ماهرمضانسال۹۵آخرینبار بہسمتحرم حضرتزینب"سلاماللہعلیہا"رفتند.
قبلازاعزام،منتظرتماس براے رفتن بہ سوریہ بودند،کہ بعدازنمازصبح تماسیازمحلکارشان انجام نشد،دوباره خوابیدند.ایناعزام آخر،یکماه عقب افتادو #شہید بسیار کلافہبود.
یکروزبہمن گفتند:کہمنیک چیزےرا فہمیدهام واینکہشما ومادرم بہمن دلبستہاید.بہهمیندلیل است کہقسمت بہرفتننمیشود.
درپاسخبہ #آقامحـمود گفتم:اصلا اینطورےنیست وتورا براےخودم نگہنمی،دارم وبہ بیبیحضرتزینب"سلاماللہعلیہا"میسپارم.💔
۱۰صبحبود.برادرم بامن تماسگرفت کہمیخواهم براےخودم و#محمدهادے لباسنظامیبگیرم.
درراهکہمیرفتیم،سوالاتی میپرسید.
لباسراکہبراے #محمدهادے اندازه مےگرفت،یاد تشییعجنازۂشہداافتادم کہ فرزندانآنہا لباسنظامیبرتنمےکنند.
بہبرادرمگفتماتفاقیافتادهاست؟!
ومتوجہشدم #محمود شہیدشدهاست.😔
#پیکرشہید دویاسہساعت بعدازشہادت بازگشت.کہهمان۱۰مرداد،ساعت۲۴درمعراجشہدابود.ومن۱۰صبحفردا متوجہشدم.
وپیکرایشان حتیقبلازفہمیدنمن درتہـرانبود.
"یادشونباذڪر#صلوات"
•| @yaraneakharozamany |•
•🌈•
#شہـیداززبـانهمـسر
مےخواستمگواهینامۂرانندگےبگیرم.
بہهمیندلیل دریکآموزشگاه ثبتنام کردم،پس ازمدتۍمربۍام گفت:راستۍ یکآقایۍ همفامیلۍشما اینجا هنرجواست.
پرسید:باهمفامیلهستین؟!
چون#آقامہـدے را ندیدهبودم،گفتم:والا خبرندارم.
بعدازمدتےهمدیگررا اتفاقےدیدیم وشناختیم.فکرمےکنم یکهفتہ بعداز اولین دیدارما بود کہ باخانوادهاش صحبتکردبیایند #خواستگارے.
آنموقع تازه ازسربازےبرگشتہبود وحدود ۲۰سالشبود.
هنوزکارےهم پیدانکردهبود،اما اصرارداشت ازدواجکند.
یادمہدرجلسۂخواستگارے پدرم ازاو پرسید؛درآمدتانازکجاست؟!
ایندرحالےبود کہ پدرش هم بہاوگفتہبود:من نمےتوانم کمکۍ در مخارجزندگے بہتبکنم.اما #آقامہـدے ایستادوگفت:من روےپاےخودم هستم وازهرکجا کہباشد نانم رادرخواهمآورد.
سال۸۵کہ رفتیم عقدکنیم،یک دستخطۍ نوشت وخواستآنرا امضاکنم.
داخلکاغذ نوشتہبود دلمنمےخواهد یک تارموےشما را نامحرمےببیند.من هم امضاکردم.
یکسالکہ اززندگیمانگذشت #محمـدمتین بہ دنیا آمد.نامش رابا #آقامہـدے باهمانتخاب کردیم.دوستداشتم وقتے بزرگ مےشود مانندنامش متین وباوقار باشد.😌
بعدازاو #نہـال دخترم بہدنیا آمد.
وقتےفہمیدیم فرزنددوممان دختراست، خیلےخوشحال شدیم.چون پسرکہ داشتیم وهردو دختر دلمان مےخواست.
نام #نہـال پیشنہادمن بود.اما #آقامہـدے مخالفت کرد و مےگفت باید نام مذهبـےبرایش انتخابکنیم. اما من این اسم را دوستداشتم بہخاطر ظرافتے کہ درایننام حس مےکردم.🌱
بعداز نہـال زمانےکہ #محمدیاسین فرزند سوممان متولد شد،خیلےها بہ #آقامہـدے خوردهمےگرفتند کہچرا اینقدر بچہ مےآورید؟!
اوهم مےگفت:چون سلامت روحوجسم داریم.هرکسےخودش مےداند چندفرزند براےزندگےاش لازم است.
پرچمحرمحضرتعباس"علیہالسلام"را آوردند هیئت.آنرا امانت گرفت وبرد چندتا ازروستاهاےهمـدان تا مردم آنجا هم تبرکےدست بزنند و حاجتبگیرند.
مےگفت بگذار آنہاهم خوشحال شوند.
واقعا عاشق#مہـدے بودم وعاشقانہ دوستش دارم.براےاثبات همین عشقم همین بس کہ با علاقہ ووابستگے بہ اواجازه دادم برود ورفت.💔
شبهازودتربچہهارا مےخواباندم و دوتایـے بیداربودیم و میوهمےخوردیم وباهم صحبت مےکردیم و بعد یہو وسط حرفش مےگفت:خانم!اگر شہـیدشدم بہمن افتخار کن.
مےگفتم:وا بہچے افتخارکنم؟!بہاینکہ شوهرندارم؟!
مےگفت:نہ بہاین افتخارکن کہمن همہرا دوستدارم وبہخاطر همۂمردم مےروم.اگر نروم دشمن داخلخاکما مےآید.
گاهےبراےعزادارے مےرفت #بیترهبرے غذاے نذرےاشرا مےآوردخانہ مےگفت اینرا یکدفعہنخورید.بگذار هروقت غذا درستکردے توےهرغذا یکقاشق بریز براےتبرک.
براےاینکہ بتواند داخلحسینیہشود ازصبح مےرفت.مےگفتم:خستہنمےشےاین همہساعت؟!
مےگفت:نہ.
هروقت کہسخنرانےآقا پخشمےشد مےزد توے سینہاش مےگفت:آقا,پیشمرگ شما شوم.💚
واقعاصادقانہ مےگفت.کہبہآرزویش همرسید.
بینسہفرزندمان بیشتربادخترمان رابطہاش نزدیکبود.
#نہـال مےگفت:بابارفتہ ڪربلا اما راهش را گم کرده ومیاد.😔
روزتشییعوخاکسپارے هنوزدر شک بودم.موقعے کہ پیکرش را داخلقبرگذاشتند،حلقہام را انداختم داخلقبر واینکار را براےدلخودم کردم کہ مثلا یادم یادشباشہ مراشفاعتکنہ.
درپایان اینگفتگو بایدبگویم واقعا عزیزتر از همسروفرزند،کسےنیست.🌱
"یادشونباذڪر#صلوات"
•🌸•
•| @yaraneakharozamany |•
•🌈•
#شہـیداززبـانهمـسر
همسرمپسرعمۂمنبود وازکودکےیکدیگر را مےشناختیم؛اما بہدلیل فضاواعتقادات مذهبـےفامیل،تداخلمحرم ونامحرم درآن وجودنداشت وهمین سببمےشدکہما دردوران کودکےنیز بایکدیگر همبازے نشویم.😊🍃
وقتےبزرگترشدیم،آبانماهسال۹۱عقد کردیمو یک سالپسازآننیز همزمان با #عیدغدیرخم عروسےبرگزارشد.🎉
روزهایـےازهفتہرا درباشگاه نزدپدرم بہ ورزش کاراتہمےپرداخت،وےهمچنین مربـے حلقہهاےصالحین بود وهرهفتہ درپایگاهشہداےصادقیہ جلسہداشت.
همسرم علاوه برانجام وظایف وشرکت در رزمایشها ومأموریتهاےکارے،در هیئت خیمةالعبـاس نیزفعالیتداشت و پنجشنبہُهرهفتہ درآن حضورداشت.ضمن اینکہ جلساتے بہصورت متفرقہ درهیئت برگزارمےشد.اما درمجموع فکرنمےکردیم عمرزندگےما تاایناندازه کوتاهباشد.🌷
همسرمهمیشہنمازاولوقت ونمازشبمےخواند،ازغیبتبیزاربود،اینکہ ميگویند کسےپاےخودرا مقابلپدرومادرش دراز نمےکند،درمورد همسرم صدقمےکرد.😌
دانشجوےنمرهالف دانشگاهبود،شکم،چشم وزبان را همیشہ وبہ ویژه درمہمانےها حفظمےکرد وبہ من بسیاراحترام مےکرد ومحبتداشت.💗
خواندن #دعاےعہد کارهمیشگے اوبود، هرروزصبح پیشازرفتن بہ محلکار قرآن تلاوت مےکرد وهمیشہتا ساعتےپس ازپایانساعتکار،درمحل کارش مےماند تا حقوقے کہ دریافتمےکند،حلالباشد.🙂🌿
بسیاردستگیرفقرابود وهمیشہ بہ فقیرے کہ ابتداےکوچہبود،کمکمےکرد.
درتماممأمورتها قرآنبہ همراهداشت ودد مأموریتسوریہ نیز قرآنرادرون ساکش قراردادم کہاینکار اورا بسیار خوشحالکرد.🙃🌷
درمدتےکہسوریہرفتہبود،چندبار تماس گرفت.آخرین بار بسیارخوشحالبود واز زیارت حرمحضرتزینب"سلاماللہعلیہا" تعریفمےکرد.😌🌱
۱۲ساعتبعدبہشہادت رسید.آنطور کہ همرزمانش تعریفمےکنند،خمپارهاے درنزدیکے همسرم وچہارنفر از همرزمانش برخوردکرده کہ همسر من ازهمہ نزدیکتر بوده وپاےراستش بہشدت مجروحمےشود ، پاےچپ نیز مےشکند وسروصورتش نیز آسیب مےکند وسروصورتش آسیب مےبیند.😔
درلحظاتآخر چندثانیہ دستش را برپیشانے قرارمےدهد و نام امامزمان"عجلاللہتعالےفرجہالشریف" وسیدالشہدا"علیہالسلام" رامےبرد تابہ شہادتمےرسد.🌹
دلممےخواهد آنقدردرراه همسرم وائمۂاطہار "علیہالسلام" پیش بروم کہ همسرم براے #شہادتمن نیز دعاکند ودرجوانےباشہادت بہاوملحق شوم تا زندگےمان را درآندنیا باهم ادامہدهیم.♥️
یادشونباذڪرصلوات🌱
•| @yaraneakharozamany |•
•🌈•
#شہـیداززبـانهمـسر
سومدبیرستانبودموعلاقۂشدیدےبہ شہید سیدمجتبۍعلمدار داشتم.
یکشبخوابایشان رادیدم کہ ازداخل کوچہاے بہسمتمن مےآمد ویکجوانےهمراهشانبود.🙃
شہیدعلمدار بہمن گفت:امامحسین"علیہالسلام"حاجت شمارا دادهاست و اینجوان هفتۂدیگر بہ خواستگارےشما مےآید.نذرتان را اداکنید.🌱
.
فرداشب سیدمجتبۍ بہخوابمادرم آمده وبہ مادرم گفتہبود:جوانے هفتۂدیگر بہ خواستگارے دخترتان مےآید.
مادرمدرخوابگفتہبود نمےشود،من دختربزرگتر دارم پدرشان اجازهنمےدهد.
شہیدعلمدارگفتہبود کہما اینکارهارا آسان مےکنیم.
#خواستگارے درستهفتۂبعدانجامشد.
پدرم بدون هیچتحقیقےرضایتداد ودرنہایت دوروز این وصلتجورشد و بہعقد یکدیگر درآمدیم.💞
همسرمآنزمان درسطلبگےمےخواند و ميگفت من مالےازدنیا ندارم.الان درسمےخوانم و حقوقےندارم و دوستدارم همسرم سادهزیستباشد.
همسرم بہاحترام بہپدرومادر بسیار تاکید مےکرد.
#عبدالمہدے درمدتزندگے براے من مثل استاد اخلاقبود.😌
قبلازشہادتش خوابدیدم رفتم حرمحضرت زینب"سلاماللہعلیہا". تمام عکسشہدا را درحرم چسبانده بودند.
درمیان عکسها تصویر #عبدالمہدےِ من هم بود.
خیلےنگران بودم تا اینکہخبرشہادت را بہمن دادند.♥️
اتفاقا #عبدالمہدے یکبار یکخوابۍدید کہبراے تعریفآن محضرآیتاللہبہجت شرفیاب مےشود.
آقا هم دستروےزانوے#عبدالمہدے گذاشتہ ومےگویند:جوان،شغلشما چیست؟
همسرمگفتہبود طلبہهستم.ایشان فرمودهبودند:بایدبہ سپاهملحقشوے و لباسسبزمقدسسپاه را بپوشے.
آیتاللہبہجتدرادامہ پرسیدهبودند:اسمشما چیست؟
گفتہبودفرهاد."اسمهمسرمقبلافرهادبود"
ایشانفرمودند حتمااسمت راعوضکن.
اسمتان را عبدالصالحیا عبدالمہدے بگذارید.
ایشانفرمودهبودند شمادر آغازامامت امامزمان بہشہادت خواهیدشد.شما یکے ازسربازان امامزمان هستید وهنگام ظہورباایشان رجوعمےکنید.😌🌱
#عبدالمہدے درشبامامت امامزمان همانطورکہآیتاللہبہجتفرمودهبودندبہ شہادت رسید.
۲۹دۍماه۱۳۹۴بود.#عبدالمہدے با اصابت موشک کورنت بہشہادترسید.💔
منو#عبدالمہدے ۹سالباهم زندگےکردیم.
#ریحانہ ۷سالہ و#فاطمہ ۲سالہ یادگارےهاے شہیدمهستند.💗
#ریحانہ خیلے وابستہبہ پدرشبود.خیلے باپدرش حرفمےزد.
#یادشونباذڪرصلوات
•☘•
•| @yaraneakharozamany |•
•🌈•
#شہـیداززبـانهمـسر
پدرمباپدر #آقاابوالفضل ارتباطدوستانہاےداشت.ضمن آنکہهم محلےبودند وازقدیمباهم رفاقت داشتند.
یکسال شبمیلادحضرتمعصومہ"سلاماللہعلیہا" درحرم امامرضا"علیہالسلام" بودم.
حاجآقاراشدے درسخنرانےخود درآنشب گفتہبودند:"امشبمیلاد کریمۂاهلبیت است.عاقبتبخیرےتان را ازحضرتمعصومہ "سلاماللہعلیہا"بگیرید.
من۱۹سالداشتم،بہهمراهتعدادےازدوستان آشنذرےدرستکردیم و منیکبخت خوب از بۍبۍخواستم.♥️
بعدازاینکہازحرم بہمحلاقامتم برگشتم، پدرم ازاصفہـان زنگزدوگفت:
"حاجآقاشیروانیان،عمورا واسطہقرارداده ومےخواهندشمارابراے پسرشان خواستگارے کنند وقراراست درسالروز میلاد امامرضا"علیہالسلام" کہچندروز بعدبود،یک هدیہاےبیاورند.
چوندقیقا اینپیشنہاد بعدازتوسل بہحضرت معصومهدادهشدهبود،ازپدر خواستم صبرکند،تابہاصفہانبرگردم.
وقتےزمانتعیینمہریہشد،پدر#ابوالفضل گفت:ماخانوادهٔشہیدهستیم و درشأن خانوادهٔشہید نیست کہمہریۂبالاداشتہ باشد.
منباتعجبپرسیدم:کدامیکازاعضاےخانوادتان شہیدشدهاست؟!
گفت:ماشہداےزندههستیم.
یامنمےشومپدرشہید یا#ابوالفضل مےشودفرزندشہید.🙃
#ابوالفضل من آدمےباغیرتوشجاعبود.از انجامهیچکارے واهمہ نداشت.ایشان چہ درمحلکار و چہدرزندگے هرکارےراباتدبیر وشجاعت انجاممےداد.
غیرتدینےداشت.غیرتےکہ ایشان را تاسوریہ و حرمحضرتزینب"سلاماللہعلیہا" کشاند.
مردبود.من بہمردانگے#ابوالفضل همیشہ تکیہمےکردم.
خیلےشوخوخوشبرخوردبود.😌
یکروزسرسفرهٔناهارنشستہبودیم کہ اخبار خبراصابت گلولۂخمپارهٔتکفیرےها بہگنبدبارگاه حضرتزینب"سلاماللہعلیہا" رااعلامکرد.
دیدم#ابوالفضل باغیظوغضبۍکہ تابہحال دراوندیدهبودم روبہحرمبۍبۍ کردوگفت:"مگہ ابوالفضلت مردهاست کہ مدافعحرم نداشتہباشے و تروریستها حرمترانشانہبگیرند.وشروعکرد بہگریہکردن.
وقتےموضوعرفتنش را بامن درمیان گذاشت،ناراحتشدم وگفتم اگربروے و برنگردےچۍ؟!
گفت:"شہدانشانہدارند،من کہ نشانہاےندارم.اجازه بده بروم تا منهم در دفاع از حریمآلاللہ نقشےایفاکنم.
من و#ابوالفضل زندگےمشترکمان را۱۱دے ۱۳۸۶ آغازکردیم وحاصل ۷سال زندگے مشترکقشنگ و عاشقانہمان،فرزندے بہنام #محـمدمہـدے است.💙
صبحروزدوشنبہ،یعنےدوروزبعداز شہادت #ابوالفضل یکنفربہ پدر#آقاابوالفضل پیام مےدهدکہ اگر درمورد #آقاابوالفضل کارےبود من درخدمتم.ایشان تعجب مےکند کہ #ابوالفضل کارخاصےندارد والآن درسوریہ است!
من همهمانروز بہ ایشان زنگزدم وگفتم پدرجان امروزپایان همان ۲روزےاست کہ #ابوالفضل قراربودبیاید.هرچہ زنگ مےزنم جواب نمےدهد.شما پیگیرےکنید ایشان برگشتہیانہ.
درادامۂپیگیرےهاےپدر #ابوالفضل بود کہ همکاران پاسدارایشان بہ دفتر پدر مےروند وخبرشہادت را بہ ایشان مےدهد.
بعدمادر#ابوالفضل تماس گرفت وگفت: پدرگفتہ امروز روز خانوادهاست،بہ همۂبچہها بگو تاناهار خانۂماباشند.
کمےبعد پدر#ابوالفضل آمد و گفت:#ابوالفضل قراراست خانۂما زنگبزند وبیایدآنجا.
بہهمین بہانہ مراهمراه خودبہ خانہشان برد.
وقتےرسیدیم،دیدم حالوهواے خانہ طوردیگرےاست.
اولگفتند #ابوالفضل تیرکوچکےخورده ومجروح شدهاست.🌿
بعدگفتندخونریزےدارددعاکنید.
پدرشگفتهمسرش خوابدیده #ابوالفضل زیارتعاشورا مےخواندبیایید ماهم زیارتعاشورابخوانیم.شوهرخواهرش شروع کردبہخواندن زیارتعاشورا تا جمعآرام شود.
اومےخواندومنگوشمےکردم.میان زیارتعاشورامےگفت:یااباعبداللہ،یااباعبداللہ"علیہالسلام"،چہکردے،چہحالےداشتےوقتے ابوالفضل"علیہالسلام" شہیدشد.
وقتےنتوانستےبہاهلحرم بگویۍ ابوالفضل شہیدشدهاست.
ستونخیمہرا بہزمین انداختے.
یااباعبداللہاینجاستونندارد.من باچہزبانےبگویم،ماچندروزےاست کہ #ابوالفضل نداریم.😔
آنجابودکہمتوجہشدم #ابوالفضل شہیدشده است.
#ابوالفضل ۲۳آذرماه۱۳۹۲بہشہادت رسید ودرتاریخ۲۹آذرماه بہخاکسپردهشد.💔
"یادشونباذڪرصلوات"
•| @yaraneakharozamany |•
•🌈•
#شہـیداززبـانهمـسر
پدر#سیدیحیۍ درسال۷۲ براےخواستگارےبہ منزلما آمد.
منبسیارعلاقہمندبودم کہهمسرم یکنظامۍو آنهم سپاهۍباشد،براےهمین بہعقد و ازدواجسـید درآمدم.🙂
#سید علاقۂزیادےبہفرزندانشداشت و خیلۍتاکیدداشتکہاز دورانباردارے تا شیردهۍ وپسازآن بایددررفتار،گفتار و حتۍنوع و شیوهٔتغذیہ مراقبباشۍزیرا معتقدبود،غذایۍکہ با اسمخدا و باوضو پختہشود،تاثیراتخوبۍروےبچہها مۍگذارد.😌
دهۂآخرماهمبارکرمضانسال۱۳۹۳بود کہ توفیقزیارت امامرضا"علیہالسلام"نصیبمانشد.
چشمودلمانگرهخوردهبودبہ گنبدطلایۍامامرضا"علیہالسلام" کہگفت:" یکحاجتبزرگۍدارم واز آقا خواستہام کہمنرا بہحاجتم برساند.توهم دعاکن حاجتمرابگیرم."
چندروزپسازبازگشتمان ازمشہد،عازم سوریہشد.
روزخاکسپارے#سیدیحیۍ همزمان باروز شہادتامامرضا"علیہالسلام" بود،وآنجا بودکہفہمیدم#سیدیحیۍ بہحاجتشرسید.
#سیدیحیۍ درتاریخ۱۶آذرماه۹۴ درجریان آزادسازےروستاےخلصہ دراستانحلب براثرانفجارتانک و اصابتترکشبرپیکرش بہدرجۂرفیعشہادترسید.♥️
•| @yaraneakharozamany |•