💗 حاج احمد 💗
#شهید_محسن_وزوایے 🥀
#محسن_وزوایی، ۵ مرداد ۱۳۳۹ در محله نظام آباد تهران دیده به جهان گشود. در سالهای نوجوانی با راهنماییهای مؤثر پدرش، مرحوم حاج حسین وزوایی که از همرزمان مرحوم #آیت_الله_کاشانی بود، قدم به وادی مبارزات ضد استبدادی گذاشت.
در سال ۱۳۵۵ به دانشگاه راه یافت و در رشته شیمی دانشگاه صنعتی شریف مشغول به تحصیل شد. پس از ورود به دانشگاه، به جریان مکتبی انجمنهای اسلامی دانشجویان این دانشگاه پیوست و هم زمان با شرکت در فعالیتهای سیاسی و جلسات عقیدتی، از سال۱۳۵۶ مسئولیت هدایت و جهت دهی به مبارزات دانشجویی ضد دیکتاتوری را در سطح دانشگاه شریف عهده دار شد. این جوان مبارز و پرشور، از تظاهرات خونین ۱۷ شهریور سال۵۷ تا ۱۲بهمن۵۷ و ورود #امام_خمینی (ره) به ایران، در همه صحنهها از جمله پیشتازان و جلوداران تظاهرات مردمی بود.
او در روزهای پرتلاطم انقلاب نیز نقش حساس هدایت را بردوش میکشید و در درگیریهای مسلحانه و سرنوشت ساز ۱۹بهمن تا ۲۲بهمن۵۷، حضوری پرثمر داشت. در تصرف دو پادگان مهم جمشیدیه و عشرتآباد نیز شهامت بالایی از خود نشان داد. وی از نخستین دانشجویان پیرو خط امام بود که در جریان راهپیمایی برضد سیاستهای مداخلهگرایانه آمریکا در ایران و تسخیر لانهی جاسوسی، در سالروز کشتار دانشآموزان به دست رژیم پهلوی و سالگرد تبعید #امام_خمینی (ره) عهدهدار حرکتی شد که رهبر انقلاب، از آن با تعبیر بدیع «انقلابی بزرگ تر از انقلاب اول» یاد فرمودند.
در سال۵۸ همزمان با کار تبلیغاتی در جمع دانشجویان پیرو خط امام، بلافاصله با تشکیل سپاه پاسداران، به این ارگان نظامی پیوست. او مدتی در سپاه به عنوان فرمانده مخابرات انجام وظیفه کرد، سپس سرپرستی واحد اطلاعات_عملیات را به عهده گرفت.
#محسن_وزوایی به دنبال تجاوز #عراق به ایران، داوطلبانه به #جبهه_غرب عزیمت کرد. با ورود او به این منطقه، تحولی پدید آمد؛ به گونهای که در عملیات سرنوشت ساز پارتیزانی به عنوان فرمانده گردان، مسئولیت محور #تنگ_کورک تا حد فاصل #تنگ_حاجیان را برعهده گرفت و ضمن حملهای پارتیزانی به مواضع و استحکامات دشمن، به کمک همرزمان خود، ارتفاعات حساس و سوقالجیشی #تنگ_کورک را از تصرف قوای اشغالگر بعث خارج ساخت.
در عملیات جدیدی که از سوی رزمندگان اسلام در اردیبهشت ماه ۶۰ طرحریزی شده بود، فرمانده گردان شد. در این عملیات، او با آن که مجروح شده بود، ولی با گامی استوار و خستگی ناپذیر و روحی امیدوار به نبرد ادامه میداد.
در حین عملیات، بیشتر رزمندگان شهید یا مجروح شده و تنها #محسن و چند رزمنده دیگر زنده بودند؛ و شگفت آن که همین چند نفر، توانستند ۳۵۰ تن نیروهای کماندوی #بعث_عراق را به اسارت بگیرند.
وی نقش فعالی در طراحی عملیات فتح بلندیهای « #بازی_دراز» ایفا کرد و در همین نبرد به شدت مجروح شد و به تهران انتقال یافت.
او در طول جنگ تحمیلی، در عملیاتهای متعدد با مسئولیتهای گوناگون حضور داشت. در ۲۰ آذر۶۰، در عملیات #مطلع_الفجر فرمانده بود. در اسفند سال ۶۰ پس از پیوستن به جرگهی یاران #حاجاحمد فرمانده #گردان_حبیببنمظاهر و تیپ تازه تأسیس #محمدرسولالله (ص) گردید که در عملیات #فتحالمبین، این گردان نوک عملیات بود.
با تأسیس تیپ ۱۰ سیدالشهداء، فرمانده این تیپ شد. همین تیپ، در ۲۳ فروردین ماه۶۱ وارد عملیات #بیتالمقدس شد و برای اجرای بهتر عملیات، با #تیپ_حضرترسول ادغام گردید و #محسن_وزوایی نیز فرماندهی محور اصلی را عهدهدار شد.
این عاشق وارسته و آگاه، پس از ماه ها مجاهدت و مبارزه با دشمنان اسلام و حماسه آفرینی در عملیاتهای متعدد و به ویژه #بیتالمقدس، سرانجام در ۱۰ اردیبهشت ماه سال۶۱ ، در ۲۲سالگی هنگام هدایت نیروهای تحت امر خود، بر اثر اصابت گلوله و ترکش به شهادت رسید.
#شهید_محسن_وزوایی
#سالروز_شهادت
#دهم_اردیبهشت_1361
@yousof_e_moghavemat
#درّ_یتیم
☑️ سلوکی داشت
از شریعهی فرات تا قاف بندگی
با توشهی اخلاص و پیشانیبند تهجّد،
حماسهها آفرید از #فتحالمبین،
#فتح_خرمشهر ، فتح فاو و
عبور از اروند و
تسخیر دژهای اسطورهای شلمچه،
و دفاع از زینبیّه، حلب، نُبُل و الزهرا
تا دیرالزور سوریه،
و تدبیر در وادی الحجیز لبنان،
و نبرد در #سامرا ، عامرلی،
و جرفالصخر عراق
با سلاح خداباوری، تکلیفپذیری.
4️⃣ #خاتم_سلیمانی
#حاج_قاسم_سلیمانی
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
#حاج_قاسم
@yousof_e_moghavemat
#خداحافظی_با_مریوان 👋
به دلیل دستور مستقیم فرماندهی کل سپاه؛ حاجمحسن رضایی به #حاج_احمد_متوسلیان و #حاج_ابراهیم_همت فرماندهان سپاه مریوان و پاوه مبنی بر تشکیل یک تیپ رزمی جهت شرکت در عملیات #فتحالمبین در فروردین ۱۳۶۱، #احمد_متوسلیان و #محمد_ابراهیم_همت در میان سیل اشک مردم خونگرم و غیرتمند و بامعرفت کردستان، آنجا ترک کردند و به سمت جنوب و پادگان #دوکوهه رهسپار شدند.
۲۴ دی ماه ۱۳۶۰ ، روزی بود که #متوسلیان و #همت به همراه شماری از نیروهای زبدهشان به سمت جنوب حرکت کردند.
این تصاویری که مشاهده میفرمایید، مربوط به صبح روز ۲۴ دیماه ۱۳۶۰ است که سردار #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان با نیروهای پیشمرگهی مسلمان کُرد در حال خداحافظی است و مردمی که دلکندن از مُراد و فرماندهشان برایشان سخت و جانکاهست...
#اللهم_فک_کل_اسیر
#احمد_متوسلیان_فراموش_شدنی_نیست
#احمد_متوسلیان_اسطوره_ماست
#احمد_متوسلیان_را_آزاد_کنید
@yousof_e_moghavemat
💗 حاج احمد 💗
#چشم_و_گوش_احمد 👀👂
☆•°•♡°•°☆
🟢 با اطمینان و یقین تاکید میکنم تقی در همان سالهای ۶۰ و ۶۱، میتوانست یک فرمانده گردان کاربلد و قوی باشد اما عنوان پرطمطراق فرماندهگردانی را هم اعتنا نکرد تا بتواند تمام و کمال در خدمت برادر احمد باشد. او اگرچه در ظاهر رانندهی برادر احمد بود، اما احمد، حین عملیاتها، بسیاری از امور را به او میسپرد.
⊹──⊱✠⊰──⊹
در سوریه وقتی در پادگان زَبِدانی مستقر بودیم یکی دو بار با برادر احمد رفتیم به شناسایی مواضع نیروهای ص.هی.ونی.ست.ی متجاوز به لبنان. میادین مین، چشم الکترونیکی داشت. تقی هم همراهمان بود. در چنین مواقعی تقی خیلی خوشحال و راضی بود، چون علاقه هم داشت در مباحث عملیاتی حضور داشته باشد و هم در کنار برادر احمد باشد.....که در چنین شناساییهایی، این دو خواستهاش همزمان برآورده میشد.
⊹──⊱✠⊰──⊹
در موضوع عملیات مهم #فتحالمبین که فتحالفتوح بود، و نیز عملیات الیبیتالمقدس که منجر به آزادی خرمشهرِ عزیز شد تقی از طرف #حاج_احمد_متوسلیان مسئولیتها و وظایف سنگینی برعهده داشت، که اگر این امور از طرف تقی انجام نمیشد چه بسا #حاج_احمد در هدایت و کنترل هردو عملیات با مشکل مواجه میشد. حتم در خبرها خواندهاید و شنیدهاید که پس از فتح خرمشهر، #تقی_رستگار و برادر احمد همراه چند فرماندهای بودند که برای ارائهی گزارشی از چگونگی انجام عملیات، به خدمت حضرت امام رسیدند.
•°•♡°•°☆°•°
شیرینی حلاوت آزادی خرمشهر برای #احمد_متوسلیان با نام #تقی_رستگار_مقدم عجین شده بود، و همیشه ماجرایش را بر زبان میآورد...
┄━═✿🌺💠🌺✿═━┄
👈 برگرفته از خاطرات سردار سرافراز جانباز حاج #جعفر_جهروتی_زاده از کتاب ارزنده و خواندنی #چشم_احمد صفحات ۱۳۹ و ۱۴۰.
🔘 این آخرین مطلبی بود که از کتاب «چشم احمد» واستون گذاشتم. فقط یه مطلب خیلی خیلی مهم و جانسوز باقی موند که اونو گذاشتم واسه روز ۱۴ تیر...!!!
انشاءالله که تا اون روز هر ۴ عزیز تکلیفشون معلوم بشه.
اگر شهید شدن که پیکر مطهرشون پیدا بشه و اگر زنده هستند که اسباب آزادیشون هرچه زودتر فراهم بشه...
اون دسته از عزیزانی هم که کتاب رو تهیه کردند و مطالعه فرمودند، اون داستان رو هم حتما متوجه خواهند شد که منظور بنده چی بوده...!!!
.......
.......
.......
به پایان آمد این دفتر
حکایت همچنان باقیست...
#جاویدالاثر_تقی_رستگار_مقدم
#جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان
@yousof_e_moghavemat