eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
281 دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
3.2هزار ویدیو
43 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 سردار عاشورایی خیبر فرماندۀ دلاور ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🌷 🌷 🔶 در آن لحظات سراسر سختی و دلهره، دریافت خبر می توانست به منزلۀ ضربه روحی بزرگ برای محسوب شود. جعفری؛ همرزم وفادار فرمانده ۲۷ ، واکنش نسبت به خبر را این گونه بازگو کرده است: «...صبح روز سه شنبه پانزدهم اسفند، وقتی برای سرکشی از نیروهای مستقر در خط ، به پَدِ شرقی رفت، بی صبرانه منتظر بود تا به قرارگاه برگردد. هرکس از خط برمی گشت، از او سراغ را می گرفت و می گفت: «چرا با من تماس نمی گیرد؟» هیچ کس هم جرأت نمی کرد تا خبر او را به بدهد. دست آخر، وقتی به گفتیم مجروح شده، باور نکرد و گفت: «اگر اکبر شده ، به من بگویید.» ناچار حقیقت ماجرا را به ایشان گفتیم. وقتی مطمئن شد شد، به بیرون قرارگاه رفت. صورتش را به سمت برگرداند و چند لحظه در سکوت به خیره شد، بعد فقط یک جمله به زبان آورد: ! من می دانستم اگر شرایط فراهم بود، برای معاون باوفای خودش، چه بسا چندین ساعت گریه می کرد، امّا...» ✍ بیخود نیست به ، میگن! حاجی ۸ تا گردان یعنی نزدیک به ۳۰۰۰ نفر برای باز کردن و همچنین حفظ خرج کرد و روز آخر به قول عزیز، با یه دسته نیرو ( ۴۰ نفر ) تو جزایر موند و مقاومت کرد و همچون حضرت علیه السلام مظلومانه و غریبانه، سر از تنش جدا شد و به رسید. 🚩 🚩.🚩 👈 مایه افتخار اسلام و قرآن و ایران : سردار_بی_سر 📑 منبع کپشن: کتاب خواندنی و ارزشمند ، نوشتۀ آقایان « گلعلی بابایی و حسین بهزاد» - صفحه ۷۲۱ و ۷۲۲ http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
چون نامه جرم ما به هم پیچیدند بردند به میزان عمل سنجیدند گفتند که گناه ما بسی هست بزرگ ما را به محبت علی بخشیدند http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
💧 💧 ✅ 🍃 ۹۷ «جعفر جهروتی زاده»؛ فرمانده گردان تخریب ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) ضمن بازگویی خاطرات خود از ، در توصیف تکاپوهای برای حمایت از لشکرش می گوید: «...به همراه در سنگر فرماندهی لشکر ۸ نجف مستقر بودیم که خبر رسید درگیری نیروهای ما با دشمن در خط شدید شده. «مرتضی قربانی»؛ قائم مقام فرماندهی قرارگاه فرعی بدر، به گفت: هرکس را که به خط فرستاده ایم تا از آنجا خبری بیاورد، برنگشته است. گفت: مثل این که خدا ما را طلبیده. بعد هم سریع سوار ترک موتور معاون یکی از گردان های لشکر که در آنجا حاضر بود، شد و خودش را به خط رساند. من هم با چند دقیقه تأخیر، به دنبال وارد خط شدم. «عباس کریمی»؛ مسئول واحد اطلاعات-عملیات لشکر، فرماندهی نیروهای در خط را بر عهده داشت. در همان لحظات، بار دیگر میان بچه های ما و نیروهای دشمن درگیری شدیدی از سر گرفته شد. از یک طرف، هواپیماها و از طرف دیگر نیروهای پیاده و تانک های دشمن به نیروهای ما فشار وارد می کردند، تا خط را رها کنند. شرایط، شرایط سختی بود.بچه ها در حین درگیری، هایشان را به آب جزیره می زدند و از سر عطش و تشنگی، آب آلوده را می خوردند. این آب ها، آغشته بودند به جنازه هایی که در اطراف آب افتاده بودند. هیچ کس جرأت نداشت از سنگر بیرون برود و چند متر آن طرف تر، آب تمیز بردارد. این صحنه را که دید، خیلی ناراحت شد. های نیروها را جمع کرد و از سنگر بیرون زد. تکه ای از بدنۀ یک پل یونولیتیِ شکسته را پیش کشید و ها را روی آن چید. نزدیک ده قمقمه بود. بعد هم خودش روی بدنۀ شکسته پل رفت و زیر رگبار گلوله های دشمن، وارد آب شد و تا جایی پیش رفت که آب، زلال و صاف می شد. این کار ، به همۀ نیروهای داخل خط روحیه داد. وقتی بچه ها داشتند از ها ، آب تمیز می خوردند، خطاب به آنها گفت: «...نباید به این شاخ شکسته ها مهلت بدهیم؛ باید همه را از بین ببریم. هرکدام از شما که سرش را پایین بیاندازد و به سنگر پناه ببرد، دشمن روی او تسلط پیدا می کند، اما وقتی ما بایستیم و روی سر دشمن آتش بریزیم، یقین داشته باشید آنها هستند که سرشان را پایین می اندازند و سرِ ما ، بالا می ماند.» 👈 کپشن: کتاب ، صفحات ۷۲۳ و ۷۲۴ ☺️ عیدتون مبارک؛ سال خوبی داشته باشید🌷 ✅ 🍃 http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
🌺 سردار عاشورایی خیبر فرمانده دلاور و سلحشور ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
ﺍﺳﺮﺍﺋﯿﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻘﻮﻁ ﻣﻰﮐﺸﺎﻧﯿﻢ این روز نزدیک است حاج احمد می آید سپاه فقط یک #حاج_احمد_داشت http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat
😉 #انتشار_برای_نخستین_بار 😃 دوم فروردین ۱۳۶۱ روز دوم عملیات #فتح_المبین ارتفاعات علی گره زد 🚩 ۱۲۳ قبضه توپ عراقی ها پشت این ارتفاعات بود و با اینها منطقۀ رودخانه کرخه و دزفول و اطراف شوش را می زدند و طی حمله شب اول ، ما همۀ اینها را سالم گرفتیم. #حاج_احمد_متوسلیان برای بازدید به خط مقدم نبرد آمده است. آن کسی هم که با سر توی شکم #حاج_احمد رفته است، حاج حمیدرضا فرزاد می باشد. به محض اینکه حاجی از ماشین پیاده می شود، رزمنده‌ها به سمت ایشان می روند تا با ایشان روبوسی بکنند. آقای فرزاد می گوید: «با هجوم شدید بچه ها، بنده با سر رفتم تو شکم #حاج_احمد .» 😂😅😂 🍃 🌸 📷 منبع تصویر: آلبوم تصاویر «حاج حمیدرضا فرزاد» عزیز که این عکس بسیار زیبا و به شدت احساسی رو برامون فرستادن. #جاویدالاثر_حاج_احمد_متوسلیان #احمد_متوسلیان #متوسلیان #دفاع_مقدس #عملیات_فتح_المبین #لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله #لشکر_۲۷ @yousof_e_moghavemat
🌸 🌸 ✅ 🔵 به فاصلۀ ۴۰ ساعت قبل از عملیات، ساعت ۸ صبح روز ۲۹ اسفند سال ۱۳۶۰ ، ، تمامی فرماندهان گردان های ۲۷_محمد_رسول_الله (ص) را جهت شرکت در جلسۀ اضطراری به قرارگاه فرعی نصر۲ فراخواند؛ چرا که بنا بود رزمندگان این تیپ، نقشی حساس در نبرد گستردۀ ایفا کنند. در این میان، نوک پیکان حملۀ تیپ را ، و تشکیل می دادند. بر اساس توجیه مانور از سوی ، این سه گردان می بایست پس از ۸ کیلومتر پیشروی به موازات سنگرهای کمین و دیگر استحکامات دشمن در ارتفاعات ، دست به کار اجرای مأموریت اصلی خویش می شدند. مأموریت اصلی این گردان ها عبارت بود از: پیشروی در عمق ۱۲ کیلومتری مواضع اشغالی دشمن، ضربه وارد آوردن از پهلوی خصم و تصرف . بر ضرورت اجرای اصل غافلگیری تأکید زیادی داشت. او در این جلسه گفت: «...اگر این گردان ها قبل از رسیدن به تپه های کنار جاده - ، یعنی توی این دشت باز ۸ کیلومتری درگیر بشوند، احتمال اینکه حتی ۳۰ درصد نبروهای آنها هم بتوانند به جاده برسند، ضعیف است. حتی بعد از رسیدن آنها به جاده هم، درگیری؛ ۵۰ درصد از گردان ها تلفات می گیرد. به خاطر همین مسائل، اصل غافلگیری باید صد در صد اجرا شود.» 📘 منبع کپشن: کتاب خواندنی و ارزشمند ، نوشتۀ آقای - صفحه ۸۶ http://Eitta.com/yousof_e_moghavemat