به نام خداوند روزی دهنده...
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
🌺🌿سلام! صبح سهشنبه سرد پاییزیتون به خیر و برکت. روزتون پر روزی و با نشاط🌿🌺
«اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ ۖ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ ۗ أُولَٰئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ. خداوند، ولی و سرپرست کسانی است که ایمان آوردهاند؛ آنها را از ظلمتها، به سوی نور بیرون میبرد. (اما) کسانی که کافر شدند، اولیای آنها طاغوتها هستند؛ که آنها را از نور، به سوی ظلمتها بیرون میبرند؛ آنها اهل آتشند و همیشه در آن خواهند ماند.» (بقره، آیه ۲۵۷)
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#گفتگو
همنشینی با نور (۱)
فاطمه اقوامی
در صفحه ی اینستاگرامش خوانده ام که نه تنها خودش روزگاری پای کلام وحی نشسته و آن را با گوش جان شنیده و در گنجینه ذهن خود حک کرده که حالا در تلاش است دیگران را هم پای این سفره پر برکت بکشاند و با نوشاندن جرعه ای از شهد شیرین آیات قرآنی کامشان را شیرین کند. علاوه بر این ها دانشجوی مقطع ارشد است و هنوز مشغول کسب علم و آگاهی. و از همه این ها مهم تر همسر است و برای دو نور چشمش مادری می کند.. . همه این ها نشان می دهد از آن دست بانوانی است که ابعاد زندگی را با هم به جلو می برند و می توانند حرفی برای گفتن داشته باشند. به ذهنم می رسد به بهانه ی روز دانشجو ساعتی را با او به گپ و گفت بنشینم. با خودم فکر می کنم حتما با این همه مشغله، هماهنگی اش طول می کشد اما در کمال ناباوری می گوید می توانیم چند ساعت بعد در مؤسسه فرهنگی مادرش مهمانش شویم. رأس ساعتی که قرار داریم با لبخندی بر لب از راه می رسد. گوشه ی ذهنم نگه می دارم که حتما از او راز موفقیتش برای هماهنگی بین نقش هایش را بپرسم. دکمه ضبط را می زنم و گفتگویم با «زهرا سادات هوایی» را آغاز می کنم. در بخش اول این گفتگو میخوانیم:
🔹برای شروع گفتگو، در چند جمله کوتاه «زهرا سادات هوایی» را به خوانندگان خوب مجله ما معرفی کنید.
🔸من سال ۱۳۷۷ به دنیا آمدم. در سن ۱۶ سالگی حافظ کل قرآن شدم، ۱۸ سالگی لیسانس علوم قرآن و حدیث را گرفتم و بعد هم در دانشگاه علامه طباطبایی همین رشته را در مقطع ارشد دنبال کردم و در حال حاضر هم مشغول انجام کارهای پایان نامه ام هستم. در کنار تحصیل از همان ۱۸ سالگی شروع به تدریس حفظ قرآن کردم. ابتدا کلاس ها به صورت حضوری برگزار می شد اما از زمان کرونا تا به امروز به شکل تخصصی در شبکه های اجتماعی به آسان ترین روش حفظ و تفسیر قرآن را تدریس می کنم.
🔹رابطه شما با قرآن از کجا شروع شد و چرا تصمیم به حفظ قرآن گرفتید؟
🔸از آنجایی که پدرم روحانی هستند و مادرم هم مجموعه فرهنگی و هنری را اداره می کنند، مسلما انس با قرآن دور از فضای تربیتی ام نبود. اما این که چطور شد به شکل تخصصی حفظ قرآن را دنبال کردم برمی گردد به دوران تحصیلم در مقطع راهنمایی، آن دوره من در مدرسه ای تحصیل می کردم که اکثریت دوستانم حافظ ۲۰ یا ۳۰ جزء قرآن بودند. قرار گرفتن در این فضا باعث شد من هم تلاش کنم با حفظ سوره های قرآن و بعد هم جزء ۳۰ به آن حال و هوا نزدیک شوم. آن قدر فضای تلاوت و انس با قرآن برایم جذاب بود که هر روز تلاش می کردم تا قدم بزرگ تری در این زمینه بردارم تا جایی که در دوره دبیرستان تصمیم گرفتم یکسال را تماما به حفظ کل قرآن اختصاص دهم.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#منبرک
ریخت و پاش کنید!
حاج اسماعیل دولابی
ریخت و پاش معنوی کنید. با اخلاق و صفات خوب. اگر کسی مشکلی دارد، دست روی سرش بکشید. مشکلش را برطرف کنید. اگر ریخت و پاش کنید، خدا زیاد میکند. این هم مثل علم است. وقتی مال را انفاق کنید، از نظر ظاهری کم میشود ولی علم زیاد میشود. اخلاق خوب هم زیاد میشود، سخاوت و رأفت هم زیاد میشود، هرچه داری ریزش کن. بعضی مثل پروانه غم های دیگران را از بین میبرند.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#پزشکی
شش نکتهای که زنان دچار یائسگی زودرس باید به آن توجه کنند
1⃣در برخی از زنان، یائسگی می تواند خیلی زود رخ دهد. این زنان انتظار ندارند که در چنین سنینی با آن روبرو شوند، بنابراین برای آزمایش در این زمینه اقدامی نمی کنند.
2⃣این که مدت زیادی صبر کنید تا این مشکل در شما تشخیص داده شود سبب تشدید عوارض می شود در حالی که احتمال اینکه در همان زمان کاهش تراکم استخوانی داشته باشید، ۵۰ درصد است و تازه باید درمان را شروع کنید.
3⃣درمان با هورمون ها به تنهایی ممکن است برای دست کم نیمی از زنان مبتلا به یائسگی زودرس کافی نباشد تا از کاهش تراکم استخوان شان پیشگیری کند. یعنی علاوه بر استروژن و پروژسترون، به سایر شیوه های درمانی نیاز است تا از کاهش تراکم استخوان جلوگیری شود.
4⃣داروهای زیادی در بازار وجود دارند که همراه با هورمون ها می توانند مورد استفاده قرار بگیرند تا از کاهش تراکم استخوانی پیشگیری گردد، مانند فوزاماکس.
5⃣داروی دیگری که گاهی همراه با استرژن و پروژسترون، برای زنان مبتلا به یائسگی زودرس تجویز می شود تا از کاهش تراکم استخوانیشان جلوگیری شود، تستوسترون می باشد.
6⃣شواهدی وجود ندارد که نشان دهد استروژن درمانی در زنانی که دچار یائسگی زودرس شده اند، خطر سرطان سینه را افزایش می دهد، یعنی تفاوتی با زنانی که عادت ماهیانه شان طبیعی است، ندارند.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#گفتگو
همنشینی با نور (۲)
فاطمه اقوامی
🔹زمانی که خودتان مشغول حفظ قرآن بودید وقتی به آیات پایانی رسید و پروژه حفظ تان کامل شد، چه حسی داشتید؟
🔸بی نظیر بود. همیشه فکر می کردم باید انسان ویژه ای باشم تا حافظ قرآن شوم ولی
lهر چه جلوتر می رفتم می دیدم برای من هم این اتفاق دارد رخ می دهد. گاهی اوقات مخصوصا وقتی به جزءهایی میانی رسیده بودم از ادامه راه ناامید می شدم اما به خودم می گفتم صبر کن تا تلاش هایت به ثمر بنشیند. لحظه ای که حفظ قرآن تمام شد و سجده شکر پایانی را رفتیم و استاد حفظ گفتند باورتان می شود که اکنون حافظ کل قرآن هستید؟ لحظه ی بی نظیری بود. یک لحظه حس کردم جزو آن دسته از افراد نیستم که پیامبر از آن ها شکایت می کنند و می فرمایند: من از قومی که قرآن مرا رها کردند شکایت دارم. حس کردم حداقل در این لحظاتی که طی کردم و با قرآن مأنوس بودم، از زمره ی این افراد خارج شدم و به نظرم همین حس خوب برای حافظ كل شدن کافی است.
🔹همنشینی با قرآن در طول این سال ها چه تأثیری در زندگی شما داشته است؟
🔸شما وقتی حافظ می شوید، نمی توانید قرآن را از خودتان جدا کنید. و قرآن عضو جدانشدنی زندگی شما می شود و در تمام مراحل زندگی و تصمیم گیری ها همراه شماست. تأثیرات این هم نشینی زمانی بیشتر مشخص می شود که شما در حالت استیصال قرار می گیرید آن زمان است که به وضوح تأثیر برکت قرآن را در زندگی خود مشاهده می کنید. همه حافظان قرآن وقتی به مشکلی برمی خورند یا دچار اضطراب می شوند سریعا قرآن تلاوت می کنند چون می دانند که چه آرامشی نصیب شان می شود. خودم تأثیر برکت حفظ قرآن در زندگی ام را بیشتر از هر زمانی وقتی درک کردم که فرزندم دچار بیماری سختی شد. در آن لحظات سخت به خدا گفتم به خاطر سختی ها و شب بیداری هایی که زمان حفظ قرآن کشیدم به من نگاه کن و همانجا بود که معجزه را به چشم دیدم. احساس می کنم اگر حافظ قرآن نبودم این طور برایم رقم نمی خورد.
شما میتوانید متن کامل این گفتگوی جذاب را در شماره ۲۸۴۳ مجله زن روز مطالعه فرمایید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#ترفند
این ترفندها را به خاطر بسپارید
✨تخم مرغ ها را درون یک پلاستیک فریزر قرار دهید و بعد درون آب قرار دهید، همچنین درون آبی که تخم مرغ ها را درون آن قرار داده اید هم یک قاشق چای خوری نمک بریزید تا دیگر تخم مرغ هایتان نشکند.
✨اگر فرشتان در اثر ریختن موادی که پاک کردنشان سخت است کثیف شد کافی است کمی ماست را روی لکه ی فرش ریخته و بگذارید چند دقیقه باقی بماند، سپس ماست را با قاشق از روی فرش جمع کرده و با یک دستمال مرطوب، محتویات باقی مانده و آلودگی را به راحتی پاک کنید.
✨چنانچه دوست دارید یخچالتان بوی بدی نگیرد، بهترین بوگیر قند سوخته است. در زمان مسافرت که از یخچال استفاده نمی کنید یا در زمانی که از مواد غذایی بودار استفاده می کنید بهترین انتخاب برای از بین بردن بوی بد یخچال قندی هست که کمی بر روی آتش گداخته شده است.
✨موقع شستن پرده ها چند تا قند بیاندازید پرده را خیلی تمیز و براق می کند
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#مشاوره_حقوقی
🔹با سلام بنده قصد اجاره ی ماشین را دارم به چه نکاتی باید توجه کنم؟
🔸با سلام، قبل از معامله از خودرو بازدید نموده و از سلامت موتور و ظاهر آن همچنین از اهلیت و حق تصرف قانونی موجر برای اجاره ی ماشین اطمینان حاصل بفرمایید. همچنین برای تنظیم قرارداد اجاره خودرو در صورت دستی تنظیم نمودن قرارداد اجاره حتما طرفین عقد اجاره و تا حد ممکن دو شاهد، ذیل قرارداد اجاره ماشین را امضا نمایند و تاریخ انعقاد عقد اجاره و مدت عقد ذکر شود.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#داستان
شکر نعمت
زهرا زارعی
کتاب شیخ حر عاملی را بست و به سینه چسباند. چقدر غرق شدن در این عالم را دوست داشت. هیچ وقت فکرش را نمی کرد کار روز اول زندگی مشترکش مطالعه ی کتاب هایی باشد که یک عمر با آن ها بزرگ شده. دوباره نگاهی به کتاب القواعد انداخت و آن را روی چندین کتاب دیگری که کنارش بود، گذاشت. از جا بلند شد و کتاب ها را کنار میز کوچکش مرتب کرد. نگاهی به نوشته هایش انداخت. برگه را بین کتاب روی میز گذاشت. از پنجره اتاق نگاهی به حیاط انداخت. نگاهش افتاد به نور ملایمی که از پنجره ی اتاق پدری می تابید...
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
بسم الله الرحمن الرحیم...
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
🍃🌼اعضای محترم کانال زن روز، سلام! صبح زیباتون بهخیر. امیدواریم روز چهارشنبهتون رو به خوبی شروع کرده باشید و روزی پر از موفقیت در انتظارتون باشه🌼🍃
«وَإِذْ قَالَ إِبْرَاهِيمُ رَبِّ أَرِنِي كَيْفَ تُحْيِي الْمَوْتَىٰ ۖ قَالَ أَوَلَمْ تُؤْمِنْ ۖ قَالَ بَلَىٰ وَلَٰكِنْ لِيَطْمَئِنَّ قَلْبِي ۖ قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَىٰ كُلِّ جَبَلٍ مِنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا ۚ وَاعْلَمْ أَنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ. و (به خاطر بیاور) هنگامی را که ابراهیم گفت: «خدایا! به من نشان بده چگونه مردگان را زنده میکنی؟» فرمود: «مگر ایمان نیاوردهای؟!» عرض کرد: «آری، ولی میخواهم قلبم آرامش یابد.» فرمود: «در این صورت، چهار نوع از مرغان را انتخاب کن! و آنها را (پس از ذبح کردن،) قطعه قطعه کن (و در هم بیامیز)! سپس بر هر کوهی، قسمتی از آن را قرار بده، بعد آنها را بخوان، به سرعت به سوی تو میآیند! و بدان خداوند قادر و حکیم است؛ (هم از ذرات بدن مردگان آگاه است، و هم توانایی بر جمع آنها دارد)». (بقره، آیه ۲۶۰)
@zane_ruz
هفتهنامه زن روز
#ایوان_هنر
قهرمانی که فشل شد
هرچند «زخم کاری ۲» هرچه به قسمت های پایانی خودش نزدیک شد توانست ریتم و ضرباهنگ مناسب خود را پیدا کند اما بزرگ ترین معضل این فصل اساسا نداشتن قهرمان بود و شخصیتی که پایه های فصل دوم منطبق با آن استوار شد از اساس قهرمانی فشل و فاقد کنش های قهرمانانه بود. «محمدحسین مهدویان» بعد از فیلم های موفق «ایستاده در غبار»، «ماجرای نیمروز ۱و ۲»، «لاتاری» و «درخت گردو» به سراغ شبکه نمایش خانگی آمده است و در چرخشی صدوهشتاد درجه ای با ساخت فصل اول «زخم کاری» قصه ای را انتخاب کرد که برخلاف آثار سینمایی این فیلم ساز نه تنها حاوی پیام های ارزشی نیست بلکه بر مدار فسادهای اخلاقی و خیانت استوار شده است. شاید دلیل انتخاب مهدویان برای ساخت «زخم کاری» بعد از فیلم تأمل برانگیز «شیشلیک» این باشد تا از هجمه هایی که از طرف بدنه سینما پس از ساخت فیلم های قبلی به او شده بود، دوری کند و لقب فیلمساز ارزشی و سفارشی را از نام خود پاک کند. «زخم کاری» بر اساس رمانی به نام بیست زخم کاری نوشته «محمود حسینی نژاد» ساخته شده است، رمانی که چندسالی است چاپ آن متوقف شده است. رمانی که خود برداشتی آزاد از نمایش نامه ی جاویدان مکبث اثر ویلیام شکسپیر است. هیچ داستان و قصه ی دیگری مانند مکبث به مسأله قدرت و تشنه بودن برای آن نپرداخته است. نمایشنامه ای که آمال های مکبث و لیدی مکبث (همسرش) برای رسیدن به قدرت را نشان می دهد. فصل دوم سریال «زخم کاری» این روزها از شبکه نمایش خانگی در حال پخش است، برخلاف حواشی متعدد به دلایلی چون عدم منطق روایی فیلم نامه، تفسیر ناموزون از شرایط اجتماع و روابط موجود در آن، شخصیت های کلیشه ای و تکراری و بازی های ضعیف، نتوانسته موفقیت فصل نخست را تکرار کند.
شما میتوانید متن کامل «ایوان هنر» این هفته را در شماره ۲۸۳۴ مجله زن روز مطالعه فرمایید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#منبرک
زخم
آیت الله حائری شیرازی
عالَم اسلام یک موجود عظیمالجثۀ در حال کما بود. اسرائیل یک زخمی است که در پیکر او پیدا شد. اسرائیل، مثل یک ماری آمده و پیکر اسلام را گزیده. این موجود عظیمالجثه به خاطر این زخم، در حال بیدار شدن است. آنچه عالم اسلام را بیدار میکند، زخم فلسطین است. هرچه اسرائیلیها بیشتر شرارت بکنند، عالم اسلام را بهتر بیدار میکنند.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#کدبانوگری
حلوا برشتوک
🧑🍳مواد لازم:
آرد نخودچی تفت داده شده: ۲۰۰ گرم
پودر شکر: ۱۰۰ گرم
روغن جامد: ۱۰۰ گرم
پودر هل: ۱ قاشق چای خوری
خلال بادام و خلال پسته برای تزئین: به مقدار لازم
کنجد و پودر نارگیل برای تزئین: به مقدار لازم
شکلات و مغز گردوی خرد شده برای تزئین: به مقدار لازم
🧑🍳طرز تهیه:
ابتدا مقداری آرد نخودچی را داخل یک تابه بریزید، بعد بدون این که به آن روغن اضافه کنید، تابه را روی حرارت ملایم که از قبل روی آن شعله پخش کن قرار داده اید بگذارید، سپس به مدت تقریبا ۱ ساعت آرد را تفت دهید تا کمی رنگ آن تغییر کند. وقتی بوی خامی آرد نخودچی گرفته شد تابه را از روی حرارت بردارید و کنار بگذارید تا در دمای محیط کمی خنک شود، سپس آرد را داخل ظرف دیگری الک کنید بعد آرد را وزن کنید، وزن آرد نخودچی بعد از تفت داده شدن باید ۲۰۰ گرم باشد. سپس مقداری روغن جامد را داخل یک تابه بریزید، روی حرارت ملایم قرار دهید تا روغن ذوب و کمی گرم شود، بعد از آن آرد نخودچی را که تفت دادید و الک کرده اید را در تابه بریزید و همراه با روغن دوباره کمی تفت دهید تا خوب با هم مخلوط شوند. بعد کمی پودر هل اضافه کنید، هم بزنید تا کمی تفت داده شود، سپس پودر شکر را به مواد اضافه کنید، دوباره هم بزنید تا شکر ذوب شود و همه ی مواد خوب با هم مخلوط و یکدست شوند، بعد از این که حلوا آماده شد و به غلظت مناسب رسید تابه را از روی حرارت بردارید، کنار بگذارید تا کمی حرارت اولیه آن از بین برود، سپس برای تزئین حلوا به روش سنتی یک کاغذ روغنی را روی سطح صاف قرار دهید، بعد کاغذ را باز کنید. سپس حلوا را روی کاغذ روغنی قرار دهید و با لیسک سطح آن را کاملا صاف کنید بعد از آن با پودر پسته، پودر نارگیل، خلال بادام و کنجد حلوا را تزئین کنید، بعد از آن یک ورق کاغذ روغنی دیگر روی حلوا قرار دهید و با دست آن را صاف کنید. بعد کمی روی کاغذ روغنی با دست کمی فشار دهید تا مغزها کمی داخل حلوا فرو رود سپس اجازه دهید تا حلوا در دمای محیط کمی خودش را بگیرد و کاملا خنک شود سپس با یک کاتر یا چاقوی تیز حلوا را در شکل و اندازه دلخواه برش بزنید. در صورتی که خواستید حلوا را به روش مدرن تزئین کنید ابتدا شکلات ها را ذوب کنید سپس اجازه دهید در دمای محیط کمی خنک شود و شکلات را داخل قالب های سیلیکونی با شکل و اندازه دلخواه بریزید به طوری که تقریبا یک سوم قالب را با شکلات پر کنید، سپس قالب ها را به مدت ۱۰ الی ۱۵ دقیقه در یخچال قرار دهید. بعد از این که شکلات ذوب شده خوب خودش را گرفت و سفت شد، قالب ها را از یخچال بیرون بیاورید، با حلوا قالب ها را پر کنید سپس سطح قالب را صاف کنید، دوباره آن ها را در یخچال قرار دهید و اجازه دهید تا به مدت ۱ تا ۲ ساعت خودشان را بگیرند. وقتی حلوا کاملا خنک شد و خودش را گرفت قالب ها را از یخچال بیرون بیاورید.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#زیرگذرتاریخ
کشکی حرف زدن!
در زمان گذشته مردم برای اینکه نشان دهند نامه یا دست خطی که نوشته اند متعلق به آن هاست، انتهای آن را مهر می کردند.
در روی این مهرها اسم شخص صاحب نامه نوشته شده بود که مثلا اگر شخص حاکم بود در بالای آن لفظ «الملک لله» و شعری که حاکی از نام شاه بود بر روی مهر کنده می شد. مردم عادی و از طبقات پائین جامعه نیز فقط نام خود را بر روی مهر ذکر می کردند. در برخی دهات مردم آن قدر فقیر بودند که مهر را نه از آهن یا چوب بلکه از صابون یا کشک درست می کردند.
و وقتی در انتهای نامه ای چنین مهری بود، معلوم می شد که شخص صاحب نامه فرد معتبری نیست و می گفتند: «مهرش کشکی است.»
از همانجا اصطلاح «کشکی کشکی یه حرفی می زنه» در میان مردم رایج شد، که منظور آن است حرف های گوینده، بی پایه و اساس است و اعتبار چندانی ندارد.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#پزشکی
استرسهای شدید میتواند باعث یائسگی زودرس شود
دکتر شیرین نیرومنش، جراح و متخصص زنان، زایمان و نازایی در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان اظهار کرد: «علت اصلی و دقیق یائسگی های زودرس به طور کلی قابل شناسایی نیست، ولی در بعضی از خانواده ها زمینه های ارثی وجود دارد.» نیرومنش گفت: «یائسگی زودرس با استرس های شدید ارتباط نزدیکی دارد. در خانم هایی که دچار بیماری خود ایمنی هستند و به طور مکرر تحت عمل های جراحی کیست تخمدان قرار می گیرند، یائسگی زودرس بیشتر اتفاق می افتد.» او ادامه داد: «یکی از راه های تشخیص یائسگی، قطع شدن ناگهانی عادت های ماهانه در خانم هاست، که پزشک با بررسی چنین علائمی و انجام آزمایشات و سونوگرافی به تشخیص قطعی یائسگی زودرس می رسد.»
نیرومنش گفت: «پس از بررسی سونوگرافی های انجام شده، مشخص می شود که اندازه ی تخمدان ها کوچک است و تخمک قابل ملاحظه ای در تخمدان ها دیده نمی شود، آزمایش های خون و هورمون می توانند کاهش هورمون های زنانه را تأیید کند و پس از تشخیص قطعی این موضوع بیمار باید مشاوره های لازم
را دریافت کند.»
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
هفتهنامه زن روز
#یار_مهربان
معرفی کتاب «چشمهایم در اورشلیم» نوشته مریم مقانی
سمیه سلیمانی شیجانی
مسأله ی سفر به آینده از آن دست مسائلی است که ذهن بشر را همیشه مشغول کرده و این به آن دلیل است که نوع انسان دوست دارد تا نتایج حرکت های اجتماعی را در آینده جستجو کند. اگر تمایل به سفری در آینده آن هم در مورد یکی از حساس ترین حرکت های انسانی و اجتماعی نوع بشر دارید مطالعه ی کتاب «چشم هایم در اورشلیم» را از دست ندهید. داستان کتاب در سال ۲۰۳۵ میلادی می گذرد. سال هاست که تاریخ مقاومت اسلامی داغ شهادت سردار سلیمانی را تحمل کرده و برای مقابله با اسرائیل تدابیر پیشرفته ای را تدارک دیده. ماجرای کتاب در مورد یکی از بزرگ ترین فرماندهان جنبش مقاومت است که در نقش یک تاجر یهودی به عنوان جاسوس به بدنه ی سیستم دفاعی اسرائیل وارد شده و از نقشه ی اسرائیل برای نابودی مسجدالاقصی مطلع می شود. او و تیم مقاومت تلاش هایشان برای خنثی سازی این توطئه را شروع می کنند؛ که ماجراهای مختلفی رقم می خورد.
چشم هایم در اورشلیم در کنار نمایش ساختار سخت نظامی و دفاعی، عاشقانه ای لطیف را هم به تصویر می کشد. علاوه بر همه ی این ها اطلاعات خوبی از جزئیات جغرافیایی سرزمین های اشغالی و باورها و رسومات یهود را برای مخاطب بازگو می کند. نکته ی جالب توجه در جریان داستان همان طور که در سطور بالا هم بدان اشاره شد این است که ما به آینده ای سفر می کنیم که هنوز بدان دست نیافته ایم و در آینده با پیشرفت های پزشکی، نظامی و تکنولوژیکی روبرو می شویم که تحقق آن ها برای مردمان اکنون در هاله ای از ابهام و تردید وجود دارد. چه بسا همین تردید لذت مطالعه کتاب را دو چندان کند. داستان از ماهیتی کم و بیش حماسی برخوردار است و مقاومت مردمانی را نشان می دهد که اگرچه ویرانی خانه ها و شهادت عزیزانشان قلب هایشان را سخت فشرده اما در روحیه ی مبارزشان ذره ای خلل وارد نکرده و همیشه برای دفاع از مرزها و مقدساتشان با بالاترین سرمایه ی وجودیشان که روح و جانشان می باشد؛ در صحنه حاضر هستند.
اگرچه زمان وقوع ماجراهای کتاب در آینده است اما آینه ای است از رنج عظیمی که فلسطین از گذشته تا همیشه ی تاریخ بر دوش کشیده. نویسنده ی کتاب با الهام گرفتن از شخصیت و منش رفتاری شهدای بزرگ جنبش مقاومت، تصویر قابل قبولی از شخصیت مبارزان ارائه نموده است. پرداخت داستانی قوی مخاطب را تا صفحات پایانی کتاب با غافلگیری های هیجان انگیز مواجه می کند. نویسنده در بیان جزئیات با ارائه ی توصیفات دقیق و بجا مخاطب را در جریان مبارزه قرار می دهد. «چشم هایم در اورشلیم» به قلم توانمند خانم «مریم مقانی» دومین کتاب از کتاب های سه گانه ی ایشان در حوزه ی مقاومت و مسئله ی فلسطین است که نخستین بار با نام «چشمی که بستم چشمی که گشودی» در سال ۱۳۹۲ به چاپ رسید. و ۸ سال بعد یعنی در سال ۱۴۰۰ بعد از بازنویسی و تغییراتی جزئی با نام «چشم هایم در اورشلیم» توسط نشر معارف راهی بازار کتاب شد.
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
#مصاحبه_تخیلی
پایان روزگار
مریم ابراهیمی شهرآباد
آفتاب مستقیم می تابد، صدای اذان ظهر در شهر طنین انداز شده، دستانم را سایبان چشمانم می کنم، این سومین باری است که نوشته ی نمای ورودی سالن را می خوانم: «فرودگاه بین المللی سردار جنگل» راننده تاکسی تویوتا کمری، پیرمرد خوش سیمایی است، خوش آمد می گوید، کیف و پایه ی دوربین را از دستم می گیرد، می گذارد روی صندلی عقب، نگاهم به چادرم است که لای در گیر نکند. رو به راننده که حالا پشت فرمان نشسته می گویم: «بزرگوار مقصدم قبرستون سلیمان دارابه» از توی آینه نگاهم می کند: «می خوایید مقبره ی میرزا کوچیک خان رو ببینین؟» سری به علامت تأیید تکان می دهم و به لحظه ی مصاحبه فکر می کنم، به لحظه ی دیدن میرزاکوچک خان.
راننده به سمت جنوب شهر حرکت می کند، به منطقه ی یخ سازی می رسد، میدان رازی را دور می زند، می راند به سمت خیابان شیون فومنی، وارد شانزده متری سمیه که می شود، دوباره در آیینه نگاه می کند، با دست نقطه ای را نشان می دهد: «اونجا قبرستون سلیمان دارابه» جایی که نشان داده را نگاه می کنم، لبخند می زنم، دیگر حواسم از خواندن اسم خیابان ها پرت شده، شور و اشتیاق را در چهره ام می بیند، می گوید: «توی این قبرستون به غیر از میرزا، آدمای بزرگی دفن شدن. شیون فومنی، میرزاحسین خان کسمایی، ابراهیم فخرایی، دکتر محمود بهزاد، نصرت رحمانی»...
@zane_ruz
ارتباط با ادمین:
@zaneruz97
به نام خداوند پذیرنده توبهها...
🌹اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌹
🌻🍂سلام! صبحتون بهخیر. روزتون به زیبایی رنگهای پاییزی. امیدواریم آخر هفته خوبی در پیش داشته باشید🍂🌻
«مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ ۗ وَاللَّهُ يُضَاعِفُ لِمَنْ يَشَاءُ ۗ وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ. کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، همانند بذری هستند که هفت خوشه برویاند؛ که در هر خوشه، یکصد دانه باشد؛ و خداوند آن را برای هر کس بخواهد (و شایستگی داشته باشد)، دو یا چند برابر میکند؛ و خدا (از نظر قدرت و رحمت،) وسیع، و (به همه چیز) داناست.»
@zane_ruz