eitaa logo
هفته‌نامه زن روز
718 دنبال‌کننده
14.7هزار عکس
129 ویدیو
1.5هزار فایل
کانال رسمی هفته‌نامه «زن روز» قدیمی‌ترین نشریه فرهنگی اجتماعی زنان ارتباط با ادمین: @zaneruz97
مشاهده در ایتا
دانلود
کسی که می‌خواست مسجدهای آمریکا را بمب‌گذاری کند، مسلمان شد! @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
جنگ ستارگان کیمیا یحیایی‌فر مریم ابراهیمی شهرآباد خورشید خانه است و مادر مرکز آن و فرزندان ستارگانی که حول محور مادر می‌چرخند و بندِ منظومه شمسی مادرند. خورشید همیشه به فکر ستارگانش هست و با آنها دشمنی ندارد، گیر دادن هایش، امر و نهی‌هایش، مخالفت کردن‌ها و کنترل‌هایش و حتی دمپایی‌هایی که به سرعت نور به طرفت پرت می‌کند، همه و همه در مدار مهربانی و محبت‌های مادرانه اوست، مادر چون خورشید است و با همه اخم و سخت‌گیری و نقد و انتقادهایش، نور خانه و تمثال خدا روی زمین است... . دختر، تک ستاره ی درخشان قلب مادر، خوب میداند که نور خود را مدیون خورشید خانه است… اما گاها جنگ ستارگان، جرقه های جدل را به هوا می خیزاند و منظومه ی همیشگی مادر دختری را می لرزاند! طنز دنباله‌دار امسال مجله‌ی ما ماجرای همین جنگ ستارگان است که یکبار از زبان دختر و یکبار از زبان مادر روایت می‌شود... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
بسم الله الرحمن الرحیم... ✨🪴دو هزار و هشتصد و شصت و دومین شماره هفته نامه فرهنگی اجتماعی «زن روز» منتشر شد🪴✨ آنچه در این شماره می‌خوانیم: 🌼میراث مرد بهشتی 🌺روزهایی برای خادم 🌸شهید جمهور، شبکه‌ها و احساسات و... 🧵ضمیمه کاردستی 🌻و بخش‌های متنوع آموزشی، علمی، داستان و... 🍃«زن روز» را به قیمت پنجاه هزار تومان از روزنامه‌فروشی‌ها تهیه کنید.🍃 ✨شما همچنین می‌توانید برای داشتن اشتراک مجله با شماره تلفن 02135202278 تماس حاصل فرمایید.✨ @zane_ruz
بسم الله الرحمن الرحیم... 💛اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💛 سلام! صبح اولین روز هفته‌تون به‌خیر. امیدواریم روزهای خوبی در پیش داشته باشید🌸✋ @zane_ruz
رئیسی بهشتی شد نیلوفر حاج قاضی در شماره این هفته مجله که ویژه‌ی شهادت رئیس‌جمهور پرتلاش‌مان «رئیسی عزیز» است، صفحه‌ی نگاه نو به آخرین سفر آقای رئیسی و حادثه بالگرد ایشان پرداخته است. شما می‌توانید متن کامل این نوشتار را در شماره ۲۸۶۲ مجله مطالعه فرمایید. در ادمه بخش کوتاهی از این مطلب تقدیم‌تان می‌گردد. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
خبر تکان دهنده بود اما مردم منتظر بودند زودتر تکذیب شود. وقوع سانحه برای یکی از بالگردهای کاروان رئیس جمهور. یکی از سایت های خبری نوشته بود: «برخی اخبار حاکی از آن است که بالگرد حامل آیت الله رئیسی، رئیس جمهور در آذربایجان شرقی دچار سانحه شده است. با این حال برخی همراهان رئیس جمهور در این بالگرد توانسته اند تماسی با مرکز برقرار کنند و بدین جهت امیدواری برای پایان این حادثه بدون تلفات جانی، افزایش یافته است. در این کاروان، ۳ هلیکوپتر حضور داشته اند که دو هلی کوپتر که برخی وزرا و مسئولان در آن حضور داشته اند سالم به مقصد رسیده اند.» فارس در این باره نوشته بود: «هلی‌کوپتر حامل رئیس جمهور به دلیل مه آلود بودن هوای منطقه ی شمال آذربایجان شرقی بر زمین نشست و کاروان رئیس جمهور به صورت زمینی راهی تبریز شده است.» باشگاه خبرنگاران نیز خبر داد: «تلاش تیم های امدادی برای رسیدن به محل سانحه ادامه دارد.» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
باید مرگ را نصب‌العین خود قرار دهی! سید جمال‌الدین گلپایگانی ای نورِ چشمم! باید مرگ را نصب‌العین خود قرار دهی و از آن غافل نباشی و به آنچه سید رضی در نهج‌البلاغه از خطبه‌های امیرالمؤمنین در این مورد آورده است، متعهد باشی و به‌خصوص آنچه از ایشان بعد از تلاوت آیهٔ «الهىٰکم التکاثر» روایت شده است، چراکه کثرت تأمل و تدبر در آن، دارای جایگاهی خاص است و بعضی از اساتید متقی و سالک و زاهدِ ما هیچ‌گاه تدبر و تأمل در آن را از دست ندادند و هر سالکِ طریقی را بدان سفارش می‌نمودند. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
پیگیری سمیه سلیمانی شیجانی چشم هایش را بست و محکم تر از قبل فوت کرد. سرش گیج می رفت. بغض چنگ انداخته بود روی گلویش . نمی توانست چشم هایش را باز کند . به سنگ های صیقلی دیوار تکیه داد و روی موزاییک های طوسی رنگ نشست. از تاریکی ممتدی که پشت پلک هایش را گرفته بود؛ برگشت به یکی دو سال قبل همین جا روی خاک ها. نشسته بود و ذغال های توی سینی زهوار در رفته ی جهیزیه اش را فوت می کرد. نفسش توان بور کردن چهارتا دانه ذغال را نداشت . دستش را به کنده ی زانو گرفت و با یک یا علی بلند شد . پتوی چرک مرده ای را توی درگاهی آویزان کرده بود کنار زد و دو تا پله پایین رفت... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
فلفل سبز از بیماری های قلبی پیشگیری می كند فلفل سبز نیز ضد فشار خون بالا، مسكن موضعی، اشتهاآور، داروی ضد نفخ، محرك معده ای و روده ای، ضد حساسیت، افزاینده جریان خون به یك ناحیه مشخص پوست، تقویت كننده جریان خون، تسریع كننده تعریق، ضد باكتری، مفید برای تصلب شرایین، دیابت شیرین، سر درد، میگرن، تبخال، محرك دستگاه عصبی، معرق، تقویت كننده سلامت سیاهرگ، مویرگ ها و رگ های خونی است. فلفل سبز محرك سیستم قلبی ـ عروقی همچنین یك عامل مسكن موضعی با دوام است. همچنین مواد دفعی را از طریق آزاد ساختن كلسترول افزایش داده، به این وسیله میزان كلسترول خون را كاهش می دهد. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
دو تن از فرزندان پیامبر (ص) قاسم و ابراهیم نام داشتند که خدا هر دوی آنها را از او گرفت؛ اما وجود مبارک کوثر (خیر کثیر) یعنی حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها را به او داد. امروز هم اگرچه ما قاسم و ابراهیم را از دست دادیم اما انشاالله خیر کثیر این انقلاب در راه است. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
گزینه ی بعد از استعفای ظریف تا جبهه مقاومت اسفندماه ،۱۳۹۷ محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه دولت روحانی در اثر اختلافی که بر سر عدم اطلاع وی از حضور بشار اسد رئیس جمهور سوریه به کشور با رئیس دولت و کابینه پیش آمد استعفا کرد، عمر این استعفای مجازی تنها ۳۰ ساعت بود و او دوباره به سکانداری دستگاه دیپلماسی بازگشت. همان زمان شهید امیرعبداللهیان یکی از گزینه های جایگزین او بود اما خیلی زود این احتمال رفع شد و در سال ۱۴۰۰ وقتی رئیس جمهور شهید کابینه اش را به مجلس معرفی کرد حسین امیرعبداللهیان عازم میدان مشق شد. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
«إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدَادُوا كُفْرًا لَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَلَا لِيَهْدِيَهُمْ سَبِيلًا. کسانی که ایمان آوردند، سپس کافر شدند، باز هم ایمان آوردند، و دیگربار کافر شدند، سپس بر کفر خود افزودند، خدا هرگز آنها را نخواهد بخشید، و آنها را به راه (راست) هدایت نخواهد کرد.» (سوره‌ی مبارکه نساء، آیه ۱۳۷) @zane_ruz
هفته‌نامه زن روز
شهید جمهور زهرا زارعی صفحه ی گوشی بین قطرات اشک تیره و تار می شود چشم روی هم می گذارم تا سیل قطرات را به گوشه ای روانه کنم اما هجومشان بیشتر می شود. فیلم مختصات بالگرد را برای چندمین بار روی پخش می گذارم. هر کلمه ای که می گوید صحنه ای تجسم می شود. می گوید قسمت سرنشین سوخته و لاشه ی دُم آن مانده است. صحنه به آتش کشیدن ابراهیمی مجسم می شود که به اذن الهی جهان برایش گلستان می شود. اما انگار اینجا آتش وسط گلستان و جنگل است اما از برداً و سلاماً الهی خبری نیست. انگار ما دلمان این بار هم معجزه می خواست اما... می گوید هیچ کدام آن ها حرارتی ندارند. می گویم بعد از آن همه سوختن ها باید هم سرد باشد سردی میان و مه و باران و آتش... درست است که اردیبهشت است اما باز برای ما در این سوختن و سردی هوای جلفا، چیزی مثل سردی دی و به آتش کشیدن فرودگاه تجلی پیدا می کند. سید جان رفتی و خدا قوت. زمان استراحتت رسیده بود دیگر اما نمی گویی قلب های به آتش کشیده ی ما چه می شود؟رهبرمان با صلابت و استحکام بدون هیچ بغضی دعا کرد که سالم برگردی اما نشد. و او حالا بالای سر پیکرت تکرار کرد: «اللهم انا لا نعلم منهم الا خیرا ً» آن هم چندین بار... باشد سیدجان! تو با امام رضای خود عهد و قرارهایی داشتی که ما بی خبر از آنیم اما سلام ما را هم به آن عزیز سفر کرده برسان. عزیزی که مرد میدان بودن را از او یاد گرفتی و همه ی زندگی ات شد خادمی برای ملت شریف ایران. خادمیت مبارک سید... حالا نوبت ماست که برای خادم شدم از همین امروز نیت کنیم و پای کار میهن بمانیم. خوشا به حال شمایی که اردیبهشت برایتان بهشت شد و برای ما... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
برای این که کیک شما به خوبی پف کند، به هیچ عنوان حین پخت درب فر را باز نکنید. این کار موجب خوابیدن پف کیک می‌شود. شما تنها زمانی مجاز به باز کردن درب فر هستید که کیک کاملا پف کرده و تقریبا آماده شده است. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
بی‌قرارِ آسمان مریم ابراهیمی شهرآباد راهی آذربایجان می شوم، در دامنه ی کوه های ارسباران، لابه لای درختان سوخته، تکه های بالگرد به هر طرفی افتاده است، پیکرها مثل گلی پرپر روی دامنه ی کوه و مابین درختان پراکنده شده اند. سیدابراهیم با همان عبا، قبا و عمامه ی مشکی به قله رسیدهاست، نگاهم به او گره می خورد. تبسم دلنشین روی لب دارد. حس شرمساری و عذاب وجدان به یکباره تمام وجودم را پر می کند، می خواهم بگویم سید! آمده ام تا درباره خودت و خدماتت گفتگو کنیم، عذاب وجدان هوار شده بر قلبم، فریاد می کشد: «رئیسی اگه آدم مصاحبه و خودنمایی بود الان اینجا نبود. وقتی بود میگفتین دیپلمات نیست، دیپلماسی نمی دونه، زحماتش وظیفه ش بود، حالا اومدی چه مصاحبه ای کنی؟» @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
به نام خدایی که زیباست و زیبایی را دوست دارد... 💛اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم💛 همراهان گرامی کانال زن روز، سلام! صبح یکشنبه بهاری‌تون به‌خیر و پر برکت🌺🍃 @zane_ruz
من نگرانم یا احساساتی؟ مریم کمالی برای هر کدام از ما بی شمار موقعیت هایی رخ داده که نگران عزیزان و نزدیکان مان بوده ایم. کسانی که مشکل شان را مشکل خودمان می دانیم و حال خوب و بدشان روی ما اثر می گذارد. ما می خواهیم در مورد مشکل صحبت کنیم، می خواهیم به او بگوییم که نگرانش هستیم، می دانیم که حالش چندان مساعد نیست و نباید زیاده روی کنیم، نباید گمان کند که داریم در زندگی و حریم خصوصی اش سرک می کشیم. نمی دانیم چطور سؤال بپرسیم که از ماجرا سر درآوریم که بتوانیم کمکش کنیم و در عین حال، حالش را بد نکنیم. وقتی می خواهیم با کسی که نگرانش هستیم صحبت کنیم، باید نکاتی را در نظر بگیریم که ما در صفحه «مشاوره» این هفته به آن پرداخته‌ایم. شما می‌توانید متن کامل این نوشتار را در شماره ۲۸۶۲ مجله زن روز مطالعه فرمایید. در ادامه نیز بخش‌های کوتاهی از آن تقدیم حضورتان می‌گردد. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
من نگرانم یا احساساتی؟ مریم کمالی ممکن است هفته ها و حتی ماه ها به مشکل فرد مورد نظر فکر کرده باشید. به آن مسئله پر و بال داده باشید و در ذهن تان هزار اتفاق خوب و بد را تصور کرده باشید. در هر حال این مربوط به شماست و در ذهن شما اتفاق افتاده است. اما فردی که نگرانش هستید اولین بار است که می خواهد از نگرانی شما باخبر شود. پس باید مطمئن شوید که برای شروع گام های محتاطانه و مطمئن برمی دارید، طوری که او احساس بیگانگی نکرده و احساس گیجی نکند. کلام و زبان بدن مثبت و داشتن صبر و حوصله در طول مکالمه، کلید یک مکالمه ی خوب است که نتایج قابل قبولی نصیب تان می کند. سعی کنید در طول مکالمه مدام حرف نزنید. می دانید که وقتی مدت ها به یک مسئله فکر کرده اید، حتما سؤال ها و تحلیل های فراوانی در ذهن دارید که می خواهید درباره شان بپرسید و حرف بزنید، اما این شمایید و نه صاحب اصلی مشکل. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
آیت الله محمدتقی بهجت: در تعبدیات کوه کندن (کار دشوار و طاقت‌فرسا) از ما نخواسته‌اند، سخت‌ترینش نماز شب خواندن است، که در حقیقت، تغییر وقت خواب است، نه اصل بی‌خوابی، بلکه نیم ساعت زودتر بخواب تا نیم ساعت زودتر بیدار شوی. @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97
رزهایی برای خادم فهمیه شاکری مهر چشم هایم را می بندم و نفس عمیقی می کشم. بوی رزهای تازه بغض را به گلویم می آورد. دلم برای شهاب تنگ شده است. بیست و سه روز است او را ندیدم. انگار در نبود شهاب دست و دلم نه به کار می رود و نه به درس خواندن. صدای سلامی از فکر بیرونم می کشد. چشم هایم را باز می کنم و از جا می پرم. توقع دیدن هر کسی را دارم جز این دختربچه. گمانم کم تر از دو هفته قبل بود که وارد گل فروشی شد. به سر تا پای سیاهپوش او نگاه می کنم، برعکس دفعه قبل که لباس های رنگی و گل گلی پوشیده بود... @zane_ruz ارتباط با ادمین: @zaneruz97