🍃 اندیشه های ناب آیت الله مطهری
⬅️ راه پدران...
✅ امام صادق (ع) فرمودند: یاهشام، ان الله ذِم الذین لایعقلون فقال: و اِذا قیلَ لَهُم اتّبعوا ما اَنزَل الله قالو بل نتّبِعُ ما اَلفَینا عَلَیه آباءَنا اَوَ لَو کان آبائُهُم لا یَعقِلونَ شَیئا و لا یَهتَدون(بقره ۱۷۰)
✅ مسئله ی #تقلید را زیاد شنیده اید، #قرآن با این مسئله ی به اصطلاحِ امروز "سنت گرایی" #یعنی پذیرفتن آنچه که در گذشته بوده است، با این حالتِ #گوسفندصفتی در انسان و با پیروی کورکورانه از آباء و اسلاف و نیاکان #فقط به دلیل اینکه آنها آباء و نیاکان هستند، سخت #مبارزه کرده است.
✅ من استخراج کرده ام، دیده ام هر #پیغمبری، با امتش که مواجه بوده، مسئله ی بالخصوصی بوده که روی آن تاکید داشته است و مردم را به آن دعوت می کرده است، ولی دو سه چیز #مشترک بوده که هر #پیغمبری آنها را طرح می کرده است، بعضی مثبت و بعضی منفی. مثلا #توحید از امور مثبتی است که هر پیغمبری آن را طرح می کرده است. یکی از چیزهایی که مشترک بوده و هر #پیغمبری آن را مطرح کرده است، و معلوم می شود همه ی ملت ها #گرفتار آن بوده اند، #پیروی از #اسلاف است که می گفتند: ما حرف تو را قبول نمی کنیم چون حرف تو #تازه است و ما نسل گذشته و پدرانمان را بر راه دیگری دیده ایم و راه #پدران خودمان را می رویم.
✅ این حالت #تسلیم در مقابل #گذشتگان یک حالت #ضدعقل است. #قرآن می خواهد که #انسان راه خودش را به حکم #عقل انتخاب کند. پس #مبارزه قرآن با #تقلید و به اصطلاح "سنت گرایی" مبارزه ای است به عنوان #حمایت از #عقل.
⬅️ هم رنگ جماعت نشو...
✅ مسئله ی دیگر مسئله ی #عدد است. انسان همانگونه که #گوسفندصفت از گذشتگان پیروی می کند در مقابل جمع و عدد که قرار می گیرد، می خواهد هم رنگ #جماعت شود. می گویند: "خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت شو." وقتی جماعت #رسوا باشد، هم رنگ #جماعت شدن رسوا شدن است؛ ولی در #انسان تمایل به اینکه هم رنگ جمع شود زیاد است.
✅ در فقهاء، این قضیه زیاد است. یک فقیه مسئله ای را #استنباط می کند ولی جرات نمی کند #ابراز نماید. می رود می گردد ببیند در فقهاء عصر، هم فکر و هم رای برای خودش پیدا می کند یا نه، و کمتر فقیهی است که وقتی رفت و گشت و دید هیچ کس چنین چیزی نگفته جرات کند فتوایش را #اعلام نماید. یعنی وقتی خودش را در راهی #تنها می بیند، وحشت می کند.
✅ سایر رشته ها هم چنین است، گو این که حالا تک روی #مد شده و فرنگی ها تک روی را مد کرده اند، یعنی قضیه روی غلتک افراط افتاده است، هرکس کوشش می کند یک جور مخصوص باشد که بگویند فکر #تازه_ای دارد. درست بر ضد قدماء.
✅ #قدماء اگر یک حرفی از خودشان بود از #تنهائی وحشت می کردند بگویند، و برای این که بگویند ما تنها نیستیم عده ای را هم فکر خود اعلان می کردند. #بوعلی تصریح می کند که من هر حرفی دارم به زبان #ارسطو می گویم، برای اینکه اگر از زبان خودم بگویم کسی #قبول نمی کند. #ملاصدرا اصرار دارد که حرف قدما را بیاورد و حرف های خودش را با آنها #توجیه کند. چون آن وقت پیروی از جمع #مد بود.
✅ حالا به عکس اگر کسی #سخنی بگوید که دیگری آن را گفته است، دیگر #ارزشی ندارد. ولی به هرحال #قرآن ملاک قرار دادن #کثرت را #مذمت می کند و می گوید #کثرت معیار نیست. امام (ع) می فرمایند: قرآن کثرت را مذمت کرده است آن جا که می فرماید: وَ اِن تُطِع اَکثَرَ مَن فی الاَرض یُضلُّوکَ عَن سبیل الله ان یَتَّبعُون اِلا الظَّنَّ وَ اَن هُم اِلّا یَخرُصُون (انعام۱۱۶) اگر #اکثر مردم را #پیروی کنی تو را #گمراه می کنند، چون #اکثر مردم تابع #عقل نیستند، تابع گمان و تخمین اند. همین که چیزی در #خیالشان پیدا می شود #دنبالش می روند. چون اکثر این جور هستند پس به اکثر #اعتماد نکن. این هم خودش نوعی دیگر #استقلال بخشیدن به #عقل است و دعوت به اینکه #عقل باید #معیار باشد.
📚 تابلوهای خطر
📩 سمیّه خیرزاده اردکان
@zarrhbin
📌 "امید ابوالحسنی"
💠فرهنگ 《سبیل گرو گذاشتن》
🖋بخوانید قسمت پایانی از سرنوشت امید و دیدارش با دکتر پاپلی
🔗دوباره جزیره را شب فرا گرفت. شبها طولانی و طولانیتر شد. سرما شدت یافت.
استخواندرد امید دوباره شروع شد. حالا بیمه داشت . به دکتر مراجعه کرد. دکتر از رژیم غذایی او پرسید . معلوم شد برای #صرفهجویی ، از شیر ، لبنیات و سبزیها به میزان کافی استفاده نمیکند. در این جزیره هیچ محصولی نمیروید . هیچ گاوی شیر نمیدهد. هیچ گوسفندی وجود ندارد. همه چیز با هواپیما از نروژ میآید . همهچیز گران است . امید بین فرستادن پول برای مادرش و سلامتیاش باید تعادل برقرار میکرد . خوشبختانه انعام کمی نصیبش میشد .
🔗 در این زندانگاه ، همه برای کسب پول آمدهاند . البته ، جزیره محیط اجتماعی سالمی دارد. شهرکی ۲۰۰۰ نفره . امید کمکم در جزیره جا میافتاد . زبان نروژی را هر روز بهتر و بهتر فرا میگرفت. اما غم دوری از مادر و خواهر و برادر #جانکاه است. غم دوری از وطن، از آن جانکاهتر. شبهای تیرهی بدونروز ، افسردگی میآورد. امید دوستی نداشت. در آنجا کسی با کسی دوست نمیشد. کسی احوال کسی را نمیپرسید. سرما و تاریکی بر روح و روان آدم تاثیر میگذاشت. روح و روان آدمها در سرما و یخ دائمی ، به دریای ظلمات تبدیل میشود. خارج از کافه کسی امید را نمیشناخت.
🔗اینجا همه از شهر و دیار و خانواده خود دور افتادهاند. همه احساس میکنند در این جزیره #گرفتار شدهاند؛ یا به خاطر پول و یا از ترس زور و ناامنیهای اجتماعی و فیزیکی ، به این ظلمتکده پناه آوردهاند . ظلمتکدهای که روشنایی روزهای بیشبش نیز افسردگی میآورد. امید اکنون برای بازگشت به نروژ یا هر جای دیگر امیدش را کاملا از دست دادهاست. مسئولان به او گفتهاند هیچ کاری نمیتواند بکند. باید دست کم ۹ سال در این جزیرهی ملعون بماند تا پروندهی قبلیاش در نروژ پاک شود. بعد از ۹ سال ، سه گزینه را برای انتخاب ، پیشرو دارد :
۱- یا دوباره به دولت نروژ تقاضای پناهندگی دهد.
۲- یا با یک دختر نروژی یا کشورهای عضو اتحادیهی اروپا ازدواج کند.
۳- یا تقاضای اجازه کار برای خاک اصلی نروژ بدهد.
🔗 #ازدواج گشایشی برای حلّ مشکل کار اوست.
اما در این جزیره دختری نیست که مایل به ازدواج با او باشد. دخترانی هستند که آنها هم برای کار و دریافت پول آمدهاند. دخترانی دانمارکی، نروژی ، سوئدی، آلمانی، اسپانیایی در جزیره کار میکنند .
فیلیپینیها زیاد هستند، اما به درد کار پاسپورت و تابعیت نمیخورند.
🔗میبینید چگونه #سیاست تکلیف قلب آدمها را معلوم میکند؟ در این یخچال ، همه در آرزوی درآمد و در آرزوی بازگشت به وطن زندگی میکنند . امید در این زندان ، در این تبعیدگاه گیر افتادهاست. یک نامهی جعلی او را در تیرهترین و روشنترین جای جهان #میخکوب کردهاست.
🔗 امید، امیدش را از دست نداد . برای فرار از درد استخوان و افسردگی به ورزش رویآورد . به #باشگاه بدنسازی رفت. روزی که دیدمش ، نزدیک هفت سال بود در جزیره ساکن بود. اندامش حرف نداشت. خوشهیکل بود.
امید به #عکاسی روی آورد. کمکم دوربین خوبی خرید. تفنگ و فشنگ تهیه کرد. چادر و وسایل گرمازا خرید. کمکم روزهای تعطیل را به اطراف شهر میرفت. از روباه سفید و خرس سفید عکس میگرفت. عکسها را روی #فیسبوک میگذاشت. هیچکس به عکسهای او توجه نمیکرد. بعد از هشت ماه اولین لایک ( موافقم، دوستداشتم ، احسنت) را گرفت . پولهایش را جمع کرد . یک موتور SKOTER snowmobile) خرید. موتوری که روی برف و یخ حرکت میکند. روزهای تعطیل موتورش را سوار میشود و یکتنه به دل یخها میزند. کمکم امید در جزیره بهعنوان #عکاسطبیعت شهرت یافت و عکسهایش #گردشگران زیادی را مجدوب خود کرد.
🔗گردشگرانی که به جزیره میآمدند، میگفتند فقط عکسهای امید آنها را به دورافتادهترین نقطهی جهان کشانده است. برخی گردشگران عکسهایش را میخرند. چهارده اکتبر۲۰۱۴ برای امید روز مهمی بود . او در این روز #جهانی شد. یکی از عکسهایش، جهانی شد. در این روز تاریک ، امید برای شکار صحنهها از شهر #لانگیرباین خارج شد. او خطر خرسقطبی را به جان خرید. تفنگش آماده بر پشتش بود. دوربینش را روی یخها کاشته و منتظر لحظهای بود که باید شکار شود.
🔗 لحظهای که باید دیافراگم دوربین عکاسی باز و بسته شود ، یک مرتبه نوری در آسمان ظاهر شد. ساعت ۲۰ و ۳۱ دقیقه بود . امید فکر کرد ستارهی دنبالهدار یا شهابی در حال #سقوط است. پیاپی از آن عکس گرفت. لحظهبهلحظه شهاب را ثبت کرد. عکس را در فیسبوک گذاشت . لایکهای زیادی برایش آمد. از مرکز ماهوارهها در جزیره با او تماس گرفتند و خواستند که دربارهی عکسش توضیحدهد .
👇👇👇
#حدیث_بزرگان
✍ از امام رضا(عليه السلام) سوال شد ،
بهترين بندگان خدا چه کسانی هستند؟ حضرت فرمودند:
کسانی هستند که وقتی #کارهاینيک انجام می دهند، #خوشحال می شوند،
و زمانی که #کارهایبد انجام می دهند،
#طلب.مغفرت می کنند،
و زمانی که به آنها #نعمتی عطا می شود، #شکرگزارند،
و هنگامی که #گرفتار می شوند، #صبر می کنند،
و زمانی که #خشمگین می شوند، #عفو می کنند.
📗 تحف العقول؛ صفحه۳۳٢
@zarrhbin
#حدیث_بزرگان
✍ امام حسین (ع):
✨کسی که بخواهد از راه #گناه به مقصدی برسد، دیرتر به #آرزویش میرسد و زودتر به آنچه میترسد #گرفتار میشود
📚 تحف العقول، صفحه ۲۴۸
@zarrhbin