eitaa logo
اشعار آیینی محمد عابدی
400 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
103 ویدیو
16 فایل
به اصرار هنردوستان و عاشقان ادبیات، برخی از اشعار آیینی اینجانب محمد عابدی در کانال زیر قرار گرفت تا مورد استفاده عزیزان قرار گیرد. 🔰ارتباط با ادمین @Kara_holding
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹🌹🌹 از زبان (س) سفر ................ اگرچه روی لب، «یا نورُ یا قدوس» اغلب داشت شب میلاد من بر لب، فقط «یا ربُّ یا رب» داشت سه سالِ آخرِ عمرِ پدر با من چه زیبا شد از آن همه شیرین زبانی، خنده بر لب داشت سفر می خواستم، او هم مرا با خود به صحرا برد چه صحرایی که بیش از هر زمان، سرباز و مَرکب داشت در او خون (ص) بود و (س) و (ع) یعنی اگر نیزه قلم می شد، به اندازه... مُرکّب داشت اگر گوشی برای حرف های آسمانی بود آن روز قدر یک جهان با خَلق، مطلب داشت ولی هر بار آمد رازی از خلقت بگوید آه... سه شعبه آمد و او را به یک شکلی معذب داشت برایم بعدها تعریف کردند آن دم آخر پس از ذبح تو شمر بی حیا، بادی به غبغب داشت همینکه کاروان از قتلگاهِ آسمان رد شد خودم دیدم از آن بالا که وضعی نامرتب داشت من از سیلی نمی نالم، که از زخمِ زبان مُردم زبان مردم شامات و کوفه، مار و عقرب داشت خدا را شکر با این کاروان می آمد خدا را شکر در کرب و بلا تب داشت نمی ماند از حرم چیزی و از اهل حرم، نامی خدا را شکر که این قافله یک داشت! قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🤦🏻😭 نثار (ع) سر بالا ................ ذوالجناح آمد «ولی» بر زین نبود مرگ او پایانِ کار دین نبود او تمام سعی خود را کرد، عشق! روی نی رفت و سرش پایین نبود قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به ساحت (ع) 😭 اشک ها .................. نام شعرم را چه بگذارم!؟ کتاب اشک ها- انقلاب قلب ها یا انقلاب اشک ها!؟ دل، گلی پژمرده بود و آبیاری شد به اشک دل شکست و باغبان، مست از گلاب اشک ها در طلوع روشن یک ربنای بی ریا می درخشد گوشه ی چشم، آفتاب اشک ها ساحل دل را زلالی می دهد جزر و مدش کارِ دریا می کند موج حباب اشک ها شاعران، با واژگان طی طریقت می کنند ما به معنا می رسیم از پشت قاب اشک ها اشک پرسید از خودش: من کیستم!؟ گفتم: (ع) نام او زیباترین است و جواب اشک ها او است و است و است و او است و و فتح باب اشک ها او است و است و است و آه، نام دیگرش: « ها» نامه اعمال ما را پر کن از نام ای خدایی که خودت هستی ثواب اشک ها رشته حبل المتین یعنی همین تسبیح اشک ما که در چاهیم و دلخوش بر طناب اشک ها قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💔 به روح چاک چاک (علیه السلام) 😭 سوگواره ................... او یک غزل نبود! که یک چهارپاره بود او چهارپاره هم نه... که صد سوگواره بود روحش نه کهکشان که جهانی دوباره بود جسمش نه آسمان که شبی پر ستاره بود از گوشه ی لبش، غزل ناب می چکید او عشق بود و عشق از او استعاره بود در قتلگاه، می شد ورق ورق در کوفه...شیخ، منتظر استخاره بود گودال دید هر چه که ندید را نفْسِ هم... نفسش در شماره بود هی می بُرید شمر و... کمی دست می کشید رسید و باز...! گلو نیمه کاره بود در حین دست و پا زدن، از خون وضو گرفت چندی گذشت... نوبت چندین سواره بود تصویر کن خیام حرم را...! را...! وقتی سپاه منتظر یک اشاره بود در دشتِ لاله های سفر کرده، باغ دید دعوا سر کشیدنِ یک گوشواره بود از چادرِ نسوخته، معجر درست کرد برای اهل حرم، راه چاره بود اگرچه تشنه... عطش را بهانه کرد در علقمه، پیِ بدنی پاره پاره بود شبیه با نیزه قد کشید بالاتر از همیشه سر شیرخواره بود قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
😭🤦🏻🖤 برای (ع) و خاموش .......... در آتش تب بودی و آتش گرفتی شدی در خیمه و از هوش رفتی مأمور بودی ای بر صبر، گویا فریادِ روشن بودی و خاموش رفتی گاهی پیاده می روی گاهی سواره خم می شوند از دور، نخلستان و گل ها آن بار سنگینی که بر دوش تو بوده ست بار امامت بوده نه زنجیر و غل ها از کوچه های کوفه درحال عبوری بوی می آید اینجا می خواهد آقاجان دهد بر تو سلامی ، سرِ دروازه شام است اما شکر خدا امیر کاروان شد تا جا نماند کودکی بین بیابان بی تاب بود اما ، تا که گم شد ، خودش را کشت تا پیدا شد آن جان ای مرد تنها در میان این همه زن در حیرتم از طاقت و صبر تو آقا در کوچه ها مثل خوردی زمین و در شام باشد بی گمان، قبر تو آقا قم المقدسه 🆔 @Abedi_Aaeini 🆔 @Pelak15
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا