⌛️ما ۱۰۰ سال پیش تو این دنیا نبودیم، ۱۰۰ سال بعد هم نیستیم...
😔 امروز اوّلین تار موی سفید رو تو محاسنم دیدم...
📿رَبِّ اغْفِرْ وَ ارْحَمْ وَ تَجَاوَزْ عَمَّا تَعْلَمُ إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيُّ الأَْعْظَمُ...
#سخن
#موعظه
#لیلة_الرغائب
#ماه_رجب
@Arshiv_Gholam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بیچاره اومدم...🎥
"کربلایی محمدرضا جدیدوند"
#فیلم
#مناجات
#سینه_زنی
#محمد_رضا_جدیدوند
@Arshiv_Gholam
عَلِيٌّ عَنْ أَبِيهِ عَنْ هَارُونَ بْنِ الْجَهْمِ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ (علیه السّلام) قَالَ:
🔸إِنَّ أَبِي نَظَرَ إِلَى رَجُلٍ وَ مَعَهُ ابْنُهُ يَمْشِي وَ الِابْنُ مُتَّكِئٌ عَلَى ذِرَاعِ الْأَبِ قَالَ فَمَا كَلَّمَهُ أَبِي (علیه السّلام) مَقْتاً لَهُ حَتَّى فَارَقَ الدُّنْيَا.
🔹حضرت باقر (عليه السّلام) فرمود:
پدرم به مردى نگاه كرد كه پسرش به همراه او بود و به شانه پدرش تكيه داده بود، پدرم به خاطر بدى كارش با آن پسر سخن نگفت تا از دنيا رفت.
📜الكافي، ج2، ص 349
#حدیث
#الکافی
#امام_باقر
@Arshiv_Gholam
♦️ولایت از ریشه "ولی" به معنای مطلق پیوند و ارتباط و بستگی است. ولایت یک شیء با شیئی دیگر، به این معناست که آن دو شیء، به هم بسته اند و به یکدیگر گره خورده اند و با یکدیگر پیوند مدام دارند؛ منتها چون انواع پیوندها و بستگی های بین دو نفر، مختلف است، موارد استعمال کلمه ولایت هم مختلف میشود.
سید علی خامنه ای
تفسیر سوره برائت، ص 462
#کتاب
#تفسیر_سوره_برائت
#سید_علی_خامنه_ای
#رهبر
@Arshiv_Gholam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥خودتحقیری کلاس نیست، نشانهی جهل است🎥
🔰 حتما از این کلیپها در شهر خودتون تولید کنید و به ادمین کانال خوشخبر @gooodnews_ir بفرستید...
#فیلم
#تولید_ملی
#پیشرفت_های_انقلاب
#توسعه
#صعود_چهل_ساله
@Arshiv_Gholam
🔰در ادامهی آداب رفاقت...
4⃣ الرّابع اينكه از دعا و زيارات و قربات براى او مضايقه نداشته باشد، زيرا كه دعا به او در واقع دعا به خودش است، چه در حيات او و چه در ممات او.
🔺حديث نبوى (صلّى اللّه عليه و آله) است كه براى هركس دعا كنى ملك مىگويد «و لك مثل ذلك».
پس نبايد از اين كار كوتاهى ورزد.
📜تذكرة المتقين، ص 31
#کتاب
#تذکره_المتقین
#شیخ_محمد_بهاری
@Arshiv_Gholam
🔰وَ حَدَّثَنِي أَبُو الْحُسَيْنِ مُحَمَّدُ بْنُ هَارُونَ بْنُ مُوسَى التَّلَّعُكْبَرِيُّ، قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي، قَالَ حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ مَهْدِيٍّ، قَالَ حَدَّثَنَا أَبِي، قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا، عَنْ أَبِيهِ، عَنْ جَدِّهِ جَعْفَرٍ، عَنْ أَبِيهِ الْبَاقِرِ (عَلَيْهِمُ السَّلَامُ)، قَالَ حَدَّثَنِي جَابِرُ ابْنُ عَبْدِ اللَّهِ الْأَنْصَارِيُّ، قَالَ:
🔸لَمَّا كَانَتِ اللَّيْلَةُ الَّتِي أَهْدَى فِيهَا رَسُولُ اللَّهِ فَاطِمَةَ إِلَى عَلِيٍّ (عَلَيْهِمْ السَّلَامُ)، دَعَا بِعَلِيٍّ فَأَجْلَسَهُ عَنْ يَمِينِهِ، وَ دَعَا بِهَا (عَلَيْهَا السَّلَامُ) فَأَجْلَسَهَا عَنْ شِمَالِهِ، ثُمَّ جَمَعَ رَأْسَيْهِمَا، ثُمَّ قَامَ، وَ قَامَا وَ هُوَ بَيْنَهُمَا، يُرِيدُ مَنْزِلَ عَلِيٍّ (عَلَيْهِ السَّلَامُ)، فَكَبَّرَ جَبْرَئِيلُ فِي الْمَلَائِكَةِ، فَسَمِعَ النَّبِيُّ التَّكْبِيرَ، فَكَبَّرَ وَ كَبَّرَ الْمُسْلِمُونَ، وَ هُوَ أَوَّلُ تَكْبِيرٍ كَانَ فِي زِفَافٍ، فَصَارَتْ سُنَّةً.
📜دلائل الإمامة، ص 102
#حدیث
#رسول_الله
#امام_باقر
#دلائل_الامامه
@Arshiv_Gholam
چه كرده اى كه جهان در تب.mp3
2.33M
🎙چه کردهای که جهان در تب تو میسوزد🎙
🔰 کربلایی نریمان پناهی
🗓 صوت های قدیمی
#صوت
#سینه_زنی
#نریمان_پناهی
@Arshiv_Gholam
یک کوزه ی بی آب، از دریا چه میداند
یک مشت خاک از غربت صحرا چه میداند
یک سائل بیچاره از آقا چه میداند
از چهارده خورشید عقل ما چه میداند
ما دور از "قدریم" "إنّا" را نمیفهمیم
"الحق که پایینیم و بالا را نمی فهمیم"
هر کس که در این خانه قنبر شد پشیمان نیست
کارگر اولاد حیدر شد پشیمان نیست
از خاک بود و عاقبت زر شد پشیمان نیست
جاروکش صحنی معطّر شد پشیمان نیست
این روزها باید رضا آباد ساکن بود
یعنی میان صحن گوهرشاد ساکن بود
نُه بار میگیریم ذکر یارضا و بعد
نُه بار میچرخیم در صحن و سرا و بعد
نُه بار میسازیم راهی تا شما و بعد
نُه بار میآییم تا عرش خدا و بعد
شاید سحر باب الجوادت روی ما وا شد
"أولادنا أکبادنا" امروز معنا شد
گفتم جواد، از بند بند شعر رحمت ریخت
از چشم های سائلم اشک خجالت ریخت
گفتم جواد و بر دعاهایم اجابت ریخت
آقا به این سفره نگاهی کرد و برکت ریخت
گفتم جواد و باز هم لکنت شکستم داد
بی معرفت بودن دوباره کار دستم داد
ای حسرت سجّاده ها، یا ربّنای تو
رفته ست تا به عرش أعلی ربّنای تو
بوی علی دارد سحرها ربّنای تو
توحید میگیریم ما، با ربّنای تو
آقا بیا و نذر جدّت با گدا تا کن
یک کاظمیّه در دل هر شیعه بر پا کن
یک "إتّق اللّه" از تو، ایمان داشتن با من
ابر کرامت از تو، باران داشتن با من
شانه ز تو، زلف پریشان داشتن با من
چه کرده این عشق کریمان داشتن با من
که در خیالم کاظمینی میشوم هر روز
در کاظمین تو حسینی میشوم هر روز
دل دست تو دادیم پس دل بر نمیگردد
ناقص نباشد تا که کامل بر نمیگردد
بی جیره از این خانه سائل بر نمیگردد
یعنی از اینجا بی فضائل بر نمیگردد
این دفعه را آقا بیا سائل نوازی کن
ویرانهی قلب مرا آباد سازی کن
همراه ماه امشب ستاره میرسد از راه
و یک علی دارد دوباره میرسد از راه
بر گنبدی سوّم مناره میرسد از راه
شیری به شکل شیرخواره میرسد از راه
این شاخهی طوبی ثمر دارست از امشب
بی بی رباب ما پسردارست از امشب
این طفل کوچک میشود حیدر زمان جنگ
شمشیر خود میسازد از حنجر زمان جنگ
أصغر شد أمّا میشود أکبر زمان جنگ
مانند مردان میسپارد سر زمان جنگ
گهواره را معراج خواهد کرد این آقا
دین را به خود محتاج خواهد کرد این آقا
بر روی دستی خوش زبانی میکند روزی
با گریه هایش خطبه خوانی میکند روزی
قدّ سپاهی را کمانی میکند روزی
از سنگر دین پاسبانی میکند روزی
شش ماهه است أمّا سوی پیکار خواهد رفت
تا حدّ جان پای دفاع از یار خواهد رفت
تیری به سرعت حنجرش را میزند بر هم
یک جور می آید سرش را میزند بر هم
أصلاً تمام پیکرش را میزند بر هم
در خیمه قلب مادرش را میزند بر هم
از گوش تا گوش سرش با تیر میپاشد
لب با سه شعبه تا میشود درگیر، میپاشد
رازی ز مدفون بودنش بیرون نمیآید
کوری چشم دشمنش بیرون نمیآید
یک نخ هم از پیراهنش بیرون نمیآید
صد نیزه هم باشد تنش بیرون نمیآید
دست امامی هست، پس دستی برابر نیست
یعنی که نبش قبر شش ماهه میسّر نیست
#شعر
#مدح_و_روضه
#امام_جواد
#حضرت_علی_اصغر
@Arshiv_Gholam