eitaa logo
کانال مداحی باسبک عاشقان حضرت زینب(س)
27هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
980 ویدیو
639 فایل
ارائه متن و صوت نوحه، روضه، مرثیه و،،،، مدیریت کانال:شعبانپور @Haram75 ─⊱✾♡✾⊰─ https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122 @Asheghane_hazrat_zeynab 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 تعرفه تبلیغات این آیدی👇🏼 @kianatv ─┅─⊱✾♡✾⊰─┅─
مشاهده در ایتا
دانلود
Mirdamad 1402 shab06 a.mp3
39.14M
|⇦•پا بر زمین نکوب..... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مهدی میرداماد
. |⇦•قوامِ دولتِ اسلام.... و توسل به کریم‌ اهل بیت امام‌حسن مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── قَوامِ دولتِ اسلام با دمِ حسن است که امرِ صبح همان حکم محکم حسن است جهانیان همه زیر بلیط عشق حسین ولی حسین خودش زیر پرچمِ حسن است حسن به گریه کنان حسین اشک دهد بَلی که چشم عزادار زمزم حسن است * بی بی فاطمه زهرا سلام الله به اون شاعر گرانقدر «وصال شیرازی» فرمود: چرا برا پسرم شعر نمیگی؟ عرض کرد.. بی بی جان! همه ی شعرام برا حسینته، فرمود: مگه حسن پسر من نیست..؟* سه بار زندگی اش را به این و آن داده بگو به اهل کرم تازه این کمِ حسن است حسین نائب او بود در مقام کرم درون کیسه ی ارباب، درهمِ حسن است شِفا به دست حسین و اجازه دستِ حسن به زخمِ فُطرس خوشبخت مرهمِ حسن است سرِ حسین و دلِ پاره ی حسن در تشت اگر درست بگویم حسین هم حسن است غم حسین و حسن چیست؟ پهلوی زهرا رَبیع نیز گُمانم مُحرّمِ حسن است آخر یه روز شیعه برات حرم می‌سازه حرم برای تو شَه کرم می‌سازه *روزى مردى از شام، تو كوچه هاى مدينه به امام‌ حسن علیه السلام رسيد هر چی از دهنش در اومد همینجور ناسزا به امام مجتبی گفت.. حضرت فرمود: چهره ات آشنا نیست.. تو غریبی تو این شهر؟ گرسنه ای؟ سیرت کنم.. جا نداری؟ منزل ما متعلق به توست.. رفیق نداری؟ رفیقت بشم... یا امام حسن ما همه نوکرای بچه های شماییم، میشه یه نگاهی به ما کنی، جان قاسمت امشب یه نگاه ویژه به ما کن....* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
01-madh.mp3
19.5M
|⇦•قوام دولت اسلام....... مجتبی علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
. |⇦•من از تولد عاشقم... ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── من از تولد عاشقم وقتی پدر با عشق بعد از اذانش یا حسینی خوانده درگوشم در چشم هایت ای عمو جان کربلا دیدم وقتی گرفتی لحظه ی اول در آغوشم بگذار من هم در صف دلدادگان باشم نام مرا هم در میان عاشقان بنویس بعد از علی اکبر گُمانم نوبت من شد پیش جوان اسمی هم از این نوجوان بنویس از من عمو جان در گذر فرقی نخواهد کرد حتی اگر از من بگیرد عمّه شمشیرم بی تو نمیمانم، خودت هم خوب می‌دانی فردا ببینم نیستی از غصّه می‌میرم *وقتی همه ی اصحاب تو خیمه نشسته بودن، بُرِیر، زُهِیر، حبیب، عابِس، علیِ اکبر، آقا قمر بنی هاشم و.. حضرت فرمود: فردا همه شهید می‌شیم. یه مرتبه دیدن آقازاده ی امام مجتبی صدا زد. عمو جان آیا فردا منم شهید می‌شم یا نه؟ یه نگاه عمیقی ابی عبدالله به صورت قاسم کرد. یتیم برادرشه، یادگار حسنه، میخواد اینجا تا امروز بگه کلاس این خانواده چیه، چقد بالاست، از چه افقی به این عالم نگاه می‌کنه... صدا زد.. قاسمم یک سوال ازت می‌کنم، مرگ در نزد تو چگونه است؟ یه مرتبه بلند شد عرض کرد: عمو جان! اَحْلَی مِنَ العَسل، من از مرگ باکی ندارم از شمشیر نمی‌ترسم، حقّا که پسرِ شیر جملی.. می‌دانم اکنون در دل پاکت چه غوغایی ست قربانی ات وقتی که میراث حسن باشد می‌دانم اذنم می‌دهی اشکت که پایان یافت خط حسن وقتی که در دستانِ من باشد *وقتی همه رفتن دلش گرفت، مادرش یه نگاه کرد صدا زد.. پسرم برا چی گریه می‌کنی؟ گفت :عمو اجازه نداده به میدان برم، گفت این دست خط رو ببر به عمو جانت نشون بده محاله ردت کنه، حتما اذن بهت میده. انقدر خوشحال شد نامه رو گرفت آورد خدمت عمو جان. عمو جان! این دست خط رو میشه بخونید؟ همچین که ابی عبدالله، نامه رو باز کرد چشمش افتاد به دست خط داداش حسنش، دست خط داداشو میبوسید، حسن جان! دلم برات تنگ شده داداش، کجایی ببینی حسینتو با زن و بچه غریب گیر آوردن..* .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── همچین که خوند دید نوشته بسم الله الرحمن الرحیم، قریبِ به این مضمون، حسین جان من کربلا نیستم یاریت کنم، اما پسرم قاسم عوض من شمشیر بزنه، انقده قاسم خوشحال شد، خواستن لباس رزم تنش کنن، لباسی به تنش نشد، کفن تنش کردن. شیخ جعفر شوشتری رحمه الله علیه میگه، همچین که خواست وداع کنه امام حسین پشت خیمه بغلش گرفت، انقده گریه کردن تا دوتایی از حال رفتن، حالا قاسم می‌خواد بره، عمه براش قرآن گرفته، همه دورشو گرفتن، سوارِ بر اسب شد پ لباس رزم به تنش نشد، کفن تنش کردن، پاهاش به رکاب اسب نمی‌رسید، از کجا بگم؟ هم جوشن هم نام تو را بردم زدم از خیمه ها بیرون از شوق حتی بند این نعلین وا مانده بنگر گریبان مرا، وا کن که این میدان این بار، مست سینه چاکت را فراخوانده هم جوشنم شد هم توانم داد با عَطرش شالی که روی شانه ام انداختی با عشق شمشیر در دستم چه شد حیدر وار می‌چرخد از من چه مرد بی‌نظیری ساختی با عشق فرزند زهرا تا نظر بر دشمنت کردم خون علی انگار در قلبم به جوش آمد عباس با هر ضربه ام تکبیر سر میداد روح الامین هم لافتی گو در خروش آمد باید بترسد لشکری وقتی دل حیدر در سینه ی فرزند سردار جمل باشد باید بلرزد بر خودش از شمشیرِ آن شیری که پیشش مرگ شیرین چون عسل باشد آخر به رسم خویش جنگیدند تا دیدند دیگر نمانده آن طرف با من هماوردی پیکار این مردم عمو جان با جوانمردان در رسم شان راهی ندارد غیر نامردی *مگه چه کردن عزیزم....؟* هر چند سنگ از هر طرف سوی تنم بارید جان و تن قاسم بلا گردان تو سنگ است و پیشانی، لب و دندانِ پیغمبر این یک بلا سخت است دور از جانت آقا امان از آن ساعت زیر سمِ این اسب ها کردم صبوری تا یک وقت ناراحت نگردد قلبِ محبوبم پاهای شان خیلی نخورده بر تنم محکم یک دردِ معمولی ست باور کن عمو خوبم خوبم عمو اما امان از سینه ی مجروح این درد، کامل مرد را از پا می اندازد مخصوصا آن نعلی که آمد روی پهلویم هی با لبانم ذکر یا زهرا می اندازم امان از آن ساعتی که ناله ی این بچه بلند شد، همچین که رو زمین افتاد، زیر دست و پا صدا زد عمو... .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
02-roze.mp3
32.65M
|⇦•من از تولد عاشقم....... و توسل به حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه
لالایی میخونه ، یه مادرِ دل خون لالایی بخونید مادرا لالاییِ بارون لالایی گلِ بی ابم ، لالایی گلِ بی خوابم بارون میباره یذره ببند چشماتُ ، انقدِ نکش پاهاتو بارون میباره لالایی جونِ من ، یذره تاب بیار به عمو گفت بابا ، اگه میشه اب بیار بند دوم از دستِ من ای وای ، دیگه داری میری کاش که بدن ابت لااقل تشنه نمیری مشکشُ عمو پر کرده ، دیگه داره برمیگرده ابُ میاره عمو که بیاد رو لبهات ، رویِ کبودیِ چشمات بارون میباره بابایی اومده ، با قدِ خم ولی مثل اینکه عمو ، دیگه نمیادِش علی بند سوم لالایی عزیزم ، لالایی بهارم داری میری میدون ای وای طاقت ندارم حرمله کمون اورده ، دلِ بی امون اورده ، میترسم اصغر با یه شعبشم این حنجر ، که نمیاره تاب مادر ، میترسم اصغر گره میشه سرت ، به سینه یِ بابا لالایی اصغرم ، نری رویِ نیزه ها
روضه ابالفضلی ع.mp3
4.41M
روضه زمزمه اقا ابالفضل برادر میخواستم برا اصغرت آب بیارم ، ولی اه زدن مشک آب منو پاره کردن ، توی راه برادر برادر میگی من بیام با تو خیمه ولی با ، چه رویی؟؟ نه دیگه برام مونده آبی و نه ابرویی برادر دیگه دست به پیکر ندارم ، میبینی برادر مثه نیزه زارم ، میبینی برو هر چی زودتر تو خیمه , مردی نیست برا زینبم بی قرارم ، میبینی حسین جان ،،،،،،، برادر اومد مادرت جای ام البنین در کنارم دیگه دلخوشی بعد این مشک پاره ندارم برادر برادر تو خیمه همه انتظار منو میکشیدن بمیرم که دیگه همه بچه ها نا امیدن برادر میده گریه ی تو عذابم میبینی خجالت منو کرده آبم میبینی بگو که حلالم کنه اون شیش ماهه خجالت زده از ربابم میبینی حسین جان شعر: استاد نصابی عزیز
🎶 هارداسان فاطمه بالاسی باشلانور جدوون عزاسی چکدیلر قاره عرشه دوتدی عالمی یا حسین صداسی داده گل-میر و مقتدا سن سن آقا یاسه گل-صاحب عزا سن سن آقا اباصالح اباصالح شیعه بو غمده سینه داغلار عشقیلن باشه قاره باغلار قاره کوینک گینلر آقا جدوون ماتمینده آغلار هارداسان-غم نواسی دیللرده قالوب گل آقا-اصغرین قانی ییرده قالوب اباصالح اباصالح دیللره زمزمه سالان گل شیعه نین فکرینه قالان گل پرده غیبیدن کنار اول ای حسین قانینی آلان گل لطف ایله-آل اله سنق قلبیمیزی گلمه سن-کیم بیلر بیزیم دردیمیزی اباصالح اباصالح