#شب_دوم_محرم #ایام_محرم
سبک #زمینه یا ضرب تک
بانوای
#کربلایی_حنیف_طاهری
(کاروان سلاله های خدا
کاروان امام عاشورا.
کاروان بهشتیان زمین
کاروان فرشتگان سما) 2
نزول و فرود عرش روی زانوی اکبر
همه تحت فرمان علمدار این لشکر
این همه شیر میدون پشت به پشت
دور محمل پشت سر علی اکبر روبرو
ابوفاضل علی اکبر ای جانم ابوفاضل
(ای جانم علی اکبر
ای جانم ابوفاضل) 🔃 🔃
نفسی از دعایشان عیسی
صاحبان شفاعت فردا
یوسفان عشیره ی حیدر
مریمان قبیله ی زهرا
خانواده جود و معدن کرم هستن
آسمونا محتاج این حرم هستن
صدنگاه نگران قامت علی اکبر
این حرم تو پناه علمدار
ای دلاور علی اکبر
ای جانم ابوفاضل
ای جانم علی اکبر 🔃 🔃
کاروان شهادت و تکبیر
کاروان نماد خیر کثیر
کاروان ولایت حیدر
کاروان پیام روز غدیر
همه جون به کف هستن
همه صف به صف هستن
فدائیان راه امیر نجف هستن
توتیای چشاشون خاک پای علی شاه دین
توی گودال جان فدا
یه علی شد یا علی علی مولا یا علی علی مولا یا عل
#شب_چهارم_محرم
سبک #شور
#حاج_نریمان_پناهی
(حسینم ای بی سر، حسین عریان پیکر
تو را تشنه کشتند، بمیرم ای مادر) 2
دوید و دویدم برید و بریدم
سرت را سر نیزه دیدم
قَتَلوکَ بُنَیَّ ذَبَحوکَ بُنَیَّ
مَنَعوکَ بُنَیَّ، واویلا
یاحسین یابن زهرا 🔃 🔃 🔃
ببین بین گودال تمام هستم را
بیا همه زینب رها کن دستم را
مکن تو کبابم ببین در عذابم
به سوی عمو میشتابم
از غمش بی قرارم تاب دوری ندارم
در رهش جان سپارم
یا حسین یابن زهرا 🔃 🔃 🔃
علمدار خیمه من هستم عبدالله
بمیرم در راه عمو انشاءالله
نبینم الهی که تو بی سپاهی
نبینم تو در قتلگاهی
من بمیرم برایت سر و دستم فدایت
جان دهم زیر پایت
یا حسین یابن زهرا 🔃 🔃 🔃
چرا غرق خونی امام معصومم
گناهت چه بوده عموی مظلومم
تو هستی امیرم به جان میپذیرم
در آغوش گرمت بمیرم
در غمت مبتلایم پسر مجتبایم
مست خون خدایم
یا حسین یابن الزهرا 🔃 🔃 🔃
🕊﷽🕊
▪️ #روضه_امام_حسین_(ع)
▪️ #روضه_ورودیه
▪️ #دفتری_حسین (ع)
🕊بر میوه قلب و جان زهرا صلوات
🕊رخسار حسین آن دلارا صلوات
🕊تقدیم و نثار میزبانان عزا
🕊بر احمد و علیّ و زهرا صلوات
🕊(دعای فرج)
⬅️ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَْرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ
عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ
وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ
⬅️اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
🥀سری خواهم که گردد خاک پایت
🥀دو چشمی را که گِرید از برایت
🥀آخ الهی چشم من در وقت مُردن
🥀ببیند آن جمال دلربایت
⬅️ان شاالله اون لحظه ای که شبِ اول قبرم میشه، همه منو تنها میزارن، آقا بیاد به دیدنم....
هر کی میخواد شب اول قبر اربابش به فریادش برسه صداش بزنه...
🥀جانم حسین... جانم حسین ..
🥀 ای جان جانانم حسین...
(همه بگن)
⬅️صدا تو بلند کن بزار مولا صداتو بشنوه...
بزار مادرش زهرا صداتو بشنوه...
مادرش میگه خوش اومدی به مجلس حسینم...
یه وقتی میاد که هیشکی به داد منو تو نمیرسه، تو صحرای محشر... زمین داغ ..
همه در اضطراب...
آخ خدا روزی که پدر از فرزند فرار میکنه...
فرزند از پدر فرار میکنه...
روایت میگه، کسی نیست به فریاد برسه..
یه وقت میبینی یه آقایی وارد محشر شد..
میفرماید این صدای شیون و ناله برا من حسین آشناست...
اینا گریه کن منه حسین بودند
اینا با اشک و زمزمه شون تسلای دل مادرم زهرا شدند...
⬅️حالا که داری اشک میریزی... اگه مادرت زنده است افتخار کن به این مادر... شبر محبت اهل بیت به تو داده...
اما اگه مادر نداری...
بگو مادر...
این اشکای چشمم طبق نوری باشه برای توی مادر که منو حسینی تربیت کردی...
منو گریه کن ابی عبدالله تربیت کردی...
بگو مادر ... ممنونتم، ممنونتم
🌾روز دوم محرم دلتو ببرم کربلا آی کربلائیا
(زینب رسید کربلا)
🥀فریاد یا محمدا... زینب رسید به کربلا
▪️زینب رسید به کربلا، (واویلا)3
▪️زهرا شده صاحب عزا(واویلا)3
⬅️ بیاد اون لحظه ای که کاروان رسید کربلا...
تا رسیدن به کربلا دیدن ذوالجناح حرکت نمیکنه..
همچین که رسیدن به کربلا..
انگار غم های عالم به دل زینب رسید..
🥀آی زینب زینب زینب...
داداش اینجا کجاست..
چرا دلم داره شور میزنه داداش؟
داداش بیا برگردیم...
دیگه از امروز بگو امان از دل زینب...
یه وقت ابی عبدالله صدا زدند...
کربلا...
صدای ضجه و شیون بی بی زینب بلند شد...
(امروز دلت میخواد با زینب بری کربلا.)..
▪️آخ در این صحرا مکن منزل برادر
▪️که ترسم بی برادر گردم اینجا
▪️نمیخواهم سیه پوش و عزادار
▪️به داغ اکبرم گردم در اینجا
▪️نمیخواهم ز دیده اشک افشان
▪️بی عباس دلاور گردم اینجا
بمیرم برا غصه های دلت بیبی جان...
🕊اما من میخوام بگم بیبی جان الان گریه نکن..
الان همه دورت اند... بی بی جان الان زوده گریه کنی...پرده رو کنار بزن ، ببین یکی مثل عباس ایستاده...
ببین یه طرف علی اکبره..
یه طرف قاسمه..
همه هستند بی بی جان
بیبی جان هنوز دستی از بدن جدا نشده..
هنوز بدن علی اکبر ارباً اربا نشده..
ای وای ...
هنوز گلوی علی اصغرت تیر سه شعبه نخورده..
هنوز زنان و بچه ها به اسارت نرفتن...
✨هنوز رخت اسیری به تن ندارد کس
✨هنوز ناله ندارد ، عمو به فریاد رس
✨هنوز آنچه زیاد است در حرم آب است
✨کجا زسوز عطش شیرخواره بی خواب است
🍃سادات منو ببخشن
✨هنوز صید نگشته بچه آهویی
✨و تازیانه نخورده ، هیچ بانویی
✨عمه سادات با برادر است
✨زینب کبری کنار دلبر است
🍃(بگمو التماس دعا)
⬅️میخوام بگم خانم جان تا رسیدی به کربلا گریه کردی... ناله زدی..
میخوام بگم الان گریه نکن..
گریه هاتو بزار برا اون لحظه ای که..
همه رو سوار ناقه میکنی... میخوای سوار بشی محرم نداری بیبی جان...
ای حسین..حسین... حسین
یه وقت صدا زد داداش پاشو زینبتو دارن به اسیری میبرن..
یه وقت بیبی روشو کرد سمت علفمه.. صدا زد عباس جان .. پاشو داداش... پاشو ببین چه بر سر زینبت اومده...پاشی تنهایی و بیکسی زینبت رو ببین...
🍃هر چقدر ناله داری به سوز دل زینب کبری س به اشک و آه و ناله ام المصائب زینب کبری س 3 مرتبه ناله بزن بگو ..
یا حسین...
✨شادم همه عمر تا حسین میگویم
✨راز دل خود با حسین میگویم
✨آنشب که چراغ عمر من خاموش است
✨در ظلمت قبر حسین حسین میگویم
🍃🌾🍃
2. واحد.mp3
5.01M
#حضرت_عبدالله_بن_حسن
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
قسمت دوم :
#واحد
در ابتدای فایل صوتی دوم ، جناب استاد با یک #آوای_حسین بسیار زیبا در پرده های بالا تر، زمینه را تمام نموده و وارد واحد سنگین می شوند ، اما کم کم ضرب آهنگ واحد افزایش یافته و با سبک بر مشامم میرسد به پایان مجلس و ذکر ابالفضل (ع) میرسند ...
خواستم پر بکشم
بال و پرم سوخت عمو
از غریبی تو قلبِ
پدرم سوخت عمو
از عطش دم نزدم
از غم تو داد کِشم
خواستم مثل تو باشم
جگرم سوخت عمو
#اوج :
دستی از دست ندادم
که بدست آوردم
نیک در رفعِ بلایت
سپرم سوخت عمو
مادرم فاطمه را
چونکه صدا میکردم
از رخِ نیلی او
چشم ترم سوخت عمو
چونکه شمشیر و سنان
بر تو هجوم آوردند
زیر این بار ز پا
تا به سرم سوخت عمو
تنم از تیرِ سه شعبه
به تنت دوخته شد
خیمه از همهمه ی
این خبرم سوخت عمو
(عمو عمو حسین جان ) تکرار
چه کنم گر نکنم
گریه به مظلومی تو
گریه آبیست که بر
آتش دل تسکین است
( عباس سالار زینب ) تکرار
( عباس غمخوار زینب ) تکرار
#ذکر_پایانی
ای علمدار سپاهِ
منو ای میر عرب
دیده بگشا و نظر
که چه آمد به سرم
دیده بر هم منه ای
سرو به خون غلطیده
تا نگویند حسین ،
داغ برادر دیده ...
( سقای دشت کربلا ، ابالفضل )
سینه زنی شب اول محرم سینه زنت آرزوشه-کریمی
-------------------------------------
شب اول محرم سینه زنت آرزوشه
با دستای یه پیرغلامت پیرن سیاه بپوشه
تو کوچه ها با پرچمت امید به زندگی میاد
دباره بوی نزری از روضه های خونگی میاد
سلام بر پرچمو علم
سلام بر شعر محتشم
سلام بر محرم
شب اول محرم سینه زنت ارزوشه
با دستای یه پیرغلامت پیرن سیاه بپوشه
سلام بر پرچمو علم
سلام بر شعر محتشم
سلام بر محرم
دم هیئتا با گریه میگه مادر تو زهرا
قبول باشه حسنیایی عزاداریتون ایشالا
دوباره روضه رفتنا بی ریا ترین عمل شده
دوباره هر محله ای پر علم کتل شده
سلام بر کربلای تو
سلام بر نوکرای تو
سلام بر محرم
شب اول محرم سینه زنت ارزوشه
با دستای یه پیرغلامت پیرن سیاه بپوشه
سلام بر پرچمو علم
سلام بر شعر محتشم
#شهادت_امام_حسین_ع #شب_اول_محرم #کریمی
------------------کانال مداحی محبان اهلبیت،ع🎤عاشقان حضرت زینب،س،
پیوی مدیرکانال:شعبانپور @Haram75
روضه و نوحه های ناب از مداحان ترکی و فارسی
https://eitaa.com/joinchat/2115895304C4149e19122
کانال عاشقان حضرت زینب،س،را به دوستان خودتان معرفی کنید🙏☝️☝️☝️☝️
------------------
#حضرت_رقیه_شور
بابا کجایی
دیگه بریدم
رفتی یه روزه
خوش من ندیدم
بالم شکسته
رنگم پریده
دیگه سه سالت
گیسو سپیده
بابا معجرم سوخت
موهای سرم سوخت
توو آتیش خیمه
کل پیکرم سوخت
(واویلا واویلا)
از زجر و خولی
دارم شکایت
این حال و روزم
داره حکایت
سنی ندارم
قامت خمیدم
من بی تو خیلی
سختی کشیدم
خندیدن به اشکام
زخمه دست و پاهام
خوردم تازیونه
بند اومد نفسهام
واویلا واویلا
__
توو احتضارم
حالم خرابه
بابا بیا که
موندن عذابه
جای من عمه
خیلی کتک خورد
روزی هزار بار
توو کوچه ها مُرد
شد حال دلم زار
بین کوچه بازار
توو صحرای غربت
دیدم خیلی آزار
واویلا واویلا
#عباس_قلعه
#حضرت_رقیه_زمینه
بند اول
دلتنگم
اشکام دونه دونه/ میریزه رو گونه
یه دردایی دارم/ هیچکس نمیدونه
اینکه یه جوری زده که چشام تاره
اینکه دیدیم گوشوارم توی بازاره
اینکه منم پهلوهام مثله مادرت
بد جور لگد خورده خیلی ورم داره
بابا / بابا / انقدر صدات کردم آخر گرفت صدام
بد جور / شبها / میسوزه این تاول روی دست و پام
بند دوم
بابایی
حال دخترت رو هیچکس نمیفهمه
نیستی که ببینی ، دنیا چه بی رحمه
از زجر نگم که بابا جون دلم خونه
این سوختگی واسه شام غریبونه
من که همیشه تو آغوش تو بودم
حالا ببین جای من رو توو ویرونه
بابا / بابا / خیلی کلافم از این زخمای تنم
بابا / بابا / میلرزه از گشنگی کل بدنم
#داود_قاضی
3. شعر دوم و روضه.mp3
11.75M
#حضرت_قاسم_بن_الحسن
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_دوم_روضه
از حسن هر کس که در دل
ذره ای هم کینه داشت
نیزه ای پرتاب کرد و
زخم بر جسمم گذاشت ..
تیر باران شد پدر
من سنگ باران ای عمو
وای از سنگینیِ
نعلِ سواران ای عمو
مادرم را گو ببیند
قاسمش رعنا شده
سیزده ساله یتیمش
هم قدِ سقا شده ..
بند بندِ پیکرِ من
ای عمو از هم گُسست
مَفصلم از هم جدا شد
استخوان هایم شکست
عده ای با نیزه و
یک عده با تیرم زدند
دوره ام کردند و
با هم تیغ و شمشیرم زدند
می شنیدم یک نفر
فریاد زد در همهمه:
میزنم ضربه به پهلویش
ز بغض فاطمه ... ؟؟
شاعر : #رضا_رسول_زاد
|⇦•دلشوره دارم امسال...
#روضه و توسل به به حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام اجرا شده شبِ اول محرم ۹۹به نفس کربلایی حسین سیب سرخی•ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
" اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّى سَلامُ اللَّهِ اَبَداًما بَقیتُ وَ بَقِىَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّى لِزِیارَتِکُمْ"
*خوشبحال اونايي كه الان حرمِ حسين هستند*
" اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ"
"ياحسين"
دلشوره دارم امسال، چي ميشه آخر روضه
واجب تر از نونِ شب، برايِ نوكر روضه
يعني ميشه كه امسال، بپيچه بويِ اسپند
تو كوچه هايِ اين شهر، بساطِ چايي و قند
بازم هيئت ها با هم، نوكرها با تو بيعت مي كنن
مَردم رو برات، سمتِ روضه ها دعوت مي كنن
حسين! اي جانم حسين، اي جانم حسين...
*ممنونم كه باز هم آقا نگام كردي، آقا خيلي حرف ها شنيدم، خيلي طعنه ها شنيدم، خيلي جاها مسخره ام مي كردن، ولي باشه، قشنگيش به همينه هر كي حسين رو بخواد بايد طعنه بشنوه، هر كي ارباب رو ميخواد، هر كي كربلا رو ميخواد، بايد طعنه بشنوه، مگه نبود غروبِ عاشورا، همون هايي كه آقا اميرالمؤمنين يه روزي بهشون محبت كرده بود، غروبِ عاشورا رسيدن به پسرِ همين آقا، اينقدر توهين كردن، اينقدر بي ادبي كردن، آقارو نگران كشتن، حسين!...*
چي فكر مي كردم، چي شد، حرم نديدن سختِ
تو اين مُحرم آقا، طعنه شنيدن سختِ
چي فكر مي كردم، چي شد، چشام برات مي بارن
مَردم اين شهر حتماً، سنگِ تموم ميذارن
خودِت مي بيني آقا، اوضاعي شده، تويِ شهرِ ما
كاري كن برام، امسال اربعين، پابوست بيام
حسين! اي جانم حسين، اي جانم حسين...
*شبِ گريه است، هر جوري ميتوني خودت رو وصل كن به مادرِ سادات خانوم فاطمه ي زهرا، امشب مادرش كربلاست...*
چي فكر مي كردي، چي شد، تو رو تو گودال بُردن
با زور و تيغِ نيزه، پيكرت رو آزُردن
چي فكر مي كردي، چي شد،لباسِ تو غارت شد
جلو چشايِ زينب، به تو هم جسارت شد
حسين! اي دورِ از وطن
بينِ بوريا، موندي بي كفن
حسين! تويِ قتلگاه
كُشتنت تو رو، بي جُرم و گناه
*دوست دارم اين ناله ات رو ببري قتلگاه..*
هر شبِ جمعه صدايِ مادر آيد از حرم
من تمامِ عُمر دنبالِ صدايِ مادرم
مي زند: ناله "بُنَيَّ!" كو لباسِ كهنه ات
كو سرت؟ كو حنجرت؟ كو مادرت؟ كو دخترت؟
بشكند دستِ كسي كه دست بر مويت زده
گيسويت خاكي شد و من خاك مي ريزم به سر
*جوري صدا بزن صدا به صدا نرسه، معني اين صدا به صدا نرسه رو ميخواي بدوني چيِ؟ آخه يه روزي تويِ مدينه كه ميخواستن مادرش رو بزنن، ايستادن مردم مدينه هلهله مي كردن، كه صدايِ فاطمه رو علي نشنوه...علي ميگه: من ديدم يه نانجيبي با غلاف شمشير...*
زنِ جوانِ مرا مي زدن نامردان
مدينه فاطمه ام را در احتضار انداخت
و يك غلاف كه دستِ چهل نفر چرخيد
و دستِ فاطمه را عاقبت از كار انداخت
خودم ز سينه ي او ميخ را در آوردم
ببین مرا به چه کاری که روزگار انداخت
*حالا از اينجا مي برمت كربلا، شب اولِ اين مجلس از مدينه بريم كربلا...اينجا به مادرش جسارت كردن، حُرمتش رو نگه نداشتن، غروبِ عاشورا مادرش برگشت گودالِ قتلگاه...چه زماني؟..." وَ الشِّمْرُ جَالِسٌ عَلَى صَدْرِكَ"*
مادرش آمده گودال نچرخان بدنش
اسخوان هايِ گلويش زقفا ريخت بهم
* هر كجا نشستي جوري صدا بزن اين صدات تويِ عالم بپيچه، بدونن عزايِ ابي عبدالله ست، بچه شيعه پايِ ابي عبدالله تعصب داره، بلند صدا بزن: حسين....*
|⇦• با شما حال خراب دل ما ...
#روضه و توسل به ابن الکریم حضرت عبدالله ابن الحسن علیه السلام اجرا شده شب پنجم محرم ۹۹ به نفس حاج حيدر خمسه •ೋ
●•┄༻↷◈↶༺┄•●
با شما حالِ خرابِ دلِ ما خوب تر است
وسطِ خیمۀ تو حال و هوا خوب تر است
نیمه شب ها وسطِ نافله، گریانم کن
*آقا! من خيلي رويِ تو حساب كردم، حالا كه ما دستمون از كربلا كوتاست، تو كه برات راه و مسافت معنا نداره، مي دونم هر شب كربلايي، اگه گذارت افتاد دور و بر گودال يادِ ما هم باش.
مُحرم به نيمه رسيده، آي امام حسني ها! يه كاري كنيد امشب به چشمِ امامِ مجتبي بياييد، اگه امام حسن حرم داشت، ميگفتم: وعده ي ما دَمِ حرمِ امام حسن، اما حرم نداره كه...امشب بگو:امام حسن! حرم نداري، نوكر كه داري...امشب برا پسرش خوب گريه كنيد، باباش بدهكارت نميشه...*
نیمه شب ها وسطِ نافله، گریانم کن
سینه زن گر بشود اهلِ بُکا خوب تر است
*حسين!...دلم يه كربلا ميخواد...حسين! يه گنبدِ طلا ميخواد...*
همه ی زندگی ام لذّتش این نوکری است
من شوم نوکر و ارباب شما، خوب تر است
*روضۀ حضرتِ عبدالله هم غوغاست، از صبحِ عاشورا يه چهار دفعه ابي عبدالله وسطِ ميدون جمعش كرد، مگر نه، زده بودنش، علي اكبر رو كه ديد افتاد، بدو رفت تويِ ميدان، پسرِ امام حسن، جگرِ امام حسن رو داره، سلاحي نداشت،سنگ برداشت بدو رفت، گرفتش از وسطِ ميدون، بارِ سوم و چهارم، اومد پيشِ عمه ي سادات، گفت: اين بچه رو ببر، ازش غافل بشي رفته ميدون...لذا دستش رو عمه ي سادات گرفت، از اينجا معلوم ميشه، خيلي چيزهايي كه زينب ديد، عبدالله هم ديد...يه جايي رفتن روي بلندي، بي بي زينب كه چند روز آب نخورده بود چشماش سويي نداشت، اما عبدالله چشما تيز بين، هي ميگفت: دارن ميزننش، زينب نمي ديد، با يه دست عبدالله رو گرفته بود، هي عبدالله مي گفت: من دارم مي بينم، هي ميخواست دستش رو جدا كنه زينب نميذاشت، يه جا گرد و خاك كه نشست، زينب ديد واي شمر رفت رو سينۀ حسين، دستش رو گذاشت رو سرش، عبدالله ديد دستش به دستِ عمه نيست، بدو رفت ميدان...*
رها کردی تو از خیمه نَفَس را
نخواندی حرف مِهرِ هیچ کس را
حصارِ لطف زینب را شکستی
ندارد شیر یارایِ قفس را
رجز خواندی که اِبنُ المُجتَبایم
رجز خواندی که فرزندِ مِنایم
شنیدم از تهِ گودال، گفتی
برادر زاده ی خونِ خدایم
جگر اصلاً به سن و سال که نیست
پریدن تا خدا به بال كه نيست
تو از شيرِ جمل ارثيه داري
جوانمردي به قيل و قال كه نيست
شنيدم نعره زن مي آيي از دور
پیِ یاریِ من می آیی از دور
بنازم این همه جان و جَنَم را
به چشمِ من حسن می آیی از دور
به تو گفتم نیا اینجا ، نگفتم؟!
بمان با زینب کبری، نگفتم؟
نگفتم گرگ اینجا در کمین است
نیا یوسف در این صحرا، نگفتم!؟
نمی دیدی تنِ چاکم ،نمیشد؟!
نمی دیدی روی خاکم، نمیشد؟!
نمی دیدی به زیرِ چکمه ي شمر
تو اوضاعِ اسفناکم، نمیشد؟!
گمانت خوب شد دیدی عدو را ؟!
گمانت خوب شد دیدی گلو را ؟!
خیالت شد در این گودال راحت
كه ديدي زيرِ دست و پا عمو را
نشسته شمر رويِ سينه ي من
کشیده تیغِ بغض و کینه ی من
همین که تیر و نیزه مست کردند
هزاران تکه شد آئینه ي من
يكي آمد سرم را با خودش برد
يكي انگشترم را با خودش برد
به هر گوشه كه اسبي رفت يا تاخت
كمي از پيكرم را با خودش برد
اگر چه رفته جان از پيكرِ من
چه ميخواهد سنان از پيكرِ من؟
يكي او را بگيرد، شرط بسته
نماند استخوان از پيكرِ من
گلو بندِ رُقيه رفته غارت
و سربندِ عمويت رفته غارت
نبودي كاش دشمن بي حيا شد
كمرِ بندِ عمويت رفته غارت
*حسين....*
#گوش_دل_وا_کنید
گوش دل وا کنید ای همهٔ عاشقان
می رسد نغمهٔ زنگ یک کاروان
زحال و روزشان بیتابم ای دل
به فکر خواهر اربابم ای دل
تموم ترس من قحطی آب
به فکر کودک بی خوابم ای دل
خواهری گریون ،گشته دوچشمانش، بیاد حرفهای آخر بابا
کربلا زینب ،یاور ویار تو ،میون اهریمن، بی کس وتنها
التماست میکنم ، برادرجان بیا و، برگردیم شهر مدینه
دلهره دارم ، که زینبت روزی ،تورو به زیر دشنه هاببینه
حســــــــین وآااااای حســـــین وآااای
یاحسین مولا/ ای گل طاها/ عزیز زهرا/
ابی عبدالله/ حضرت ثارالله/ عزیز زهرا /
این سفر آخره درد ورنج وبلاست
قتلگاه عشاق، دشت کرببلاست
خدا تورو ازم، یک وقت نگیره
که بی تو خواهرت، زینب س می میره
پس از تو زندگی، عین عذابه
زه کینهٔ عدو، زینب س اسیره
بوی هجران و،جدایی می آید ،بگو که از پیشم نمیری آخر
وعده مون این بود، همیشه وهر جا ،کنار هم باشیم تا روز محشر
چیشده حالا ،قصد سفر داری ، اونم تک وتنها بدون زینب س
یا حذر کن از، رفتن ویا اینکه، ببر منو با خود بجون زینب س
حســــــــین وآای ،حســـــین وآااای
شبها خواب می بینم ،که به غم می شینم
زیر نعل مرکب،تن تو می بینم
می بینم اکبرت ، شد اربا اربا
حیفه که جداشه، دستای عباس ع
قاسم ابن الحسن ع ،سینه اش شکسته
دخترت به زیر، مشت ولگد شه
خیمه ها دربین، شعلهای غم ،غارت گوشواره شده چه آسون
می شود تارخ ،به خواهرت زینب س، زه به بی حیاییه عدوی ملعون
خیزران میزد،عدو به لبهایت، به پیش چشم بچه هات برادر
تا مگردیگه. خواب شبم تعبیر، بیا و برگردیم به جون مادر..
حسیــــــــن وااااای حســین وااای
یاحسین مولا/این گل طاها/عزیز زهرا س
ابی عبدالله/حضرت ثارالله/عزیز زهرا س
این دل بی دلم ، شده دریای غم.
منتظر نشسته، تا بیاد محرم
از غمای حسین، درسوز ودردم
کاش بشه محرم، دورش بگردم
اروم اروم دیگه، وقت عزاشه
پیراهن مشکیمو، اماده کرده ام
کاش محرم شم ،زائر دربارت، میام کنار اون ضریح شش گوش
اینقدر بر سینه ام بکوبم تا ،زداغ تو گردم،همونجا بیهوش
روزعاشورا توقتلگاه تو ،سرم رو بشکونم، زداغت ارباب
سینه خیز ایم، روبروی گنبد ،باروی خونینی اون وقت منو دریاب..
حســـــــین واااااای حســــــین واااای
🥀🥀🥀
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 1
🔸مرا که دانه اشک است، دانه لازم نیست
🔸به ناله انس گرفتم، ترانه لازم نیست
زبانحال بی بی رقیه سلام الله علیها...
گوشه خرابه...
🔸نشان آبله و سنگ و کعب نی کافیست
🔸دگر به لاله رویم نشانه لازم نیست
شب سوم محرم...
معمولا رسمه...
متوسل میشن به نازدانه ابی عبدالله...
زهرای سه ساله...
🔸به سنگ قبر من بیگناه بنویسید
🔸اسیر سلسله را تازیانه لازم نیست
چه کردن با این نازدانه...خدا...
🔸عدو بهانه گرفت و زد به او گفتم
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
(سازگار)
نمیدونم تا حالا بچه یتیم دیدی یا نه...
کنار بدن بابا دیدی چطور ناله میزنه...
با زبان کودکی همه حرفهاش رو به بابا میگه...
هرکی ناله این بچه ی یتیم رو بشنوه ناخودآگاه اشکش جاری میشه...
اما ...
هر جا شما بچه یتیم ببینید...
حتما نوازشش می کنید...
باهاش همدردی می کنید...
من بمیرم برا یتیم ابی عبدالله...
چه خوب نوازشش کردند...
چه خوب باهاش همدردی کردن...
کنار سر بابا...
هر کجا رسیدن...
بهش تازیانه زدند...
بهش سیلی زدند...
🔸بزن مرا که یتیمم، بهانه لازم نیست
گوشه خرابه... نیمه های شب...
بی بی رقیه...
شروع کرد به گریه کردن...
هی بهونه بابا میگیره...
میگه عمه جان زینب...
من بابامو میخام
عمه جان...بابام کجاست...
بلاکش دوران زینب اومد کنار دختر نشست...
صدازد...
عمه جان انقده بی تابی نکن...
عمه جان بابات رفته سفر برمیگرده انقدر گریه نکن...
هرکاری کرد این دختر بچه آروم نشد...
اهل خرابه از خواب بیدار شدند با صدای گریه خانم رقیه همه به گریه افتادن
صدای ناله اهل خرابه بلند شد...
خبر به کاخ یزید معلون رسید...
خدا لعنتش کنه صدازد چه خبر شده...
گفتن دختر ابی عبدالله...
گوشه خرابه...
هی بهونه بابا می گیره...
نانجیب صدا زد...
خوب ببرید سر بریده باباش حسین براش...
یا صاحب الزمان...
امان از اون لحظه ای که سر مقدس ابی عبدالله رو آوردن داخل خرابه...
گذاشتند جلو دختر بچه...
حالا تصور کن...
یه دختر سه ساله...
سر باباش رو در مقابلش بگذارن...
چه حالی پیدا میکنه...
تا نگاهش به سر بابا افتاد...
صدا زد بابای خوبم...
کجا بودی...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ!
بابا... کی تو رو به خونت خضاب کرده...
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي قَطع وَ رِيدَيْكَ
بابای خوبم... کی رگهای گردنت رو بریده...
يا أبتاهُ مَنْ ذَا الَّذي أَيتمني علي صِغَر سِنّي
(نفس المهموم 456)
بابا... بگو ببینم... کی منو تو بچگی یتیم کرد...
هی دست رو صورت بابا میکشه...
هی نوازش میکنه...
گریه میکنه...
صدا زد... بابا...
نبودی ببینی بعد از چی به سرمون اوردن بابا...
يا أبتاهُ، منْ بَعدكَ وا غُرْبَتاهُ
بابا... بعد از تو داد از غريبي
(انوار الشهادة 244)
خیمه هامون رو آتیش زدند...بابا
دستهامون رو بستند...بابا
طناب به گردنمون انداختند...بابا
ما رو شهر به شهر به شهر گرداندند...
بابا... نبودی ببینی از کربلا تا شام چقدر به ما تازیانه زدند...
🔸شامی ها بدند، بابا،بابا، بابا
🔸عمه رو زدن، بابا،بابا، بابا
هر کجا ميخواستند به ما تازیانه بزنند عمه جانم زینب...
بدن رو سپر میکرد...
مبادا تازیانه به ما اصابت کنه...
بابا اصلا باورم نميشه...
🔸زجر چه بی حیاست، بابا،بابا، بابا
🔸پس عمو كجاست، بابا،بابا، بابا
🔸صورت نیلی، بابا،بابا، بابا
🔸بچه و سیلی، بابا،بابا، بابا
بابا...
ببین صورتم کبود شده...
موهای سرم سفید شده...
مثل مادرم زهرا قدم خمیده...
بابا دیگه طاقت ندارم...
دیگه تنهام نزار...
منم با خودت با خودت ببر بابا...
انقدر کنار بدن بابا ناله زد...
یدفعه دیدند دختر یکطرف افتاد سر بابا یکطرف...
عمه جانش زینب اومد نگاه کرد دید دختر جان به جانان تسلیم کرده...
🔸ناز مرا به ضربت سیلی کشید خصم
🔸بابا گمان مبر که نوازشگرم نبود
🔸تا زنده ام به جان تو مدیون زینبم
🔸جز او کسی به فکر من و خواهرم نبود
(و سَیعلَمُ الّذینَ ظَلَموا أَی مَنقَلَبٍ ینقَلِبون)َ
شعراء 227
#شب_سوم_محرم
#روضه_حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
متن روضه 2
🔸منم آن گنج الهی که به ویرانه نهانم
🔸گر چه طفلم به خدا بانوی ملک دو جهانم
امشب دلها رو روانه کنیم...
کنار حرم با صفای بی بی رقیه سلام الله علیها...
امشب به یاد غربت نازدانه ابی عبدالله اشک بریزیم...
🔸ابر سیلی است نقاب رخ همچون قمر من
🔸چادر عصمت زهراست همانا به سر من
نميدونم دختر سه ساله دارید یا نه...
حتما همتون دیدید...
دخترها علاقه خاصی به بابا دارن...
اصلا معروفه...
میگن دخترها بابایی هستند...
آنهایی که دختر دارند بهتر میفهمن چی ميگم...
خدا نکنه کسی این دختر بچه رو اذیت کنه...
میگه بزار بابام بیاد...
شکایتت رو به بابام میکنم...
خدا نکنه زخمی رو بدن دختر بچه باشه...
میگه بزار بابام بیاد...
بهش نشون میدم...
بهش ميگم...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
حالا میخواهی درد دل نازدانه حسین رو گوش بدی بسم الله...
🔸دم به دم بر جگرم زخم روی زخم نشسته
🔸دلم از داغ کباب و سرم از سنگ شکسته
چقدر بهش سنگ زدند...
چقدر بهش تازیانه زدند...
چقدر سیلی زدند...
یاصاحب الزمان...
🔸رخ نیلی، لب عطشان، دل خونین، تن خسته
اما...
🔸گره از خلق گشایم به همین بازوی بسته
امشب اگه با ابی عبدالله کار داری....
آقا رو به نازدانه اش قسم بده...
اگه گرفتاری، مریضداری، حاجت داری،
اگه کربلا میخواهی...
بگو حسین جان...
تو رو به صورت سیلی خورده دختر سه ساله ات قسم...
امشب دیگه دست خالی ردمون نکن...
🔸طواف شمع چون پروانه می کرد
🔸به دستش موی بابا شانه می کرد
تا سر بابا رو گذاشتند جلو دختر بچه صدا زد بابا...
چه بلایی سرت آوردن...بابا...
🔸سر و روی پدر را پاک می کرد
🔸برایش عقده ی دل باز می کرد
صدا زد بابای خوبم...
🔸به قربان سر نورانی تو
🔸چرا خون ریزد از پیشانی تو
يا أبَتاهُ، مَنْ ذَا الَّذي خَضَبكَ بِدِمائكَ
🔸رخ من نیلی از سیلی است بابا
🔸لبان تو چرا نیلی است بابا
بابا کی با چوب به لب و دندانت زده...
اما میخام بگم...
بابای خوبم...
🔸تو از چوب جفا داری نشانه
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
اگه با چوب به لب و دندان تو زدن...
اما به منم تازیانه زدن...
🔸مرا باشد نشان از تازیانه
بابا دیگه طاقت تازیانه ندارم...
طاقت سیلی خوردن ندارم...
طاقت سنگ خوردن ندارم...
🔸ز تو دارم تمنا جان بابا
🔸مرا با خود ببر در نزد زهرا
AUD-20210811-WA0113.mp3
8.27M
عشق یک کلام حسین علیه السلام:
*🏴نوحه جانسوز عزای لاله ها*😔✋
بسیار زیباست حتما دانلود کنید
*مداح کربلایی رضا ایزی🎤🎤*
*بـا نــوای نــی و طـبـل🥁*😭
*به کربلا دشت بلا قافله ی غم آمد*
*وقت عزای لاله ها ماه محرم آمد*
*می رسد از آسمان ها بانگ آه و واویلا*
*یابن زهرا یابن زهرا (2)*
ماهی که از خون لاله گون روی شفق می گردد
قرآن زهرا تشنه لب ورق ورق می گردد
می رسد از آسمان ها بانگ آه و واویلا
یابن زهرا یابن زهرا (2)
ماهی که زهرا از جنان با چشم تر می آید
به قتلگه برای دیدن پسر می آید
ماهی که از خون گلو اصغر لبش تر گردد
شق القمر پیدا ز پیشانی اکبر گردد
می رسد از آسمان ها بانگ آه و واویلا
یابن زهرا یابن زهرا (2)
ماهی که قاسم می شود فدایی ثارالله
جدا شود دست رشید ساقی آل الله
جان سپارد نزد زهرا با لب تشنه سقا
یابن الزهرا یابن الزهرا (2)
🏴♣️🏴♣️🏴♣️