🌹کوچههای آسمانی🌱
#دریا،#باران 🌊⛈
.
باران بارید
دریا مواج شد
گاه قطره ایی
دریا را به تلاطم
وا می دارد ...
🌊⛈
بعضی ها بارانند ...
وقتی می آیند ...
تو را پاک می کنند ...
#باران،#دریا
#خدایی_که_در_همین_حوالیست
🌹کوچههای آسمانی 🌱
🌹کوچههای آسمانی🌱
#احمد_بابایی، کلکسیون تیر و ترکش!! فرمانده دلاور گردان مالک، تیپ ۲۷ 👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
🥀وقتی از پنجره بر چشم تو می خندیدم😊 حالت ساحل #دریا شدنم یادت هست؟
🌹کوچههای آسمانی🌱
🌑🌞 از پسِ ظُلمٺ بَسۍ خُورشیدهاسٺ... #مولانا
ابریمـ ڪھ اندیشھ باران 🌨داریمـ
موجیمـ🌊 ڪھ درحنجرھ طوفان💨 داریمـ
ما ڪشتھ شویمـ زندھتر مۍگردیمـ
رودیمـ بھ #دریا شدن ایمان داریمـ ..🕊
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
🌹کوچههای آسمانی🌱
🕊🌷🇮🇷🌷🕊 #به_وقت_رمان #عاشقانههای_شهدایی💞 ❣#از_روزی_که_رفتی 🖊به قلم : سنیه منصوری 👈 قسمت ۹۲ : 🔻
🕊🌷🇮🇷🌷🕊
#به_وقت_رمان
#عاشقانههای_شهدایی💞
❣#از_روزی_که_رفتی
🖊به قلم : سنیه منصوری
👈 قسمت ۹۳ : 🔻
📍این دختر عجیب #تنهاست ارمیا!
رها میگفت آیه خانم مادرشو چند سال🗓 پیش از دست داد، یه برادر داشته که چهار ساله👦 بوده تو یه #تصادف عجیب میمیره!
_مثل اینکه میخواستن برن #مسافرت.
آیه خانم و برادرش تو کوچه کنار ماشین🚗 بودن که مادرشون صداش میزنه. همون لحظه حاج علی میخواسته ماشین رو جابهجا کنه. ماشین که روشن میشه برادرش🏃♂ میدوئه بره پیش پدرش، حاج علی که داشته دنده عقب میرفته، نمیبینه و برادر👦 آیه خانم تو اون حادثه میمیره!
#همسر حاج علی هم که افسرده😔 میشه و مجبور به عوض کردن خونه🏠 میشن! بعد از #فوت همسرش هم خونه رو فروخته و یه خونه #کوچیکتر گرفته و باقی پولشو💴 داد به #دامادش که بتونه خونهی بهتری کرایه کنه!
ارمیا: _روز اولی که خونهشون🏚 رو دیدم فکر کردم بچه #پولدار بوده، همهش اشتباه فکر کردم!
صدرا: _همه اشتباه میکنن.
ارمیا: تو که #زندگینامهی خانوادهش رو درآوردی، نفهمیدی عمویی، عمهای، خالهای، داییای چیزی نداره؟
صدرا ابرو بالا🤨 انداخت:
_نکنه قصد ازدواج💍 داری؟
+لحنش #شوخ بود و لبخند #بدجنسی روی لبانش بود.
ارمیا هم ادامه داد:
_قصد ازدواج دارم، مورد خوبی داری؟
صدرا: _متاسفانه مادر آیه خانم یه دونه دختر بوده و #دخترخالهای در کار نیست! از طرف پدر هم که دوتا عمو داشته که تو جنگ #شهید شدن و اصلا زن نداشتن که دختری داشته باشن، روی فامیلای آیه خانم #حساب نکن!
ارمیا: _رو فامیلای تو چی؟
صدرا آه کشید. هنوز #زخمی که معصومه زد، درد داشت:
_فامیل من #لیاقت نداره!
ارمیا: _چرا 😔پکر شدی؟
صدرا: #زن_داداشم با #برادر_رها ازدواج کرد!
ارمیا ابرو😠 در هم کشید. مقداری حساب کتاب کرد و گفت:
_متاسفم!
صدرا: هزار بار بهش گفتم برادر من، پای #شریک و #رفیق رو به خونه
زندگیت باز نکن! رفت و آمد #حدی داره، لااقل طرف رو #بشناس و زندگیت رو بپا! با کسی رفت و آمد کن که چشمش #پاک باشه و پی #ناموست نباشه، هرچی رها پاک و #نجیب و بیآلایش و با ایمانه، رامین🧑🦰 بویی از #آدمیت نبرده! گاهی نمیتونم باور کنم خواهر برادرن!
ارمیا: _شاید چون #رها خانم کسی مثل #آیه خانم رو کنارش داشت.
صدرا: _آره! #دوست میتونه زندگیها رو زیر و رو کنه!
+ارمیا به دوستی خود با #مردی اندیشید ،که #بعدازمرگش سر دوستی را با او باز کرده بود. چقدر دوست #خوبی بود سیدمهدی! چیزی مثل آیه و رها!
ارمیا را از #مرداب زندگی گذشتهاش بیرون کشید و #دریا را به همه
وسعت و عظمتش پیش رویش گشود.
⏪ ادامه دارد...
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
🌹کوچههای آسمانی🌱
💞 ما فقیرانی هستیم که خدا باحُب "حسین؏" ما را غنی ڪرد . .🌿!'
♥️
در راهِ رسیدنِ بہ تُـو گیرمـ ڪه بمیرمـ
اصلا بہ تُـو افتاد مسیـرمـ ڪه بمیرمـ..
یڪ قطرهے آبمـ 💧ڪه در اندیشہے #دریا
افتـادمـ و باید بپذیرمـ ڪه بمیــــــرمـ..
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
ابریمـ ڪھ اندیشھ باران🌨 داریمـ
موجیمـ ڪھ درحنجرھ طوفان🌪 داریمـ
ما ڪشتھ شویمـ زندھتر مۍگردیمـ
رودیمـ بھ #دریا شدن ایمان داریمـ ..🕊
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
Haj Mahmoud KarimiMahmoud Karimi - Be Samte Darya (128).mp3
زمان:
حجم:
6.27M
به سمت #دریا تو میکشونی...
دارم میام نه، تو میرسونی...
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید
🌹#حاج_قاسم سلیمانی:
نباید تردید کنیم که 🥀شهدا مثل #اولیای_الهی دارای #اعجازند.
+اینکه به #قبور آنها #توسل میکنیم و #استمداد میطلبیم برای این است که آنها مثل قطرهای💧 به #دریا وصل و #جزئی از ائمه(ع) شدهاند.
#سردار،#جان_فدا،#سرباز
🔷 شهید آوینی: «زمین🌍 نیز جای چندان محکمی نیست؛ سیاره ای کوچک در دل #آسمان_لایتناهی!
🔹نه، زمین🌏 هم جای آنچنان محکمی نیست که بتواند اطمینان بخش باشد.
+اطمینان تنها در #یاد_خداست و برای آنکه با یاد خدا #انس دارد، #زمین و #آسمان #دریا تفاوتی ندارد. همه جا #ملک خداست و هیچ #حول و #قوهای مگر از جانب او نیست.»
📚منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
👈🌹کوچههای آسمانی🌱دعوتید