eitaa logo
🌹کوچه‌های آسمانی🌱
592 دنبال‌کننده
3.5هزار عکس
2.6هزار ویدیو
6 فایل
فضیلت زنده نگه داشتن یاد و نام شهدا کمتر از شهادت نیست.امام خامنه‌ای 🌹🌹🌹 Admin: @daryaa_ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹کوچه‌های آسمانی🌱
یه صحنه‌ی زیبای #پدر_دختری... ☺️🥰👌🌿👶🧔😉
💖 خُدا را آفرید تا دخترے ڪند اشڪ😭 را مھم‌ترین سرمایھ‌اش قرار داد تا موقعِ شڪستن بھترین باشد برایش قرار داد بھ او دوست داشتن را یادداد💞 تا بدارد هرآنچھ ڪھ لایقِ است.. ✅🥰😘 👈🌹کوچه‌های آسمانی🌱دعوتید
🌹کوچه‌های آسمانی🌱
#روز_معلم به یاد سه معلمی که باهم پرکشیدند... 👇💔🍃
🥀🌿 🔻 و و سه و بودند که تدریس در و مدارس حاشیه جنوب تهران را انتخاب کردند. 🔺سپس با هم رفتن به کردند و این رفاقت آن‌ها تا 🥀 هم ادامه داشت، چرا که هر سه نفرشان در و در در روز🗓 ماه سال ۱۳۶۵ شدند. 🔻در روز تشییع این در مدرسه «هیدخ» جای سوزن🪡 انداختن نبود، ...همه آمده بودند... 👈🌹کوچه‌های آسمانی🌱دعوتید
صبح آمده، برخیز و بگو: بسم الله سرشار ز نعمتی تو ماشاءالله!🌤 بسپار به ، هرچه را می‌خواهی لا حول و لا قوه الا بالله!☺️ 🌷صبحتون شهدایی🌷 👈🌹کوچه‌های آسمانی🌱دعوتید
🌹کوچه‌های آسمانی🌱
📕کتاب « من میترا نیستم» در راستای #ترویج_فرهنگ و معارف فاطمی، #الگو‌دهی به دختران نوجوان و #ترویج
📔کتاب 'زینب_خانم روایت هایی از زندگی دختری است که توسط شهید🥀 شد؛ +شهیده زینب کمایی که شاید پیش از این کتاب من میترا نیستم را درباره او خوانده باشید، اینبار او را در این کتاب به عنوان و نگاه کنید. کسی که می‌تواند مثل یک مسیر زیستن شما را عوض کند.
🌹کوچه‌های آسمانی🌱
🕊🌷🇮🇷🌷🕊 #به_وقت_رمان #عاشقانه‌های_شهدایی💞 ❣#از_روزی_که_رفتی 🖊به قلم : سنیه منصوری 👈 قسمت ۹۲ : 🔻
🕊🌷🇮🇷🌷🕊 💞 ❣ 🖊به قلم : سنیه منصوری 👈 قسمت ۹۳ : 🔻 📍این دختر عجیب ارمیا! رها میگفت آیه خانم مادرشو چند سال🗓 پیش از دست داد، یه برادر داشته که چهار ساله👦 بوده تو یه عجیب میمیره! _مثل اینکه میخواستن برن . آیه خانم و برادرش تو کوچه کنار ماشین🚗 بودن که مادرشون صداش میزنه. همون لحظه حاج علی میخواسته ماشین رو جابه‌جا کنه. ماشین که روشن میشه برادرش🏃‍♂ میدوئه بره پیش پدرش، حاج علی که داشته دنده عقب میرفته، نمیبینه و برادر👦 آیه خانم تو اون حادثه میمیره! حاج علی هم که افسرده😔 میشه و مجبور به عوض کردن خونه🏠 میشن! بعد از همسرش هم خونه رو فروخته و یه خونه گرفته و باقی پولشو💴 داد به که بتونه خونه‌ی بهتری کرایه کنه! ارمیا: _روز اولی که خونه‌شون🏚 رو دیدم فکر کردم بچه بوده، همه‌ش اشتباه فکر کردم! صدرا: _همه اشتباه میکنن. ارمیا: تو که خانواده‌ش رو درآوردی، نفهمیدی عمویی، عمه‌ای، خاله‌ای، دایی‌ای چیزی نداره؟ صدرا ابرو بالا🤨 انداخت: _نکنه قصد ازدواج💍 داری؟ +لحنش بود و لبخند روی لبانش بود. ارمیا هم ادامه داد: _قصد ازدواج دارم، مورد خوبی داری؟ صدرا: _متاسفانه مادر آیه خانم یه دونه دختر بوده و در کار نیست! از طرف پدر هم که دوتا عمو داشته که تو جنگ شدن و اصلا زن نداشتن که دختری داشته باشن، روی فامیلای آیه خانم نکن! ارمیا: _رو فامیلای تو چی؟ صدرا آه کشید. هنوز که معصومه زد، درد داشت: _فامیل من نداره! ارمیا: _چرا 😔پکر شدی؟ صدرا: با ازدواج کرد! ارمیا ابرو😠 در هم کشید. مقداری حساب کتاب کرد و گفت: _متاسفم! صدرا: هزار بار بهش گفتم برادر من، پای و رو به خونه زندگیت باز نکن! رفت و آمد داره، لااقل طرف رو و زندگیت رو بپا! با کسی رفت و آمد کن که چشمش باشه و پی نباشه، هرچی رها پاک و و بی‌آلایش و با ایمانه، رامین🧑‍🦰 بویی از نبرده! گاهی نمیتونم باور کنم خواهر برادرن! ارمیا: _شاید چون خانم کسی مثل خانم رو کنارش داشت. صدرا: _آره! میتونه زندگی‌ها رو زیر و رو کنه! +ارمیا به دوستی خود با اندیشید ،که سر دوستی را با او باز کرده بود. چقدر دوست بود سیدمهدی! چیزی مثل آیه و رها! ارمیا را از زندگی گذشته‌اش بیرون کشید و را به همه وسعت و عظمتش پیش رویش گشود.ادامه دارد... 👈🌹کوچه‌های آسمانی🌱دعوتید
🌹کوچه‌های آسمانی🌱
#شهداء_و_نماز #شهیدخیرالله_الطافی👇🥀
🥀همیشه می گفت، نکند تمام شود و ما جز نباشیم. اصلاً زشت است که خانواده ما یک نداشته باشد. آنقدر چهره اش داشت که گاهی در نور✨ چهره اش غرق می شدم. _مدتی بود که می خواستم حرفی به بزنم و چیزی از او بخواهم نمی توانستم. 📆روزی با ماشین 🚖از یکی جاده های مرودشت عبور می کردیم، صحبت های ما از بود و شهدا. 🥀 دل به دریا زدم و به گفتم: «خیرالله می دانم که تو می شوی، دوست دارم مرا کنی که همیشه از شما برایم یادگار بماند.» 😄خندید و گفت: «خدا از زبانت بشنود که من شوم. اما نصیحت: اول 📿 راترک نکن، اگر نمازت را بخوانی خود به خود تمام اعمالت درست می شود دوم در انتخاب خیلی دقت کن!» ⏳آخرین روزهای جنگ بود، تیرماه سال 67 که در جزیره مجنون، پس از سال ها جهاد به آرزویش رسید...🕊🕊 👈🌹کوچه‌های آسمانی🌱دعوتید
📚 هر روز یک حدیث : اِذا اَحَبَّ اللّه‏ُ عَبْدا زَيَّنَهُ بِالسَّكينَةِ وَ الْحِلْمِ هرگاه خداوند بنده‌ای را بدارد، او را به و زينت مى‏ بخشد. امام علی علیه‌السلام غررالحکم ص۲۸۵ ح ۶۳۹۰ 🌸🍃