✳️ #تقسیمبندی_احادیث_توسط_علامه (6)
✔️ درس خارج فقه آیت الله سید احمد #مددی(مدظله العالی)
1394/8/11
🔸 انصافاً کار علامه مشکل دارد؛ چون علامه (متوفای 726ق) متعلق به ربع اول قرن هشتم است و کلینی در اوایل قرن چهارم و شیخ صدوق اواخر قرن چهارم هستند. شیخ و دیگران هم قرن پنجم هستند، پس حدیث ما در قرنهای چهارم و پنجم نوشته و ثبت شده است. این که در قرن هشتم و پس از گذشت سه قرن معیارهایی برای قبول حدیثی قرار دهیم که در قرن سوم نوشته شده است، مشکل است و این در تفکرات شیعه مشکل درست کرده است.
🔹 من بهعنوان کسی که در مطالبی صاحبنظر هستم، میگویم: راه علامه با این تأخیر زمانی که دارد آثار خوبی ندارد، هرچند نظر علامه قطعاً خیر بوده و بحث هم بحثِ علمی بوده است؛ ایشان میگوید: «آیة نبأ بر حجیت خبر عدل دلالت میکند» این مشکلی ندارد، یک حرف علمی است ولی با مبانی علامه شاید بتوانیم تنها بیست درصد از حدیث شیعه را درست کنیم، اما عدد بسیار زیادی را خراب میکند!
🔸 برای مثال کتاب کافی نزدیک به 17 هزار حدیث دارد روی تطبیق مثل مرآة العقول (ایشان با این که اخباری است، میگوید: علی المشهور که همان مبنای علامه است) حدود نُه هزار و خردهای از این احادیث ضعیفاند که خیلی فضیحت است! یعنی کتاب کافی که اصح کتب شیعه است روی معیارهای علامه حدود پنج هزار و خوردهای صحیح دارد که برخی از آنها هم محل کلام است و کتاب «صحیح الکافی» مقدار دیگری را هم از آن کم کرده و احادیث صحیح را به چهار هزار و خردهای رسانده است، مثلاً همه روایات علی بن جعفر و روایات حلبی را که صحیح است در «صحیح الکافی» اسقاط کرده است! حتی بعضی از ابواب را کلاً اسقاط کرده است که مثلاً در آن باب 17 حدیث است و نمیخواهم عنوانش را بگویم.
🔹 میراثهای اهل بیت زیاد بوده و چنین نبوده است که مشایخ حدیثیِ ما مثل کلینی و شیخ صدوق ضوابط دستشان نباشد. لذا این درست نیست که بگوییم: این حدیثِ «کافی» ضعیف است، بلکه باید بگوییم: روی این مبنایِ ما ضعیف است وگرنه روی مبنای خود کلینی قطعاً حجت بوده است مگر احادیثی که در ابواب نوادر آورده است که احتمالاً قبول نداشته یا احادیثی که در روضة کافی آورده است وگرنه بقیه روایات که ایشان در باب اصلی آورده و بر آن تعلیق نزده است، ظاهراً حجت است.
#رجال
@Nardebane_feghahat
✳️ #تقسیمبندی_احادیث_توسط_علامه (7)
🔸 في ذكر ما أحدثه العلّامة الحلّي و موافقوه، خلافاً لمعظم الإماميّة أصحاب الأئمّة (عليهمالسلام) وهو أمران:
1⃣ أحدهما: تقسيم أحاديث كتبنا المأخوذة عن الاصول الّتي ألّفها أصحاب الأئمّة (عليهمالسلام) بأمرهم ـ لتكون مرجعا للشيعة في عقائدهم وأعمالهم، لا سيّما في زمن الغيبة الكبرى؛ لئلّا يضيع من كان في أصلاب الرجال من شيعتهم ـ إلى أقسام أربعة. وعلى زعمه معظم تلك الأحاديث الممهّدة في تلك الاصول بأمرهم (عليهمالسلام) غير صحيح، و زعمه هذا نشأ من حدّة ذهنه و استعجاله في التصانيف، و هو بين أصحابنا نظير الفخر الرازي بين العامّة.
2⃣ و الثاني: اختيار أنّه ليس لله تعالى في المسائل الّتي ليست من ضروريّات الدين و لا من ضروريّات المذهب دليل قطعيّ، وأنّه تعالى لذلك لم يكلّف عباده فيها إلّا بالعمل بظنون المجتهدين أخطئوا أو أصابوا ، وانجرّ كلامه هذا إلى التزامه كثيراً من القواعد الاصولية المسطورة في كتب العامّة المخالفة لما تواترت به الأخبار عن الأئمّة الأطهار (عليهمالسلام) وهو كان في غفلة عن ذلك. و لمّا ألهمني ربّي بذلك و وجب عليّ إظهاره، لم تأخذني في الله لومة لائم فأظهرته، والله يعصمني من الناس.
📚 الفوائد المدنيّة، الأسترآبادي، محمّد أمين ج1 ص31
#رجال
@Nardebane_feghahat
4_5940779616862998365.mp3
8.13M
✔️ تدریس کتابِ فقهی «شرائع الإسلام- محقق حلی- کتاب الطهارة» 77
🔸 احکامی در مورد تیمّم
#فقه
#تدریس_شرایع
@Nardebane_feghahat
✳️ نظریه مرحوم خویی(ره) در واجب تخییری
✔️ درس خارج اصول آیت الله محمد جواد فاضل لنکرانی
۱۳۸۳/۳/۱۳
🔹 نظريه ديگری كه در واجب تخييری عنوان شده، نظريهای است كه مرحوم محقق خوئی (قدس سره) عنوان فرمودند. ايشان (در كتاب محاضرات جلد چهارم صفحه40 به بعد) فرمودند ما برای اينكه ظواهر ادله وارده در واجبات تخييريه را حفظ كرده باشيم، بايد بياييم قائل به اين بشويم كه در واجبات تخييريه وجوب تعلق پيدا كرده به يك عنواني كه از آن تعبير مي كنيم به «جامع انتزاعي»
🔸 يعني اين خصال كفاره كه بينشان جامع حقيقي و جامع اصيل وجود ندارد، ما ميآييم يك «جامع انتزاعي» به نامِ «احد الافعال» را در نظر ميگيريم و ميگوييم وجود در واجبات تخييريه به اين «جامع انتزاعي» تعلّق پيدا كرده و فرقش با واجب تعييني اين است كه در واجبات تعيينيه ما يك جامع اصيل داريم، يك ماهيت متصله داريم كه از آن تعبير مي كنيم به «جامع حقيقي» اما در واجب تخييري ما جامع حقيقي نداريم، {بلکه} يك جامعي داريم به نامِ جامع انتزاعي.
#اصول
@Nardebane_feghahat
🔸 برخی با استناد به قاعده احسان فرمودهاند که اگر شخصی به قصدِ خدمت به دیگری کاری انجام دهد ولی موجب ضرر و خسارت به او شود، ضامن نیست، مثلاً اگر کسی در حال غرقشدن است، فردِ دیگری به قصد نجاتِ وی لباسش را بگیرد و او را نجات دهد، حالا اگر در اینجا لباس آن شخص -که در حال غرقشدن بود- پاره شود:
اولاً: انقاذ غریق واجب بوده است.
ثانیاً: به پشتوانه آیه «ما علی المحسنین من سبیل» (سوره توبه آیه۹۱) ضمان ساقط است.
🔹 البته برخی از فقیهان اعتقاد دارند که این آیه مرتبط با «حرمت» و «عقاب در آخرت» است و در فرضِ مذکور، «ضمان» وجود دارد.
این دسته از فقها معتقدند که میشود کاری واجب باشد ولی ضمان هم وجود داشته باشد و اینها از قبیل «نقیضین» و «ضدین لا ثالث لهما» نیست که کسی اشکال نماید که قولِ به ضمان با وجوب انقاذِ غریق تنافی دارد.
🔸 ممکن است دسته مقابل هم در جواب بفرمایند که «سبیل» در آیه نکره در سیاق نفی است و شامل «ضمان» هم میشود، لذا در مثالِ فوق ضمانی بر ذمّه محسِن نمیآید.
✍ رضا حسینی
#ضمان
#فقه
#قواعد_فقهیه
@Nardebane_feghahat
✳️ #کتاب_الطهارة (69)
◾️کراهتِ استقبال و استدبار به قبله (فتوای مرحوم آیت الله سید محمد سعید حکیم)
✔️ (مسألة 38): المشهور حرمة استقبال القبالة واستدبارها حال التخلي و التبول.
لكن الظاهر الكراهة. ولا ينبغي للمؤمن ارتكاب ذلك. و في الصحيح عن الإمام الرضا (عليه السلام): «من بال حذاء القبلة ثم ذكر فانحرف عنها إجلالاً للقبلة و تعظيماً لها لم يقم من مقعده ذلك حتى يغفر له».
📚 منهاج الصالحين، الحكيم، السيد محمد سعيد ج1 ص23
#فقه
@Nardebane_feghahat
✳️ #پس_گردنی_هنگام_جزیه (1)
🔹 یکی از شبهاتی که برخی علیه دین مطرح کردهاند، «پس گردنی زدن به کفّار در حین دریافت جزیه! و برخی از کیفیّات اخذ جزیه» است.
در حالی که بعد از مراجعه به مصادر و منابع میبینیم که این مسأله هیچگونه روایتی در کتب شیعه ندارد، بلکه قول شافعی است که علامه حلی(رضوان الله علیه) در کتاب تذکره میآورد و متأسفانه از زمان ایشان وارد برخی از کتب فقهی و تفسیری شیعه نیز شده است.
🔸 لذا چنین مطلبی به اهل بیت(علیهمالسلام) ارتباطی ندارد.
#فقه
@Nardebane_feghahat
✳️ #پس_گردنی_هنگام_جزیه (2)
🔹 و قال الشافعي: هو أن يطأطئ رأسه عند التسليم، فيأخذ المستوفي بلحيته ويضربه في لهازمه.
📚 تذكرة الفقهاء، العلامة الحلي ج9 ص310
#فقه
@Nardebane_feghahat
✳️ #پس_گردنی_هنگام_جزیه (3)
🔸 و إذا دفع الذمّيّ الجزية، أخرج يده من جيبه و حنى ظهره و طأطأ رأسه و صبّ ما معه في كفّة الميزان، ويأخذ المستوفي بلحيته، و يضرب في لهزمتيه. و اللهزمتان في اللّحيين: مجتمع اللحم بين الماضغ والاُذُن. و يكفي الضرب في أحد الجانبين و لا يراعى الجمع بينهما بالهيئة المذكورة.
📚 تذكرة الفقهاء، العلامة الحلي ج9 ص327
#فقه
@Nardebane_feghahat
✳️ #پس_گردنی_هنگام_جزیه (4)
🔹 (و يؤخذ منه صاغراً) فيه إشارة إلى أن الصغار أمر آخر غير إبهام قدرها عليه. فقيل: هو عدم تقديرها حال القبض أيضاً، بل يؤخذ منه إلى أن ينتهي إلى ما يراه صلاحاً. و قيل التزام أحكامنا عليهم مع ذلك أو بدونه. و قيل: أخذها منه قائما والمسلم جالس، وزاد في التذكرة أن يخرج الذمي يده من جيبه و يحني ظهره، و يطأطئ رأسه.
🔸 و يصب ما معه في كفة الميزان، ويأخذ المستوفي بلحيته و يضربه في لهزمتيه و هما مجتمع اللحم بين الماضغ والأذن.
📚 الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، الشهيد الثاني- کلانتر ج2 ص390
#فقه
@Nardebane_feghahat
✳️ #پس_گردنی_هنگام_جزیه (5)
«در عین ذلت و خواری» یعنی رانده و مقهور شود به طوری که آثار ذلت و خواری در او هویدا گردد، و گفتهاند که باید دامهایش را آورده و تسلیم کند در حالی که خودش ایستاده ولی گیرنده جزیه نشسته باشد. و به او گفته میشود: جزیه را با ذلت بپرداز، و به او پسگردنی زده میشود، یعنی با کف دست به گردن یا بدن او زده میشود
📚 الجزية وأحكامها ص47
✔️ در حالی که همانطور که ذکر گردید، این مطلب روایتی از اهلبیت(علیهمالسلام) ندارد.
#فقه
@Nardebane_feghahat
✳️ #پس_گردنی_هنگام_جزیه (6)
✔️ با وجود نداشتنِ روایتی در این زمینه، متأسفانه شاهدِ مطرحشدن آن در برخی از کتب تفسیری و فقهی هستیم.
#فقه
@Nardebane_feghahat