#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_ناس #قسمت_سوم
#تفسیر_المیزان
🍁بیان آیات (۴_۶) سوره ناس🍁
من شرالوسواس الخناس4⃣
الذی یوسوس فی صدور الناس5⃣
من الجنة والناس6⃣
⬅️ مراد از (وسواس خنّاس) و اينكه فرمود: من شر الوسواس الخناس
در #مجمع_البيان، آمده که کلمه (وسواس ) به معناى #حديث_نفس است، به نحوى كه گويى صدايى #آهسته است كه بگوش مى رسد، و بنا به گفته وى كلمه (وسواس ) مانند كلمه (وسوسه) #مصدر خواهد بود، و ديگران آن را مصدرى #سماعى دانسته اند. و از بعضى نقل شده كه اصلا كلمه مورد بحث را #صفت دانسته اند، نه مصدر.
🍁🍁🍁🍁🍁
و كلمه (#خناس ) صيغه #مبالغه از مصدر (خنوس ) است كه به معناى #اختفاى بعد از #ظهور است.
بعضى گفته اند: #شيطان را از اين جهت خناس خوانده كه به طور #مداوم آدمى را وسوسه مى كند، و به محضى كه انسان به #ياد_خدا مى افتد پنهان مى شود و #عقب مى رود، باز همينكه انسان از ياد خدا #غافل مى شود، جلو مى آيد و به وسوسه مى پردازد.
🍁مفهوم واژه (وسواس) و (خناس)🍁
در کتاب #مجمع البیان آمده که
کلمه (#وسواس)
به معنای #حدیث_نفس است.
بنحوی که گویی صدایی #آهسته است که بگوش میرسد.
کلمه #خناس
به معنای #اختفای بعد از #ظهور است.
🍁 علت نامگذاری شیطان به خناس🍁
#شیطان را از این جهت #خناس خوانده که به طور #مداوم آدمی را وسوسه می کند و به محضی که انسان به #یاد_خدا می افتد پنهان می شود و #عقب می رود.
باز همینکه انسان از یاد خدا #غافل می شود، #جلو می آید و به وسوسه می پردازد.
الذی یوسوس فی صدور الناس5⃣
⬅️ اين جمله #صفت (وسواس خناس ) است و مراد از (صدور ناس ) #محل_وسوسه_شيطان است، چون #شعور و ادراك آدمى به حسب استعمال شايع، به #قلب آدمى نسبت داده مى شود كه در قفسه #سينه قرار دارد، و قرآن هم در اين باب فرموده : (و لكن تعمى القلوب التى فى الصدور).
🍁🍁🍁🍁🍁
من الجنه و الناس6⃣
اين جمله #بيان (وسواس خناس ) است، و در آن به اين معنا اشاره شده كه بعضى از مردم كسانى هستند كه از شدت #انحراف، #خود شيطانى شده و در زمره شيطانها قرار گرفته اند، همچنان كه قرآن در جاى ديگر نيز فرموده:
(شياطين الانس و الجن ).
و اما اينكه بعضى گفته اند كه كلمه (#ناس ) هم بر جماعتى از #انسانها اطلاق مى شود و هم بر جماعتى از #جن، و جمله (من الجنه و الناس) بيانگر اين معناى #اعم است، سخنى است بى دليل كه نبايد بدان اعتناء نمود.
🍁🍁🍁🍁🍁
همچنين به اين سخن كه بعضى گفته اند كه: كلمه (والناس) #عطف است بر كلمه (وسواس)، و معناى عبارت اين است كه:
پناه مى برم به خدا از شر وسواس خناس كه از طائفه جن هستند، و از شر مردم.
چون اين معنايى است كه همه مى دانند از فهم بدور است.
🍁 تأیید و یاری خداوند بوسیله فرشته در برابر وسواس خناس 🍁
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرموده:
هيچ #مومنى نيست مگر آنكه براى قلبش در سينه اش #دو گوش هست، از يك گوش فرشته بر او مى خواند و مى دمد، و از گوش ديگرش #وسواس خناس بر او مى خواند، خداى تعالى به وسيله فرشته او را #تأييد میكند، و اين همان است كه فرموده:
(و ايدهم بروح منه; ايشان را به روحى از ناحيه خود تأييد مى كند).
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_فلق #قسمت_سوم
#تفسیر_المیزان
🍁 بحث روایتی سوره فلق🍁
🔹قسمت دوم
⬅️در #مجمع_البيان است كه: از رسول خدا (ص) روايت شده كه بسيار مى شد #رسول خدا (ص) #حسن و #حسين را با اين دو سوره #تعويذ مى كرد و نيز در همان كتاب از #عقبه بن عامر روايت شده كه گفت: #رسول خدا (ص) فرمود:
آياتى بر من نازل شده كه #نظيرش نازل نشده، و آن #دو سوره (قل اعوذ) است، اين حديث را در #صحيح آورده.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: در #الدر_المنثور اين حديث را به #ترمذى و #نسائى و #غير آن دو نيز نسبت داده، و نيز روايتى در اين معنا از كتاب (اوسط) #طبرانى از #ابن_مسعود نقل كرده.
و بعيد نيست كه مراد آن جناب از نازل نشدن #مثل اين دو سوره اين باشد كه تنها اين دو سوره در مورد #عوذه و #حرز نازل شده، و هيچ سوره اى ديگر اين خاصيت را ندارد.
🍁🍁🍁🍁🍁
نظر #ابن_مسعود دائر بر اينكه
(معوذتين) #جزء قرآن نيست، #رد اين نظر و بيان اينكه #تواتر_قطعى بر اينكه اين دو سوره جزء قرآنند وجود دارد.
و #آز ابن عباس و #ابن_مسعود روايت كرده اند كه ابن مسعود دو سوره (قل اعوذ) را از قرآن ها #پاك مى كرد و #مى تراشيد و مى گفت:
قرآن را به چيزى كه جزء قرآن #نيست #مخلوط مكنيد، اين دو سوره جزء قرآن نيست، بلكه تنها به اين منظور نازل شد كه #رسول خدا (ص) خود را به آن دو #حرز كند. و ابن مسعود #هيچ وقت اين دو سوره را به عنوان قرآن نمى خواند.
#مؤلف: سيوطى بعد از نقل اين حديث مى گويد: #بزار گفته #احدى از صحابه ابن مسعود را در اين سخن #پيروى نكردند، و چگونه مى توانستند پيروى كنند، با اينكه به #طرق صحيح از رسول خدا (ص) نقل شده كه در #نماز اين دو سوره را مى خواند، و علاوه بر اين در قرآن كريم #ثبت شده است.
⬅️ در تفسير #قمى به سند خود از ابوبكر #حضرمى روايت كرده كه گفت: خدمت ابى جعفر (ع) عرضه داشتم:
ابن مسعود چرا #دو سوره (قل اعوذ) را از قرآن #پاك مى كرده؟
فرمود: #پدرم در اين باره مى فرمود: اين كار را به #راى خود مى كرده و گرنه آن دو از قرآن است.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: و در اين معنا روايات بسيارى از طرق #شيعه و #سنى رسيده، علاوه بر اين، #جزء بودن اين دو سوره براى قرآن، مورد #تواتر_قطعى تمامى كسانى است كه #متدين به دين اسلامند، و لذا مى بينيم پر جزئيت اين دو سوره براى قرآن #اختلاف شود، گفته اند #تواتر قطعى هست بر اينكه اين #دو سوره جزء قرآن است، و اين تواتر #كافى است در اينكه به #اختلاف مذكور اعتنايى نشود، علاوه بر اين آنها هم كه گفته اند: اين دو سوره جزو قرآن #نيست، نگفته اند كه #ساخته خود رسول خدا (ص) است، و از ناحيه #خداى تعالى نازل #نشده، و نيز نگفته اند كه مشتمل بر #اعجاز در #بلاغت نيست، بلكه تنها گفته اند جزو قرآن نيست، كه آن هم گفتيم قابل #اعتناء نيست، چون تواتر عليه آن #قائم است.
🍁چند #روايت درباره مراد از (#فلق) و درباره آثار #حسد🍁
🔹در #الدر_المنثور است كه #ابن_جرير، از ابو هريره از #رسول خدا (ص) روايت كرده كه فرمود:
(فلق) نام چاهى رو پوشيده است در جهنم.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: در #معناى اين روايت روايات بسيارى ديگر هست كه در بعضى از آنها آمده: #فلق نام درى است در #جهنم كه وقتى باز شود جهنم افروخته گردد، اين روايت را #عقبه بن عامر نقل كرده. و در بعضى از آنها آمده #چاهى است در #دوزخ كه وقتى بخواهند دوزخ را شعله ور سازند از آنجا #شعله ور مى كنند، ناقل اين روايت #عمرو بن عنبسه است. و از اين قبيل رواياتى ديگر.
🍁🍁🍁🍁🍁
در #مجمع_البيان مى گويد #بعضى ها گفته اند: فلق چاهى در جهنم است كه اهل جهنم از #شدت حرارت آن به دنبال #پناهگاهى مى گردند، #ناقل اين حديث سدى است. و #ابو_حمزه_ثمالى و #على بن ابراهيم هم آن را در تفسير خود آورده اند.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در تفسير #قمى از پدرش از #نوفلى از سكونى از امام #صادق (عليه السلام) روايت آورده كه فرموده: #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: فقر با #كفر فاصله #چندانى ندارد، و #حسد آن قدر موثر است كه گويى مى خواهد از قضا و قدر الهى هم #جلو بزند.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: اين روايت به همين عبارت از #انس از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) نقل شده. و در كتاب #عيون به سند خود از سلطى از حضرت #رضا (ع) از پدر بزرگوارش، و آن جناب از آباى گرامش از #رسول خدا (ص) روايت كرده اند كه فرمود: #نزديك است كه حسد از قضا و قدر الهى #سبقت بگيرد.
(اين تعبير #كنايه است از #شدت تاثير حسد، نه اينكه مى تواند #سبقت بگيرد، چون #تاثير حسد هم خود از قضاء و قدر الهى است).
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_کوثر قسمت سوم
#تفسیر_المیزان
🍁بحث روایتی سوره کوثر🍁
⬅️ #مؤلف: در بعضى از تواريخ آمده كه شماتت كننده #وليد بن مغيره بوده. و در بعضى ديگر آمده كه #ابوجهل بوده. و در بعضى ديگر آمده كه #عقبه بن ابى معيط بوده. و در بعضى آمده كه #كعب بن اشرف بوده، ولى معتبر #همان است كه مى گفت عاصى بن وائل بوده است.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤيد آن، روايتى است كه مرحوم #طبرسى آن را در #احتجاج از حسن بن على (ع) نقل كرده كه آن جناب در حديثى كه روى سخنش در آن با #عمرو بن العاصى است، فرموده: تو در بسترى #مشترك متولد شدى (يعنى #مادرت هم با عاصى بن وائل #هم_بستر مى شده و هم با ديگران)، و وقتى متولد شدى عده اى از #رجال_قريش بر سر تو #نزاع كردند، #ابوسفيان بن حرب گفت اين پسر از #نطفه من است. وليد بن مغيره گفت: از #من است. عثمان بن حارث و نضر بن حارث بن كلده، و عاصى بن وائل هر يك ادعا كردند كه از من است، تا آنكه از ميان همه آنان #لئيم تر و بى حسب و نسب تر و #خبيث تر و ستمكارتر و زناكارترشان #عاصى بن وائل زورش بر سايرين چربيد و تو را به خود #ملحق ساخت.
🍁🍁🍁🍁🍁
و نيز اين تو بودى كه براى بر شمردن افتخاراتت به #خطبه ايستادى، و گفتى اين منم.
كه #محمد(ص) را زخم زبان مى زنم، و عاصى بن وائل گفت: محمد مردى #ابتر است، يعنى اولاد #ذكورى ندارد، اگر از دنيا برود نامش از #صفحه روزگار محو مى شود، و خداى تعالى در پاسخش فرمود: (ان شانئك هو الابتر) تا آخر حديث.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در تفسير #قمى در ذيل آيه (انا اعطيناك الكوثر) آمده كه كوثر #نهرى است در بهشت، كه خدا آن را به محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داده، تا عوض از پسرش #ابراهيم باشد.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: اين روايت علاوه بر اينكه #مرسل است، يعنى سندش #ذكر نشده، و علاوه بر اينكه #مضمر است، يعنى تنها در آن آمده كه: (فرمود) و #روشن نكرده كه كدام يك از #ائمه فرموده، با ساير روايات #معارض است، و تفسير كوثر به نهرى در بهشت #منافات ندارد كه كوثر به معناى #خير_كثير باشد، چون همانطور كه در خبر ابن جبير گذشت نهر بهشتى هم #مصداقى از خير كثير است.
🍁بحث روایتی سوره کوثر🍁
⬅️ در كتاب #الدرالمنثور است كه ابن مردويه از #ابن_عباس روايت كرده كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) گفته: خداى تعالى به رسول گراميش #وحى فرستاد كه وقتى #تكبير_اول نماز را مى گويى #دستها را تا برابر #نحرت - گودى زير گلويت - بلند كن، اين است معناى نحر.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در #مجمع_البيان در ذيل آيه از عمر بن يزيد روايت كرده كه گفت: من از امام #صادق (ع) شنيدم كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) مى فرمود: اين نحر عبارت است از #بلند كردن دستهايت تا #برابر صورت.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف آنگاه مى گويد: #عبداللّه بن سنان هم #مثل اين حديث را از آن جناب نقل كرده، و نيز #قريب به آن را #جميل از آن جناب روايت كرده است.
🍁🍁🍁🍁🍁
در #الدرالمنثور است كه #ابن_سعد و #ابن_عساكر از طريق #كلبى از ابى صالح از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: #بزرگترين فرزند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) #قاسم، سپس #زينب، و آنگاه #عبدالله، و پس از او #ام_كلثوم، و آنگاه #فاطمه و در آخر #رقيه بود، قاسم از #دنيا رفت و اولين كس از فرزندان آن جناب بود كه در #مكه از دنيا رفت، و بعد از او #عبداللّه از دنيا رفت،
و #عاصى_بن_وائل سهمى گفت: نسل او #قطع شد، پس او #ابتر و بى عقب است، در #پاسخش خداى تعالى اين آيه را فرستاد كه خود عاصى بن وائل ابتر و بدون عقب است.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در #همان كتاب است كه #زبير بن بكار و ابن عساكر، از #جعفر بن محمد از پدرش روايت كرده اند كه فرمود: #قاسم پسر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در مكه از دنيا رفت و بعد از #دفن جنازه آن جناب رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) به #عاصى بن وائل و #پسرش عمرو برخورد، عاصى وقتى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را از دور ديد گفت: الان #زخم_زبانى به او مى زنم، همين كه آن جناب #نزديك شد، گفت: چه خوب شد كه #اجاقش كور شد، در پاسخ او اين آيه نازل شد: (ان شانئك هو الابتر).
#تفسیر_قرآن
#تفسیرسوره_المسد قسمت دوم
#تفسیرالمیزان
🍁بیان آیات2⃣و 3⃣و4⃣سوره مسد🍁
ما اغنى عنه ماله و ما كسب2⃣
🔹در اين آيه كلمه (ما) #دو بار آمده، اولى #نافيه است، و دومى مى تواند #موصوله باشد، و معناى (ماكسب)، (آنچه با اعمالش به دست آورده) بوده باشد، و مى تواند #مصدريه باشد، و معنايش #كسب كردن به دست خود باشد، و كسب كردن به دست خود، همان #عمل او است، و معناى آيه به فرض #دوم اين است كه:
عمل او دردى از او #دوا نكرد.
و #معناى آيه به هر حال اين است كه مال #ابولهب و عملش و يا #اثر عملش دردى از او #دوا نكرد و به #نفرين خدا و يا #قضاى او، هم دچار #تباب و #خسران_نفس شد و هم تباب و خسران دو دستش.
🍁🍁🍁🍁🍁
سيصلى نارا ذات لهب3⃣
يعنى به #زودى داخل آتشى #زبانه_دار خواهد شد. و منظور از اين آتش، آتش #دوزخ است كه #جاودانى است، و اگر كلمه (#نار) را #نكره و #بدون الف و لام آورد، براى اين بود كه عظمت و #هولناكى آن را برساند.
🍁🍁🍁🍁🍁
و امراته حماله الحطب4⃣
يعنى #بزودى ابولهب داخل آتشى زبانه دار مى شود و به زودى #همسرش نيز داخل آن خواهد شد، و كلمه (#حماله) در جمله (حماله الحطب) از اين جهت #فتحه به خود گرفته كه به اصطلاح #وصفى است كه به منظور #مذمت _موصوف آن از #وصفيت افتاده و در اينجا به عنوان نام آن #زن آمده، و در نتيجه چنين معنا مى دهد:
من #مذمت مى كنم حماله الحطب را.
ولى بعضى گفته اند منصوب شدن (حماله) بخاطر آن است كه #حال از كلمه (امراه) است.
🍁بیان آیه 5⃣ سوره مسد🍁
فى جيدها حبل من مسد5⃣
🔹كلمه (مسد) به معناى #طنابى است كه از #ليف_خرما بافته شده باشد.
و #ظاهرا مراد از اين دو آيه اين باشد كه #همسر ابولهب به #زودى در آتش #دوزخ در روز #قيامت به همان هيئتى #ممثل مى گردد كه در #دنيا به خود گرفته بود، در دنيا شاخه هاى #خاربن و بته هايى ديگر را با #طناب مى پيچيد و حمل مى كرد، و #شبانه آنها را بر سر راه #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى ريخت تا به اين وسيله آن جناب را #آزار دهد، در آتش هم با همين حال، يعنى طناب به #گردن و هيزم به پشت ممثل گشته #عذاب مى شود.
🍁🍁🍁🍁🍁
#توضيحى درباره اينكه #نفرين به ابولهب و اينكه فرمود: (سيصلى نارا...) #عدم اختيار ابولهب در جهنمى شدن را افاده نمى كند.
در #مجمع_البيان مى گويد: اگر كسى #سؤال كند بعد از اين نفرين كه خدا در حق ابولهب كرده، آيا جهنمى بودن او #جبرى نيست و آيا او باز هم مى توانسته #ايمان بياورد، و آيا اگر ايمان مى آورد نفرين خدا #تكذيب نمى شد؟
در #پاسخ مى گوييم: باز هم #ايمان آوردن، #تكليف ابولهب بوده، چون نفرين، تكليف #ثابت را بر نمى دارد، و نفرين خداى تعالى بر او در #حقيقت #تهديد او است، خواسته است بفرمايد اگر ايمان نياورى چنين و چنانت مى كنم.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: #اشكال مذكور ناشى از #غفلت است، غفلت از اين #حقيقت كه تعلق قضاى #حتمى_الهى به فعلى از افعال #اختيارى انسان، باعث #بطلان اختيار انسان نمى شود، چون #فرض اين است كه #اراده الهى - و همچنين فعل خداى تعالى - #تعلق گرفته به فعل اختيارى انسان، بدان جهت كه فعل انسان است، يعنى #اختيارى است، و اگر فعل انسان و به عبارتى فعل ابولهب به #اختيار خود او #صادر نشود، باعث مى شود كه اراده خدا از #مرادش تخلف كند و اين #محال است، و وقتى فعلى كه #متعلق قضاء موجب است، اختيارى شد، تركش هم اختيارى خواهد بود، هر چند كه آن ترك واقع نمى شود، (#دقت بفرماييد).
🍁🍁🍁🍁🍁
پس روشن شد كه ابولهب مى توانسته ايمان بياورد و از آتش #نجات پيدا كند، آتشى كه در صورت #كافر_مردن وى حتمى بوده، و قضايش #رانده شده بود. و از اين باب است همه آياتى كه درباره #كفار_قريش نازل شده و خبر مى دهد به اينكه اينان ايمان نخواهند آورد، نظير آيات زير كه مى فرمايد:
(ان الذين كفروا سواء عليهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا يومنون )، و نيز مى فرمايد: (لقد حق القول على اكثرهم فهم لا يومنون )، و نيز از #همين باب است آياتى كه سخن از #مهر زدن بر #دلها دارد، هيچ يك از آن آيات و اين آيات مستلزم #جبر نيست.
#تفسیر_قرآن
#تفسیرسوره_المسد قسمت سوم
#تفسیرالمیزان
🍁بحث روایتی سوره مسد🍁
در #مجمع البيان از #طارق محاربى روايت كرده روزى در بازار ذى المجاز ناگهان به جوانى برخوردم كه صدا مى زد اى مردم بگوييد: (لااله الاالله) تا #رستگار شويد. ناگهان به مردى برخوردم كه در #عقب سر او به او سنگ مى انداخت، و ديدم كه ساق پا و پشت پاشنه او را #خون انداخته بود و صدا مى زد: اى مردم او كذاب است، گوش به سخنش ندهيد.از اشخاص پرسيدم اين مرد کیست؟گفتند: ابولهب است.
🍁بحث روايتى سوره مسد🍁
🔹(چند روايت درباره #بدرفتارى ابولهب و #همسرش با رسول اللّه (ص) و #نزول سوره مسد)
⬅️ در #مجمع_البيان در #ذيل آيه شريفه (و انذر عشيرتك الاقربين ) از #ابن عباس روايت آورده كه گفت: وقتى اين #آيه نازل شد، رسول خدا (ص) بر بالاى #صفا رفت و با بلندترين صوتش #فرياد زد: يك خبر #مهم.
و قريش بدون #درنگ دورش جمع شدند، پرسيدند چه شده است مگر؟ فرمود: به نظر شما اگر #خبرى بدهم كه فردا صبح و يا امروز عصر #دشمنى بر سر شما مى تازد از من مى پذيريد يا نه؟ #همه گفتند: بلى (براى اينكه ما از تو #دروغى نشنيده ايم).
فرمود: هم اكنون شما را #انذار و هشدار مى دهم از #عذابى سخت كه در انتظار شما است.
#ابولهب گفت:(#تبالك- مرگت باد)، براى اين همه ما را صدا زدى و اينجا جمع كردى؟ #خداى عزوجل در پاسخ وى اين سوره را نازل كرد.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: اين روايت را در #تفسير اين سوره نيز از #سعيد بن جبير از #ابن عباس روايت كرده، ولى در آن #نيامده كه دعوت بر بالاى #صفا هنگام نزول آيه (و انذر عشيرتك...) بوده.
🔹(چند روايت درباره بدرفتارى ابولهب و همسرش با رسول اللّه (ص) و نزول سوره مسد)
⬅️ در #قرب_الاسناد به سند خود از #موسى بن جعفر (ع) روايت كرده كه در حديثى #طولانى كه #معجزات رسول خدا (ص) را بر مى شمارد، فرموده يكى از آنها داستان #ام_جميل همسر ابولهب است كه وقتى سوره(تبت يدا ابى لهب ) نازل شد، نزد رسول خدا (ص) آمد در حالى كه #ابوبكر پسر #ابوقحافه نيز در حضور آن جناب بود، عرضه داشت يا رسول الله، ام جميل است كه با #خشم مى آيد، و چه خشمى! گويا قصد #اذيت تو را دارد، چون #سنگى به دست گرفته مى خواهد آن را به طرف تو #پرتاب كند. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: او مرا #نمى بيند.
#ابوبكر اضافه مى كند #ام_جميل #نزديك آمد و از من پرسيد رفيقت كجا است؟
گفتم آنجايى كه #خدا خواسته است. گفت: من به سروقت او آمده ام اگر او را ببينم اين #سنگ را به سويش مى افكنم، چون او مرا #هجو كرده، به #لات و #عزى سوگند كه من زنى #شاعر هستم، (و میدانم چگونه #هجوش كنم، اين را گفت و رفت).
ابوبكر از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) پرسيد: راستى او تو را #نديد؟ فرمود: نه، #خداى تعالى #حجابى بين من و او انداخت، و #مانع ديدنش شد.
#مؤلف: قريب به اين معنا از #چند طريق از طرق اهل #سنت روايت شده.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در تفسير #قمى در ذيل آيه (وامراته الحطب) روايت كرده كه #امام فرمود: ام جميل دختر #صخر بود، و عليه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) #سخن_چينى مى كرد و احاديث و #سخنان رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) را براى #كفار مى برد.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_تبت #قسمت_دوم
#تفسیر_المیزان
🍁بیان آیه2⃣ سوره مسد در تفسیرالمیزان🍁
معناى آيه اين است كه مال ابولهب و عملش و يا اثر عملش دردى از او دوا نكرد و به نفرين خدا و يا قضاى او، هم دچار تباب و خسران نفس شد و هم تباب و خسران دو دستش.
🍁بیان آیات2⃣و 3⃣و4⃣سوره مسد🍁
ما اغنى عنه ماله و ما كسب2⃣
🔹در اين آيه كلمه (ما) #دو بار آمده، اولى #نافيه است، و دومى مى تواند #موصوله باشد، و معناى (ماكسب)، (آنچه با اعمالش به دست آورده) بوده باشد، و مى تواند #مصدريه باشد، و معنايش #كسب كردن به دست خود باشد، و كسب كردن به دست خود، همان #عمل او است، و معناى آيه به فرض #دوم اين است كه:
عمل او دردى از او #دوا نكرد.
و #معناى آيه به هر حال اين است كه مال #ابولهب و عملش و يا #اثر عملش دردى از او #دوا نكرد و به #نفرين خدا و يا #قضاى او، هم دچار #تباب و #خسران_نفس شد و هم تباب و خسران دو دستش.
🍁🍁🍁🍁🍁
سيصلى نارا ذات لهب3⃣
يعنى به #زودى داخل آتشى #زبانه_دار خواهد شد. و منظور از اين آتش، آتش #دوزخ است كه #جاودانى است، و اگر كلمه (#نار) را #نكره و #بدون الف و لام آورد، براى اين بود كه عظمت و #هولناكى آن را برساند.
🍁🍁🍁🍁🍁
و امراته حماله الحطب4⃣
يعنى #بزودى ابولهب داخل آتشى زبانه دار مى شود و به زودى #همسرش نيز داخل آن خواهد شد، و كلمه (#حماله) در جمله (حماله الحطب) از اين جهت #فتحه به خود گرفته كه به اصطلاح #وصفى است كه به منظور #مذمت _موصوف آن از #وصفيت افتاده و در اينجا به عنوان نام آن #زن آمده، و در نتيجه چنين معنا مى دهد:
من #مذمت مى كنم حماله الحطب را.
ولى بعضى گفته اند منصوب شدن (حماله) بخاطر آن است كه #حال از كلمه (امراه) است.
🍁بیان آیه 5⃣ سوره مسد🍁
فى جيدها حبل من مسد5⃣
🔹كلمه (مسد) به معناى #طنابى است كه از #ليف_خرما بافته شده باشد.
و #ظاهرا مراد از اين دو آيه اين باشد كه #همسر ابولهب به #زودى در آتش #دوزخ در روز #قيامت به همان هيئتى #ممثل مى گردد كه در #دنيا به خود گرفته بود، در دنيا شاخه هاى #خاربن و بته هايى ديگر را با #طناب مى پيچيد و حمل مى كرد، و #شبانه آنها را بر سر راه #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) مى ريخت تا به اين وسيله آن جناب را #آزار دهد، در آتش هم با همين حال، يعنى طناب به #گردن و هيزم به پشت ممثل گشته #عذاب مى شود.
🍁🍁🍁🍁🍁
#توضيحى درباره اينكه #نفرين به ابولهب و اينكه فرمود: (سيصلى نارا...) #عدم اختيار ابولهب در جهنمى شدن را افاده نمى كند.
در #مجمع_البيان مى گويد: اگر كسى #سؤال كند بعد از اين نفرين كه خدا در حق ابولهب كرده، آيا جهنمى بودن او #جبرى نيست و آيا او باز هم مى توانسته #ايمان بياورد، و آيا اگر ايمان مى آورد نفرين خدا #تكذيب نمى شد؟
در #پاسخ مى گوييم: باز هم #ايمان آوردن، #تكليف ابولهب بوده، چون نفرين، تكليف #ثابت را بر نمى دارد، و نفرين خداى تعالى بر او در #حقيقت #تهديد او است، خواسته است بفرمايد اگر ايمان نياورى چنين و چنانت مى كنم.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: #اشكال مذكور ناشى از #غفلت است، غفلت از اين #حقيقت كه تعلق قضاى #حتمى_الهى به فعلى از افعال #اختيارى انسان، باعث #بطلان اختيار انسان نمى شود، چون #فرض اين است كه #اراده الهى - و همچنين فعل خداى تعالى - #تعلق گرفته به فعل اختيارى انسان، بدان جهت كه فعل انسان است، يعنى #اختيارى است، و اگر فعل انسان و به عبارتى فعل ابولهب به #اختيار خود او #صادر نشود، باعث مى شود كه اراده خدا از #مرادش تخلف كند و اين #محال است، و وقتى فعلى كه #متعلق قضاء موجب است، اختيارى شد، تركش هم اختيارى خواهد بود، هر چند كه آن ترك واقع نمى شود، (#دقت بفرماييد).
🍁🍁🍁🍁🍁
پس روشن شد كه ابولهب مى توانسته ايمان بياورد و از آتش #نجات پيدا كند، آتشى كه در صورت #كافر_مردن وى حتمى بوده، و قضايش #رانده شده بود. و از اين باب است همه آياتى كه درباره #كفار_قريش نازل شده و خبر مى دهد به اينكه اينان ايمان نخواهند آورد، نظير آيات زير كه مى فرمايد:
(ان الذين كفروا سواء عليهم ءانذرتهم ام لم تنذرهم لا يومنون )، و نيز مى فرمايد: (لقد حق القول على اكثرهم فهم لا يومنون )، و نيز از #همين باب است آياتى كه سخن از #مهر زدن بر #دلها دارد، هيچ يك از آن آيات و اين آيات مستلزم #جبر نيست.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_تبت #قسمت_سوم
#تفسیر_المیزان
🍁بحث روایتی سوره مسد🍁
در #مجمع البيان از #طارق محاربى روايت كرده روزى در بازار ذى المجاز ناگهان به جوانى برخوردم كه صدا مى زد اى مردم بگوييد: (لااله الاالله) تا #رستگار شويد. ناگهان به مردى برخوردم كه در #عقب سر او به او سنگ مى انداخت، و ديدم كه ساق پا و پشت پاشنه او را #خون انداخته بود و صدا مى زد: اى مردم او كذاب است، گوش به سخنش ندهيد.از اشخاص پرسيدم اين مرد کیست؟گفتند: ابولهب است.
🔹(چند روايت درباره #بدرفتارى ابولهب و #همسرش با رسول اللّه (ص) و #نزول سوره مسد)
⬅️ در #مجمع_البيان در #ذيل آيه شريفه (و انذر عشيرتك الاقربين ) از #ابن عباس روايت آورده كه گفت: وقتى اين #آيه نازل شد، رسول خدا (ص) بر بالاى #صفا رفت و با بلندترين صوتش #فرياد زد: يك خبر #مهم.
و قريش بدون #درنگ دورش جمع شدند، پرسيدند چه شده است مگر؟ فرمود: به نظر شما اگر #خبرى بدهم كه فردا صبح و يا امروز عصر #دشمنى بر سر شما مى تازد از من مى پذيريد يا نه؟ #همه گفتند: بلى (براى اينكه ما از تو #دروغى نشنيده ايم).
فرمود: هم اكنون شما را #انذار و هشدار مى دهم از #عذابى سخت كه در انتظار شما است.
#ابولهب گفت:(#تبالك- مرگت باد)، براى اين همه ما را صدا زدى و اينجا جمع كردى؟ #خداى عزوجل در پاسخ وى اين سوره را نازل كرد.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: اين روايت را در #تفسير اين سوره نيز از #سعيد بن جبير از #ابن عباس روايت كرده، ولى در آن #نيامده كه دعوت بر بالاى #صفا هنگام نزول آيه (و انذر عشيرتك...) بوده.
⬅️ در #قرب_الاسناد به سند خود از #موسى بن جعفر (ع) روايت كرده كه در حديثى #طولانى كه #معجزات رسول خدا (ص) را بر مى شمارد، فرموده يكى از آنها داستان #ام_جميل همسر ابولهب است كه وقتى سوره(تبت يدا ابى لهب ) نازل شد، نزد رسول خدا (ص) آمد در حالى كه #ابوبكر پسر #ابوقحافه نيز در حضور آن جناب بود، عرضه داشت يا رسول الله، ام جميل است كه با #خشم مى آيد، و چه خشمى! گويا قصد #اذيت تو را دارد، چون #سنگى به دست گرفته مى خواهد آن را به طرف تو #پرتاب كند. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: او مرا #نمى بيند.
#ابوبكر اضافه مى كند #ام_جميل #نزديك آمد و از من پرسيد رفيقت كجا است؟
گفتم آنجايى كه #خدا خواسته است. گفت: من به سروقت او آمده ام اگر او را ببينم اين #سنگ را به سويش مى افكنم، چون او مرا #هجو كرده، به #لات و #عزى سوگند كه من زنى #شاعر هستم، (و میدانم چگونه #هجوش كنم، اين را گفت و رفت).
ابوبكر از رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) پرسيد: راستى او تو را #نديد؟ فرمود: نه، #خداى تعالى #حجابى بين من و او انداخت، و #مانع ديدنش شد.
#مؤلف: قريب به اين معنا از #چند طريق از طرق اهل #سنت روايت شده.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در تفسير #قمى در ذيل آيه (وامراته الحطب) روايت كرده كه #امام فرمود: ام جميل دختر #صخر بود، و عليه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) #سخن_چينى مى كرد و احاديث و #سخنان رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) را براى #كفار مى برد.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_المیزان
#تفسیر_سوره_النصر قسمت دوم
🍁بیان آیه 2⃣ 🍁
و رايت الناس يدخلون فى دين اللّه افواجا2⃣
راغب در #مفردات می گويد: كلمه (فوج) به معناى #جماعتى است كه به سرعت عبور كنند، و #جمع اين كلمه (افواج) مى آيد.معناى (داخل شدن مردم در دين خدا افواجا) اين است كه جماعتى #بعد از جماعتى ديگر به اسلام در آيند، مراد از دين اللّه همان #اسلام است، چون خداى تعالى به حكم آيه(ان الدين عنداللّه الاسلام) #غير از اسلام را دین نمیداند.
🍁بيان آیه 3⃣ 🍁
فسبح بحمد ربك و استغفره انه كان توابا3⃣
🔹از آنجايى كه اين نصرت و فتح #اذلال خداى تعالى نسبت به #شرك، و #اعزاز_توحيد است و به عبارتى ديگر اين نصرت و فتح #ابطال باطل و #احقاق حق بود، مناسب بود كه از جهت اول _ سخن از #تسبيح و تنزيه خداى تعالى برود، و از جهت #دوم - كه نعمت بزرگى است - سخن از #حمد و ثناى او برود، و به همين جهت به آن جناب دستور داد تا خدا را با #حمد تسبيح گويد.
🍁🍁🍁🍁🍁
البته در اين ميان #وجه_ديگرى براى توجيه و مناسبت اين دستور هست، و آن اين است كه حق #خداى عزوجل كه رب عالم است، بر بنده اش اين است كه او را با #صفات_كمالش ذكر كند و #همواره بياد نقص و حاجت خود بيفتد، و چون #فتح_مكه باعث شد رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) از گرفتاريهايى كه در از بين بردن #باطل و #قطع ريشه #فساد داشت #فراغتى حاصل كند، دستورش داد که از این به #بعد که #فراغتت بيشتر است، به #ياد جلال خدا - كه #تسبيح او است - و #جمالش - كه حمد او است و #نقص و حاجت خودش، كه #استغفار است - بپردازد، و #معناى استغفار در مثل رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) كه آمرزيده هست، درخواست #ادامه_مغفرت است، چون #احتياج به مغفرت از نظر #بقاء #عينا مثل احتياج به #حدوث مغفرت است، (دقت فرماييد). و اين استغفار از ناحيه آن جناب #تكميل شكرگزارى است.
🍁🍁🍁🍁🍁
(انه كان توابا) - اين جمله #دستور به استغفار را #تعليل مى كند، و در #عين حال تشويق و #تأكيد هم هست.
🍁 بحث روايتى سوره نصر🍁
✅چند #روايت مربوط به #نزول سوره نصر
🔹در #مجمع_البيان از #مقاتل روايت كرده كه گفت: وقتى اين سوره #نازل شد، #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آن را بر #اصحابش قرائت كرد، اصحاب همه خوشحال گشته به يكديگر #مژده مى دادند، ولى وقتى #عباس آن را شنيد #گريه كرد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) پرسيد:
چرا مى گريى #عمو؟ عرضه داشت: من خيال مى كنم اين سوره #خبر_مرگ تو را به تو مى دهد، يا رسول الله. حضرت فرمود: #بله اين سوره همان را مى گويد كه تو #فهميدى، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بعد از نزول اين سوره #بيش از #دو سال زندگى نكرد، و از آن به بعد هم ديگر كسى او را #خندان و خوشحال نديد.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: اين #معنا در #تعدادى از روايات با عباراتى #مختلف آمده.
و بعضى در #وجه دلالت سوره بر خبر #مرگ آن جناب چنين گفته اند كه: اين سوره #دلالت دارد بر اينكه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از انجام رسالات خود #فارغ شده، آنچه #بنا بود انجام دهد انجام داده، و دوران تلاش و مجاهدتش به #سر رسيده، و معلوم است كه طبق مثل معروف عند الكمال يرقب الزوال، هر چيزى كه به #حد_كمالش رسيد بايد منتظر #زوالش بود.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در #همان كتاب از #ام_سلمه روايت كرده كه گفت: #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در #اواخر عمرش نمى ايستاد و نمى نشست و نمى آمد و نمى رفت، #مگر اينكه مى گفت: سبحان الله و بحمده و استغفر الله و اتوب اليه. ما #علت اين معنا را پرسيديم، فرمود: من بدين عمل #مامور شده ام، آنگاه اين سوره را مى خواند: (اذا جاء نصر الله و الفتح ).
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: و در اين #معنا روايات يكى دو تا #نيست، البته در #بين آنها در اينكه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) چه #ذكرى مى گفته #اختلاف هست.
🔹در #عيون از #حسين بن خالد از حضرت #رضا (عليه السلام) روايت آورده كه گفت: من از پدرم شنيدم كه از پدرش (عليه السلام) حديث كرد كه:
#اولين سوره اى كه از قرآن #نازل شد سوره (بسم الله الرحمن الرحيم اقرا باسم ربك ) بود، و #آخرين سوره اى كه #نازل شد سوره #اذا_جاء_نصرالله بود.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_المیزان
#تفسیر_سوره_النصر قسمت سوم
🍁 بحث روايتى سوره نصر🍁
✅چند #روايت مربوط به #نزول سوره نصر
⬅️ #مؤلف: شايد منظور از #آخرين سوره #دربست و به طور #تمام بوده، كه در اين صورت #منافات ندارد كه بعضى آيات ساير سوره ها #بعد از اين سوره نازل شده باشد.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅#تفصيل داستان #فتح_مكه:
🔹در #مجمع_البيان در داستان فتح مكه آمده:
#بعد از آنكه در سال #حديبيه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) با #مشركين قريش #صلح نمود، يكى از #شرائط صلح اين بود كه هر #كس و هر #قبيله عرب بخواهد مى تواند #داخل در #عهد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شود، و هر كس و هر قبيله بخواهد مى تواند داخل در عهد #قريش گردد، قبيله #خزاعه به عهد و عقد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) #پيوست، و قبيله #بنى_بكر در عقد و پيمان قريش در آمد، و #بين اين دو قبيله از #قديم_الايام #دشمنى بود.
🍁🍁🍁🍁🍁
در اين بين #جنگى ميان بنى بكر و خزاعه اتفاق افتاد، و #قريش بنى بكر را با دادن #سلاح كمك كردند، ولى آشكارا كمك #انسانى ندادند به جز #بعضى افراد، از آن جمله #عكرمه بن ابى جهل و #سهيل بن عمرو كه #شبانه و #مخفيانه به كمك بنى بكر رفتند. ناگزير #عمرو بن سالم خزاعى #سوار بر مركب خود شد و به #مدينه نزد #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شتافت، و اين در هنگامى بود كه مسأله فتح مكه بر سر #زبانها افتاده بود، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در #مسجد در بين مردم بود، عمرو بن سالم #ايستاد و اين اشعار را #سرود:
🍃لا هم انى ناشد محمدا
حلف ابينا و ابيه الاتلد
ان قريشا اخلفوك الموعدا
و نقضوا ميثاقك الموكدا
و قتلونا ركعا و سجدا🍃
ترجمه:🍂بارالها #شاهد باش من به #محمد (ص) اطلاع دادم، و او را به #کمک طلبیدم، و به سوگندهای #غلیظی که نیاکان ما و نیاکان او مقدسش می شمردند #سوگند دادم که #قریش درباره ات #خلف_وعده کردند و عهد #مؤکد تو را #نقض نمودند و ما را در حال #رکوع و #سجده کشتند.🍂
🍁🍁🍁🍁🍁
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: اى #عمرو بس است سپس برخاست و به خانه همسرش #ميمونه رفت و فرمود: #آبى برايم آماده ساز، آنگاه شروع كرد به #غسل و شستشوى خود، و مى فرمود: #يارى نشوم اگر #بنى_كعب - خويشاوندان عمرو بن سالم - را يارى نكنم، آنگاه از #خزاعه بديل بن ورقاء با #جماعتى حركت كرده نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آمدند، آنها هم آنچه از #بنى بكر و #قريش كشيده بودند و #مخصوصا يارى قريش از بنى بكر را به اطلاع آن حضرت رسانده به طرف #مكه برگشتند.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_کوثر قسمت سوم
#تفسیر_المیزان
🍁بحث روایتی سوره کوثر🍁
⬅️ #مؤلف: در بعضى از تواريخ آمده كه شماتت كننده #وليد بن مغيره بوده. و در بعضى ديگر آمده كه #ابوجهل بوده. و در بعضى ديگر آمده كه #عقبه بن ابى معيط بوده. و در بعضى آمده كه #كعب بن اشرف بوده، ولى معتبر #همان است كه مى گفت عاصى بن وائل بوده است.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤيد آن، روايتى است كه مرحوم #طبرسى آن را در #احتجاج از حسن بن على (ع) نقل كرده كه آن جناب در حديثى كه روى سخنش در آن با #عمرو بن العاصى است، فرموده: تو در بسترى #مشترك متولد شدى (يعنى #مادرت هم با عاصى بن وائل #هم_بستر مى شده و هم با ديگران)، و وقتى متولد شدى عده اى از #رجال_قريش بر سر تو #نزاع كردند، #ابوسفيان بن حرب گفت اين پسر از #نطفه من است. وليد بن مغيره گفت: از #من است. عثمان بن حارث و نضر بن حارث بن كلده، و عاصى بن وائل هر يك ادعا كردند كه از من است، تا آنكه از ميان همه آنان #لئيم تر و بى حسب و نسب تر و #خبيث تر و ستمكارتر و زناكارترشان #عاصى بن وائل زورش بر سايرين چربيد و تو را به خود #ملحق ساخت.
🍁🍁🍁🍁🍁
و نيز اين تو بودى كه براى بر شمردن افتخاراتت به #خطبه ايستادى، و گفتى اين منم.
كه #محمد(ص) را زخم زبان مى زنم، و عاصى بن وائل گفت: محمد مردى #ابتر است، يعنى اولاد #ذكورى ندارد، اگر از دنيا برود نامش از #صفحه روزگار محو مى شود، و خداى تعالى در پاسخش فرمود: (ان شانئك هو الابتر) تا آخر حديث.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در تفسير #قمى در ذيل آيه (انا اعطيناك الكوثر) آمده كه كوثر #نهرى است در بهشت، كه خدا آن را به محمد (صلى اللّه عليه و آله و سلم) داده، تا عوض از پسرش #ابراهيم باشد.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: اين روايت علاوه بر اينكه #مرسل است، يعنى سندش #ذكر نشده، و علاوه بر اينكه #مضمر است، يعنى تنها در آن آمده كه: (فرمود) و #روشن نكرده كه كدام يك از #ائمه فرموده، با ساير روايات #معارض است، و تفسير كوثر به نهرى در بهشت #منافات ندارد كه كوثر به معناى #خير_كثير باشد، چون همانطور كه در خبر ابن جبير گذشت نهر بهشتى هم #مصداقى از خير كثير است.
🍁بحث روایتی سوره کوثر🍁
⬅️ در كتاب #الدرالمنثور است كه ابن مردويه از #ابن_عباس روايت كرده كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) گفته: خداى تعالى به رسول گراميش #وحى فرستاد كه وقتى #تكبير_اول نماز را مى گويى #دستها را تا برابر #نحرت - گودى زير گلويت - بلند كن، اين است معناى نحر.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در #مجمع_البيان در ذيل آيه از عمر بن يزيد روايت كرده كه گفت: من از امام #صادق (ع) شنيدم كه در تفسير آيه (فصل لربك و انحر) مى فرمود: اين نحر عبارت است از #بلند كردن دستهايت تا #برابر صورت.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف آنگاه مى گويد: #عبداللّه بن سنان هم #مثل اين حديث را از آن جناب نقل كرده، و نيز #قريب به آن را #جميل از آن جناب روايت كرده است.
🍁🍁🍁🍁🍁
در #الدرالمنثور است كه #ابن_سعد و #ابن_عساكر از طريق #كلبى از ابى صالح از ابن عباس روايت كرده اند كه گفت: #بزرگترين فرزند رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) #قاسم، سپس #زينب، و آنگاه #عبدالله، و پس از او #ام_كلثوم، و آنگاه #فاطمه و در آخر #رقيه بود، قاسم از #دنيا رفت و اولين كس از فرزندان آن جناب بود كه در #مكه از دنيا رفت، و بعد از او #عبداللّه از دنيا رفت،
و #عاصى_بن_وائل سهمى گفت: نسل او #قطع شد، پس او #ابتر و بى عقب است، در #پاسخش خداى تعالى اين آيه را فرستاد كه خود عاصى بن وائل ابتر و بدون عقب است.
🍁🍁🍁🍁🍁
و در #همان كتاب است كه #زبير بن بكار و ابن عساكر، از #جعفر بن محمد از پدرش روايت كرده اند كه فرمود: #قاسم پسر رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) در مكه از دنيا رفت و بعد از #دفن جنازه آن جناب رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) به #عاصى بن وائل و #پسرش عمرو برخورد، عاصى وقتى رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) را از دور ديد گفت: الان #زخم_زبانى به او مى زنم، همين كه آن جناب #نزديك شد، گفت: چه خوب شد كه #اجاقش كور شد، در پاسخ او اين آيه نازل شد: (ان شانئك هو الابتر).