عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #231 تو مسیر خونه آرشام جلوی یه پاساژ بزرگ نگه داشت و چند تا وسای
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#232
_دیر اومدین .......
آرشام کیسه های تو دستش رو بالا آورد و گفت:
_چند تا وسایل نیاز داشتیم رفتیم خریدیم
صمدی سری تکون داد و چیزی نگفت
آرشام دستام رو کشید و به طرف اتاقمون رفتیم
همین که وارد اتاق شدیم و در رو بستیم
آرشام با حالت جالبی.....
صداش رو مثل مال صمدی کرد و با قیافه با نمکی گفت :
_دیر اومدین.....
کسی نیست بهش بگه مرتیکه عوضی به تو چه ......
خوب کردیم مگه تو فضولی؟
شیطونه میگه بزنم لهش کنم دلم خنک بشه
از خنده داشتم ریسه میرفتم .....
همین که برگشت و چهره ی خندان منو دید
ناخودآگاه خندش گرفت........
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
❤️😍سلام سلام سورپراز داریم براتون بچه ها
وی آی پی #امواج_عشق راه اندازی شد😍😍
تو وی آی پی ۲۰۰ پارت جلو تر هستیم
و روزانه ۵ پارت براتون قرار میدیم
تا ۱ ماه آینده هم تو وی آی پی تموم میکنیم رمان رو
بدو تا دیر نشده🥹
برای دریافت وی آی پی مبلغ ۴۲ هزار تومن رو به شماره کارت زیر واریز کنید
6063731160771326مهدی محمد علی زاده بزنید رو کارت کپی میشه فیش واریزی رو به آیدی زیر بفرستید👇 @admin_part پارت اول رمان امواج عشق😌👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/24023
عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وهفتادویک 2ساعت توی راه بودیم تا بالاخره تاکسی جلوی خونه ام
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#سیصد_وهفتادودو
توی چشمی رونگاه کردم و بادیدن مهراد هم خیالم راحت شد هم عصبی شدم.. واسه چی اومده بود؟ دلم نمیخواست فکر اشتباهی درباره ی من بکنه.. توهمین فکرهابودم که زنگ دوباره به صدا دراومد وباعث شد که بترسم وسرم محکم بادر برخورد کنه.. اوووف خدا بگم چیکارت کنه آبروم رفت.. دررو باز کردم و بادیدن لبخندش حرصم گرفت.. البته حقم داره بخنده از پشت در هم میشد نوع ترسیدنم رو تصور کرد..
_سلام..
_سلام! این وقت شب؟؟؟ اینجا چیکار میکنی؟؟
اخم بین ابروهاش نشست وگفت:
_کاراشتباهی کردم؟
ای بابا.. این چه طرز سوال پرسیدنه آخه.. _انتظار نداری که دعوتت کنم داخل؟
ابروی بالا انداخت و با نگاهی خاصی که انگار شیطون شده بود گفت:
_نه نیازی نیست خودم میام داخل.. این حرفو زد و باکمال پرویی منو کنار زد و وارد خونه شد!
چشمام گرد شد.. چه رویی داره این بشررر.. سعی کردم گیج بازی رو کنار بذارم وبه خودم بیام.. به لباسم نگاه کردم.. تیشرت یشمی وشلوار برمودا مشکی.. خوب بود! صدای متعجبش باعث شدازفکر بیام بیرون..
_ داشتی شام میخوردی؟
بدون حرف عاقل اندرسفیهانه نگاهش کردم..
_رنگت پریده چیزی شده؟
بازم باهمون نگاه بهش نگاه کردم که جدی شد وادامه داد؛
_منتظر کس دیگه ای بودی؟
_نه!
_اما.....
بی حوصله در رو بستم و حرفشو قطع کردم_ سرما خوردم!
به سمتم اومد و توی نیم قدمیم ایستاد گفت؛ _ اگه ناراحتی برم!
_غروب همه حرفامو واضح بهت گفتم مهراد..اما انگار جدی نگرفتی.. نمیخوام دیگه عذاب بکشم وفکرکنم این حقم باشه! دستمو گرفت وگفت:
_موضوع حاملگی چرت وپرتی بیش نبود و حتی اونقدر ترسیده بود که حرفشو انکار کرد و ادعا داشت که اون حرفو نزده.. تکلیف ازاین روشن تر؟ دیگه دلیل دوری کردنمون واسه چی بود؟؟
_اما من به راحتی ها باور نمیکنم و باید بهم مدرک نشون بدی ازهمه مهتر باید بدونم بعداز طلاق دادن من رابطه ات با ترلان تاکجا پیش رفته و.... میون حرفم پرید و عصبی گفت:
_این دیگه چه مسخره بازییه؟؟ سنگ ازاین بزرگ ترنبود جلوی پا بندازی واسه دوری کردنت؟ ترلان ازاولشم نقشه بود و هیچوقت واقعیت نداشت.. درست مثل آرشا
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥
عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #232 _دیر اومدین ....... آرشام کیسه های تو دستش رو بالا آورد و گف
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#233
و آروم آروم با چشمانی که شیطنت توش موج میزده به طرفم اومد
همینطوری که بهم نزدیک میشد با خنده میگفت :
_آره خانم شما بخند ولی وقتی زدم کشتمش گریه نکنی ها
با تته پته گفتم:
_کی من خندیدیم ؟
آرشام چشاش رو ریز کرد و گفت:
_بچع قول میزنی ؟
شونه هام رو بالا انداختم و با خنده جواب دادم:
_هر جور راحتی فک کن....
که یهو آرشام یل قدم بلند سمتم برداشت
فاصله اش رو باهام خیلی کم کرد....
و زیر لب خیره به لبام گفت:
_پس هر طور که میخوام فک کنم آره؟
باشه پس الان نشونت میدم
با شنیدن این حرفش سریع خواستم فرار کنم
که مانعم شد
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
❤️😍سلام سلام سورپراز داریم براتون بچه ها
وی آی پی #امواج_عشق راه اندازی شد😍😍
تو وی آی پی ۲۰۰ پارت جلو تر هستیم
و روزانه ۵ پارت براتون قرار میدیم
تا ۱ ماه آینده هم تو وی آی پی تموم میکنیم رمان رو
بدو تا دیر نشده🥹
برای دریافت وی آی پی مبلغ ۴۲ هزار تومن رو به شماره کارت زیر واریز کنید
6063731160771326مهدی محمد علی زاده بزنید رو کارت کپی میشه فیش واریزی رو به آیدی زیر بفرستید👇 @admin_part پارت اول رمان امواج عشق😌👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/24023
عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وهفتادودو توی چشمی رونگاه کردم و بادیدن مهراد هم خیالم راحت ش
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#سیصد_وهفتادوسه
حرصم گرفت با عصبانیت به طرفش رفتم وفاصله رو کامل پرکردم وگفتم:
_من آرشا رو ثابت کردم و تا ازخودش نپرسیدی و کتکش نزدی حقیقتو نفهمیدی حتی از یک قدمی من هم رد نشدی.. اونقدر جدی بودی که نمیشد دوست داشتنتو حدس زد.. انتظار داری با اون سابقه ی خرابت حرفاتو باور کنم؟ انتظار نداشته باش مهراد خان چون باور نمیکنم و تلاش بیهوده....
خدایا چطور میتونم جلوی خودمو بگیرم درحالی که این مرد تمام احساسمو به یک باره تو مشتش میگیره!
قبل از اینکه کنترل مغزمو ازدست بدم با صدایی که یه کوچولو بالا رفته بود گفتم؛
_مهراد برو بیرون.. همین الان برو بیرون!
فاصله ای که عقب کشیده بودمو با قدم هاش پر کرد وبانگاهی خاص که مخصوص مهراد بود گفت؛
_ببین.. قلبت داره برای من میزنه.. از چی فرار میکنی؟
_آره قلبم برای تومیزنه اما تاوقتی میزنه که بهم ثابت کنی اون زن حامله نیست و...
دستموگرفت.. روی قلبش گذاشت.. بازهم فراموش کردم حرفمو..
_صدای قلبمو میشنوی؟
فقط نگاهش کردم.. داشتم توی آتیش عشقش پرپر میزدم..
_میشنوی صحرا؟ 5ساله که هرثانیه اش واسه تو میزنه..
_اما این توبودی که درخواست طلاق دادی..
اونقدر عقب رفتم وجلو اومد که به دیوار چسبیدم و تن مردونه اش توی دیوار محاصره ام کرده بود..
دستمو که روی قبلش بود توی مشتش فشار داد وگفت:
_هیس.. گذشته ی لعنتی رو تموم کن.. من یه دکتر روانشناس دارم که ازوقتی پای اون برگه ی لعنتی رو امضا کردم همراهم بوده تا الان.. ونداد دوستمه و ازعشقم به تو همه چی رو میدونه.. خواهش میکنم بیا چند جلسه بریم مشاوره و تموم کنیم این شک و شبهه هارو...
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥
رمان عشق دیرینه در وی آی پی تمام شد😍😍
دوستان عزیز کانال وی آی پی عشق دیرینه کامل بارگذاری شده
زودتر بخرید تا افزایش قیمت نزدیم😍😍
کسانی که مایل به خرید وی آی پی هستن مبلغ ۴۰ هزار تومن رو به شماره کارت زیر بفرستن
6063731160771326مهدی محمد علی زاده فیش واریزی رو هم به آیدی زیر بفرستید۰🙃💞 @admin_part پارت اول عشق دیرینه👇👇👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/15718
عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #233 و آروم آروم با چشمانی که شیطنت توش موج میزده به طرفم اومد همی
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#234
کنترلم رو از دست دادم و رو تخت افتادم....
آرشام خنده ی بدجنسانه ای کرد و گفت:
خب حالا نشونت میدم
بعد با خنده شروع به قلقلک دادنم کرد
صدای خنده ام تو اتاق پخش شد ....
با خنده به آرشام التماس میکردم که دست از سرم برداره اما انگار نه انگار
دیگه نفس کم آورده بودم شکمم هم بدجوری درد میکرد
آرشام متوجه شد و سریع ازم دور شد....
بعد با انگشت اشاره اش ضربه ریزی رو ببنبم زد .....
همونطوری که به طرف کاناپه میرفت گفت:
_جوجه اردک زشت دیگه آخرین بارت باشه با بزرگترت لج کنی
و گرنه مثل الان تنبیهت میکنم.......
روی کاناپه نشست منم از جام بلند شدم و به طرف کمد لباس ها رفتم
قبل اینکه در رو ببندم گفتم:
_به همین خیال باش آقا خروس غر غرو ....
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وهفتادوسه حرصم گرفت با عصبانیت به طرفش رفتم وفاصله رو کامل پ
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#سیصد_وهفتادوچهار
روان شناس؟؟ رفتن پیش یه دکتر وانشناس میتونست فکر خوبی باشه.. اما این وسط یه چیزی می لنگید..
پشت این نگاه نگران واومدنش این ساعت از شب محال بود آرامشی باشه که تظاهربه بودنش میکرد!!
_مهراد؟
فقط نگاهم کرد.. نگاهش بین لب هاو چشمام درنوسان بود..
_چیزی شده؟ این وقت شب اومدی اینو بگی؟؟
_فقط دل تنگت شدم.. دلم بی قرارت بود!
اونقدر به هم چسبیده بودیم که نفس میکشید روی تنم حس میکردم..
دل خودمم بی قرار بود.. بعدا ثابت میکرد مگه نه؟؟ اگه یه امشبم اسون میگرفتم مثل همه ی شب هایی که نادید گرفتم چی میشد؟؟
این نگاه بی قراردلمو می بره.. چطور میتونم اینقدر سنگ دل باشم!! دوستش دارم..
_شام خوردی؟
به لبم زل زد و باصدایی خیلی آروم شبیه پچ پچ گفت:
_نخوردم..
بی قرار ازاین همه نزدیکی و نگاه های سنگین باصدا آب دهنمو قورت دادم وگفتم:
_من.. من قورمه سبزی...
این اواخر عادت کرده بودم به نصفه ونیمه حرف زدن وفراموشی یک باره ی حرف هام..
_میدونستی همه ی دنیامو میدم واسه این لپ های گل انداخته؟؟
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥
عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #234 کنترلم رو از دست دادم و رو تخت افتادم.... آرشام خنده ی بدجنس
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#235
بعد سریع در رو بستم.....
آرشام انگار که توقع نداشت این حرف رو ازم بشنوه
سریع از جا برخاست و به طرف کمد اومد و گفت:
_چی. ؟چی گفتی؟
با خنده گفتم:
_همونی که شنیدی
آرشام_باشه پس منم الان میرم پیش بنیتا
خانم اونوقت میبینم خروس غرغرو کیه
سریع از اتاق بیرون اومدم و با اخم گفتم:
_عه عه نه بابا پس اینطور میخوای بری پیش بنیتا خانم
آرشام لبخند بدجنسانه ای زد ....
همونطوری که بهم نزدیک میشد با اخم گفت:
_خروس غر غرو کیه؟
فهمیدم نقشه اش این بود که منو از اتاق بیرون بکشه
سرم رو پایین انداختم و لب پایینم رو از خجالت به دندون گرفتم
میخواستم ازدستش فرار کنم ......
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وهفتادوچهار روان شناس؟؟ رفتن پیش یه دکتر وانشناس میتونست فکر
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#سیصد_وهفتادوپنج
اگه یه کم دیگه به حرف های قشنگ و دلبری کردن ادامه میداد بی خیال همه دنیا میشدم.. می پریدم بغ.لش و..
کلافه از نگاه های نافذش خودمو از حصار دست هاش بیرون کشیدم و به طرف آشپزخونه رفتم وگفتم:
_اومم.. فکرکنم غذا سرد شده باشه.. بشین گرمش کنم!
اومدم برم که دستمو کشید وگفت:
_نمیخواد.. بشین.. همینجوریشم خوشمزه اس..
انگار اولین باری بود قراربود تنهایی غذا بخوریم..
فکرکنم گوش هامم از خجالت و گرمای بدنم سرخ شده بود..
واسش بشقاب اضافه آوردم و غذا کشیدم..
قبل از اومدنش داشتم از گرسنگی می مردما.. اما الان تنهاچیزی که میلم نمیکشید غذا بود!
به بشقاب پراز برنجم نگاه کرد وگفت:
_هنوز عادت خراب کردن غذارو ترک نکردی..
یادش مونده بود.. وقتایی که زیادی گرسنه بودم غذای زیادی رو واسه خودم میکشیدم اما همیشه نصف بیشترش میموند وباید دور میریختم..
لبخندی سمج که نتونستم جلوشو بگیرم گوشه ی لبم نقش بست..
_عالی شده...
_نوش جان
_چرا خودت نمیخوری؟
برای اینکه احساس راحتی کنه قاشقمو برداشتم ومشغول شدم...
اما نمیدوستم غذامو قورت بدم یا نگاه های سنگین مهرادو..
ساعت نزدیک به 3 شب بود که منتظر رفتنش بودم اما باخیال راحت داشت قهوه میخورد و به تلوزیون نگاه میکرد..
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥
❌❌بچه ها یه سورپرایز فوق العاده دارم براتون😍👌
قیمت وی آی پی اموج عشق ۴۲ هزار
و قیمت وی آی پی عشق دیرینه ۴۰ هزار هست
ولی اگه جفتشون رو باهم بخرید تخفیف داریم تا مدت کوتاهی
و قیمت جفتشون ۷۰ هزار میباشد
✅هر دو رمان در وی آی پی تموم شدن
برای دریافت وی ای پی ها مبلغ ۷۰ هزار رو به شماره کارت پایینی واریز کنید👇
6063731160771326مهدی محمد علی زاده بزنید رو شماره کارت کپی میشه فیش رو به ایدی زیر بفرستید👇 @admin_part پارت اول رمان امواج عشق😌👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/24023 پارت اول عشق دیرینه👇👇👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/15718
عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #235 بعد سریع در رو بستم..... آرشام انگار که توقع نداشت این حرف رو
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#236
اما وقتی به دیوار اوردم دیگه جایی برای فرار نداشتم
آرشام دستاش رو دو طرف سرم گذاشت و خیره بهم گفت:
_خب نشنیدم خروس غرغرو کیه؟
انگشتم رو به بازی گرفتم و با لحن مظلومی گفتم:
_خب تو هم بهم گفتی جوجه اردک زشت
با خنده آرشام سرم رو بلند کردکه باعث شد..
فاصله مون خیلی به همدیگه نزدیک بشه
نفساش صورتم رو نوازش میکرد......
آرشام باخنده گفت:
_وقتی اینطوری حرف میزنی نمیگی یهو یه لقمه چپت کردم ؟
از خجالت سرم رو پایین انداختم......
سرش رو آورد نزدیک و کنار گوشم با لبخندی که کنج لبش بود گفت:
_ما با این خجالت شما تا آخر عمر چیکار باید بکنیم؟
مردم با زنشون.......
سریع پریدم وسط حرفش و با اخم گفتم:
_خب حالا
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وهفتادوپنج اگه یه کم دیگه به حرف های قشنگ و دلبری کردن ادامه
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#سیصد_وهفتادوشش
ای خدااا... حالا چطوری بهش بگم پاشو برو؟ بابا نصف شبه خب انگار نه انگار منم خوابم میاد!
توهمین فکرها بودم ونگاهم به تلوزیون بود که دستشو انداخت پشت گردنم و کشیدم و زیر گوشم گفت:
_بریم بخوابیم؟
باتعجب برگشتم و باچشمای گرد شده به چشمای نافذش که خیلی هم شیطون شده بود نگاه کردم وگفتم:
_چیکار کنیم؟
_خوابت نمیاد؟
_خوابم میاد اما...
انگشتشو روی لبم گذاشت وگفت:
_میخوای این وقت شب بندازیم بیرون؟
یه کم فکرکردم.. کاش میشد بگم آره میخوام بری بیرون.. به هم محرم نبودیم و عذاب وجدان داشتم اما هم خجالت میکشیدم بهش بگم هم دلم نیومد!
_خب.. خب.. میتونی بمونی.. من همینجا روی کاناپه میخوابم.. توبرو تواتاقم بخواب..
_اما تختت واسه جفتمون جا داره..
_انتظار نداری که پیشت بخوابم؟
یه دفعه روی دستاش بلندم کرد و به طرف اتاق رفت وگفت:
_بله که دارم..
جیغ خفه ای کشیدم و گفتم:
_ع ع چیکار میکنی منو بذار پایین ببینم..
درحالی که به لبم زل زده بود کم کم بهم نزدیک شد و آروم گفت:
_دلت میاد؟
قند توی دلم آب شد..
خدا بگم چیکارت کنه آخه من باید چیکار کنم این وسط!!
_مهراد؟
_ازم نخواه صحرا میدونی که نمیتونم...
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥
❌❌بچه ها یه سورپرایز فوق العاده دارم براتون😍👌
قیمت وی آی پی اموج عشق ۴۲ هزار
و قیمت وی آی پی عشق دیرینه ۴۰ هزار هست
ولی اگه جفتشون رو باهم بخرید تخفیف داریم تا مدت کوتاهی
و قیمت جفتشون ۷۰ هزار میباشد
✅هر دو رمان در وی آی پی تموم شدن
برای دریافت وی ای پی ها مبلغ ۷۰ هزار رو به شماره کارت پایینی واریز کنید👇
6063731160771326مهدی محمد علی زاده بزنید رو شماره کارت کپی میشه فیش رو به ایدی زیر بفرستید👇 @admin_part پارت اول رمان امواج عشق😌👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/24023 پارت اول عشق دیرینه👇👇👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/15718
عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #236 اما وقتی به دیوار اوردم دیگه جایی برای فرار نداشتم آرشام دس
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#237
صدای خنده اش بیشتر شد.....
همون طوری که لباش به لاله گوشم میخورد گفت:
_منم میام .....
آرشام چشم غره ای نثارم کرد و بی ت جه بهم گفت:
_نه خیر نمیشه پن تنهایی قرار گذاشتم....
تنهایی هم میرم......
مهران که بینمون دعوا انداخته بود خندید و گفت:
_باشه من میرم شما هم به نتیجه ای برسید
بعد از اتاق خارج شد......
آرشام هم پشت سرش خواست بره که جلوی در ایستادم
و لبا ورچیدم و دوباره با احن مظلومی گفتم:
_آرشام اذیت نکن دیگه تنهایی نمیزارم بری
اصلا به این فک کن که صمدی دوباره دنبالت جاسوس بفرسته
ببینه با زنش تنهایی چی میشه؟
آرشام _صمدی به زنش اهمیت نمیده ......
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وهفتادوشش ای خدااا... حالا چطوری بهش بگم پاشو برو؟ بابا نصف
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#سیصد_وهفتاد_وهفت
صبح باصدای زنگ موبایل مهراد بیدارشدم اما با ترجیح دادم خودمو به خواب بزنم تا مهراد ازاتاق بره بیرون..
قلبم مثل گنجشک میزد... مثل دختر بچه های 15 .16 ساله شدم..
مهراد بیدار شد و زیرلب حرفی زد وگوشیشو جواب داد...
_بفرمایید؟
_سلام خوبی؟
باشنیدن صدای زن تپش قلبم هزار برابر شد و ته دلم خالی شد..
بازم؟ بازم نامردی؟ وای نه خدایا من دیگه تحملشو ندارم..
_اگه شما بذاری خوبم
_مهراد جان میشه بیای خونه؟ کارت دارم خواهش میکنم بهم اجازه بده حرف بزنیم؟
کجا بره؟؟ خونه؟؟ یعنی اون زن هنوز خونه ی مهراد بود؟؟ یعنی بازم دروغ گفت؟؟
کاش صدای تلفن مهراد اینقدر بلند نبود..
نتونستم دیگه خودمو به خواب بزنم و مثل فنر تو جام نشستم ونفس هایی که کش دار شده بود فقط نگاهش کردم!!
_انگار باید یه جور دیگه باتو حرف بزنم درسته؟ واسه چی بیخیال نمیشی؟
بادیدنم دستشو به نشونه ی توضیح دادن تکون داد وادامه داد:
_آره فکرخوبیه همونجا بمون الان میام وقطع کرد!
به محض قطع کردنش گفتم:
_بازم دروغ.. بازم کثافت بازی هات نصیب من شد!
_صحرا؟ گناه من بیچاره چیه اون عوضی به من زنگ میزنه؟
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥
❌❌بچه ها یه سورپرایز فوق العاده دارم براتون😍👌
قیمت وی آی پی اموج عشق ۴۲ هزار
و قیمت وی آی پی عشق دیرینه ۴۰ هزار هست
ولی اگه جفتشون رو باهم بخرید تخفیف داریم تا مدت کوتاهی
و قیمت جفتشون ۷۰ هزار میباشد
✅هر دو رمان در وی آی پی تموم شدن
برای دریافت وی ای پی ها مبلغ ۷۰ هزار رو به شماره کارت پایینی واریز کنید👇
6063731160771326مهدی محمد علی زاده بزنید رو شماره کارت کپی میشه فیش رو به ایدی زیر بفرستید👇 @admin_part پارت اول رمان امواج عشق😌👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/24023 پارت اول عشق دیرینه👇👇👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/15718
عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #237 صدای خنده اش بیشتر شد..... همون طوری که لباش به لاله گوشم میخ
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#238
در ضمن شما هم بهونه دروغکی برام نیار بگو
نمیخوام با بنیتا تنها باشی.....
دیگه کلافه شده بودم برای همین
با عصبانیت گفتم:
_آره نمیخوام با بنیتا تنها باشی....
آرشام چشمکی زد و ادامه داد:
_آهان که اینطوری خب قبوله.....
اما به خاطر حرفی که به مهران زدی و گفتی زمان خوبی اومده باید اول مجازات بشی
یه تای ابروم رو بالا انداختم و سوالی گفتم:
_چه مجازاتی ؟
آرشام_باید بوسم کنی .....
بعد خیره بهم نگاه کرد
خجالت میکشیدم ولی چاره ای نبود
باید راضیش میکردم و باهاش میرفتم
برای همین خجالت زده سریع از لپش بوسیدم و گفتم:
_خب بریم؟
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وهفتاد_وهفت صبح باصدای زنگ موبایل مهراد بیدارشدم اما با ترجی
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#سیصد_وهفتاد_وهشت
محکم کوبیدم توی سینه شو..
_گمشو ازخونه ام برو بیرون عوضی.. خونه تو دراختیار اون زنیکه عوضی تراز خودت گذاشتی واومدی اینجا که مظلوم نمایی کنی؟ پاشو گمشووو از خونه ام برو بیرووون!!!!
_دیونه شده بودم.. با گلد سعی میکردم از تخت پرتش کنم پایین اما تکون نمیخورد..
سعی میکرد عصبانیتمو مهار کنه اما من دیونه تر میشدم..
_ولم کن.. به من دست نزن.. جون به جونت کنن کثیفی.. برو بیرون..
_صحرا؟ خانومم.. بابا بذار توضیح بدم چرا اینجوری میکنی من ازکجا بدونم خبر مرگش هنوز تو خونه مونده؟ بذار توضیح بدم تورو جون مهراد بذار توضیح بدم..
_چی رو توضیح بدی؟ هان؟ پاشو برو خانم خونه ات منتظره پاشووو
_عزیزم.. عشقم.. خانم من تویی.. همه زندگی من تویی بذار توضیح بدم..
_نمیخوام توضیح بدی گمشو ازخونه ام بیرون.. تو اونقدر دروغگویی حتی به روی خودت نیاوردی اون عوضی هنوز تو خونه اته
_بخدا به جون خودت ندونستم هنوز اونجا مونده..
دیشب که اومدم بهش گفتم گمشه ازخونه ام وتا وقتی برگشتم اثری خودش جا نذاشته باشه..
خب اگه میخواستم بمونه اینجا پیش تو چیکار میکنم؟ به جون صحرا نمیدونستم نرفته الان بهم گفت هنوز اونجاست.. الان باهم میریم بیرونش میکنیم..
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥
❌❌بچه ها یه سورپرایز فوق العاده دارم براتون😍👌
قیمت وی آی پی اموج عشق ۴۲ هزار
و قیمت وی آی پی عشق دیرینه ۴۰ هزار هست
ولی اگه جفتشون رو باهم بخرید تخفیف داریم تا مدت کوتاهی
و قیمت جفتشون ۷۰ هزار میباشد
✅هر دو رمان در وی آی پی تموم شدن
برای دریافت وی ای پی ها مبلغ ۷۰ هزار رو به شماره کارت پایینی واریز کنید👇
6063731160771326مهدی محمد علی زاده بزنید رو شماره کارت کپی میشه فیش رو به ایدی زیر بفرستید👇 @admin_part پارت اول رمان امواج عشق😌👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/24023 پارت اول عشق دیرینه👇👇👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/15718
عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #238 در ضمن شما هم بهونه دروغکی برام نیار بگو نمیخوام با بنیتا تنه
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#239
آرشام دستام رو گرفت و همونطوری که در رو باز میکرد گفت:
_اونی که میخواستم نبود ولی باشه فعلا مورد قبوله
لبخند پیروزمندانه ای زدم از اتاق بیرون اومدیم
صمدی همین که ما رو دید با اخم گفت:
_کجا ؟
آرشام پوزخندی زد که از صد تا فحش بدتر بود
و با لحن جدی گفت:
_یه چند تا وسایل رو پریا یادش رفته میریم اونا رو بگیریم
صمدی سری تکون داد و چیزی نگفت
بی توجه بهش از خونه خارج شدیم
همین که سوار ماشین شدیم سریع گفتم:
_اگه بنیتا به صمدی بگه با ما قرار داشته چیکار کنیم؟
اونوقت میفهمن ما دروغ گفتیم
آرشام با خونسردی کامل همونطوری که ماشین رو روشن میکرد گفت:
_به هیچ وجه بنیتا بهش نمیگه .....
چون پای خودش هم گیر میوفته....
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وهفتاد_وهشت محکم کوبیدم توی سینه شو.. _گمشو ازخونه ام برو بی
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#سیصد_وهفتاد_ونه
صحرا توروخدا توروبه هرکی میپرستی بهم اعتماد کن.. حالمو خراب نکن.. بذار بعداز این همه سال دلم آروم باشه.. کنارت آروم باشم..
دستاشو دوطرف صورتم گذاشت ومجبورم کرد بهش نگاه کنم..
_ببین منو؟ من فقط تورو میخوام.. تو همه ی زندگی منی.. حتی با قهرت هم دنیام سیاه میشه..
_صحرامن یک تارموهای تورو به هزارتای این زن ها نمیدم.. باورم کن توروبه هرکی میپرستی قسمت میدم..
دست هاشو محکم پس زدم وباصدای بالا رفته گفتم؛
_اون عوضی توخونه تو چیکارمیکنه؟ واسه چی بردیش اونجا؟
_اومده بود وسایلشو ببره اون روز آخر اومده بود اونجا که باهم بیایم واسه دبی..
هرچی توضیح میداد عصبی ترمیشدم..
_بسه بسه بسه بسه توروخدا توضیح نده.. باگریه ادامه دادم:
_بیشترتوضیح نده لعنتی نمیخوام بهش فکرکنم نمیخوامممم
کشیدم و روی موهامو بوسه زد..
_ببخشی عشقم.. ببخشی خانومم.. غلط کردم.. نادونی کردم فکر میکردم داری ازدواج میکنی.. ببخش منو قربونت بشم.. اذیتت کردم جبران میکنم نفس مهراد.. جبران میکنم بخدا.. بهم فرصت بده
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥
❌❌بچه ها یه سورپرایز فوق العاده دارم براتون😍👌
قیمت وی آی پی اموج عشق ۴۲ هزار
و قیمت وی آی پی عشق دیرینه ۴۰ هزار هست
ولی اگه جفتشون رو باهم بخرید تخفیف داریم تا مدت کوتاهی
و قیمت جفتشون ۷۰ هزار میباشد
✅هر دو رمان در وی آی پی تموم شدن
برای دریافت وی ای پی ها مبلغ ۷۰ هزار رو به شماره کارت پایینی واریز کنید👇
6063731160771326مهدی محمد علی زاده بزنید رو شماره کارت کپی میشه فیش رو به ایدی زیر بفرستید👇 @admin_part پارت اول رمان امواج عشق😌👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/24023 پارت اول عشق دیرینه👇👇👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/15718
عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #239 آرشام دستام رو گرفت و همونطوری که در رو باز میکرد گفت: _اونی
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#240
صمدی میگه چرا با من قرار میزاشته
حرفش قانع کننده بود برای همین دیگه چیزی نگفتم
تا وقتی به رستورانی که قرار گذاشتن برسیم سکوت کردیم
وقتی به رستوران رسیدیم .....
دست تو دست همدیگه وارد رستوران شدیم .
بنیتا با یه وضع بدحجابی روی یکی از صندلی ها نشسته بود
لباسش خیلی کوتاه و باز بود
وقتی ما رو دید تعجب کرد....
فک نمیکرد من همراه آرشام بیام
به طرف میز رفتیم و کنار همدیگه نشستیم
بنیتا با تعجب بهم نگاه میکرد .
لبخندی زدم و با لحن خونسردی گفتم:
_سلام ینیتا جون حالت خوبه؟
بنیتا با حرص بهم نگاه کرد و حرفی نزد
رو به آرشام کرد و گفت :
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وهفتاد_ونه صحرا توروخدا توروبه هرکی میپرستی بهم اعتماد کن..
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#سیصد_وهشتاد
اونقدر زیرگوشم نجوای عاشقانه کرد و قربون صدقه ام رفت که آروم شدم.. بعداز اینکه قلبم آروم شده بود گفتم:
_میشه بری بیرون لباس هامو عوض کنم؟
لبخندی دندون نما زد.
_قبلا اینقدر خجالتی نبودیا.. من همون مهرادم که میگفتی توت فرنگیتم
با یادآوری گذشته بی اراده لبخند روی لبم نشست..
اون روزا که هیچ غمی نبود.. روزایی که همه ی دنیا پرشده بود از عشق مهراد.. روزایی که شیرین بود واثری از تلخی نبود..
مهرادو به خوشمزه ترین خوردنی های دنیا تشبیه میکردم.. مثل توت فرنگی که عاشقش بودم..
_آماده شو بریم خونه من..فکرکنم خودت باشی بهترمیتونم ازپسش بربیام!
اخم هامو توهم کشیدم وگفتم:
_من نمیام.. همونطور که خودت آوردیش همونطورم بیرونش کن.. نمیخوام امثال اون دهن به دهن بشم..
_آخه...
_اخه نداره مهراد.. نمیتونم بیام لطفا درک کن..
_اگه تنها برم بعدش چیزی توش درنمیاری؟ ناراحت نمیشی؟
ناراحت میشدم.. خیلی هم ناراحت.. اگه باید این مسئله رو پشت سر میذاشتم و دلم نمیخواست عشقمو ازدست بدم.. وقتی کنارشم احساس امنیت میکنم.. احساس تنها نبودن وعاشق بودن.. دلم نمیخواست همه ی حس های خوبمو با نبودش ازدست بدم
نباید ناراحتیمو بروز میدادم وباید به روی خودم نمیاوردم که ترس ازدست دادنشو دارم..
باید صبوری میکردم پس گفتم:
_نه.. ناراحت نمیشم..
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥
❌❌بچه ها یه سورپرایز فوق العاده دارم براتون😍👌
قیمت وی آی پی اموج عشق ۴۲ هزار
و قیمت وی آی پی عشق دیرینه ۴۰ هزار هست
ولی اگه جفتشون رو باهم بخرید تخفیف داریم تا مدت کوتاهی
و قیمت جفتشون ۷۰ هزار میباشد
✅هر دو رمان در وی آی پی تموم شدن
برای دریافت وی ای پی ها مبلغ ۷۰ هزار رو به شماره کارت پایینی واریز کنید👇
6063731160771326مهدی محمد علی زاده بزنید رو شماره کارت کپی میشه فیش رو به ایدی زیر بفرستید👇 @admin_part پارت اول رمان امواج عشق😌👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/24023 پارت اول عشق دیرینه👇👇👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/15718
عشقدیرینه💞
🍀🌸🍀🌸🍀 🌸🍀🌸🍀 🍀🌸🍀 🌸🍀 🍀 #امواج_عشق #240 صمدی میگه چرا با من قرار میزاشته حرفش قانع کننده بود برای همی
🍀🌸🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀
🍀
#امواج_عشق
#241
_تا اونجایی که یادمه من با تو قرار داشتم
دستای آرشام رو گرفتم و با لبخند گفتم:
_عه بنیتا جون منو همسرم حرف مخفی از همدیگه نداریم
قیافه بنیتا دیدنی بود.......
از گوشاش دود بیرون میومد......
شیطونه میگفت بزنم لهش کنم دختره بیشعور کثافت
به شوهر مردم چشم داره .......
آرشام بوسه ای رو دستام زد و رو به بنیتا گفت:
_بنیتا خانوم ،پریا جان گفت که من با شما قرار بزارم .....
با همدیگه درباره ی کار حرف بزنیم
بنیتا با عصبانیت گفت:
_من زیاد از کارهای صمدی در نمیارم .....
در نتیجه حرفی هم باهاتون ندارم .....
بعد خواست از جاش بلند بشه که با لبخند گفتم:
_وا عزیزم ما که چیزی نخوردیم و اگه درباره ی کار هم حرف نزنیم
#کپیممنوع رمان آنلاین میباشد❌
✨✨✨✨✨✨✨
✨@Sekans_Eshgh ✨
✨✨✨✨✨✨✨
🍀
🌸🍀
🍀🌸🍀
🌸🍀🌸🍀
🍀🌸🍀🌸🍀
عشقدیرینه💞
🍀🌺🍀🌺🍀🌺 🌺 🍀 🌺 🍀 #رمان_عشق_دیرینه #سیصد_وهشتاد اونقدر زیرگوشم نجوای عاشقانه کرد و قربون صدقه ام رفت
🍀🌺🍀🌺🍀🌺
🌺
🍀
🌺
🍀
#رمان_عشق_دیرینه
#سیصد_وهشتاد_ویک
_صحرا من دارم ازت درخواست میکنم باهام بیای برنگردم اخلاقت عوض شده باشه ها..
اخم هامو مصنوعی توهم کشیدم وگفتم:
_خودم تصمیم میگیرم چیکار کنم.. ضمنا مگه میخوای برگردی؟ انگار خوش گذشته ها!!!!
_ یک شب بدون تو... حتی فکرشم نکن
دستشو گرفتم وگفتم:
_بهتره که بری.. هم من به کارهام میرسم هم تو!
_سرکارمیری؟
_نه امروز مرخصی دارم..
_دیگه نرو!
_چی؟؟
_هیچوقت حتی توی بچگیام که هیچ اثری از صحرا نبود از کارکردن زن راضی نبودم ونخواهم شد.. این دیگه به اخلاق ذاتیم ربط داره صحرا!
_اما من نمیخوام از کارم....
دستشو روی لبم گذاشت وگفت:
_هیششش... فعلا حرفشو نزنیم.. تاوقتی ازدواج میکنیم میتونی بری!
قبل ازاینکه بهم اجازه ی حرف زدن بده ازجاش بلندشد و اتاقو ترک کرد..
سریع از فرصت استفاده کردم و پریدم توی سرویس بهداشتی
یه کم به خودم رسیدم واومدم برم بهش صبحونه بدم که بادیدن میز صبحانه لبخند عریضی زدم..
الهی فدات شم اخه چقدر ماهی..
بادیدن مربای پرتقال یاد اون روزایی که بنفشه با کیسه های خرید میومد افتادم..
واسه پرسیدن سوالم مردد بودم اما فکرنمیکردم پرسیدنش کار اشتباهی باشه..
_مهراد؟
_جونم؟
دلم ضعف میرفت برای میم آخر جانم گفتنش..
_توبا بنفشه در ارتباط بودی درسته؟
@Sekans_Eshgh
#بفرست_برا_دوستات😌😘😍❤️🔥
❌❌بچه ها یه سورپرایز فوق العاده دارم براتون😍👌
قیمت وی آی پی اموج عشق ۴۲ هزار
و قیمت وی آی پی عشق دیرینه ۴۰ هزار هست
ولی اگه جفتشون رو باهم بخرید تخفیف داریم تا مدت کوتاهی
و قیمت جفتشون ۷۰ هزار میباشد
✅هر دو رمان در وی آی پی تموم شدن
برای دریافت وی ای پی ها مبلغ ۷۰ هزار رو به شماره کارت پایینی واریز کنید👇
6063731160771326مهدی محمد علی زاده بزنید رو شماره کارت کپی میشه فیش رو به ایدی زیر بفرستید👇 @admin_part پارت اول رمان امواج عشق😌👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/24023 پارت اول عشق دیرینه👇👇👇 https://eitaa.com/Sekans_Eshgh/15718