من دلم دریاست اما شهر شهر کوچکیست
آنقدر که زودتر آدم به آدم میرسد
#ساجده_جبارپور
چشم بر هم بِگُذاری رمضان هم رفته
از زمان بهره نگیری،که زمان هم رفته
میرسد یک شب قدر و تو به غفلت گذری
ناگهان در تب غفلت ضربان هم رفته
نکند نامهٔ اعمال بگوید آن شب
نگران آمده بود و نگران هم رفته
تا نفس داری و دستت برسد کاری کن
میروی در سفر و یک چمدان هم رفته
چمدان دل من پر شده از رخت سیاه
کاش گویند بر آن آب روان هم رفته
با همین لطف خدایی بطلب عفو گناه
که خدایت پی جبران همان هم رفته
#سید_طباطبایی
❤️ℒℴνℯ❤️
عشق را بیمعرفت معنا مکن
زر نداری مشت خود را وا مکن
خوب دیدن شرط انسان بودن است
عیب را در این و آن پیدا مکن
ای که از لرزیدن دل آگهی
هیچ کس را هیچ جا رسوا مکن
پیرو خورشید یا آئینه باش
هر چه عریان دیده ای افشا مکن
✍🏻 #مولانا
عاشقی را چه نیاز است به توجیه و دلیل
که تو ای #عشق همان پرسش بی زیرایی😉🖇💎
#قیصر_امین_پور
تویی بهشت که بی تو جهنم است زمین
علی اگر که تویی ابن ملجم است زمین
تو پایه های زمینی سرت سلامت باد
که بی وجود تو آواری از غم است زمین
پرندگان به هوای چه اوج می گیرند؟
برای درک بلندای تو کم است زمین
حسین اگر پسر توست با اشاره ی او
سیاهپوش عزای محرم است زمین
کجایی ای پسر خاک و مونس دل چاه؟
یتیم مانده و محتاج همدم است زمین
چقدر بی تو دل کوچه های کوفه پر است
چقدر بی تو پریشان و درهم است زمین
نداشت طاقت عدل تورا کسی افسوس
علی اگر که تویی ابن ملجم است زمین
#میلاد_عرفان_پور
▪️صلی الله علیک یا #ام_المؤمنین یا خدیجة الکبری
دلش را بردهای هروقت صحبت کردهای بانو
محمد را چنین غرق محبت کردهای بانو
به محراب دو ابرویش تماشا کردهای حق را
میان معبد چشمش عبادت کردهای بانو
تو پیش از وحی ایمان داشتی، اعجاز عشق این است
نمازِ مِهر، بر مُهر نبوت کردهای بانو
چه خوش فهمیدهای با باختن در عشق، باید برد
چه سودی در صفای این تجارت کردهای بانو
تو امّالمؤمنینی، چونکه جای کینه، مالت را
میان مؤمنین، با عشق قسمت کردهای بانو
تمام هستیِ حق، کوثرش سهم تو شد، زیرا
تمام هستیات را نذر امت کردهای بانو
علی بود و نبی بود و تو بودی اولِ این راه
تو با زهرات، با مولات، بیعت کردهای بانو
رخ مرضیه را بوسیدی و روحالامین شد مست
چنین شیرین که کوثر را تلاوت کردهای بانو
چه دُرّی در دل دلدادگی دیدی؟ که از دنیا
به یک پیراهن کهنه قناعت کردهای بانو
چه اندوهی است در کوچت؟ که دیگر این محمد، آن
محمد نیست، از وقتیکه رحلت کردهای بانو
#قاسم_صرافان
🍂🍂🍂🍁🍂🍂🍂
﷽
🍂 اَلسَّلامُ عَلَیْکِ
یا اُمَّالمُؤْمِنینَ
او عاشق پیامبری
شد که از ازل
موسی بهدین اوست
و عیسی بهدین او
با خط خوش نوشته
سرانگشت جبرئیل
نام علی و فاطمه را
بر نگین او...
#احمد_علوی
🍂🍂🍂🍁🍂🍂🍂
بوی تو میدهد آغوش خالیام
ای واقعیت عشق خیالیام
مست توام که قنوتم ترانه شد
چون مومن تو شدم لاابالیام
«بعد از تو بی خبرم از خودم بگو
این روزها چه شدم در چه حالیام»
روزی یقین تو بودم ولی گذشت
امروز فاجعهای احتمالیام
شعرم شکفتن بارانی تو بود
حالا فقط خبر خشکسالیام
بی هیچ دلهره حال مرا بپرس
روزی که من جسدی این حوالیام...
#افشین_یداللهی
چیزی عزیزتر ز تمام دلم نبود
ای پاره ی دلم، که بریزم به پای تو
امروز تکیه گاه تو آغوش گرم من
فردا عصای خستگی ام شانه های تو
#قیصر_امین_پور
تا تو مراد من دهی، کُشته مرا فراقِ تو
تا تو به داد من رسی، من به خدا رسیدهام
#رهی_معیری
#سحـــــریازدهم
شاعران! یازدهم خاطره بازی نکنید
غزل هجر اگر هست بخوانید امشب
عدد یازده انگاربه غم گشته عجین
سحر یازدهم ،قافله،صحرا، زینب
#علیرضا_زاغی
🍂انفاس خیال 🍂
از همین فاصله ی دور صدایت کردم
ای که غافل ز منی_باز هوایت کردم
طوق دلتنگی و زنّار پریشانی ی تو
به خدا_از تو جفاکار شکایت کردم
خون دل ها که ز دست تو ستمگر خوردم
چه بسا شِکوه که از جور و جفایت کردم
بار ایّام فراقت کمرم را خم کرد
بی تو بر جور الم هات کفایت کردم
تو اگر ناز کنی یا که تشر_فرقی نیست
دل بی حوصله را تحت لوایت کردم
تو کجایی که نفس های تو را کم دارم
دل پرپر شده را صحن و سرایت کردم
هر سحر دیده ی تر بود و من و داغ فراق
به مناجات و دعا مدح و ثنایت کردم
زائر مرقد چشمان خمارت شده ام
تو شدی کعبه و در سینه خدایت کردم
واژه در واژه تو را در غزلم جا دادم
قصری از شعر و غزل هام بنایت کردم
ای فدای تو و آن اخم و غرورت_ای جان
هرچه جان داشتم امشب به فدایت کردم
#مرتضی_شاکری
꧁🌸꧂
ای نسیم صبح بوی جانفزا میآوری
من نمیدانم که این بوی از کجا میآوری؟
ای نسیم از خاک کوی یار، حاصل کردهای
تا نپنداری که از باد هوا میآوری
#سلمان_ساوجی
صبحتون قشنگ ..☺️
گر نسیم یوسفم پیدا شود هرکه نابینا بود، بینا شود
ای دل از دریا چرا تنها شدی از چنان دریا کسی تنها شود؟
#حضرت_مولانا
✿بزن که سوز دل من به ساز ميگویی
ز ساز دل چه شنيدی که باز ميگویی
مگر چو باد وزيدي به زلف يار که باز
به گوش دل سخنی دلنواز ميگویی
مگر حکايت پروانه ميکني با شمع
که شرح قصه به سوز و گداز ميگویی
به ياد تيشه فرهاد و موکب شيرين
گهی ز شور و گه از شاهناز ميگویی
کنون که راز دل ما ز پرده بيرون شد
بزن که در دل اين پرده راز ميگویی
✿شهریار
برد طوفان همه ی دار و ندارم به درک
این وسط موی پریشان تو دیدن دارد
#محمود_افهمی
پُرسیـد زاهِـد مُعتَـقِـد هَستی به مَحشَـر؟
گُفتَم که آری، چَشمهای مَحشَری داشت!
#سجادشهیدی
هدایت شده از اشعار حسین مرادی
طاقت دیدن خندیدن من مشگل بود
هر چه خون داشت جهان سوی دلم جاری کرد
#حسین_مرادی
گیسوی خویش را یله کن، بافه بافه کن
تا ماه تر میانِ سیاهی ببینمت
چندیست خو گرفته دلم با ندیدنت
عمری نمانده است، الهی ببینمت
#سعید_بیابانکی
چون درد عاشقی به جهان هیچ درد نیست
تا درد عاشقی نچشد مرد مرد نیست
آغاز عشق یک نظرش با حلاوتست
انجام عشق جز غم و جز آه سرد نیست
#سنایی
🌹🌹🌹
جای پای نفست مانده به صحرای خیال
ای فراسوی تجسم، به دلم جا داری
#حزین_لاهیجی
این طرف شعر و غزل ها همه را آزرده
آن طرف عشق به اشعار خودش میبرده
دوستش داری و او هم نظرت نیست که نیست
رسم دنیا شده این بازی برهم خورده
گفته بودند که در دل دل یکدل شده باشد
ما که دیدیم یکی زنده و آن یک مرده
#سید_طباطبایی
----«یا صاحب الزمان (عج)»----
روزی که یادی از تو در،اندیشه و کردار نیست
آن روز اقبالِ خوشی،با عاشقانت یار نیست
حس گر نگردی در دلی،آن دل ز انوارِ خدا
در روزهایِ مابقی،آکنده و سرشار نیست
حتی به شعرِ شاعرِ،اهلِ ولایت،بی سخن
از ذکرِ نامِ اعظمت،زیباییِ گفتار نیست
گل باشی و با بودنت،عالم گلستان می شود
بی عطر و بویت تازگی،در پهنه یِ گلزار نیست
دلداده یِ آواره ات،وقتی که دلتنگت شود
غیر از دعا سویِ خدا،او را مجالِ کار نیست
گر همنشینِ گلشنت،گردد به لطفِ ایزدی
زان پس گلی گردد در او،نقش و نشانِ خار نیست
تا غائبی از دیده اش،اندوهِ او باشد فزون
شور و نشاط و شادی اش،جز لحظه یِ دیدار نیست
خورشید و ماهِ آسمان،هستی و گر ظاهر شوی
دیگر نشانی از شبِ،تاریک و سرد و تار نیست
#عباس_کامیارمهر