از جوانی خارخاری در بساطم ماند و بس
بوتهٔ خاری از آن گلشن به دست آمد مرا
#صائب_تبریزی
خار دیوارم، خزان و نوبهار من یکی است
نخل امّیدی ندارم تا به بار آید مرا
#صائب_تبریزی
از پریدنهای چشم و از تپیدنهای دل
میرسد از یار پیغامی که میباید مرا
#صائب_تبریزی
میشود یاقوتی از خون جگر منقار من
چون از آن فیروزهگلشن یاد میآید مرا
#صائب_تبریزی
عزتِ یوسف اگر وِرد زبانِ همه شد
قیمتی داشت که بیچاره زلیخا پرداخت
#حامد_عسگرى
من دعا گوی توام هرشب و شب می داند
دل ما قبل تو آنقدر ، مناجات نداشت
#مهسا_امیریان
زمستان
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
سرها در گریبان است
کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را
نگه جز پیش پا را دید، نتواند
که ره تاریک و لغزان است
وگر دست محبت سوی کس یازی
به اکراه آورد دست از بغل بیرون
که سرما سخت سوزان است
نفس، کز گرمگاه سینه می آید برون، ابری شود تاریک
چو دیوار ایستد در پیش چشمانت
نفس کاین است، پس دیگر چه داری چشم؟
ز چشم دوستان دور یا نزدیک
مسیحای جوانمرد من! ای ترسای پیر پیرهن چرکین
هوا بس ناجوانمردانه سرد است ... آی ...
دمت گرم و سرت خوش باد
سلامم را تو پاسخ گوی، در بگشای
منم من، میهمان هر شبت، لولی وش مغموم
منم من، سنگ تیپا خورده ی رنجور
منم، دشنام پست آفرینش، نغمه ی ناجور
نه از رومم، نه از زنگم، همان بیرنگ بیرنگم
بیا بگشای در، بگشای، دلتنگم
حریفا! میزبانا! میهمان سال و ماهت پشت در چون موج می لرزد
تگرگی نیست، مرگی نیست
صدایی گر شنیدی، صحبت سرما و دندان است
من امشب آمدستم وام بگزارم
حسابت را کنار جام بگذارم
چه می گویی که بیگه شد، سحر شد، بامداد آمد!
فریبت می دهد، بر آسمان این سرخی بعد از سحرگه نیست
حریفا! گوش سرما برده است این، یادگار سیلی سرد زمستان است
و قندیل سپهر تنگ میدان، مرده یا زنده
به تابوت ستبر ظلمت نه توی مرگ اندوه، پنهان است
حریفا! رو چراغ باده را بفروز، شب با روز یکسان است
سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت
هوا دلگیر، درها بسته، سرها در گریبان، دستها پنهان
نفسها ابر، دلها خسته و غمگین
درختان اسکلتهای بلور آجین
زمین دلمرده، سقف آسمان کوتاه
غبار آلوده مهر و ماه
زمستان است.
#مهدی_اخوان_ثالث
سایه ام بود ولی خستهتــر از پیکر ِ من
دل به تهماندهی نوری که نمیتابد بست
تیر ِ غیبی که بنا بود مرا... خورد به او
سایه ام از خود ِ من زودتـــر افتاد و شکست
#علیرضا_آذر
من همان شبان عاشقم
سینه چاک و ساکت و غریب
بیتکلف و رها
در خراب دشتهای دور
در پی تو میدوم
ساده و صبور
یک سبد ستاره چیدهام برای تو
یک سبد ستاره
کوزه ای پرآب
دستهای گل از نگاه آفتاب
یک عبا برای شانههای مهربان تو
در شبان سرد
چاروقی برای گامهای پرتوان تو
در هجوم درد
من همان بلال الکنم
در تلفط تو ناتوان
آه از عتاب!
#سلمان_هراتی
سحرم دولت بیدار به بالین آمد
گفت برخیز که آن خسرو شیرین آمد
قدحی درکش و سرخوش به تماشا بخرام
تا ببینی که نگارت به چه آیین آمد.
#حافظ
🌴🕯🌴
🕊💫🕊
آنکه می گفت منم بهر تو غمخوارترین
چه دل آزارترین شد چه دل آزارترین
#فریدون_مشیری
🌴🕯🌴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صُبح یعنۍ
تو بتابۍ و مـَرا
زندھ بھ خود گردانۍ..🌱
#هماڪشتگر
🌴🕯🌴
ریشهٔ نخل کهنسال از جوان افزونتر است
بیشتر دلبستگی باشد به دنیا پیر را
#صائب_تبریزی
ظلم میسازد زبان عیبجویان را دراز
عدل مهر خامشی بر لب زند جاسوس را
#صائب_تبریزی
کفر نعمت میکند رزق حلال خود حرام
طفل از پستان گزیدن میکند خون شیر را
#صائب_تبریزی
مادرم گفت عجب عـطــر قشنگی زده ای
باز بوی گـل گـیسـو ی تو ما را لو داد...!
#امیررضا_قدیری
مگذار که غصه در میانت گیرد
یا وسوسههای این جهانت گیرد
رو شربت عشق در دهان نه شب و روز
زان پیش که حکم حق دهانت گیرد
#مولانا
تا ذره ای ز درد خودم را نشان دهم
بگذار در جدا شدن از یار جان دهم
همچون نسیم می گذرد تا به رفتنش
چون بوته زار دست برایش تکان دهم
دل بُرده از من آنکه ز من دل بریده است
دیگر در این قمار نباید زیان دهم
یعقوب صبر داشت و دوری کشیده بود
چون نیستم صبور چرا امتحان دهم
یوسف فروختن به زر ناب هم خطاست
نفرین اگر تو را به تمام جهان دهم
#فاضل_نظری
مگذار که غصه در میانت گیرد
یا وسوسههای این جهانت گیرد
رو شربت عشق در دهان نه شب و روز
زان پیش که حکم حق دهانت گیرد
#مولانا
جام زهرت را بیاور! من برایِ زندگی...
بیش از این چیزی که میبینی مصمم نیستم!
#حسین_دهلوی
همه این فاطمه هست و اینهمه فاطمه نیست
اگر " عالم همه از اوست " پس این فاطمه کیست...!؟
#مهران_ساغری
جان میدهم از حسرت دیدار تو چون صبح
باشد که چو خورشید درخشان به درآیی
چندان چو صبا بر تو گمارم دم همت
کز غنچه چو گل خرم و خندان به درآیی
در تیره شب هجر تو جانم به لب آمد
وقت است که همچون مه تابان به درآیی
حافظ مکن اندیشه که آن یوسف مه رو
بازآید و از کلبه احزان به درآیی
#حافظ
☔
بیا که هست کمی نان و آب تکراری
به خانه نور دهد آفتاب تکراری
اگر که باز به تکرار غصه میخندم
به صورتم زدهام یک نقاب تکراری
همیشه مثل خیالی مقابلم هستی
همیشه میخورم از این سراب تکراری
زدم به هر وجب از این اتاق عکس تو را
تنیده است نگاهم به قاب تکراری
دوباره عشق، مرا پای دار آورده
دوباره میکشدم با طناب تکراری
دمی کنار دل خستهام توقف کن
که هر دو خسته شدیم از شتاب تکراری
سؤال میکنم از تو که دوستم داری؟
تبسم است جوابت؛ جواب تکراری
دوباره صبح تو در این اتاق تابیدی
دوباره دیدهام انگار خواب تکراری
#زینب_نجفی
#راجی
روی دیوارِ سخت باورِمن
ضربه های #سلامِ تو ، گل داد
چهارچوبِ مرا شکست و از آن
پنجره ساخت و تکامل داد !
اینهمه سخت و سرد بودن را
موم کرده حرارت مهرت
لرزه های لبِ به لبخندت
طعنه بر قامتِ تحمل داد...
#ریحانه_آربی
سلام❤️
صبحتون زیبا🌺
از خیر و خوشی و زیبایی نهایتش نصیب دلتون🙏🌹
در پذیرفتن عشقم به خودت مختاری
صاحب جلوه و غم دادن استمراری!
بعد یک عمر ملامت تو بگو باز چه شد
آخر قصهی بیهودهی این دلداری
روضهی صبر برای همه عمرم خواندی
تو ندیدی جگری سوخته در غمخواری
غرق فکرت شدم و صبح سپیدی نرسید
ظلمت خانهی اقبالم و شب بیداری..
من دلم را همهی عمر به نامت کردم
حیف خشکاندن رودی به چنین پرباری..
زهرا هنروران
آبادی شعر 🇵🇸
در پذیرفتن عشقم به خودت مختاری صاحب جلوه و غم دادن استمراری! بعد یک عمر ملامت تو بگو باز چه شد آ
ارسالی اعضا محترم در لینک ناشناس🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرچه میترسم ز مرگ اما خیالم راحت است...
میروم من وقت جان دادن به پابوس حسین(ع)
"عاصی"
🍃🌹❤️🇮🇷❤️🌹🍃
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حجاب
#حضرت_زهرا #مدح_حضرت_زهرا
نان داده عالم را تنور برکت تو
ما را سر سفره نشانده زحمت تو
گرم شگفتی شد خدا هنگام خلقت
تحسین خود میکرد وقت خلقت تو
وقتی که جارو میکشی بر خانه ،جبریل
گرد تیمم میبرد از ساحت تو
آیات قرآن خشت خشت خانهی توست
حوضیست کوثر در حیاط خلوت تو
میلرزد از اخمت ستون عرش و عالم
میایستد بر پا زمان صحبت تو
خورشید مبنای زمان شد چون که هر روز
پیدا و پنهان میشود با ساعت تو
اولاد از مادر اثر میگیرد آری
شد مجتبی میراثدار غربت تو
جانم فدایش دختری پرورده ای که
هم زینت بابا شود هم زینت تو
در لحظه های کربلا بودی وگرنه
حر را که برگرداند غیر از دعوت تو
اشک تو و خون حسین ت ریخت بر خاک
آن تربت اعلی شد به لطف رحمت تو
🔸شاعر:
#سعیده_کرمانی
====================