eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
یک نفـــــــــر آمــــــــده از سلسله‌ی آل علی هم علی نام و علی مسلـک و هم‌ شکل علی زینت اهـــــــــل مناجــــــــات شبیه پدرش جلوه‌گر هست از احوال خوشش حال علی
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 زمانه خواست تو را ماضی بعید کند ضمیر مفرد غایب کند، شهید کند شناسنامۀ درد تو را کند تمدید تو را اسیر زمین، مدّتی مدید کند به دستمال نسیم آمده‌ست این پاییز که زخم‌های اناری‌ت را سپید کند میان بقچۀ عطرش نشد که دخترِ باد سپیده‌دم گلِ زخمِ تو را خرید کند زده‌ست خیمه بر این باغ، ابری از اندوه که ردّ پای تو را نیز ناپدید کند زمانه بافت لباس عزا به قامت تو که خود تهیّۀ اسباب روز عید کند زمانه خواست که در خانقاه تاول‌ها تو را مراد کند، درد را مرید کند کنون زمانۀ شاعر چه از تو بنویسد؟ خدا نصیب غزل، مصرعی جدید کند حدیث توست اگر قصه سازد از «منصور» مقام توست اگر وصف «بایزید» کند □ خدا نخواست سرت را فقط بگیرد، خواست که ذرّه‌ذرّه تمام تو را شهید کند
شاعران چیست بجز شال عزا پرچمشان هست بیش از سخن گفته نمی گویمشان گرچه از آه جگر سوز و بلا لبریزند غیر دیوار ندیده است کسی  ماتمشان همنشین بوده فراوان و فراوان همراه در جهان نیست کسی هم نفس و همدمشان همه دنبال غزل ها و مضامین غریب غیر معشوق خیالی که شده محرمشان بوده تاریخ غزل  شاهد این معنی که بوده بیش از همه در قافیه ها مریمشان شاعری غیر خود  آزاری اگر هست بگو زخم ایشان ز غزال است و غزل مرهمشان
شاید نباید با نمی آید بگویم شعر شاید نمی آید نمی باید بگویم شعر عمری بهای عاشقی عمر گرانم بود این بار آخر هست که شاید بگویم شعر
خودکار و مداد و میز ، چینی شده است هر چیزِ دُرُشت و ریز ، چینی شده‌ است مانندِ تمامِ جنسِ بازارچه ها افسوس که《 عشق 》نیز ، چینی شده است 🖊مجید بوری
تنهایی ام را باغزل گفتم ز هم پاشید تک بیت هایم یادگار این فروپاشی است
💠💠💠 از عشق مینوشت زبانی که خسته بود هر عاشقی مقابلتان دلشکسته بود پیشانـــــــی تمام غـــــــــــزلهای شاعران از برکت قدوم شما پـــــــــینه بسته بود
. 💠 گنجینۀ دعا امام جماعت محلۀ ما یه سید باصفا و جوونه بعد نماز زود نمی‌ره خونه‌شون کمی کنار بچه‌ها می‌مونه هم حال و احوال ما رو می‌پرسه هم کمی قرآن و روایت می‌گه بین حدیث‌های قشنگ و نابش یک کمی هم شعر و حکایت می‌گه به ما همیشه می‌کنه سفارش که بینتون مهر و صفا کم نشه با پدر و مادرتون خوب باشید تو دلتون یاد خدا کم نشه بین نماز ظهر و عصر همیشه حدود پنج دقیقه احکام می‌گه همیشه آخر دعا کردنش می‌گه دعا کنیم برا همدیگه بین نماز مغرب و عشا هم پنج دقیقه از یه کتاب می‌خونه حکمت و پند و نکته‌های جالب خاطره‌های خیلی ناب می‌خونه دو ماه پیش بود که امام جماعت از رو کتاب برای ما دعا خوند دعایی بود برای رفع غم‌ها معنی اون دعا به یادمون موند کتاب رو هم معرفی کرد و گفت کتابی باارزشه، گنج دعاست "صحیفۀ سجادیه" است عزیزان دعاهای امام چارم ماست شب‌ها حدود یک ساعت تو مسجد حلقه‌ای باصفا داریم، می‌مونیم شب‌های یک‌شنبه توی حلقه‌مون صحیفۀ سجادیه می‌خونیم ✍️ 🕊•┈┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈┈•🕊
من سال هاست بعد ِ تو مُردم ولی هنوز عطرت که می وَزد کفنم تیر میکشد ...!
🍃🌺 به عشق ولادت امام سجاد علیه السلام 🌺🍃 مشکل گشای عالم و آدم؛ صحیفه قرآنی از آیاتِ مستحکم؛ صحیفه هر واژه اقیانوسی از عرفان و حکمت دریا تر از، جاری تر از زمزم؛ صحیفه با ظلمتِ عصیان رسیدم خسته هر بار با نور خود بُرد از وجودم غم؛ صحیفه «يَا مَنْ تُحَلُّ»١ شد سپر وقتِ بلایا زد آب را بر آتش ِ ماتم؛ صحیفه دردِ مرا «سَهِّل لنا عَفوک»٢ شفا داد بر زخم دل، شد بهترین مرهم؛ صحیفه خواندم «فَاقْبِضْنی»٣ بگیر از بنده جان را جان داد اما بر تنم کم کم؛ صحیفه «وَاجْعَل یَقینی»۴ اعتقادم را جلا داد آرامشی آورد در قلبم؛ صحیفه گفتم زمین خوردم خدا «مَولایَ اِرْحَم»۵ با اشک خواندم زیر لب نم نم؛ صحیفه دلتنگِ دیدارند مثل من دمادم هم ندبه هم نهج البلاغه هم صحیفه من مطمئنم در نمازِ مغربش هست ذکرِ قنوتِ منجیِ عالم؛ صحیفه تا زودتر امضا شود صبحِ ظهورش باید شود ذکر لبم هردم؛ صحیفه! 🌱 ١. يَا مَنْ تُحَلُّ بِهِ عُقَدُ الْمَكارِهِ(دعای٧) ای آنکه گره گرفتاریهای سخت فقط به وسیله او بازگردد ٢. سَهِّل لنا عفوک بِمَنِّک، و اَجِرْنا مِن عذابِک بتجاوُزِک(دعای١٠) الهی؛ بر ما منت گذار و بخششت را بر ما آسان فرما، و با گذشت خود، ما را از کیفرت رهایی بخش ٣. اِذا کان عُمری مَرْتَعَاً لِلشَّیطانِ فاقْبِضْنی اِلیک قَبْلَ اَنْ یَسْبِقَ مَقْتُکَ الی(دعای٢٠) الهی؛ آنگاه که عمرم چراگاه شیطان شود، پیش از آنکه دشمنیِ سخت تو به من رو آورد، یا خشم تو محکم و پایدار گردد، جانم را بگیر. ۴. بَلِّغ بایمانی اَکمَل الایمانَ واجْعَل یقینی افضل الیقین(دعای٢٠) خدایا؛ ایمانم را به کامل‌ترین درجه ایمان برسان و یقینم را بهترین یقین قرار ده. ۵. مَولایَ اِرْحَم کَبْوَتی لحرِّ وَ جْمعی وَ زَلَّةِ قَدَمی(دعای۵٣) ای سرور من، با صورت به زمین خوردنم و بر لغزش گام‌هایم رحم کن.
من خواستم که خواب و خيال خودم شوی رويا شوی اميد محال خودم شوی لرزيد دستهايم و سرگيجه ام گرفت آوردمت دليل زوال خودم شوی يا در دلم شناور يا بر تنم روان ماهی و ماه حوض زلال خودم شوی هر روز بيشتر به تو نزديک می شوم چيزی نمانده است که مال خودم شوی حالا تو چشمهای منی ابر شو ببار تا قطره قطره گريه به حال خودم شوی عاشق نمی شوی سر اين شرط بسته ام نه … حاضرم ببازم و مال خودم شوی
دریا در استکان کسی ریختن خطاست از حد که بگذریم، محبت صواب نیست ...
از این جهان گفتی تمنایت چه باشد؟ دیوانه ام هم صحبتی دیوانه لطفا
دلتنگ و دل سپرده ، دل آرام و دل فریب مارا چنین بخواه و خودت آنچنان بمان مجید ترکابادی
غیر از تو در این شهر کسی باب دلم نیست جوری که دلم خواسته بی تاب دلم نیست بر فرض که با کل جهان عکس بگیرم تصویر کسی جز تو که در قاب دلم نیست این برکه پر از ماهی و ای ماه یگانه جز طعمه ی عشق تو به قلاب دلم نیست تا چشم سیاه تو مرا جوهر شعر است سهم تو به غیر از غزل ناب دلم نیست هرچند کویر است فقط دور من ای عشق! تا غرق توام حسرت دریا به دلم نیست زاد_رازی
گم کرد شبی راه و مسیرش به من افتاد ناخواسته در تیر رس راهزن افتاد در تیر رس من گره انداخت به ابرو آهسته کمان و سپر از دست من افتاد بی‌دغدغه، بی‌هیچ نبردی، دلم آرام در دام دو تا چشم دو شمشیر زن افتاد می‌خواستم از او بگریزم دلم اما این کهنه رکاب از نفس، از تاختن افتاد لرزید دلم مثل همان روز که چشمم در کشور بیگانه به یک هم وطن افتاد در گیر خیالات خودم بودم و او گفت: من فکر کنم چایی‌تان از دهن افتاد! 🍃🌺
اسفند و صفحه صحنه ی این آرزوی ماست آهنگ چاوشی من و تو جاده ی شمال
هزاران گرگ وحشی چشمهایم دیده در چشمت غزل میریزد از بس فاجعه تابیده در چشمت قضایاییست بین شاعری و نشئگی هایم هزار افسانه ی نیما فلک پاشیده در چشمت مضامین بدیع و بکر میخواهم که رو کردی دو دیوان نعره ی مستانه ی نشنیده در چشمت قیامت کرده ای در من که روز و شامگاهم را رقم زد با تبانی پلک با خورشید در چشمت نگاهت تند باد و سوز ناک است اخم های تو چهل چنگیز پیچیده بخود چاییده در چشمت
'🌱🌧 گرد آن خانه بگردم که در او خلوت تُست!
'🌱🌧 گشته ام مرغی که در دام خیالت لانه دارم از گرفتاران هم، ای صیاد، پرسان باش گاهی
زلف مشکینت دهان شانه پر عنبر کند سرمه خاموش را چشمت زبان آور کند آن که می گوید قیامت بر نمی خیزد، کجاست؟ تا در آن مژگان تماشای صف محشر کند
دوستت دارم و هر شب به خودم میگویم: او تو را دوست ندارد به خدا باور کن... 🌴🕯🌴
بر صفحه‌ء دل حک شده اسم سجاد در روز ولادتش شده دنیا شاد این بنده بلد نبود آداب دعا آورد صحیفه و دعا یادم داد
صحبت صبحت بخیر از روی لبهایت که ریخت شاعر و دیوان شعر و شهر را سرمست کرد
می‌وزی همچون نسیمی در رواق چشم من ای نسیم صبحگاهم صبح زیبایت بخیر سلاااام ،صبح همگی بخیر وشادی🌹🌹