eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
آبادی شعر 🇵🇸
سلام به اعضاء خوب و دوست‌داشتنی کانال آبادی شعر🌹 تسلیت میگم ایام شهادت سیدالشهدا حضرت ابا‌عبدالله‌ال
خب حلال کنید. بازم از اینکه فعالیت کانال کم میشه عذرخواهی میکنم خدانگهدار همگی. 🥀🥀🥀🥀🥀
یاحق
برای اینکه نمیریم دم ابالفضل است برای زنده شدن بازدم ابالفضل است چگونه قرص نباشد دل حسین آنجا که تکیه گاه و پناه حرم اباالفضل است چه احتیاج به لشکر چه حاجتی به زره در آن میانه که صاحب علم ابالفضل است همیشه وقت بلا ذکر اوست بر لبها چرا که کاشف هر هم‌و غم ابالفضل است غمی نمانده مرا چون مرید عباسم که ذکر جود و سخا و کرم ابالفضل است به گوشهای پر از پنبه ی طبیب بخوان که مرهم دل درمانده ام ابالفضل است
کشتهء بی زخم دور علقمه بسیار بود گفته اند از هیبت عبّاس آنجا مرده اند
تا شنیدند حسین "انکسر ظهری" گفت به زمین خوردن شاه شهدا خندیدند
به نام آب ، به نام فرات نام شما من آفريده شدم كه كنم سلام شما
🖤🍃 علیه السلام ای چشم تو بیمار، گرفتار، گرفتار برخیز چه پیش آمده این بار علمدار گیریم که دست و علم و مشک بیفتد برخیز فدای سرت انگار نه انگار
🖤🍃 چشم‌ها از هیبت چشمم، به پیچ و تاب بود محو چشمم، چشم‌ها و چشم من بر آب بود چشم گفتم، چشم دادم، چشم پوشیدم، ز آب من سراپا چشم و چشمم جانب ارباب بود
فرزنـد ابوتـراب تا علقمـه تاخت در وسوسـه ی آب ادب کرد نباخت هر چیز که سیراب شد از شط فرات تقدیـر از او گـرفت و در راه انداخت
به دندان هم نشد تا خیمه، مشکِ آب را بردن چه شرحِ جانگدازی داشت معنای وفاداری...
تمام کودکان معراج را توصیف می‌کردند مگر پیداست از بالای دوش تو چه آفاقی
Javad Moghadam - Age Tir Nemi Khord Cheshmay Man.mp3
13.46M
این روضه زیبا رو گوش کنید🏴 لطفا برا دل منم دعا کنید... 😭🙏🖤🍃
باران اشک و حضرت خورشید، در عطش دریای خون و روضه ی جانسوزتر، عطش فریاد تشنه کامی و امیدِ نا امید شطّ وعمود وفرقِ دوتای قمر ،عطش شش ماهه ،آب،حرمله،خون گریه کن غزل تیر رها سه شعبه ،پدر یا پسر !؟،عطش خورشید سرنگون وحرامی ، خدا کند برخیزد از زمین شه خونین جگر، عطش با نیزه، سنگ ،تیروکمان هرچه می رسید همواره میزدند به بغض از پدر ،عطش اصلا چرا زمین وزمان واژگون نشد خنجر، قفا،قساوت جنس بشر، عطش بر روی نیزه رفت سرش، روبروی ظلم سر خم نکرد حضرت خورشیدِ در عطش
----«یا صاحب الزمان(عج)»---- قلبِ شکسته گیرد،دائم بهانه ی تو تا آشیان بگیرد،بر آشیانه ی تو تو صاحبِ زمانی،پیوسته جاودانی باشد قرونِ ممتد،عصر و زمانه ی تو تو حاضری و دانی،احوالِ این جهان را در جای جایِ عالم،باشد نشانه ی تو چون آسمان و دریا،هستی بزرگ و زیبا هر مُرده جان بگیرد،در بیکرانه ی تو اندر مسیرِ عشقت،هر کس که پا گذارد چون گوهرِی بگیرد،جا در خزانه ی تو بلبل برایت ای گل،گردیده زار و بی تاب هر صبحدم بخواند،شعر و ترانه ی تو در وقتِ غصه و غم،ای مقتدایِ خاتم باشم گدا و سائل،بر دربِ خانه ی تو آدینه شب اگر من،بر بارگاهِ مهرت حاضر شوم،ببینم،فضلِ شبانه ی تو آزرده حال و نالان،آیم بسویت اما دلشادم از گذشت و،جودِ یگانه ی تو
🖤🍃 گذاشت پا به‌دهان رکاب باگریه حرم به بدرقه‌اش ریخت آب باگریه برای غربت ارباب در دل تاریخ نوشته‌اند هزاران کتاب باگریه میان روضه‌ی گودال، مادر ارباب به صورتش زده بااضطراب، باگریه هزار و نهصد و پنجاه و چند مصراع است؟ که زخم‌های تنش شد جواب باگریه کنار علقمه شد سرخ صورتش از شرم به یاد ماه حرم آفتاب باگریه به یاد دست علی، دور دست اهل حرم چقدر خورده گره هر طناب باگریه چنان به پای سر او گریستند همه که شد به کوفه‌وشام انقلاب باگریه نشست بر دل هر باغبان غمش، دیدم گرفت از گل چشمش گلاب باگریه چه‌حکمتی‌ست دراین اشک روضه‌های‌حسین که شد تمام گناهان ثواب باگریه خداکند وسط روضه‌ها، برای فرج دعایمان بشود مستجاب باگریه...
عرصه را تنگ نمودند و تو را سنگ زدند و به خونِ گلویت ریش تو را رنگ زدند در عزای تو همین بس که پس از کشتن تو آه....بر معجر زنهای حرم چنگ زدند
• . حضرت آدم دمادم در عزایت خون گریست از همان آغاز، عالم در عزایت خون گریست آسمان بعد از غروبِ سرخِ روزِ رفتنت چارده قرنِ دمادم در عزایت خون گریست خون نشد تنها دل رود از غم عظمای تو سنگ‌های کربلا هم در عزایت خون گریست کاف، ها، یا، عین، صاد، از قطعه هایت روضه خواند آیه‌های سرخ مریم در عزایت خون گریست محتشم وقتی نوشت از رستخیز اعظمت با سری بر زانوی غم در عزایت خون گریست روضه خوان از بیرقی که بر زمین افتاد گفت تار و پود سرخ پرچم در عزایت خون گریست خط سرخ روز عاشورای در تقویم ها هر محرم هر محرم در عزایت خون گریست ()
من زین عزا چگونه نگریم که در غمت برخاست ناله از جگر سنگ‌ها، حسین! 🥀
باز هم روز دهم ساعت سه ، ساعت سَر ساعت وقت ملاقات سری با مادر ساعت رفتن جان از بدن یک خواهر چون خداحافظی پیرهنی با پیکر ساعت سینه مولا شده سنگین ناگاه ریخت عبدلله از آغوش اباعبدالله ساعت غارت خیمه شده آماده شوید دین ندارید شما ، لااقل آزاده شوید بکشیدش سپس آماده منظور شوید او نَفَس می‌کشد از اهل حرم دور شوید 😭😭😭😭😭😭😭
ته گودال دیدم پیکرت را بریدند ای برادر جان سرت را نه سر داری به تن، نه جای بوسه به جای سر ببوسم حنجرت را 🏴
بگو که خاک بریزد به سر زمین و زمان که شد سر پسر بوتراب بر نیزه
🖤🍃 آسان تر از آن نيست، ولی ماه محرم دشوارترين كار جهان،خوردن آب است...
خاک، «سردی» با خودش می آورد، اما چرا خاک تو «آتش» به جان شیعیان انداخته؟! 😭
. ای تن بی سرِ مفقودالاثر، پس چه شدی؟! ای رها کرده مرا بین خطر، پس چه شدی؟! بعد تو بی سر و سامان شدنم را چکنم خیمه ام سوخته، حیران شدنم را چکنم دیدی آخر که خودم ماندم و دلواپسی ام! خب بگو بر که شکایت کنم از بی کسی ام! گرچه از غارت خیمه خبری نیست حسین دگر از حرمت زن ها اثری نیست حسین به لب تشنهء تو، کاسهء اشکم نرسید ای بریده سر من! شمر، سرم داد کشید کار سر را جلوی مادر تو یکسره کرد خسته ام کرد سنان، بسکه مرا مسخره کرد کاش گودال، ز خون تن تو خیس نبود پشت و روی بدنت قابل تشخیص نبود آه از این درد! نمازم که نشسته شده است من بمیرم، کفنت نیزه شکسته شده است ضربه خورده به گلویت، اثر خنجر کو! خواهرت بوسه هوس کرده، رگ حنجر کو! ساربان هست، عقیق یمنت نیست که نیست هرچه گشتم نخی از پیرهنت نیست که نیست آمدم تا که سفر با سر خونین نروی کمکم کن که بجنگم ته خورجین نروی تا سر ظهر می آمد همه کار از دستم با همان روسری ام زخم ترا می بستم خواهرت بار برادر نکشد، خواهر نیست گیرم اصلاً سر تو هست، ببین معجر نیست ✍ .