بی رحمی است اینکه نخواهی ببینمت
می دانم اینکه چشم به راهی ببینمت
گیسوی خویش را یله کن؛ بافه بافه کن
تا ماه تر میانِ سیاهی ببینمت
در شام من ستاره ی دنباله دار باش
چرخی بزن که نامتناهی ببینمت
در چاه سینه -ای دل غافل- چه می کنی؟
بیرون بیا -کبوتر چاهی!- ببینمت
در غرفه های نقش جهان چون صدا بپیچ
تا در شکوه و شوکت شاهی ببینمت
چندی ست خو گرفته دلم با ندیدنت
عمری نمانده است؛ الهی ببینمت...
#سعید_بیابانکی
وقتی که خدا داد به ما پنجتنش را
یعنی که سپردست با ما خویشتنش را
یک شاخه گل پنجپری داده به عالم
با عشق ادا کرده تمام سخنش را!
هم احمد و هم حیدر و هم فاطمهاش را
هم داده به ما عشق حسین و حسنش را
هرچند که در ساحت او جسم نگنجد
بخشیده به ماها همۀ پارهتنش را
بیپرده بگویم چه کسی پارهتنش بود؟!
آن کس که عدو چاک نموده است تنش را
میلاد حسین است ولی این دل خونین
آورد به یادم غم آن پیرهنش را
آن عشق که جای قدمش دوش نبی بود
نامرد رها کرد به صحرا بدنش را
بار غم تنهایی او را بکشم دوش؟
یا دوری آن سرو چمن از وطنش را؟!
از داغ عطش باز کنم لب به شکایت؟
یا فاش کنم قصه مرغ چمنش را؟!
او ابن و اخ و مأمن و دریای کرم هست
ای کاش ببخشد گنه سینهزنش را...
#میلاد_آقا_اباعبدالله_الحسین
#محسن_علیخانی
پ.ن: نمیخواستم روز عید، از غم بگم ولی نمیدونم چرا اینطور شد؟!
ببخشید که روز عید کامتون را تلخ کردم🙏🙏🌹🌹
از من صبورے بیشازین دیگر نمیآید
میمیرم و عمرِ جدایے سر نمیآید ...
ما قصهٔ سنگ و سبو هستیم؛ حق داری!
آغوش ما هرگز به یڪدیگر نمیآید ...
#حسین_دهلوی
سلام
روز بخیر🌹🌹🌹🌹
کاربر محترمی که تو لینک ناشناس در مورد خوف و رجا و نثر و شعر و جذب و دفع صحبت کردید: ممنون و متشکر از راهنماییون. واقعا عالی بود🌹🌹🌹🌹👏👏👏
کاش اسم کاربریتونو هم ذکر میکردید🙏👌
فلک جز عشـــق محرابی ندارد
جهان بیخاک عشق آبی ندارد
#نظامی_گنجوی
𝄠💕🍃
#یا_قمربنیهاشم🌱
آمده یک روز بعد از روزِ میلادِ حسین
ماه بر خورشیدِ خود خیلی ارادت داشته است
#ابراهیم_زمانی
ناله اگر که برکشم،
خانه خراب میشوی
خانه خراب گشتهام
بس که سکوت کردهام...
#صائب_تبریزی
#رهبرانه♥️
جسم تو ڪامل است،ناقص نیست
میدهد عطر یڪ¹ بغل گل یاس
دستت اما حڪایتی دارد؛
رَحِمَاللهُعَمِیالعباس...
#روز_جانباز✨❣️
#میلاد_حضرت_عباس(ع)✨❣️
#مبارڪـباد✨❣️
تاوان عشق را دل ما هرچه بود داد
چشم انتظار باش در این ماجرا تو هم...
#فاضل_نظری
در میان خانۀ حیدر پر از خورشید بود
وقت آن شد تا بیاید بینشان دیگر قمر
#ولادتقمربنیهاشممبارک🌱
#یااباالفضلالعباس🌱
طاق ابروی تو را تا بست معمارِ قضا
روی من از قبلهی اسلام برگردیده ماند...
#صائبتبریزی
گواهی داد بر توفیقِ وصلش عطسهی صبحم
به عمرِ خویشتن یک صبحِ صادق در جهان دیدم..!
#طالب_آملی
تا نگاهم می کنی ،حالم پریشان میشود
قطره های ِاشک من،از دیده غلتان میشود
زُل به رویم میزنی، کلی خجالت میکشم
دست و پاهایم مثال ِ بید ، لرزان میشود
شاخه ها از شوق دیدارت، زبان وا میکنند
غنچه هاکف میزنند،گلبرگ رقصان میشود
چون صدایم میکنی ،روحم هوا پر میزند
مردم چشمم ،به زیر پلک ، پنهان میشود
بَسکه آن لبهای ِتو، قندوشکر پاشیده است
حتم ِ این دارم شکر، اهدا به لبنان میشود
پا به هر جا می گذاری،صد گِرِه وا میکنی
بلبل ِ در لک فرو ، فورا غزلخوان میشود
شاعران در وصف ِموهایت،غزلها گفته اند
تاری از موهای ِتو، صدجلد دیوان میشود
در رکابت مانده ام ، باشی به همراهم اگر
دردِ بی درمان ِ من ،یکباره درمان میشود
#یوسف_محقق
#مدح_حضرت_عباس_علیه_السلام
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_ولادت
#با_عباس_علیه_السلام
#اعیاد_شعبانیه
#اشعار_عباسی
#4شعبان
صد گره بر هر گره در کار اگر داری کم است
یا که صدهاحاجتِ دشوار اگر داری کم است
یا که قدَّ آسمان آوار اگر داری کم است
یا که در قلبت غمی بسیار اگر داری کم است
غم جگر دارد بیاید گفتهام در هر غمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
حالِ ما را تا که دوریِ حرم بد میکند
کربلا را قسمت ما راهِ مشهد میکند
یک دوراهی هست ما را هِی مُردد میکند
در میانِ دو حرم دل رفت آمد میکند
مثل اینکه شهریار آنجاست میخواند : هَمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
این حسن یا این حسین این یا که تکرارِ علیست؟
حیرت آئینه یعنی وقت دیدار علیست
تیغ او تیغ علی و کار او کار علیست
جان عزرائیل در دست علمدار علیست
بیرقی دارد که نقشش شد شعارِ عالمی
یِل یاتارطوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
تا زره را میکشد بر شانه مُحکم میکند
تا که اَبرو را زمان رزم در هم میکند
چیست لشکر کوه از هولش کمر خم میکند
یا که عزرائیل را پیشش مجسم میکند
آمده تا جابجا گردند هر زیر و بَمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
یک قدم کوبیدی و هفت آسمانها ریختند
یک علم کوبیدی و هِی کهکشانها ریختند
ضرب شصت توست یا آتشفشانها ریختند
مصرعی خواندی رجز ، سیف و سنانها ریختند
این به مولارفته دارد ضربه های محکمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
جذب تو جبریل تا شد شهپرش بر باد رفت
خواست نزدیکت شود خاکسترش بر باد رفت
هر سلحشوری که آمد یا سرش بر باد رفت...
یاکه تیغت چرخ خورد و لشکرش بر باد رفت
شاهباز کربلایی شهریار القمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
تاکه گیسو را کمی در پیچ و تاب انداختی
شام را گویا به جانِ آفتاب انداختی
بِرکهای رفتی و عکست را به آب انداختی
یا که عکس مرتضا را بِینِ قاب انداختی
ماه بی تکرار ما تکرار اسم اعظمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
شانهات نازم که جایِ دستهای زینب است
تا تویی ، بالاترین مَحمل برای زینب است
روی زانوی تو ، تنها ردِّ پایِ زینب است
هر دلی که گفت یاعباس جایِ زینب است
کور میسازد نگاهت چشم هر نامحرمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
هرکه شد مستِ حسن بدجور بد مستِ تو شد
کوچه بُن بست حسن شد کوچه بن بست تو شد
بعد غوغای جمل دست حسن دست تو شد
فاطمه هست حسن شد فاطمه هست تو شد
از کریمیِ حسن داریم با هم عالمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
قبله وقتی رو به تو هر صبح راهی میشود
قبلهی ما چشم تو خواهی نخواهی میشود
گاه گاهی هم نمازم اشتباهی میشود
قلبِ ما بِین حرم انگار ماهی میشود
تو شراب کوثری و موج موجِ زمزمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
ناز مجنون را اگر در کوی لیلا میکِشند
ناز دستان تو را دستان زهرا میکِشند
آش نذری تو را هم ارمنیها میکِشند
در جوارت منتِ بیچارهها را میکِشند
دل ، ابالفضلی نمیماند برایش ماتمی
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
مَشک وقتی میچکد تقدیر میریزد بِهم
دست وقتی نیست در تَن شیر میریزد بِهم
حق بده این چشها را تیر میریزد بِهَم
دختران را بعدِ تو زنجیر میریزد بِهَم
بر زمین اُفتادهای بد جور آقا درهَمی...
یِل یاتار طوفان یاتار یاتماز حسینون پرچمی
#حسن_لطفی
🔆
نیست جز پاکی دامن گنهم چون مَهِ مصر
کـو عزیزی که بـرون آورد از بـند مرا.. ؟!
#صائب_تبریزی
نور خورشید زچشمان تو دیدن دارد
چای هل دار زدست تو چشیدن دارد
گفتن صبح بخیری که همه میگویند
از لب حادثه خیز تو شنیدن دارد
#حسین_مرادی
سلام صبح همتون بخیر
•💞•
نه فقط ستون خیمه، که پناه عالمینی
دل من دخیل اسمت ، تو برادر حسینی...
#زهره_قاسمی
#وصال
➝
♥ ○ •
ببین چگونه دلم سر به راه عشقت شد
که عقل نیز دراین راه، همگناهِ مناست!
#بانوی_ایهام
𝓣_𝓰𝓱𝓪𝓵𝓪𝓶🖇
•○🌸
به روی هر پر فطرس دخیل بسته ملڪ
ڪہ بال او متبرک شده بہ شالِ حسین!
#بانوی_ایهام
مدامم مست میدارد نسیم جعد گیسویت
خرابم میکند هر دم فریب چشم جادویت
پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن
که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت
سواد لوح بینش را عزیز از بهر آن دارم
که جان را نسخهای باشد ز لوح خال هندویت
تو گر خواهی که جاویدان جهان یک سر بیارایی
صبا را گو که بردارد زمانی برقع از رویت
و گر رسم فنا خواهی که از عالم براندازی
برافشان تا فروریزد هزاران جان ز هر مویت
من و باد صبا مسکین دو سرگردان بیحاصل
من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت
زهی همت که حافظ راست از دنیی و از عقبی
نیاید هیچ در چشمش بجز خاک سر کویت
#حافظ