eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
58 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
گرفتار شبم در پی آمده ام رادست تودیدم به آمده ام ، و گیسوی تو تا باز به پیوستند من به این شهر آمده ام
دگر فرقی ندارد جمعه و شنبه فقط برگرد گرفتاریم ما از دست این هجران طولانی... 🖇🏴
اگر که خالی‌ام از واژه‌ها، اگر سنگم چرا به گریه نگویم چقدر دلتنگم؟ _شادی روح شهدا صلوات🌹 🖇🏴
CQACAgQAAx0CSmRjDAACT3hjAQg2CkM4R_QrbcifLgABjUzVtd8AAqwKAAKNxKlRxMuj2iTFz7kpBA.mp3
12.57M
🔳 🌴ندارم آروم که شد 🌴خبری داری که عاشقت خونه نشین شد 🎤 👌بسیار دلنشین 😭😭😭😭
جذبهٔ شوق اگر از جانب کنعان نرسد بوی پیراهن به گریبان نرسد @yousofnaame🌷
گر ز آزردن من هست غرض مردن من مردم، آزار مکش از پی آزردن من!
گفتی که «به وصلم برسی زود، مخور غم» آری برسم گر ز غمت زنده بمانم...
این طور قبول نیست چشم هایت را زمین بگذار بیا دست خالی بجنگیم ..
شکسته بال ترینم خدای مشایه نفس زنان برسانم به پای مشایه گرفته حال دلم غرق معصیت هستم برای توبه بخوان از هوای مشایه صدای پای ملائک نوازش روح است که پر شده همه در جای جای مشایه چه حس خوب و قشنگی زیارت ارباب فدای زائر و اشک و فدای مشایه در آسمان عراقم در اوج دلتنگی شبیه ابر بهارم برای مشایه خیالِ وقت خداحافظی رسیده و من چگونه پا بگذارم ورای مشایه؟؟
دیدن روی تو ای یار سفر کرده ی من آرزویم شده , ای کاش به گورش نبرم
کم به دست آوردمت، افزون ولی انگاشتم بیش از این‌ها از دعای خود توقع داشتم بید مجنون کاشتم، فکر تو بودم، خشک شد زرد می‌شد مطمئناً کاج اگر می‌کاشتم آن که زد با تیغ مکرش گردنم را، خود شمرد چند گامی سوی تو بی‌سر قدم برداشتم ای شکاف سقف ِبر روی سرم ویران شده کاش از آن اول تو را کوچک نمی‌پنداشتم آه ِمن دیشب به تنگ آمد، دوید از سینه‌ام داشت می‌آمد بسوزاند تو را ، نگذاشتم! 👤کاظم بهمنی
كسي كه سوخته شد با غم ِ تو ساخته شد ميانِ شعله گلستان شدن به دست آمد...
دیریست که از روی دل آرای تو دوریم محتاج بیان نیست که مشتاقِ حضوریم ✍هوشنگ ابتهاج
مرا گوئی چه سر داری، سر سودای او دارم به خاک پای او کامید خاک پای او دارم به جان او کزو جان را به درد اوست خرسندی که جان داروی خویش از درد جان افزای او دارم
ای بهترین بهانه ی این زندگی سلام صبحت قشنگ، لحظه ی بیداریت به خیر . . .
در مورد بعد.. بعد از تو هیچ کس را دوست نخواهم داشت در مورد قبل.. من اساساً عشق را بدون تو نمی شناختم..!
🔹 فراقِ دوست کشیدیم و زنده‌ایم هنوز  خدای را مگر از سنگِ خاره پیکرِ ماست  😔 سلاااام روزهمگی بخیرونیکی🌹🌹🌹
ای نام تو تغزّل دیرینم در باران، یک شب هوای گریه... یک شب هوای فریاد... امشب دلم، هوای تو کرده است. حسین منزوی
ما را دماغ شُکر و شِکایت نمانده است..!
بارها افتادم اما باز هم برخاستم سخت‌جانم کرد -خوشبختانه- بداقبالی ام -سجاد رشیدی پور
گفتی که «مرا به خواب خواهی دیدن» این را به کسی بگو که خوابی دارد
ای عشق مدد کن که به سامان برسیم چون مزرعه تشنه به باران برسیم یا من برسم به یار و یا یار به من یا هردو بمیریم و به پایان برسیم
در مورد بعد.. بعد از تو هیچ کس را دوست نخواهم داشت در مورد قبل.. من اساساً عشق را بدون تو نمی شناختم..!
[فرمان عقل بردن؟! عشقم نمیگذارد... ]
رفت عمرے ڪہ شنیدم ز تو تلخی و هنوز ڪام جان من از آن لذت دشنام خوش‌ست
گشته در رویش نگاهم محو مانده در چشمم نگاهش مات باز هم او را توانم دید ؟! آه ! کی دیگر ، کجا ، هیهات ...  
▫️ فتنه در چشمِ نگار است چه می‌باید کرد گردشِ لیل و نهار است چه می‌باید کرد در محبت همه دل‌بردن و دل‌باختن است عشق مانند قمار است چه می‌باید کرد
به شرط آبرو یا جان قمار عشق کن با ما که ما جز باختن چیزی نمی خواهیم از این بازی
دل برده از من آنکه ز من دل بریده است دیگر در این قمار نباید زیان دهم
چه بغض ها که اسیرند در گلویِ صدا چه حرف ها که نگفته‌ست در دهانِ سکوت...