eitaa logo
آبادی شعر 🇵🇸
1.7هزار دنبال‌کننده
8.2هزار عکس
2هزار ویدیو
53 فایل
راه ارتباطی: @Hazrate_baran_786
مشاهده در ایتا
دانلود
با فلسطین نسبتی دیرینه دارد قلب من چون از آن روزی که یادم هست در اشغال توست!🤪 ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
‌‌‌‌‌ ٺا ڪہ انگور شود "مے" دو سہ سالے بڪشد… "ٺو" بہ یڪ لحظہ شدے ناب‌ٺرین بادهے ؏ـشق…  ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
غروب موقع افطار یاد من هم باش دلت که دامن اَمَّنْ یُجیب می‌گیرد ... ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
منم مانند اسراییل و یارم چون فلسطین است که "باید" تا جهان باقیست در اِشغالِ من باشد... 😎 😊 ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌
پاکشیدن مشکل است از خاک دامنگیر عشق هر که را چون سرو این‌جا پای در گل ماند، ماند ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
دم افطار که تر شد لبت از آب بگو: به فدای لب عطشان اباعبدالله... ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
یک نفر گفت: خدا، کاش که عاشق بشوم شد و در پیچ و خم عشق خدا را گم کرد.. ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
شب بخیر ای ردپای گمشده در خواب ها سایه ی رویای عشق افتاده بر محراب ها شب بخیر ای آخرین خُنیاگر تصنیف شب خنده هایت برده طاقت از دل بی تاب ها شب بخیر ای تابش لبخند جان افزای عشق غمزه ی نازت گره خورده به اسطرلاب ها شب خوش ای شیرین ترین پرواز صفر عاشقی در سماع واژه ها با زخمه ی مضراب ها ای صدای رهگذر در انتظار پنجره ای طلوع شعر من در خنده ی مهتاب ها دلخوشی هایم شده ، دیدار قاب عکس تو شب بخیر ای شهرزاد قصه گوی خواب ها عطر تو پیچیده در تنهایی "یاس خیال" شب بخیر آبی ترین نیلوفر تالاب ها ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
🌱 ‌ یوسف من خبرت هست که در چشم فلک آخـرین جـمعه ماهِ رمـضان بی تو گذشت؟ ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
من عـــــــاشقم دیــــــوانه ام، از خویشتن بیگانه ام او شمع و من پـــــــــــروانه ام، دیوانه ام، دیوانه ام ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
رمضان آمد و افطار و سحر، پی در پی با دُعایِ فرجَت روزه گشودن تا کی؟! کی شود یک سحر آقا تو شوی مهمانم؟ منتظر تا دَمِ مرگم زِ وفا می مانم... 🍃 ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
‌ ڪـسی چوݧ مݧ اڪَر دیدے براے ماندنٺ جان داد.. از او بِستاݧ تــــو جانش را ولــــــــی با او بماݧ لطفاً...!!!👌🍃 ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
از نمك نشناسها آزار ديدن سخت نيست درد دارد خوردنِ زخم از نمك پرورده اي ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
گفته بودی خانه میسازم نگفتی روی آب گفته بودی ماندنی هستم نگفتی توی خواب گفته بودم من چگونه عشق راباورکنم گفته بودی ازدوچشمانم نگفتی توی قاب در کنارت نیستم اما فراموشم نکن خط نکش بر خاطراتم گنگ و مغشوشم نکن در نگاهت اصفهان و در تنت شیراز هست در تماشای جهان حیران و مدهوشم نکن داغ داغم! بی نیاز هیزم و کبریت ها اینقدر آتش نسوزان! نقطه ی جوشم نکن! لحظه ی آخر فقط محکم در آغوشم بگیر اینکه خواهی رفت را آویزه ی گوشم نکن پیش خورشید نگاهت یک چراغ کوچکم من خودم آهسته خواهم سوخت، خاموشم نکن! ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
🌱 سحر بیست و ششم شد دل من بے تاب است بهترین جاے جهـان مرقد ثارالله است... ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
این عشق چه دارد که همه عالم و آدم از عشق پشیمانند و بی عشق پریشان ❣ ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
، با تو که آشنا شدم، بـا نفست،، هوا شدم چشم به چشمِ آسمان، هم‌نفس خدا شدم مـثـل طلوع مـاه شـب،،در گـذر ستاره‌هـا با تـو طلوع کـردم و،،راهیِ نـا کجا شدم قبـل تـو و نـگـاهِ تـو، آهـنِ کـهنه بودم و با دَمِ کیمیایی‌ات، نـقـره شدم، طلا شدم لب به لبم گذاشتی،عشق به سینه کاشتی آاااه به لب چه داشتی،درد شدم دوا شدم با توردیفِِ‌شعرِمن،بوسه‌به‌حرف‌و واژه زد "من"به"منت"سپردم‌و،ما شدم‌وشما شدم قبله‌و سجده گاهِ من، پشتِ من‌و پناه من با تـو عـروج کـردم و، از بـدنم جـدا شدم تا برسم به کویِ تـو، سر بکشم سبوی تـو بوسه شوم به‌رویِ تو، باد شدم،صبا شدم
سیلِ دریا دیده هرگز بر نمی‌گردد به جوی نیست مُمکن هر که مجنون شد دِگر عاقل شود! -
همه از کنارم گذشتند به جز كه از درونم گذشتی... 💟
من دوش ديدم سرّ دل اندر جمال دلبری! سنگين دلی، لعلين لبی، ايمان فزايی، کافری! - #
صفایی بود دیشب با خیالت خلوت مارا... ولی من باز پنهانی تو را هم آرزو کردم
﷽ ━━━━💠🌸💠━━━━ بنویس بامن اے جان غزل و ترانه ها را برسان تو با لبانت، تبِ شاعرانه ها را ببر از دل این هواے غم سرد خانه را باز تو بخوان برایم اے عشق همه عاشقانه ها را بده از لبان شیرین دو هزار بوسه بر من بشڪن سڪوت تلخ و بدِ ظالمانه ها را تو به غنچه روے ڪن تا گل سرخ باز گردد بنشین بروے ایوان برسان بهانه ها را دل من شڪست بی تو، تو ڪجایی ای بهارم🌸 ببر از من این هواے تبِ سرد شانه ها را🍀 ━━━━💠🌸💠━━━━
دلداده یارش شد و انگشت نما شد عاشق شده با زخم زبان کار ندارد .. ❣ ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
‌‌‌‌‌ ‎ بـاز هم در وسط دلم یاد ٺو ڪرد جزوه‌ام پر شد از اسم ٺو و اشعار خودم…! ‎‌‌‎‌‌ ‍‌‌ ‍‌ ‌ ‌‌ ‌‌
دم سحر....... هوس گریه که کردی ؛؛ کمی آهسته بگو.... با لب تشنه بریدند ؛؛ سر دریا را...