آبادی شعر 🇵🇸
یک گوهر ناب در وجودم دارم من عشق میانِ تار و پودم دارم در روز جزا اگر چه دستم خالی است من فخر به
ارسالی اعضا در لینک ناشناس👏👏🌸👌👌👌
#امام_زمان_عج_مناجات
شروع قصه با برگشتن تو
کجا ما و کجا برگشتن تو
ولی نه، مانده از چشمانتظاری
فقط یک ندبه تا برگشتن تو
زلال محض، باران نجابت!
حضور مطلق نور و اجابت!
بیا تا بندبندِ ندبۀ ما
بگیرد رنگ و بوی استجابت!
فراتر از تمام نامهایی
نسیم دلکش الهامهایی
عدالت، عشق، یکرنگی، کرامت
رسولِ بهترین پیغامهایی
تو که درد آشنای اهل دردی
تو که دست کسی را رد نکردی
بگو حالا که دلهامان شکستهست
دلت میآید آیا برنگردی؟
به ما کی میرسد پیغامی از تو
نسیمِ تازۀ الهامی از تو
چرا در ذهن سرد کوچههامان
نمیپیچد طنین گامی از تو؟
کناره پنجره، گلدان خالی
شکوه عشق با دستان خالی
بیا، چشمانتظار میهمان است
صفای سفرهای با نان خالی!
جهانِ ما و دردی سخت سنگین
ستم، نامردمی، غم، دشمنی، کین
بیا از مشرق آدینهای سبز
بتاب، ای آفتابِ آل یاسین!
دل ما و غم سرخ حسینی
دوباره ماتم سرخ حسینی
سوار پرخروش دادگستر!
بیا با پرچم سرخ حسینی
✍ #سیدحبیب_نظاری
در روضههای توست که سامان گرفتهایم
با اشک در مصیبت تو جان گرفتهایم
ویرانهایم در به در روضهات حسین
ما زیر پرچم غمت اسکان گرفتهایم
در هیئت و حسینیه، هرجا که روضه است
ما نوکران کوی تو عنوان گرفتهایم
بر روی مهر تربت تو سجده میکنیم
از عشق تربت است که ایمان گرفتهایم
دکتر جواب کرده دل غصهدار را
در مجلس عزای تو درمان گرفتهایم
#محمدحسنمحمدی
بر بوم دلم نقش شده طرح غم عشق
بین الحرمین و دو حرم، داخل یک قاب
ای ساقی بی مشک، به این تشنه ی دیدار
یکبار براتی بده حتی شده در خواب
#صل_الله_علیک_یا_ابا_عبد_الله
#مرتضیدرزی
رنجِ خفّت مَکِش از خَلق به اظهارِ کمال
نزدِ این طایفه، بیعیب نبودن هنر است!
#بیدل_دهلوی
الا ای صبحِ مشتاقان بگوخورشيدخوبان را
كه تا كِی ذره سان گردند در كويت هواداران؟
سلمان ساوجی
ابری شده است آسمانِ هفته
خورشید هم افتاده به جانِ هفته
باران تو ببار و تلخی از شهر بِبَر
شیرین بشود با تو دهانِ هفته
#صفيه_قومنجانی
شیداتر از این شدن چگونه؟
رسواتر از این شدن چگونه؟
بیهوده به سرمه چشم داری
زیباتر از این شدن چگونه؟
من پلک به دیدن تو بستم
بیناتر از این شدن چگونه؟
پنهان شده در تمام ذرات
پیداتر از این شدن چگونه؟
ای با همه، مثل سایه همراه
تنهاتر از این شدن چگونه؟
عاشق شدم و کسی نفهمید
رسواتر از این شدن چگونه؟
فاضل نظری
🌹
من نبودم سالها پیش از بهارم رفته بودم
پیش از این تغییرها از روزگارم رفته بودم
رو به هر جایی که هنگام ورودم بسته باشد
با قدمهایی که شاید برندارم رفته بودم
جاده را صاف از نوک انگشت تاریکم گرفتم
رو به هر جا تا ابد پا میگذارم رفته بودم
از قراری آن که ساعتها نشان دادم نبودم
رفته و بیش از حدود انتظارم رفته بودم
پیش از آن دستی که زد بر شانهام تا برنگردم
از پیِ تحریک پاهای فرارم رفته بودم
دیگران دیدند میرفتم ولی هرگز نرفتم
بعدها آهسته همراه غبارم رفته بودم
ماه چشماندازِ بیمهتاب! میدیدم کجایی
بودی و من با رتیل خود به تارم رفته بودم
هر کسی از جایی از تاریخ آدمها میآمد
پس چرا من از همان جا ردّ کارم رفته بودم
خیلی آسان بود در گرمای دلگیرت نباشم
من که زیر چتر شب کوری به غارم رفته بودم
خیلی آسان بود وقتی از کنارم رفته بودی
آن زمانها من خودم هم از کنارم رفته بودم
اتفاق افتاد با شلیک پیدرپی ولی من
مثل شیر از خط جادوی شکارم رفته بودم
#امیر_حسین_هدایتی
نرم نرم از چاک پیراهن تنش را بوسه داد
سوختم در آتش غیرت ز نیرنگ نسیم...
#رهی_معیری
صلّی الله علیک یا اباعبدالله
ظاهر شده از تو نور حتی
طاهر ز تو شد طهور حتی
نوری به تنور داده ای که
حیران شده کوه طور حتی
از آنچه گذشت بر سرِ تو
وا مانده لب تنور حتی
از برکت لطفت ای سلیمان
بی بهره نبوده مور حتی
از شوق وصال جان سپارم
گر بوسه دهی ز دور حتی
یک لحظه جدایی از غم تو
در دل نکند خطور حتی
#عاصی_خراسانی
#شعر
شوق میگوید ڪه آسان نیست بی او زیستن
صبر میگوید ڪه باکی نیست، گو دشوار باش
وحشی بافقی
در هجر و وصل کارِ دلِ ما تپیدن است
دائم به یک قرار بود بیقرارِ ما
#صائب_تبریزی
ماه شهر آشوب من هر گه براهی بگذرد
شهر پر غوغا شود چونان که ماهی بگذرد
#هلالی_جغتایی
نمیدانم نهان از من چه نیکی کردهای با دل
که چون غافل شوم از او دوَان سوی تو میآید...
#حکیم_شفائی
.
بی قرار عشق، آسایش به بالینی نکرد
کوهکن تا گشت عاشق، خواب شیرینی نکرد
#مولانا_حاجی_محمد_گیلانی
دل را غمِ وداعِ تو در خون نشانده بود
حال خوشی نداشت که گویم چه حال داشت
🌱
#بیدل_دهلوی
یک شب دلت را جایِ من بی"تو" تَصوُّر کن...!
دیدی چه ساده مثلِ سیر و سرکه میجوشی؟
#سجاد_صفری_اعظم
موج های بیقرار و گوش ماهی ها که هیچ
عشق، گهگاهی نهنگی را به ساحل می کشد...
#حسین_جنتی
تسبیح شیخ پاره شد و دانه دانه شد
از بس که استخاره زدم تا ببینمت ...!
#عباس_احمدی
یعقوب نیستم که صبوری کنم به هجر
ای شیخ! پس دوباره بگیر استخاره را
#سجاد_شهیدی
حاجتی دیگر نمیخواهم به جز دیدار را
هر طرف میخوانی ام آن سو بکش افسار را
#جواد_صارمی
شد دلم ویران ز سنگانداز هجرانت ولی...
شادمانم چون تو دایم گنج آن ویرانهای...
#اوحدی_مراغه_ای
در دل ما عشقش از جان خوشتر است
جان چه باشد عشق جانان خوشتر است
عشق او گنجے و دل ویرانه ای
گنج او در ڪنج ویران خوشتر است
#شاه_نعمت_الله_ولے