eitaa logo
پایگاه فرق ادیان مذاهب
345 دنبال‌کننده
588 عکس
35 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
رهبران #بهائی= ایرانیان شریف یا ...؟! پیامبرخوانده‌ی بهائیت در توهینی آشکار به ایرانیان، ایران را مدرسه‌ی نادانی، دروغ‌گویی و نفاق معرفی کرده است 🔴نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat 🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet 👈
💥آیا #تشکیلات_بهائیت ، حاضر است با پرسش‌های جوانان #بهائی از پشت پرده‌های گفتار و عقاید سران خود، منطقی برخورد کند؟ 💐پاسخ این سوال را وجدان بیدار جوانان بهائی خوب می‌داند 🔴نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat 🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet 👈
✍پاسخ به شبهه‌ی پیرامون معنای "" 🔻 مبلّغان بهائی در راستای انکار حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله)، مدعی می‌شوند که لفظ "خاتم" در آیه‌ی 40 سوره‌ی احزاب، به معنای انگشتر و زینت‌بخش و نه پایان دهنده پیامبران است؛ همچنان که می‌خوانیم: «خاتِم به کسر تاء به معنای پایان دهنده و خاتَم به فتح تاء و نیز خَتم و خاتم آنچه که با آن مهر نهند و نیز زیب انگشت که انگشتر حلقه و نگین‌دار می‌باشد. 🔰اما در پاسخ به اشکال مبلّغان پیرامون لفظ خاتم (برای انکار )، لازم است تا نظر صاحبان فن لغت را در خصوص این واژه بررسی کنیم: 1⃣اول: ابن فارس، از صاحب‌نظران علم لغت گفته است: «الخاء و التاء و المیم اصلٌ واحد و هو بلوغ آخر الشیء... [2]؛ معنای اصلی ختم، رسیدن به آخر است. می‌گویند: "ختمتُ العمل" یعنی کار را به پایان رساندم و نیز می‌گویند: "ختم القاریء السوره" یعنی قاری سوره را به پایان رساند. اما "ختم" به معنی مهر زدن بر چیزی است، پس آن هم از همین باب (به پایان رسیدن) است؛ زیرا مُهر زدن حرزها واقع نمی‌شود مگر بعد از رسیدن آن به پایان خود. و لفظ خاتم هم از آن مشتق است، زیرا به وسیله‌ی آن، ختم و پایان انجام می‌شود و از همین‌رو، خاتِم خوانده می‌شود». 2⃣دوم: راغب اصفهانی در ذیل لغت خاتم آورده است: «"ختمتُ القرآن" یعنی قرآن را به آخر رساندم و تا پایان آن خواندم و به رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله) خاتم النبیین گفته می‌شود، چون آن حضرت، نبوت را ختم کرد؛ یعنی با آمدن خود، رشته‌ی نبوت را به آخر رسانید».[3] ✅بنابراین، واژه‌ی "خاتم" در این آیه، چه به صورت اسم فاعل (خاتم به معنای ختم کننده)، چه بر وزن عالَم (خاتم به معنی آخرین)، چه به معنی وسیله‌ی مهر کردن اسناد و نامه‌ها و چه به فتح تاء و میم به صورت فعل ماضی (به معنای پایان داد و تمام کرد)؛ حکایت از پایان بخشیدن به یک امر دارد. لذا با این وصف، مفاد آیه اینست که حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله)، آخرین پیامبران و پایان‌بخش آن‌هاست. 📚پی‌نوشت: [1]. فاضل مازندرانی، اسرارالآثار، 128 بدیع، ج 3، ص 163. [2]. ابن فارس زکریا، معجم المقاییس اللغة، 1404 ق، ج 2، ص 245. [3]. راغب اصفهانی، المفردات فی غریب القرآن، دوم، 1404 ق، ص 142. نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet
🔰مقامی فراتر از پیامبری، برای توجیه باب و بهاء! ♦️ برای آن‌که بتوانند ادعای پیامبری خود را با آیه‌ی خاتمیت تطبیق دهند، مقامی فراتر از نبوت و رسالت برای خود مدعی گشته‌اند؛ همچنان که در یکی از این توجیهات می‌خوانیم: «و سلسله‌ی نبوت را به وجود مبارکش ختم کرده و در سوره احزاب نازل شده قوله تعالی: «مَا كَانَ مُحَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِنْ رِجَالِكُمْ وَلَٰكِنْ رَسُولَ اللَّهِ وَخَاتَمَ النَّبِيِّينَ... [احزاب/40 محمّد (صلّی الله علیه و آله) پدر هیچ یک از مردان شما نبوده و نیست؛ ولی رسول خدا و ختم‌کننده و آخرین پیامبران است...» 🔻همان‌گونه که روشن است بهائیان در خصوص توجیه پیامبری پیشوای خود، گرفتار تناقضی آشکار شده‌اند. بدین صورت که آنان از یک‌سو ختم سلسله‌ی پیامبران را به وسیله‌ی حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) می‌پذیرند و از سویی دیگر، مقامی را بالاتر از نبوت و رسالت نمی‌دانند؛ ♻️همچنان که جناب پیامبرخوانده‌ی بهائیت در ایقان گفته است: «اگر تلویح این آیه را ملتفت شوی، می‌فهمی که هرگز مظهری اکبر از انبیاء نبوده و حجتی هم اکبر و أعظم از آیات منزله در أرض ظاهر نشده است».[2] و یا آن‌جا که وی تصریح می‌کند بالاترین درجه‌ای که برای بشر متصور است، رتبه‌ی نبوت است: «قدری تفکر نما... منتها رتبه تکمیل هیاکل بشریه به رتبه نبوت است».[3] ✅بنابراین اگر مقامی فراتر از نبوت و رسالت برای بشر متصور نیست، پس ادعای مظهریت دیگر چه توجیه دارد؟! و به راستی مظهر نفس غیب الغیوب چه مقامی است؟! آیا این به معنای بازی با الفاظ برای فریب مردم نیست؟! 📚پی‌نوشت: [1]. عبدالحمید اشراق خاوری، قاموس توقیع منیع، ج 1، ص 114. [2]. حسینعلی نوری، ایقان، ص 159. [3]. حسینعلی نوری، بدیع، بی‌جا: بی‌نا، 1286 ق، ص 119. نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet
💥شبهه‌ی در خصوص نام (علیه السلام) ✍مادر امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به نام‌های متعددی از جمله ، ، ، و... خوانده شده است.[1] از این‌رو مبلّغان تلاش دارند تا با طرح مباحثی در مورد نرجس‌خاتون (علیها السلام)، تولد امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را مورد انکار و یا تردید قرار دهند. 🔰در پاسخ به این اشکال مبلّغان بهائی می‌گوییم: 1⃣اولاً: دلایل مختلفی برای اسامی مختلف نرجس خاتون (علیها السلام) ذکر شده؛ از جمله این‌که در آن زمان انتخاب چند نام برای کنیزان مرسوم بوده و یا این‌که تسمیه‌ی ایشان به چند نام، به خاطر تقیه و در راستای شناخته نشدن ایشان در میان سایر کنیزان بوده است. 2⃣ثانیاً: بر خلاف ادعای مبلّغ بهائی، دستگاه حکومت عباسی (با توجه به روایات رسیده از پیامبر و سایر ائمه (علیهم السلام)) که می‌دانست فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام)، همان موعودیست که ریشه‌ی ظلم و ستم را برمی‌چیند [2]؛ امام حسن عسکری (علیه السلام) را تحت نظارت‌های شدید و بی‌سابقه‌ای قرار داد. به همین دلیل ایشان در تقیه به سر برده، ازدواج رسمی نداشتند و تولّد فرزند بزرگوارشان نیز، به صورت مخفیانه صورت گرفته است. 📚پی‌نوشت: [1]. ر.ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النّعمة، قم: مؤسسه‌ی النشر الإسلامی، 1359، ج 1، ص 432. [2]. ر.ک: محمدباقر صدر، بحوث حول المهدی، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، چاپ دوم، 1979 م، ج 1، صص 261-258. نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet
💠اعتبار تفسیر پیشوایان از آیات ❌ پیشوایان بهائیت در راستای انکار موعود اسلام (و همچنین ادیان الهی)، مدعی‌اند که فهم مسلمانان از آیات قرآنی قیامت، اشتباه بوده است.[1] 👈این ادعا در حالیست که هرچند اکثر آیات قیامت از وضوح و صراحت غیرقابل تأویلی برخوردارند [2]؛ اما بر فرض که همه‌ی آیات مربوط به قیامت رمزگونه بوده و نیاز به تفسیر داشته باشند، چه کسی حق تأویل و تفسیر این آیات را دارد؟! آیا بر اساس آیات قرآن، پیشوایان بهائیت از چنین حقی برخوردار بوده‌اند؟! ♻️به راستی که قرآن چه خوب رفتار فتنه‌انگیز امثال پیشوایان بهائی، در استناد به متشابهات برای تأویل آیات الهی را پیش‌بینی نموده است: ؛اما آن‌ها که در قلوب‌شان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه‌انگیزی کنند (و مردم را گمراه سازند)؛ و تفسیر (نادرستی) برای آن می‌طلبند».[آل‌عمران/7] 📚پی‌نوشت: [1]. ر.ک: حسینعلی‌نوری، ایقان، هوفمایم آلمان: لجنه‌ی ملّی نشر آثار امری به زبان فارسی و عربی، 1998 م، ص 76. [2]. همچنان که در قرآن کریم می‌خوانیم: «وَأَنَّ السَّاعَةَ آتِيَةٌ لَا رَيْبَ فِيهَا وَأَنَّ اللَّهَ يَبْعَثُ مَنْ فِي الْقُبُورِ [حج 7]؛ و اینکه رستاخیز آمدنی است، و شکّی در آن نیست؛ و خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده می‌کند». نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet
👽اگر ناحق بوده‌اند، پس چرا داشته‌اند؟! ✍نویسندگان بهائی با طرح این پرسش که "اگر پیشوایان بهائی ناحق بوده‌اند، پس چرا افرادی تا پای جان از آنان پیروی کرده‌اند؟" در تلاشند تا از این مقاومت پیروان، دلیلی بر مشروعیت پیشوایان خود بسازند؛ همچنان که در این خصوص می‌خوانیم: «آن نفوس مقدسه (پیروان اولیه‌ی بابیت و بهائیت) که از ابتدای این امر به این ظهور أعظم فائز شده و مظهر الهی را شناخته‌اند، آن نفوسی که در ظلّ ادیان الهی نشو و نما کرده‌اند و با نصوص کتب مقدسه آشنا بوده‌اند... این نفوس پی برده‌اند که ظهور حضرت ، ظهور موعود کل ادیان و ملل است و گواه صدق گفتارشان، انفاق جان در سبیل جانان است».[1] ♻️اما لازم است بدانیم که این نوع مشروعیت بخشی نویسندگان بهائی به پیشوایان خود در حالیست که: 1⃣اولاً: کشته شدن در راه عقیده، به هیچ وجه دلیلی بر مشروعیت و حقانیت آن عقیده نیست. چه بسا افراد جاهلی که در راه عقیده‌ای باطل (همچون جریان‌های تکفیری)، جان خود را از دست می‌دهند که حتی به اذعان بهائیان نیز، ناحق هستند. لذا اگر این دلیل‌تراشی نویسندگان بهائی پذیرفته شود، باید پذیرفت که وهابی‌های انتحاری که جان بیگناهان را می‌گیرند، به حق هستند! 2⃣ثانیاً: اشخاصی که نویسندگان بهائی از آنان با عناوین غلوآمیزی یاد می‌کنند، پیروان عادی و عموماً کم‌سواد ادیان بوده‌اند که گرایش آنان به بابیت و بهائیت، هیچ‌گونه حجیتی برای سایرین نمی‌شود. 📚پی‌نوشت: [1]. مجله‌ی آهنگ بدیع، ارگان رسمی بهائیان ایران، شماره 19، ص 412. نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet
💥شبهه‌ی در خصوص نام (علیه السلام) ✍مادر امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به نام‌های متعددی از جمله ، ، ، و... خوانده شده است.[1] از این‌رو مبلّغان تلاش دارند تا با طرح مباحثی در مورد نرجس‌خاتون (علیها السلام)، تولد امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را مورد انکار و یا تردید قرار دهند. 🔰در پاسخ به این اشکال مبلّغان بهائی می‌گوییم: 1⃣اولاً: دلایل مختلفی برای اسامی مختلف نرجس خاتون (علیها السلام) ذکر شده؛ از جمله این‌که در آن زمان انتخاب چند نام برای کنیزان مرسوم بوده و یا این‌که تسمیه‌ی ایشان به چند نام، به خاطر تقیه و در راستای شناخته نشدن ایشان در میان سایر کنیزان بوده است. 2⃣ثانیاً: بر خلاف ادعای مبلّغ بهائی، دستگاه حکومت عباسی (با توجه به روایات رسیده از پیامبر و سایر ائمه (علیهم السلام)) که می‌دانست فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام)، همان موعودیست که ریشه‌ی ظلم و ستم را برمی‌چیند [2]؛ امام حسن عسکری (علیه السلام) را تحت نظارت‌های شدید و بی‌سابقه‌ای قرار داد. به همین دلیل ایشان در تقیه به سر برده، ازدواج رسمی نداشتند و تولّد فرزند بزرگوارشان نیز، به صورت مخفیانه صورت گرفته است. 📚پی‌نوشت: [1]. ر.ک: شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النّعمة، قم: مؤسسه‌ی النشر الإسلامی، 1359، ج 1، ص 432. [2]. ر.ک: محمدباقر صدر، بحوث حول المهدی، بیروت: دارالتعارف للمطبوعات، چاپ دوم، 1979 م، ج 1، صص 261-258. نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet
🗣بهائیان و شبهه‌ی مصداق (عجّل‌الله فرجه‌الشریف) 📢مبلّغان با طرح شبهات تجلّی‌گری و ادعای اتحاد مظاهر الهی، درصدد توجیه تناقض‌گویی‌ها و ادعای قائمیت محمد هستند؛ همچنان که مدعی می‌شوند: «و اما راجع به این‌که حضرت اعلی (علی‌محمد شیرازی) وجود محمد بن الحسن (علیه السلام) را اقرار فرموده‌اند، مسأله‌ای بسیار واضح است؛ زیرا مقصود از محمّد بن الحسن، همان لطیفه‌ی غیبیه‌ی الهیه است که در همه انبیاء و و متجلی بوده است . 🔰در پاسخ به این ادعای مبلّغان بهائی می‌گوییم: 👈اولاً: روایات در رابطه‌ی موعود آخرالزمان به صراحت سخن گفته و تمام جزئیات و خصوصیات ایشان (اعم از اسم، کنیه، نام پدر و مادر، تاریخ تولد و...) را مشخص نموده‌اند. لذا ائمه (علیهم السلام) اتحاد خود را با قائم نفی کرده و علائم خاصی برای ظهور برشمرده‌اند. 👈ثانیاً: ظاهر روایت «أوّلنا محمّد...» بر این معنا دلالت دارد که نفر اول و وسط اهل‌بیت (علیهم السلام) به نام محمّد هستند. لذا این نه تنها ربطی به ادعای بهائیان ندارد، بلکه بر خلاف ادعای آنان است؛ چرا که در این حدیث، به اسم آخرین امام از اهل‌بیت (علیهم السلام) تصریح شده است. اگر این روایت را به معنای وحدت معصومین (علیهم السلام) بگیریم، بازهم اين روايت معنايش اين است كه همه‌ی ائمه (علیهم السلام) یک نور مبين هستند، همه‌ی فضائل در آن‌هاست هيچ تفاوتی ندارند؛ نه این‌که ایشان تماماً یکی هستند.[1] 📚پی‌نوشت: [1]. ر.ک: همان، ج 27، ص 50. نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet
🔴بهائیت و ادعای مصلوب شدن (ع) 💥 پیشوایان بر خلاف آیات قرآنی معتقدند که حضرت مسیح (علیه السلام) توسط به شهادت رسیده است. همچنان که به نقل از مبلّغان بهائی می‌خوانیم: « ( ) در کتاب بدیع می‌فرمایند که حضرت مسیح را وقتی نگاه به صلیب افتاد مشتاقانه فرمودند که سی و سه سال است که دنبال تو هستم و مشتاق تو...».[1] 🔰لازم است بدانیم که این ادعای پیشوایان بهائی در حالیست که کتاب آسمانی قرآن صراحتاً قتل حضرت عیسی (علیه السلام) را تکذیب می‌کند: [نساء/158-157]؛ و این گفتارشان که ما مسیح عیسی بن مریم را کشتیم، با اینکه فرستاده خدا بود ولی نه او را کشتند و نه به دار آویختند بلکه از ناحیه خدا امر بر آنان مُشتبه شد و آن‌ها که درباره‌ی وی اختلاف کردند هنوز هم درباره‌ی عیسی در شک‌اند، اگر ادعای علم می‌کنند دروغ می‌گویند، مدرکی جز پیروی ظن ندارند و به یقین او را نکشته‌اند. بلکه خدا وی را به سوی خویش بالا برد و عزت و حکمت، صفت خداست». ✳️اما جالب است بدانیم پیشوایان فرقه‌ی بهائیت، در حالی بر خلاف صریح قرآن سخن می‌گویند، که اولاً اقرار می‌کنند قرآن کتاب خداست و ثانیاً خود پیش‌تر هرگونه تأویل آیات الهی و حمل آن‌ها بر معنای خلاف ظاهر را صریحاً رد کرده بودند؛ همچنان که حسینعلی نوری گفته است:هرکس که کلام الهی را تأویل کند و از معنای ظاهری آن بیرون برد، کلام خدا را تحریف کرده و در کتاب مبین، از زیانکارترین افراد خواهد بود».[2] ✅آری؛ با ملاحظه‌ی اجمالی رویکرد پیشوایان بهائی در می‌یابیم که آنان، تلاش داشتند تا مردم را از هر مفهومی که به منجی آخرالزمان منتهی می‌شود، نا اُمید سازند. 📚پی‌نوشت: [1]. به نقل از کانال‌های تلگرامی تبلیغی تشکیلات بهائیت. [2]. حسینعلی نوری، اقدس، نسخه‌ی الکترونیکی، ص 102. 🔴نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat 🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet 👈
💥بهائیتی که وجود ندارد! 🔻در آثار پیشوایان بارها بر لزوم عدم مداخله‌ی بهائیان در سیاست تأکید شده و شرط دخالت در سیاست، گسستن پیوند افراد با بهائیت اعلام شده است: «نفسی از احباء اگر بخواهد در امور سیاسیه در منزل خویش یا محفل دیگران مذاکره بکند، اول بهتر است که نسبت خود را از این امر (: بهائیت) قطع نماید و جمیع بدانند که تعلق به امر ندارد».[1] 💠جالب‌تر آن‌که میزان بهائی بودن، عدم دخالت در سیاست معرفی شده است: «میزان بهائی بودن و یا نبودن، این است که هرکس در امور سیاسیه مداخله کند و خارج از وظیفه‌ی خویش حرفی زند یا حرکتی نماید، همین برهان کافی است که بهائی نیست، دلیل دیگر نمی‌خواهد».[2] ♻️اما پیشوایان بهائیت در حالی دخالت در سیاست را شرط بهائی ماندن تعریف کرده‌اند که خود با دخالت در سیاست و همکاری با استعمار و حکومت‌های استبدادی، به نمادی برای سیاست‌مداران ناشی مبدل شده‌اند؛ که بدون پایبندی به هیچ اصل و چارچوبی، با وزش هر بادی، تغییر رویکرد و موضع داده‌اند.[3] ✳️در این صورت، با مبنا قرار دادن اظهارات پیشوایان بهائیت، که شرط بهائی ماندن را عدم مداخله در سیاست دانسته‌اند، آنان نیز بهائی به شمار نمی‌آیند و اساساً بهائیتی وجود ندارد. 📚پی‌نوشت: [1]. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، ص 337. [2]. همان. [3]. جهت مطالعه‌ی بیشتر، بنگرید به مقاله‌ی: وقتی رهبران بهائی مثل آفتاب‌پرست رنگ عوض می‌کنند!؛ همچنین بنگرید به مقاله‌ی: زیرکی عبدالبهاء در انتخاب قدرت برتر! 🔴نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat 🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet 👈
🔴بهائیت و ادعای نبود سخن از اعجاز بیانی قرآن در روایات!🔴 ♦️مبلّغان در راستای توجیه عجز پیامبرخوانده‌ی خود از انجام و انکار اعجاز بیانی قرآن، به انکار ذکر اعجاز بیانی قرآن در روایات پرداخته‌اند؛ همچنان که ابوالفضل گلپایگانی مدعی شده است: «اگر نفسی در احادیث نبویه و کلمات صحابه و تابعین و تبع تابعین نظر نماید، می‌بیند که در این موارد نیز اشارتی وارد نشده است که قرآن من حیث الفصاحة معجزه است و از این نکته می‌توان فهمید که این قول زاده‌ی افکار متأخرین است».[1] 💠در پاسخ به این ادعای مبلّغان بهائی می‌گوییم: 1⃣اولاً: بر فرض صحت چنین ادعایی، چگونه می‌توان آیات تحدی و دعوت به هماوردی قرآن کریم را معنی نمود و در عین حال، از ذکر نشدن این وجه از اعجاز قرآنی در روایات معصومین (علیهم السلام)، عدم آن را نتیجه گرفت؟! 2⃣ثانیاً: حتی اگر به این وجه از اعجاز قرآن در روایات معصومین (علیهم السلام) تصریح نشده باشد، دلیلی بر عدم وجود آن نمی‌شود. چرا که قرآن کریم کتابی است که برای انسان تا به قیامت نازل شده و کشف جهاتی از جنبه‌ی اعجاز آن در زمان‌‌های واپسین، نه تنها به اصل اعجاز آن لطمه‌ای وارد نمی‌سازد، بلکه خود نشانی بر عمق ظاهری و محتوایی آن است. 3⃣ثالثاً: مبلّغان بهائی از کجا به این نتیجه‌ی قطعی رسیدند که معصومین (علیهم السلام)، صحابه و تابعین سخنی در رابطه با اعجاز بیانی قرآن نفرموده‌اند؛ در حالی که روایات بسیاری بر این حقیقت اشاره دارند. همچنان که پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله) در خصوص شگفتی قرآن کریم فرمودند: «ظاهرهُ أنیق و باطنه عمیق... [2]؛ ظاهر قرآن دل‌آرا و باطن آن پرمعنا، شگفتی‌های قرآن قابل شمارش نیست و بر عجائب آن نتوان چیره شد؛ قرآن سرچشمه‌ی هدایت و جایگاه حکمت است». 📚پی‌نوشت: [1]. ابوالفضل گلپایگانی، فرائد،ص 297-295. [2]. شیخ کلینی، الکافی، چاپ سوم،ج 2، ص 599. 🔴نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat 🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet 👈
💢توجیهی مضحک برای گناه پیشوایان بهائی 💥 پیشوایان بارها بر ممنوعیت و حرمت کتمان عقیده در مسلک بهائیت تأکید کرده‌اند.[1] این در حالیست که با مطالعه‌ی سیره‌ی درمی‌یابیم آنان، همواره این حکم ساختگی خود را زیر پای نهاده‌اند. لذا همین امر سبب ایراد اشکال و طعنه، به این رفتار نفاق گونه‌ی آنان شده است. 💠اما جالب است بدانیم که این ادعا در حالی مطرح می‌شود که: 👈اولاً: مقبره‌ی منتسب به علی‌محمد شیرازی، در زمان شوقی افندی (و پس از اشغال فلسطین توسط انگلیس) ساخته و توسعه داده شده است.[2] چرا که با تقیه‌ی عبدالبهاء در زمان تسلط دولت مسلمان عثمانی بر این منطقه، ساخت مقبره‌ی علی‌محمد شیرازی به عنوان مدعی نسخ اسلام، عملاً غیرممکن بوده است. لذا ادعای ساخت آن توسط عبدالبهاء، نشان از جهل و یا اغوای مخاطبین توسط تشکیلات بهائیت دارد. 👈ثانیاً: در حالی که حتی منابع بهائی به تقیه و کتمان عقیده توسط پیشوایان بهائی اذعان و اعتراف دارند، چگونه می‌توان با توجیهی مضحک این رفتار دوگانه و نفاق‌گونه‌ی پیشوایان بهائیت را توجیه نمود؟! همچنان که منابع بهائی، در حالی از حضور عبدالبهاء در نماز جماعت مسلمین تا پایان عمرش حکایت دارند [3]، که آنان نماز اسلام را نسخ شده پنداشته و نماز جماعت را حرام می‌دانستند.[4] 📚پی‌نوشت: [1]. ر.ک: عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، نسخه‌ی الکترونیکی، صص 459-456. [2]. ر.ک: شوقی روحانی، بهاءالله و کرمل، مترجم: هدیه خوش‌آئین، نسخه‌ی الکترونیکی (چاپ اول)، ص 193 به بعد. [3]. ر.ک: شوقی افندی، قرن بدیع، ترجمه نصرالله مودت، نسخه‌ی الکترونیکی، ج 3، ص 318؛ ج ای اسلمنت، بهاءالله و عصر جدید، منشورات دارالنشر البهائیه فی البرازیل: ترجمه: ع. بشیر اللهی، ه. رحیمی، ف. سلیمانی، 1988 م، ص 78. [4]. ر.ک: حسین‌علی نوری، اقدس، بی‌جا: بی‌تا، (180 صفحه‌ای با ملحقات)، ص 12. 🔴نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat 🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet 👈
💥 ، محکی برای بهائیت! 🔻یکی از دلایلی که دین‌سازان فرقه‌ی بهائیت، در راستای توجیه ادعای پیامبری خود و نسخ اسلام مطرح می‌کنند، احتیاج دائمی بشر به نزول وحی و تجدید ادیان است.[1] 👈 از این‌رو ، با طرح بحث لزوم تطابق دین با اقتضائات هر عصری و ادعای این‌که آموزه‌های اسلام، با روح عصر آنان هم‌خوانی نداشته؛ مدعی شدند: «هر دوره‌ای برای خود اقتضائی دارد و خداوند، مردمان را متناسب با مقتضیات هر زمان از فیض خود بهره‌مند می‌کند. دین باید مطابق مقتضیات وقت باشد».[2] 🔰اما جالب است بدانیم که حدود یک قرن پس از مرگ دین‌سازان بهائیت، شخصی به نام جمشید معانی، با ارائه‌ی نوشته‌جاتی عربی و دلایلی مشابه دلایل پیشوایان بهائیت، مدعی دریافت وحی و نسخ بهائیت شد.[3] ♻️اما تشکیلات بهائیت که همواره استمرار فیض الهی در تجدید ادیان را دلیل بر نسخ اسلام و حقانیت خود برمی‌شمرد، در مواجه با این شخصیت (که دلایلش مشابه پیشوایان بهائیت بود) موضع‌گیری کرده و پیروان خود را از هرگونه ارتباط و نزدیکی با وی بر حذر داشته است! ✅اما به راستی، اگر به لزوم تجدید ادیان معتقد باشیم، می‌بایست نسخ بهائیت به وسیله‌ی جمشید معانی را نیز باور داشته باشیم. چرا که با پیشرفت روز افزون بشری، بدون شک تاریخ انقضای بهائیت نیز در طول یک قرن تمام شده است. آری؛ تشکیلاتی که همواره مسلمانان را به خاطر اعتقاد به خاتمیت حضرت محمّد (صلّی الله علیه و آله) تخطئه می‌کند، عملاً به این اعتقاد در مورد پیامبرخوانده‌ی خود پایبند است و به استدلال‌های مشابه پیشوایان خود، گردن نمی‌نهد! 📚پی‌نوشت: [1]. ر.ک: عبدالبهاء، خطابات، بی‌جا: موسسه‌ی ملی مطبوعات امری، بی‌تا، ج 2، ص150-151. [2]. اشراق خاوری، پیام ملکوت، بی‌جا: بی‌نا، بی‌تا، ص190. [3]. جهت مطالعه بیشتر در این زمینه رجوع کنید به: اسماعیل رائین، انشعابات در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی 🔴نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat 🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet 👈
🙏چاپلوسی عبدالبهاء برای آمریکایی‌ها ! ♦️ با اوج گیری در مناطق مختلف جهان، برای بقاء و گسترش آیین خود متوسل به این قدرت شدند. رهبران پس از نیز در آثار خود، به تجمید از نظام آمریکا پرداخته‌اند؛ همچنان که می‌گوید: «قطعه‌ی آمریکا در نزد حق میدان اشراق انوار است و کشور ظهور اسرار و منشأ اَبرار (نیکوکاران) و مجمع احرار (آزادی‌خواهان)».[حصن حصین شریعت الله، ص 43] 💠آری؛ پیشوایان بهائی با عادل خطاب کردن حکومت آمریکا، در حقیقت الهی بودن اساس فرقه‌ی خود را رد کرده‌اند. چرا که حکومتی که با قتل‌عام و به بردگی گرفتن مردم بومی آن پدید آمده و افتخاراتی نظیر کشتار بیگناهان، توسل به زور و تهدید علیه کشورهای مستقل و تولید، فروش و استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی را در پرونده دارد؛ به هیچ‌وجه نمی‌تواند توسط پیشوایی الهی، مظهر عدل و خاستگاه نیکوکاران خطاب شود.[خبرگزاری مشرق؛ خبرگزاری تسنیم] ♻️اما به راستی کدامیک از پیشوایان الهی، به جای مبارزه با ظلم و پرورش منش استکبارستیزی و عدالت‌طلبی، دعاگوی ظالمین و مستکبرین شده‌اند؟! به عبارتی دیگر، چگونه آیینی خود را منسوب از جانب خدای تعالی معرفی می‌کند اما تکیه‌گاه و حامی خود را از ظالمین، غاصبین و متجاوزین قرار می‌دهد! 🔴نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat 🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet 👈
💤استفاده از موسیقی در تبلیغ بهائیت 🔻بر خلاف تحریم موسیقی مبتذل در ادیان الهی، برای جذب مردم به فرقه‌ی خود، در مجالس و محافل خویش استفاده از موسیقی را حلال و پسندیده می‌دانند. همچنان که پیامبرخوانده‌ی این فرقه گفته است: «صدای خوب و نغمات یعنی الحان موسیقی بر شما حلال گشت».[تقریرات درباره کتاب اقدس، ص 140] 🔰اما بد نیست بدانیم، هدفِ استفاده از در ، برای تلقین مطالب است. زیرا انسانی که در برابر موسیقی‌های عاطفی و... قرار می‌گیرد، احساسات او بر عقلش چیره گشته و با کم شدن قدرت تحلیلش، واردات ذهنی‌اش آسان می‌گردد. از این روست که جناب عبدالبهاء گفته است: «موسیقی مائده روح و جان است، با نیروی سحرآمیز موسیقی روح انسان تعالی می‌یابد. موسیقی هیجان و تأثیر شدیدی در قلوب اطفال ایجاد می‌کند»![دیانت بهائی، ص 239] ♻️از این‌رو، محافل بهائی با برپایی مجالس مختلط و استفاده از موسیقی، در پی ایجاد محیطی برای هوس‌بازان هستند تا از این راه، افراد بیشتری را جذب و هرچه بیشتر دشمنی خود را با مظاهر اسلامی آشکار سازند. 📚پی‌نوشت: عبدالحمید اشراق خاوری، تقریرات درباره کتاب اقدس، تنظیم: وحید رأفتی، آلمان: مؤسسه‌ی نشر آثار امری، چاپ اول، 154 بدیع، ص 140. 🔴نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat 🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet 👈
😱سوءاستفاده از نقطه ضعف افراد در تبلیغ بهائیت! 💥تبلیغ، اساسی‌ترین است که نزد آنان جایگاه والایی دارد. بر اساس ، زن و مرد باید در تحصیل فنون تبلیغ، تمام همّت خود را صرف نمایند. از این‌رو در رساله‌ی راهنمای تبلیغ این فرقه می‌خوانیم: «اهمّ امور تبلیغ امرالله (بهائیت) و... تکلیف هر نفسی از احبای الهی این است که شب و روز آرام نگیرند و نفسی برنیارد جز به فکر نشر نفحات الله».[رساله راهنمای تبلیغ، ص 17] 👈سیاستمداران بهائی در این راه دریافتند که بهترین راه برای پیشبرد امر تبلیغ، سوءاستفاده از نقاط ضعف مخاطبین‌شان می‌باشد. از این‌رو مبلّغان بهائی با یافتن نقاط ضعف مخاطب خود (با نیازمندان از طریق خیرخواهی، بیکارها را از طریق کاریابی، جوانان از طریق جنس مخالف و...)، سعی دارند تا خوراک مسموم فکری خود را در روانش جای دهند. ✳️لذاست که در رساله‌ی راهنمای تبلیغ این فرقه می‌خوانیم: «ببیند و تحقیق کند که نفوس در چه درجه و خطی کار می‌کند، چه افکاری دارند، به چه عقایدی متشبثند، مطابق آن با آن‌ها صحبت کند تا نزدیک شوند و اقبال نمایند».[همان، ص 87] 📚پی‌نوشت: محمدعلی فیضی، رساله راهنمای تبلیغ، بی‌جا: بی‌نا، چاپ سوم، 128 بدیع، صص 87 و 17. 🔴نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat 🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet 👈
رهبری زنان در بهائیت نشان بر چیست؟!⁉️ 💥در یکی از کانال‌های تلگرامی منتسب به بهائیت، با ادعای اینکه ، به دلیل وجود رگه‌های بسیار قوی روشنفکری در تعالیم خود، از رهبری زنان برخوردار بوده، به رهبری (بهائیه) و همسر (روحیه ماکسول) اشاره شد.(کانال تلگرامی بهائیت) 🔰اما بر خلاف ادعای اهمیت به زن‌ها در بهائیت می‌بایست بدانیم: 1⃣اولاً: جناب عبدالبهاء در بیان علّت انتخاب نشدن زن‌ها به عنوان مظاهر الهی، جنس مرد را برتر از زن معرفی می‌کند.(ر.ک: بدایع الآثار، ج 1، ص 153) 2⃣ثانیاً: بهائیت که رهبری زن‌ها بر تشکیلاتش را نشانه‌ی روشنفکری خود معرفی می‌کند، پس چرا اجازه‌ی عضویت بانوان بهائی در مهم‌ترین نهاد تصمیم‌گیری خود (بیت‌العدل) را نمی‌دهد؟!(گنجینه حدود و احکام، ص 219) 3⃣ثالثاً: همان‌گونه که نویسنده‌ی بهائی این مقاله نیز مدعی شده، ریاست این دو زن بر بهائیان، موقتی و تنها به دلیل عدم حضور مردی واجد شرایط بوده است. ✳️بنابراین بهائیت هیچ‌گاه از روی اختیار و بسط ید، اجازه‌ی ورود زن‌ها به بالاترین مراکز تصمیم‌گیری خود را نداده است. پی‌نوشت: عبدالبهاء، بدایع الآثار، نسخه‌ی الکترونیکی. عبدالحمید اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 134 بدیع. 🔴نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat 🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet 👈
💥استفاده از جذابیت زن‌ها در تبلیغ بهائیت! ♦️ همواره تلاش داشته تا با سوءاستفاده از شخصیت و جذابیت زن، اهداف توسعه‌طلبی خود را به پیش برد. از این‌رو ، حضور زن‌ها در تبلیغ را بسیار ضروری و کارآمد دانسته‌اند. همچنان که (دومین پیشوای بهائیان)، در خصوص استفاده‌ی ابزاری از جذابیت‌های زن در تبلیغ فرقه‌ی بهائیت می‌نویسد: 🔰«اگر اِماء الرحمن (زنان بهائی) اتحاد و یگانگی حاصل نمایند و به محبت آمیزش کنند و از یکدیگر ستایش نمایند و به خدمت پردازند و تبلیغ نمایند، در اندک زمانی انتشار عجیبی حاصل گردد».[مکاتیب، ج 6، ص 69] ✳️از این‌رو، تشکیلات بهائیت در تلاش است تا از تمام ظرفیت‌های زنان به نفع خویش بهره برد و لذا می‌توان گفت استفاده از صدای زنان برای رونق بخشیدن به مجالس ماهیانه‌ی بهائی، کمترین استفاده‌ای است که از جنس زن در تبلیغ بهائیت به کار گرفته می‌شود. عباس افندی در این خصوص می‌گوید: «ای امة الله (زن بهائی) تا توانی در ستایش و نیایش حضرت مقصود قصائد محامد و نعوت انشاء نما تا با آهنگ بدیع در محافل عظیم ترتیل گردد».[همان، ص 70-69] 📚پی‌نوشت: عباس افندی، مکاتیب، بی‌جا: مؤسسه‌ی ملّی مطبوعات امری، 133 بدیع، ج 6، ص 70-69. 🔴نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat 🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet 👈
🔰اولین 👈بر خلاف آن‌چه بهائیان امروزه درصدد انکار روابط خود با هستند، مستندات بسیاری از روابط پیدا و پنهان اولیای این مسلک ساختگی، با غاصبان فلسطین وجود دارد. از این‌رو، از جمله‌ی این مستندات را می‌توان در پیام شوقی افندی، به مناسبت تشکیل هیأت بین المللی بهائی برشمرد. ♦️همچنان که شوقی افندی در پیام نهم ژانویه 1951 میلادی خود به تمامی محافل بهائی جهان، اولین وظیفه‌ی منتخبین بهائی در سرتاسر دنیا را ایجاد روابط با رژیم اشغالگر قدس دانسته است: «تحقیق نبواتی (اخباری) که درباره‌ی تأسیس حکومت اسرائیل، از فم (: دهان) شارع امر الهی (: حسینعلی نوری) و مرکز میثاق (: عباس افندی) صادر، و حاکی از پیدایش ملّت مستقلی در أرض اقدس پس از مضی (: گذشت) دو هزار سال می‌باشد، مرا بر آن می‌دارد که تصمیم تاریخی فوق (تأسیس اولین شورای بین المللی بهائی) را إتخاذ نمایم. این شورای جدید التأسیس، عهده‌ار انجام سه وظیفه می‌باشد؛ اول آن‌که با اولیای حکومت اسرائیل، ایجاد روابط نماید...».[1] ✳️اما به راستی چگونه می‌توان فرقه‌ی بهائیت را دینی مستقل برشمرد و در عین حال، اولین وظیفه‌ی نهادهای بین المللی آن را ایجاد رابطه (: بخوانید جاسوسی) با رژیم صهیونیستی تعیین کرد؟! 📚پی‌نوشت: [1]. اسماعیل رائین، انشعاب در بهائیت پس از مرگ شوقی ربانی، بی‌جا: مؤسسه‌ی تحقیقی رائین، 1357 ش، ص 153؛ مجله‌ی اخبار امری، شماره: 9 و 8، ص 4. همراه ما باشید🌹🌹🌹 🆔 eitaa.com/n_bahaiat 🆔 Sapp.ir/n_bahaiat 🆔 www.instagram.com/n_bahaiat 🔴نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat 🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet 👈
💥تأسیس در ایران 💀 ، هم‌اکنون تلاش دارند تا اقدامات خائنانه‌ی خود را برای تأثیر مخرب بر فرهنگ ایران اسلامی و ترویج فرهنگ غربی را به خدمت خود به این کشور تعبیر کنند. این در حالیست که اساساً بهائیت، با هدف تأثیر مخرب بر فرهنگ اسلامی به وجود آمده و تمامی تلاش خود را برای زمینه‌چینی نفوذ اربابان خود متمرکز ساخته است. 🔻از این‌رو بهائیان در سال 1321 و 1329 ق، اقدام به تأسیس مدارس پسرانه و دخترانه‌ی تربیت در ایران نمودند. به دستور عبدالبهاء و رهبران بهائی، معلّمان آمریکایی همچون «میس کاپیس»، «سوزان مودی» و... برای سرپرستی این مدارس انتخاب می‌شدند.[1] این مدارس به صورت رسمی با آمریکا در ارتباط بوده و عمدتاً شاگردان خود را از میان فرزندان طبقه‌ی متمولان و مسؤلان سیاسی و نظامی وقت انتخاب می‌نمودند. 🙎🏻دانش‌آموختگان این مدارس، تمایلات غرب‌گرایانه‌ی شدیدی داشته و طبیعی بود که پس از استخدام و کسب سِمت، به ترویج افکار بهائیت و فرهنگ آمریکایی یپردازند. همچنان که در گزارش محرمانه‌ی ساواک از جلسه‌ی بهائیان در شیراز، ولی‌الله لقمانی ضمن سخنانی صراحتاً گفته است: «از آمریکا و لندن صریحاً دستور داریم در این مملکت، مد لباس و یا ساختمان‌ها و بی‌حجابی را رونق دهیم که مسلمانان نقاب از صورت خود بردارند».[2] ♻️اما با شکل‌گیری انقلاب اسلامی، فرقه‌ی بهائیت فعالیت‌های ضدفرهنگی و مخرب خود را در پس پرده پیگیری نموده که مقابله با این آسیب اجتماعی فرهنگی، هوشیاری مردم و مسئولین را می‌طلبد. 📚پی‌نوشت: [1]. عبدالله شهبازی، فصلنامه تاریخ معاصر ایران، شماره: 50، صص 69-67. [2]. روح‌الله حسینیان، سه سال ستیز مرجعیت شیعه، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامی، 1390، ص 441. همراه ما باشید🌹🌹🌹 🆔 eitaa.com/n_bahaiat 🆔 Sapp.ir/n_bahaiat 🆔 www.instagram.com/n_bahaiat 🔴نقد وبررسی بهائیت ♨️ @n_bahaiat 🔴آخرین اخبار فرق، ادیان و مذاهب ♨️ @adyannet 👈