eitaa logo
مجله‌ افکار بانوان‌ حوزوی
704 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
193 ویدیو
15 فایل
*مجله #افکار_بانوان_حوزوی به دغدغه‌ی #انسان امروز می‌اندیشد. * این مجله وابسته به تولید محتوای "هیأت تحریریه بانو مجتهده امین" و "کانون فرهنگی مدادالفضلا" ست. @AFKAREHOWZAVI 🔻ارتباط با ادمین و سردبیر: نجمه‌صالحی @salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
🔘 *خاطره مادر شهید مجتبی آقایی از سقط نکردن فرزند* ✍مرضیه سادات حمیدی مادر شهید آقایی خاطره ای برایم تعریف کردند که حیفم آمد آن را بازگو نکنم. ایشان تعریف کردند در زمان طاغوت خانواده همسرم مهمانم بودند استرس شدید داشتم و شور می زدم که مهمانی خوب برگزار نشود یک دفعه نصف بدنم فلج شد بردند بیمارستان یک آمپول زدند خوب شدم و برگشتم خانه بعد از ظهر دوباره نیمه دیگر بدنم فلج شد باز مرا به همان بیمارستان بردند و یک آمپول دیگر زدند دکتری که به من آمپول ها را زده بود گفت باردار نیستی؟ گفتم : نمیدانم گفت: ماما صدا کنید. ماما آمدشکمم را معاینه کرد گفت بارداری! چطور نمی دانی؟ من هم سنم کم بود گفتم نمیدانستم. دکتر گفت :باید بچه را سقط کنی چون این آمپول بچه را نابود کرده کور و کر و عقب مانده شده گفتم : هرچه هست روی سرم جا دارد، خلاف شرع نمی کنم انسانی را بکشم، معلول هم باشد به خاطر خدا روی چشمانم نگه می دارم. شوهرم خانواده همسرم و همه تحت تاثیر دکتر اصرار می کردند و من مقاومت تا اینکه من با توکل به خدا پیروز شدم و دکتر هم با تحقیر مرا بیرون فرستاد.خانواده هم شمادت کنان به خانه بردند. خلاصه بعد از مدتی بچه دنیا آمد خیلی سالم و خوب و زیبا نامش را مجتبی گذاشتیم و از همان کودکی با ایمان با ادب احترام گذار و مهربان بود. او بعدها به فرمان امام لبیک گفت به جبهه رفت و در سن 19سالگی به مقام شهادت نائل شد. دایما خدا را شکر می کنم که خداوند به من این قدرت را داد که بتوانم در مقابل این کار اشتباه سقط جنین مقاومت کنم و فرزند عزیزم را برای اسلام و انقلاب حفظ کنم. 📎مادر با ایمان شهید آقایی در این زمانه فرزند کشی الگوی خوبی می تواند باشد برای دیگران. ایشان خرداد ماه 1401به فرزند شهیدشان پیوستند @AFKAREHOWZAVI
. پرســـ❓ــش ⁉️ شب قدر پارسال کلی دعا کردم اما دعاهام از سیبیلم بالاتر نرفت، دیگه امسال با چه امیدی برم در خونه‌ی خدا😔 پاســـ🖊ــــخِ مرضیه رمضان‌قاسم 1⃣ "اصرار بر دعا" با "اصرار بر اعطا" فرق داره‌، به ما گفتن بر دعاهامون اصرار کنیم اما اصرار نکنیم خدا همون چیزی را که ما می‌خوایم بهمون عطاء کنه یعنی اگه دعا کردیم ولی خدا اون چیزی که می‌خوایم بهمون اعطا نکرد از رحمت خدا ناامید نشیم، بی‌تابی،جزع و فزع نکنیم، افسرده و دل‌مرده هم نشیم چون ممکنه اون چیزی که ما می‌خوایم به صلاح‌مون نباشه اما حواست باشه یه موقع از اون طرف بوم نیفتی و بگی چون به صلاحم نیست دعام برآورده بشه من دعا نمی‌کنم بلکه برعکس ما باید دعا کنیم چون هر چند آن چیزی که مد نظر ماست به ما اعطا نشود اما با دعا کردن یکسری فیوضات نصیب‌مان می‌شود پس با دعا نکردن خود را از این فیوضات محروم نکنیم امام زین العابدین علیه السلام فرمودند: «المومن عند دعائه ثلاث: اَما اَنْ یُدَّخَرَ لَه، اِما اَن یُعَجَّلَ لَه، اِمَّا یُدْفَعَ عَنْهُ بَلاءٌ یُریدُ اَن یُصیبَه» 📚تحف العقول دعای مومن از سه حال خارج نیست: ۱)یا برایش ذخیره میشه اگر دعا مستجاب نشد: جبران و پس انداز میشه براي قيامتش. امام صادق می‌فرمایند: «مؤمن خداوند را در حاجتی می‌خواند و خداوند خطاب به فرشتگان می‌فرماید اجابت دعوت او را به تأخیر اندازید زیرا من صدا و دعای بنده‌ام را دوست دارم و وقتی روز قیامت می‌شود خداوند می‌فرماید: بنده من، تو مرا خواندی و من اجابتت را به تأخیر انداختم حال ثواب تو این‌ست،سپس فرمود: انسان مؤمن وقتی زیبایی پاداش را می‌بیند آرزو می‌کند که کاش دعاهای من در دنیا مستجاب نشده بود»(بحار،ج 93،ص374) ۲)یا دعایش برآورده میشه ۳)یا بلایی رو ازش دفع می کنه(جبران در دنیا) البته باید توجه داشته باشيم، اصرار بر دعا به‌تنهایی براي اجابت دعا کافي نیستا بلکه بايد یکسری آداب و شرایط رو رعایت کنیم 2⃣آداب قبل و حین دعا آداب دعا مثل دنده‌های کلید است که اگر یک دنده‌اش درست نباشد در باز نمی‌‌شود ۳-۱)اخلاص ۳-۲)رو به قبله بودن ۳-۳) بلند کردن دستها ۳-۴)خضوع،انابه و گریه ۳-۵) دعا کردن برای همه ۳-۶)انتخاب زمان مناسب ۳-۷)دسته جمعی دعا كردن ۳-۸)مقدم كردن دیگران بر خود ۳-۹)شمارش نعمتها و گناهان‌مان ۳-۱۰)همیشه و در همه حال دعا كردن ۳-۱۱)شناخت و معرفت نسبت به خداوند ۳-۱۲)صلوات فرستادن قبل و بعد از دعاها 3⃣موانع استجابت دعا ۴-۱به صلاح نبودن عَسى‏ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى‏ أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ ۴-۲معقول نبودن و با حکمت خدا منافات داشتن امام على‏عليه السلام مى‏فرمايد: «ان الله سبحانه لا ينقُض حكمته فلذلك لا يقع الاجابة فى كل دعوة؛ خداوند سبحان حكمت خويش را نقض نمى‏كند بنابراين هر دعايى را مستجاب نمى‏‌‌کند نظام عالم حکیمانه و بر مبنای اسباب و مسببات است بنابراین در دعا کردن نباید انتظار داشته باشیم که خداوند نظم عالم را برای ما به هم بزند و امری که مصلحت نیست را تبدیل به مصلحت کند بعلاوه اینکه چون انسان نسبت به خیر و شر خود علم و آگاهی ندارد بنابراین ممکن است آنچه را به خیر خود می‌داند، شر باشد و آنچه شر می‌پندارد خیر او در آن باشد ۴-۳ تلاش نکردن برای رسیدن به حاجت ۴-۴ گناه ۴-۵رزق و روزی حرام پيامبر اكرم فرمودند:«كسي كه دوست دارد دعايش مستجاب شود،بايد غذا و كسب خود را از حرام پاك كند» ۴-۶عدم حضور قلب در دعا پیامبر خدا فرمود: دعای همراه با حضور قلب، رد نمی شود همچنین در سفارش‌های خود به حضرت علی علیه السلام فرمودند:یاعلی، خداوند دعای دل غافل را نمی‌پذیرد ♻️نتيجه اينکه اصرار بر دعا هم مطلوب است زیرا انسان را به اجابت نزدیک‌تر می‌کند و البته اين اجابت آداب و شرایطی سلبی و ایجابی دارد برخی از آنها بیان شد که ما بايد آنها را مراعات کنیم بنابراین گاهی لازم است علت برآورده نشدن حاجت را در خود جستجو کنیم نه در خدا! البته از توجه به این‌ مطلب نیز نباید غافل شد که برخی مقدرات حتمی و غیرقابل تغییر است زیرا قَدَر حتمی الهی با هیچ امری قابل تغییر نیست نظیر اجلی که قضا و قدر حتمی الهی باشد با هیچ امری قابل تغییر نیست خداوند در قرآن کریم می‌فرماید:«هیچ امتی از اجلِ[معینِ‏]خود نه پیش می‌افتد و نه پس می‌ماند» پس ما به وظیفه عمل کنیم و نتیجه را به خدا واگذار کنیم. @AFKAREHOWZAVI
برای خدا تعيين تکلیف نکنیم ✍م* صالحی حضرت موسی علیه السلام وقتی از مصر به سمت مدین حرکت کرد، حدودهشت روز درراه بود و نقل شده که پاهایش ورم کرده بود خسته و گرسنه، بدون مسکن و.... به شهر مدین، شهری که حضرت شعیب علیه السلام در آنجا بود رسید و این دعا را کرد: 💠 رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلتَ إِلَیَّ مِن خَیرٍ فَقِیر (قصص/۲۴) خدایا! من به هر خیری که به سویم بفرستی، سخت نیازمندم. ✍حضرت موسی نگفت، گرسنه و تشنه ام مکان و مسکن ندارم، همسر ندارم یعنی برای خدا تکلیف مشخص نکرد، درنهایت ادب اینچنین با خدا سخن گفت:خدایا به هر خیری که برای من برسانی نیازمندم و خدا به او همسر، شغل، مسکن و.... داد، چون حضرت موسی همه چیز را به لطف خداوند واگذار کرد. پروردگارا! هرخیر ونیکی برمن بفرستی،به آن نیازمندم. @AFKAREHOWZAVI
امام محاسبه‌گر ✍چمن خواه قرار است در شب قدر چه اتفاقی بیفتد؟ خداوند در سوره قدر می‌فرماید:" ... در شب قدر ملائکه و روح نازل می‌شوند...". در این شب، ملائکه و روح به خدمت وجود مقدس امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) که حسابدار و خزانه‌دار خداوند عالم است، می‌رسند تا مخلوقات خدا روزی و تقدیر یک سال خود را از دست مبارک ایشان دریافت کنند. همچنین در آیه ۱۲ سوره یاسین می‌فرماید:" کُلُ شئ اَحصَیناهُ فِی اِمامِ مُبین. هر چیزی را در امامی آشکار برشمرده‌ایم". امام زمان(علیه‌السّلام) محاسبه‌گر و حسابدار تمام نظام خلقت است. بنابراین؛ مهمترین عمل شب قدر، تفکر است. در این شب باید برای آینده خود برنامه ریزی کنیم و بهترین‌ها را از خداوند بخواهیم و تلاش کنیم کارنامه خوبی از بهترین تقدیرها را به امضای امام زمان(عجل‌الله تعالی ‌فرجه‌الشریف) برسانیم. @AFKAREHOWZAVI
. شب قدر، شب بازگشت نجمه صالحی برای رسیدن تعداد کلمات به حد نصاب نشریه باید چند صفحه‌ای حذف می‌کردم اما دلم نمی‌آمد! سخت بود! یکی از اساتید می‌گفت:"با خلق هر اثر انگار فرزندی متولد می‌شود." راست می‌گفت حس مادری داشتم به آن! البته هر کس چیز جدیدی را با علاقه و عشق می‌سازد همین حس را دارد مثلا یک نقاش به اثر هنری‌اش، معمار به بنایی که ساخته و... حالا حساب کنید خدا که آدم را خلق کرد، چقدر سخت است که عذاب کند؛ عذاب اگر برای مخلوق سخت باشد برای خالق سخت‌تر است و برای همین فرصت می‌دهد. باز گذاشتن باب توبه یعنی تا آخرین لحظه هم فرصت هست تا انسان خطاکار به آغوش پر مهر رب بازگردد. اصلا انگار خدا، منتظر یک لحظه پشیمانی آدم‌هاست تا نسوزاند؛ تا عذاب نکند! وقتی موسى را به سمت فرعون فرستاد به او گفت به فرعون بگو كه: "من به عفو و آمرزش و گذشت از عيوب و بردبارى نسبت به گناهكاران و اجابت دعاى گدايان، بيشتر از غضب و عقوبت شتاب مى‌كنم.*" اصلا از فضل و احسان خدا برخورد سخت بعید است.* بعضی از زمان‌ها، برای تفکر و برای تصمیم به بازگشت، فرصت مناسب‌تری است و شب قدر از آن اوقات است. کاش شب قدر که شب تغییر سبک زندگی، شب برنامه ریزی و شب رسیدن به خیمه امام زمان(عجل الله فرجه) است؛ بتوانیم سریع‌تر به آغوش پر مهر خدا برگردیم. 🍃الهی بعلیّ بعلیّ بعلیّ...🍃  *شرح دعای کمیل،حسین انصاریان؛ج 1 ،ص468. *« هَيْهَاتَ مَا ذلِكَ الظَّنُّ بِكَ، وَلاَ الْمَعْرُوفُ مِنْ فَضْلِكَ ... »/دعای کمیل @AFKAREHOWZAVI
غربت رمضان در برخی مدارس ✍زينب نجیب اولین، مهمترین و موثرترین نهاد هر جامعه‌ای به طور قطع، بعد از خانواده، مراکز آموزشی و پرورشی آن جامعه است. چرا که مهمترین عنصرِ پیشرفت هر کشور افراد آن جامعه است. در میان تمامی مراکز تربیتی، نهاد آموزش و پرورش والاترین و عمده‌ترین نقش در هویت‌سازی را ایفا می‌کند زیرا در سنین ابتدایی حیات بشر وارد زندگی او شده و نقش بسزایی خواهد داشت. حال سؤال اینجاست که در جامعه‌ی ما آموزش و پرورش کجای نقشه‌ی تمدن‌سازی و هویت‌سازی ایستاده است؟ گفته نشد؛ کجا قرار گرفته است؟ زیرا آشکار است که در این نقشه باید در رأس باشد و هست. اما پرسیده شد؛ کجا ایستاده است؟ یعنی؛ تا به امروز خود را تا کجا رشد داده و چقدر در این مسیر موفق بوده است؟ سؤالات از این دست در مقوله‌ی عملکرد آموزش و پرورش، بسیار است اما در این فرصت نگارنده قصد تحلیل و بررسی دقیق این مسئله را ندارد و تنها با هدف مقدمه‌ای بر ضرورت بررسی عملکرد این نهاد از آن عبور کرده و به بررسی مصداقی ملموس به‌نام روزه‌خواری علنی در برخی مدارس می‌پردازد. ناگفته نماند که نگارنده هرگز نگاه صفر و صدی به عملکرد این نهاد ندارد و به وجود نقاط قوت بسیاری در کارنامهٔ آن از جمله تلاش در تأمین محتوای مناسب در کتب درسی و غیر درسی، برگزاری مسابقات و جشن‌های مناسبتی و ...اذعان دارد. اما مسئله‌ی امروز، روزه‌خواریِ آشکار دانش‌آموزان در فضای به اصطلاح تربیتی مدارس است. در این رابطه چند سؤال پرسیده می‌شود و قضاوت آن را به عهده‌ی مخاطب می‌گذاریم. ۱. آیا یک انسان که در مهم‌ترین مرکز آموزش‌ و‌ پرورش کشور به تربیت آن مبادرت ورزیده شده است و برای شکل‌گیری و رشد هویت او تلاش و هزینه می‌شود نباید با اوّلیات احترام به ماه مبارک رمضان آشنا باشد؟ قطعا افراد در امر روزه‌داری آزادند و تکلیف و تشخیص آن حکمی فردی می‌طلبد. مسئله این است که آیا افرادی که به هر دلیل در جرگه‌ی روزه‌داران نیستند؛ نباید به این میزان از فهم و شعور برسند که در مقابل افراد روزه‌دار و در ملأ عام به خوردن و آشامیدن نپردازند؟ اگر در مدرسه این اصول را نیاموزند؛ کجا برای آن‌ها نهادینه شود؟ آیا وجود معضل روزه‌خواری علنی در جامعه‌ی امروز نتیجه‌ی کوتاهی نهاد‌هایی همچون آموزش و پرورش نیست؟ ۲. تا به‌حال دقت کرده‌اید که در بیمارستان‌ها اتاق کوچک و دور افتاده را برای استراحت و سیگار کشیدن پرسنل آنجا تعبیه کرده‌اند؟ این کار به دلیل حفظ سلامت بیماران است. خب، فکر کردن و خرج کردنِ کمی خلاقیت برای حل معضل روزه‌خواریِ علنی دانش آموزان در مدارس برای سلامت روحی و اخلاقی دانش‌آموزان و در مرحله بعدی سلامتی اخلاقی جامعه ضروری نیست؟ شاید مثال، مثال مناسبی نبوده باشد، چرا که روزه‌داران یک جامعه از کوچکترین تا بزرگترین آن‌ها قطعا از سالم‌ترین افراد جامعه چه از نظرجسمی و چه از نظر فکری هستند و نباید با بیماران بیمارستان مشتبه شوند اما به قول اهل فن در مثال مناقشه نیست. هدف تنها بیان ضرورت تلاش و غیرت و مسئولیت‌پذیری افراد در جهت حفظ فضای شایسته برای یک جامعه‌ی اسلامی است. به‌نظر می‌رسد حتی پیشنهاد مکانی برای روزه‌خواران در مدرسه پیشنهاد مناسبی نباشد چرا که باز هم حرمت ماه مبارک حفظ نخواهد شد و شاید بسترساز تشویق به روزه‌خواری شود. پس متولیان امر باید به دنبال راهکار مناسبی باشند. ۳.همه‌ی ما به وفور شاهد عزم و اراده‌‌ای جدی در مدارس برای پیشرفت تحصیلی دانش‌آموزان و رقابت‌های دیگر مثل مسابقات علمی_فرهنگی و... بین مدارس بوده‌ایم تا آن‌ها در بحث رتبه‌بندی‌ها و گزارشات به مناطق از یکدیگر کم نیاورند. حتی گاهی با طرح‌هایی مواجه بوده‌ایم که نه‌تنها تربیتی نبوده بلکه فقط دانش‌آموزان را در یک رقابت بی‌امان قرار می‌دهد. بدین‌ترتیب، چطور مدارس نمی‌توانند با همین اراده درس انسانیت به فرزندان خود دهند؟ آیا روزه‌خواری در مقابل چشم همکلاسی، که اغلب با بوی غذا و خوراکی همراه است رنگی از انسانیت دارد؟ آیا باز بودن بوفه‌‌ی مدارس در ایام ماه مبارک، محلی از اعراب دارد؟ آیا خود این عمل نیز نوعی تشویق به روزه‌خواری نیست؟ درخواست نگارنده و بسیاری از دغدغه مندان در این مسئله این است که: ✅مدرسه تنها مرکز یادگیری پیچیده‌ترین فرمول‌های منطق، ریاضی، فیزیک، شیمی و یا حفظ چند شعر و وزن، کلمه ترکیب و اطلاعات تاریخی و جغرافیایی نیست مدرسه نماد و نهاد هویت‌سازی یک جامعه است شاید بتوان با چند فرمول توسعه یافت اما هرگز پیشرفت به‌معنای دقیق و حقیقی آن حادث نخواهد شد زیرا پیشرفت در گرو تحقق انسانیت و معنویت است. @AFKAREHOWZAVI
. شمارش نفس‌های آسمان در شب ✍نرگس ایرانپور نفس‌های آسمان به شماره افتاده و دستان زمین به لرزش نشسته است، نخلستان‌ها در حسرت قدم‌های شبانگاه حیدر تا ابد می‌سوزند و داغ دعاهای سحرش برای همیشه بر دل زمین خواهد ماند. افسوس که دنیا تا قیام قیامت در عطش چشیدن از دریای علم او خواهد ماند. چشم یتیمان کوفه بر کوچه‌ پس‌کوچه‌های بی پدری خشک خواهد شد... و ننگ بر آن مردمانی که تاریخ را یتیم کرده و میان تشنگان سرچشمه علم و عدالت علوی و بهترین پدر جدایی انداختند. تو رفتی و در داغ نبودنت تا ابد نام بلندت بر لب‌هایمان عبادت است. صلی الله علیک یا اباالحسن @AFKAREHOWZAVI
یاغافِرَالخَطایا! ✍چمن خواه خدای من! خدای مهربان من! به خودم بد کردم. به نفسم ظلم کردم. از فرمانت سرپیچی کردم. از راه راستت منحرف شدم و به بیراهه رفتم. نفس امّاره‌ام مرا به بدیها امر کرد و در دریای گناه غرق شدم. خدای خوب من! پشیمانم، سرافکنده‌ام، راه به جایی ندارم، اِلهی وَ ربّی مَن لِی غَیرُک من که جز تو کسی را ندارم. تو بزرگی! تو بخشنده‌ای! تو آمرزنده‌ای! تو کریمی! تو عزیزی! تو رحیمی! تو قادری .... منم عبد فراری، منم بنده گناهکار، منم نیازمند و فقیر، منم سر تا پا تقصیر... مولای من! آقای من! سید من! خدای مهربانم! به حرمت این روزها و شبها، به حرمت شهید این ماه، به حرمت اشک یتیمان، به حرمت خون شهیدان... بگذر از خطاهایم @AFKAREHOWZAVI
. شب قدر؛ شب بخشش نجمه صالحی در گزارشی تاریخی و رجالی آمده است که یکی از یاران باوفای امام رضا علیه السلام، "یونس بن عبدالرحمن" بود اما پیرامون شخصیت ایشان، حجم وسیعی از غیبت و تهمت‌‌های ریز و درشت از طرف برخی شیعیان، نثار می‌شد، درست زمانی که واقفیه ظهور پیدا کرد و ماجراهایی اتفاق افتاد و اختلافاتی بین شیعیان پدید آمد... یونس تمام قد به دفاع از امام زمانش، امام رضا جانم ایستاد و همین کارش موجب دشمنی‌های بسیار برای او شد ...خلاصه، عده‌ای نزد او آمدند و گفتند:« یونس ببین دارند پشت سرت حرف می‌زنند و....!» و یونس جوابی داد که وسعت روح ایشان را نشان می‌دهد و درس‌هایی دارد که باید از آن الگو بگیریم... «أَنَّ یُونُسَ بْنَ عَبْدِ الرَّحْمَنِ قِیلَ لَهُ: إِنَّ کَثِیراً مِنْ هَذِهِ الْعِصَابَهِ یَقَعُونَ فِیکَ وَ یَذْکُرُونَکَ بِغَیْرِ الْجَمِیلِ! فَقَالَ: أُشْهِدُکُمْ أَنَّ کُلَّ مَنْ لَهُ فِی أَمِیرِ الْمُؤْمِنِین (ع) نَصِیبٌ فَهُوَ فِی‏ حِلٍ‏ مِمَّا قَال؛ به یونس گفته شد، بسیاری از شیعیان به شما بد می‌گویند و پشت سر شما غیبت می‌کنند. یونس گفت: شما را شاهد می‌گیرم هر کسی که از [محبت] امیرالمؤمنین علیه السلام نصیبی برده است، از آنچه گفته، حلالش کردم» این رفتار کریمانه یونس که فقیه اصحاب امام زمان خود بود برای ما درس بزرگی از مکتب اهل بیت علیهم السلام است؛ و چه خوب می‌شد که از زندگی این بزرگواران درس می‌گرفتیم و از قضاوت و تهمت و ...دور می‌شدیم و از همه مهمتر وسعت قلب یونس را به دست می‌آوردیم و همه محبین امیرالمومنین علیه السلام را اگر خطایی در حق‌مان کردند می‌بخشیدیم!! 🍃اللهم ارزقنا این حال خوب یونس 🍃 پ.ن: بهترین وقت بخشش شب‌های قدره، ببخشیم تا بخشیده بشیم! خدا جوری می‌بخشه که انگار نه انگار چون کریم الصفح است، ما هم ببخشیم انگار نه انگار! کاش یادمون نره! ما که از یونس بن عبدالرحمن یار صدیق امام رضا جان بهتر نیستیم که! ببخشیم تا بخشیده بشیم! **متن کامل گزارش در مدخل یونس بن عبدالرحمن است. ر.ک: رجال کشی، ص۴۸۳، گزارش ۹۱۰ به بعد. @AFKAREHOWZAVI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 از ما مخواه راحت دنیا که مدتی‌ست از غیر روی ماه تو دل کنده‌ایم ما اصرار بر وصال نه از روی عادت‌ است در این طریق سائل یک‌دنده‌ایم ما 💠 @shaeranehowzavi
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 بی نوایم، نِگَهَم خیره به دستان علی ست بی پناهم، سرِمن بی سر و سامان علی ست شده بیمار دلم از غمِ دوریِ نجف دل من منتظر نسخه ی درمان علی ست شب قدر است ملائک همه تسبیح کنان شکرگویم که لبم مست و غزل‌خوانِ علی ست بی گمان لطف خدا بوده که شاعر شده ام طبعِ شعرم ز ازل ریزه خور خوان علی ست روز محشر که خلایق همه گریان هستند چشم من منتظر پرتو احسان علی ست 💠 @shaeranehowzavi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♡حب امیرالمومنین علیه االسلام ♡ 《أنفَعُ ما يَكونُ حُبُّ عَلِيٍّ لَكُم إذا بَلَغَتِ النَّفسُ الحُلقومَ》 امام باقر عليه السلام: سودمندترين چيز براى شما در لحظه‌اى كه مرگ فرا مى رسد، مهر على عليه السلام است. دعائم الإسلام : ج 1 ص 72 @AFKAREHOWZAVI
🔰شرح آشکار شدن مزار مطهر امیرالمؤمنین علیه السلام ✍نجمه صالحی ❇️مزار مطهر امیرالمؤمنین علیه السلام تا زمان هارون الرشید بر عموم مردم مخفی بود. ❇️روزی هارون الرشید به شکار رفته بود، آهوانی دید و دستور داد بازهای شکاری و سگ‌ها برای شکار آهوان حمله کنند. آهوها به یک بلندی رفته و خود را بر آن انداختند. بازها خود را بر زمین انداختند و سگ‌ها بازگشتند. هارون از این وضعیت تعجب کرد. آهوان از آن بلندی بازگشتند و سگ‌ها و بازها به دنبال آن‌ها رفتند. آهوها دوباره به آن بلندی پناه بردند و داستان تکرار شد. این کار سه بار انجام شد. هارون به اطرافیانش گفت: بروید و هرکسی را که در این اطراف دیدید برای من بیاورید. پیرمردی از قبیله بنی اسد را به نزد او آوردند. هارون گفت: (داستان)این بلندی چیست؟! پیرمرد گفت:اگر به من امان می‌دهی سخن بگویم؟! هارون گفت: با خدا عهد می‌بندم که تو را آزار ندهم .پیرمرد گفت: از پدرانم شنیده‌ام که این بلندی قبر امیرالمؤمنین علی علیه السلام است که خدا آن را حرم امن قرار داده و هر کس به نزد آن پناه بیاورد، ایمن خواهد بود. هارون آب خواست و وضو گرفت و به زیارت قبر رفت. (شیخ مفید، الارشاد،ج۱،ص۲۵_۲۷) ❇️پس از آن اتفاق هارون دستور داد بنایی کوچک بر قبر امیرالمؤمنین علی علیه السلام ساخته شود و مردم به زیارت قبر ایشان مشرف شدند. ❇️حمدلله مستوفی سال ساخت این حرم را در سال ۱۷۵ ه.ق نوشته است.(مستوفی، نزهه القلوب،ص۳۱و ۳۲) @AFKAREHOWZAVI
.. ⭕️سوال: چرا مردم کوفه پس از شهادت امیرالمومنین علیه السلام اقدام به یافتن قبر مطهر ایشان نکردند؟ 🔰در پاسخ، اشاره به چند نکته تاریخی لازم است: ❇️کوفه از ابتدای تشکیل آن در سال ۱۶ه. ق. از قبائل مختلف تشکیل شد‌. بر خلاف تصور برخی افراد در دوران کنونی بخش قابل توجهی از مردم کوفه ارادتی عجیب به امیرالمومنین علی علیه السلام داشته‌اند. به ویژه قبایل یمنی (مانند هَمْدان، نَخَع، مِذحَج، بنی شاکر، بَجیله، صائدیان و ...) که در کوفه سکونت داشتند. اسلام آوردن این قبایل به دعوت مولا علی علیه السلام بود همچنین اغلب افراد حاضر در لشکر حضرت را تشکیل می‌دادند. ❇️در قرون بعدی نیز کوفه اصلی‌ترین مرکز تشیع در جامعه اسلامی به شمار می‌رفت لذا تصویری که امروزه در ذهن عموم مردم از چهره کوفیان وجود دارد چندان صحیح نیست. ❇️دفن مخفی پیکر مطهر حضرت امیر المؤمنین علیه‌السلام هم به وصیت خود ایشان بود. اتفاقا مردم کوفه هم خیلی اعتراض کردند اما امام حسن مجتبی علیه السلام در خطبه‌ای که بعد از دفن حضرت خواندند، به اعتراض مردم پاسخ دادند.* ❇️دفن مخفیانه امام علی علیه‌السلام، دلایل و عوامل فراوانی داشت که مهمترین علت ترس از خوارج یا بنی امیه بود. به عنوان مثال در تاریخ داریم که بنی‌امیه بعد از به قدرت رسیدن، به بدن مطهر حضرت حمزه سلام الله علیه اهانت کردند. شاید مخفی ماندن قبر ایشان هم به همین دلیل بوده است. ❇️ معاویه دستور لعن بر امیرالمومنین علیه السلام را داده بود و هر پسری که متولد می‌شد و نامش علی بود دستور قتلش صادر می‌شد‌ لذا اگر قبر آشکار می‌شد جسارت از جانب معاویه بعید نبود.*(کانت بنو امیه إذا سمعوا بمولود اسمه علی قتلوه.) ❇️البته این ترس در زمان امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام تقریبا از بین رفت و ایشان مکان قبر مطهر حضرت را به شیعیان نشان دادند. بعدها در زمان هارون الرشید در یک واقعه معجزه آسا قبر حضرت آشکار شد و "همه مردم" قبر را رویت کردند. ❇️با این وجود تا نیمه‌های قرن چهارم، با وجود آنکه حرم حضرت کاملا شناخته شده بود و مردم به زیارت ایشان می رفتند، اما هنوز شهر نشده بود. ✳️در قرن چهارم دو حرم، یکی در حدود سال ۳۱۰ توسط ابوالهیجاء هَمْدانی و دیگری در سال ۳۶۹ توسط عضد الدوله دیلمی ساخته شد. ✳️با اقدامات عمرانی عضد الدوله علاوه بر ساخت حرم، مانند حفر قنات، ساخت بازار و ... به تدریج نجف تبدیل به شهر شد. ❇️در گزارش‌های تاریخی تقریبا از آغازین سال‌های قرن پنجم شواهد شهر بودن نجف کاملا مشخص است.* *ر.ک کتاب مُروج الذهب،ج۱. *تدریب الراوی فی شرح تقریب النواوی، السیوطی،ص۹۵۶. *برداشتی از کتاب شیعیان متقدم؛ محمدحسین افراخته @AFKAREHOWZAVI
«در پناه تو» ✍طیبه فرید از دیشب جز اشک چیزی به چشمش نیامده بود. وارد کوچه شد،چیزی به سنگینی چند قرن روی سینه اش سنگینی می کرد،صدای قدم هایش با صدای تپش قلبش یکی شده بود. او با این کوچه و این خانه اُنسی دیرینه داشت. هیچوقت اما پشت درهای چوبی این خانه اینقدر شلوغ نبود. چشمش از شدت اشک جایی را نمی دید عرض کوچه را با دلش طی کرد.ارادتمندان امام پشت در خانه صف کشیده بودند. از شدت شلوغی جای سوزن انداختن نبود. حسن ابن علی داشت مردم را قانع می کرد که برگردند،امام بعد از قصه ضربت نای نفس کشیدن نداشت. نفس دنیا به نخ نازکی بند بود. کوچه بوی گریه می داد. ارکان های لطیف هدایت ترک برداشته بود. زانوهای اصبغ ابن نباته توان حرکت نداشت، او در چشم های علی ذوب شده بود، ضرب آهنگ تپش قلبش با نبض علی تنظیم بود و مدت ها بود در هوایی تنفس کرده بود که عناصرش از عطر نفس علی علیه السلام پر شده بود. کجا باید می رفت او اهل اینجا بود. مردم پراکنده شدند اما او مثل خانه خراب ها همان جا نشست.پشت در چوبی،در همان کوچه ای که خانه امیدش آن جا بود. عین کبوترهای مأنوس با گنبد و گلدسته در پناه دیوار نشست. همه رفته بودند که حسن ابن علی علیه السلام در را باز کرد. _اصبغ چرا نرفتی؟ با صدای لرزان گفت: _کجا بروم آقا... من از پناه این خانه کجا بروم؟ قدم های من برای رفتن، جز این کوچه جایی را بلد نشده! من اینجا پرو بال گرفتم،تمام دنیای من پشت این درهاست. کجا باید بروم؟ گریه امانش را برید و عین بچه های مادرمرده سرش را گذاشت روی آستین لباس عربی اش... حسن ابن علی علیه السلام گفت: بیا تو اصبغ بیا... مابعد این ماجرا فقط اصبغ ابن نباته بود و امام. روایتی که ازین دیدار مانده برای ما امام ندیده هاست! خدا می داند میان امام و اصبغ چه گذشت.اما بی شک با دعای امام بود که قلب اصبغ از تپیدن باز نایستاد. کاش خدای علی در شب های قدر علی ما را در محبت علی جوری غرق کند که اثری از منمان باقی نماند... یاعلی @AFKAREHOWZAVI
آیا مردم از دینداری فاصله گرفتند؟ نساء خلیلی می‌دانیم که در حرکت‌های شخصی، تا دل‌ها و ذهن‌ها اقناع نشود، جان‌ها به حرکت در نمی‌آید. دلی که قانع نیست، فرمان به حرکتی نخواهد داد. بنابراین حرکت‌های اجتماعی مانند اربعین، شب‌های قدر جایگاه دین در قلب و جان نقش موثرتری خواهد داشت. این حضور در میدان‌ها، نمود واقعی جایگاه دین و دین‌داری در بین مردم است. وگرنه کدام انسان آسایش‌طلبی است خانه گرم و نرم، خواب راحت شبانه را رها کند مگر دل او را برانگیخته باشد و او را به حرکت در آورده باشد؟ کدام انسان عافیت‌طلبی است که امنیت و تمیزی را رها کند و آواره جاده‌ای خاکی شود؟ از این رو است که حضور پرشورتر و پررنگ‌تر مردم از هر طیف و قشری در مراسم شب‌های قدر نشانه‌ای است از دیندارترشدن مردم. هر چند که برخی با نگاهی سطحی می‌خواهند آدرس غلط بدهند و با مغالطه‌های غلط نتیجه بگیرند که حاکمیت روحانیون مردم را دین‌گریز کرده است، غافل از آنکه در زمان حکومت پهلوی‌ها، کجا واجباتی مانند خمس و زکات مانند امروز فراگیر بود؟ کجا هر سال، مراسم‌های مختلف پُر رنگ‌تر از سال قبل برگزار می‌شد؟ کجا چنین تصاویری با شکوهی از خیل متمسکین به حَب‌الله در تاریخ حکومت‌های گذشته ثبت شده است؟ @AFKAREHOWZAVI
مبارزه به سبک مقلوبه ✍فاطمه میری طایفه فرد اگر هدف مبارزه با ظلم باشد، هرچیز کوچک به کار می‌آید، مثلا همان خرده سنگ‌های کودکان که با آن بازی می‌کنند، آن‌وقت دستان کودکان فلسطینی ابابیل می‌شود و بر لشگر پیل‌گون می‌تازد. مادران فلسطینی هم آمده‌اند با همان وسایل آشپزخانه کوچک‌شان، شاید هم جهیزیه قدیمی، از آن‌ها که مادرها به دختران‌شان می‌دهند، از آن‌‌ها که کلی رمز و راز زندگی درونش نهفته است. از همان‌ها که زندگی عزت‌مند را به دختران دم‌بخت یادآور می‌شود. مادران هم سلاح دارند از جنس ایمانی عمیق و شور و عشقی که در قالب خوراک به فرزندان‌شان می‌دهند. مادران هم مبارزه می‌کنند، با زبان، با اشک، با خون، حتی با غذایی که می‌پزند. از همان مائده‌هایی که از آسمان می‌آید. این‌روزها مادران فلسطینی در گوش فرزندان‌شان از قدس می‌خوانند. از آزادی بیت‌لحم، از خواندن نماز در مسجدالاقصی. مادران فلسطینی این روزها مقلوبه می‌پزند. چقدر با ظرافت خوراک را زیر قابلمه می‌چینند، برنج را رویش می‌ریزند و شعله هم به‌کار می‌آید تا غذا به پختگی برسد. کم‌کم صدای مناجات قبل اذان به گوش می‌رسد. مادر، فرزندان را می‌خواند. همه آمده‌اند تا به مادر کمک کنند تا قابلمه را برگردانند. صدای شادی بچه‌ها با صدای ضربه به قابلمه درهم می‌رود. همه به امید نابودی اسرائیل، بر سر قابلمه می‌کوبند و بعد... غذا خورده می‌شود با محبتی از جنس اولین قبله‌گاه مسلمانان و آمادگی همه خانواده برای نابودی دشمن این مسجد مقدس. مادر است دیگر به زندگی رنگ و بو می‌دهد، هدف می‌دهد، حب و بغض می‌دهد. حتی با همین غذای ساده. بچه‌ها گوشه‌ای نشسته و نقاشی می‌کنند و کنار نقاشی می‌نویسند: القدس لنا @AFKAREHOWZAVI
. حجابهاجر کریمی با ارسال یادداشتی به جمع نویسندگان افکار بانوان حوزوی پیوست. بعد از سال‌ها تجربه‌ی حجاب داشتن، می‌توانم بگویم هر چادر سرکردنی اسمش حجاب برتر نیست! با اسم تنوع درپوشش و فرار از تحجر، ذائقه مصرف‌کننده حجاب تغییر می‌کند و نهایتا به و ترویج گناهِ "رقابت در دیده شدن"ختم می‌شود؛ به این ترتیب معنای واقعی حجاب به ابتذال ختم خواهدشد. جذب به چه قیمتی آيا ابتدای کشف حجاب با تغییر مزه در پوشش آغاز نمی‌شود؟ آیا نتیجه این سلیقه‌ها فراموش شدن معنای حجاب مقابل چشم‌ها بودن می‌شود یا مقابل چشم‌ها نبودن؟ هستند مادران چادری که دختران بی‌حجاب دارند؛ طبیعتا مادری که خود نمی‌داند چرا چادری است، نمی‌تواند از چادرش دفاع کند. نمی‌تواند فلسفه حجابش را برای نسل تازه توضیح دهد! نمی‌تواند دخترش را قانع کند که حجاب بگذارد؛ چون از کافی برای این مهم غافل بوده حتی گاهی تحت تأثیر فرزند حجابش را برمی‌دارد. انواع تزیین چادر، مانتوهای تنگ بلند و رنگارنگ، بلوز دامن‌های مختلف با ساپورت و چهره‌های غالبا آرایش شده و هوس‌انداز و بعضا باعمل‌های زیبایی متفاوت و... تفاوت گروهی که برای دیده شدن عریان می‌شوند با آن‌ها که چنین پوششی دارند چیست؟ خاستگاه هریک و مقصد هر کدام کجاست؟ ضرر و تبعات هر کدام چیست؟ @AFKAREHOWZAVI
. حبل الورید مافاطمه کرمی پور با ارسال دلنوشته‌ای به جمع نویسندگان افکار بانوان حوزوی پیوست. نمی‌گویم آسمان اینجا آبی‌تر است نمی‌گویم برف اینجا سفیدتر است اما می‌گویم اینجا حبل الورید ما طلبه هاست جایی که خود را به خداوند نزدیک تر می‌بینیم چون... اینجا خانه مادری ماست اینجا قبل از اینکه وصفی از ما باشد اسم ما می‌آید طلبهٔ جامعة الزهرا ما اینجا منسوب به مادرمان زهرا ( سلام خدا و ملائکه و اولیاء بر او باد )و آقای‌مان مهدی( خداوند ظهور او را نزدیک کرده و غم‌های دلش را به ما منتقل کند) هستیم. مادری که او را ندیدیم، تنها اسم او و کمی از وصف او را شنیده‌ایم اما چه خوب برای‌مان مادری کرده است، سادگی در عین صلابت را به خوبی مادر یادمان داده است. اینجا دور هم جمع شده‌ایم به برکت آقایمان تا فراموش نکنیم منتظَر واقعی اوست و وظیفه ما منتظِر بودن است، نه حالا که معادله به‌هم خورده و او منتظِر ماست و ما منتظَر او ...آن کس که از این قوم مانده است همه امید ماست. اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ @AFKAREHOWZAVI
. جملات مقدس ✍فاطمه میری جمله فعلیه ماضی بعید بعید: ابراهیم درحبرون نزدیکی بیت المقدس به خاک سپرده شد و قدم به طور سینا گذاشت و در آنجا اقامت کرد و از مادری پاک -مریم مقدس-در سرزمین بیت‌المقدس به‌دنیا آمد و محمد(ص)... جمله اسمیه می‌شود در وصف آخرین پیامبر الهی. محمد(ص)خاتم الانبیا شد. پیامبر به سوی مسجدالاقصی نماز خواند و قدس اولین قبله‌گاه مسلمانان شد. محمد(ص) شبی از شبها از مسجدالحرام به سمت مسجدالاقصی و بعد به سمت آسمان عروج کرد. تا جایی که هیچ انسانی آن را درک نکرده بود و هیچ فرشته‌ای  حتی جبرئیل پا بدان جا نگذاشته بود. سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَ‌یٰ بِعَبْدِهِ لَيلًا مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَ‌امِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذِي بَارَ‌کْنَا حَوْلَهُ لِنُرِ‌يهُ مِنْ آياتِنَا ۚ إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ‌ (ترجمه: منزّه است آن [خدایی‌] که بنده‌اش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی -که پیرامون آن را برکت داده‌ایم- سیر داد، تا از نشانه‌های خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست.(اسراء، آیه ۱) خداوند همه پیامبرانش را از روی قاعده لطف و قاعده عدل بر زمینیان فرستاد. همه انبیا بشارت آخرین منجی را به پیروانشان دادند تا زمان، زمان محمد(ص) شود. محمد(ص) پیامبر شد. پیامبری که دینی همانند موسی و عیسی آورد به معنای اتم و اکمل. دین آنان را کامل کرد .شایسته مردم آخرالزمان. . بیت المقدس، مکانی برای همه ادیان، به ویژه دین خاتم، اسلام. جمله پرسشی: نمی‌دانم صهیونیست، از کجا زاده شد؟ دست ناپاک کدام قدرت او را پرورش داد؟ و چگونه این نطفه ناپاک شد بلای جان مسلمانان و همه جهانیان؟ اما پیر جماران گفت: مسلمانان می‌توانند او را از بین ببرند. فرمود:اگر هر مسلمان یک سطل آب بریزد چیزی به نام اسرائیل باقی نمی‌ماند. جمعه آخر ماه رمضان را روز قدس نامید و همه مسلمانان او را ارج نهادند. سنت حسنه‌ای که تاکنون و انشاالله تا زمان ظهور پابرجا خواهدماند. جمله استمراری:امام خامنه‌ای فرمودند: اسرائیل ۲۵ سال آینده را نخواهد دید. مسئله فلسطین مسئله اول بین‌المللی اسلام است.(سخنرانی در جمع بسیجیان سال ۱۳۷۹). ایشان دستور کار می‌دهد: بزرگترین وظیفه ملت و دولت ها و همه ملت‌های اسلامی، حمایت از مبارزات علیه اسرائیل است. او را غده سرطانی نامیدند که از طریق همین مبارزات این غده، ریشه کن خواهد‌شد.(پیام به مناسبت‌اولین سالگرد امام(ره)). جمله عاطفی می‌شود: به حرمت دین مبین اسلام که برای صلح و آرامش و اعتلای همه ابناء بشر آمده‌است. به حرمت تلاش مردان و زنان پیکارو مبارزه و رهبران دینی مسلمانان. به حرمت زمان‌هایی که برای عزت و آبروی اسلام صرف شد. به حرمت مکان‌هایی که خدا آنان را مبارک کرد.   به حرمت خون انسانهای شریفی از هر نژاد و هر قبیله و از هر کشوری که مظلومانه ریخته‌شد. خواه این خون خون‌حاج قاسم سلیمانی از ایران باشد. یا خون ابومهدی المهندس از عراق، یا خون جهاد و عماد مغنیه از لبنان. جمله آینده بسیار نزدیک: انشاالله روزی در قدس نماز خواهیم خواند و خواب‌های زیبایمان را- در روز زیبای پیروزی بر جنود شیطان- تعبیر خواهیم کرد. در آخر... جمله خبری می شود: قدس آزاد خواهد شد. خداوندا به حرمت این شب‌های مبارک این چند سطر را از من بپذیر به نیابت از یک‌قطره آب از سطل آبی که وظیفه هر مسلمانیست برای نابودی اسرائیل. همان سطل آبی که پیر جماران گفته بود. @AFKAREHOWZAVI
. حقوق بشر و آزادی قدس ✍بانو آلاله بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ؛ «ن وَالْقَلَمِ وَ مَا يسْطُرُونَ؛ ن، سوگند به قلم و آنچه مي نويسند» (قلم:1) آری سوگند به قلم و آنچه می نویسند از عبرت های تاریخ بشر از هدایت ها و گمراهی ها از ظلم و غارت ها از صلح و جنگ از رعایت ارزش های انسانی و زیر پا نهادن آن. ای آفریننده و ای هدایت کننده قلب ها و عقل ها! مگر تو ما انسانها را خلق نکرده بودی که خلیفه الله باشیم؟ مگر تو ارزش های انسانی را در وجود ما به ودیعه ننهاده بودی که یکدیگر را در رسیدن به کمال و قرب الهی یاری نمایم؟ مگر پیمان اَلست نگرفته بودی که به عهد خویش وفادار بمانیم؟ پس چرا به پیمان و عهد خویش وفادار نماندیم؟ و دیو راهزن جاده عقل، عقل ها را به غارت برده و سرگردان در جاده های گمراهی رها کرده است. انسانها بر انسانهای دیگر مسلط شده اند. قوانینی ساخته و آن را براساس اصول و ارزش های انسانی می دانند و همچنان در پی گمراهی انسانهای مظلوم، به ستم کشیدن، بردگی، تجزیه و تحلیل شهرهای آنها و اکنون نیز در پی «معامله قرن» می باشند و با این ستم ها و بردگی ها خود و قوانینشان را وسیله نجات و هدایت بشر می دانند. حقوق و قوانینی که جوابی قاطع بر ناملایمات و خونریزیها ندارد و نقض کننده حقوق بشری می باشد نه تنها نجات دهنده و هدایت کننده نیست بلکه هلاک کننده است. کاش! بشر سرگردان در پشت دیوار طبیعت مادی به نقص، ضعف، ناتوانی حقوق و قوانین خود پی ببرد و پیمان اَلست خویش را دوباره زنده نماید و تنها ره به سوی آفریننده حقیقی پوید تا از سرگردانی های گمراه و هلاک کننده رهایی یابد به کمال و قرب الهی دست یابد؛ چرا که تاکنون قوانین خود ساخته اش نتوانسته است دردی از دردهای او را درمان نماید و چه بسا بر آن افزوده است. @AFKAREHOWZAVI
. قاصدک ها ✍طیبه روستا دخترک نفس زنان به عصایش تکیه داد. چشم هایش آن سوی سیم های خاردار به جستجوی چیزی می چرخید. لنگه کفش قرمزش را لابلای سنگ ها دید و لبخند روی صورت سبزه اش نشست. پشت سرش صدای همهمه ای شنید. زن های فامیل و همسایه بقچه به دست می آمدند. مادر رسید و بغلش کرد. - کجا میریم مامان؟ - میریم مسجد برای آزادی بابا دعا کنیم دخترکم. با صدای الله اکبر اذان مغرب، قابلمه ها واژگون شد. نسیم خنکی توی حیاط مسجدالاقصی چرخید و عطر غذای مقلوبه را به مشام سربازهای خشمگین رساند. @AFKAREHOWZAVI