eitaa logo
عقل‌نوشته‌های انقلابی
1.9هزار دنبال‌کننده
595 عکس
205 ویدیو
54 فایل
#علی_محمدی جُستِجُوگَرِ عَقلانِیَتِ اِنقِلابِ اِسلامِی؛ از بنیان تا عینیت ارتباط با بنده: @alimohammadi89 آدرس اینستاگرام: https://www.instagram.com/ali.mohammadi89/
مشاهده در ایتا
دانلود
پیش‌خوان حوزه و روحانیت در کلام حضرت آقا.pdf
3.45M
💢ده سال گذشت💢 به مناسبت دهمین سالگرد حضور پر خیر و برکت مقام معظم رهبری دامت برکاته در قم مروری بر مواضع و مواقف فکری مقام معظم رهبری می تواند در اصلاح و تکمیل فعالیت‌های هر یک از ما، در تحول حوزه‌های علمیه هدایتگر و مؤثر باشد...🌺 https://eitaa.com/alimohammadi1389/210
11👇 ✅ نقد مقام معظم رهبری؛ ده فیش از آیت‌الله سیدعلی حسینی‌الخامنه‌ای در لزوم تحول فقاهت به منظور اداره اسلامی جامعه به مناسبت دهمین سالگرد حضور معظم له در شهرستان قم 💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
💢فیش اول💢 «... استنباط فقهی، بر اساس «فقه اداره‌ی نظام» باشد؛ نه فقه اداره‌ی فرد.... فقه ما از طهارت تا دیات، باید ناظر به «اداره‌ی یک کشور»، «اداره‌ی یک جامعه و اداره‌ی یک نظام» باشد. شما حتّی در باب طهارت هم که راجع به ماء مطلق یا فرضاً ماءالحمام فکر می‌کنید، باید توجه داشته باشید که این در یک جا از «اداره‌ی زندگی» این جامعه تأثیری خواهد داشت؛ تا برسد به ابواب معاملات و ابواب احکام عامه و احوال شخصی و بقیه‌ی ابوابی که وجود دارد. بایستی همه‌ی اینها را به عنوان جزیی از مجموعه‌ی «اداره‌ی یک کشور» استنباط بکنیم. این در استنباط اثر خواهد گذاشت و گاهی تغییرات ژرفی را به وجود خواهد آورد.». بیانات در آغاز درس خارج فقه؛ 1370/06/31 https://eitaa.com/alimohammadi1389/212
💢فیش دوم💢 «حوزه‌ی علمیه، اساساً برای این است که هدایت¬های الهی و فقه الهی را ـ که فقه به معنای عام در این‌جا مورد نظر است، نه فقه به معنای احکام شریعت که اصطلاح خاص است ـ برای مردم تبیین کند. اوّل آن را به دست بیاورد و بعد تبیین کند؛ اخذ و اعطا. از اوّل که این حوزه‌ها در زمان ائمّه‌ی هدی علیهم‌السّلام به وجود آمد و بعد تطّور و گسترش و عمق پیدا کرد تا رسید به امروز، این، تکلیف حوزه‌های علمیه است... فقه و اصول اساسی‌ترین کاری است که حوزه انجام می‌دهد. چرا؟ برای این‌که «اداره‌ی جامعه با شریعت اسلامی» است و شریعت اسلامی با فقه به دست می‌آید و اصول هم مقدّمه‌ی آن است.» بیانات در روز اوّل شروع درس خارج فقه؛ 1372/06/21 https://eitaa.com/alimohammadi1389/213
💢فیش سوم💢 این‌که دین در خدمت «اداره‌ی زندگی مردم» باشد و سیاست از دین تغذیه بکند، هنوز در بعضی از اذهان درست جا نیفتاده است. ما بایستی این فکر را در حوزه ریشه‌دار کنیم؛ به این شکل که هم فقاهت را این‌طور قرار بدهیم، و هم در عمل این‌گونه باشیم. یعنی چه؟ یعنی استنباط فقهی، بر اساس «فقه اداره‌ی نظام» باشد؛ نه فقه اداره‌ی فرد. امروز «فقه» شکلی برای «حکومت» است، شکلی برای «نظام اجتماعی» است که «منه الحکومه». حکومت جزیی از یک نظام اجتماعی است. این را چه کسی میتواند ادعا کند؟ کدام یک از فقها میتوانند بگویند ما این را درآوردیم و همه اش تر و تازه و شُسته و رُفته است؟» . بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم؛ 30/11/1370. https://eitaa.com/alimohammadi1389/214
💢فیش چهارم💢 «ما اگر بخواهیم آنچه را كه باید عمل بشود، در یك جمله خلاصه كنیم، آن یك جمله عبارت از فقه اسلامی است. ما باید فقه اسلامی را در جامعه پیاده كنیم. فقه اسلامی، فقط طهارت و نجاسات و عبادات كه نیست؛ فقه اسلامی مشتمل بر جوانبی است كه منطبق بر همه‌ی جوانب زندگی انسان است؛ فردیاً، اجتماعیاً، سیاسیاً، عبادیاً، نظامیاً و اقتصادیاً؛ فقه‌اللَّه الأكبر این است. آن چیزی كه زندگی انسان را «اداره» می‌كند - یعنی ذهن و مغز و دل و جان و آداب زندگی و ارتباطات اجتماعی و ارتباطات سیاسی و وضع معیشتی و ارتباطات خارجی - فقه است.» بیانات در سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(ره)؛ 3/14/1376 https://eitaa.com/alimohammadi1389/215
💢فیش پنجم💢 «امام بزرگوار، فقه شیعه را از دورانی که خود در تبعید بود، به سمتِ «فقه اجتماعی» و «فقه حکومتی» و «فقهی که میخواهد نظام زندگی ملتها را اداره کند» و باید پاسخگوی مسائل کوچک و بزرگ ملتها باشد، کشاند... یک خط و یک سَمتگیری را به فقهای شیعه نشان میداد،... نشان داد که آن کسی که میخواهد نظام را «اداره» کند؛ آن فقهی که میخواهد یک ملت یا مجموعه عظیمی از انسانها و ملتها را اداره کند، بایستی بتواند شرایط زمان را بشناسد و پاسخ هر نیازی را در هنگام آن نیاز، به آن بدهد و نمیتواند در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و همه مسائلِ زندگی مردم، نقطه‌ای را بیپاسخ بگذارد.» بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم؛ 30/11/1370 https://eitaa.com/alimohammadi1389/216
💢فیش ششم💢 «ما مسائل اقتصادى و نظامى و سیاست خارجى و ارتباطات اخلاقى خود را بایستى از دین دربیاوریم؛ خیلى از مسائل فردیمان را باید بازنگرى کنیم؛ تعارف که نداریم. ما در طول زمان، به دین و فقه به عنوان قالب و شکلى براى «حکومت» نگاه نکردیم. ... امروز فقه، شکلى براى حکومت و شکلى براى نظام اجتماعىِ منه الحکومه است. حکومت جزیى از یک نظام اجتماعى است. کدامیک از فقها مى‌توانند بگویند که ما همه‌ى اینها را تر و تازه و شسته و رُفته درآورده‌ایم، بفرمایید در اختیار شماست؛ قطعاً هیچکس چنین ادعایى نکرده و نمى‌کند؛ خیلى خوب، باید برویم اینها را پیدا کنیم؛ پس فکر جدید لازم است.» بیانات در دیدار جمعی از فضلای حوزه‌ی علمیه‌ی قم؛ 30/11/1370 https://eitaa.com/alimohammadi1389/217
💢فیش هفتم💢 «فقه و فقاهت بايد در حوزه‌ها پيشرفت بكند. اين پيشرفت، هم از لحاظ «عمق» است، و هم از لحاظ «سعه و فراگيرى مسائل زندگى». فقه بايد عميق بشود؛ عميقتر از آنچه كه هست... چرا ما در كتب فقهيه و ابواب مختلف فقهيه تفحص لازم نكنيم، تا راههايى را براى «اداره‏ى زندگى» پيدا نماييم؟ پس، هم از لحاظ «سطح» بايستى پيشرفت بكند و گسترش بيشترى پيدا نمايد، و هم از لحاظ «روش». همين «روش فقاهتى» كه عرض شد، احتياج به تهذيب، نوآورى و پيشرفت دارد. بايد فكرهاى نو روى آن كار بكنند، تا اين‏كه بشود كارايى بيشترى به آن داد.» ... بيانات در آغاز درس خارج فقه؛ 31/6/1370 https://eitaa.com/alimohammadi1389/218
💢فیش هشتم💢 «وظیفه عمومی حوزه‌ها و وظیفه یکایک افراد و فضلا در حوزه‌های مختلف و همچنین علما و روحانیون آگاه و روشنفکری که در سراسر کشور در شهرهای مختلف هستند، امروز این است که فکر اساسی و نظریه بنیانی مربوط به جمهوری اسلامی را که همان نظریه «حاکمیت اسلام در همه امور زندگی و شئون بشری» است با استدلال با منطق با ملاحظه جوانب گوناگون این مسأله تبیین کنند. » بیانات در شروع درس خارج فقه؛ ۱۹/۰۶/۱۳۸۰ https://eitaa.com/alimohammadi1389/219
💢فیش نهم💢 «انسان از قبل از ولادت تا بعد از ممات احوالی دارد، و این احوال شامل احوال فردی و زندگی شخصی اوست، و نیز شامل احوال اجتماعی و زندگی سیاسی و اقتصادی و اجتماعی و بقیه‌ی شؤون اوست. تکلیف و سرنوشت همه‌ی اینها در فقه معلوم میشود. فقه به این معنا مورد نظر ماست، که اسمش همان احکام فرعی است؛ استنباط احکام فرعی از اصول. این، اساس حوزه‌هاست.» بیانات در آغاز درس خارج فقه؛ ‌۳۱/۰۶/۱۳۷۰ https://eitaa.com/alimohammadi1389/220
💢فیش دهم💢 «تشکیل نظام اسلامی که داعیه دار تحقق مقررات اسلامی در همه ی صحنه های زندگی است، وظیفهای استثنائی و بی سابقه بر دوش حوزه علمیه نهاده است، و آن تحقیق و تنقیح همه مباحث فقهیای است که تدوین مقررات اسلامی برای «اداره هر یک از بدنه های نظام اسلامی» بدان نیازمند است. فقه اسلام آنگاه که «اداره ی زندگی فرد و جامعه» - با آن گستردگی و پیچیدگی وتنوع را - مطمح نظر میسازد مباحثی تازه و کیفیتی ویژه می یابد، و این همانطور که نظام اسلامی را از نظر مقررات و جهت گیری های مورد نیازش، غنی میسازد، حوزه ی فقاهت را نیز جامعیت و غنا میبخشد. روی آوردن به «فقه حکومتی» و استخراج احکام الهی در همه ی شئون یک حکومت، و نظر به همه ی احکام فقهی با نگرش حکومتی - یعنی ملاحظه ی تأثیر هر حکمی از احکام در تشکیل جامعه نمونه و حیات طیبه اسلامی - امروز یکی از واجبات اساسی در حوزه فقه اسلامی است که نظم علمی حوزه، امید برآمدن آن را زنده میدارد.» پیام به جامعه‌ی مدرسین حوزه علمیه قم؛ 24/8/1371 https://eitaa.com/alimohammadi1389/221
12👇 ✅ نقد حجت‌الاسلام و المسلمین معصومی‌نیا؛ پژوهشگر و دانشیار گروه آموزشی اقتصاد و بانکداری اسلامی گفتگوی اختصاصی با سایت فکرت 💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
💢بررسی و تحلیل سخنان آقای علوی بروجردی در خصوص نفی اقتصاد اسلامی💢 در گفتگو با حجت‌الاسلام و المسلمین غلامعلی معصومی‌نیا 🔹 تاکنون چند بار جناب آقای علوی بروجردی فرمایشاتی را فرمودند که شاید مهم‌ترین‌ آن، این است که ما اقتصاد اسلامی نداریم و اقتصاد اسلامی یک شوخی است. بیانات آقای علوی بروجردی ارزش علمی ندارد. کسانی‌که در این حوزه متخصص هستند و در مورد اقتصاد اسلامی و اقتصاد متعارف مطالعه دارند، اذعان می‌کنند که ایشان ورود علمی به مباحث اقتصاد و اقتصاد اسلامی ندارند. زیرا ایشان ادعایی را مطرح کرده‌اند و دلیلی هم بر ادعای خود اقامه ننموده‌اند. این مانند آن است که کسی‌که علم فقه یا اصول بلد نباشد و بخواهد در مباحث این دو علم ادعاهایی صرف را مطرح نماید. این خدای ناکرده توهین به ایشان نیست. ما در روش رایج سنتی و حوزوی خودمان، در مباحث علمی صریح حرف می‌زنیم و رودربایستی نداریم. 🔹 کسانی که می‌فرمایند باید علم اقتصاد را مبنا قرار بدهیم، توجه داشته باشند که بازار سرمایه و بانکداری ما، هر دو دقیقاً کپیِ اقتصاد غرب هستند. 🔹ممکن است بگویند بانک‌های غرب و بازار سرمایه‌ آن‌ها بهتر از این‌جاست. جوابش این است ‌که کسانی‌که این سیاست‌ها را به ایران آورده‌اند، چون در مقابل متدینینی که می‌خواستند اقتصاد اسلامی مبنا باشد قرار گرفتند، ناچار شدند یک‌سری تغییر ایجاد کنند، در عمل هم بد اجرا کردند و در نتیجه بدتر شد . 🔹 اینکه می‌فرمایند اقتصاد علم است و ما باید سراغ علم اقتصاد برویم، به دنبال کدام اقتصاد باید برویم؟ سراغ اقتصاد سرمایه‌داری برویم؟ به چه دلیل فقط سراغ سرمایه‌داری برویم؟ کمونیست‌ها می‌گویند نظرات ما درست است. در نظام سرمایه‌‌داری انواع بحران‌هایی که در اثر همین علم اقتصاد به‌وجود آمده و متفکران سرمایه‌داری دائماً دارند گوشزد می‌کنند، چگونه حل می‌شود؟ مکتب‌های مختلفی در علم اقتصاد وجود دارد؛ چه ملاکی دارید که کدام‌یک از آن درست است و بقیه درست نیست؟ و چه ملاکی دارید که غیر از اقتصاد سرمایه‌داری و مارکسیستی، سایر مکاتب اقتصادی که وجود دارند و براساس علم بنا شده‌اند، کدام‌‌یک درست هستند و کدام یک درست نیستند؟ 🔹در اقتصاد ایران، عمدتاً سیاست‌هایی که اجرا شده و ما می‌توانیم آن‌ها را نام ببریم، همین موارد بوده‌ است. یعنی یک‌سری از اقتصادخوانده‌های ما رفتند، مثل کسانی که به سیاست‌های تعدیل دولت آقای هاشمی اعتقاد داشتند و تفکرات و سیاست‌های غربی را در دولت ‌آقای هاشمی مبنا قرار دادند. سیاست‌های تعدیل در دولت آقای هاشمی مبنا قرار گرفت. سیاست‌های غربی، مدل‌های وارداتی بود. این در کتاب‌ها موجود است و می‌توانید مطالعه کنید. آقای علوی بروجردی دعوت می‌کنیم که سیاست‌هایی که در دولت آقای هاشمی پیاده شد را مطالعه کنند. سیاست‌های اقتصادی غربی که ۸ سال در دولت آقای هاشمی و ۸ سال هم در دولت آقای خاتمی مبنا قرار داده شد. در دولت آقای روحانی که ۷ سال از آن گذشته هم مبنا همان سیاست‌هاست. لذا عده‌ای، علم اقتصاد را در کشورمان پیاده کردند و ماحصل آن، اقتصادی است که امروزه داریم می‌بینیم. 🔹در جامعه‌ای که ارزش‌های اسلامی مثل عدالت، کارآیی، استقلال و آزادی اقتصادی‌ و رقابت به‌نحوی که اسلام می‌گوید و نحوه مداخله‌ی دولت مبتنی بر ارزش‌های اسلامی وجود دارد، این اصول مبنا قرار می‌گیرد، روابط به‌گونه‌ای شکل می‌گیرد که با روابط در جامعه سرمایه‌داری متفاوت است. نفی‌کنندگان باید اثبات کنند که این روابط یکی است تا بتوانند بگویند همان علم اقتصاد متعارف باید مبنا قرار بگیرد. درحالی‌که این از مسلمات است که در جامعه‌ای که این ارزش‌ها و اصول حاکم است، روابط اقتصادی به‌نحو دیگری شکل می‌گیرد. این می‌شود علم اقتصاد اسلامی. این غیر از علم اقتصاد رایج است. البته در چارچوب حفظ ارزش‌های اسلامی از دستاوردهای علمی دیگران هم استفاده می‌کنیم، اما از آنجا که اسلام صراط مستقیم است باید حواسمان جمع باشد. لینک متن کامل مصاحبه خوب ایشان👇 https://b2n.ir/021696
13👇 ✅ نقد حجت‌الاسلام و المسلمین سید احمد غفاری قره باغ؛ عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران 💢اقتصاد اسلامی شوخی است یا جدی است؟💢
هدایت شده از  سیداحمد غفاری
. ✨﷽✨ ⚜ چند نکته در پاسخ به سخنان حجت‌الاسلام علوی بروجردی در نفی علوم انسانی اسلامی: ۱. اینکه فرمود پیامبر اکرم «فقط» برای اخلاق و معنویت آمده است، با کدامین مستند قرآنی یا روایی است؟ اگر بگوید روایت «انما بعثت لأتمّم مکارم الأخلاق» را به عنوان دلیل در اختیار دارد، خواهیم گفت این روایت در هیچ یک از منابع شیعی نیامده است. چگونه است که با یک روایت، آن هم روایتی که موجود در منابع اهل سنت است، درباره‌ی نفی نظام اقتصادی و سیاسی و اجتماعی اسلام ارائه‌ی رأی می‌کند، ولی محققان علوم انسانی را مجاز به استفاده از آیات و روایات فراوان تربیتی و اقتصادی و سیاسی برای شکل دادن به نظامات علمی دینی نمی‌داند؟ ۲. فرض می‌کنیم که پیامبر اکرم (ص) فقط برای معنویت مبعوث شده باشد. پرسش این است که آیا معنویت، حقیقتی خارج از زندگی روزمره‌ی ما دارد، یا تنیده در اجزاء آن است؟ به عبارت دیگر، آیا سلوک خانوادگی، یا سلوک اجتماعی، یا تعاملات اقتصادی قابل تقسیم به تعاملات معنوی و غیرمعنوی نیستند؟ همچنین تعاملات سیاسی و فرهنگی ما در معاشرت‌ها و روابط اجتماعی. پس حتی در فرض انحصار رسالت رسول اکرم (ص) در معنویت، حضرت ناگزیر از دخالت در حوزه‌های رفتاری فردی و اجتماعی است. ۳. اینکه بگوییم ما در علم اقتصاد و علوم مختلف دیگر همچون سیاست و فرهنگ، به رویه‌ی عقلایی مراجعه خواهیم کرد، سخن غلطی نیست. لکن تمام سخن در یافتن همین رویکرد عقلایی است. مارکسیست‌ها رویکرد عقلایی را در اقتصاد به گونه‌ای ترسیم می‌کنند و لیبرال‌ها بگونه‌ای دیگر. و همه، رویه‌ی خود را عقلایی می‌دانند! حال پرسش ما از گوینده‌ی محترم این است که کدام رویکرد، عقلایی است؟ گویا ایشان تصور کرده است که فقط یک رویه‌ی عقلایی در اقتصاد و همچنین در علوم مختلف وجود دارد و بقیه رویکردها می‌گویند ما غیرعقلایی هستیم! ۴. درباره‌ی‌ اسلامی شدن علم، دیدگاههای متنوعی طرح شده است که دیدگاه منتخب و مختار، عبارت است از بازنگری کلی در علوم موجود، بر اساس نفی خودبسندگی فیزیکال و لزوم نقش‌ورزی متافیزیک، همچنین، غنابخشی به علم از حیث نقش‌ورزی روشمند وحی و عقل و خارج ساختن علم از انحصار تجربه است. این دو نکته‌ی بنیادین برای دینی شدن علوم، یعنی دخالت دادن متافیزیک در علم موجود و اصلاح حیث روشی علم موجود، دقیقاً همان دو نقیصه است که عالمان اندیشه‌ورز به خاطر این دو، ضرورت دینی شدن علوم را متذکر می‌شوند. ۵. در سخنی تعجب برانگیز، گوینده‌ی محترم بیان می‌کند که در کجای اسلام آمده است که برای کنترل تورم لجام‌گسیخته چه کار باید کرد؟ در پاسخ به سخنان ایشان باید متذکر شد که اصولاً علم در دو ساحت توصیف و توصیه، به تبیین اموری می‌پردازد که اگر رعایت آنها شود، اصولاً آسیبی پیش نخواهد آمد. برای فهم آسان‌تر این سخن، مثال از دانش منطق می‌زنم که همه منطق‌دانان گفته‌اند رعایت توصیه‌های منطقی، مانع از خطای در فکر می‌شود. حال این نادرست است که بگوییم کدام منطق‌دان برای رهایی از خطای در فکر، راهکار ارائه کرده است؟! طبیعی است که یک منطق‌دان در پاسخ به این سوال بسیط، پاسخ خواهد داد که توصیه‌های من اساساً امکان خطای در فکر را باقی نمی‌گذارد؛ به عبارت دیگر، توصیه‌های من در نقطه‌ی پیش از آسیب قرار دارند، نه پس از آسیب. ۶. جالب اینکه در همین موضوع کنترل نرخ تورم، توصیه‌ی روشنی را می‌توان از مضامین اسلامی اصطیاد کرد. اسلام بر اساس قاعده‌ی نفی ضرر، تمامی منافذ ضرر و ضرار اجتماعی را می‌بندد. حال در اقتصاد کلان، چنانچه مالکیت از واسطه و دلال حذف شود، امکان قیمت‌گذاری از دلال سلب می‌شود و تمام روند مسیر تولید تا نقطه‌ی نهایی مصرف، در امنیت کامل از ضرر اقتصادی خواهد بود، و هم تولیدکننده و هم مصرف‌کننده به سود واقعی دست پیدا خواهند کرد و از ضرر، در امان خواهند ماند. ایده‌ی فوق که طرح اقتصادی برخی اقتصاددانان اسلامی است و متّخذ از مضامین دینی و روایی است، به روشنی نشان می‌دهد که شریعت اسلامی توانا در مدیریت اقتصاد کلان است. ۷. به عنوان آخرین نکته در پاسخ به ادعای مذکور، به گوینده‌ی محترم باید متذکر شد که اسلام دارای شریعتی است مشتمل بر بایدها و نبایدها، که کلیه‌ی رفتارهای انسان را پوشش می‌دهد و متدین به دین اسلام، موظف است تمام رفتارهای خودش را مطابق با دستورات شرع مقدس کند. اساساً همین جامعیت اسلام است که آن‌را متمایز و ممتاز از سایر ادیان تحریف یافته کرده است. چنانچه بگوییم اسلام برای رفتارهای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ما هیچ پاسخی ندارد، به معنای این خواهد بود که اسلام در اکثریت حوزه‌های رفتاری و معیشتی انسان، دارای راهبرد مؤثر نیست و بدین ترتیب اساساً اسلام از شکل دادن به سبک زندگی ناکام خواهد ماند. 🌟🌟🌟🌟🌟 ✍کانال اطلاع‌رسانی دیدگاه‌های حجت‌الاسلام دکتر سید احمد غفاری 🆔 @ghafari_ir
💢 شوخی است یا جدی است؟💢 💢 شوخی است یا جدی است؟💢 🔹وقتی کسی با قاطعیت می‌گوید: «اقتصاد اسلامی شوخی است»، ترجمه اش برای من این است که ! ؛ نه یک کلمه بیشتر و نه یک کلمه کمتر... 🔹انقلابی که در مرحله اداره کشور و نظام‌سازی حرفی برای گفتن نداشته باشد، از اول، آغازش غلط بوده است... 🔹 انقلاب اگر می‌خواست در نهایت با اقتصاد عقلایی آمریکایی، کشور را اداره کند، از ابتدا نباید چوب لای چرخِ فرآیند مدرنیزاسیون ایران می‌گذاشت و باید اجازه می داد که خود عقلای عالم (شما بخوانید آمریکایی‌ها)، شاه گردنکش پهلوی را سر عقل بیاورند و ملتزم به قواعد عقلایی اقتصاد و سیاست و فرهنگش کنند! 🔹اگر کسی می‌خواهد بداند که چرا برخی از جریان‌های اصیل و سنتی حوزه علمیه، پای کار دفاع علمی از انقلاب اسلامی نمی‌آیند، باید مصاحبه آیت الله علوی بروجردی را بارها و بارها ببینند و دقت کنند. 🔹صحبت یک فرد نیست، صحبت از یک تفکر است که سالیان سال است که بخش زیادی از ظرفیت‌های حوزه‌های علمیه را مسدود کرده است و بدون اینکه به خود زحمت دهد که پا در میان میدان تضارب و گفتگو و نقد کردن و نقد شدن بگذارد، فارغ‌دلانه نسبت به صحنه عینی انقلاب اسلامی، تلاش‌های علمی بیش از شصت سال علمای مجاهد انقلابی را تحقیر و تمسخر می‌کند... 🔹باز خدا آقای علوی بروجردی را خیر دهد که سر گفتگو را باز کرد و به آنچه سالها در ضمیر و خلوت این جریان می گذارد، تفوه کرد و بابی برای گفتگو گشود. خداوند اجرش دهاد! 🔹در این کانال به قدر بضاعتم تعدادی از نقدهای اساتید علوم انسانی را به فرمایشات آقای علوی بروجردی منعکس کرده‌ام. ان شاء الله این کار را ادامه خواهم داد. 🔹لیست مطالب وارده در این موضوع را در ادامه تقدیم می‌کنم:👇 1 👇 ✅نقد حجت‌الاسلام و المسلمین عبدالحسین خسروپناه https://eitaa.com/alimohammadi1389/170 2 👇 ✅نقد دکتر سیدمهدی زریباف https://eitaa.com/alimohammadi1389/173 3 👇 ✅نقد دکتر محمدرضا قائمی نیک https://eitaa.com/alimohammadi1389/176 4 👇 ✅نقد استاد مهدی هادوی تهرانی https://eitaa.com/alimohammadi1389/178 5 👇 ✅نقد دکتر مهدی حسین زاده یزدی؛ https://eitaa.com/alimohammadi1389/192 ۶ 👇 ✅نقد آیت الله ابوالقاسم علیدوست؛ https://eitaa.com/alimohammadi1389/194 7 👇 ✅ متن PDF بخشی از نخستین کنگرهٔ اقتصاد اسلامی، مشهد مقدس، شهریور 1367 یکی از بهترین کنگره‌های اقتصاد اسلامی که متأسفانه چندان مورد توجه قرار نگرفت و مطالبش هنوز فرآوری نشده است! https://eitaa.com/alimohammadi1389/197 8 👇 ✅نقد حجت‌الاسلام و المسلمین سیدحسین میرمعزی؛ پیوست متن چند مقاله از ایشان که در طول ده سال گذشته نگارش شده است. https://eitaa.com/alimohammadi1389/199 9 👇 ✅نقد بسیج دانشجویی دانشگاه امام صادق علیه السلام https://eitaa.com/alimohammadi1389/205 10👇 ✅ نقد استاد شهید آیت‌الله مرتضی مطهری در حدود 40 سال پیش! https://eitaa.com/alimohammadi1389/208 11👇 ✅ نقد مقام معظم رهبری؛ ده فیش از آیت‌الله سیدعلی حسینی‌الخامنه‌ای در لزوم تحول فقاهت به منظور اداره اسلامی جامعه به مناسبت دهمین سالگرد حضور معظم له در شهرستان قم https://eitaa.com/alimohammadi1389/211 12👇 ✅ نقد حجت‌الاسلام و المسلمین معصومی‌نیا؛ پژوهشگر و دانشیار گروه آموزشی اقتصاد و بانکداری اسلامی گفتگوی اختصاصی با سایت فکرت https://eitaa.com/alimohammadi1389/222 13👇 ✅ نقد حجت‌الاسلام و المسلمین سید احمد غفاری قره باغ؛ عضو هیئت علمی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران https://eitaa.com/alimohammadi1389/224 https://eitaa.com/alimohammadi1389/226
💢چیستی «اجتهاد» در اجتهاد تمدنی و تفاوت آن با اجتهاد مصطلح💢 فصل اول (1) تقریر ؛ 🔹مطالب فصل اول جزوه اجتهاد تمدنی را می توان در چهار سرفصل خلاصه کرد: ➖چیستی «اجتهاد» در اجتهاد تمدنی و تفاوت آ« با اجتهاد مصطلح ➖چیستی «تمدن» و مقصود از آن در «اجتهاد تمدنی» ➖نسبت «اجتهاد تمدنی» با مفاهیم مشابه ➖امکان ساخت تمدن و امکان شکل‌گیری «اجتهاد تمدنی» 🔹در ابتدای فصل اول ایشان درصد است نشان دهد که اختصاص اجتهاد به «فعل جوارحی مکلفین» نادرست است. برای این منظور نویسنده ابتدا به به تعریف مصطلح اجتهاد جواهری می پردازد و اصطلاحات این عرصه از جمله «الاجتهاد هو استفراغ الوسع فی تحصیل الحکم الشرعی الفرعی من ادلته لمن عرف الادله و احوالها و کان له قوه القدسیه التی یتمکن بها عن مطلق رد الفرع الی الاصل» را متأثر و برآمده از فهم پنج پیش‌نیاز معرفی میکند:👇 ➖ پیش‌نیاز اول: هویت «دین» ➖پیش‌نیاز دوم: هویت «فقه» و «موضوع فقه» ➖پیش‌نیاز سوم: هویت «حکم شرعی» ➖پیش‌نیاز چهارم: هویت «علم اصول فقه» ➖پیش‌نیاز پنجم: هویت «حجیت» 🔹سپس ایشان منحصر شدن اجتهاد به فعل جوارحی مکلفین را شناسایی می کند و با نقد آن، تلاش می کند که دایره اجتهاد را دهد. ایشان در صفحه 31 می نویسد:👇 «نقد رویکرد «اعتبارات تکلیفیِ فردیِ منجر به اثبات یا رفع مسئولیت» در هویتشناسی فقه و روش اجتهاد، که جوهرۀ فرضیه رقیب در این تحقیق است، بخشی از اثبات امکان اجتهاد تمدنی است و بیانگر این مهم است که برای دستیابی به مراد شارع در مقیاس اجتماعی تمدنی، اجتهاد موجود، لازم است ولی کافی نیست. نقد فرضیه رقیب در سه محور ارائه میشود: 👇 1️⃣ نادرستی انحصار هویت «حجیت» به «منجزیت و معذریت» 2️⃣ نادرستی غلبه در «موضوع فقه» به «کشف حکم تکلیفیِ افعال جوارحیِ فردی» 3️⃣ نادرستی انحصار «اجتهاد» به استنباط فقط «حکم افعال مکلفین». 🔹ایشان در نقد و بررسی نتیجه می گیرد:👇 «معنای حجیت، در دیدگاه مقبولی از متخصصین، «صلاحیت مدرک بودن و دلیل بودن برای کشف از نظر شارع» است و از لوازم این صلاحیت، ترتّب «تنجیز و تعذیر» هست، نه اینکه حجیت صرفا یک «اعتبار و جعل» باشد و به معذریت و منجزیت فروکاسته شود. 🔹ایشان در نقد و بررسی نتیجه می گیرد: «این موارد، نشان میدهد دلیلی بر تمرکز موضوع علم فقه عمدتاً در افعال جوارحی فردی نیست، بلکه در تحلیلها و استنباطات فقه که موضوعش «ما یتعلق به الحکم الشرعی» است باید استنباطات به تمام حیطه‌های ظهورات انسانی گسترش یابد.» 🔹ایشان در نقد بررسی نتیجه می گیرد: «هر موضوعی که توسط شارع، تعیین وضعیت شود، حکم وضعی برای آن صادر شده است؛ این تعیین وضعیت عبارتست از: ارائه شاخصها برای شکلگیری موضوع (ما یستکشف به تحقق الموضوع)، ارائه علت و سبب پیدایش موضوع (ما یتحقق به الموضوع)، ارائه شرایط و زمینه لازم برای فعال‌شدن موضوع (المقدمات القریبه لتحقق الموضوع)، ارائه موارد بحران‌ساز و متلاشی‌کنندۀ موضوع (الخلل و القواطع و الروافع للموضوع)؛ و به طور کلی بیان علل اربع و عوارض تسعۀ مورد نظر شارع در موضوعاتی که متعلق حکم قرار خواهند گرفت، «حکم وضعی» تلقی میشود.» 🔹ایشان بعد از نقد و بررسی سه گلوگاه اجتهاد مصطلح، در نهایت ماحصل نتایج به دست آمده در را چنین جمع‌بندی می کند:👇 «براساس تحلیلهای فوق میتوان گفت: اجتهاد تمدنی، گسترشی در اجتهاد مصطلح است که سه حیطۀ این گسترش در قسمت نقد فرضیه رقیب در فوق، ذکر شد، از سوی دیگر این گسترش نیاز به ابزارهای استنباطی موجّه دارد که حداقل سه مورد است: 1️⃣قرار گرفتن ادله حاوی «توصیفهای شارع از پدیده‌ها» در حیطه استنباط. 2️⃣استنطاق ادله برای کشف مدلولهای حاوی «روح معنا» که معانی فرآیندی هستند . 3️⃣ استفاده از منطق سیستمها در جمع ادله برای دستیابی به نظام‌های تمدنی. 1 ❇️تاریخ نگارش:1399/8/7 https://eitaa.com/alimohammadi1389/228
💢چیستی «تمدن» و معنای آن در «اجتهاد تمدنی»💢 فصل اول (2) تقریر ؛ استاد واسطی در بخش مبسوطی از فصل اول را به تعریف «تمدن» اختصاص داده است، تا معنای «اجتهاد تمدنی» بیشتر مشخص شود. ایشان به این منظور برای تعریف تمدن مشخص می کند و آنها را به عنوان مفهومیِ فقه تمدنی یک به یک توضیح می دهد:👇 1️⃣ پیش‌نیاز یک: (سیستم، سامانه، شبکه) و نظام های اجتماعی «تفکر سیستمی (شبکه‌ای)، در علم مهندسی در علوم تجربی، ظهور و بروز یافته است ولی در حقیقت مبتنی بر معادلات منطق و فلسفه است که به ساختار بهم پیوستۀ مفاهیم در تولید تفکر و ساختار بهم‌پیوسته علت و معلولی در کل هستیم یپردازد لذا تمام پدیده‌ها اعم از مادی و غیرمادی، انسانی و غیرانسانی، اعتباری و حقیقی را در بر می‌گیرد.» 2️⃣ پیش‌نیاز دو: و کاربرد آن در نگرش به دین «براساس تحلیل سیستمی از دین، دین، برنامه زندگی انسانها در جامعه بشری است که به هدف اولیۀ ایجاد تعادل در فعل و انفعالات میان مطلوبیت جسمی، فکری، روحی، محیطی و جمعی با شاخص پایداری رو به ابدیت شکل گرفته است، و برای حصول هدف نهاییِ افزایش احساس حضور خدا با شاخص گسترش رو به بینهایت، برنامه دارد.» «اگر دین صرفا مجموعه کنار هم گذاشته شده از تک گزاره‌ها نباشد (جمع جبریِ گزاره‌ها) بلکه دارای هویّتی مجموعی و شبکه‌ای باشد (جمع برداریِ میان گزاره‌ها و برآیند آنها با معادلات حاکم بر خلقت)، و اگر نگرش سیستمی تلاش برای کشف برآیند ارتباطات موجود میان متغیرهای درونی و بیرونی یک موضوع باشد، آنگاه دستیابی به کارکرد اصلی و بهینۀ دین، بدون نگرش سیستمی و شبکه‌ای ممکن نخواهد شد.» 3️⃣پیش‌نیاز سه: و «نظامسازی» اگر سیستم و نظام، مجموعۀ اجزاء مرتبط بایکدیگر برای ایجاد یک هدف است و جوهرۀ نظام و سیستم همان روابط بین اجزاء است؛ آنگاه «نظام‌سازی» یعنی «تولید ارتباطات تنظیم شده برای ایجاد یک برآیند» و این به معنای «فرآیندسازی» است؛ و در حقیقت نظام سازی یعنی: تعیین ورودی و خروجی و پردازش سیستم، به هدف پردازش ورودی‌های انبوه.» 4️⃣پیش‌نیاز چهار: و تفاوت آن با مقیاس خُرد «مقیاس خُرد یعنی: توجه به پدیده‌ها در حدّ و اندازۀ «واحدِ» تشکیل دهندۀ آن پدیده؛ و «مقیاس کلان» یعنی توجه به پدیده‌ها در حد و اندازۀ «ارتباطِ» با با پدیده های دیگر... توجه به «روابط و برآیند آنها» که سبب ایجاد پدیده یا اثر جدید میشود و لوازم و الزاماتی که ایجاد میکند کلید اصلی درک «مقیاس کلان» است... سیستمها، پاسخگوی نیازهای کلان هستند.» 5️⃣پیش‌نیاز پنج: (راهبرد) و نقش آن در «اجتهاد تمدنی» «لبّ مطلب این است که: اگر بخواهیم براساس وحی، به سمت تمدن‌سازی حرکت کنیم و اگر تمدن‌سازی نیاز به تعیین تکلیفِ استراتژی‌هایی مانند موارد ذکر شده در بالا دارد آنگاه باید مبتنی بر ادله وحیانی (و مَا یَتّصِلُ بالوحی)، تکلیف استراتژی‌های لازمِ فوق‌الذکر را مشخص کنیم. در فقه و اجتهاد موجود که به استنباط حکم فعل مکلف به‌صورت مصداق فردی یا جمعی می‌پردازد و توجهی به پدیدهای با نام «فرآیندها» ندارد، این معانیِ استراتژیکِ نهفته در ادله دیده نمی‌شوند و در نهایت نیز با استفاده از عنوانِ «فقدان دلیل»، به اصول عملیه تمسک میشود و صحنه میدانی به تجربه های بشری واگذار می‌شود.» 6️⃣پیش‌نیاز ششم: و هرم نیازها «تمدن، شبکه‌ای از نظامهای اجتماعی است که هر کدام دارای سه لایه معرفتی، قانونی و فرهنگی هستند و تمام مراتب و لایه‌های هرم نیازهای انسان را به صورت کارآمد و مستمر پوشش میدهند،بدین جهت برای دستیابی به تصوری شفاف از متعلّق «اجتهاد تمدنی» (یعنی تصور اینکه قرار است اجتهاد تمدنی چه کارهایی انجام دهد و استنباط برای چه موضوعاتی صورت پذیرد)، بررسی «نیاز و مدل نیازها» ضروری است، مضافا به اینکه «مدل نیازها» از حلقه‌های اصلی ربط میان مبانی نظری با برنامه‌های عملیاتی است.» (در صفحه 77 به مدل نیازهای دینی پرداخته شده است.) 7️⃣ پیش‌نیاز هفتم: «اگر دین بخواهد تمدن‌سازی کند نیاز به کارآمد کردن آموزه‌های خود دارد لذا «کارآمدی در آموزه‌ها» از محورهای اصلی در متعلّق اجتهاد تمدنی است که باید دستورات دین برای تحقق آن در زمینه‌های مختلف نیازها استنباط شود. اگر دین نتواند کارآمدی خود را به‌صورت برتری نسبت به دیگر تفکرات و برنامه‌ها نشان بدهد، بقاء نخواهد داشت و نفوس به سمت و سوی مواردی خواهند رفت که اثرات برتر برای رفع نیازهای آنها دارند .» 2 ❇️تاریخ نگارش:1399/8/9 https://eitaa.com/alimohammadi1389/229
💢سازه‌های تمدن اسلامی؛ موضوعات اجتهاد تمدنی💢 فصل اول (3) تقریر ؛ 🔹تصور یک تمدن و شبیه‌سازیِ آن، نیازمند تصور سازه‌های آن است؛ سازه یا ساختار یک تمدن، نیازهایی هستند که آن تمدن باید پاسخی کارآمد برای آنها ارائه کند. اجتهاد تمدنی، موظف به اکتشاف دیدگاه دین در مورد صحت و سقم این سازه و همچنین اکتشاف پاسخهای دین به چگونگی تحقق این سازه است. 🔹جناب آقای واسطی معقتد است بر اساس نقشه نیازها و سطوح آنها و شواهد میدانی ، حداقل 50 کلان سیستم و نظام اجتماعی باید تشکیل شوند و به یکدیگر متصل گردند تا تمدن تحقق پیدا کند، یک مجتهد تمدنی، در برابر هر یک از این موارد، سوالِ «نظر اسلام در مورد آن چیست؟» را قرار می‌دهد به دنبال کشف پاسخ به آن است؛ این کلان سیستمها، گسترشِ عناوین کلیِ سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی هستند و عبارتند از: ⬅️ الف - سیستمها و فرآیندهای مربوط به زیرساختهای تشکیل یک جامعه (ما یتعلق بتکوّن المجمتع): .1سرزمین‌گزینی، شهرسازی و آمایش سرزمین .2جمعیت‌سازی، ملت‌سازی، ترکیب‌های جمعیتی و منابع انسانی .3منابع غذایی و پوشش .4انرژی و مواداولیه (فرآیندهای تامینی) .5مسکن، معماری و شهرسازی .6زبان، خط و ارتباطات .7آرمانسازی و آینده‌سازی .8قانون‌سازی، عدالت‌ورزی، تعیین جرم و مجازات‌ها، حقوق‌فردی و جمعی .9نظم‌بخشی، مدیریت و حکومت‌سازی .10دفاعی و امنیتی ⬅️ ب- سیستمها و فرآیندهای مربوط به فعال شدن و رشد یک جامعه (ما یتعلق برشد المجتمع:) .1مالکیت .2کشاورزی .3محیطزیست .4خانواده و ازدواج .5جامعه‌سازی، سرمایۀ اجتماعی .6ثبت اسناد واحوال .7ابزارسازی و صنعت .8کار، مشاغل، استخدام و دستمزد (فرآیندهای درآمدزایی) .9ارتباطات، اطلاعرسانی، مطبوعات (فرآیندهای رسانه‌ای) .10پلیس و نیروی انتظامی و اطلاعاتی .11ادارات و مراتب اداری .12انتخابات .13برنامه‌ریزی، مدیریت منابع و زمان .14شهرداری و خدمات شهری .15آموزش و تحقیقات (فرآیندهای دانشی) .16فرهنگ و اخلاق و شهروندی .17اقشار آسیب‌پذیر (فرآیندهای تامین اجتماعی) .18بیمه و بازنشستگی(فرآیندهای پشتیبانی) .19الگوی رفاه عمومی .20دین‌ورزی، مناسک و مکانها و مراسم عبادی .21تجارت، بازرگانی، بازار، واردات و صادرات .22بهداشت و درمان (جسمی، روحی، خانوادگی، کاری، شهری) .23دادگستری .24پول، بانک، اقتصاد، بازارهای سرمایه و بورس .25تولید توزیع مصرف .26مالیات و عوارض .27سفر، جهانگردی .28حمل و نقل .29احزاب .30سازمانها، تعاونیها (فرآیندهای همکاری و هم‌افزایی) .31نظارت، بازرسی، سنجش (فرآیندهای کنترلی و ارزیابی) .32روابط بین‌الملل .33استانداردسازی، بهره‌وری .34اقلیتها دینی، اقوام وگروه‌های اجتماعی خاص .35ورزش، تفریح، اوقات فراغت و استراحت .36بیت‌المال و بودجه .37تاریخ و میراث فرهنگی .38هنر و زیبایی‌شناسی .39نمادها .40حقوق و فرهنگ کودک، زن، کهنسال 🔹ایشان در صفحه 94 تطبیقی بین این عناوین 50 گانه با ابواب مختلف فقه صورت داده است. 3 ❇️تاریخ نگارش:1399/8/9 https://eitaa.com/alimohammadi1389/231
💢تفاوت اجتهاد تمدنی و مفاهیم مشابه💢 فصل اول (4) تقریر ؛ 🔹در صفحه 56 تا 60 استاد واسطی به تفصیل به تفاوت اجتهاد تمدنی و مفاهیم مشابه مانند حکم حکومتی، فقه حکومتی و فقه نظام، فقه اجتماعی و فقه تمدنی می پردازد. خلاصه فرق گذاری ایشان میان اجتهاد تمدنی و موارد مشابه به شرح زیر است: 🔹تفاوت اجتهاد تمدنی با حکم حکومتی «تمام تقریرها از حکم حکومتی دارای یک هسته مرکزی است که «صدور حکم براساس مصالح در مصادیق» است، لذا براساس هر کدام از این توصیفات، فرق ماهویِ حکم حکومتی با اجتهاد تمدنی این است که اجتهاد تمدنی، به‌دنبال استنباط و استخراج نظر شارع و حکم اوّلیِ او در مورد ساختارها و فرآیندهاست؛ اما حکم ثانوی و حکم حکومتی در مقام اجرا و تطبیق است. و البته ممکن است حاکم در شرایط خاصی حکمی را نسبت به ساختار یا فرآیند کلانی صادر کند و حکم حکومتی نسبت به یک نهاد و سیستم ایجاد شود.» 🔹تفاوت اجتهاد تمدنی با فقه نظام «می‌توان گفت که تمایز اجتهاد تمدنی با فقه پویا این است که 1ـ اجتهاد تمدنی، روش استنباطی «نصمحورِ عقلگرا و مبتنی بر سیره عقلائیه» است نه «تجربهمحورِ مبتنی بر عرفِ موجود جهانی» که دین را با وضعیت موجود هماهنگ می‌کند. 2ـ فقه پویا مکانیزمی برای استنباط در مقیاس کلان و در حیطۀ سیستم و نظام‌های کلان ارائه نکرده است.» 🔹تفاوت اجتهاد تمدنی با فقه حکومتی و فقه النظام «پیشنهاد این قلم در مورد کاربرد اصطلاح «فقه حکومتی» و «فقه النظام» به‍‌جهت افزایش کارآیی این اصطلاح که با رعایت تناسب حداکثری میان «معنای لغوی و تبادر عرفی» و «معنای اصطلاحی» ایجاد میشود این است که: فقه حکومتی بهمعنی فقه سیاسی و استنباط نظریه اسلام در مورد حکومت به‌معنی نظام سیاسی و ساختار و فرآیندهای قدرت به‌کار برود و معنای اوسع و اعم آن که تمام ساختارها و فرآیندهای لازم برای تحقق یک جامعه را در بر میگیرد به اصطلاحی مانند «فقه اجتماعی یا فقه تمدنی یا فقه نظام‌ساز» واگذار شود که در این صورت، اجتهاد تمدنی ابزاری برای استنباط برای آن خواهد بود.» 🔹 تقاوت اجتهاد تمدنی با فقه اجتماعی «به‌نظر می‌رسد که در کاربرد اصطلاح «فقه اجتماعی»، مقصود صرفا بررسی احکام جامعه بما هی جامعه نیست بلکه اجزاء زندگی اجتماعی، نهادها، سازمانها و روابط اجتماعی مورد نظر است و با معنی «فقه نظام‌ساز» مترادف است. در دیدگاه نگارنده، براساس تعریف «تمدن»، متعلّق فقه تمدنی، «شبکه نظامات اجتماعی» هستند و تمایز فقه اجتماعی با فقه تمدنی، در شبکه‌ای دیدن نظامات اجتماعی، در فقه تمدنی است.» 4 ❇️تاریخ نگارش:1399/8/9 https://eitaa.com/alimohammadi1389/232
💢تعریف مختار از اجتهاد تمدنی💢 فصل اول (5) تقریر ؛ 🔹در انتهای فصل اول جناب استاد واسطی، پاسخی به اشکالات آیت‌الله محمدجواد می‌دهد که شاید بتوان آن را جامع‌ترین و شفاف‌ترین تصویری دانست که ایشان از فقه اجتهادی ارائه داده است:👇 «مدعای قائلین به فقه النظام، این است که از جمله موضوعات جدیدالحدوث، ساختارها و فرآیندهایی هستند که به افعال مکلفین شکل می‌دهند و امور زندگی آنها در این ساختارها و فرآیندها جاری می‌شود مانند آموزش، بهداشت، فرهنگ، رسانه، اقتصاد، شهرسازی، حمل ونقل، ادارات، تامین اجتماعی، هنر، گمرک، بانک، و ...؛ در این موارد حکم شارع چیست؟ ساختار و فرآیند صحیح غیرفاسد (یا کاملِ غیرناقص) در موارد فوق چگونه است؟ چه ارکان و مقوماتی دارد؟ غایه الموضوع چیست؟ بدءُ تحقق الموضوع کجاست؟ مراتب و مراحل تحقق الموضوع کدامند؟ شرایط زمانی، مکانی، کمی، کیفی و روابط برای دستیابی به خروجی مطلوب کدامند؟ الخلل فی الموضوع کدامند؟ رفع الخلل چگونه حاصل می‌شود؟ در این موارد، نیاز به تفریع فروع در مقیاس فرآیندهاست یعنی براساس منابع موجود و با روش اجتهاد جواهری، اقدام به کشف «حکم فرآیندها» شود و سپس مجموعۀ حکم‌های استخراج شده در هر یک از موضوعات فوق‌الذکر، با توجه به ادلۀ آنها، جمع دلالی شوند و به‌صورت یک بسته عملیاتی که اجزاء و روابط و نقطه شروع فرآیند، مراحلِ آن، مرکز ثقل آن، نقاط بحران آن، بازخورد آن و شاخص‌های خروجیِ آن مشخص شده است، ارائه شود به‌طوری که بتوان گفت: نظر اسلام در مورد فرآیند مثلا آموزش مطلوب چنین است؛ مدل ارائه شده توسط اسلام برای مثلا تامین اجتماعی چنین است؛ اسلام برای تحقق مثلا حمل و نقل بهینه، پروتکل زیر را پیشنهاد می‌کند. توجه به تفاوت مقیاس خُرد با کلان و دستیابی به اینکه در ، ساختارها و فرآیندها، افعال مکلفین را اداره می‌کنند، کلید نیاز به فقه النظام است. مثالی با تحلیل تفصیلی از چگونگی این کار در صفحه 166ذکر شده است. (کارکرد اجتهاد تمدنی در استنباط فرآیند آموزش با اقتباسی از نگرش اسلام).» 🔹در همین قسمت ایشان تعریف مختار خویش از اجتهاد تمدنی را ارائه می‌دهد: 👇 ➖ «تحصیل الحجه علی الاحکام الشرعیه المتعلقه بالتفاعلات و التعاملات فی الهیاکل و المُنظّمات لحصول العدل و التحسینات» ترجمه: «اجتهاد تمدنی، تلاش معرفتی حجیت‌دار است که برای کشف نظر خداوند در مورد «روابط و فرآیندها» در «ساختارها و سازمان‌ها» به هدف دستیابی به عدالت و رشد در مقیاس کلان انجام می‌گیرد»؛ و بر همین اساس «فقه تمدنی»، علم به احکام شرعی متعلق به ساختارها و فرآیندهاست.» ➖« در اجتهاد تمدنی، ساختارها و فرآیندها هستند (سیستمها) نه اشخاص و مقصود از «مکلّف بودنِ فرآیندها» این است که طبق نظر شارع، فرآیندها باید چگونه باشند تا هدف شارع حاصل شود؟ مجتهدِ تمدنی به دنبال کشف صحت یا فسادِ ساختار و فرآیند طبق نظر شارع است (دستیابی به اثر مثبت از سیستم) و امتثال حکم نیز، با فعال‌سازی ساختار و فرآیندِ صحتدار است، لذا اغلب سنخ تکلیف و حکم در فرآیندها، است و گستره و قلمرو اجتهاد تمدنی نیز کلیه ابعاد و جوانب زندگی فردی و جمعی است.» 5 ❇️تاریخ نگارش:1399/8/9 https://eitaa.com/alimohammadi1389/233
💠 لحظه تجلی و گشایش 🌸 ولادت باسعادت، ختمی‌مرتبت،‌حضرت محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله، مبارک باد هیچ انسانی نمی‌تواند صددرصد محمدی زندگی کند (وگرنه همۀ مردم در شمار شاگردان راستین او بودند)، جز در لحظه‌هایی مشخص که به‌اندازۀ هم‌کنشیِ او با رسالت حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله کم و زیاد می‌شود. بنابراین در آن لحظه‌هایی که بر هریک از ما می‌گذرد و ما حس می‌کنیم که دلمان برای حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله گشایش یافته و حس می‌کنیم که عواطف و احساساتمان سراسر از نور رسالت این پیامبر والا برافروخته شده، در آن لحظه‌ها فرصتی مغتنم است تا انسان ذخیره‌سازی کند. من به این روند ذخیره‌سازی ایمان دارم؛ یعنی ایمان دارم که اگر انسان در این لحظه اندیشه‌هایش را متمرکز سازد و بر مضمونی معیّن تأکید ورزد و آن را در خود ذخیره کند، این ذخیره در لحظه‌های ضعف بر او گشوده خواهد شد. بدین‌گونه که پس از گذشت این تجلی والا و بازگشت انسان به زندگی روزمره‌اش این دریافت به‌تدریج ژرفا می‌یابد؛ بذری را که او در لحظه تجلی در خود نهاده، یعنی در لحظه گشایش مطلق به‌سوی ارجمندترین رسالت آسمان، به موقع او را دربر می‌گیرد و به او می‌گوید: «بپرهیز از کژروی! بپرهیز از نافرمانی! مبادا که سر سوزنی از راه محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به بیراهه روی!» 🔸 امامان اهل‌بیت علیهم‌السلام؛ مرزبانان حریم اسلام، ص۹۴. 🆔 @Shahidsadr
⚡️ كسی كه در محيط ولايت دشمنان نبی‌اكرم(ص) زندگی می‌کند، او اهل دنيا و اهل لهو و لعب است؛ چه «لهو و لعب قديم» (در جاهلیت اولی) و چه «لهو و لعب جدید» (در جاهلیت مدرن). 💠 استاد سید محمدمهدی میرباقری: «چه دنيای و چه ، همه لهو و لعب است. لهو آن چيزی است كه انسان را از هدف بزرگ‌تر، يعنی از خداي متعال، بازمی‌دارد. اينكه می‌فرمايد: اي مؤمنين مال‌تان و فرزندتان، لهو شما نشوند، و شما را از ذكر الله باز ندارند («يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنُوا لا تُلْهِكُمْ أَمْوالُكُمْ وَ لا أَوْلادُكُمْ عَنْ ذِكْرِ اللَّهِ وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْخاسِرُونَ»)، به آن معناست که هرچه ما را مشغول كند لهو است. «وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ». انسان اگر در حيات دنيا بود، پير هم كه شود باز كودك است و مشغول بازی و لعب است؛ ولو مشغول مهم‌ترين امور مثل مديريت دنيا در قرن بيست و يكم باشد؛ هم لهو است و هم لعب. (قبلاً تیله‌اش کوچک بود، حالا تیله‌اش کره زمین است.) انسان بايد از دار دنيا بيرون برود و به دار آخرت وارد شود؛ «وَ إِنَّ الدَّارَ الْآخِرَةَ لَهِيَ الْحَيَوانُ لَوْ كانُوا يَعْلَمُونَ». در روايت ذيل آيه سوره أعلي («بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا؛ وَ الْآخِرَةُ خَيْرٌ وَ أَبْقى‏») فرموده‌اند: حيات دنيا، ولايت دشمنان ماست و آخرت ولايت ماست. پس، كسی كه در محيط ولايت دشمنان نبی‌اكرم(ص) است او اهل دنيا و اهل لهو و لعب قديم و لهو و لعب جدید است؛ فقط بازيچه‌ها عوض می‌شود و اشتغالات و دلمشغولی‌ها فرق می‌كند! انسان تا وارد محيط ولايت نشود، به فضای نور و حيات و بندگی خدای متعال و به دارالحيات نمی‌رسد؛ كأنّه دار دنيا، دار مردگی است، لذا اهل دنيا به حيات طيبه و به آن چيزی كه آنها را از لهو و لعب نجات می‌دهد و به خدای متعال می‌رساند، رو نمی‌آورند.» ☑️ @mirbaqeri_ir
💢کارکردهای سه‌گانه و غایت اجتهاد تمدنی💢 فصل دوم تقریر ؛ ⏹ فصل دومِ جزوه ، عنوانش است:👇 فرضیه نگارنده در کارکردهای اصلی اجتهاد تمدنی، در قدم اول، تولید «علم دینی» و «علوم انسانی اسلامی»، و سپس استخراج طرح و برنامۀ «آرمانشهر اسلام» است و غایت اجتهاد تمدنی نیز ساختارسازی و فرآیندسازی برای رشد مستمر ادراک عقلی و قلبی در عموم مردم نسبت به جهان بینهایت و «حس حضور خداوند» است. 1️⃣ کارکرد اول: تولید دینی 👇 🔹استاد واسطی در این بخش به صراحت مناطِ دینی بودن یک علم را اخذ محمول گزاره های آن، از وحی معرفی می‌کند.👇 «پیشفرض نگارنده در مورد تعریف علم دینی چنین است: «علم دینی، مجموعه نظام‌مند از گزاره‌های وحیانی و لوازم عقلانیِ آنهاست. » علم دینی، علمی است که محمولات گزاره‌های آن، از دین گرفته شده است. یعنی در قضیۀ «هر«الف»، «ب» است»، باید محمول که «ب» است از دین گرفته شود. اما قسمت «الف»، که موضوعات و مسائل انسانی است از نقشه موضوعات و مسائل زندگی بشر گرفته می‌شود، البته به علاوه موضوعاتی که توسط دین اضافه می‌شوند (یعنی نیازها یا موضوعاتی که بشر به آنها توجه ندارد و دین او را آگاه می‌کند) .» 🔹سپس ایشان بیان می دارد که گزاره های عقلی محض، علیرغم اینکه مورد تأیید دین است، ولی بنا به معیاری که ایشان ارائه کرده است، علم دینی قلمداد نمی گردد. 2️⃣ کارکرد دوم: تولید ایشان در این کارکرد، علوم انسانی را مغزافزار تمدن‌سازی معرفی می‌کند و به صورت زیر به تعریف آن می پردازد:👇 پیشفرض نگارنده در مورد هویت علوم انسانی چنین است: «علوم انسانی، علومی هستند که به فهم، توصیف و تبیین عوامل و ساختارهایی میپردازند که مولّد رفتارهای انسان در حیطه‌های فردی، جمعی، تاریخی، تمدنی و ماورائی است؛ و این پردازش در لایه رفتارهای تفکری، احساسی، گفتاری، و کارکردی گسترده شده و دامنۀ آن از حداقل‌های لازم (قوانین) تا حداکثرهای مطلوب (اخلاق و فرهنگ) نوسان دارد، اعم از اینکه روش فهم، توصیف و تبیین در این علوم، مشاهده و تجربه باشد یا استنتاج وبرهان». 🔹سپس ایشان بر اساس تعریف ارائه شده، نمایی از هویت رشته های علوم انسانی اسلامی ارائه می دهد که سه نمونه از آن را می توانید مشاهده کنید:👇 ➖بررسی ساختارها و عوامل مولد رفتارهای فردی احساسی وکارکردی به هدف تولید فکر، احساس و رفتار سالم= روان‌شناسی ➖ بررسی ساختارها و عوامل مولد رفتارهای جمعی کارکردی به هدف ایجاد تعادل، انسجام و پایداری اجتماعی= جامعه‌شناسی ➖ بررسی ساختارها و عوامل مولد رفتارهای فردی و جمعی مالی و اقتصادی به هدف ایجاد توازن بین درآمد و هزینه، عرضه و تقاضا و تولید ثروت = اقتصاد و حسابداری 🔹در نگاه استاد واسطی، ترجمه به زبان ساختارها و فرآیندها، برای ایجاد ارتباط با «اجتهاد تمدنی» است که مبتنی بر کشف ساختارها و فرآیندهاست، و نقطه عزیمت (تعریف‌کنندۀ مساله پژوهشی) برای حرکت به سمت تولید علوم انسانی اسلامی است. 3️⃣کارکرد سوم: تولید و مدینه فاضله (مهم) اصلیترین کارکرد اجتهاد تمدنی، تلاش برای اکتشاف آرمانشهر مورد نظر اسلام است و تلاش برای استنباط الگوی پیشرفت به جهت تحقق این آرمانشهر و مدینۀ فاضله. این کارکرد بسیار مهم است و اگر فردی بخواهد تصویر صحیحی از اجتهاد تمدنی و تفاوت آن با اجتهاد متعارف، و ثمرات آن به‌دست بیاورد، لمس و حسّ این کارکرد ضروری است. ⏹ غایت اجتهاد تمدنی: تولید ساختارها و فرآیندهای 🔹ایشان بیان میدارد که تمام تغییر و تحولات در طول تاریخ این است که بشریت به «عبودیت خالصِ فراگیر» برسد و خدا را در همه کثرات عالم کند. 🔹ایشان سپس به تعریف هویت عرفان و دین می پردازد و با بیان اینکه ، اکتشاف قلبیِ علم معادلات خلقت است و هویت دین، تشریعِ منطبق بر تکوین است، به وابستگی طرفینی و می پردازد و عرفان را متولی کشف اسرار و باطن دین و فقه را متولی کشف روابط و فرآیندها قلمداد می نماید و در نهایت نتیجه می‌گیرد که از او در روایات تعبیر به «العالم بالله و بامرالله» می‌شود، مجرای ولایت امر در اجتماع میگردد. 6 ❇️تاریخ نگارش:1399/8/13 https://eitaa.com/alimohammadi1389/۲۳۷