eitaa logo
این عماریون
385 دنبال‌کننده
230.6هزار عکس
62.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
آن چنان بود که مکرراً از پدر و مادر و همسرش درخواست می کرد که برای دعا کنند و می گفت دعا کنید تا من نیز شوم تا اینکه از رفیقانم جا نمانم. 🍃⚘🍃 با از حرم سادات (س)⚘ و همچنین (حرم امامین عسکریین)⚘ عشق خود را به بیت (ع)⚘ نشان داد. اعزام او در از حرم زینب (س)⚘ در آذر ماه بود. 🍃⚘🍃 سرانجام در روز چهارشنبه 23 دی ماه قبل از ظهر در منطقه طومان حلب بر اثر ترکش خمپاره از و به آرزوی دیرینه اش رسید و به ملحق شد و در روز جمعه 25 دی ماه 1394 در زهرا⚘ قطعه 50 (مدافعان حرم) ردیف 115 شماره 18 به خاک سپرده شد. 🍃⚘🍃 با اش اثبات کرد که چه زیبا از قدیم گفته اند: حلال زاده به اش می رود چرا که حتی این دو از نیز به فیض رسیده اند. 🍃⚘🍃
سرانجام جلیل محدثی فر هم در تاریخ 10# تير 1366# و در نصر 4، در منطقه به علّت تركش 60 ميليمترى به چپ، به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسيد. 🍃🌷🍃 #شهید : بهشت امام رضای🌷 مشهد مقدس. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز 💠 شهید جلیل محدثی فر💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
داشت كه حزب ‏اللهى بايد در حضور يابند ولى به دليل اختلاف عقيدتى با فرمانده مربوطه استعفا و از همانجا مستقيم به رفت. 🍃🌷🍃 در دوره آموزش درجه دارى كتابهایش را به يكى از همكلاسى ‏هایش سپرد. چند روزى خانواده از ایشان بى‏ خبر بودند تا اينكه ‏اش از هاى كردستان به دست شان رسيد. 🍃🌷🍃 در مدت حضور در در اثر تركش از دست و در بيمارستان پنجم آذر گرگان به مدت دوازده روز بسترى شد. 🍃🌷🍃 پس از بازگشت از ، در ستاد تقى ‏آباد و سپاه آق ‏قلا1 قلا، 4 مشغول و بسيجى شد و با اسلامى روستا نزديك داشت. 🍃🌷🍃 ایشان مدتى به عنوان مركزى و اسلامى روستا داشت. به خاطر علاقه‏ اى كه به دروس داشت، تصميم گرفت برود علميه قم، اما به دليل نداشتن مدرك سوم راهنمايى موفق به ورود به علميه نشد. 🍃🌷🍃 با فاميل خوبى داشت ، به ‏تر از خود می کرد. را هميشه در اول وقت مى ‏خواند و به توصيه می کردم با همديگر جماعت بر پا كنند. 🍃🌷🍃
سرانجام جلیل محدثی فر هم در تاریخ 10# تير 1366# و در نصر 4، در منطقه به علّت تركش 60 ميليمترى به چپ، به آرزویش که همانا در راه 🤍 بود رسيد. 🍃🌷🍃 #شهید : بهشت امام رضای🌷 مشهد مقدس. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید سرفراز 💠 شهید جلیل محدثی فر💠 🌷 صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
هنگام تولد فرزندش، برای مدت کوتاهی در یکی از بیمارستان‌های شهرستان بابل حاضر شد و او را به یاد و ، حمیدرضا نامید و به برگشت. 🍃🌷🍃 بعد از نسبی از مجروحیت برای گذراندن دورۀ‌ فرماندهی به پادگان حسین(ع)🌷 تهران اعزام شد. 🍃🌷🍃 ایشان از ۱۸ ۱۳۶۳# تا ۱۸ ۱۳۶۳ یادشده را گذراند و پس از آن برای مدت کوتاهی به برگشت. در ۲۱# مرداد ۱۳۶۳# به‌ عنوان واحد شد. 🍃🌷🍃 ایشان اما دو ماه بیشتر طاقت نیاورد و بار دیگه ،اول ۱۳۶۳ اعزام و به‌عنوان محمد باقر(ع)🌷 مشغول به شد. در ۱۵ ۱۳۶۳# بار دیگر بر اثر ترکش از شد. 🍃🌷🍃 و این بار هم، به‌رغم کادر پزشکی، قبل از اتمام درمان، به صحنه ، از اول ۱۳۶۳# به عنوان محمد باقر(ع)🌷 و تا زمان در این کرد. 🍃🌷🍃
دوران آغازين مصادف با# پيروزی انقلاب به رهبری خميني (ره) بود . اما هنوز چند صباحی از تشکيل نظام جمهوری اسلامی نگذشته بود که تحمیلی شروع شد. 🍃🌷🍃 خود را از و می دانست. تا اينکه مدرسه را رها و در ثبت نام کرد و پس از دوره عازم شد. 🍃🌷🍃 ایشان در حضور پيدا کرد و از پا شکستگي شد ، و در 4 هم از و مورد و قرار گرفت. 🍃🌷🍃 ولی هر بار بلافاصله پس از مجدداً عازم مقدم می شد. 🍃🌷🍃
با آغاز ، تلاش برای حضور در میدان های نبرد و سازماندهی نیروها در استان کرمان، از ایشان چهره ای و ساخته بود. در گوناگون و در مدیریتی به خوبی . 🍃🌷🍃 در سال ۱۳۶۳# ایشان به #پاسداران سیرجان منصوب و در طول سال ، بسیار چشمگیری در شهر ایجادکرد مدتی هم در بود. 🍃🌷🍃 در سال ۱۳۶۴# در «والفجر ۸»  به دلیل های شیمیایی دشمن بعثی از و به شد و در همین زمان واحد استان را . 🍃🌷🍃 در جنوب در منطقه عباس با لشکر ۴۱ ثارالله به #حاج قاسم سلیمانی مشغول شد. 🍃🌷🍃 در کربلای ۴ ایشان هم علاوه بر ، ستادی و نیروها و و رسانی و آنها تا عملیاتی های بسیار زیادی داشت. 🍃🌷🍃 در این عملیات تجهیز و هدایت قایق ها تا نزدیک منطقه عملیاتی «کربلای ۴» بود و از آنجا که این عملیات با سختی و دشواری روبرو شد مجبور به بازگشت به خرمشهر شد.
بالاخره دردشت در تاریخ دی ماه ۱۳۵۹# ایشان بر اثر ت دشمن از سینه مورد اصابت قرار گرفت و به رسید. 🍃🌷🍃 همسر برای تحویل ایشان به عملیاتی آمد. پیکر را به تهران آورد و در زهرا (س)🌷 قطعه ۲۴ ردیف ۴۹، شماره ۴۲ به خاک سپرد. 🍃🌷🍃 به روایت از دوستان : ناگفته‌های زیادی از دوران مقدس به خصوص روز‌های وجود دارد که همچون در دل اسلام مانده است. در میان نیز افرادی هستند که هیچ و نشانی از آنها . یکی از این «محمدعلی حبیب‌الله» است که با وجود اینکه عالیه خود را در گذرانده بود، همچون دیگر در مقابل کرد و به رسید که از او یک در آزادی باقی مانده است. اکنون متروی الله در خیابان تهران به نام این بزرگوار است، ولی تقریبا اکثر مردم از زندگی این بزرگوار اطلاعی ندارند. 🍃🌷🍃 سرانجام دکتر محمد علی حبیب الله هم درتاریخ    ۱۳۵۹/۱۰/۳#  به آرزویش که همانا در راه 🤍بود رسید. 🍃🌷🍃
روز ماه سال ۹۷# در حین نیروی انتظامی شهر با ایجاد تعدادی اراذل و اوباش برای در دانشجوی این شهر مواجه میشن و  برای دادن به این وارد عمل شدند و در این درگیری با یکی از این اراذل از # گردن و# دست میشن😭 🍃🌷🍃 به بیمارستان منتقل شدند که متاسفانه اقدامات پزشکی موفقیت آمیز نبوده و ایشون به می رسند. 😭😭😭 🍃🌷🍃 قاتل، بعد از انجام قتل در هنگام خروج از گیلان به همراه چند نفر از همدستانش در رودبار دستگیر شدند. سرانجام #شهید حسن پاینده هم درتاریخ    ۱۳۹۷/۸/۵#  در با اراذل و اوباش به رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : روستای امامده شهر لاهیجان. 🍃🌷🍃
به روایت از برادر : والفجر۸ بود که بر اثر شيميايي دشمن تعدادي از زير آوار ماندند اما بدون توجه به گازهاي شيميايي سريع به طرف بچه‌ها رفت. 🍃⚘🍃 من هم به دنبالش رفتم به سختي بسيجي‌ها را بيرون آورديم و به همین دلیل وقتي از محوطه خارج شديم حالت تهوع و سرگيجه شديدی به ما دست داد. 🍃⚘🍃 و چون صورت سوخته بود برای همین ما را به بيمارستان بوعلي تهران فرستادند. از چشم بيشتر از ديگر بدنش بود اما باز .😭 🍃⚘🍃 و در حاليکه نگرانش بودم و به او در برابر الهي مي‌خوردم با مشاهده ناراحتي من مرا به دعوت می کرد و می گفت: «اينها الهي هستند، از اين کنيد.😔 🍃⚘🍃 پزشک معالج براش ماه استراحت تجويز کرد ولي که توان ماندن در شهر را نداشت ماه بعد عازم شد. 🍃⚘🍃 به تمام اعضاي خانواده گفته بود که در رزمندگان را مي‌زنم و آنها که اين مطلب را باور کرده بودند از اينهمه او براي بازگشت و انجام اين کار مي‌کردند. 🍃⚘🍃
به روایت از همرزم : باید کار محور را انجام می‌داد. هر شب باید مسیر چهار کیلومتری آب و باتلاق را برای شناسایی می‌رفت، وقتی برمی‌گشت، حتماً از با سیم‌های خاردار دشمن زخمی می‌شد. 🍃⚘🍃 شب بعد دوباره باید با این از داخل آب شور رد می‌شد😭. به همین دلیل درمان و پانسمان روی زخمش تأثیر نمی‌کرد، بلکه هر شب زخم دیشب، بازتر می‌شد.😭 🍃⚘🍃 مثل اینکه نمک رویشان می‌پاشیدی😭. قاسم خیلی رو دوست داشت همیشه می گفت که « عالی واقعاً عالی است». واقعاً کارش عالی بود.😭 🍃⚘🍃 دید در شب را باید با خودمان می‌بردیم و تا سینه‌مان را می‌پوشید، شنا كردن لازم نبود. دوربین را روی سرمان می‌گذاشتیم و داخل می‌رفتیم. خط دشمن با ما سه كیلومتر آبی فاصله داشت. در این شب ما باید شب یک مسیر را برای و اطلاعات انتخاب و وضعیت دشمن را بررسی می‌كردیم كه كدام نقطه از خط عراق، از نظر ، و و آمد نفرات ضعیف‌تر و برای است.
زمانی که داشت سوار اتوبوس می‌شد شروع کرد به اشک ریختن،خواهرم پرسید چرا گریه می‌کنی؟ جواب داد: "نگران رقیه و زندگی وی هستم، مواظبش باشید."😭😭 🍃🌷🍃 پس از گذشت یک ماه و حضور در علیه کومله‌های در شهر ظاهراً سپاه بدنبالش به روستا آمدند و سراغش را از پدر و عمویم می‌گیرند. پرسیدند: آیا به خانه برگشت؟ همه تعجب کردند و گفتند که حدود یک ماه عازم شده. نیروهای نظامی تصور کردند که از فرار کرده و این حدود ماه طول کشید. 🍃🌷🍃 طبق گفته‌های را جاده سرورآباد یکی از روستاهای شهر مریوان از استان کردستان به همراه که از شهرستان بود، پیدا کردند که بدست منافقان کومله به رسیده بود😭😭 🍃🌷🍃 را با طریق مختلف شکنجه داده بودند😭، از سیگار، داغ گرفته تا جوش به طوری که از چیز‌هایی را آورند اما موفق و این با تیر از گردن بر به پایان رسید که منجر به شد. 😭😭 🍃🌷🍃
🔷با شنیدن خبر حرکت حضرت امام حسین«ع» او از کوفه خارج شد تا خود را به مولایش برساند. 👈👈 پیری و از آن مهم تر او را از جهاد معاف می‌داشت اما عشق و شور، پیری و شکستگی و لنگی نمی شناسد. نزدیک کربلا به کاروان حسینی رسید و همسفر با او به کربلا آمد. که برخی کتب، نام او را از و نیز نوشته اند، 👈👈در حمله اولی (نبرد نخستین) و تیرباران صبح عاشورا با رخساره ای روشن و محاسنی سپید و گلگون و تنی سرشار از چوبه‌های تیر، با گام‌هایی از جنس ایمان در سن ۷۰ سالگی به درجه رفیع شهادت رسید🏴🏴🏴🏴🏴 📖در زیارت با عنوان و در زیارت ، با عنوان به او سلام داده شده است. 🖊 برخی او را یار پیامبر دانسته و نوشته اند که در فتح شرکت کرد اما این توصیفات مربوط به اوست.
ایشان در بیت المقدس ، گردان رسول (ص)⚘را به عهده داشت. از ویژه اش در# منطقه “طراح” و “جفیر” بود . در هویزه و جفیر ، فرماندهی ارتش عراق سهم بسزایی داشت. 🍃⚘🍃 در بیت المقدس در منطقه بودند و دشمن وارد عمل شده بود . در و شرهانی به اتفاق محمد بیگلو و تن دیگر از در مقابل دشمن با تمام کرد . در آن زمان با وجود اینکه شدیدی در معده داشت اما تا آخرین لحظه در مقابل دشمن ایستاد. 🍃⚘🍃 پس از این از ۶ خرداد ۱۳۶۱ تا ۱۸ اسفند ۱۳۶۳ از نماینده امام خمینی در استان گیلان و امام جمعه رشت را به عهده داشت ، از ۱۹ اسفند ۱۳۶۳ به رفت و تا #۴ فروردین ۱۳۶۴ در قرارگاه مرکزی کربلا مشغول خدمت بود. 🍃⚘🍃 ایشان در اردیبهشت همان سال به # عملیات تیپ قدس منصوب شد و ماه این مسئولیت را به عهده داشت . در همین ایام طی یک ویژه از پا شد. 🍃⚘🍃
به روایت از برادر : والفجر۸ بود که بر اثر شيميايي دشمن تعدادي از زير آوار ماندند اما بدون توجه به گازهاي شيميايي سريع به طرف بچه‌ها رفت. 🍃⚘🍃 من هم به دنبالش رفتم به سختي بسيجي‌ها را بيرون آورديم و به همین دلیل وقتي از محوطه خارج شديم حالت تهوع و سرگيجه شديدی به ما دست داد. 🍃⚘🍃 و چون صورت سوخته بود برای همین ما را به بيمارستان بوعلي تهران فرستادند. از چشم بيشتر از ديگر بدنش بود اما باز .😭 🍃⚘🍃 و در حاليکه نگرانش بودم و به او در برابر الهي مي‌خوردم با مشاهده ناراحتي من مرا به دعوت می کرد و می گفت: «اينها الهي هستند، از اين کنيد.😔 🍃⚘🍃 پزشک معالج براش ماه استراحت تجويز کرد ولي که توان ماندن در شهر را نداشت ماه بعد عازم شد. 🍃⚘🍃 به تمام اعضاي خانواده گفته بود که در رزمندگان را مي‌زنم و آنها که اين مطلب را باور کرده بودند از اينهمه او براي بازگشت و انجام اين کار مي‌کردند. 🍃⚘🍃
به روایت از همرزم : باید کار محور را انجام می‌داد. هر شب باید مسیر چهار کیلومتری آب و باتلاق را برای شناسایی می‌رفت، وقتی برمی‌گشت، حتماً از با سیم‌های خاردار دشمن زخمی می‌شد. 🍃⚘🍃 شب بعد دوباره باید با این از داخل آب شور رد می‌شد😭. به همین دلیل درمان و پانسمان روی زخمش تأثیر نمی‌کرد، بلکه هر شب زخم دیشب، بازتر می‌شد.😭 🍃⚘🍃 مثل اینکه نمک رویشان می‌پاشیدی😭. قاسم خیلی رو دوست داشت  همیشه می گفت که « عالی واقعاً عالی است». واقعاً کارش عالی بود.😭 🍃⚘🍃 دید در شب را باید با خودمان می‌بردیم و تا سینه‌مان را می‌پوشید، شنا كردن لازم نبود. دوربین را روی سرمان می‌گذاشتیم و داخل می‌رفتیم. خط دشمن با ما سه كیلومتر آبی فاصله داشت. در این شب ما باید شب یک مسیر را برای و اطلاعات انتخاب و وضعیت دشمن را بررسی می‌كردیم كه كدام نقطه از خط عراق، از نظر ، و و آمد نفرات ضعیف‌تر و برای است.
در والفجر 2 و 4 نيز در سمت گردان الشهدا ( ع )⚘ و در خيبر با سمت ف گردان اصغر (‌ع )⚘شركت داشت كه ایشان زخمي شدو به پشت منتقل شد. 🍃⚘🍃 اما بعد از دو روز استراحت در بيمارستان مستقيماً به برگشت، فرماندهي گردان قاسم ( ع )⚘را بر عهده گرفت، در بدر ،‌ گردان قائم (عج)♡بود كه طي اين عمليات از سر به شدت شد. 🍃⚘🍃 در اين زمان از سوي سپاه ، ‌ بالا تري چون تيپ يا طرح تيپ به ایشان پيشنهاد شد امابه واسطه اش به اصغر ( ع )⚘ نپذیرفت و در حد اين گردان در كربلاي 8 و نصر 7 شركت كرد. 🍃⚘🍃
ایشان علاوه بر در مقدم ، مسئوليت واحد بسيج« مشكين شهر» و پايگاه هاي مقاومت را عهده دار بود و به هنگام هم بيشتر وقتش را صرف از و رفع آنها مي نمود. 🍃⚘🍃 اضغر(ع)⚘را با برادرش «مير مسلم» و« مير طاهر» اداره مي كرد ولي و حتي لشكر نسبت برادري آنها را نمي دانستند. 🍃⚘🍃 ایشان بعد بر اثر تصادف ، شديداً آسيب دید و از ناحيه كمر دچار شكستگي شد و به همين خاطر در كربلاي 5 شركت نکرد اما «مير مسلم »در اين به رسید. 🍃⚘🍃 سرانجام بنی هاشم هم، در نصر 7 در «سر دشت» و در « دو پازا» بر اثر تیر مستقیم به سر و شکم در تاریخ 15 مرداد 1366 به آرزویش که همانا در راه♡بود رسید. 🍃⚘🍃 #شهید گلزار شهر اردبیل. 🍃⚘🍃
پس از تحميلی هایی را در پاسداران به گرفت اما ایشان با وجود اين كه به رسيده بود با آرام ننشست. 🍃🌷🍃 و ایشان به صورت به عنوان مستشار شد تا بنی هاشم🌷باشد. 🍃🌷🍃 بالاخره در حلب در بعد از روز ماه سال 95# در اثر يك كورنت به از پا و و ، ایشان به شد. 🍃🌷🍃 واز بازو به محلی و سپس به و ودر ساعت بامداد روز 4 95# ایشان به رسید. 🍃🌷🍃
روز ماه سال ۹۷# در حین نیروی انتظامی شهر با ایجاد تعدادی اراذل و اوباش برای در دانشجوی این شهر مواجه میشن و  برای دادن به این وارد عمل شدند و در این درگیری با یکی از این اراذل از # گردن و# دست میشن😭 🍃🌷🍃 به بیمارستان منتقل شدند که متاسفانه اقدامات پزشکی موفقیت آمیز نبوده و ایشون به می رسند. 😭😭😭 🍃🌷🍃 قاتل، بعد از انجام قتل در هنگام خروج از گیلان به همراه چند نفر از همدستانش در رودبار دستگیر شدند. سرانجام #شهید حسن پاینده هم درتاریخ    ۱۳۹۷/۸/۵#  در با اراذل و اوباش به رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : روستای امامده شهر لاهیجان. 🍃🌷🍃
پرست حین انجام ، توسط اشرار مسلح و فرصت طلبان معاند به رسیدند.😔 🍃⚘🍃 یاد و خاطره را همواره زنده نگه می‌داریم و خود را در برابر خانواده‌های بزرگوار مدیون می‌دانیم و از هیچ کوششی برای به آنان دریغ نمی‌کنیم، قطعا مجازات سختی در انتظار عاملان این امنیت خواهد بود. 🍃⚘🍃 همزمان با شب عید قربان (مورخه ۲۹ تیر ۱۴۰۰)، اشرار مسلح و معاند، ضرغام پرست را حین انجام ماموریت امنیت، به رساندند و یک دیگر را کردند. 🍃⚘🍃 این دو جان برکف، بودند که یکی به رسید و دیگری از پا و برای به مرکز درمانی منتقل شد.😔 🍃⚘🍃 سرانجام ضرغام پرست هم درتاریخ ۱۴۰۰/۴/۲۹ در شب قربان هنگام انجام توسط اشرار به رسید‌. 🍃⚘🍃 #شهید پس از تشییع با شکوهی که انجام شد جمعه صبح #۱ مرداد ماه ۱۴۰۰ درقطعه رامهرمز، استان خوزستان خاکسپاری شد. 🍃⚘🍃
داشت كه حزب ‏اللهى بايد در حضور يابند ولى به دليل اختلاف عقيدتى با فرمانده مربوطه استعفا و از همانجا مستقيم به رفت. 🍃🌷🍃 در دوره آموزش درجه دارى كتابهایش را به يكى از همكلاسى ‏هایش سپرد. چند روزى خانواده از ایشان بى‏ خبر بودند تا اينكه ‏اش از هاى كردستان به دست شان رسيد. 🍃🌷🍃 در مدت حضور در در اثر تركش از دست و در بيمارستان پنجم آذر گرگان به مدت دوازده روز بسترى شد. 🍃🌷🍃 پس از بازگشت از ، در ستاد تقى ‏آباد و سپاه آق ‏قلا1 قلا، 4 مشغول و بسيجى شد و با اسلامى روستا نزديك داشت. 🍃🌷🍃 ایشان مدتى به عنوان مركزى و اسلامى روستا داشت. به خاطر علاقه‏ اى كه به دروس داشت، تصميم گرفت برود علميه قم، اما به دليل نداشتن مدرك سوم راهنمايى موفق به ورود به علميه نشد. 🍃🌷🍃 با فاميل خوبى داشت ، به ‏تر از خود می کرد. را هميشه در اول وقت مى ‏خواند و به توصيه می کردم با همديگر جماعت بر پا كنند. 🍃🌷🍃
پرست حین انجام ، توسط اشرار مسلح و فرصت طلبان معاند به رسیدند.😔 🍃⚘🍃 یاد و خاطره را همواره زنده نگه می‌داریم و خود را در برابر خانواده‌های بزرگوار مدیون می‌دانیم و از هیچ کوششی برای به آنان دریغ نمی‌کنیم، قطعا مجازات سختی در انتظار عاملان این امنیت خواهد بود. 🍃⚘🍃 همزمان با شب عید قربان (مورخه ۲۹ تیر ۱۴۰۰)، اشرار مسلح و معاند، ضرغام پرست را حین انجام ماموریت امنیت، به رساندند و یک دیگر را کردند. 🍃⚘🍃 این دو جان برکف، بودند که یکی به رسید و دیگری از پا و برای به مرکز درمانی منتقل شد.😔 🍃⚘🍃 سرانجام ضرغام پرست هم درتاریخ ۱۴۰۰/۴/۲۹ در شب قربان هنگام انجام توسط اشرار به رسید‌. 🍃⚘🍃 #شهید پس از تشییع با شکوهی که انجام شد جمعه صبح #۱ مرداد ماه ۱۴۰۰ درقطعه رامهرمز، استان خوزستان خاکسپاری شد. 🍃⚘🍃
به روایت از برادر : والفجر۸ بود که بر اثر شيميايي دشمن تعدادي از زير آوار ماندند اما بدون توجه به گازهاي شيميايي سريع به طرف بچه‌ها رفت. 🍃⚘🍃 من هم به دنبالش رفتم به سختي بسيجي‌ها را بيرون آورديم و به همین دلیل وقتي از محوطه خارج شديم حالت تهوع و سرگيجه شديدی به ما دست داد. 🍃⚘🍃 و چون صورت سوخته بود برای همین ما را به بيمارستان بوعلي تهران فرستادند. از چشم بيشتر از ديگر بدنش بود اما باز .😭 🍃⚘🍃 و در حاليکه نگرانش بودم و به او در برابر الهي مي‌خوردم با مشاهده ناراحتي من مرا به دعوت می کرد و می گفت: «اينها الهي هستند، از اين کنيد.😔 🍃⚘🍃 پزشک معالج براش ماه استراحت تجويز کرد ولي که توان ماندن در شهر را نداشت ماه بعد عازم شد. 🍃⚘🍃 به تمام اعضاي خانواده گفته بود که در رزمندگان را مي‌زنم و آنها که اين مطلب را باور کرده بودند از اينهمه او براي بازگشت و انجام اين کار مي‌کردند. 🍃⚘🍃
به روایت از همرزم : باید کار محور را انجام می‌داد. هر شب باید مسیر چهار کیلومتری آب و باتلاق را برای شناسایی می‌رفت، وقتی برمی‌گشت، حتماً از با سیم‌های خاردار دشمن زخمی می‌شد. 🍃⚘🍃 شب بعد دوباره باید با این از داخل آب شور رد می‌شد😭. به همین دلیل درمان و پانسمان روی زخمش تأثیر نمی‌کرد، بلکه هر شب زخم دیشب، بازتر می‌شد.😭 🍃⚘🍃 مثل اینکه نمک رویشان می‌پاشیدی😭. قاسم خیلی رو دوست داشت همیشه می گفت که « عالی واقعاً عالی است». واقعاً کارش عالی بود.😭 🍃⚘🍃 دید در شب را باید با خودمان می‌بردیم و تا سینه‌مان را می‌پوشید، شنا كردن لازم نبود. دوربین را روی سرمان می‌گذاشتیم و داخل می‌رفتیم. خط دشمن با ما سه كیلومتر آبی فاصله داشت. در این شب ما باید شب یک مسیر را برای و اطلاعات انتخاب و وضعیت دشمن را بررسی می‌كردیم كه كدام نقطه از خط عراق، از نظر ، و و آمد نفرات ضعیف‌تر و برای است.