eitaa logo
این عماریون
384 دنبال‌کننده
230.4هزار عکس
62.3هزار ویدیو
1.4هزار فایل
کانال تحلیلی درباب مسائل سیاسی واجتماعی https://eitaa.com/joinchat/2102525986Cbab1324731
مشاهده در ایتا
دانلود
🕋 امسال به جهت شیوع کرونا حج برگزار نشد ⬅️ یادتونه سال‌های گذشته مدام در ایام حج مطلب منتشر می‌کردند که با پولی که از طرف ایرانی ها صرف میشه چه کارهای عجیب و غریبی میشه کرد و چند صدتا فوق تخصصی در شهرهای ایران میشه ساخت و چند میلیون رو میشه از فلاکت درآورد و ... ⬅️ کلا جوری حرف میزدن اینگار کل مشکلات اقتصادی و فقر ایران و ایرانی با تعطیل کردن حج حل میشه ‼ ⁉️ خب امسال هیچ ایرانی به حج نرفت ... پولی هم از کشور بابت حج از کشور خارج نشد... دستاوردهای اقتصادی تعطیل شدن حج را برای ما نام ببرید ⁉️‼ ✅ پُر واضح است که همه ی این حرف‌ها فقط با هدف هجمه و و با نیت کمرنگ کردن مردم مطرح میشود ... و هدفش هرگز دلسوزی برای نیست 🤚
⭕️حاشیه های خواندنی امین شایانمهر خبرنگار همراه رئیس جمهور در سفر به خوزستان: ✅غروب پنج شنبه اطلاع دادند که برنامه فردای را پوشش دهم. طبق روال اسامی 4نفر را بعنوان تیم تصویربرداری و فنی ارسال کردم، گفتند فقط یک نفر کفایت میکند. از برنامه پرسیدم، پاسخ دادند بازدیدی . اواخر شب مجددا خبر دادند نمازصبح فرودگاه باشید،گویا ماجرا بیش از یک بازدید است. ✅خوشحالم که احتمالا دولت طبق رویه سابق، در روز اول کاری میخواهد مشهد برود و در ایام محدودیت تردد، توفیق زیارت دارم! نزدیک فرودگاه بودم که گفتند بیایید ترمینال 4؛ پس قاعدتا جدا از رئیس جمهور پرواز میکنیم. در هواپیمای کوچک جاگیر شدیم که اقای رئیس هم آمد و برصندلی ردیف نخست نشست. ✅"با سلام خدمت مسافران محترم، مقصد ما و مدت سفر یک ساعت است" هواپیما آماده برای تیک آف بود که خلبان بلاخره تیم خبری را از جهالت خارج کرد و فهمیدیم صبح یک روز تابستانی عازم خوزستانیم. اما فقط ما در بی خبری نبودیم، اوضاع مدیران عالی استان هم کمی از ما بهتر بود! ✅ جمعه، استاندار و 4،5 نفر عضو اصلی شورای تامین ساعت 9 و نیم پنج شنبه شب به جلسه محرمانه ای دعوت شده بودن که تا 12 شب طول کشیده بود و آنجا از سفر رئیس جمهور مطلع شده بودند؛ با این شرط که به احدی سفر رییس جمهور را اطلاع ندهند. اما فراهم کردن برخی مقدمات، ضروری بود. ✅نخستین دقایق جمعه، استاندار به معاونینش خبر میدهد ساعاتی دیگر به اهواز می آید و به مدیرکل بهداشت هم گفته میشود وزیر بهداشت برای سرکشی از بیمارستانها عازم اهواز است. 7صبح؛ روی باند فرودگاه چند نفر از مدیران که برای استقبال از وزیر آمده اند، شاهد پیاده شدن رئیس جمهور هستند. ✅اقای رئیسی بدون وقفه عازم پروژه جمع آوری شد. پروژه، جمعه ها تعطیل است و شب قبل به مدیران و مهندسانش گفته اند فردا فرمانده سپاه برای بازدید می آید و چندنفری حضور داشته باشید. ✅برنامه بعدی حضور در رازی است، اصلی ترین مرکز رسیدگی به بیماران کرونایی اهواز. پیشتر وزیر بهداشت به آنجا رفته و رئیس بیمارستان بی خبر از حضور رئیس جمهور مشغول ارائه توضیحات است. که خودرو آقای رئیسی وارد حیاط شلوغ بیمارستان شد. مردم و پرستاران متعجب، خود را به رئیس رساندند. ✅مردی که همسرش را شب گذشته از دست داده و در تلاش بود تا بتواند با وزیر بهداشت چند دقیقه ای گفتگو کند ناگهان رییس جمهور را مقابل خود دید و 4-5 دقیقه با حرارت و عصبانیت با رئیس جمهور درددل کرد. او ایستاد تا صبحتهای مرد داغ دیده تمام شود سپس وارد بخش بیمارستان شد. ✅رئیس بیمارستان گفت وارد این بخش نشوید، آلوده است، جواب شنید برای همین ها آمده ام، البته 2 تا ماسک هم زده ام. برخلاف شایعات نه کسی از حضور او خبر داشت و نه بازدیدی از بخش اورژانس پیش بینی شده بود که از قبل بخواهند آنجا را مرتب و خالی از بیمار کنند. ✅از بیمارستان سریعا راهی فرودگاه شدیم، اینبار مقصد را میدانم، روستای در اطراف هویزه. ساعت 10صبح است اما از آسمان آتش می بارد، گرمای داخل بالگرد بدتر از بیرون است و 40دقیقه پرواز. نزدیک روستا فرود می آییم. 40-50 نفر از شیوخ و جوانان منطقه جمع شده اند و منتظر فرمانده سپاه خوزستان ✅گفته شده فرمانده برای افتتاح طرح می آید! اما ناباورانه برگرد رئیس جمهور حلقه میزنند و با مهمان نوازی همیشگی شان، اشعار زیبای عربی را میخوانند. گرمای 45درجه و حضور در حیاط حسینیه بدون سایه بان در کنار کثرت استفاده از تلفن باعث شده تا گوشی مدام هشدار بدهد که امکان فعالیت ندارد! ✅ حاضر در برنامه که دل پری داشتند و گوش شنوایی یافته بودند، یکی پس از دیگری در آن آفتاب سوزان پشت میکروفون رفتند و بی پرده و بدون لکنت با رئیس جمهور حرف زدند. ما که در آنجا سایه ای گیر آورده بودیم و بطری خنک آب معدنی! اما آقای رئیس در صف اول روی صندلی زیر آفتاب. ✅مسیر بازگشت با بالگرد بیشتر طول کشید! آقای رئیسی از مناطق ، رفیع و دشت آزادگان که مشکلات آبی داشتند، بازدید کرد. بالاخره می رسیم به استانداری. ظهر از سرتیم حفاظت نقل میکنند که رئیس جمهور از برنامه های سفر ناراضی است و میگوید چرا اجازه حضور بیشتر میان مردم را نمیدهید؟ ✅عصر 2 جلسه فشرده تنظیم شده یکی با سران و دیگری شورای مدیران استان، مهمانانی که صبح امروز و بعد از رسانه ای شدن سفر، به این جلسه دعوت شده اند. جلسات 5ساعت طول میکشد و نزدیک اذان مغرب است که میگویند حرکت کنید، نماز را در فرودگاه خواهیم خواند. ✅به فرودگاه شهید سلیمانی اهواز میرسیم اما خبری از آقای رئیس نیست. مطلع میشویم که در مسیر به یکی از محلات محروم اهواز رفته تا نماز را در جمع مردم بخواند. با اصرار به یکی از راننده ها، پس از نماز، خود را به محله میرسانیم. ✅مردم در اطراف و داخل
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 برای فردی که نفسش بالا نمیاد و هم تخت خالی نداره، چه کار کنیم؟ ♻️ موجب درگیری بیشتر ریه! چگونه درگیری ریه فرد را کاهش دهیم؟ علائم فرد سردمزاج چیست؟ چگونه سطح را افزایش دهیم؟ عوارض استفاده از چیست؟ ، و برای چه افرادی توصیه می‌شود؟
ایشان ودیگر موفق شدند ۱۵ از را از خطر نجات بدهند كه در بين آنها نيز داشتند. 🍃🌷🍃 معلول   ۸۶ ای هم  در مسكونی گرفتار شده بود. ایشان  زمانی كه برای  رفته بود، ناگهان از رفت و بر زمين شد. 🍃🌷🍃 دقايقی بعد وقتی ديگر به آمدند ایشان را ديدند كه حال روی افتاده بود و کمکش کردند. آنها و ایشان را از خارج كردند اما بررسی ها نشان مي‌داد كه پيرزن را از داده.😔 🍃🌷🍃 با اين حال ایشان كه بود به منتقل شد ولی  با وجود پزشكان خود را از دست داد و به رسید. 🍃🌷🍃
از می‌گفت که به طرز وحشتناکی به رسیده بودند. شهیده‌‎ای که سر نداشت، دیگری که پس از یک روز از وقتی برای دفن پیکر دیگری به رفتند، را خالی از دیدند؛ 🍃🌷🍃 چرا که در اثر باران دشمن شکافته شده و جسد توسط های وحشی خورده شده بود.» او بعضی از شب‌ها در جنت آباد می خوابید تا به رسیدگی کند.😔 🍃🌷🍃 با مریم به واسطه ما با نیروهای اسلام بود. از آنجا که مریم مردمی محسوب می‌شد و در محل اقامت اسلام در هتل کاروانسرا اقامت داشت با اخت پیدا کرد. 🍃🌷🍃 به نوعی با مریم شدیم، چندباری خودم ن مریم را به بردم و دیدم که بالای سر می رفت و آن ها را می کرد. ما هم ایشان را به عنوان خودمان می شناختیم. 🍃🌷🍃 و 2 مریم که عضو سپاه خرمشهر بودند و حضورشان در هتل باعث شد مراودات ما با این خانواده بیشتر شود. اگر کسی از نیروها می شد ننه مریم به عنوان مادر و یا خواهر او بالای پیکرش حاضر می شد و عزاداری می کرد. 🍃🌷🍃
ماجرای ایشان : اردیبهشت ۱۴۰۲# دو نفر از اراذل و اوباش در یکی از خیابان‌های شهر سبزوار قصد داشتند دختر جوانی را به زور با خود ببرند. ایشان که خود پدر بود  و ۱۳ دارم و منتظر از منزل همکاسی‌اش بود متوجه ایجاد برای دختر جوان شد و بلافاصله و برای او با دزدان نوامیس  شد. 🍃🌷🍃 هر ۲ جوان مزاحم، در واکنش به دفاع ایشان از دختر جوان، ناجوانمردانه با سرد را از سر مورد و سپس نفر دوم از روبه‌رو مورد جرح شدید قرار دادند. و پس از جرم از محل متواری شدند ایشان بلافاصله به منتقل شد اما به دلیل و به رسید.💔 🍃🌷🍃
بچه‌ها بهش اجازه ندادند چنین کاری کند و به او گفتند شما گردانی و باید بمانی تا را کنی.😭 🍃🌷🍃 از ساله تا ساله‌ای که اکبر گویان یکی یکی روی می‌افتادند و از آن‌ها# رد می‌شدند. 😭😭 🍃🌷🍃 با خالی دشمن‌ تا بتوانند از کنند، با و پوست و استخوان‌شان از کردند.....😭 🍃🌷🍃 سرانجام شهید دفاع مقدس محمد علی زرین قلم  هم پس از حدود بستری  در بقیه الله (عج)♡ درتاریخ   ۱۳۹۹/۸/۲۹#  به علت به شد و به پیوست‌. 🍃🌷🍃
پس از تحميلی هایی را در پاسداران به گرفت اما ایشان با وجود اين كه به رسيده بود با آرام ننشست. 🍃🌷🍃 و ایشان به صورت به عنوان مستشار شد تا بنی هاشم🌷باشد. 🍃🌷🍃 بالاخره در حلب در بعد از روز ماه سال 95# در اثر يك كورنت به از پا و و ، ایشان به شد. 🍃🌷🍃 واز بازو به محلی و سپس به و ودر ساعت بامداد روز 4 95# ایشان به رسید. 🍃🌷🍃
بعد از آن متوجه شدم قبل از آمدن به منزل، شده بود و حتی هفته در (عج)♡بستری بود. لباس زیاد می‌پوشید که من متوجه این موضوع نشوم.😭 🍃🌷🍃 باری که گفت می‌خواهد به برود ۳ طول کشید تا برگردد. بار گفت، برای ۸۰۰ به یزد می‌برد که بعدا متوجه شدم با همان شد.😭 🍃🌷🍃 من ماهه باردار بودم که گاهی در خانه حرف را می‌زد. می‌گفت: شاید برای به آنجا بروم. زیاد جدی نگرفتم. گفتم می‌رود و یک هفته‌ای برمی‌گردد. 🍃🌷🍃 هفته بعد آمد و گفت: حکمم را زدند و باید بروم ! گفتم احمد! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. می‌گفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به زینب (س)🌷سپردم.😭 🍃🌷🍃 به رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. می‌گفت: زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود.😭 🍃🌷🍃 مردم گاهی می‌زدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز پیام داد که به خانه می‌آید. سریع رفتم خانه‌مان. 🍃🌷🍃
بچه‌ها بهش اجازه ندادند چنین کاری کند و به او گفتند شما گردانی و باید بمانی تا را کنی.😭 🍃🌷🍃 از ساله تا ساله‌ای که اکبر گویان یکی یکی روی می‌افتادند و از آن‌ها# رد می‌شدند. 😭😭 🍃🌷🍃 با خالی دشمن‌ تا بتوانند از کنند، با و پوست و استخوان‌شان از کردند.....😭 🍃🌷🍃 سرانجام شهید دفاع مقدس محمد علی زرین قلم  هم پس از حدود بستری  در بقیه الله (عج)♡ درتاریخ   ۱۳۹۹/۸/۲۹#  به علت به شد و به پیوست‌. 🍃🌷🍃
به روایت از مادر: خیلی بچه ی بود، با و اخلاق ، همیشه به سفارش می کرد که بریم وبه  خونه خانواده سر بزنیم. 🍃🌷🍃 فرزند بزرگم بود  که همراه کوچک تر از خودش به رفت وقتی کوچکترش در سال شد خودش خبر شو به من و خانواده داد. 🍃🌷🍃 خیلی به ما می گذاشت وقتی از بر می گشت با و می کرد سنگر درست می کرد تفنگ درست میکرد و  با هم می کردند. 🍃🌷🍃 موقعی که  به می اومد اول به می رفت و با که داشت میوه می گرفت می برد ملاقات و... 🍃🌷🍃   آخر که میخواست بره ،از پدرش خواست که اجازه بده برای رفتن و به خواهرانش سفارش کرد که به اهمیت بدن و همسر و دخترانش رو  من و پدرش سپرد 😭😭 🍃🌷🍃 وقتی خبر رو می خواستن بهمون بدن، پدرش سر کار بود شب یکی از همسایه ها گفتن میخواهیم هیئت امشب منزل شما بزاریم و ارام ارام به پدرش خبر دادن 😭 🍃🌷🍃
مسلم نصر المهدی♡ زرهی اصفهان بود، موقع استراحت بود که شون رو با زدند، تا از همان جا شدند و به ایشان  هم کرد. 🍃🌷🍃 خود ایشان  رفت داخل آمبولانس نشست و از زیاد شد و گردن ایشان  را داخل بیمارستان می‌کنند و روز هم در زنده بود. 🍃🌷🍃 ولی  به دلیل داخلی در تاریخ   ۱۳۹۴/۷/۳۰# ایشان  به آرزویش که همانا  در راه 🤍 بود رسید. 🍃🌷🍃 #شهید : زادگاهش، روستای موسویه،شهرستان جهرم. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید  سرفراز    💠شهید مسلم نصر 💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
| تحویل ۵ جدید در دولت سیزدهم
به‌معنای کلمه بود و در مقدم مبارزه با ویروس کرونا داشت.😭 🍃🌷🍃 زمانی‌که بیماران کرونایی را به میلاد آورده بودند با و داشتن را کرد و را داد. 🍃🌷🍃 ،یک بود که دست ما بود و به را داشت از طرفی قبلاً در قسمت سرویس بهداشتی بیمارستان لاهیجان افتاده بود که نیاز به داشت و بدون کسی را و او را کرد و را داد. 😭 🍃🌷🍃 در اخیر و زمانی‌که تمام و شده بودند اما همچنان در خود می‌شد. 🍃🌷🍃 در یکی از برفی با کوچک به‌دلیل شدن در کرده بودند و با خودش آن را در ایزوله بیمارستان داد تا از نزنند.😭 🍃🌷🍃
خود را به کرد ، من ،# تلاش و کشیدن بود و به خود یعنی داشت.😭 🍃🌷🍃 البته قبلاً کاری در یک‌ بهداری برایش شده بود اما بود که باید در که را خوانده و برای آن کشیده به‌ شود و را دهد. 🍃🌷🍃 با و خود در مختلف دنبال گشت و آنقدر و کرد تا اینکه توانست در که را بود یعنی به‌ شود چون کردن به و بود.😭 🍃🌷🍃 یک بار یکی از نتوانسته بود خود را در کند و برای به این شد. 🍃🌷🍃 و بدون به# کمیته امداد یا برای به آن ، و از را کردند. 🍃🌷🍃
سراانجام مدافع سلامت نرجس خانعلی زاده درروز  1398# در حین به در خود از رفت  و به‌ دلیل و نفس در بخش ویژه میلاد لاهیجان‌ بستری شد. 🍃🌷🍃 و ایشان  در 6 در میلاد به رسید و شناخته شد. 🍃🌷🍃 : گلزار شهر رودسر. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید  سرفراز    💠شهیده نرجس خانعلی زاده💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
بعد از آن متوجه شدم قبل از آمدن به منزل، شده بود و حتی هفته در (عج)♡بستری بود. لباس زیاد می‌پوشید که من متوجه این موضوع نشوم.😭 🍃🌷🍃 باری که گفت می‌خواهد به برود ۳ طول کشید تا برگردد. بار گفت، برای ۸۰۰ به یزد می‌برد که بعدا متوجه شدم با همان شد.😭 🍃🌷🍃 من ماهه باردار بودم که گاهی در خانه حرف را می‌زد. می‌گفت: شاید برای به آنجا بروم. زیاد جدی نگرفتم. گفتم می‌رود و یک هفته‌ای برمی‌گردد. 🍃🌷🍃 هفته بعد آمد و گفت: حکمم را زدند و باید بروم ! گفتم احمد! من حالم خوب نیست با این وضعیتم تنهایم نگذار. می‌گفت: زهرا من هم نگرانت هستم، اما تو را به زینب (س)🌷سپردم.😭 🍃🌷🍃 به رفت و بعد از سه ماه تماس گرفت. می‌گفت: زیادی را پیاده آمده تا بتواند تماس بگیرد. نگران من و بچه بود.😭 🍃🌷🍃 مردم گاهی می‌زدند که شوهرت چطور دلش آمد در شرایط بارداری تنهایت بگذارد. یک روز پیام داد که به خانه می‌آید. سریع رفتم خانه‌مان. 🍃🌷🍃
شوشتری با صحرایی، می­‌برد و سه روز در آنجا می­‌شدند و را درمان می‌­کردند؛ ما بعد از شون به پیرمردی برخوردیم که می­‌گفت: من به خاطر نداشتن خرج عمل، رو به موت بودم، اگر شوشتری مرا عمل نمی‌­کرد الان مرده بودم. 🍃🌷🍃 مادر یک پسر بچه با گریه می گفت: من خرج عمل بچه­‌ام را نداشتم، و با ­‌های صحرایی که ایجاد شد، توانستم فرزندم را عمل کنم. 🍃🌷🍃 انجام می‌­داد، مثلاً رفته بود زاهدان، در آن­جا ­‌های زندانی در یک اتاق با سه و یا چهار بچه در بدی در حال زندگی بودند، در را باز می‌­کند. و می­‌بیند، فقط یک دبه آب توی یخچال است و در کنار یخچال می­‌نشیند و زار گریه می­‌کند و می­‌گوید: ما اینجا باشیم و اینها با این شرایط زندگی کنند. 🍃🌷🍃 لحظه پول از خود می­‌کند تا آن­ها را کند و به ­ های دستور دادند تا فردا به ساکنان آن­جا و سامان داده شود. 🍃🌷🍃
ماجرای ایشان : اردیبهشت ۱۴۰۲# دو نفر از اراذل و اوباش در یکی از خیابان‌های شهر سبزوار قصد داشتند دختر جوانی را به زور با خود ببرند. ایشان که خود پدر بود  و ۱۳ دارم و منتظر از منزل همکاسی‌اش بود متوجه ایجاد برای دختر جوان شد و بلافاصله و برای او با دزدان نوامیس  شد. 🍃🌷🍃 هر ۲ جوان مزاحم، در واکنش به دفاع ایشان از دختر جوان، ناجوانمردانه با سرد را از سر مورد و سپس نفر دوم از روبه‌رو مورد جرح شدید قرار دادند. و پس از جرم از محل متواری شدند ایشان بلافاصله به منتقل شد اما به دلیل و به رسید.💔 🍃🌷🍃
از همان نخست شیوع در مبارزان با بیماری در ها رسانی می کرد و در و زمان♡و ،ایشان مشغول به بود. 🍃🌷🍃 به روایت از برادر : بین از همه بود. او با ما که برادرانش بودیم قابل . در خواندن، و و بود. 🍃🌷🍃 در و بود. حالا که 30 از زمان ، هنوز و از می‌کنند. 🍃🌷🍃 ، و   باعث می‌شود ما هم بیشتر به   پی ببریم. برای بود. 😭 🍃🌷🍃 با توجه به و که داشتند، با وجود از 😭خیلی از بوده‌اند که را . 🍃🌷🍃
وقتی را در بستری می‌کردم، احساس می‌کردم حالش خوب نیست و اشکم جاری شد اما می‌گفت: «نگران چی هستی؟😭😭 🍃🌷🍃 من حالم خوب می‌شه و دو سه روز دیگر از بیمارستان مرخص میشم.» اما همانجا به رسید و ما را خود کرد.😭😭 🍃🌷🍃 بود که بر اثر به به رسید😭. روز قبل از آن را کرده بود که به دلیل روده،اورژانسی به اتاق عمل رفته بود. 🍃🌷🍃 قبل از بیمار بود اما از او شد و بعد از چند روز هم با ظهور اولیه در ،تست کرونا از او گرفته شد که بود.😭😭 🍃🌷🍃 کامل یک و بود که برای از نمی‌کرد.😭 🍃🌷🍃
به‌معنای کلمه بود و در مقدم مبارزه با ویروس کرونا داشت.😭 🍃🌷🍃 زمانی‌که بیماران کرونایی را به میلاد آورده بودند با و داشتن را کرد و را داد. 🍃🌷🍃 ،یک بود که دست ما بود و به را داشت از طرفی قبلاً در قسمت سرویس بهداشتی بیمارستان لاهیجان افتاده بود که نیاز به داشت و بدون کسی را و او را کرد و را داد. 😭 🍃🌷🍃 در اخیر و زمانی‌که تمام و شده بودند اما همچنان در خود می‌شد. 🍃🌷🍃 در یکی از برفی با کوچک به‌دلیل شدن در کرده بودند و با خودش آن را در ایزوله بیمارستان داد تا از نزنند.😭 🍃🌷🍃
خود را به کرد ، من ،# تلاش و کشیدن بود و به خود یعنی داشت.😭 🍃🌷🍃 البته قبلاً کاری در یک‌ بهداری برایش شده بود اما بود که باید در که را خوانده و برای آن کشیده به‌ شود و را دهد. 🍃🌷🍃 با و خود در مختلف دنبال گشت و آنقدر و کرد تا اینکه توانست در که را بود یعنی به‌ شود چون کردن به و بود.😭 🍃🌷🍃 یک بار یکی از نتوانسته بود خود را در کند و برای به این شد. 🍃🌷🍃 و بدون به# کمیته امداد یا برای به آن ، و از را کردند. 🍃🌷🍃
سراانجام مدافع سلامت نرجس خانعلی زاده درروز  1398# در حین به در خود از رفت  و به‌ دلیل و نفس در بخش ویژه میلاد لاهیجان‌ بستری شد. 🍃🌷🍃 و ایشان  در 6 در میلاد به رسید و شناخته شد. 🍃🌷🍃 : گلزار شهر رودسر. 🍃🌷🍃 شادی ارواح طیبه ی شهدا،امام شهدا،شهدای انقلاب، شهدای دفاع مقدس،شهدای مدافع حرم، شهدای مدافع امنیت، شهدای مدافع سلامت،شهدای هسته ای و علی الخصوص شهید  سرفراز    💠شهیده نرجس خانعلی زاده💠                            🌷  صلوات 🌷‌ ✨ التماس دعای فرج وشهادت✨ یاعلی مدد
در یونان قدیم بیمار روحی را بخانواده اش میسپردند و خانواده متعهد میشد که نگذارد از طرف بیمار زیانی بکسی وارد آید. در حالیکه در بیمار روحی را در در بخش مورد محافظت و معالجه قرار میدادند, مثلا در و بیماران روحی در بخش معالجات اعصاب تحت مراقبت و رسیدگی متناسب پزشکان اعصاب بودند و تمام بیمارستان تحت کنترل هفتگی شخصی سلطان قرار داشت. در حالیکه در قرن ۱۹ میلادی در بیماران روحی را در زندان و تحت کنترل پلیس قرار داده و با آنها مثل جنایتکاران رفتار میکردند. در اروپا فقط بود که هنوز از دوران حکومت اسلامی اش (آندلس پیشین) بیمارستانهایی بنام بیگناهان Innocentes برای بیماران روحی داشت. انگلستان در سال ۱۷۰۱ میلادی اولین قدم مرددانه در طریق تقلید از سیستم برای رسیدگی به بیماران روحی را برداشت. تازه در اواخر قرن ۱۸ میلادی پزشک فرانسوی بنام پینل موفق شد از مجلس شورا(Convent) اجازه بگیرد که زنجیرها را از دست و پای بیماران باز کرده آنها را از زندان آزاد کند و بدست پزشکان بسپارد. نه تنها بیماریهای ذهنی و روحی بلکه بیماریهای جسمی هم تا آنجا که شناخته نشده بودند با اطمینان کامل جزو و در حلول ارواح پلید در بدن بیمار میدانستند، و علاج آنرا نیز فقط بیرون کردن ﷼شیطان از بدن بیمار بوسیله زور و کتک میدانستند. حتی در قرن ۱۹ میلادی هم بودند کسانی مانند واینزبرگر طبیب شاعر (Weinsberger) که رفیق گوته نیز بود, یوستینوس کرنر (Justinus Kerner) و پرفسورهایی از شهر مونیخ بنام شوبرت (Schubert)، بادر (Baader) و فون رینگز آیس (Von Ringseis) و اشن مایر (Eschenmeyer) از شهر توبینگن و پرفسورهاینرت (Heinroth) از شهر لایپزیک که قلم های خود را تیز میکردند برای تبلیغ حلول ارواح پلید و اینکه بیماران همانا گناهکارانند و اینکه راه مداوا، بیرون راندن از جسم آنان دعا خواندن و نام مقدسین برزبان جاری کردن است. 📚منبع: فرهنگ اسلام در اروپا ، زیگزید هونکه جلد دوم ص ۹۸