eitaa logo
پایگاه جریان‌شناسی اسباط
716 دنبال‌کننده
594 عکس
30 ویدیو
3 فایل
"اسباط"، پایگاه تخصصی جریان‌شناسی حوزه و روحانیت، وابسته به موسسه مطالعات راهبردی بعثت 💻 asbaat.ir 🔸 eitaa.com/asbaat_ir 📷 www.instagram.com/asbaat_ir 💠 @Asbaatadmin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 زمینه سازان و حاملان #التقاط_اسلام_و_اومانیسم/ بخش پنجم 🔺 آخوندزاده طرفدار و مبلغ تغییر خط و الفبای فارسی به الفبای لاتین 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 زمینه سازان و حاملان / بخش پنجم 🔺 آخوندزاده طرفدار و مبلغ تغییر خط و الفبای فارسی به الفبای لاتین 🔸 آثار آخوندزاده – که بیشتر به زبان ترکی آذربایجانی و گاه همراه با شعرهای فارسی است و به زبان­‌های فارسی و روسی نیز ترجمه شده، در دوره مشروطیت اثرگذار بود. 🔸 وی از طرفداران و مبلغان تغییر رسم الخط عربی به الفبای لاتین بود. او بیش از بیست سال بر تغییر خط و الفبای فارسی تأکید می­‌کرد. 🔸 در مجموع، چند ویژگی در آثار و افکار آخوندزاده نشان­‌دهنده اثرپذیری­‌اش از فرهنگ اومانیستی است؛ مثلا به شدت غرب­‌گراست؛ به شدت با فرهنگ اسلامی و عربی دشمنی می­‌ورزد و مورد هجوم و هجو قرار می­‌دهد؛ به ناسیونالیسم و باستان­‌گرایی توجه جدی نشان می­‌دهد؛ یا اصلاح دینی را پیشنهاد می­‌کند؛ مبلّغ آزادی به سبک غربی است و در پی هدم أساس اسلام است. 🔸 همه آنچه بیان شد، بیانگر ریشه­‌های اومانیستی و لیبرال تفکر اوست و از آنجا که به تعبیری نمی­‌خواهد و در واقع نمی­‌تواند دین را حذف کند، پیشنهاد اصلاح دینی می­‌دهد. اصلاح دین و پروتستانتیسم او همان اومانیسم است با ظاهر و رنگ دینی در واقع، پروتستانتيزم همان اومانیسم و لیبرالیسم است به اضافه خدا. 🔸 طرح ایده ، اندیشه‌ای انحرافی به شمار می­‌آمد که چون سازگار با جوامع اسلامی به ویژه ایران نبود، جایگاهی نیز پیدا نکرد. 🔸 اگر اصلاح دینی یا رفرماسیون در دنیای غرب مطرح شد، دلیلش مقتضیات جامعه آن روز غرب بود؛ یعنی در واقع، واکنشی به ، اقدامات ضددینی و خودسرانه و خرافی رهبران کلیسا و همچنین انحرافات و تجملات گسترده­‌‌ای بود که در مسیحیت به وجود آمده بود. 🔸 با گسترش مسیحیت انحرافی در اروپا، (کشیش آلمانی) و جان کالون فرانسوی (ساکن سوئیس و متخصص الهيات)، نهضتی به­پا کردند که حاصل آن پروتستانتيزم بود. 🔸 در مقام مقایسه با جوامع اسلامی، مشکل در اینجا انحراف در دین نبود که نیازمند اصلاح باشد و از آنجا که دین در ایرانِ آن دوره، حاکمیت و دولت نداشت، همچون تاریخ غرب استبداد دینی نیز وجود نداشت؛ بلکه مشکل جامعه ایران و جوامع اسلامی، عقب‌ماندگی و توسعه­ نیافتگی بود که حاصل عمل نکردن به دستورها و ارزش­‌های دینی بود. 🔸 بنابراین، جوامع اسلامی و از آن میان ایران، نیازمند «احیای دین» بودند نه «اصلاح دین». اما برخی روشن­فکران همچون آخوندزاده با برداشت انحرافی، پیشنهاد اصلاح دین را مطرح می‌­کردند که در واقع، التقاطی بین اسلام، و بود. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3917 🆔 @asbaat_ir
🔰 جریان‌های فعال در 🔺 در مشروطه سه جریان حضور داشت: 1️⃣ غرب‌گرایان 🔸 سید حسن از سردمداران این جریان بود. دولت نیز در این گروه قرار داشت. خواسته این گروه، مشروطه غربی و تفکیک دین از سیاست بود. 2️⃣ طرفداران استبداد 🔸 ، درباریان، و دولت روسیه در این جریان قرار داشتند و از تداوم سلطنت استبدادی دفاع می کردند. 3️⃣ نیروهای دینی 🔸 علمایی، همچون ، بهبهانی و طباطبایی (در تهران) و آخوند خراسانی، مازندرانی و (در عتبات عالیات)، در این گروه قرار داشتند. خواسته این گروه، مشروطه در چارچوب تعالیم دین اسلام بود. 🔸 به هر صورت، مطابق اندیشه سیاسی نائینی، «» نهاد نظارت کننده بر نهاد غاصب حکومت یعنی شاه و دربار است، زیرا حکومت مشروطه دو رکن دارد: 🔹 الف: 🔹 ب: مجلس 🔸 در ظاهر مقرر شد که قانون اساسی بر اساس دین باشد و مجلس هم چیزی برخلاف دین تصویب نکند. همچنین که مقام تشریفاتی دارد، حق دخالت نداشته باشد. به هر حال، این نظریه‌ای ناقص است، چون مطابق دیدگاه نائینی، یک ظلم در آن وجود دارد. 🔸 اجمالاً می‌توان گفت که با اندیشه‌ای که نائینی تولید کرد، برای پذیرش دولت مدرن، یک گام به جلو برداشته شد، اما اندیشه و عمل سیاسی در ایران با بن بست مواجه گردید، زیرا پس از نائینی، چارچوب حرکت فعالان سیاسی ـ دینی به گونه‌ای بود که شاه در رأس قدرت بماند و حکومت مشروطه برقرار گردد. 🔸 از دیدگاه این گروه، قانون اساسی مشروطه، ملاک عمل بود. افرادی، مثل شهید مدرس، آیة اللّه کاشانی و آیة اللّه ، با حرکت در این چارچوب تلاش می‌کردند که قانون مشروطه پیاده شود. 🔸 نیز از لحاظ عمل سیاسی ـ و نه اندیشه سیاسی ـ مدتی در این چارچوب سخن می‌‌گفت. سرانجام ایشان این بن بست را در سال ۱۳۴۸ شکست و فرمود: قدر مقدور ما این است که نظام اسلامی را بدون وجود شاه تأسیس کنیم. 🔸 ایشان با صراحت اعلام کرد که تا شاه در رأس حکومت باشد، نمی‌توان انتظار داشت که از ظلم کاسته شود، پس باید نظام سلطنتی را از بین برد. 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4065 🆔 @asbaat_ir
🔖 | روحانیون در گذر زمان 5️⃣ / بخش هفتم 🔰/ قسمت دوم 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔖 | روحانیون در گذر زمان 5️⃣ / بخش هفتم 🔰/ قسمت دوم 🔹مواضع جانبدارانه موسوی بجنوردی از یک طیف خاص(اصلاح‌طلبان) ادامه می‎یابد تا در زمان انتخابات ، وی انتقادات خود را متوجه کرده و نسبت به آزمون گلایه می‎کند که چرا از افرادی که او اجتهادشان را بدیهی می‎داند، باید گرفته شود. 🔹او در مسائل حوزه کتاب و فرهنگ و با نادیده گرفتن و نظام اسلامی، دیدگاهی آمیخته با و بیان می‌کند و این نگاه را به حضرت امام(ره) نیز نسبت می‌دهد: «مسلک امام این نبود که اگر خطایی ببیند سریعا برخورد کند بلکه مرام و مسلک امام در مورد خطا و اشتباه، مسلک تذکر دادن بود. بعدا اگر می‌دید عمل نشده برخورد می‌کرد. وی معتقد است سایتی اساسا نباید یا بسته شود و تجربه ثابت کرده است که با زور و محدودیت کاری پیش نمی‌رود.» 🔸بجنوردی از منظر درباره نگاه اسلام به حقوق مخالفان می‎گوید: «مشی ما در برخورد با مخالفان باید براساس سیره نبوی و رحمت باشد.» 🔸 وی با چشم‌پوشی بر رفتار همراه با نسبت به مخالفان در بسیاری از حوادث از ابتدای انقلاب تا کنون، با بیانی که از آن به نظام اسلامی استشمام می‌شود، ادامه می‌دهد: «با خشونت، سخت‌گیری و انتقام گرفتن هیچ‌گاه نخواهیم توانست قلوب دیگران را بدست آوریم، پیامبر اسلام(ص) پس از فتح مکه و در شرایطی که می‌توانست مخالفان و مشرکین را سخت مجازات کند، فرمود رفتار افراد پیش از اسلامشان نادیده گرفته می‌شود، و به همین دلیل اسلام توانست بسرعت از مرزها عبور کند و قلوب مردم را به تصرف درآورد.» 🔸موسوی بجنوردی با تصریح به که این روزها بار معنایی خاصی نیز پیدا کرده، شخصیت حضرت امام(ره) را می‌کند و متاسفانه با نادیده گرفتن بُعد و امام که مهم‌ترین جنبه شخصیتیِ حضرت امام(ره) بود، ایشان را می‌کند و می‌گوید: «بنده در قم و نجف شاگردی امام را کردم و در نوفل لوشاتو در خدمت ایشان بودم. مشی نه تنها در دیدگاه‌های فقهی، عرفانی و اخلاقی ایشان بسیار پررنگ بود بلکه رفتار و خلق وخوی شخصی حضرت امام هم براساس همین رویکرد توأم با رحمت و مدارا بود، شهید آقا مصطفی فرزند ایشان هم همین نوع تفکر و نگرش را داشت که برادرشان مرحوم حاج احمد آقای خمینی(ره) هم همین گونه بود.» ادامه دارد ... ✍️ پژوهشگر اسباط 🆔 @asbaat_ir
🔰 رویکرد صحیح #حوزه_علمیه در قبال نظام اسلامی از منظر #رهبر_معظم_انقلاب/ بخش پایانی 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 رویکرد صحیح در قبال نظام اسلامی از منظر / بخش پایانی 3️⃣ بی اعتنایی به حکومت 🔺 این روش هم، امروز قابل قبول نیست. امروز اگر در قبال حكومت، بی‌اعتنا و بی‌مبالات باشد، هم خودش ضایع خواهد شد و هم حكومت اسلامی تضعیف می‌شود. 🔺 حكومت اسلامی، حكومت و حكومت فقه و فقیه و حكومت علم و است. حكومت برای گسترش آرمان‌های اسلامی است. تشكیل حكومت اسلامی، آرزوی همه‌ی اولیاءاللَّه در طول تاریخ بوده است. 🔺 هر فرد مؤمنی وظیفه دارد از آن دستگاه سیاسی كه اسلام را ترویج و احكام آن را پیاده می‌كند، حمایت كند. مگر عالِم دین می‌تواند نسبت به حكومت اسلامی بی‌اعتنا بماند؟! افراد كافر به اسلام، در مقابل حكومت ط بی‌اعتنا می‌مانند! «طاغوت» یعنی كسی كه در مقابل خدا، دستگاهی برپا می‌كند: انداداللَّه، شركاءاللَّه. 🔺 كسانی كه خود را بنده‌ی مطیع خدا می‌دانند، برای تحقّق اهداف خدایی تلاش می‌كنند و صبح و شام در مقابل پروردگار پیشانی خضوع به خاك می‌سایند كه به آنها توفیق دهد او باشند. اگر اینها در كشور، زمام قدرت را به دست گیرند، همه وظیفه دارند كه مانند یك عبادت، از آنان حمایت كنند. 🔺 در گوشه و كنار، شاید افرادی هستند كه خیال می‌كنند این نشانه‌ی زهد و علم آنان است كه از كار كنار بكشند و كاری با حكومت نداشته باشند. مگر چنین چیزی امكان دارد؟! البته چون می‌خواهیم نسبت به مسائل، حُسن ظن داشته باشیم، می‌گوییم: «این، نشانه‌ی بی‌خبری و غفلت آنان است.» والّا اگر غفلت و بی‌خبری نباشد، نشانه‌ی چیزهای خیلی بدی خواهد بود. پس، این فرض هم مردود است. 4️⃣ مستقل اما همکار و پشتیبان حکومت 🔺 امروز، فرض چهارمی هم وجود دارد و آن عبارت است از حوزه‌ی علمیّه‌ی مستقلِ‌ّ از حكومت كه حكومت است. كار خود را در مجموعه‌ی عظیمی كه امروز بر دوش همه است، انجام می‌دهد. وابسته به دولت نیست؛ اما به دولتْ كمك و از آن پشتیبانی می‌كند. به آن خدمت می‌دهد، آن را نصیحت و راهنمایی می‌كند و مقرّرات اسلامی را به آن می‌شناساند. 🔺 امروز دستگاه قضایی در زمینه فقهی، نیازمند است و دستگاههای اجرایی و قانونگذاری، بیشتر احتیاج دارند. دانشگاهها، نیروی نظامی، كارخانه‌ها و تمام اقشار ملت، نیازمند حوزه‌های علمیّه‌اند. همچنین، این نظام، در رأس خود كسی را می‌خواهد كه پرورده این حوزه‌ها باشد. این همكاری و همگامی، باید به شكل صحیحِ آن باشد. 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3988 🆔 @asbaat_ir
🚩 نگاهی گذرا به / بخش هشتم 💠 جریان‌ها و ویژگی‌های / قسمت سوم 🔰 جریان‌های فلسفی اصفهان در دوران 🔹 در اصفهانِ دوران صفویه با شش جریان فلسفی شاخص روبرو هستیم: 1️⃣ مدرسه فلسفی (حکمت یمانی): 🔹 اندیشه­‌های فلسفی وی به برخی از شاگردان او منتقل شد و آنان به دیدگاه‌­های او پایبند ماندند. البته نیز خود از شاگردان مکتب فلسفی میرداماد بود؛ اما با تأسیس مکتب و مشرب فلسفی جدیدی راه خود را از استادش جدا کرد. 🔹 در نهایت مکتب فلسفی میرداماد به جز در بین چند تن از شاگردان او تداوم تاریخی نیافت. از میان شاگردان میرداماد می­‌توان به سید احمد بن زین العابدین علوی و قطب­ الدین محمد اشکوری، معروف به شریف لاهیجی و ملا شمسای گیلانی اشاره کرد. این افراد نیز دارای تأليفانی بوده‌­اند که در این زمینه می­‌توان به کتب تراجم، رجال و منابع کتاب‌شناسی مراجعه کرد. 2️⃣ مدرسه فلسفی (حکمت ایمانی): 🔹 شیخ بهاء­الدين محمد عاملی (۱۰۳۰) هر چند مانند دو فیلسوف هم­ عصرش فیلسوف به شمار نمی­‌رود و اثر فلسفی مشهوری از او مانند آنان در دست نیست؛ اما از مجموعه آراء و اندیشه­‌های او در ضمن آثاری مانند اربعين حديثا، کشکول، کلیات اشعار و نیز رسائل مفرده مانند رساله در وحدت وجود و رساله در ابطال جزء لايتجزا، می‌توان به مشی حکمی- عرفانی او پی برد. شیخ از جمیع اسلاف خود در تحقق بخشیدن به اندیشه وحدت معرفت و در بسط و گسترش آثار وجدانی گوی سبقت را ربوده است. 🔹 وی شاگردان بسیاری را تربیت نمود که از جمله آنان می­‌توان به ملامحمدتقی مجلسی، ملاصدرا، نظام­ الدين ساوجی، میرزا رفيعا نائینی، ملا صالح مازندرانی و ادهم خلخالی اشاره کرد. 3️⃣ مدرسه فلسفی (حکمت تطبیقی): 🔹 میر ابوالقاسم میرفندرسکی(۱۰۵۰) در اصفهان به چند نسل از شاگردان فلسفه و کلام تدریس می­‌کرد. با این حال شخصیت و مشی فکری وی هنوز هم در هاله­‌ای از ابهام باقی مانده است. 🔹 وی به ترجمه متن­‌های به فارسی همت کرد و شاهزاده داراشکوه به واسطه همین اقدام وی معروف شد. گفته شده که میرفندرسکی بوده و شاگردان وی نیز بیشتر به این مکتب فلسفی متمایل بوده‌­اند. 🔹 از میان شاگردان وی می­‌توان به ملا رجبعلی تبریزی (۱۰۸۰)، آقاحسین خوانساری (۱۰۹۸)، ملامحمدباقر سبزواری (۱۰۹۰)، میرزا رفيعا نائینی (۱۰۸۲)، ملا محمد کاظم طالقانی (۱۰۹۴)، عطاءالله رودسری (۱۰۸۰) و میرزا ابوجعفر کافی اشاره کرد. از هر کدام از این افراد آثار زیادی باقی مانده است. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3974 🆔 @asbaat_ir
📸 | ضرورت شناساندن (ع) به همه مردم دنیا 💠 حضرت آیت الله بهجت(ره): هنوز همه مردم عالم، (ع) را نمی‌شناسند و این تقصیر ماست، چون ما برای سید الشهداء(ع) طوری فریاد نزدیم که صدای ما را بشنود. 🆔 @asbaat_ir
🔰 جریان‌شناسی / بخش یازدهم 💠 ظهور یک زاویه 🔺 الف - خط فکری دفتر تبلیغات ♻️ جریان در نگاه حضرت امام خمینی (ره)/بخش دوم 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 جریان‌شناسی / بخش یازدهم 💠 ظهور یک زاویه 🔺 الف - خط فکری دفتر تبلیغات ♻️ جریان در نگاه حضرت امام خمینی (ره)/بخش دوم 2️⃣ روشنفکران خودباخته 🔶 ب) روشنفکران و ستیزه‌گر 🔸 بیشترین انتقادات حضرت امام متوجه این دسته از روشنفکران خودباخته غرب و بعضا شرق بود که تمام هویت را در نقش و نگار غرب می‎دیدند و با این نوع نگاه، غالبا در ستیز با دین و آرمان‌های دینی بر می‌آمدند. 🔸 حضرت امام درباره این گروه هشدار می‌دهد: «ای مسلمانان جهان… بر فرهنگ اسلامی تکیه زنید و با غرب و غرب زدگی، مبارزه نمایید و روی پای خودتان بایستید و بر روشنفکران و ، بتازید و هویت خویش را دریابید که روشنفکران اجیر شده، بلایی بر سر ملت و مملکت شان آورده‎اند که تا متحد نشوید و دقیقاً به اسلام راستین تکیه نکنید، به شما آن خواهد گذشت که تاکنون گذشته است. امروز، زمانی است که ملت‌ها چراغ راه روشنفکران‌شان شوند و آنان را از خودباختگی و زبونی در مقابل شرق و غرب، نجات دهند که امروز، روز حرکت ملت‌هاست». 3️⃣ روشنفکران بی‌تفاوت 🔸 این دسته همواره خارج از گود بودند و فقط ایام برداشت حضور آنان احساس می‌شد و با ادعای و میهن‌دوستی می‌خواهند نظراتشان مقبول افتد؛ امام خمینی به خوبی از ماهیت این عده پرده بر می‌دارد و می‌فرماید: 🔹 «این ملت اینقدر خون داده است. اینقدر زحمت کشیده است. شما آن کنارها نشستید تماشا کردید. مثل بسیاری از روشنفکرها آن کنار نشستند تماشا کردند. این جوانهای ما ... کارها را انجام دادند. حالا که کارها را انجام دادند، اینها از آن طرف مرزها راه افتاده‌اند و آمده‎اند این جا و با تَذکره‌های نمی‌دانم درست یا غیر درست، ایرانی‎اند اما بیرون بودند اینها بسیارشان. حالا آمده‌اند این جا و می‌خواهند باز بکنند». ادامه دارد ... ✍️ پژوهشگر اسباط 🆔 @asbaat_ir
💠 #جمعیت_مؤتلفه، حرکت برای اقامه معروف 🔹 این جمعیت از ائتلاف سه گروه مبارز از مسجد شیخ علی (صادق امانی، #شهید_لاجوردی) و گروه مسجد امین الدوله بازار (حبیب الله عسگراولادی و شهید مهدی عراقی و هاشم امانی) و گروه اصفهانی‌ها (محمود میرفندرسکی، اسد الله #بادمچیان و سیدعلاالدین میرمحمد صادقی) شکل گرفت. 🔹 اعضای مؤتلفه در جریانات انجمن‌های #ایالتی و #ولایتی و رخدادهای #رفراندوم شاه در بهمن 1341 ه.ش، به صورت پراکنده و تحت رهبری #امام_خمینی (ره) فعالیت داشتند تا در اوایل سال 1342 ه.ش اعضا با همدیگر آشنا و مرتبط شدند و این جمعیت شکل گرفت. 🔹 مسئولان سازمان مرکزی این جمعیت ها همگی از کسبه و تجار متدین بازار بودند و دارای یک شورای روحانیت متشکل از #شهیدبهشتی، حجت الاسلام انواری و با همکاری شهید محمدجواد #باهنر و حجت الاسلام #رفسنجانی نظارت بر آموزش‌ها، اعمال و رفتار و خط مشی جمعیت را برعهده داشتند. 🔹 جمعیت مؤتلفه را می‌توان تنها تشکلی دانست که در قیام «امر به #معروف و نهی از #منکر» امام در خرداد 1342 با به میدان آمدن دِین خود را به امام و مردم ادا کرد. 🔹 هدف مؤتلفه چیزی جز اقامه دین و نفی سلطه اجانب زیر نظر #مرجعیت_انقلابی و شورای روحانیت نبود. گرفتن مجوز قتل #حسنعلی_منصور را به خاطر اجرای یکی از منکرات بزرگ سیاسی (لایحه #کاپیتولاسیون) به مجلس و تلاش برای بازداشت و تبعید امام راحل به ترکیه در همین مسیر می‌توان تفسیر کرد که جوان مؤمن و انقلابی محمد #بخارایی از این جمعیت دست به این کار بزرگ اسلامی و انقلابی زد. ✍️ استاد حسن ابراهیم‌زاده 🆔 @asbaat_ir
🔰 بررسی روند رسیدن به موج #تمدن_خواهی در جهان اسلام/ بخش پایانی 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 بررسی روند رسیدن به موج در جهان اسلام/ بخش پایانی 🔺 فهم چیستی پدیده‌های وابسته به عوامل متعددی است که مؤثرترین آنها را می‌توان بستر معرفتی این شناخت یا به عبارتی فلسفه تاریخی دانست که با پیش فرض‌های هستی­ شناسانه، درکی کلان‌تر را از تحولات اجتماعی در بستر تاریخ بشری فرا روی انسان قرار می‌دهد. به این ترتیب پدیده‌ها فرا رخدادی فهم می‌شود و رویدادها پیوسته و در یک نظام کاوش می‌شود. 🔺 بر این اساس و با توجه به نظریه تکامل تاریخ که بر تقدیر دینی تاریخی نظر دارد، نهضت‌­های اسلامی را می‌توان با دید فلسفه تاریخ در دیدگاهی کلان بررسی کرد. براساس این دیدگاه جنبش‌های اسلامی، در راستای اهتزاز و غلبه ایمان و اسلام بر کفر جهانی قابل تحلیل است. 🔺 آنچه نهضت­های اسلامی را با پیوستاری سیاسی-اجتماعی در بستر تاریخ اسلامی در ارتباط با سایر تحولات جهان اسلام معنا می­‌بخشد, گرایش تمدن­‌گرایانه است که اسلام را در صدد برعهده گرفتن و تحقق ابعاد سیاسی و اجتماعی دین نشان می‌­دهد. 🔺 نهضت­‌های اسلامی امروزه هر چند ابعاد و نیز دارد ولی وجه بارز و اصلی آن که سایر ابعاد را نیز تحت تاثیر قرار داده است، هویت ­طلبی مسلمانان در راستای دست­یابی به عزت تمدنی است؛ عزتی که در قرون قبلی مسلمانان با تمسک به تعالیم اسلامی و انسجام از آن برخوردار بودند. 🔺 از این رو نهضتی همه‌ ­جانبه بر اساس تعالیم دینی را در دستور کار قرار داده­‌اند تا مجددا آن دوران را ایجاد کنند و همه این موارد در بستر و نگاه کلان تمدن­‌خواهی اسلامی قابل تحلیل است. از این رو نهضت‌­های اسلامی در طول دو قرن اخیر هرچه جلوتر رفته بر جنبه‌های سیاسی-اجتماعی و تمدنی آن افزوده و از جنبه فردی آن کاسته شده است. ✍️ حجت الاسلام محسن محمدی 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3892 🆔 @asbaat_ir
✅ نگاهی تحلیلی به زندگی #سیاسی_مبارزاتی_امام_حسن (علیه‌السلام)/ بخش دوم 🔰 جریان مخالف امام حسن، ادامه‌یی بود از دوران #نهضت_پیامبر 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
✅ نگاهی تحلیلی به زندگی (علیه‌السلام)/ بخش دوم 🔰 جریان مخالف امام حسن، ادامه‌یی بود از دوران 🔺 این روند، در ده سالی که نبیّ‌اکرم (ص) حیات داشتند و بعد از ایشان، در دوران خلفای چهارگانه و سپس تا زمان امام مجتبی (علیه‌السّلام) و خلافت آن بزرگوار – که تقریباً شش ماه طول کشید – ادامه پیدا کرد و اسلام به شکل ، ظاهر شد. 🔺 همه چیز، شکل یک را هم داشت؛ یعنی حکومت و ارتش و کار سیاسی و کار فرهنگی و کار قضایی و تنظیم روابط اقتصادی مردم را هم داشت و قابل بود که گسترش پیدا کند و اگر به همان شکل پیش می‌رفت، تمام روی زمین را هم می‌گرفت؛ یعنی اسلام نشان داد که این قابلیت را هم دارد. 🔺 در دوران امام حسن(ع)، جریان مخالف آن‌چنان رشد کرد که توانست به صورت یک مانع ظاهر بشود. البته این جریان مخالف، در زمان امام مجتبی‌ (ع) به وجود نیامده بود؛ سال‌ها قبل به وجود آمده بود. 🔺 اگر کسی بخواهد قدری دور از ملاحظات و صرفاً متکی به شواهد تاریخی حرف بزند، شاید بتواند ادعا کند که این جریان، حتّی در دوران اسلام به وجود نیامده بود؛ بلکه ادامه‌یی بود از آنچه که در دوران نهضت پیامبر – یعنی دوران – وجود داشت. 🔺 بعد از آن‌که خلافت در زمان – که از بود – به دست این قوم رسید، – که در آن‌وقت، نابینا هم شده بود – با دوستانش دور هم نشسته بودند. پرسید: چه کسانی در جلسه هستند؟ پاسخ شنید که فلانی و فلانی و فلانی. وقتی که خاطر جمع شد همه خودی هستند و آدم بیگانه‌یی در جلسه نیست، به آنها خطاب کرد و گفت: «تلقّفنّها تلقّف الکرة»(۱). یعنی مثل توپ، حکومت را به هم پاس بدهید و نگذارید از دست شما خارج بشود! این قضیه را تواریخ سنی و شیعه نقل کرده‌اند. 🔺 اینها مسایل اعتقادی نیست و ما اصلاً از دیدگاه اعتقادی بحث نمی‌کنیم؛ یعنی من خوش ندارم که مسایل را از آن دیدگاه بررسی کنم؛ بلکه فقط جنبه‌ی آن را مطرح می‌کنم. البته ابوسفیان در آن‌وقت، مسلمان بود و اسلام آورده بود؛ منتها اسلامِ بعد از فتح یا مشرف به فتح. اسلامِ دوران غربت و ضعف نبود، اسلامِ بعد از قدرتِ اسلام بود. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4074 🆔 @asbaat_ir
🔰 جریان‌شناسی / بخش سوم 🎙 |تفاوت حوزه‌های علمیه منتسب به حزب‌الله و حزب امل/ قسمت دوم حجت الاسلام شاکر 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 جریان‌شناسی / بخش سوم 🎙 |تفاوت حوزه‌های علمیه منتسب به حزب‌الله و حزب امل/ قسمت دوم حجت الاسلام شاکر: 🔺 حزب أمل یک اندیشه‌ این چنینی دارد که اگر زمانی ما این پشتوانه حکومتی شیعه را از دست دادیم، از بین نرویم، چون به نوعی از بین رفتن این احزاب تقریباً مساوی است با از بین رفتن شیعه، حال نه اینکه شیعیان فرد فرد و آحادشان از بین برود، بلکه موجودیت اجتماعی و سیاسی از بین می‌رود. 🔺 مثلاً به شما گفته شود که به عنوان مثال به مسجد امام صادق(ع) و القائم(عج) در لبنان بروید و نماز ظهر را در یکی از مساجد و نماز مغرب و عشا را در مسجد بعدی بخوانید، همین که شما این دو رکعت نماز را بخوانید و برگردید متوجه می‌شوید که مسجدها و موسسات منتسب به از نشاط خیلی بالاتری برخوردارند، مسجد مسجد است فرق نمی‌کند، اما گرایش و استقبال مردم به مجتمع‌ها و موسسات دینی، مساجد و حسینیه‌های زیر نظر حزب‌الله خیلی خیلی بیشتر از حزب أمل است. 🔺 من مکرر در مسجد امام صادق(ع) در لبنان بودم، در این مسجد نهایتا پانزده تا پیرمرد هستند که همگی افتخار آشنایی با را داشتند، مثلاً یکی از آنها می‌گفت من راننده امام موسی صدر بودم، یکی دیگر می‌گفت من راننده بودم، بر عکس در مسجد القائم(عج) شما خیلی کم پیرمرد می‌بینید، غالبشان جوانند، این تفاوت‌ها دیده می‌شود. 🔺 اگر بخواهم در بحث مثال بزنم، مطالبی را در کتابم آوردم که حتی برادر مرحوم علامه شمس‌الدین از من خیلی ناراحت شد که شما برای چه این‌ مطالب را در کتابتان نوشتید؟ مثلاً من نوشته‌ام در اینجا حدود هفتاد است که اکنون فعالیت این مدرسه به شدت ضعیف است، من که نمی‌توانم ملاحظه بکنم، درست است که موسّس آن حوزه آدم بزرگی بوده است، الان هم مدیر فعلی‌اش که برادر کوچک علامه فضل‌الله است، ایشان هم آدم بزرگی است، در بزرگی و در جایگاه اجتماعی و والا بودن آن‌ها شکی نیست، اما فعالیت ضعیف است. 🔺 وابسته به حزب أمل به این معناست که این‌ها أملی هستند. اما در مقابل، حوزه‌ الرسول الاکرم(ص) که درست همان جامعه‌المصطفی (ص) است و فقط رئیس و معاون امور مالی‌اش ایرانی است و همه‌ حوزه به دست علمای لبنان می‌چرخد، اصلاً قابل مقایسه نیست. ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3999 🆔 @asbaat_ir
📸 #عکس_نوشته| مبارزه با #طاغوت، شاخصه #کربلا و #انقلاب_اسلامی 💠 حضرت امام(ره): کربلا، کاخ #ستمگری را با خون در هم کوبید، کربلای ما کاخ #سلطنت_شیطانی را فرو ریخت. #کربلا #انقلاب_اسلامی #مبارزه_با_طاغوت 🆔 @asbaat_ir
💢 و عوامل ورود آن در ایران/ بخش سوم 🔰ارکان شیطان‌پرستی مهم‌ترین ارکان شیطان‌پرستی در امور زیر خلاصه می‌شود. 1️⃣ انسان‌گرایی 🔸 ‌این‌كه «محور و مركز عالم، انسان است»، مسأله خاص شیطان‌پرستان نیست، بلکه تفکر حاکم بر نوع انسان‌های موجود در است که از عصر رنسانس به یادگار مانده است. در تفکر حاکم بر غرب امروز، بشر جای خدا را می‌گیرد و اوست که به جای خدا، محور هستی می‌شود. پس باید به دنبال کسب رضای انسان بود، نه کسب رضای الهی. 2️⃣ پوچ‌گرایی و انکار هدف متعالی زندگی 🔸 در دنیای غرب بسیاری از انسان‌ها به رسیده‌اند و زندگی آنان فاقد هدفی متعالی است. 3️⃣ استفاده ابزاری از اخلاق 🔸 برای انسان‌های پوچ‌گرا طبیعی است که اخلاقیات بی‌اهمیت باشد. 4️⃣ مخالفت با 🔸 دین در صورتی معنی پیدا می‌کند که انسان به خدایی حاکم بر خود قائل باشد که تکالیفی را از او خواسته است اما کسی که محور هستی را انسان می‌داند و نه خدا، روشن است که به دینی قائل نباشد و با آن مخالفت کند. 5️⃣ گناه‌گرایی، سرکشی و ستیزه‌جویی در برابر خدا 🔸 گناه‌گرایی، و ستیزه‌جویی در برابر خدا و مسائل اخلاقی ازز ویژگی های خاص ایشان است. سرسپردگی به شیطان، جز سرکشی در برابر خدا و نتیجه نخواهد داد. 6️⃣ لذت‌طلبی و رنج‌گریزی افراطی 🔸 ایشان مفهوم زندگی را در و فرار از رنج خلاصه می‌کنند. هر انسان فاقد هدف متعالی، در این نقطه متوقف خواهد شد و زندگی را در لذایذ مادی محدود می‌داند. 7️⃣ بی‌بندوباری 🔸 بی‌بند و باری جنسی و خلاصه کردن لذت، در شهوت‌رانی و سکس، به عنوان تنها چیزی که به زندگی مفهوم می‌بخشد. این نیز در نتیجه طبیعی همان فقدان هدف متعالی خواهد بود. 8️⃣ برای فرار از رنج 🔸 تأکید بر خودکشی برای فرار از رنج، حتی رنج‌های کوچک و سخیفی چون نمره پایین و یا ناکامی ‌در عشق! ادامه دارد ... ✍️ حجت الاسلام والمسلمین مصطفی اسکندری 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=2065 🆔 @asbaa_ir
📌 پاسخِ پرسش هشتم اسباط 8️⃣ پرسش هشتم: 🔹امر به معروف و نهی از منکر یکی از مهم‌ترین واجبات دین است، از آن‌جایی که بارزترین و مهم‌ترین حیطه این فریضه الهی، مربوط به عملکردِ مسؤولین و کارگزاران حکومت اسلامی می‌شود، آیا حوزه علمیه در این زمینه به رسالت خود عمل می‌کند؟ 🔹 چرا ساز و کار مشخصی از سوی حوزه علمیه برای رصد عملکرد مسؤولین و امر به معروف و نصیحت آنها در صورت لزوم، وجود ندارد؟ و آیا برای تحقّق همه جانبه این امر مهم، صِرف دیدارهای مسؤولین با برخی از علما و بزرگان و دریافت توصیه‌هایی از جانب آنها کافی است؟ ◀️ در پاسخ به این پرسش، از سوی کانال به ادمین اسباط ارسال شد که ضمن تشکر از مخاطبین گرامی، در ذیل منتشر می‌شوند و به جهت کثرت پاسخ‌ها، از ذکر اسامی ادمین آنها صرف نظر می‌گردد. 1️⃣ برخی از این مسوولین وقتی قم می‌آیند می‌ترسند نزد برخی از بروند، از امر به معروف و نهی از منکرشان می‌ترسند لذا می‌روند پیش برخی از این «مراجع خودخوانده» تا از آنها تعریف و تمجید کنند. 2️⃣ جا به جایی «معروف» با «منکر»، امروز در دستور کار دشمنان حوزه‌های علمیه و انقلاب قرار گرفته، بخشی از آن توسط برخی از محققان و پژوهشگران وابسته به جریان و در حوزه علمیه صورت می‌گیرد، آنها به پشتوانه و این جریان به هر قیمتی می‌خواهند را با برخی از روایات ضعیف و نظریات شاذ بزرگان تئوریزه کنند. بزرگترین امر به معروف در حوزه علمیه تذکر به اینان و بزرگترین نهی از منکر جلوگیری از نظریات و نقد شجاعانه دیدگاه‌های منحرف آنهاست. 3️⃣ کلاه خودتان را قاضی کنید، آن مسوولی که فقط به خاطر بودنِ در یک و روی کار آمده یا آن نماینده‌‌ای که با دروغ گفتن به مردم به مجلس راه یافته و از اول با بر کرسی قدرت تکیه زده آیا چنین فردی قابل امر به معروف و نهی از منکر است؟! 4️⃣ امروز دفاع از در حوزه، بزرگترین معروف و تضعیف آن بزرگترین منکر است چرا که تشیع و سرنوشت آن با دین اسلام و با این انقلاب گره خورده است. 5️⃣ حوزه باید یک درسی را برای طلبه‌ها با استفاده از آیات و روایات قرار دهد، درسی مانند و . واقعا برخی از طلبه‌ها با همه فضل‌شان نمی‌دانند منکرات و معروف‌های امروز چه چیزهایی هستند و یا امروز در چه قالب و لباسی خودشان را عرضه می‌کنند. بنابراین معروف و منکر، می‌خواهد. ادامه دارد ... 🆔 @asbaat_ir
🔖 بررسی شخصیت #شیخ_علی_تهرانی/ بخش دوم 🔰 ارادتمند دکتر #شریعتی 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔖 بررسی شخصیت / بخش دوم 🔰 ارادتمند دکتر 🔸 شیخ علی تهرانی با همشهری خود دکتر علی شریعتی روابط بسیار گرمی داشت. دکتر شریعتی درباره وی گفته است: «علی تهرانی درست همان کسی است که محتاجش بودیم و سخت منتظرش … و شکر خدا که رسید.» 🔸 شیخ علی تهرانی از ارادتمندان به دکتر شریعتی بود و به همین مناسبت، دکتر یادداشتی درباره کتاب شناخت وی نوشت که در پشت جلد آن به چاپ رسید. شگفت آن که شریعتی با تمام بی علاقگی‌اش به مباحث فلسفی، از کتاب کاملا فلسفی تهرانی ستایش کرد. 🔸 شریعتی به تهرانی پیشنهاد هم می‌کند که نام کتاب وی «فلسفه شناخت» باشد. زیرا این نام هم با متن مناسب‌تر است و هم آن جزوه معروف را تداعی نمی‌کند. 🔸 منظور از جزوه معروف جزوه شناخت سازمان بود که تهرانی خود به بدنام بودن آن اثر اشاره دارد. دی ماه ۱۳۵۶ همه جا سخن از متنی بود که شیخ علی تهرانی در ستایش از دکتر شریعتی نوشته بود. وی متنی با عنوان خصایص روحی یک انسان برای سالگرد فوت دکتر شریعتی نوشت و ارادت خود را به شریعتی نشان داد. 🔸 احسان شریعتی هم در مقاله‌ای برای همین یادنامه نوشت: «گرچه دشمنان علی، به همان سنت سیاه همیشه تاریخ، خواستند در غیبتش دوباره تحریف و تهمت و… را آغاز کنند، اما رویش رستمانه علمایی چون تهرانی‌ها بود که نقش بر آبشان کرد.» 🔸 آیت الله شهید مطهری در نامه‌ای که در انتقاد از شریعتی به امام نوشت اشاره کرده است: «شنیدم به یکی از دوستان مشهد که اخیرا به نجف مشرف شده بود، تذکر مفیدی داده‌اید و دورادور اطلاع دارم که مؤثر بوده و در روش ایشان که اخیرا خیلی خطرناک شده بود، مؤثر واقع شده و الحمدالله.» 🔸 (ره) گاه با اشاره به کتاب «اخلاق اسلامی» و «توحید و خداشناسی در مکتب اسلام» علی تهرانی می‌فرمود: «کسی که کتاب اخلاق و توحید می‌نویسد، اما خودش از آن بی خبر است!» ادامه دارد ... 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=4083 🆔 @asbaat_ir
🔰 زمینه سازان و حاملان #التقاط_اسلام_و_اومانیسم/ بخش ششم 🔺 آخوندزاده با چهره­‌ای #منافقانه در برابر اسلام 👇👇👇 🆔 @asbaat_ir
🔰 زمینه سازان و حاملان / بخش ششم 🔺 آخوندزاده با چهره­‌ای در برابر اسلام 🔸 گفتنی است که برخی نویسندگان از دو نوع در دنیای اسلام سخن می­‌گویند: پروتستانتیسم نسخی و پروتستانتیسم مسخی. 🔸 آخوندزاده ابتدا چهره­‌ای منافقانه در برابر اسلام دارد؛ اما به زودی نفاقش را با طرح پروتستانتیسم نسخی به تبدیل می­‌کند. آخوندزاده در دوره ، خیلی ناشیانه این کار را کرد و به نتیجه‌ای هم نرسید. 🔸 او اعتقاد داشت در اسلام باید نهضت پروتستانی ایجاد کنیم. سپس مثال­‌هایی که می­‌زد اصلا با جامعه ایرانی که بالاخره اسلام در تمام وجود مردم آن تثبیت شده بود، هماهنگ نبود. او معتقد بود همان کاری را که «حسن على ذكره السلام» اسماعیلی انجام داد، باید به شکل نهضت پروتستانی در اسلام صورت داد. 🔸 حسن علی ذکره السلام (حسن دوم از رهبران فرقه اسماعیلیه) روز هفده ماه مبارک رمضان را قیامت اعلام کرد؛ مطرب آوردند، شراب آوردند و روزه خود را با این جور چیزها شکستند و دور جدیدی در قلاع اسماعیلیه آغاز شد که عملا بی­ دینی بود. یعنی شریعت وجود نداشت و از اسلام هم خارج شدند. 🔸 بر اساس روش آخوندزاده، آن چیزی که قرار بود در آخر این نهضت پروتستانی اتفاق بیفتد یعنی نفی شریعت و اباحیگری، همان اول رخ می‌داد یعنی نفی اسلام و جمع کردن بساط شریعت. 🔸 بعدها برخی‌ها آمدند از تحرک فرقه تروریستی بابیه و سپس نیز به عنوان نوعی نهضت پروتستانتیی در اسلام یاد کردند که آن هم باز نفی اسلام بود. آنها اعلام کردند که اسلام، نسخ و دوره‌اش تمام شده و دین جدیدی آمده است. 🔸 ما به این سیاست، پروتستانتیسم نسخی می‌گوییم؛ به این معنا که می‌آیند و اعلام می‌کنند که اسلام نسخ شده و قیامت شده است و دیگر شریعت به اصطلاح، جاری و ساری نیست. 🔸 پروتستانتیسم اسلامی دیگری نیز داریم که آن را می‌توانیم از نوع مسخی بنامیم؛ یعنی پی نسخ و پایان اسلام نیست، اما می‌آید مسخ می­‌کند و می­‌خواهد چهره دیگری از اسلام نمایش دهد. 🔸 حالا این مسخ در شکل‌های مختلف صورت می­‌گیرد و خودش را نشان می­‌دهد. شاید مشی­‌ای که «» داشت، در همین نوع پروتستانتیسم باشد؛ به رغم اینکه خود حتی در زمان مرگ مسلمان نبود و اصلا به هیچ دینی باور نداشت. 🔸 او معتقد بود که همه بدبختی جهان از همین ادیان ثلاثه یعنی ، مسیحیت و اسلام است. حتی تدفین او طبق دستورات این سه آینن نبود. 🔸 او روش مسخ را پیگیری می­‌کرد و معتقد بود که باید نهضتی پروتستانی در اسلام ایجاد کنیم. به این معنا که باورهای غربی و آیین­‌های غربی را به نوعی تقلیل بدهیم و به اسم اسلام به جامعه اسلامی تلقین کنیم. 🌐 https://www.asbaat.ir/?p=3917 🆔 @asbaat_ir