.
#بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه
#غلامرضا_سازگار
عمر سفر آمد به سر مدینه
داغ دلم شد تازه تر مدینه
فریاد زن اعلام کن خبر ده
برگشته زینب از سفر مدینه
از کربلا و شام و کوفه سوغات
آورده ام خون جگر مدینه
هم داده ام از دست شش برادر
هم دیده ام داغ پسر مدینه
از کاروان بی حسین و عباس
ام البنین را کن خبر مدینه
گردیده جسم یوسف پیمبر
از قلب زینب پاره تر مدینه
پیراهن او را بگیر از من
بر مادرم زهرا ببر مدینه
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
جان مرا لب تشنه سر بریدند
هجده عزیزم را به خون کشیدند
هم پیکرش را پاره پاره کردند
هم سینه اش را از سنان دریدند
گه دور خیمه گه به دور مقتل
با کعب نی دنبال ما دویدند
با کام خشک از هیجده عزیزم
بین دو نهر آب سر بریدند
از کربلا تا شام لحظه لحظه
رأس حسینم را به نیزه دیدند
اعضای او گردیده سوره سوره
آیات قرآن از لبش شنیدند
حالا که آمد این سفر به پایان
اکنون که از ره کاروان رسیدند
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
دادم ز کف گل های پرپرم را
عبدالله و عباس و اکبرم را
راهم مده راهم مده که با خود
نآورده ام گل های پرپرم را
دیدم به روی شانة ذبیحم
با کام عطشان ذبح اصغرم را
تا سر بریدند از تن حسینم
دیدم لب گودال مادرم را
وقتی سکینه تازیانه می خورد
کردم صدا جد مطهرم را
دردا که با پیشانی شکسته
دیدم به نی رأس برادرم را
تا بر حسین خود کنم تأسی
بر چوبة محمل زدم سرم را
یک روزه یک باغ گلم خزان شد
از دست دادم یار و یاورم را
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
عریانِ تن در خون شناورش بود
پیراهنش گیسوی دخترش بود
آبی که زخمش را به قتلگه شست
در آن یم خون اشک مادرش بود
وقتی که جسمش را به بر گرفتم
لب های من بر زخم حنجرش بود
یک سوی او نعش علی اکبر
یک سوی او دست برادرش بود
من زائر جسمش کنار گودال
زهرا به کوفه زائر سرش بود
پیشانی اش را جای سنگ دشمن
نقش سم اسبان به پیکرش بود
با من بنال از داغ آن شهیدی
کز نوک نی چشمش به خواهرش بود
از نیزه و شمشیر و تیر و خنجر
بر زخم دیگر زخم دیگرش بود
بر یوسف زهرا ز سوز سینه
قرآن بخوان، قرآن بخوان مدینه
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_به_مدینه
........__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه
#مجید_خضرابی
سوی دروازه های شهر نبی
کاروانی زدور می آید
کاروانی که از میانه ی آن
عطر عشق و حضور می آید
زودتر زانکه قافله برسد
قاصدی آمده ز جانبشان
قاصدی که سیاه پوشیده
مو پریشان و دیده اش گریان
در میان مدینه با ناله
میدود داد میزند: مردم
"پور شیر خدای را کشتند
عوض چند کیسه ی گندم
همه از خانه ها برون آیید
حاجی داغ دیده آمده است
دختر سید زنان جهان
قدو بالا خمیده آمده است
بین پس کوچه های شهر آنروز
کودکی ناله ی بشیر شنید
ناخود آگاه سوی دروازه
با قدمهای کوچکش بدوید
این پسر کیست کانچنین رویش
زده بر روی دست کوکب و ماه
یک نفر گفت هاشمی باشد؟
نوه ی حیدر است عبیدالله
آن یکی گفت : این گل زیبا
آخرین کودک ابالفضل است
مونس غصه های ام بنین
پسر کوچک اباالفضل است
دیگری گفت :چهره ی عباس
از کمان دو ابرویش پیداست
پنج سالش نگشته گرچه هنوز
قدرت او به بازویش پیداست
قافله آمد و عبیدالله
در هیاهوی شیون و فریاد
دید آید بسوی او یک مرد
او که باشد؟ پسرعمو سجاد
عمه زینب زدور شیون کرد
شهر را غرق شور وآتش کرد
ام کلثوم از نفس افتاد
یاد زیبایی علمکش کرد
سیدالساجدین به اشک روان
شعر ذبح عظیم می خواند
طفل عباس را نموده بغل
او "فا ما الیتیم" می خواند*
گاه بوسد لبان زیبایش
گاه بوسه زند به بازویش
اشک میریزد و به حال غریب
میبرد دست بین گیسویش
ناگهان شهر از نفس افتاد
بغض شهر مدینه شد سنگین
زینب از ناقه خویش را انداخت
چونکه از ره رسید ام بنین
مادر ساقی و خدای ادب
دستهای عقیله را بوسید
با دو چشمی ز اشک آکنده
پرسشی را ز زینبش پرسید
گفت: بی بی تصدق سرتان
مجلس آرای عالمینم کو
ذوالجناحش چرا هویدا نیست
زینب من بگو حسینم کو
زینبم گیسوی سیاه شما
از چه رو اینچنین سپید شده
ازچه رو روی دستهای شما
تاول و جای بند غنچه زده؟
ناله زد دختر امیر عرب
گشت افلاک جمله مدهوشش
گفت ام البنین مپرس مپرس
رفت در جان پناه آغوشش
سر پاک برادر من را
از بدن از قفا جدا کردند
حجت الله را به دشت بلا
کوفیان خارجی صدا کردند
درمیان دو نهر آب روان
گشت یک طفل شیرخواره شهید
پیش چشمان بیقرار رباب
دست و پا زد ز گاهواره پرید
دعبل خسته دل دگر بس کن
قلب عالم ز شعر تو خون شد
دیده ی عرشیان از این مطلب
به خدا هم چو رود جیحون شد
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_به_مدینه
.........__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
بسم الله الرحمن الرحیم
#بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه
#قاسم_نعمتی
▶️
آمدم از سفر، مدینه سلام
خسته و خون جگر مدینه سلام
با شکوه و جلال رفتم من
دیده ای با چه حال رفتم من
وقت رفتن غرورِ من دیدی
آن شکوهِ عبورِ من دیدی
محملم پرده داشت یادت هست؟
جای دستی نداشت یادت هست
ثروت عالمین بود مرا
دلبری چون حسین بود مرا
دستِ عباس پرده دارم بود
علی اکبرم کنارم بود
هر زنی یک نفر مُلازم داشت
نجمه مه پاره ای چو قاسم داشت
کاروان آیه های کوثر داشت
روی دامان رباب اصغر داشت
حال بنگر غریب و سرگشته
کاروان را چنین که برگشته
با غمِ عالمین آمده ام
کن نظر بی حسین آمده ام
ای مدینه خمیده برگشتم
زار و محنت کشیده بر گشتم
با رسولِ خدا سخن دارم
بر سرِ دست پیرهن دارم
دل من شاکی است یا جدّاه
چادرم خاکی است یا جدّاه
سو ندارد ز گریه چشمانم
پینه بسته ببین به دستانم
خاطرت هست ناله ها کردم
دست در سر تو را صدا کردم
از حرم سویِ او دویدم من
هر چه نادیدنیست دیدم من
من غروبی پر از بلا دیدم
شاه را زیر دست و پا دیدم
آن چه را کس ندیده من دیدم
صحنۀ دست و پا زدن دیدم
خنجری کُند و حنجری دیدم
تَه گودال پیکری دیدم
آه جَدّاه امان ز صوتِ حزین
جملۀ آخرم به اُمّ بنین
پسرت تکیه گاه زینب بود
مرد بود و سپاه زینب بود
پسر تو ز زین اسب افتاد
ضربه هایِ عمود کار دستش داد
او زمین خورده و بلند نشد
سرِ او روی نیزه بند نشد
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_به_مدینه
..........__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#بازگشت_کاروان_اهل_بیت_ع_به_مدینه
#حسن_لطفی
از میان غباری از اندوه
از دل ریگهای صحرا ها
کاروانی ز راه آمده بود
کاروان قبیله ی دریا
تا که پرسید از مدینه بشیر
کيست درشهرتان بزرگ شما
همه گفتند بیت ام بنین
هست در کوچه ی بن الزهرا
دید در کوچه ی بنی هاشم
درب آتش گرفته ای وا شد
پیشتر از تمام خانم ها
مادری همچو کوه پیدا شد
ديد در احترام مردم شهر
به سوی کارون قدم برداشت
رفت اما ز راه خود برگشت
و به لب ناله ای مکرر داشت
زیر لب گفت باز هم نرسید
آنکه محو پریدنش بودم
باز این کاروان نبود آنکه
چشم بر راه دیدنش بودم
حیف شد که نیامد و من هم
نشنیدم سلام عباسم
وندیدم دوباره پیش حسین
پیش زینب قیام عباسم
داشت او سمت خانه بر می گشت
ناگهان ناله ای صدایش کرد
زن پیری میان قافله باز
مادرش خواند و در عزایش کرد
زیر چادر به زیر گرد و غبار
چهره ای سوخته پر از چین داشت
خوب معلوم بود از سر و وضعش
دیده ای تار و گوش سنگین داشت
گفت:حق ميدهم كه نشناسي
خواهری را که بی برادر شد
دخترت را كه پاي گودالي
قدكمان بود قدكمانترشد
شانه ام جای دوش طفلانت
زیر رگبار خیزران ها سوخت
جرم زنجیر ها که جا وا کرد
پوست تا مغز استخوانها سوخت
مادرم،خوب شد ندیدی تو
شمر به روی سینه اش جا شد
وقت غارت كه شد خودم ديدم
سر یک پیرهن چه دعوا شد
#بازگشت_کاروان_به_مدینه
#بازگشت_به_مدینه
...........__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
مُسمّط مثلّث #شهادت_امام_حسن علیهالسلام
سلامْ حضرتِ باران سلامْ حضرتِ نور
سلام سورهیِ رحمان سلام سنگِ صبور
سلام چشمهیِ ایمان سلام کوهِ غرور
سلامِ ما به سرایِ پر از غبارِ شما
سلامِ ما به دلِ خون و داغدارِ شما
کسی برایِ سفر بارِ خود نَبسته چرا؟!
دوباره وقتِ زیارت دلم شکسته خدا
چکیده اشک و رسیده به عرش دستِ دعا
زیارت آمدهایم و حرم نمیبینیم
نَه گنبدی نَه ضریحی عَلم نمیبینیم
به تکّهسنگی اگر اِکتفا کنم بعدَش....
به گریه تکیه به دیوارها کنم بعدش....
دوباره مادرتان را صدا کنم بعدش....
به یادِ ضربهیِ سنگینِ دست میافتم
میان کوچه چه شد؟!چه شکست؟! میافتم
به گوشواره شبیهَم شکستهام مادر
شبیهِ چادرِ خاکی و خستهام مادر
همیشه گوشهیِ خانه نشستهام مادر
به یادِ کوچهیِ تنگ و هجومِ طوفانم
عصایِ دستِ تو هستم اگر چه لرزانم
شرارِ زهرِ جفا آرزویِ من بوده
همیشه بغض و غمی در گلویِ من بوده
تمامِ روضهیِ تو پیش رویِ من بوده
صدایِ ضربهیِ سیلی به گوش من پیچید
اگر چه تکیه به دیوار داد میلرزید
حرم ندارد اگر بیحرم شدن خوب است
همیشه سهمِ دل فاطمیه آشوب است
وَ آخرین سخنم پیکری لگدکوب است
تنی به رویِ زمین مانده پیرُهن رفته
چقدر نیزه شکسته در این بدن رفته
حرم اَسیر و اَمیرِ حرم کرم میکرد
نگینِ خاتمِ او ساربان به چنگ آوَرد
نشسته بر رویِ گُل رَدِّ پنجهیِ نامرد
مدینه مثل حرم ندبهخوان و سوزان است
نوایِ کرب و بلا رفتهها حسن جان است
#حسین_ایمانی ✍
........................
غزل مدح و مرثیه #امام_حسن علیهالسلام
حتّٰی سیاهیلشگرِ خوبی برایت نیستم
داری هوایم را ولی مرغِ هوایت نیستم
یک بینوایم در سرایت شرحِ حالم این نوا
من با نوایت نینوایی بینوایت نیستم
شاهانه میگویم گدایِ خانهزادِ دلبرم
هیچم ندارم نیستم وقتی گدایت نیستم
حرفِ دلِ این سینهزن بعد از دوماه این شد حسین
در کربلا هم جز به یادِ مجتبایت نیستم
از روضهیِ گودال هم این روضهاش سنگینتر است
این کوچه پیرت کرده امّا من عصایت نیستم
دیوار را میگیری و دست مرا وِل میکنی
مادر مگر من مَحرمِ درد و عزایت نیستم
یک تکّه از آویزهات بر رویِ خاکِ کوچههاست
حیرانِ این کوچه نباشم مبتلایت نیستم
باران که میبارد به یادِ ندبههایت هستم و...
باور نخواهم کرد مشمولِ دعایت نیستم
#غزل
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام #حسین_ایمانی✍
..........__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#رسول_الله #مرثیه_رسول_اکرم
#چارپاره #حضرت_محمد
آنکه با غمزههای گفتارش
درسآموزِ صد مدرّس بود
در نفسهای آخرِ عمرش
قلم و کاغذی طلب بنمود
چون که میخواست مردمِ دینش
نشوند از مسیر حق، گمراه
خواست در آخرین وصیت خویش
بنویسد: "علی ولیالله"
ناگهان از میان جمعیت
محضر حضرت رسولالله
یک نفر _آنکه دانی و دانم_
گفت "ان الرجل لیهجر"... آه
او که آیات را نمیفهمید
گفت قرآن برای ما کافیست
او نفهمید که کلام رسول
جز کلام خدای سبحان نیست
آن رسولی که گفت: ای مردم!
یک امانت زِ من کنار شماست
اجر پیغمبریِ من، تنها
احترامِ به دخترم زهراست
چند روزی گذشت... مردی که
بر نبی بست تهمتِ هذیان
او که قرآن برای او بس بود
حملهور شد به کوثر قرآن
کوچه آماده، هیزم آماده
یک نفس مانده بود تا آتش
داد زد: ای اهالیِ خانه
یا که بیعت کنید یا آتش...
همه گفتند: فاطمه آنجاست
گفت: فضه، حسن، علی، یا او،
هرکسی پشت درب این خانهست
طعمهی آتش است حتی او
همه گفتند: محسنش پس چه؟
گفت: فرقی نمیکند اصلاً
باید این خانه را بسوزانم
مرد باشد میانِ آن یا زن
چند لحظه سکوت کرد و سپس
چند گامی سوی عقب برگشت
همه گفتند: منصرف شده است
همه گفتند که بخیر گذشت
ناگهان باز سمت خانه دوید
لگدی زد به در...خدا!... مادر
فاطمه بیسپر...خدا!... محسن
در شده شعلهور...خدا!...مادر
🔸شاعر: #حمید_رمی
___________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_حسین_علیه_السلام
حسین جان..
دربساط عشق هرکس زحمتش بالاتراست..
پیش زهرا مادرت شخصیتش بالاتراست!
هرکه محض احترامت معصیت کمتر کند
روزی اشک میان هیئتش بالاتراست..
احترام پیرها هرچند برما واجب است..
پیرمرد روضه تو حرمتش بالاتراست.
قول دادی روز محشر لنگ نگذاری مرا
ساکن بیت الحسین امنیتش بالاتراست
خیمه ی تو جای کبر و کینه و منصب که نیست
هرکسی خاکی تر آمد عزتش بالاتراست.
نقص های هر نمازش زود کامل میشود..
هرکه انس سجده روی تربتش بالاتراست
کربلا رفتن کجا؟از کربلا گفتن کجا؟
دیدن شش گوشه ات از صحبتش بالاتر است
داغِ تو دیده به فکر غصه دنیا که نیست
مبتلای اشک تو ظرفیتش بالاتراست
از شهیدان تو فهمیدم که پای عشق تو
هرکسی گمنام تر شد شهرتش بالاتراست
گریه در هیئت تفاوت میکند باهرکجا
گریه دسته جمع باشد قیمتش بالاتراست
وسع ما ایناست! اما خوب میدانیم ما..
خیلی از این نوکریها ساحتش بالاتراست
تشنگی، زخم زبان،داغ جوان، هتک حرم
از تمام این مصائب غربتش بالاتر است
آب مهر مادرت بود و به رویت بسته شد
حجم نیزه آمد و راه گلویت بسته شد..
#مناجات_با_امام_حسین
..........__________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_رضا_علیه_السلام
ای که مرآت خدایی مددی حضرت سلطان
معدن جود و سخائی مددی حضرت سلطان
هر گدائی که به سویش بنمایی تو نگاهی
رسد آخر به نوایی مددی حضرت سلطان
تو نگفته بدهی حاجت و این رسم رئوف است
مهد احسان و عطایی مددی حضرت سلطان
چه شهیدان که گرفتند برات از حرم تو
که حبیب شهدایی مددی حضرت سلطان
روضههای سحر کوی تو دارد چه صفایی
صاحب هر چه بکائی مددی حضرت سلطان
قبله ی کعبه تویی جملۀ شاهان سگ کویت
کی تو حج فقرایی مددی حضرت سلطان
پرچم سبز سر گنبد تو هادی عشق است
چون کند قبله نمایی مددی حضرت سلطان
تحت آن قبه ی زردت که بود عرش الهی
گریه دارد چه صفائی مددی حضرت سلطان
بی خود از خود شده دل هر دمی آید به حریمت
بشود کرببلائی مددی حضرت سلطان
زیر ایوان طلایت چو نجف غرق غرورم
شهریار دو سرائی مددی حضرت سلطان
قاسم نعمتی ✍
#امام_رضا
_____________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_رضا
تا یوسف اشکم سَرِ بازار نیاید
کالای مرا هیچ خریدار نیاید
در سوز جگر مصلحت ماست که ما را
غیر از جگر سوخته در کار نیاید
خارم من و در سینۀ من عشق شکفتهست
تا خلق نگویند گل از خار نیاید
بیمار فراقم من و وصل است دوایم
تدبیر، به کار مَنِ بیمار نیاید
یک عمر به درگاه رضا رفتم و حاشاک
بر دیدن این دلشده یکبار نیاید...
نومیدی و درگاه تو؟! بیسابقه باشد
از سوی تو جز رحمت و ایثار نیاید
آخر به کجا روی کند؟ ای همه رحمت!
گر در بَرِ تو شخص گرفتار نیاید
دیدم همه جا بر در و دیوار حریمت
جایی ننوشتهست گنهکار نیاید
جاروکش درگاه توام همچو «مؤید»
زین بیش از این بندۀ دربار نیاید
استاد سیدرضا مؤید
#امام_رضا_علیه_السلام
_________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#غزل_مدح #حضرت_رسولاللّه صلی اللّه علیه و آله و سلم
دینِ ما زیرِ دِیْنِ این آقاست
حاصلِ شور و شِینِ این آقاست
ما کویریم و تشنهیِ مطلق
شأنِ باران حسینِ این آقاست
در وفا و محبّت و ایثار
اسداللّه عینِ این آقاست
عَلمش را علی که بردارد
عالمینْ عالمینِ این آقاست
کُلِّ اَسرارِ عالَمِ خلقت
بینِ اَللّه ُو بینِ این آقاست
او حسینیتر از همه باشد
دلبرِ ما حسینِ این آقاست
بعد از آن روضهیِ عجیب و غریب
ندبه با زینبینِ این آقاست
#شهادت #غزل #رسول_الله
#حضرت_محمد_صلی_الله_علیه_وآله_وسلم
#حسین_ایمانی
_____________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_حسن
صحبت از غریبیِّ مرد خونجگرها شد
باز روضهی مردی که غریب و تنها شد
باز روضهی آقا روضههای زهرا شد
باز بین یککوچه مادری رو به اعدا شد
ناگهان جسارتها کینهها هویدا شد
مادری زمین خورد و قامت پسر تا شد
بین کوچه این کودک گرد و خاک بر پا کرد
زیر دست و پا افتاد جان فدای زهرا کرد
رحمان نوازنی
_____________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#رسول_الله
#پیامبر_اعظم
#حضرت_محمد
به استقبال زلفت می رود باد صبا هر صبح
نفس می گیرد از خاک کف پایت هوا هر صبح
برای دیدن آثار باقی مانده ات خورشید؛
ز مشرق می زند با نورهایش دست و پا هرصبح
به این خاطر که چشم از گنبد خضرا نمی گیرد
نماز مغربش را ماه می خواند قضا هر صبح
دلیل اول لولاک و عشق آخر افلاک!
جهان را می کند آغاز با نامت خدا هر صبح
به سمت مَضجع نورانی ات با عشق می گردد
سلامی می دهد سمت مدینه کربلا هر صبح
می آید پنجره فولاد با اعوان و انصارش
که اول خود بگیرد از وجود تو شفا هر صبح
هزار و چارصد سال از زمانت رفته، می جوشد؛
چه عطر مستی از خمیازه ی غار حرا هر صبح
تمام شب از این تغییر استغفار می کردم
دوباره با خدا نام تو می شد جا به جا هر صبح
محمد تا که باشد آخر هر جمله ای حتی؛
عقب می افتد الّلهُمَّ از صَلِّ عَلَیٰ هر صبح
اگر که پشت بر قبله ست می خواهد کند تعظیم
به عُشاق تو قبل از هرکسی ایوان طلا هر صبح
شاعر: #مهدی_رحیمی✍
_________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#رسول_الله
#حضرت_محمد
#پیامبر_اعظم
#مرضیه_عاطفی
ای حُسن بی پایان و ممتد یامحمد(ص)
در بندگی هستی سرآمد یامحمد(ص)
از برکت لبخند تو جریان گرفته
مِهر و محبت هایِ بی حد یامحمد(ص)
دیوانۂ عطر خوش پیراهنت شد
تا یوسف از پیش ِ تو شد رد، یامحمد(ص)
کوهِ اُحُد زانو زد و هر روز حک کرد
بر سنگ یاقوت و زبرجد؛ «یامحمد(ص)»
آیات قران شوق دیدار تو را داشت
شد قلب تو مقصود و مقصد یامحمد(ص)
قطعاً خدا میخواست عشقش؛ کوثرش را
بر دست های تو سپارد یامحمد(ص)
تکیه کلامت «بِضعةٌ مني» شد و هست-
عشق تو بر زهرا(س) زبانزد یامحمد(ص)
تنها وصیّ تو علی(ع) بود و همه عمر
سنگ تو را بر سینه اش زد یامحمد(ص)
حیدر به هر نامی صدایت زد دلت ریخت
یامصطفی، محمود، أحمد، یامحمد(ص)
ختم الرُسُل، شمسُ الضحی، یا نورُ عیني
صَلّوا علیکَ یامحمد(ص) یامحمد(ص)!
._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#رسول_الله
#حضرت_محمد
#پیامبر_اعظم
#علیرضا_خاکساری
مهمان که دعوت می کند پیغمبر اکرم
بر او محبت می کند پیغمبر اکرم
ما هم که اینجاییم مهمانان او هستیم
حتما عنایت می کند پیغمبر اکرم
حاجت بخواه از محضر پیغمبر رحمت
قطعا اجابت می کند پیغمبر اکرم
از خوبی اش باید بگویم چهارده قرن است
دارد هدایت می کند پیغمبر اکرم
چون بر حسینش گریه کردیم از ثواب خود
تقدیم امت می کند پیغمبر اکرم
با دست خود مزد تمام سینه زن ها را
امشب کرامت می کند پیغمبر اکرم
دست از کتاب و اهل بیت اش بر نمیداریم
وقتی وصیت می کند پیغمبر اکرم
با "کُلُّنا واحد" که فرمودند پس محشر
ما را شفاعت می کند پیغمبر اکرم
با اینکه دوریم از مدینه این دل زائر
قصد زیارت می کند پیغمبر اکرم !
سیلی به زهرایش زدن مزد رسالت بود ؟؟؟
فردا شکایت می کند پیغمبر اکرم
با فاطمه بعد از رسول الله بد کردند
بال و پر پروانه را عمدا لگد کردند
هیزم فراهم می شود بعد از رسول الله
آتش مجسم می شود بعد از رسول الله
روزی صحن پاک چشم مادر سادات
باران نم نم می شود بعد از رسول الله
مانند ماهی که قدش عمری هلالی شد
زهرا قدش خم می شود بعد از رسول الله
حتی بلای جان زهرای عزادارش
مسمار در هم می شود بعد از رسول الله
تا بشکند دستی که احمد بوسه زد بر آن
قنفذ مصمم می شود بعد از رسول الله
خورشید روی حضرت حوریه تاریک از
سیلی محکم می شود بعد از رسول الله
دیگر به خود این خانه روی خوش نمی بیند
دل ها پر از غم می شود بعد از رسول الله
مثل مدینه کربلا هم می شود بلوا
قحطی آدم می شود بعد از رسول الله
پنجاه و اندی سال شام هر شب زینب
اندوه و ماتم می شود بعد از رسول الله
مقتل ببیند زینت دوش پیمبر را
هی از تنش کم می شود بعد از رسول الله
سرتابه پایش را محمد بوسه باران کرد
افسوس درهم می شود بعد از رسول الله
بین دو نهر آب نحرش می کنند آخر
دنیا جهنم می شود بعد از رسول الله
بعد از رسول الله دلهامان مکدر شد
در روضه های روضه خوانها حرف معجر شد
.._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#شهادت_پیامبر_اسلام (ص)
مرحوم سید عباس حسینی #جوهری
ای دل بیا که موسم آه و فغان رسید
یعنی عزای خاتم پیغمبران رسید
.
اسلم خوارو عزت ایمان بباد رفت
از این مصیبتی که باسلامیان رسید
.
عالم بچشم مادر گیتی چو شام شد
چون روز رحلت پدر امّتان رسید
.
دودی ز آه مردم یثرب بلند گشت
بر صورت منوّر کرّوبیان رسید
.
خاک عزا بفرق همه خاکیان نشست
هنگام ماتم همه افلاکیان رسید
.
ز افلاکیان گذشته مگر گرد این ملال
بر دامن جلال خدای جهان رسید
.
گفتی مگر بپا فلکی از تراب شد
یا پایۀ زمین بسر آسمان رسید
.
واحسرتا که حضرت زهرا یتیم شد
از ماتم پدر بلبش نیمه جان رسید
.
آن ماه چارده بدنش چون هلال شد
ظلم و ستم ز بسکه بر آن ناتوان رسید
.
رنج و الم ز بعد پدر دید و صدمه ها
بر جسم انورش ز جفای خسان رسید...
#رسول_الله #حضرت_محمد
.._________________
.
دلم گرفته دوباره برای پیغمبر
که سوخت قلب و دلم در عزای پیغبر
کبوترانه زدم پر به گنبد خضرا
خوشم که پر زده ام در هوای پیغبر
منم که سائل زهرا و مرتضی هستم
گدای فاطمه باشد گدای پیغمبر
مدینه گشته سیه پوش حضرت خاتم
نمی رسد ز بیوتش صدای پیغمبر
کنار بستر او فاطمه عزادار است
چه پال و پر زده زهرا برای پیغمبر
ز بسکه مردم دنیا اذیتش کردند
اجل شده به گمانم شفای پیغمبر
فدای آنکه ز غربت شکست دندانش
کسی ندیده از او جز دعای پیغمبر
نبی خاتم و هذیان ؟؟ چه نسبتی دادند
سرای وحی بود در سرای پیغبر
بهشت حیدر و زهرا و نار... یعنی چه؟
که بغض این دو چو بغض خدای پیغمبر
#مجید_احدزاده
#حضرت_رسول_اکرم_صلوات_الله_علیه_و_آله
____________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#وداع_با_محرم_صفر
آخرماه صفر
آخر ماه صفر دل را پریشان می کند
اشک ریزان مرغ دل قصد خراسان می کند
آخر ماه صفر سوگ علی موسی الرضاست
این مصیبت دیده ی هر شیعه گریان می کند
مشهد او می شود میعادگاه عاشقان
کفتر بام رضا(ع)سر در گریبان می کند
آخر ماه صفر زهرا (س)به جنت بیقرار
گریه ها از بهر سلطان خراسان می کند
آخر ماه صفر قم غرق ماتم می شود
خواهرش معصومه قصد کوی جانان می کند
آخر ماه صفر مامون به زهر کینه اش
دشمنی با آل حق،خدمت به شیطان می کند
قلب مولامان رضا با زهر پرخون می شود
او خودش در حجره ی دربسته پنهان می کند
آخر ماه صفر هشتم امام شیعیان
ناله ها از دل بر آرد ذکر قرآن می کند
پشت در آید اباصلت وقرار از کف دهد
دیده دریا بهر آن دریای ایمان می کند
از مدینه یک پسر آید به دیدار پدر
گوییا یوسف دوباره قصد کنعان می کند
می رود مولا رضا گریان در آغوش جواد
درد خود با بوی نور دیده درمان می کند
صحنه دیدار بابا با پسر بس دیدنی ست
کربلا یاد آور خلق مسلمان می کند
خوش به حال آنکه مشهد رفته پایان صفر
اشک ریزان نوکری از بهر سلطان می کند
شعر:اسماعیل تقوایی✍
..._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#امام_رضا_علیه_السلام
#سلطان_طوس
من کجا و قبله گاه کوی تو،سلطان طوس
گرچه نالایق می آیم سوی تو،سلطان طوس
دل خوشم یک عمرهستم من خریدار تو و
زیر دِین ِخواهر دلجوی تو، سلطان طوس
اغنیا رفتند حجّ و ، مانده این قلب فقیر
دل فریب کعبه ی ابروی تو، سلطان طوس
روح داد ولحظه لحظه جان من راتازه کرد
اشتیاق یک نظر بر روی تو ،سلطان طوس
گل به گل هرباغ را گشتم ندیدم بهتراز
آن شمیم دل نواز بوی تو ، سلطان طوس
من گدا هستم تو آقا کن ضمانت بازهم
گرچه هستم کمترازآهوی تو،سلطان طوس
📝عبدالمحسن علی مهدوی نسب
..._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#امام_حسن_مجتبی_ع
#نذر_شهادت_کریم_اهل_بیت_ع
همچنان که یک نشان از مادرت معلوم نیست
هیچ نامی مثل نامت در جهان مظلوم نیست
چون غریبی مثلِ نامِ تو کجا پیدا شود؟
هیچ کس از حق خود قدرِ شما محروم نیست
هر چه می گوییم از مظلومی ات کم گفته ایم
ذره ای از ماجرای کوهی از غم گفته ایم
روضه هایت حاکی از آزرده جانیِ شماست
از صفر غافل شدیم و از محرم گفته ایم
خاطراتِ کوچه ها و ماجرای پشتِ در
آتش کین در کشاکش پشت در شد شعله ور
جاده ها گم می شود در ازدحام فتنه ها
دستهای بسته و آهِ نفس گیرِ پدر
جاده ها بی تو کجا می برد جانانِ تو را
آیه های زخمیِ گلبرگ قرآنِ تو را
کور باشد دیده ای که روشن از خورشید نیست
لعن بادا آن که آزرده چنان جانِ تو را
می گذاری سر به روی شانه ی تنهاییت
همدمِ جانِ تو باشد خانه ی تنهاییت
سینه ات دلتنگِ مادر شد به یاد کوچه ها
پر شد از دستِ زمان پیمانه ی دلتنگیت
گر چه باشد هر دو عالم از ازل مالِ شما
لیک قبرت راویِ خوبی ست از حالِ شما
وارثِ رنجِ زمینی، شهره ی مظلومیت
هر چه طوفان بلا باشد در اقبالِ شما
ای که قلبت مخزن الااسرارِ نجوای پدر
شاهد سوز و گدازِ اشکِ غمهای پدر
شمعِ جانت ذره ذره آب شد از غربتش
کوچه ها شب تا سحر همراه و هم پای پدر
جان به قربان تو و آن قبر بی شمع و چراغ
سالها در حسرتِ آغوش جدت از فراق
کاش می شد که عیان بوده مزار مادرت
در دل تو شعله شعله آتش این درد و داغ
ناله هایت غرق ماتم می کند آفاق را
سینه ی تنگت ندارد طاقتِ این داغ را
وارثِ رنج و غم دنیای زهرا و علی(ع)
می خراشد آهِ دردت سینه ی عشاق را
همچنان که یک نشان از فاطمه(س)معلوم نیست
هیچ نامی چون حسن(ع) هم در جهان مظلوم نیست!
#هستی_محرابی✍
#بیست_و_هشتم_صفر
#شهادت_امام_حسن
...._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#رسول_الله #حضرت_محمد
مرثیه زبان حال حضرت رسول الله ص
دخترم گریه ی تو پشت مرا می شکند
بیش از این گریه نکن قلب خدا می شکند
رحم کن بر دل خود آب شدی از گریه
بغض سر بسته از این حال و هوا می شکند
تا که نشکسته قدت راه برو در بر من
که پس از رفتن من دیده بلا می شکند
باز بوسیدم از این دست که زد شانه مرا
حیف یک روز کسی دست تو را می شکند
تو سیه پوش من و شهر به همدردی تو
حرمت شیر خدا را همه جا می شکند
کودکانت همه در پشت سرت می لرزند
که در خانه به یک ضربه ی پا می شکند
می دوی پشت علی تا که رهایش نکنی
ضربه ای می رسد و آینه را می شکند
بس که دنبال علی روی زمین می افتی
دل جدا سینه جدا شانه جدا می شکند
#سبک_دوست_دارم_نگات_کنم ...
....._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
#امام_رضا #مرثیه_امام_رضا
مظهر رحمت خدا سلطان
هشتمین نور انما سلطان
سفره ات پهن هرکجا سلطان
السلام علیک یا سلطان
کرمت شد دلیل این اذعان
احدی نیست جز شما سلطان
بار خود نزد شاه آوردم
ذره ای اشک و آه آوردم
کوله باری گناه آوردم
بر حریمت پناه آوردم
گرچه عبدی پر از خطا هستم
زائر مشهد الرضا هستم
شده معنا کنارت آسایش
تویی آقا دلیل آرامش
با تو لازم نمی شود خواهش
گویم این را بدون آلایش...
گاهی اقرار و اعتراف رواست
" همه ی هستی ام امام رضاست "
دردمندم ، دوا نمی خواهم
من مریضم شفا نمی خواهم
حاجتی جز شما نمی خواهم
از تو غیر از تو را نمی خواهم
در کرم کار خویش را بلدی
دست خالی نمی رود احدی
معصیت های من ندیدی تو
پدرانه سویم دویدی تو
بین آغوش خود کشیدی تو
چشم بسته مرا خریدی تو
گره افتاده است در کارم
بیش از اندازه دوستت دارم
می کنی خوبِ خوب حالم مرا
راحت از دغدغه خیال مرا
بهر پرواز و قرب بال مرا ...
...می دهی رزق کل سال مرا
داده ای هر زمان مرا امداد
بهترین جاست صحن گوهرشاد
جبرئیلی که تا سما رفته
اهل عرفان که تا خدا رفته
هر کسی تا به کربلا رفته
قبل آن مشهد الرضا رفته
اخر اقا برات دست شماست
روز محشر صراط دست شماست
ای به دردم دوا امام رضا
نظری بر گدا امام رضا
از کرم یا سخا امام رضا
ببرم کربلا امام رضا
مدد از سوی غیر تو ننگ است
من حرم لازمم دلم تنگ است
شاعر: #عرفان_ابوالحسنی
_______________________
...._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#امام_رضا_علیه_السلام
#مرثیه_امام_رضا
با احترام، دست به سينه نهاده است
پايين پايتان به ادب ايستاده است
پاهاى پر ز آبله اش مى دهد گواه
ك از كاروان زائر پاى پياده است
دیروز بین راه و فراسوی جاده ها
اکنون کنار روضه ی دارالسعاده است
مهمان دستهاى كريمانه ى شما
مهمان سفره اى كه هميشه گشاده است
تكرار چند جمله، فرازى ز "جامعه"
مشق ارادتش به شما خانواده است
گاهى كنار صحن و گهى گوشه ى ضريح
فرقى نمى كند، همه دارالاجابه است
دارد صفاى اشك به پهناى صورتش...
با احترام دست به سينه نهاده است
شاعر: #مهدی_فخار_شاکری
...._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#امام_حسین_علیه_السلام
#مجید_احدزاده
عشق حسین در دل ما انقلاب کرد
ما را برای نوکریش انتخاب کرد
ممنون مادرم که مرا دست او سپرد
ممنون مادرم به خدا که صواب کرد
یک شب اگر که روضه نرفتم دلم گرفت
وقتی پدر شنید ، به رویم عتاب کرد
مزد دو ماه نوکریم را اباالوَفا
قبل از شروع ماه محرم حساب کرد
غیر از حسین دگر نپذیرد کسی مرا
بر هر که رو زدم نرسیده جواب کرد
کاری که سیدالشهدا در مصاف کرد
زینب به پشت جبهه او با حجاب کرد
هر کس به تشنگی به لب او سلام داد
بیش از تمام عالم و آدم ثواب کرد
"جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند:"
فرمانروای آب ، تقاضای آب کرد
شیخی تمام ماحصل درس خویش را
بخشیده بود و گریه به طفل رباب کرد
...._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#امام_حسن_مجتبی_ع
#امام_حسن
قوتت همه شب خون جگر بود حسن جان
گريان ز غمت چشم سحر بود حسن جان
از دوست و دشمن به تو پيوسته ستم شد
مظلومي تو ارث پدر بود حسن جان
مادر که زمين خورد تن پاک تو لرزيد
تنها کمکت اشک بصر بود حسن جان
از طعنه و از زخم زبان هاي پياپي
هر دم به دلت زخم دگر بود حسن جان
شد قلب تو مجروح تر از جسم برادر
کز او جگرت سوخته تر بود حسن جان
گر ماه حسين بن علي بود محرم
ماه غم تو ماه صفر بود حسن جان
هر کس به تنش زخم رسد از دم شمشير
زخم تو به تن نه، به جگر بود حسن جان
در کوچه و در مسجد و در خانه مغيره
پيوسته تو را پيش نظر بود حسن جان
در راه حسين بن علي چار فداييت
در کرببلا چار پسر بود حسن جان
"ميثم" که سخن از دل سوزان تو مي گفت
شعرش به دل شيعه شرر بود حسن جان
استاد غلامرضا سازگار
..................
.
#امام_حسن
چشمی که در مصیبتتان تر نمی شود
شایسته شفاعت حیدر نمی شود
چشم همیشه ابریتان یک دلیل داشت
هر ماتمی که ماتم مادر نمی شود
مرهم به زخمهای دل پر شراره ات
جز خاک چادر و پر معجر نمی شود
یک عمر خون دل بخورد هم کسی دگر
والله از تو پاره جگر تر نمی شود
یک طشت لخته های جگر پاره های دل
از این که حال و روز تو بهتر نمی شود
یک چیز خواستی تو از این قوم پر فریب
گفتند نه کنار پیمبر نمی شود
گل کرد بر جنازة تو زخم سرخ تیر
هرگز گلی شبیه تو پرپر نمی شود
پر شد مدینه از تب داغ غمت ولی
با کربلا و کوفه برابر نمی شود
زینب کنار نیزه کشید آه سرد و گفت
سالار من که یک تن بی سر نمی شود
دیگر تمام قامت زینب خمیده بود
از بس که روی نیزه سر لاله دیده بود
#بیست_و_هشتم_صفر
...._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#مناجات
#وداع_با_محرم_صفر
#امام_زمان
#آخر_صفر
ز درد اندکِ خود، یاد غمهای تو می افتم
ز شرمِ کوهِ غمهای تو بر پای تو می افتم
غمِ ما و پریشانیِ تو! عیب از قیاسِ ماست
چنین کاهی ز غم، گاهی به دریای تو می افتم
نه آن مورم که از مُلکِ سلیمانی گریزانم
من آن گَردم که بر گِردِ قدمهای تو می افتم
ز هر کس خواستم امداد، خود نالان تر از من بود
چه بهتر اینکه در دامانِ ماوای تو می افتم
تو گفتی یادِ من باشید قدرِ جرعه ی آبی
چقدر ای باوفا کم در تمنای تو می افتم
تو را رنجانده ام از خویش، با انبوهِ عصیانم
به هر غفلت، ز چشمانِ تماشای تو می افتم
توقع کردی و من، بی توجه کارِ خود کردم
اگر این است رفتارم، ز سودای تو می افتم
بتو هر روز و شب، لبیک هایم را بدهکارم
زبانم لال، اینسان از تولای تو می افتم
ترا با اینهمه غم، باز تنها می گذارم من
رَوَم گه، سوی خویش و از تسلای تو می افتم
مرا تنهای بخود مگذار در تاریکیِ ایام
که من از طاعتِ امروز و فردای تو می افتم
کنون ماهِ صفر را می گذارم پشتِ سر، اما
چه دانم من، که دارم از قضایای تو می افتم
میان کوچه های دردسر سازِ پریشانی
بیاد کوچه ی پر دردِ غمهای تو می افتم
صدای مادرت از کوچه می آید چرا، آقا
در این ایام، یادِ لعنِ اعدای تو می افتم
غمِ تو هیچ پایانی ندارد، هیچ شادی نیست
مگر صبح فرج، روزی که در پای تو می افتم
مرا هم با شهادت آشتی ده، یوسف زهرا
خوش آنروزیکه، بی سر بر قدمهای تو می افتم
شاعر: #محمود_ژولیده
...._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#رسول_الله #حضرت_محمد
#بیست_و_هشتم_صفر
لحظه های آخرش بود و به حیدر خیره شد
اشک از چشمش چکید و کنج بستر خیره شد...
تا که عزراییل وارد شد برای قبض روح
بر علی(ع) و فاطمه(س) با حال مضطر خیره شد
خوب میدانست بعدش فتنه بر پا می شود
دود و آتش را تصوّر کرد و بر «در» خیره شد
دست هایش را گرفت و سخت بر سینه فشرد
آیه هایی خواند و بر بازوی کوثر خیره شد
روضه از عمق نگاهش داشت جریان میگرفت
پلک زد با ناتوانی؛ سمتِ دیگر خیره شد
آن طرف سر را به زانو داشت غمگین؛ مجتبی(ع)
بر غمش زل زد! به اندوهِ برادر خیره شد
طاقتِ بیتابی و اشک حسینش(ع) را نداشت
از نفس افتاد تا چشمش به حنجر خیره شد
¤
رفت تا جایی که زینب(س) بغض کرد از کربلا-
تا سرِ بازارِ شهر شام؛ بر «سر» خیره شد
دل ندارم! روضه کاش اینجا به پایان می رسید
وای از وقتی که بر «سر» چشم دختر خیره شد!
🔸شاعر: #مرضیه_عاطفی
ایام شهادت پیامبر اکرم ( ص ) ، #امام_حسن و #امام_رضا ( ع ) تسلیت باد
...._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#امام_حسن_مجتبی_ع
روی تو از نسیم سحر دلنوازتر
گیسوی توست از شب یلدا درازتر
روی تو باز بود و در خانه ی تو باز
ای چشمهایت از همه مهمان نواز تر
هرگز یتیم های مدینه ندیده اند
از ذکر مهربان حسن چاره سازتر
صلح تو شد دلیل سرافرازی حسین
ای از تمام اهل جهان سرفرازتر
حتی شریک زندگی ات دشمن تو بود
مولا کدام داغ از این جانگداز تر ؟
از تیرها نگفتم و تابوت زخمی ات
طاقت نداشتـم بشود روضه باز تر...
سیده تکتم حسینی
#شهادت_امام_حسن_مجتبی علیه السلام
....._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#رسول_الله #حضرت_محمد
#حضرت_فاطمه_سلام_الله
#مناجات
#غزل
کم گریه کن که گریه امانت بریده است
گویا که وقت رفتن بابا رسیده است
حق داری از غمش به سرو سینه می زنی
چون مثل او کسی به دو عالم ندیده است
در روز آخرش چه شده این چنین نبی
جز اهل بیت تو زهمه دل بریده است
بر روی سینه اش حسنین ناله می زنند
اشکش بر ای هر دو زغم ها چکیده است
برگو که مرتضی چه شنیده کنار او
رنگش چنین زطرح مسائل پریده است
اینجا همه برای شما گریه می کنند
چون از سقیفه بوی جسارت وزیده است
این روزها به پشت در خانه ات مرو
گویا عدو که نقشه ی قتلت کشیده است
جان حسین و جان حسن جان مرتضی
کم گریه کن که گریه امانت بریده است
#کمال_مومنی✍
#حضرت_رسول_اعظم_ص
......_________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
#رسول_الله #حضرت_محمد
چشم را بست ولی صبر نکردند این قوم
پیشِ او بود علی صبر نکردند این قوم
ای دل از غربتِ آن لحظه ی تشییع بگو
از غریبانه ترین لحظه ی تشییع بگو
او غریبانه ترین لحظه ی رفتن دارد
روضه ی رفتن او گفتن و گفتن دارد
اندک اندک اثرِ زهر به جانش اُفتاد
رویِ دامانِ علی بود توانش اُفتاد
شهر در مکر و سکوت است علی تنها شد
یک تنه گرم حنوط است علی تنها شد
یک طرف داشت علی آب به پیکر می ریخت
یک طرف داشت جماعت سرِ مادر می ریخت
آب غسلش به تنش بود که هیزم پُر شد
شعله پیچید به در نوبتِ یک چادر شد
بدنش روی زمین بود به زحمت اُفتاد
وای ناموس علی بینِ جماعت اُفتاد
در عزای پدرش بود که سیلی را خورد
سوگوار پسرش بود که سیلی را خورد
تا که مولا کفنش کرد زنش را کُشتند
تا کفن روی تنش کرد زنش را کُشتند
ای دل خسته گرت عقدۀ عالم بهگلوست
آستان بوس حرم باش بخوان از سَرِ دوست
اینحسینکیست که عالم همه دیوانه اوست
این چه شمعی است که جانها همه پروانه اوست
#بیست_و_هشتم_صفر
......_________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
.
#امام_رضا
#غزل_مصیبت شهادت امام رضا علیهالسلام و گریز روضهیِ امام حسین علیه السلام
گریهکنهایِ رضا ، دور وُ بَرش غوغا نیست
سرِ عمّامه و پیراهنِ او دعوا نیست
روضه این است که صد نیزهیِ دیگر دارند
هوسِ نیزه زدن برتنش اَمّا جا نیست
رویِ خاک است اگر او خبر از حنجر نیست
تشنه جان داد اگر سر به رویِ نِیها نیست
تک و تنهاست ولی پنجه که در مو نَرود
خون چکید از دهن اَمّا روی لبها پا نیست
وای از آن تشنه که نیزه به دهانش میخورد
وای از آن طفل که دور و برِ او بابا نیست
بعد بابا چه به روزِ گلِ او آوردند
العجل گفت ولی منتقمِش حالا نیست
#شهادت_امام_رضا #غزل
#امام_رضا_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
#حسین_ایمانی ✍
......._________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af
.
اَلسلامُ عَلیکَ یاٰ رَحمَةٌ لِلعٰالَمین یاٰ رَسولَ الله
_ عزیزم را ....
کمی بگـذار تا بر سـر ، بریزم خاک عالم را
بسوزم این غم عـظمی ببارم اشک ماتم را
جهان انگشتری بود و محمـد "خاتمش" حالا
خدا میگیرید از مردم برایخویش "خاتم" را
عـزادار اسـت زهـرا و نـدارد مَـرهـم ِ دردی
خبردارش کنید ای قدیسان آهسته "مریم" را
به لب زهرا فقط "آیات اِسترجاع" میخواند
شبیه شمع میسوزد ، به دامن داغ اعظم را
همـه بـودنـد لحـظـاتی ، کـنار بـسـترش امّـا
به جز حیدر ندید آنجا کسی انگار مَحْرَم را
فلانیوفلانی هم همـان جا محضرش بودند
بلی بودند و یک لحظه نمیکردند رو ، کم را
مفـاهـیـم نبـوت را ، به جـان مرتـضـی داده
به غیـر از اونبـاید گفـت ، نه اسـرار عالـم را
حدیثنفسمیکرد و گمانمباخودش میگفت
چه حالی میشود حیدر ، زمانیکه "نباشم" را
همه هَمُّ و غمش این بود تکریم ِ " ذَوِالـقُـربٰی "
سفارش پشت هم می کرد ای مردم "عزیزم را"...
بگو با منکـرش «فَأتُوٱ بِعَشرٍسورِة» جاری کن
همین اندازه بینقص و همین اندازه محکم را
یقینا یک کـلمـه هـم ، شبـیه او نخواهد شد
اگر چـه آوردنـد آخـر ، هـزار " آیـه " فراهـم را
زبان ناکرده وا جز " وحی " و وا هرگز نخواهد کرد
رسـولی که خـدا داده به او شـأنی معـظم را
اگر چه کعبهی رحمت خود «اِنِّیمِثلُکُم» فرمود
نـزایـیده است مانندش ، بـه دنـیـا دیگـر آدم را
بعید اصلاً نباشد آن ، که گفت «اِنَّالرَجُلیَهْجُر»
بـسـوزانـد زبانـش هـم ، اهـالـی ِ جهنـم را
علیماند و دلی زخمی فلانی بافلانی رفت
مگر جز گل شده قسمت کند تشییع ، شبنمرا؟
اگر چه روی خود شاید نمی آورد امّا سخت
بغل میکرد با چشـمش ، ولی داغ مُـحَـّرم را
یکی مقتلنویس و دیگری شاعر یکیمداح
خداهم گریه کرده ، شک نکن بغض "مُقَّرَم" را
روح الله قناعتیان
#حضرت_رسول_اعظم_ص
#رسول_الله #حضرت_محمد
......_________________
کانال باب الحسین (ع)
https://t.me/Babolhusein
گروه اشعار حسینی
https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab
کانال ایتا
http://eitaa.com/joinchat/1055588373C0c7969e8af