eitaa logo
کتیبه و پرچم باب الحرم
10.1هزار دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
48 ویدیو
568 فایل
🔸فروشگاه باب الحرم↶ @babolharam_shop ثبت سفارش 👇 @babolharam_shop_admin شماره تماس: 📞09052226697 ☎️ 02155970902 ☎️ 02155970903 👈زیر نظر گروه جهادی باب الحرم و کانال متن روضه 🆔 @babolharam_net آدرس: شهرری خیابان آستانه نبش کوچه شهید رجبی پلاک 50
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹ألسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومِه بِنتِ مُوسَي بنِ جَعفَر..🔹 پیوسته در حوالی بامت کبوترم سنگم زنند هر چه ، از اینجا نمی پرم بی بی ، قسم به جان رضایت مرا ببین در آستان عرشی ات از خاک کمترم از قم دری گشوده به باغ بهشت ، یا عطر بقیع مادرتان دارد این حرم معصومه ای و فاطمه ای ، اشفعی لنا چشم انتظار لطف تو در روز محشرم تا شاهد ارادت و اخلاص من شود یک بیت از قصیده ی حافظ می آورم : " نامم ز کارخانه ی عشاق ، محو باد گر جز محبت تو بود شغل دیگرم" بی مهر تو نفس کشیدن عمرم حرام باد حاجت به غیر کوی تو جایی نمی برم کمیل کاشانی سلام الله
🔹ألسَّلاَمُ عَلَیکِ یَا فَاطِمَةَ المَعصُومِه بِنتِ مُوسَي بنِ جَعفَر..🔹 تو مجموعه‌ی لطف‌ و جود و عطایی تو یک چشمه از جوشش هَل اَتایی تو دریاچه نه ؛ بَحر بی انتهایی چه‌گویم‌که‌هستی؟چه‌گویم‌چه‌هایی؟ تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو زهرا خصالی تو زهرا جمالی تو زهرا مَآبی تو زهرا جلالی تو زهرا سِرشتی تو زهرا مثالی تو در دوره‌ی خویش خیرالنّسایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تویی راحت جان موسی بن جعفر تویی روح و ریحان موسی بن جعفر تویی یاس بُستان موسی بن جعفر تو بنت الامامی تو بنت الهُدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو عَذراترین مریم اهل بیتی تو در هر دمی همدم اهل بیتی در اسرار حق، مَحرم اهل بیتی تو تندیس آن چارده مُقتدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی هُمای بهشتی و عرش آشیانی که در عُشّ دین صاحب آستانی تو باب الرّضایی تو بابُ الجَنانی بهشت خداوند در خاک مایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو مانند کلثوم، زینب ترینی خدیجه وقار اَستی و بی‌قرینی وفادار مانند اُمّ البنینی تو منظومه ی جمع معصومه هایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی چه گویم؟که بابا ثنای تو گفته "فداها ابوها" برای تو گفته به مدحت ولیّ خُدای تو گفته که در حشر تو شافع شیعه هایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی در اطراف صحنت غُباریم بانو به درگاه تان خاکساریم بانو به لطفت در این شهر داریم بانو عجب کاظمینی؛عجب کربلایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی تو نَفس نفیس اَنیس النّفوسی تو همشیره‌‌ی شخصِ شَمس الشّموسی درِ خانه ات از پی خاکبوسی رسیدند صدها چو شیخ بهایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی از این در چو بُردیم فیض دوچندان طمع‌کار گشتیم ما مستمندان به اقرار ما فرقه‌ی دردمندان تو با درد هر بینوا، آشنایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی اگرچه در این خاک کم غم ندیدم در این شوره زار آب زمزم ندیدم به من درد دادند و مرهم ندیدم ولی از قُمم نیست مِیل جُدایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی به این خسته حال مجاور نظر کن تو ای روح شعرم به شاعر نظر کن به من هم به عنوان زائر نظر کن تو رُخصت دهی می‌شوم نینوایی تو معصومه هستی و اُخت الرّضایی محمد قاسمی سلام الله
ذیقعده ماه فیض خداوند اکبر است میلاد پارة تن موسی ابن جعفر است میلاد دخت هفت امام بزرگوار یا لیلة ولادت زهرای دیگر است از ثامن الحجج بستانید رو نما کورا نظاره بر گل رخسار خواهر است آیینة تمام نمای رضاست این معصومه یا که زینب صدیقه منظر است آن فاطمه بتول رسول خدا بود این فاطمه بتول بتول مطهر است گر بنگرد ذبیح به اوج جلال او گوید هزار مرتبه این فوق هاجر است برتر ز آفتاب و نکوتر ز قرص ماه ذیقعده را ز بیت ولایت دو اختر است آن روز اول مه و این روز یازده آن خواهر خجسته و اینش برادر است این است کوثری که قم از فیض اوست پر آخر مگر نه دختر ساقی کوثر است این است فاطمه که ثواب زیارتش در اصل با زیارت زهرا برابر است یک دختر، این همه عظمت، این همه جلال الحق که جای گفتن الله اکبر است بر آن پدر درود که این است دخترش بر مادری سلام که معصومه پرور است جز عمه اش که زینب کبراست در جلال از دختران فاطمه در هر زمان سر است قم چون مدینه تربت او مسجد الرسول زهرای آن سلالة زهرای اطهر است تنها نه خاکیان به حریمش نهاده رو یک آسمان ملائکه مسکین این در است گو پادشاه ملک جهان باش یا گدا آن را که نیست خاک درش خاک بر سر است ریزند عرشیان به زمین دسته دسته گل گلدسته هاش تا که به قم سایه گستر است نعلین خود چو موسی عمران ز پا در آر کاینجا مزار دختر موسی ابن جعفر است وقتی نسیم می کند از شهر قم عبور از عطر آن روان مسیحا معطر است چون باب خویش بر همه باب الحوائج است چون مادرش شفیعة فردای محشر است بی مهر او که مهر تمامی عترت است طاعات جن و انس و ملک نخل بی بر است اقرار می کنم که به پایش نمی رسد با آنکه سر به سر سخنم عقد گوهر است ما را به شهر قم چه نیازی است بر بهشت قم بیت یازده خلف پاک حیدر است خواهی جلال زائر قم را بیا ببین در هر قدم هزار بهشت مکرر است “میثم” خدا کند که شود مدفن تو قم همسایگی فاطمه از خلد بهتر است
مامان خوبم: ای پناه اهل محشر عید میلادت مبارک ای همه روح مطهّر عید میلادت مبارک ای رخت مرآت مادر عید میلادت مبارک ای گل باغ پیمبر عید میلادت مبارک ای قم از خاکت معطّر عید میلادت مبارک دختر موسی‌بن‌جعفر!عید میلادت مبارک ای سلام چارده معصوم بر جان و تن تو نام تومعصومه و، عصمت گلی از دامن تو بضعۀ موسایی و قم گشته طور اَیمن تو پابه چشم قم نهادی قلب قم شد گلشن تو یافت این خاک ازتوزیورعیدمیلادت مبارک دختر موسی‌بن‌جعفر!عید میلادت مبارک نور از هرسو به ایوان طلایت سجده آرد حور بر خاک قدوم زائرت صورت گذارد جود با کلِّ وجودش هرچه دارد از تو دارد دانش از گلدسته‌هایت بر سر فیضیّه بارد علم را صحن تو سنگر عید میلادت مبارک دختر موسی‌بن‌جعفر!عید میلادت مبارک دخت واخت وعمۀ‌ سه حجت داورتویی تو پارۀ تن بر رسول و احمد و حیدر تویی تو فلک استقلالِ مُلک شیعه را لنگر تویی تو گر درجنّت ز قم وامی‌شود،آن در تویی تو بضعۀ یاسین و کوثر!عید میلادت مبارک دختر موسی‌بن‌جعفر!عید میلادت مبارک قبه‌ات را اقتدار قبة الخضراست، آری! تربت تو تربت گمگشتۀ زهراست، آری! زائر تو زائر صدیقۀ کبراست، آری! صورتت راصورت انسیةالحوراست،آری نخل«میثم»ازتو پُر بَر،عید میلادت مبارک دختر موسی‌بن‌جعفر!عید میلادت مبارک
ولادت حضرت معصومه س شهر مدینه با صفا ، شد ز نور رویت جهان معطر شده ، از گل وجودت تو خواهر والایِ ، ستاره ی هشتمی کریمه ی آل الله ، پناه اهل قمی معصومه جان فاطمه (۴) تو عُش ِ آل رسول ، یادگار زهرایی در عید میلادت شده ، صحن دل چراغانی ذکر دلم روز و شب ، فاطمه اُخت الرضاست اذن دخول دَرَت ، یا علی موسی الرضاست معصومه جان فاطمه آئینه ی ایزد نما ، دخت مرتضایی عمه ی صاحب زمان ، خواهر رضایی چشم و چراغ همه ، بانوی عُظما تویی مظهر توحیدی و ، عزیز دلها تویی معصومه جان فاطمه
اول ذی القعده ماهی سرزده روی زمین گشته روشن باردیگر دیده ی اهل یقین از کرامات و عنایات خداوند مبین پرز شادی خانه ی مولا امام هفتمین امشب از لطف خدا ماهی دلار آمده دختر نجمه گل زهرا به دنیا آمده باردیگر در مدینه شور و غوغایی بپاست باز بیت موسی جعفرپرازعشق وصفاست سرزده ماهی که برکل جهان نوروضیاست دخت نجمه خواهرمولاعلی موسی الرضاست در جهان آیینه ی زهرای اطهر آمده عاشقان دردانه ی موسی بن جعفرآمده غنچه ای از بوستان آل عصمت واشده موسی جعفر ز اکرام خدا بابا شده دختر موسی بن جعفر زینت دنیا شده ازقدومش شهریثرب به چه روح افزاشده در سپهر دین حق ماهی درخشان سرزده رحمت حق بر سر ما همچو باران آمده حضرت داوود پیغمبر غزل خوانی کند حورو غلمان ازشعف بهرش گل افشانی کند خادم جنت براو آیینه گردانی کند هاجر و مریم نگر گهواره جنبانی کند نور باران گشته ازنور وجودش نه فلک بهر تبریک آمده بادسته گل حوروملک درجهان آیینه ی زهرا نما معصومه است نورچشمان علی موسی الرضامعصومه است معنی صبر و شکیبایی،حیا معصومه است ازکرامات خدامشکل‌گشا معصومه است آسمان دین حق را دخت موسی کوکب است ازبرای هشتمین خورشیددین چون زینب است صحن وایوان حریم او حریم کبریاست آب سقا خانه ی اخت الرضا آب بقاست دردمندان،مستمندان،این حرم دارالشفاست هر که آید درحریم پاک او حاجت رواست این حریم با صفایش جنت هرشیعه است هر که گردد زائر صحن وسرایش بیمه است شامل کل جهان امشب شده احسان تو تو کرم کردی و من گردیده ام مهمان تو گشته ام مهمان کنار سفره ی احسان تو ازطفولیت شدم من ریزه خوار خوان تو بار دیگر آمدم مولاتنا بر تو پناه ازکرامت عبد درگاه خودت راکن نگاه من کجامعصومه جان لطف وعطای توکجا ای کریمه از کرم امشب نمابر من دعا با نگاهی از کرم بنما مرا حاجت روا قسمت و روزی من کن اربعین کرببلا ریزه خوار سفره ات هستم غلام(رضا) درد من را کن دوا یاحضرت مشکل گشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
--------------؛-------------- دوباره شدم امشب هوایی دلم رفت تا گنبد طلایی عشقم امام رضا جان "مدد حضرت سلطان" ----------------------------------- دلم امشب توی حرم مقیمه تـولـد تـمـوم زنـدگـیـمـه مبارک باشه یا باب الحوائج مبارک باشه حضرت کریمه ولی نعمته وطن رسیده سومین ابالحسن رسیده اومد شاه خراسان مدد حضرت سلطان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بازم عاشقی و از سر میگیرم به سمت حرم تو پر میگیرم میام وردی باب الجوادت اذن زیارت از پسر میگیرم مریدت دم باب المراده کارم لنگ امضای جواده دوسِت دارم به قرآن مدد شاه خراسان ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میام حرم با یک قلب شکسته که وا بشه به روم درای بسته منم مریضتم مثله مریضی که پشت پنجره فولاد نشسته مریض اومدم دوامو میخوام آقا رزق کربلامو میخوام انت قدیم الاحسان مدد حضرت سلطان ※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※※ ●شاعر: عبدالزهرا هاشمیان
بهشت جلوه ای از کربلای توست حسین بهشت ما حرم باصفای توست حسین برات عفو به امضاى مادرت گیرد کسی که زائر صحن و سرای توست حسین به عالمی در دل بسته ايم از اول مگر به روی تو، این خانه جای توست حسین به داغ مرگ عزیزان خود نمی گرییم که اشک ما همه وقف عزای توست حسین هنوز دوست به یاد تو اشک می ریزد هنوز بر لب دشمن ثنای توست حسین سلام بر تو که قاتل، کریم خواند تو را سلام بر تو که عالم گدای توست حسین سلام بر تو که حتّی سپاه دشمن هم رهین منّت و لطف و عطای توست حسین بهای خون تو را جز خدا نداند کس تو کیستی که خدا خونبهای توست حسین  زیارت همه پیغمبران، زیارت حق  زیارت سر از تن جدای توست حسین سر بریده به بالای نیزه می بیند نگاه دل که به گلدسته های توست حسین   سر تو دفن شد امّا چهارده قرن است جهان پر از تو و بانگ رسای توست حسین تو آن صحیفهء صد پارهء ورق ورقی  که زخم های تنت آیه های توست حسین...  
گر دهد طوفان رنج و غم به بادم یا حسین تا دلم روشن به نور توست شادم یا حسین من که شیر مادرم شیرینی از مهر تو داشت می توان گفتن غلام خانه زادم یا حسین ای امیر هر دو عالم مبدأ من با تو بود کاش می شد با تو میزان و معادم یا حسین در شب تنهائیم ای با وفا دستم بگیر من که از صبح ازل دل بر تو دادم یا حسین عقده در کارم ، تویی مشکل گشا ای وای اگر یک سر مو کم شود از اعتقادم یا حسین گر چه امروزم مرا شرم تهی دستی بس است می رسد فردا غم عشقت به دادم یا حسین گرد راه عاشقانت را به چشمم می کشم من که در پای تو چون ذره فتادم یا حسین یادم آید از لب خشک تو در کرببلا تا غم جانسوز تو آمد به یادم یا حسین
نوکر این خانه در مدار حسین است جان و دلش تحت انحصار حسین است عارف و عالم , بزرگ و کوچک این جمع هر که به هر جا رسیده کار حسین است این که گدا سروری کند به دو عالم کار جدیدیست , ابتکار حسین است نوکری اصلا که اعتبار ندارد چیزی اگر هست اعتبار حسین است ما که نمیخواستیم زنده بمانیم زندگی ما به افتخار حسین است شرح مقامات او بس است همین که خون خدا نام مستعار حسین است فاطمه قبرش نهان شده که بگوید وعده ی دیدارمان مزار حسین است
۲ شب آخرم شده شام غریبان تک و تنها توی این شهرم پریشان به خدا قسم فقط بلا میبینی تو اگه بیای به کوفه ای حسین جان اگه بیای اینجا میبینی اشک خواهرت رو اگه بیای زینب رو نیزه میبینه سرت رو کوفه میا مولای من کوفه میا میبینی رنج و عذاب میا به کوفه پسر ابوتراب میا به کوفه تازه شیش ماهش شد اصغرت آقا برای دل رباب میا به کوفه میا حسین دل رباب به شیرخواره خوشه میا حسین حرمله اصغر تورو میکشه کوفه میا مولای من کوفه میا اینجا با غربت و غصه هم نشینی اینجا تنها میشی و زار و حزینی بیا کوفه اگه طاقتش رو داری اسیری رفتن زینبو ببینی اگه بیای تو دل میمونه آهِ افسوس تو اگه بیای تو ملا عام میره ناموس تو کوفه میا مولای من کوفه میا
۲ ای برادر بیا برگردیم برادر هرچی زودتر بیا برگردیم برادر دل من شور میزنه برات حسین جان جون خواهر بیا برگردیم برادر بیا بریم میترسم آتیش به پرم بگیرن بیا بریم اینا میخوان تورو ازم بگیرن حسین من حسین من حسین من اینجا با محنت و غصه همنشینم کوه غم تو سینمه زار و حزینم بخدا خیلی میترسم آخر اینجا من سر تورو روی نیزه ببینم ای وای من تنها میشی اینجا برادر من ای وای من سرت جدا میشه برابر من حسین من حسین من حسین من تو دلم نشته غم چرا برادر تو مارو ببر ز کربلا برادر حتی اصغر تو دیگه در امان نیست اگه حرمله بیاد اینجا برادر بیا بریم اینا داداش رحمی به دل ندارن بیابریم داغ علی رو رو دلت میزارن حسین من حسین من حسین من
۲ عمه انتظار دیگه به سر رسیده آخر از عزیز ما خبر رسیده موهای سوخته امو شونه کن که آخه بابای غریبم از سفر رسیده عمه ببین تموم شده طعنه شنیدن من عمه ببین با سر اومد بابا به دیدن من بابا حسین بابا حسین باباحسین باید آروم من سر تورو ببوسم دوتا چشمای تر تورو ببوسم فکر نمیکردم یه روز بیاد که بابا من رگای حنجر تو رو ببوسم بابا حسین خنجر کی رو صورت تو کشیده باباحسین بمیره هرکی گلوتو بریده باباحسین باباحسین باباحسین همه ی پیکر من کبوده بابا خمیده شدم با اینکه زوده بابا شب و روز منو کتک زدن بگو تو آخه جرم ما مگه چی بوده بابا باباحسین یه زخمه روی صورت کبودم باباحسین منو زدن چون دختر تو بودم
۲ عمو جون ببین شکست بال و پر من خون به جای اشکه تو چشم تر من حالا که به لب رسیده جونِ قاسم جای بابام تو بیا بالا سر من عمو حسین بیا دیگه نمونده جونی برام عمو حسین سلامتو میرسونم به بابام عمو حسین عمو حسین عمو حسین شد جدا جدا تموم تار و پودم از غریبی تو میسوزه وجودم عمو جان فاطمه منو حلال کن اگه داماد خوبی برات نبودم عموحسین شرمنده ام به لب رسیده جونم عموحسین نشد کنار دخترت بمونم عموحسین عموحسین عموحسین
۲ اهل کوفه رحم کنید به نور چشمام ببینید که نیمه جون خوابه رو دستام اصغرم از تشنگی داره میمیره به خدا آبو برا خودم نمیخوام ای کوفیا مونو علی بن المصطفی بیایید ای کوفیا یه جرعه آب برا علی بیارید لالاعلی لالاعلی اصغر لالاعلی چه کنم من این دل کبابو اصغر آخرش به تو ندادن آبو اصغر حنجرت گوش تا گوش برید سه شعبه چه بدم من جواب ربابو اصغر ای وای من من پدرم طاقتشو ندارم ای وای من از حلق تو سه شعبه در بیارم لالاعلی لالاعلی اصغرم لالا علی زبان حال حضرت رباب: همه گلشنمو ازم گرفتن گل رو دامنمو ازم گرفتن به خدا لالا نگنم دق میکنم من لالایی گفتنمو ازم گرفتن لالا علی زخم گلوی توعه تقصیر من لالا علی ببخش اگه تموم شده شیر من لالاعلی لالاعلی اصغرم لالا علی
۲ زخمه شمشیره روی پرت علی جان روی خاکه ریخته پیکرت علی جان ای جوون من بیا چشاتو وا کن بابا اومده بالا سرت علی جان پاشو علی خودت میدونی کوفیا نامردن پاشو علی نزار به اشک چشم من بخندن جانم علی جانم علی جانم علی رسیدی آخر به آرزوت علی جان لخته های خونه رو ابروت علی جان به خدا که جگرم رو میسوزونه نیزه ای که خورده تو پهلوت علی جان جَوون من غریب گیر آوردنت علی جان جَوون من با هرچی میشد زدنت علی جان جانم علی جانم علی جانم علی چشاتو واکن که غرق خواهشم من از لب خشکت خجالت میکشم من جون لیلا ای همه دار و ندارم یه چیزی بگو علی فدات بشم من جّوون من ببین که تنهامو پاشو علی جان جَوون من بگیر تو دستامو پاشو علی جان
۲ پناهِ حرم پاشو برادر من میر لشکرم پاشو برادر من به خدا اگه بری تنها میمونم جون مادرم پاشو برادر من عباس من بدون تو حرم پناه نداره عباس من نرو که خواهرم پناه نداره برادرم عباس من عباس من تو شدی قطع الیمین اخی اباالفضل من شدم زار و حزین اخی اباالفضل خاکیه روی تو انگار از رو مرکب باصورت خوردی زمین اخی اباالفضل برادرم بگو که کی به فرق تو عمود زد برادرم چی به سر تن رشیدت اومد برادرم عباس من عباس من دشمنم فکر جسارته اباالفضل چشماشون دنبال غارته اباالفضل ای پناهِ خواهرم با رفتن تو قسمت زینب اسارته ابالفضل تو خیمه ها همه برات دارن دعا می کنن تو خیمه ها از گوش هم گوشواره وا می کنن برادرم عباس من عباس من
۲ قصد رفتن کردی ای عزیز برادر برو اما دور نشو از چشم خواهر حالا که داری میری بزار حسین جان ببوسم زیر گلوتو جای مادر حسین من دل بریدن سخته برای خواهر حسین من ترسم اینه بشم من بی برادر حسین من حسین من حسین من خیلی تنگ شده دلم برای مادر میشنوی داره میاد صدای مادر وای من اگر که قاتلت بشینه روسینه ات به پیش چشای مادر حسین من چجور ببینم تورو بین گودال حسین من سرتو میبرند و میری از حال حسین من حسین من حسین من زبان حال حضرت سکینه: قسمت ما شده تنها آه و زاری بمیرم برات دیگه سپاه نداری از وداعت معلومه بر نمیگردی میری و سکینه رو تنها میزاری باباحسین میشه منو بازم بغل بگیری باباحسین نرو که من میترسم از اسیری باباحسین باباحسین باباحسین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱ نوحه دهه محرم الحرام (سربند) السلام ای بی همتا میوه ی قلب طاها و تصدق علینا یابن الزهرا میگذره روز و شبهام، با تو من به تو بد کردم اما، تو به دل من انداختی عشق کربلاتو ای حسین جان بی تو من میمیرم
۱ کوفه شهر نیرنگ است با سفیرت در جنگ است دامن اهل کوفه پر سنگ است بر سر دار و فکر یارم غصه ی طفلانت را دارم کوفه شمشیر از رو میبندد ای نگارم ای حسین جان جان زهرا برگرد بهر غوغای فردا کفنی بردار آقا صحبت از غارت اینجاست یابن زهرا دیده ام از بالای این بام ماجرای کوفه را تا شام میزنند اینجا نعل تازه پی انعام
۱ خیمه ها تا برپا شد چشم زینب دریا شد کربلا با تو تازه کربلا شد کشتی غم پهلو زد در گل بوی هجران دارد این ساحل خواهری دلشوره می گیرد ای دل،ای دل اعوذو بالله من کرب و البلا چشم طفلان بارانی پس چه شد این مهمانی مادری در دل دارد نوحه خوانی آیه استرجاع می خوانی قصه را تا آخر می دانی میشود اصغر روی نیزه آسمانی اعوذو بالله من کرب و البلا
۱ عمه از این غم،پژمرد دخترت از این غم،مرد پیش چشمم لبهایت خیزران خورد خون و خاکستر،دارد رویت مثل من آتش دیده مویت خون تازه می آید بابا از گلویت ای پدر جان عشق تو پیرم کرد تو شدی همچون زهرا دختره نازه بابا با قد خم سر کردی چادرت را از سر نیزه دیدم حالت زخمی و خونی گشته بالت مادرم را دیدی در صحرا خوش بحالت دختر من ای عزیز بابا
۱ ای کریم بی همتا کن قبولم ای، آقا گره از کارم وا کرد مهر زهرا ای که در کویت عابس داری حر تو گشتم، بهر یاری چون وهب پاییز عمرم را کن بهاری ای حسین جان کن حلالم آقا آمدی در پیش ما ارفع راسک عندنا دیده ام نامت را در لوح زهرا تو گنه کردی،من بخشیدم چون پشیمانی در تو دیدم دانه دانه اشک چشمت را من خریدم توبه کردی من حلالت کردم
۱ ای عمو عبدللهم بهر یاری در راهم تا شود آغوش تو قتلگاهم شور عشقت رادر سر دارم شد دعای بابایم یارم در ره عشقت، جان به جانان می سپارم ای عموجان من یتیم حسنم از نفس افتاد آخر مثل روزی که مادر به زمین خورد از کینه پشت آن در هستیم رفته دیگر بر باد شاه دین از صدر زین افتاد نرسد بر تو، تا من هستم دست جلاد