💠از منبر طلبهها تا منبر مدّاحها
🖋مهراب صادقنیا
⬅️مرحوم خسرو شکيبايي در فيلم دلشکسته: دیالوگ ماندگاری دارد: " قبلاً به اين يقهها ميگفتند يقه آخوندي. اما امروز ميگن يقهی ديپلماتي. حالا معلوم نيست آخونداي ما ديپلمات شدن يا ديپلمات هاي ما آخوند."
⬅️سالها پیش که قرار بود سیاست دینی بشود، سیاستمداران یقهی طلبهها را بردند. از آن پس هر وقت سیاستمدارانی برای مردم دشواری میآفریند، این طلبهها هستند که به دلیل شباهت یقهی پیراهنشان با آنها "ناسزا" میشنوند.
⬅️حالا هم چند دهه است که به بهانهی دینی شدن صنعت مدّاحی، طلبهها منبرشان را به مدّاحها دادهاند، و آنان چشم میبندند و زبان میگشایند و هر رطب و یابسی را به نام دین به خورد مردم میدهند. بعید نیست که از این پس هر وقت خرافهای گریبان مردم را گرفت، این طلبهها باشند که به دلیل شباهت منبرشان با مدّاحها ناسزا بشنوند.
۹۷/۶/۲۲
#یادداشت
#دغدغه_های_حوزوی
#نقد
#تبلیغ
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
10.89M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠امام حسین (ع) به روایت مورگان فریمن!
⬅️ روایت مورگان فریمن بازیگر و فیلم ساز مشهور آمریکایی از حادثه کربلا!
فریمن در این فیلم، با مقایسه فلسفه عزاداری در دین مسیحیت و اسلام، تلاش می کند تا مخاطب مسیحی نیز درک بهتری از تشیع و عاشورا داشته باشد.
#فیلم
#تبلیغ
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠یک پیشنهاد مهم!
🖋استاد شهید مرتضی مطهری
⬅️...در اینجا من پیشنهادی دارم که برای پیشرفت و ترقی فقه ما بسیار مفید است. این را قبلا مرحوم آیت الله حاج شیخ عبدالکریم یزدی فرموده اند و من پیشنهاد ایشان را عرض میکنم.
ایشان گفته بودند چه لزومی دارد که مردم در همه مسائل از یک نفر تقلید کنند؟ بهتر این است که قسمت های تخصصی در فقه قرار دهند؛ یعنی هر دسته ای بعد از آنکه یک دوره فقه عمومی را دیدند و اطلاع پیدا کردند، تخصص خود را در یک قسمت معین قرار دهند و مردم هم در همان قسمت تخصصی از آنها تقلید کنند. مثلا بعضی رشته تخصصی خود را عبادات قرار دهند و بعضی معاملات و بعضی سیاسات و بعضی احکام ( احکام به اصطلاح فقه)، همان طوری که در طب این کار شده و رشته های تخصصی پیش آمده، هر دسته ای متخصص یک رشته از رشته های پزشکی هستند: بعضی متخصص قلب می باشند، بعضی متخصص چشم، بعضی متخصص گوش و حلق و بینی و بعضی متخصص چیز دیگر. اگر این کار بشود، هر کسی بهتر می تواند تحقیق کند در قسمت خودش. گمان می کنم در کتاب الکلام یجر الکلام تألیف آقای سید احمد زنجانی (سلمه الله) این مطلب از قول ایشان چاپ شده.
این پیشنهاد، بسیار پیشنهاد خوبی است. و من اضافه میکنم که احتیاج به تقسیم کار در فقه و به وجود آمدن رشته های تخصصی در فقاهت، از صد سال پیش به این طرف ضرورت پیدا کرده و در وضع موجود یا باید فقهای این زمان جلوی رشد و تکامل فقه را بگیرند و متوقف سازند و یا به این پیشنهاد تسلیم شوند.
🔸تقسیم کار تخصصی در علوم
زیرا تقسیم کار در علوم، هم معلول تکامل علوم است و هم علت آن؛ یعنی علوم تدریجا رشد می¬کنند تا می رسند به حدی که از عهده یک نفر تحقیق در همه مسائل آنها ممکن نیست، ناچار باید تقسیم بشود و رشته های تخصصی پیدا شود. پس تقسیم کار و پیدایش رشته های تخصصی در یک علم نتیجه و معلول تکامل و پیشرفت آن علم است و از طرف دیگر با پیداش رشته های تخصصی و تقسیم کار و تمرکز فکر در مسائل بخصوص آن رشته تخصصی، پیشرفت بیشتری پیدا می کنند.
در همه علوم دنیا از طب و ریاضیات و حقوق و ادبیات و فلسفه، رشته¬های تخصصی پیدا شده و همین جهت، آن رشته ها را ترقی داده است.
🔸شورای فقهی
پیشنهاد دیگری هم دارم که عرض می کنم و معتقدم این مطالب هر اندازه گفته شود بهتر است، و آن اینکه در دنیا در عین اینکه رشته های تخصصی در همه علم ها پیدا شده و موجب پیشرفت ها و ترقیات محیر العقول شده، یک امر دیگر نیز عملی شده که آن هم به نوبه خود یک عامل مهمی برای ترقی و پیشرفت بوده و هست، و آن موضوع همکاری همفکری بین دانشمندان طراز اول و صاحبنظران هر رشته است. در دنیای امروز دیگر فکر فرد و عمل فرد ارزش ندارد، از تک روی کاری ساخته نیست، علما و دانشمندان هر رشته دائما مشغول تبادل نظر با یکدیگرند، محصول فکر و اندیشه خود را در اختیار سایر اهل نظر قرار می دهند، حتی علمای قاره¬ای با علمای قاره دیگر همفکری و همکاری می کنند. در نتیجه این همکاری¬ها و همفکری ها و تبادل نظرها بین طراز اولها ، اگر نظریه مفید و صحیحی پیدا شود زود تر منتشر می شود و جا باز می کند و اگر نظریه باطلی پیدا شود زود تر بطلانش روشن میشود و محو میگردد، دیگر سالها شاگردان آن صاحب نظر در اشتیاه باقی نمی مانند.
متأسفانه در میان ما هنوز نه تقسیم کار و تخصص پیدا شده نه همکاری و نه همفکری، و بدیهی است که با این وضع انتظار ترقی و حل مشکلات نمی توان داشت...»
_مقاله اجتهاد در اسلام. مرتضی مطهری
#اندیشه_ها
#مرجعیت
#تحول
#مرتضی_مطهری
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠آيا كسي بازخواست خواهد كرد؟
🖋محمدرضا زائری
⬅️در شرايط فعلي كشور و در ميان تهديدهاي مختلف و مشكلات گوناگون، حساسترين وظيفه حفظ همبستگي اجتماعي و بزرگترين خطر ايجاد شكاف در روابط اجتماعي و تشديد فضاي دوقطبي است كه زمينه ساز تندروي ها و خشونت ها و آشوب ها مي شود.
همه ما وظيفه داريم تا با رفع سوء تفاهم ها و تقويت فضاي گفتگو جلوي تخريب ها و بدگماني ها را بگيريم.
⬅️كاركرد شايعه ها و اخبار منفي دروغ - با اندكي چاشني واقعيت- يا بزرگنمايي مسايل منفي همين است، نه تنها در بعد اجتماعي كه حتى در مسايل فردي هم يكي از مهمترين عواملي كه مثلا رابطه زن و شوهر را كم كم به طلاق مي كشاند همين است.
وقتي كه در روابط اجتماعي به جاي ارتباط دوستانه و تقويت مهرباني و خوش بيني ، دو صف و دو جبهه و دو گروه ايجاد شود- يكي من و دوستان من ويكي طرف مقابل - به طور طبيعي ما خوب و صاحب حق به حساب مي آييم و ديگري يا ديگران صاحب همه صفات منفي و داراي چهره اي سياه به شمار مي روند!
⬅️در چنين فضايي به مرور تقابل و رويارويي چنان تشديد مي شود كه حتى به صورت ناخواسته و نادانسته من طرف مقابل را مستحق هر گونه ستم و ظلم و دشنام و تحقير و مجازات مي دانم!
وقتي من به طرف مقابل بدبين شدم و به چنين تقابلي رسيدم كم كم جامعه دچار تشنج ها و آشوب هايي خواهد گرديد كه به انفجار و بحران گسترده منجر خواهد گرديد.
⬅️از اين روست كه در شرايط فعلي حتى اگر كسي موضع انقلابي و ديني هم نداشته باشد به عنوان دلسوز جامعه ايراني و دلباخته وطن وظيفه دارد كه براي ايجاد حسن تفاهم و نزديك كردن روابط و رفع ذهنيت هاي منفي بكوشد، زيرا نقشه خطرناك اين است كه جامعه به دو بخش تقسيم شود و با هم درگير شوند؛ خودي و غيرخودي! خود انديش و دگرانديش! طرفدار كنسرت و مخالف كنسرت! موافق برجام و مخالف برجام!
سوژه و بهانه اش فرقي نمي كند، آنچه براي تحقق اين هدف شيطاني مهم است ايجاد بدبيني و سوء تفاهم و دروغ و شايعه براي برافروختن آتش اختلاف و دشمني است.
⬅️بزرگترين خدمت ملي در چنين شرايطي ايجاد روابط مبتني بر حسن تفاهم و بزرگترين خيانت ملي، زمينه سازي براي تقابل و درگيري و تشنج و آشوب است.
يك منتقد سياسي كه استاد دانشگاه و صاحب قلم است به خوبي مي داند كه دريافتي ماهانه طلاب چيزي حدود پانصد هزار تومان است و جز اندكي از روحانيون كه داراي شغل اداري هستند يا استثناءا درآمدهاي شخصي دارند، طلاب معمولا مانند پايين ترين طبقه معيشتي مردم با مشقت هاي فراوان و گاه باورنكردني زندگي مي كنند.
حال اگر چنين كسي بيايد و به بهانه مخالفت با سياست توسعه حوزه هاي علميه - كه اتفاقا من هم در اين زمينه با ايشان هم عقيده ام- شبهه اي در ذهن مخاطبان ايجاد كند و شهريه ماهانه يك طلبه را پنج برابر محاسبه نمايد، چه بايد گفت؟
⬅️آيا ايشان نمي داند ترويج چنين دروغ ظاهرا ساده اي در فضاي ملتهب فعلي به چه سطحي از بدبيني و كينه توزي مي انجامد؟
⬅️هزينه اين گونه مواضع را البته نه ايشان مي دهد و نه روحانياني كه جايگاه مديريت دارند و با راننده و محافظ تردد مي كنند و در ميان مردم حضور ندارند، بلكه اين تحريك عاطفي و رواني تبديل به چاقويي مي شود كه از يك طرف در خيابان و ايستگاه مترو بر سينه يا پهلوي طلبه بي گناه مشهدي مي نشيند و او را به خاك و خون مي كشد و از يكطرف هم ريسمان سست شده روابط اجتماعي ميان مردم را ضعيف تر مي كند.
⬅️دردا كه سوء استفاده هاي شغلي و خيانت هاي اقتصادي و جنايت هاي سياسي را خطاكاراني در سطوح بالاتر مديريتي كرده اند و تاوانش را مردم كوچه و بازار با افزايش روزافزون بدگماني و دشمني و بغض و كينه نسبت به هموطنان خود مي دهند!
اگر امروز هم كسي ايشان را براي ايجاد شكاف اجتماعي بازخواست نكند، بي ترديد نسلهاي آينده با مرور تاريخ امروز ما دكتر صادق زيباكلام را به تلخي و شدت ملامت خواهد كرد.
#یادداشت
#حوزه_علمیه
#شهریه
#صادق_زیباکلام
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠جریان حوزه یک جریان بشری است و خالی از عیب نیست.
🖋استاد ابوالقاسم علیدوست
⬅️پاسداری از مرجعیت شیعه به دلیل کارکردی است که مرجعیت در نظام فقهی شیعه داشت؛ چون مرجع در طول تاریخ هم مرجع دینی مردم بوده به این معنی که مردم، شریعت و احکام را از او می گرفتند، هم مرجع تظلم خواهی و پناهگاه مردم بوده است.
⬅️مرجعیت در کشور ایران حتی مایه وحدت ملی بوده است یعنی گاهی اوقات تنها مرجع شیعیان نبود بلکه مرجع ملت بود و اهل سنت، مسیحیان، زرتشتیان و دیگر ادیان و مذاهب به عنوان اعضای یک ملت به آنها مراجعه می کردند.
⬅️اگر ما کارکرد مرجعیت را در این سه محور(مرجعیت دینی، تظلم خواهی و وحدت ملی) تعریف کنیم، به ضرورت صیانت از مرجعیت پی می بریم یعنی اگر کارکرد مرجعیت، کارکرد اساسی است طبیعتاً صیانت از مرجعیت هم یک حرکت اساسی است.
⬅️تضعیف گاهی به وسیله گروه های سفیه و کم خرد و گاهی توسط ماموران دشمن به انجام رسیده است، اگر مرجعیت را به عنوان نهادی در راس هرم ببینیم که مایه وحدت و آرامش خاطر مردم و انسجام ملی است اگر تضعیف شد همه اینها آسیب خواهد دید.
⬅️اگر مرجعیت تضعیف شود، یا مردم باید از دین دست بردارند که خیلی موارد این چنین می شود یا به فرقه های انحرافی و عرفان های کاذب روی می آورند که خطرش از دست برداشتن از دین کمتر نیست. در هر صورت تضعیف مرجعیت، تضعیف دین مردم را به دنبال دارد و در کشوری مانند ایران سبب تضعیف وحدت ملی مردم است.
⬅️متاسفانه در مقطع بحران مصرف نظریه های تولید شده قرار داریم یعنی همواره صحبت از نوآوری و نظریه پردازی می زنیم اما کسی صحبت از این نمی کند که چقدر از این نوآوری ها و نظریه ها استفاده شده است.
⬅️در این زمینه تفاوتی بین حوزه و دانشگاه نیست، در این ۴۰ سال چه در حوزه و چه در دانشگاه تولید نیرو و نظریه داشتیم اما عموم اینها مبتلا به حجاب معاصرت است حالا اینها فوت کنند، صدسالی بگذرد تا مطرح شوند، بنابراین تبیین خدماتی که صورت می گیرد از طریق معقول نه غوغاسالاری اولین کاری است که به نظرم باید انجام بگیرد.
⬅️جریان حوزه یک جریان بشری است و جریان بشری هم خالی از عیب نیست مگر اینکه همه کاره آن معصوم باشد که کسی این ادعا را ندارد. جریانات بشری از آنجا که معصوم نیست باید همواره خود را پایش و آسیب شناسی و نقد کند، از نقد هراس نداشته باشد بلکه باید به گذشته خود نگاه کند بنابراین به نظرم باید نقد مشفقانه صورت گیرد و این باعث تکامل می شود.(نامه های حوزوی)
#گفتگو
#حوزه_علمیه
#مرجعیت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فراموش شدن پیام عاشورا در همهمه هیأت های مذهبی
🖋محمد باقر تاج الدین
⬅️از جمله پیام های مهم، درس آموز و تاریخی مکتب عاشورای امام حسین(ع) که در تمامی دوران های تاریخی معنا دار و عبرت آموز و بلکه مورد نیاز است همانا پیام مبارزه با بی عدالتی و نابرابری در جامعه است. افسوس و هزار افسوس که این پیام مهم اکنون به دست فراموشی و نسیان سپرده شد و به جای این که صدای عدالت خواهی و ظلم ستیزی بیشتر از همه بلند و رسا باشد با تأسف فراوان می بینیم و می شنویم که صدای طبل و سنج و موزیک از همه بلندتر است!!! و این دقیقا نشان از
⬅️انحطاط جامعه در ابعاد گوناگون آن دارد. جناب دکتر محدثی در نوشته ای با عنوان «تراژدی حسین(ع)، کمدی عزاداری» به خوبی اشاره داشتند که وقتی جامعه ای منحط می شود این چنین به «عزاداری های کارناوالی» روی می آورد و پیام اصلی قیام عاشورا را این چنین به ابتذال می کشد. من هم معتقدم که عزاداری ها در ایران کاملا «کارناوالی» شده اند و هر سال بر شدت این قضیه هم افزوده می شود، آن هم جهت دار و با برنامه!!!.
هیأت های مذهبی در راستای کارناوالی شدن عزاداری ها در ایران آن چنان همهمه و سر و صدایی برپا کرده اند که دیگر هیچ جایی برای طرح پیام اصلی قیام عاشورا باقی نگذاشته اند و امروزه هر آن چه که دیده و شنیده می شود صدای غرش طبل و موزیک های جورواجور، نورپردازی های رنگارنگ، آرایش های متنوع و جدید دختران و پسران، گشت و گذارهای شبانه، شلوغی های سرسام آور، نوشیدنی ها و خوردنی های رنگارنگ و خوشمزه(از چای ذغالی گرفته تا پیتزا و لازانیا و انواع دسر و......)، گعده های فامیلی و همسایگی، قرارها و ملاقات های دوستانه و کاری و به نمایش گذاشتن لباس و آرایش و خودرو است. حالا به راستی باید پرسید که در چنین فضایی دیگر چه گونه می توان پیام عاشورا را به گوش مردمان این جامعه رساند و به آنان گفت که امام حسین(ع) شهید راه عدالت و حق طلبی و راستی بوده است و با شهادت خود می خواست به همه مردان و زنان تاریخ بیاموزد که همواره باید بی عدلتی ها و نابرابری ها را فریاد زد و هیچ فریادی نباید بلند تر از فریاد عدالت طلبان و حق طلبان باشد و هر فریاد و صدایی دیگر در راستای خاموش کردن و از بین بردن فریاد و صدای عدالت طلبی است.
⬅️اکنون در جامعه ایرانی این همه هیأت های مذهبی به جای برآوردن فریاد عدالت طلبی و برابری خواهی و حق طلبی دانسته و ندانسته فریاد گوش خراش طبل و سنج را به صدا درآورده اند و گویی نمی دانند که همه این ها برای این است که فریاد و ندای عدالت خواهی خاموش بماند!!!!
⬅️بیاییم بار دیگر فریاد عدالت طلبی و برابری خواهی را بلند کنیم و نگذاریم صدای عدالت طلبان و برابری خواهان جامعه در همهمه صداهای هیأت های مذهبی به دست فراموشی سپرده شود و ناشنیده باقی بماند.
#یادداشت
#تبلیغ
#نقد_و_نظر
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در حاشیه سوزاندن کبوتر ها!
🖋یاسر عرب
⬅️ویدئویی در شبکه های اجتماعی در حال باز نشر است که متاسفانه دیدن آن قلب انسان را به درد میاورد!
⬅️72 کبوتر زنده درون و همراه خیمه عزاداری یا تعزیه ای به آتش کشیده شده و کبوتران در حال جزغاله شدن کف خیابان بال بال می زنند و اینهمه همراه با صدای شیون و ناله مردم است که به یاد سوختن خیمه ها (واحتمالا فرزندان امام حسین ع ) "حسین جان" می گویند!
⬅️شما بهتر از من می دانید که از این ویدئو در جهت تخریب چهره ی عزاداران و عزاداری محرم چه استفاده ها که نخواهد شد! لعن و نفرین و آه و افسوس بسیاری در پی خواهد داشت و خوراک مناسبی برای شبکه های آنطرف آب خواهد گشت!
⬅️بعد از یکی دو روز بر اثر فشار افکار عمومی مسئولان هیئت مذکور احتمالا خواهد گفت قبل از آتش زدن خیمه یادمان رفته کبوتر ها را آزاد کنیم و باقی ماجرا های تکراری که باز هم بهتر از من می دانید!
⬅️ولی در حد اشاره بد نیست یاد آوری کنم که این رفتار از یک سو حاصل ترویج نگاه اصالت درد است! خوانشی که برای گرفتن "اشک" از مردم ابتدا بر تحریفات کوچک روایت اش چشم می بندد و در ادامه اصالت عزاداری را به مثابه لیترِ اشک در دقیقه محاسبه می کند و غیر بالا بردن میزان اشک هیچ فکر دیگری در سر ندارد!
⬅️از چه زمانی؟ بسیار دور! ولی در تجربه زیسته ی من از زمانی که در هیئت ها حضور روحانیت شد فلفل و نمک (حاشیه عزاداری) و روحانی هر دهه را مداح هیئت مشخص کرد و سر و صدا و کش دادن ضجه، و هر چه بزرگ تر کردن آمپلی فایر و طبل و چرب و شور سفره قیمه و رنگ و لعاب بیرق شد عناصر هیئت فاخر!
⬅️یاد آوری نمایم این حال جامعه ای است که به شدت مسئله خشونت پیدا کرده و قسی القلب شده است! جامعه ای که از غرب اش داعش سر می برد و از شرق اش طالبان انتحاری می زند و از جنوب اش تکه پاره های بدن کودکان یمنی آویزان است و از داخل اش باتوم نیروهای انسدادگرای نظامی آماده است و همه اینها به اسم دین رخ می دهد!
⬅️تقلیل این رفتار (و مثل آن) به بد سلیقگی فلان مدیر هیئت همانقدر اشتباه است که توجیه بالا نشستن از ما بهتران در عزاداری امام حسین (ع) به بهانه ی گرمای هوا! ما می دانیم که آن بالا نشینی نشانه یک درد اجتماعی است (اشرافیت سیاسی) و باید قبول کنیم این قبیل رفتار ها نیز نشانه یک بیماری اجتماعی است (خشونت سیال و لجام گسیخته) و عملگرایی قائل به حرام برای اعاده مستحب!
⬅️گاه با خودم فکر می کنم آیا این افراط در مناسک سازی و بازگشت به گفتمان و روایتِ قجری از واقعه عاشورا و محوریت دادن به عناصرِ درد و اشک و آه، دهن کجی ناخواسته جامعه به خوانشِ سیاسی حاکمان ما از عاشورا است؟ آیا ترویج مذهب مداحی و بر صدر نشاندن مداحان نیز طعنه به روحانیتِ نشسته در مصدر امر سیاسی است؟
آیا نضج هیات ها و خالی شدن مساجد را هم می توان در همین بستر فهم کرد؟ نمی دانم ...
🔴پ.ن: دینی که من می شناسم و عزاداری که من می فهمم این نیست!
#یادداشت
#تبلیغ
#نقد_و_نظر
#روحانیت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠در 200 سال اخیر، غیر از کتابهای قدیم فقهی، کتابی به فقه اضافه نشده است
▪️حجتالاسلام مجتبی الهی خراسانی
⬅️موضوعات مستحدثه چندوجهی است و به همین دلیل دارای پیچیدگیهایی هستند. دلیل چندوجهی بودن آنها، آمیختگی زندگی با فناوری، بُعدهای مختلف زندگی آدمی و سهم دانشهای مختلف در مدیریت پدیدهها و کالاها است.
⬅️مثلاً آلبومهای موسیقی که امروزه خلاصه در خواندن و شنیدن نمیشوند و دارای فرآیند تولید، ساخت، ضبط، اجرا و ... هستند، دارای وجوه مختلفیاند. برخی وجوه آن مربوط به هنر، برخی مربوط به اقتصاد و تجارت، برخی مربوط به حوزه حقوق و مالکیت هنری و برخی مربوط به بازتاب اجتماعی هستند.
⬅️نتیجه چندوجهی بودن مسائل، چند تباری بودن آنها را در پی دارد؛ بنابراین پدیدههای امروزه صرفاً بهوسیله فقه همراه با موضوع شناسی، توسط عرف، حل نمیشوند؛ بلکه نیاز به آشنایی بادانش های مختلف است. حتی نگاه به وجوه مختلف موضوع از منظر دانشهای مختلف، نتیجههای متفاوتی در پی دارد.
⬅️مسئله دیگر پارادوکسهایی است که فقه معاصر با آنها روبرو است. دوگانه روشمندی و نوگرایی دوگانهای است که عدم وجود پیشینه تحقیق در مسائل مستحدثه از طرفی و از طرف دیگر چارچوبهای اجتهاد و الزامات مربوط بدان، کشاکش میان این دو را به همراه دارد.
⬅️نص گرایی موجب ایستایی شده و ما را ملزم به فقه حداقلی خواهد کرد. عرف زدگی نیز مشکلاتی داشته و منجر به انسداد فهم نصوص خواهد شد.
⬅️پیشنهاد این است که تعمیق رویکرد اجتهادی در فقه مستحدثات صورت گرفته و قلمرو نص و عرف، دوباره بازخوانی شود. همچنین سیره عقلا بازخوانی شده و بین روایاتی که به دنبال ایجاد شبکهاند و روایاتی که صرفاً استفتائی هستند، قائل به تفاوت شویم.
⬅️مسئله دیگر توسعه ظرفیت فقه برای هضم و بازتولید موضوعات جدید است. هنوز مستحدثات در حاشیه فقه است و در 200 سال اخیر، غیر از کتابهای قدیم فقهی، کتابی به فقه اضافه نشده است. شاید نیاز به کتاب الفن و کتاب الصحه داشته باشیم. از طرفی ظرفیت فقه برای پذیرش معتبر دستاوردهای موضوع شناسی علوم جدید وجود ندارد.
⬅️مسئله دیگر جهانیسازی ادبیات فقه است. ادبیات علمی فقه باید قابل مفاهمه باشد. قابل مفاهمه و مبادله با دیگر مذاهب و با دیگر علوم؛ مانند مدیریت، حقوق و سیاست و نیز با فلسفههای مضافِ دیگر علوم؛ مانند فلسفه حقوق. درصورتیکه جهانیسازی ادبیات صورت گیرد، سفره فقه و اصول برای ارزیابی دیگر علوم گسترده خواهد شد. از حالت صرف جاذبه یا دافعه خارجشده و مدل ارزیابی دیگر علوم تدوین خواهد شد.(به نقل از شبکه اجتهاد)
#گفتگو
#حوزه_علمیه
#اجتهاد
#تحول
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نشست تحولات دینداری در ایران پس از انقلاب و جایگاه اجتماعی روحانیت(1)
🔈دکتر حسن محدثی(جامعه شناس)
◀️دین ابعاد وسیعتری از دینداری دارد، دین سطوح سه سطح و لایه دارد: سطح کلان، سطح میانه و سطح خرد. مبحث «دینداری» مربوط به سطح خرد دین است. دین و دینداری هردو با هم مرتبط هستند ولی لزوماً یکی نیستند به همین دلیل بین تحولات دین و تحولات دینداری تفاوت وجود دارد و لزوماً چالشهای آن دو یکی نیست.
◀️برخلاف تحقیقات کمی که وضعیت دینداری را بدون تغییر جدی و با ثبات نسبی اعلام میکنند، وضعیت دینداری مردم ایران مطابق با تحقیقات کیفی دچار یک تحول اساسی شده است.
◀️مشکلی که در ایران در زمینه تحقیقات وجود دارد این است که انجام تحقیقات کیفی بسیار کم است و به عنوان مثال هیچ تحقیقی در مورد بی دینی وجود ندارد.
◀️طبق تحقیقات کیفی در نسلهای جدید پس از انقلاب (نسل سوم) فقه و شریعت به لحاظ اجتماعی و دینداری شریعتمدارانه و فقاهتی روند روبه افولی داشته که آن پایگاه اجتماعی خود را از دست داده است. به عبارت دیگر دینداری تام گرا تضعیف و دینداری ذرهای و جزیرهای در حال شکلگیری است. به این معنا که در اقتصاد و معاملات، روابط اجتماعی، تفریحات، اخلاق جنسی و... دین بسیار کمرنگ شده و درمقابل در موارد دیگری از زندگی ممکن است دین حضور داشته باشد. به عبارت دیگر دینداری امری گزینشی شده است.
◀️دینداری در حوزه مفاهیم و دلالتها نیز دچار تغییر شده است مثلاً در مورد مفهوم «گناه» تعبیر و تفسیر شخصی از آن رواج یافته و یا مفهومی مثل مفهوم «خدا» تغییر کرده و خدا دیگر آن پروردگار غضبناک و داور دقیق و جبار نیست، بلکه خدا بیشتر بهعنوان یک دوست فهمیده میشود که میتوان به او تکیه کرد.
◀️دینداری نسل اول انقلاب به شدت دیگراتکایی و مرجعیت سالارانه بوده در حالی که دینداری نسل جدید(نسل سوم انقلاب) بسیار خوداتکایانه شده است.
◀️تحولات دینداری در عرصه کیفی بوده و تحقیقات موجود به دلیل کمّی بودن تاکنون نتوانسته این تحولات را به درستی بسنجد.
#نشست
#روحانیت
#دین
#جامعه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نشست تحولات دینداری در ایران پس از انقلاب و جایگاه اجتماعی روحانیت(2)
🔈کمال رضوی ( پژوهشگر اجتماعی و نویسنده کتاب دوراهی روحانیت):
◀️آنچه که در جامعهشناسی به عنوان یک نهاد با مولفههای اجتماعی خودش برشمرده میشود، چند دهه بیشتر قدمت ندارد، البته بعضی معتقدند این تکوین، ریشه در دوران قاجاریه و نهاد مرجعیت آن زمان دارد. به هر روی، از دوران صفویه یا بعدتر قاجاریه، روحانیت در یک تعامل و بده و بستان با قدرت بوده است و شاید بدون این تعامل دوجانبه، نمیتوانست به یک نهاد اجتماعی بدل شود. امکاناتی که نهاد روحانیت در اختیار میگرفت، از همنشینی با نهاد دولت فراهم میشد. ما به چه اعتبار میگوییم ادغام در قدرت یکی از چالشهای روحانیت در چهاردهه اخیر است؟ اگر قائل باشیم که جوامع جدید در گذاری از جوامع سنتی قبیلهای و اشکال فورمی به اجتماعِ اجتماعات داشتهاند، ناگزیر با پدیده تفکیک مواجه میشویم. این پدیده از مبانی جامعهشناسی است که در تمام نظریات جامعهشناسی رد پای آن به نوعی دیده میشود.
◀️در پی تفکیک، جوامع جدید با خردهنظامها یا به قول آلتوسر با ساحتهای گوناگون مواجه میشوند، در این صورت نهاد دین و روحانیت باید یک جایگاه مشخص و پایهای پیدا کند؛ بر حسب انتظاری که از وظایف و کارکرد روحانیت میرود، جایگاهی که در آن قرار میگیرد، جایی جز خردهنظام اجتماعی نیست. در جامعه جدید، اقتصاد، فرهنگ، سیاست و اجتماع به معنای خاص آن، خودمختاری نسبی دارند و آن جایی که روحانیت باید بر اساس کارکردهای سنتی خود به ایفای نقش بپردازد، جایی جز خردهنظام اجتماعی نیست. اما در واقع اتفاقی که دارد میافتد، ضدتفکیک و ادغام مجدد نهادهایی هست که به لحاظ کارکردی باید از یکدیگر جدا شده باشند. این چالش در چهار دهه اخیر به اشکال مختلف، پیشروی روحانیت وجود داشته است. تعیین نسبتی که روحانیت باید با نهاد سیاست داشته باشد، نقطه حساسی است که انقلاب ۵۷ را به وجود آورد و به تبع آن، بخشی از روحانیت را نیز در ساختار قدرت ادغام کرد.
◀️مسئله دیگری که باید اشاره کنم، ستیز بخشی از روحانیت با مدنیت است. اغلب ما در اثر تجربه متاخر که روحانیت را در قدرت دیدهایم، توجه نمیکنیم که بخش عمدهای از روحانیت لزوماً در قدرت ادغام نشدهاند. این را نکته قید کردم که تاکید کنم ستیز با مدنیت، بیشتر توسط لایههای بیرون از قدرتِ روحانیت انجام شده است و بر خلاف انتظار، روحانیتی که در قدرت بوده، همدلی بیشتری با پذیرش مدنیت جدید داشته است. مثلاً در مسئله حضور اجتماعی زنان در جامعه و مبارزه با فرقهگرایی شیعی، روحانیت حاکم، سد راه اعمال نظرات واگرایانه روحانیون خارج از قدرت شده است. به هر حال، تئوریهای سیاسی موجود که روحانیت را بر قدرت نشانده مثل نظامات کلیسایی یک روز جای خود را به تئوریهای دیگر میدهد و لایههایی از روحانیت که با قدرت ادغام نشدهاند، به حیات اجتماعی ادامه میدهند، فلذا ستیز با مدنیت منحصر به حال حاضر نیست و ممکن است در آینده هم وجود داشته باشد.
◀️حداقل هشت کاربست مفهومی از روحانیت در نوشتههای مختلف وجود دارد که این کاربستها با آنها همخوان نیستند، برای مثال اگر روحانیت را به مثابه یک نهاد مدنی در نظر بگیریم، الزاماتی دارد که با روحانیت به مثابه صنف، طبقه و کاست به هیچ وجه، سازگار نیست. من معتقدم دو کاربست از این هشت مورد میتواند در مورد روحانیت امروز، قابل اطلاق باشد. یکی روحانیت به مثابه گروه منزلتی و دیگر، روحانیت به مثابه نهاد مدنی. گروه منزلتی، یک مفهوم وِبِری است که ناظر بر یک بستر اجتماعی با یک سبک زندگی مشخص هست که از امتیازهای انحصاری خود مراقبت میکند. به این تعبیر چهار مولفه را میتوان به عنوان مولفههای گروه منزلتی برشمرد که این چهار مولفه در روحانیت شیعه قابل ردیابی است. صورتبندی مفهومی دیگری که بتواند کنشگری روحانیت را در دوران متاخر بازنمایی کند، مفهوم نهاد مدنی است. جامعه مدنی به عنوان حوزه مستقل از قدرت که مبتنی بر ارزشها، رویههای مدنی و در واقع مبتنی بر عضویت داوطلبانه و سیر تکوینی طبیعی است.
◀️معتقدم روحانیت برای ادامه مسیر خود باید بین تداوم ایفای نقش به مثابه یک «گروه منزلتی» با مکانیزمهای طردتولید و بازتولید یا ادغام شدن در یک جامعه مدنی در عرض بقیه کنشگران جمعی انتخاب کند، این یک انتخاب تاریخی است که فارغ از وضعیت سیاسی آینده ایران، جایگاه اجتماعی روحانیت را مشخص میکند.
#نشست
#روحانیت
#دین
#جامعه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نشست تحولات دینداری در ایران پس از انقلاب و جایگاه اجتماعی روحانیت(3)
🔈حجتالاسلام حاجسیدجوادی(عضو شورای حوزوی شورای عالی انقلاب فرهنگی):
◀️اولین بار، آخوندزاده در مکاتبه با یکی از پارسیان هندی از لفظ روحانیت به معنای عالم دینی استفاده کرد، اینجا یکی لغزشگاههایی است که شکل گرفته و ما هم به آن تن دادهایم، در حالی که قبلاً گروههای وعاظ، طلاب، عالمان و ملاهای مکتبی از یکدیگر متمایز بودند، اما لفظ روحانیت همه را دچار یکپارچهسازی کرد. حتی لغت حوزه را نیز اولین بار یحیی دولتآبادی در کتاب خود به عنوان نهاد آموزشی دینی کار برده است.
◀️مدرسههای علمیه و شبکه مذهبی ما هیچگاه مثل نظامات کلیسایی نبوده است، من معتقدم در مطالعات جامعهشناختی، بعضیها الگوهای ذهنی خود از فضای کلیسا در قرون وسطا را ناخواسته با فضای علمی حاکم بر حوزههای علمیه ما مقایسه میکنند، در حالی که هیچ ربطی به هم ندارند. زیرا در روحانیت شیعه، ساختار سلسله مراتبی و مرکزیت مطلقی که همه چیز را با یک هرم ذیل خود تعریف کند، وجود نداشته است. به خصوص این که در نظام کلیسا، مالکیتی برای کلیسا لحاظ میشد که برمبنای آن زمینها را تصاحب میکردند، اما در شیعه چنین چیزی مطلقاً وجود نداشته است.
◀️انقلاب اسلامی ایران با وجود این که در وهله اول اقدامی در مخالفت با هسته سخت قدرت و سلطنت بود، اما نتوانست نظام اداره عمومی کشور را تغییر چندانی دهد و ساختار دیوانسالاری آن نظام پیشین، کمابیش باقی مانده است. این که گفته شود پس از انقلاب، نهاد روحانیت در قدرت ادغام شده است، صحیح به نظر نمیرسد، بلکه به عقیده من، مشارکت همدلانه و البته انتقادی با قدرت در چهار دهه اخیر صورت گرفته است. طبیعتاً شکل مشارکتی که در دوره جمهوری اسلامی با قدرت صورت گرفته، بسیار متمایز از مشارکت در دورههای پیشین است، اما این هرگز به معنای ادغام در قدرت نیست.
◀️در دهه ۶۰، نقطه ثقل فعالیتهای روحانیون، مشارکت سیاسی همه جانبه در قدرت و احزاب بود، اما با گذشت زمان به خصوص از اواسط دهه ۸۰، فعالیتهای اجتماعی و مدنی آنها پررنگتر شده است؛ مثلاً مشارکت روحانیون در گروههای جهادی محرومیتزدا با جدیت در جریان است و همچنین ورود روحانیون به سیستم آموزش و پرورش در قالب تدریس، تاسیس مدرسه، طرح مدارس امین و ... با سرعت فزاینده انجام میشود. این امور باعث شده است که روحانیت یک «گروه منزلتی» نباشد و به سمت مولفههای یک «نهاد مدنی» حرکت کند.
◀️بزنگاه تاریخی روحانیت، انتخاب برای مشارکت یا عدم مشارکت در قدرت نیست. نقطه عطف برای تعیین جایگاه اجتماعی روحانیت این است که آیا میتواند در ساختارهای جدید اجتماعی نیز به فعالیت مدنی بپردازد و وظایف خود را به درستی انجام دهد؟، در کنار این مهم، توانایی روحانیت در مباحث معرفتی یا همان چیزی که بعضی با عنوان تولید علم از آن یاد میکنند، مهم است. روحانیون اگر نتوانند به پرسشهای دنیای امروز پاسخ درخور و منطقی دهند با تزلزل جایگاه اجتماعی مواجه میشوند. (به نقل از پایگاه پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات)
#نشست
#روحانیت
#دین
#جامعه
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
▪️بازنشر به جهت فوت طلبه مضروب مشهدی▪️
🔴خشونت اجتماعی، و این بار علیه روحانیت!
🖊محمد وکیلی
♦️مسئله ای به نام خشونت های اجتماعی و خیابانی هرچند از دیرباز مطرح بوده و سابقه ای چند ده ساله در مطالعات و پژوهش های اجتماعی و روان شناختی دارد، اما پدیده خشونت علیه روحانیت، از معضلات نوپدیدی است که طی یکی دو سال اخیر در جامعه ما علنی شده است و با گسترش و افزایش نفوذ رسانه ها مخصوصا فضای مجازی در جامعه، شکلی عیان تر یافته است. گزارشهایی از موارد متعدد این خشونت طی سال گذشته و امسال از شهرهای مختلفی چون تهران، مشهد، اهواز و قم منتشر شده است. به ویژه اینکه این خشونت ها از خشونت کلامی گذشته و به خشونت فیزیکی در حد اقدام به قتل رسیده است.
⬅️هر چند در سابق هم اینگونه تعرضها وجود داشته اما اولا از جانب گروهکهای معاند که میان مردم هم منفور بودند صورت می گرفت و ثانیا قربانیان این خشونتها، معمولا شخصیتها و چهره های مهم و محوری روحانیت بودند. اما امروزه با پدیده ای مواجهیم که اولا نشانه های برنامه ریزی شده، سازمان یافته و تشکیلاتی بودنش بسیار کم رنگ است و ثانیا قربانیانش از میان طلاب و روحانیون فاقد جایگاه و مسئولیت حاکمیتی هستند. در آخرین مورد از این خشونت ها، طلبه ای مشهدی مورد تهاجم با قمه قرار گرفت و بعد از چند روز بستری درگذشت.
⬅️گر چه نگرش روان شناختی ریشه اینگونه خشونتها را به اختلال روانی تقلیل می دهد و مسئولان قضایی و انتظامی نیز با همین بهانه، پرونده هایی از این قبل را بدین بهانه که فرد مهاجم دارای اختلال روانی بوده مختومه می کنند، اما از نظر اجتماعی نمی توان کنار این پدیده به راحتی عبور کرد. اینگونه خشونت ها مجموعه ای از وکنش های اجتماعی هستند که زمینه های قابل مطالعه ای دارند. زمینه هایی که در صورت غفلت از آن، می تواند تبعات فرهنگی، اجتماعی و حتی سیاسی به بار آورد. مطالعه ریشه ها و عوامل ایجاد یا گسترش این پدیده، اگرچه نیازمند پژوهش های اساسی است که ضرورت دارد مراکز مطالعاتی حوزوی بدان بپردازند، اما اجمالا می توان ریشه های این خشونت را در عوامل زیر جستجو کرد:
🔸احساس ناکامی اجتماعی و اقتصادی، احساس تبعیض، عدم پاسخگویی مناسب و صحیح نهادهای حاکمیتی (از جمله قوای مجریه و قضاییه که بیشترین ارتباط مستقیم با مراجعات مردمی را دارند) به مطالبات و توقعات و انتظارات، و فراهم نبودن راههای قانونی طرح این مطالبات، موجب انباشت آنها و در نتیجه فوران خشم اجتماعی می شود. در چنین وضعیتی با توجه به اینکه مسئولان و مسببان اصلی در کف جامعه قابل شناسایی نیستند، طلاب و روحانیون به دلیل داشتن لباسی متفاوت، سیبل چنین تهاجماتی قرار می گیرند.
🔸با توجه به نظریه بازنمائی استوارت هال(نظریه پرداز فرهنگ) تصویری که از حضور پررنگ روحانیت در رسانه ها و تریبون ها (آن هم معمم و در قالب لباس روحانیت) ساخته شده، لزوما همان تصویر و تصوری نیست که روحانیت قصدش را کرده بود. حتی اگر روحانیت نقشی محوری در وضعیت فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی امروز نداشته باشد، این حضور پررنگ و همه جایی روحانیت موجب شده که روحانیت مسبب اصلی وضعیت غیرقابل دفاع اجتماعی و اقتصادی کشور شناخته شوند. بر همین اساس هم، به نظر می رسد تاکید بر تلبس تمام طلاب جهت انجام مسئولیت های حوزوی، نیاز به بازاندیشی دارد.
⬅️ در چنین شرایطی انعکاس خدمات اجتماعی روحانیت و قرار گرفتن در کنار مردم هنگام طرح مطالبات مشروع و قانونی، نه فقط در زبان ( و از پشت تریبون ها، چرا که از نظر مردم، داشتن تریبون خود نشانه ای است از قرار گرفتن در جبهه مسئولان) بلکه در میدان عمل و در کف میدان و اجتناب از رنگ و بوی جناحی دادن به فعالیت های اجتماعی روحانیت، می تواند راهکارهایی جهت ترمیم رابطه مردم و روحانیت بوده، زمینه های خشونت های فیزیکی و زبانی علیه روحانیت در سطح جامعه را فرو بکاهد.
#یادداشت
#روحانیت
#جامعه
#خشونت
http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0