eitaa logo
دغدغه‌های حوزوی
457 دنبال‌کننده
149 عکس
47 ویدیو
24 فایل
آئينه‌ای براى انعكاس مهمترين اخبار، دیدگاه‌ها، نقدها و تحليل‌هاى چالشی عرصه دين، فرهنگ، اجتماع، روحانيت و حوزه‌های علمیه... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0 شناسه: @daghdagheha ادمین @a_r_moayedi
مشاهده در ایتا
دانلود
💠الگویی برای تبلیغ بین الملل: 🔸علل پیشرفت و نفوذ فتح الله گولن در پنج قاره: 1. سرمایه گذاری هوشمندانه گولن از 1970 بر روی آموزش در پنج قاره... او هم اکنون بیش از هزار مدرسه را در سطح دنیا اداره می کند. 2. استفاده از سینما برای نفوذ افکارش... فتح الله گولن از سردمداران نوریه در ترکیه است... سریال کلید اسرار نمونه ای از فعالیت های گولن در عرصه سینما و ترویج تفکرات نوریه ای هاست. 3. عرضه تفکراتش بر اساس طراحی یک سری فعالیت های اجتماعی. 4. سرمایه گذاری بر روی چهار قشر: الف. کودک و نوجوان ب. معلمان ج. تجار د. روزنامه نگاران 5. او تا کنون بیش از دو میلیون کودک و نوجوان را در سطح دنیا آموزش داده است. سطح کیفیت آموزش وی به حدی بالاست که همه مردم از ادیان مختلف در کشورهای گوناگون علاقه مند هستند بچه هایشان در این مدارس تحصیل کنند. 6. اعتقاد وی به پلورالیسم نفوذ وی را در ادیان دیگر بالا برده است. 7. فتح الله گولن در سال های اخیر در حوزه آمریکای لاتین در بخش تولید کتاب و ترجمه سرمایه گذاری جدی ای کرده است. 8. برخی گزارش ها حکایت دارد او هم اکنون بیش از چهار میلیون پیرو در سراسر دنیا دارد. 9. بهره گیری هدفمند از توانایی اقتصادی شخصی و استفاده از ظرفیت تجار ترک در سراسر دنیا برای تأمین هزینه های فعالیت ها -به نقل از: بنیاد اسلامی الرسول(ص) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کاهش مرجعیت کلیسای انگلیس؛ ⬅️بر اساس تحقیقات انجام شده، تعداد افرادی که نسبت به کلیسای انگلیس احساس تعهد می کنند، دچار کاهش شدید شده است و این موضوع می‌تواند تهدیدی جدی برای آینده مذهب در انگلیس باشد. ⬅️به گزارش دین‌آنلاین به نقل از ایندپندنت، بررسی مرکز اجتماعی انگلیس نشان می دهد تنها ۲ درصد از جوانان ۱۸ تا ۲۴ سال انگلیسی خود را به کلیسای انگلیس متعهد می‌دانند، این در حالی است که اکثریت همه گروه‌های سنی در انگلیس معتقدند که مذهب خاصی ندارند. ⬅️تعداد کسانی که در بریتانیا خود را عضوی از کلیسا می‌دانند از سال ۲۰۰۲، از ۳۱ درصد به ۱۴ درصد کاهش داشته است و تعداد کسانی که در مراسم مذهبی شرکت می‌کنند از این مقدار نیز بسیار کمتر است. ⬅️بیشترین کاهش افراد وابسته به کلیسا در سنین ۴۵ تا ۵۴ درصد رخ داده است که درصد آنها از سال ۲۰۰۲ تاکنون از ۳۵ درصد به ۱۱ درصد رسیده است. ⬅️بیشترین کسانی که خود را عضوی از کلیسا می‌دانند افراد بالای ۶۰ سال هستند که البته در بین این گروه سنی نیز تنها ۳۰ درصد چنین نظری دارند. چنین کاهشی در تعداد افراد معتقد به کلیسا، گرایش جامعه انگلیس به سمت سکولار شدن را نشان می‌دهد. ⬅️۵۲ درصد از مردم در انگلیس خود را غیرمعتقد به دین می‌دانند که این درصد در سال ۲۰۰۲، ۴۱ درصد بوده است. ⬅️در اسکاتلند این درصد بیشتر است و ۵۶ درصد مردم می‌گویند که دین‌دار نیستند و تنها ۱۸ درصد از اسکاتلندی‌ها خود را به کلیسای اسکاتلند وابسته می‌دانند. ⬅️همچنین تحقیقات نشان می‌دهد که فاصله بسیاری بین تعهد مذهبی و رفتن به کلیسا وجود دارد و تنها ۲۱ درصد از کسانی که خود را وابسته به کلیسای انگلیس می‌دانند، در کلیسا حضور می‌یابند. ⬅️در میان کاتولیک‌های انگلستان نیز ۴۱ درصد به کلیسا رفت و آمد دارند. همه اینها در حالی است که طبق گفته دیو مال، رئیس پیروی و تبلیغات مذهبی کلیسای انگلیس، با وجود کاهش تعداد افراد جوان معتقد به کلیسا، گرایش جوانان برای ایمان و معنویت در حال افزایش است. ⬅️در پی این تغییر در تعداد افراد معتقد به کلیسا، فعالان سکولار خواستار کاهش نفوذ کلیسای اوانجلیک در حکومت انگلیس شدند. استفن اوانز رئیس جامعه ملی سکولار در انگلیس می‌گوید سیاست‌مداران باید درباره نقش عمومی مذهب و رابطه کلیسای انگلیس با حکومت دوباره فکر کنند، برای مثال آنها باید به حق انحصاری دین‌یاران انجیلی برای داشتن ۲۶ کرسی در مجلس قانون‌گذاری پایان دهند و همچنین نفوذ گروه‌های مذهبی را کاهش دهند. -به نقل ار دین آنلاین http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠کانال فقاهت منتشر کرد: پاسخ محمدتقی اکبرنژاد به اظهارات استاد علیدوست 🔴پیشنهادی به برادر بزرگوار آقای علیدوست: 🔸برای چندین و چندمین بار است که آقای علیدوست(حفظه الله) بر اغلاق و صعوبت متون درسی پافشاری می کنند و از اینکه "خدای ناکرده" متن درسی خوانا و روان شود، برحذر می دارند تا مبادا طلاب نتوانند با متون سلف صالح خود ارتباط بگیرند. 🔸اصل اینکه طلبه دوره اجتهاد –و نه لزوما هر طلبه ای- بتواند با متون گذشته علم ارتباط بگیرد، مطلب درست و ضرورت علمی است. اما آیا تنها راه آن، اغلاق در متون درسی است؟ آیا در سالهایی درازی که پشت سر گذاشته ایم، این ایده، جواب داده و خیل عظیم طلبه هایی که متون مغلق فعلی مانند شرح لمعه و کفایه را خوانده اند، به این غرض نائل آمده اند؟! 🔸وقتی که بالعیان مشاهده می کنید این روش جواب نداده، به جای پافشاری بر آن باید به آسیب شناسی آن بپردازید و مشکل را به مسأله تبدیل کنید. به نظر می رسد برای اینکه به غرض مطلوب آقای علیدوست برسیم لازم است چند کار هم زمان انجام گیرد که عبارتند از؛ 1⃣ به جای اغلاق متون درسی، درس نامه متن خوانی را به دروس جاری حوزه اضافه کنیم. یعنی کتابی برای آموزش خواندن و فهمیدن متون قدیمی و تراث علمی. پیشنهاد بنده این است که از کتابهای مقنع شیخ صدوق، خلاف و مبسوط شیخ طوسی، سرائر ابن ادریس حلی، تذکره الفقهای علامه، شرح لمعه شهیدین، مجمع الفائده و البرهان محقق اردبیلی، مرآه العقول علامه مجلسی، حدائق شیخ یوسف بحرانی، جواهر الکلام شیخ محمد حسن نجفی، مکاسب شیخ انصاری(رحمه الله علیهم) و از معاصرین یکی از متون فقهی شهید محمد باقر صدر(ره)، از هر کدام حدود ده صفحه انتخاب شود و به صورت کتاب آموزش کار با متون تراث درآید. تا طلبه هم با تاریخ علم و رشد آن آشنا شود و هم به جای متون خاص، از متون متنوع بهرمند گردد. 2⃣ از نظر آموزشی نیز این کتابها نباید توسط استاد ترجمه و توضیح داده شود. کما اینکه همین روش باعث تنبلی طلاب شده و طلبه هیچ گاه متن خوانی را فرا نمی گیرد. در این روش طلبه دوره اجتهاد و نه هر طلبه ای، مکلف است متن را بخواند، بفهمد، بحث کند و در نهایت در قالب کارگاه با استاد به بحث و گفتگو بگذارد. 3⃣ خدمت برادر بزرگوار عارضم که تا آقایان فقه و اصول را با عمومی کردن آن از ارزش انداخته اند و تا همه حتی طلبه ای که شرح لمعه را با زور و اجبار به پایان برده، در کنار طلبه مستعد علاقمند در درس خارج شرکت می کند، حوزه فقه سامان نخواهد یافت و پافشاری بر سنت های گذشته هم دردی را دوا نخواهد کرد. 🔸برادر بزرگوار تا کی می خواهید از طلبه ها برای درس خارجتان سیاهی لشکر بسازید و تا کی نمی خواهید از دردهای پیدا و پنهان طلبه ها فریاد کنید؟ تا کی سکوت و چشم بستن بر فاجعه انسانی که در حوزه رخ می دهد؟ 🔸راستی به شهادت وجدانتان چند نفر از طلبه هایی که در درستان شرکت می کنند، طلبه دوره اجتهاد هستند و چند درصد به ناچار در آن شرکت می کنند؟ چرا نمی خواهید از اینها فریاد بزنید. حجت شما و اساتید بزرگوار مثل شما برای روز قیامت چیست؟ -ارادتمند محمد تقی اکبرنژاد http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اولین واکنش ها به همایش«تصوف، شاخصه ها و نقدها»: 🔸صدر هنوز میان حوزویان تنهاست 🖋محسن کمالیان ⬅️در خبرها خواندم که حوزویان همایشی برپا خواهند کرد بنام «تصوف‌شناسی انتقادی». صوفی نیستم. اما ملاحظاتی دارم که در زیر می‌نگارم: ⬅️امام موسی صدر دو دهه در لبنان به تبلیغ فرهنگ اهل بیت (ع) پرداخت. در برابرش هم سنیان قرار داشتند هم مسیحیان. روش صدر، اثبات تشیع بود نه نفی دیگران. نه تنها دیگران را نفی نکرد، بلکه آنها را احترام گذاشت، در آغوش گرفت، به گفتگو و تشریک مساعی در ساختن وطن مشترک دعوت‌شان کرد. ⬅️صدر هرگز همایش مسیحیت‌شناسی انتقادی برپا نکرد. به جای آن در الندوةِ اللبنانیة با بزرگان مسیحی گفتگوی اسلام و مسیحیت را راه انداخت. در کلیساها و دیرها نیز حضور یافت و ضمن تاکید بر مشترکات، معنویت پراکند. سخنرانی معروف اسلام و فرهنگ قرن بیستم در همین فضا ایراد شد. ⬅️صدر همایش تسنن‌شناسی انتقام نیز هرگز برپا نکرد. به جای آن در همایش‌های اسلامی مصر، عربستان و الجزایر با بزرگان اهل سنت به مباحثه نشست و در فضای احترام و صمیمیت، فرهنگ اهل بیت (ع) را با صراحت تبیین کرد. سخنرانی معروف «روح تشریع در اسلام» در همین فضا ایراد شد. ⬅️مقدمه‌ی صدر بر کتاب «تاریخ فلسفه‌ی اسلامی» هانری کُربَن نمونه‌ی لطیفی از روش وی در نقد علمی متفکران مسیحی است. وی ‌براحتی می‌توانست مقاله‌ای علمی بنویسد با عنوان «نقدی بر کتاب کُربَن» و در یکی از مجلات فرهنگی لبنان یا فرانسه چاپ کند. اما کاری به مراتب زیباتر کرد: بر ترجمه‌ی عربی کتاب کُربَن مقدمه‌ای نوشت با عنوان «با هانری کُربَن، خاورشناس بزرگ» و ضمن تجلیل فراوان از وی، فراز به فراز کتاب را مورد نقد علمی قرار داد (نای‌ونی، ۲۹۳). ⬅️نوشته‌ی صدر بر کتاب «الخوارج من الانصار الامام علی» شیخ سلیمان داود بن یوسف نیز نمونه‌ی لطیفی از روش وی در نقد علمی متفکران مسلمان غیرشیعه است. نویسنده از رهبران فرقه‌ی «اباضیه» (خوارج) در الجزایر بود. صدر کتاب را خواند و پس از تجلیل، نظرات خود را طی نامه‌ای بیان کرد. آخرِ نامه، تکمیل کتاب را توصیه و تاکید کرده بود: «ارجو الا تتعبوا فان المهمة کبیرة و نتائجها لوحدة المسلمین کبیرة و اکبر» (یادنامه امام موسی صدر، ۵۱۴-۵۱۵). ⬅️صدر نیز به تصوف نگاه انتقادی داشت: «ایراد شیعه به متصوفه تنها ناظر به تنظیم روش و مسائل سیر و سلوک نیست. بلکه اختلاف عمیق‌تر از این‌هاست و راه این دو از هم جدا و نقش‌های رهبری بسیار متفاوت است» (نای‌ونی، ۲۱۱-۲۱۲). اما روش تعامل وی با صوفیان هم محترمانه و سازنده بود. خاطره‌ی تکفیر شیخ هادی فخرالواعظین در این خصوص شنیدنی است: فخرالواعظین طی ایام تحصیل صدر در نجف به آنجا سفر کرد و در مسجد هندی منبر می‌رفت. اهل فلسفه‌، عرفان و قویا شایع بود که به فرقه‌ی صوفیه‌ی ذهبیه تمایل دارد. آیت‌الله سید ابراهیم اصطهباناتی تکفیرش کرد. به گفته‌ی آیت‌الله سید محمدباقر حکیم: «امام صدر در اصلاح این مسئله نقش مهمی داشت. زیرا ارتباط گسترده‌ای با مراجع و علما برقرار کرد و با آنان در باره‌ی این خطیب گفتگو کرد تا آنجا که آیت‌الله سید محسن حکیم از آن خطیب برای ایراد سخنرانی در مجلسی عمومی دعوت کرد و کارها به سامان درآمد و نگاه علما در قبال تفکر فلسفی و عرفانی اصلاح گردید» (گذرها و خاطره‌ها، ۱۲۵-۱۲۶). ⬅️صوفیان در ایران همان نقشی را دارند که اقلیت‌های مذهبی در لبنان و خود شیعیان در جهان عرب. خوب است در جای‌جای جهان عرب همایش تشیع‌شناسی انتقادی برپا شود؟ اگر اقلیت‌های مذهبی لبنان هر کدام همایش رقیب‌شناسی انتقادی برپا کنند، تکلیف صلح، آرامش و امنیت مردم در آن کشور چه خواهد شد؟ ⬅️همچنین آیا صوفیان متقابلا اجازه دارند همایش تشیع‌شناسی انتقادی در ایران برپا کنند؟ اگر اقلیت‌ها نیز چنین اجازه‌ای دارند، تکلیف اتحاد ملی چه خواهد شد؟ اگر نیز اجازه ندارند و تنها حوزویان اجازه‌ی برپایی چنین همایش‌هایی دارند، تکلیف اخلاق و جوانمردی چه خواهد شد؟ سخن حقی که در شرایط نابرابر، یعنی بشکل غیراخلاقی و ناجوانمردانه طرح شود، بر کدام دل خواهد نشست؟ ⬅️نقدِ فکر پدیده‌ی مبارکی است. به شرط اینکه علمی و اخلاقی باشد. چه ضرورتی دارد که بارِ عنوان همایش، منفی باشد؟ آیا فقط ذیل عناوین نیشدار می‌توان فکر را نقد کرد؟ نیز وقتی وطن و دینِ مشترک داریم، چرا راه گفتگو را طی نکنیم؟ ⬅️امام صدر بیست سال قبل از پیروزی انقلاب، در کشوری غریب، راه صحیح تعامل با اقلیت‌ها را درک و دنبال کرد. نتیجه، عزتِ شیعیان و دوستی آنها با مسیحیان و سنیان لبنان و منطقه بود. برخی حوزویان ما اما شصت سال بعد، در کشور خودشان، هنوز راه صحیح تعامل با اقلیت‌ها را نمی‌دانند و راه تفرقه را می‌پیمایند. براستی صدر هنوز هم میان حوزویان تنهاست. -به نقل از صدرپژوهی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠صوفیان از بعد سیاسی، دینی و اعتقادی یک خطر محسوب می‌شوند ▪️آیت‌الله‌العظمی مکارم در دیدار رئیس همایش «تصوف شاخصه‌ها و نقدها»: ⬅️از اوایل جوانی با صوفیها درگیر بودیم و اولین کتابی که من در رابطه با تصوف نوشتم با عنوان «جلوه حق» بود که یک جلدش را برای آیت الله بروجردی فرستادم و ایشان به دنبال من فرستادند و گفتند من کتاب شما را خواندم و هیچ خلافی در آن ندیدم. ⬅️تصوف معمولا پیروان خود را توصیه می‌کنند که داخل در سیاست نشوید و از این جهت با بهایی‌ها اشتراک دارند ولی اخیرا تا حدودی در سیاست هم ورود پیدا کردند و گاه با خارجی‌ها ارتباطاتی بر قرار کرده اند. ⬅️صوفی‌ها حسابشان را از جماعت مسلمین جدا میکنند مرکز عبادت تمام مسلمین جهان مسجد است؛ ولی اینها مرکز عبادتشان خانقاه است و مراسم دینی خود را در خانقاه انجام میدهند. ⬅️یکی دیگر از مشکلات صوفیان این است که شرط صوفی شدن عدم تماس با روحانیون و اهل علم است تا روشنگری اتفاق نیفتد این‌ها در مسیر سیر و سلوک و رسیدن به مقامات عالی، ریاضت های غلطی را اجازه می دهند. ⬅️آنها تقید چندانی به فروع دین ندارند و برای مثال برخی از آنها می‌گویند نگاه به زنان حرام نیست و باید قلبت پاک باشد و از این قبیل مطالب. ⬅️صوفیان هم از بعد سیاسی و هم از بعد دینی و اعتقادی یک خطر محسوب می‌شوند، کار علمی پیرامون تصوف کار بسیار خوبی است و باید با تبلیغ این فرقه ها در کشور مقابله شود. _به نقل از خبرگزاری حوزه http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پاسخ حجت الاسلام سبحانی مسئول همایش صوفیه به یادداشت محسن کمالیان با عنوان"صدر هنوز میان حوزویان تنهاست" : ◀️جناب کمالیان چنان در امام موسی صدر محو و مبهوت است که گویا همه انسان، و سراسر تاریخ و پهنه جغرافیا در موسی صدر و لبنان او فرود آمده است : ۱.امام موسی صدر در یک زمان و مکان خاص به عرصه آمد و داوری‌های ما هم باید به همان قلمرو محدود شود. اگر او در رسالت خویش توفیق یافت-که خواهم گفت این توفیق بزرگ و اما نسبی بود- به قیاس با شرایط واقعی او باید سنجیده شود. آری، امام موسی صدر بزرگ بود، چون اقتضائات زمان خود را شناخت و دیگران نیز باید فرزند زمان و نیاز‌ها و بایسته‌‌های عصر خویش باشند. ۲.همه ظرفیت موسی صدر، جامعه شیعیان لبنان بود که شکل گیری و استمرار این هویت مذهبی و اجتماعی مرهون تلاش‌های شخصیت‌هائی چون شهید‌‌اول، شهید‌ثانی، نبطی بیاضی و ....سید شرف الدین بود که با پایمردی، سر و قلم بر راه مکتب گذاشتند و با اثبات و نقدهای جدی، راه روشن امروز را ساختند. براستی اگر امثال سید عبدالحسین شرف الدین و المراجعات و النص و الاجتهاد او(در جنوب) و شیخ حبیب آل مهاجر و‌مو‌اجهه‌های مذهبی و مکتبی او (در بقاع) نبود، معلوم نیست که اساسا ظرفیتی در لبنان بود تا امام موسی صدر به میدان خدمت بیاید. ۳. از یاد نبریم که امام موسی‌صدر یکی از شیعی‌ترین کارهای تاریخ لبنان را پی‌ریزی کرد و از شیعیان پراکنده و محروم، یک حزب تام و تمام در مقابل سنیان و مسیحیان ساخت. اگر موسی‌صدر همچون روشنفکران ما می‌خواست مدارای مطلق در پیش گیرد، نباید به لبنان می رفت و یا اگر می رفت نباید حزب‌سازی‌ مذهبی را در پیش می‌گرفت. عصر موسی صدر در لبنان عصر درگیری‌های سیاسی و نظامی میان گروه‌های رقیب بود و او هم با همین منطق به کارزار مقابله آمد. زمان و مکان امام موسی صدر به گونه بود که با تعامل فعال با جریان‌های رقیب و ایجاد فضای تعامل، به اهداف خود می رسید و بی‌گمان او اگر در شرایطی قرار داشت که رسانه‌های وهابی و کانال‌های تبشیری و حلقه‌های مخفیانه و اندیشه‌های فسونگر و آداب فسادگر صوفیانه در بین شیعیان لبنان به تخریب می پرداخت، همان روح انتقادی شرف الدین و آل مهاجر نیز در او بیدار می شد. ۴. امام موسی صدر اولویت خویش را کار سیاسی و نظامی گرفت و هر چند خود به صورت فردی در عرصه فرهنگی حضور یافت، اما پروژه اصلاح فرهنگ شیعی در لبنان و تربیت نسل مکتبی و فرهیخته را در حاشیه داشت. همین کم‌ توجهی سبب شد که‌ در دوستان و پیروان ایشان، سیاست بر دین و فرهنگ غلبه یابد و میراث صدر به یک تشکیلات سیاسی و اقتصادی فروکاهد و نمادهای آن در اصول مکتب، کم‌مایه و کم‌اثر و در التزامات دینی، سست و کم‌‌بنیه شدند. ۵. مروجان مرام امام موسی صدر بیش از هر چیز، نیازمند یک بینش تاریخی و روش اجتهادی هستند و هنوز نتوانسته‌اند از کمند احساسات نوستالوژیک و جمود و تکرار سخنان و رفتار او، فراتر روند. پیروان حقیقی موسی صدر کسانی اند که با شناخت دقیق شرایط و تفکیک میان مواضع و مواقف و با آگاهی از کیدها و کلیدهای زمان، به امتداد اهداف او در قالب راهبردهای جدید و تاکتیک‌های تازه بیاندیشند. ◀️آری، صدر هنوز هم حتی در میان یارانش تنهاست، چون نگاه او در ذهن تاریخی اصحاب و مبلغان او جا مانده و به جای اجتهاد در بازگشت روح اندیشه او، در جهد برای یافتن جسم او هستند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠نظارت استصوابی فقه بر علوم حوزوی! 🖊رضا بابایی ◀️مسائل و مباحث دینی را می‌توان در سه گروه خلاصه کرد: اعتقادات، اخلاق و احکام. حوزه‌های علمیه، بیشترین وقت و سرمایه‌های خود را صرف استنباط احکام فرعی می‌کنند و از همین رو فقه‌محوری، مهم‌ترین شاخصۀ حوزه‌های علمیۀ شیعی است. از این رهگذر، فقه از متولی رسمی، مقتدر و سازمان‌یافته‌ای برخوردار شده است؛ برخلاف مباحث اعتقادی و تاریخی که خانه‌ای مستقل و مناسب با شأن و ماهیت خود نداشته، در دولت‌سرای فقه اجاره‌نشینی می‌کنند. قیمومیت فقه بر تاریخ و اعتقادات، مورخ و متکلم را در سایۀ فقها می‌نشاند و به آنان منصبی بیش از «فضلای حوزه» نمی‌دهد. بدین ترتیب، تأثیرگذاری تاریخ‌دانان در مسائل تاریخی، و متکلمان در حوزۀ اعتقادات، هرگز در حد و اندازۀ مراجع فقهی نخواهد بود. ◀️جز فقه، هیچ دانشی در حوزه، چنان بلوغ و استقلالی نیافته است که بتواند برای خودش تصمیم بگیرد و اعلام نظر کند؛ بلکه دستاوردهای هر علمی باید نخست از صافی فقه بگذرد تا اظهار آن بدون مانع و کشمکش باشد. تکفیر «وحدت وجود» در برخی رساله‌های فقهی، نمونه‌ای تاریخی برای نظارت استصوابی فقه بر عرفان است. از همین دست است داوری در منازعات تاریخی که اظهار نظر دربارۀ آنها به دانشی وسیع و گسترده و تخصصی نیاز دارد؛ اما فقها بیش از مورخان در سرنوشت این منازعات مؤثرند. بارها تجربه شده است که تاریخ‌دان یا متکلم يا محدثی، خواسته است در مسئله‌ای مربوط به حوزۀ تخصصی‌اش، راهی دیگر پیش نهد یا فهمی متفاوت ارائه دهد، اما نتوانسته و دیر یا زود تسلیم شده است. این واقعیت، بدین معنا است که تکلیف منازعات تاریخی و کلامی را، اندیشۀ فقهی و راهکارهای مألوف در فقه روشن می‌کند. بدین ترتیب، منابع و روش‌های اجتهاد فقهی، در برررسی‌های تاریخی و کلامی و فلسفی و عرفانی نیز حضوری پررنگ و قاهرانه می‌یابند. کتاب‌هایی با چهرۀ تاریخی یا کلامی که فقیهان نوشته‌اند، بیشتر به روش فقهی و سرشار از منابعی است که بیشتر منزلت فقهی دارند تا اعتبار تاریخی یا کلامی. میزان اعتبار «خبر واحد» در فقه و انتقال آن به مباحث تاریخی و کلامی، از پیامدهای نگاه فقیهانه به تاریخ و کلام است. ◀️کلام و تاریخ و فلسفه و عرفان و تفسیر در حوزه‌های علمیه، نیاز به استقلال بیشتری دارند تا بتوانند به وظایف خود به‌درستی عمل کنند. بسیاری از فقهای بزرگوار شیعه، همچون آیت الله العظمی بروجردی، با همۀ اعتبار عام و جایگاه بلند حوزوی، استقلال علوم دیگر را کم‌وبیش پذیرفته بودند و بیرون از تخصص و مسئولیت‌های خود مداخله نمی‌کردند؛ یعنی تاریخ را به تاریخ‌دان و کلام را به متکلمان سپرده بودند؛ مگر به‌ضرورت و پس از فشارهای بسیار از ناحیۀ دیگران. در دوره‌هایی که بزرگانی همچون سید مرتضی و شیخ مفید بر حوزه‌های علمیه ریاست داشتند، متکلم یا مفسیر قرآن، منزلتی همسان با فقیه در حوزه داشت و مهم‌ترین آثار کلامی و تفسیری و تاریخی شیعه نیز در همان زمان‌ها به نگارش درآمد. اگر کسی در این دعوی تردید دارد، برون‌داد حوزۀ بغداد و نجف(در زمان ریاست شیخ طوسی و شاگردانش) را با آنچه در قرن‌های اخیر از حوزه‌های علمیۀ قم و نجف انتشار یافته است، بسنجد. کسی که تاریخ حوزه‌های علمیه را بررسیده است، نیک می‌داند که پیشتر نه کلام و تاریخ در سایۀ فقه بود و نه فقیه دعوی مرجعیت عام برای همۀ علوم حوزوی داشت؛ بلکه هر یک به‌استقلال بخشی از اطلس دین را رسم می‌کرد. ◀️سیطرۀ فقه و هر علم دیگری بر سایر علوم، آثاری بر جای می‌گذارد که در درازمدت نه به نفع قاهر است و نه به سود مقهور. اکنون صدها، بل هزاران مسئلۀ فرعی وجود دارد که حل آنها فقط با سرانگشت اجتهاد فقهی ممکن است؛ البته فقهی که واحد الهمّ و الغمّ است، نه فقهی که بار تاریخ و اعتقادات و عرفان و فلسفه و سیاست را هم به دوش می‌کشد. فقیه بزرگواری که در منازعات کلامی و تاریخی نیز میدان‌داری می‌کند و پرچم جبهۀ شیعه را بر دوش می‌کشد، باید در همۀ شاخه‌های دین‌شناسی و علوم حوزوی سرآمد یا دست‌کم متخصص باشد. چنین جامعیتی به‌تحقيق ناممكن است؛ پس چاره‌ای هم جز این نیست که هر کس در حوزۀ تخصصی و مسئولیت صنفی خود اقدام کند. فقه مساوی با دین نیست؛ بلکه جزئی از آن است. دین‌شناسی، مجموعه‌ای از دانش‌های پیچیده و گسترده است که صاحب‌نظری در هر یک از آنها ممکن نیست مگر به قیمت بیگانگی از سایر علوم. پس هر دانشی و دانشمندی باید به مسئولیت‌های ویژۀ خود قناعت کند و همۀ همت خود را بر همان بگمارد، تا دین‌شناسی چهره‌ای متوازن و معقول بیابد؛ وگرنه عضوی از این چهره، همۀ آن را می‌پوشاند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠معرفی کتاب جدید نظام آموزشی حوزه: «الفائق فی الاصول» ️ ◀️مجموعه فقه معاصر که متشکل از اساتید با تجربه و شناخته شده دروس خارج: قائنی، شهیدی، شب زنده دار، شوپایی، عندلیب، مدرسی یزدی و تحت اشراف مدیریت حوزه های علمیه می باشد از دو سال قبل یکی از برنامه های خود را تالیف کتب جدید فقهی و اصولی برای تدریس در دروس سطح و خارج قرار داد که بخش اول اولین اثر پرمایه و حاصل صدها ساعت تلاش علمی آن اساتید با نام «الفائق فی الاصول» به زیور طبع آراسته و از ابتدای سال تحصیلی 97 ـ 98 جز دروس رسمی حوزه گردیده است. ◀️این اثر در چهار موضوع مهم اصولی و مورد نیاز و کاربردی در مباحث فقه معاصر تالیف گشته است: باب اول: سیره عقلای قدیم و مستحدث باب دوم: سیره متشرعه قدیم و مستحدث باب سوم: قاعده لو کان لبان باب چهارم: تمسک به اطلاقات در موضوعات مستحدثه ◀️در تالیف این کتاب تلاش گردیده ضمن حفظ دقت های خاص اصولی و اجتهادی، با ادبیاتی روان و فصیح و باذکر مثال های خاص فقهی موضوعات کاربردی فوق برای طلاب محترم به طور دقیق بررسی و روشن گردد و با ارجاع به کتب فقهای و اصولیون معاصر و سلف، محققین فعال حوزوی بتوانند بیشتر با تراث علمی شیعه آشنا گردند. ◀️مجموعه فقه معاصر در آینده ای نزدیک با انتشار مباحث مهم اصولی و فقهی زیر که در کتب درسی حوزوی به صورت بحثی مستقل مورد تدقیق و آموزش قرار نگرفته است؛ گامی بسیار مهم در راستای تحول و بالندگی هر چه بیشتر دروس حوزوی بر خواهد داشت؛ موضوعی که همواره مورد تاکید مقام معظم رهبری و مراجع معظم «دام ظلهم العالی» بوده است. 🔸موضوعات اصولی آینده: بررسی حجیت الغای خصوصیت، تنقیح مناط، اولویت، تناسب حکم و موضوع، مذاق شارع، قیاس، مقاصد شریعت و نیز بررسی حجیت عرف و تطبیقات آن. 🔸موضوعات فقهی آینده: ماهیت شخصیت حقوقی و احکام آن، ماهیت پول و احکام آن، احکام بانک و عقود جدید و ... 🔴حال با ابلاغ مدیریت محترم حوزه های علمیه کتاب «الفائق فی الاصول» امسال به صورت آزمایشی جزء برنامه درسی رسمی حوزه قرار گرفته است و طلاب پایه نهم و دهم حوزه می توانند درس الفائق را در سامانه آموزش انتخاب و ثبت نام کنند و در صورت موفقیت در امتحان کتبی این درس 3 نمره تشویقی به امتحان شفاهی کفایه در صورت کسب نمره حداقل 12 افزوده می گردد. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تشیع یک مذهب سیاسی است و نمی تواند نسبت به مردم بی اعتنا باشد 🔈آیت‌الله علوی‌بروجردی در ابتدای در ابتدای درس خارج: 🔹 در روزنامه‌ها و اين طرف و آن طرف و در فضاي مجازي می‌نویسند چرا در هيئت‌ها خرج مي‌كنيد؟ به فقرا كمك كنيد؛ من گفتم اتفاقا همان فقرا ‌هستند كه اين بساط عزاداری را به پا مي‌كنند نه ثروتمندان. 🔹 مردم نسبت به سيدالشهداء از جان و دل حركت مي‌كنند؛ اینطور هم نیست که فقط به حرف ما روحانیت گوش دهند؛ مردم در اين جهت دنباله‌روي ما نيستند بلکه ما در پی مردم حركت مي‌كنیم. 🔹 گاهي از اوقات من مي‌ديدم تحليل مي‌كنند و مي‌نويسند كه جمهوري اسلامي از اينجا پول مي‌فرستد كه در فلان کشور عزاداري كنند و دسته عزا به راه بيندازند؛ ولی متاسفانه توجه ندارند که خود جمهوري اسلامي هم با اين عزاداري‌ها به وجود آمده است و از همین عزاداری‌ها سر پا مانده است؛ شما يادتان نيست محرم و صفري را که در همان ايام شروع این نهضت اسلامی و دوران انقلاب گذشت؛ عاشورا نه تنها در عصر ما بلکه در زمان مشروطيت و در طول تاریخ شیعه حركت‌ساز بوده است. 🔹 من فيلمي ديدم خيلي تاثرآور بود؛ آقایي اول ظهر آمد به هيئت تعرض کرد كه بياييد نماز اول وقت بخوانيد؛ عيبي ندارد نماز خيلي خوب است و نماز اول وقت هم مستحب است اما اگر کسی نخواست به اين مستحب عمل كند، فسق نكرده است. 🔹 اين شيخ بنده خدا در مشهد مرحوم آقاي تولايي کشته می‌شود؛ طلبه‌ فاضلي كه نه كاري به جايي و نه سمتي و شغلي داشته است؛ فقط طلبه‌ای ساده بود و ماشينش هم بنز نبوده است، پيكان بوده است... فردی بيايد چاقو بزند و برود؛ انتقام از چه چيزي مي‌خواستيد بگيريد؟ 🔹 مردم باید بدانند اين طلبه‌ها با اقل ما يمكن زندگی می‌کنند؛ اقل ما يمكن يعني شما خط فقر را در مملكت در نظر بگیرید و با شهریه طلّاب مقایسه کنید؛ اين است وضعيت طلبه در حوزه‌های علمیه؛ اينجور دارد زندگي مي‌كند و درس مي‌خواند در حالي كه امكانات برايش فراهم است كه برود جایی دیگر درآمد كسب كند اما ايستادگی می‌کند و درس مي‌خواند؛ چرا مردم ما نبايد اين معاني را متوجه باشند؟ 🔹 اگر مراد برخی منتقدان اين است كه حوزه به زندگي و مشكلات و وضعيت و دغدغه‌های مردم كاری ندارد كه اين به شهادت تاريخ حوزه دروغ است؛ اصلا تشيع يك مذهب است و اصلا نمي‌تواند نسبت به مردم بي‌اعتنا باشد. 🔹 گاهي از اوقات مي‌خواهند به حوزه فحش بدهند مي‌گويند آقايان علما در مسائل طهارت مانده‌اند؛ ولی در همین طهارت، مسائل ما هنوز حل‌نشده باقی مانده است؛ در همین طهارت که از نظر این آقایان ساده و پیش پا افتاده است ما امروز مسائل حل‌نشده داريم؛ من مسائل بسیاری در طهارت به شما نشان مي‌دهم كه الان ابتلاي عجيب و غريب مردم است و ما براي آن جواب درست و حسابي نداريم. 🔹 ما هم منجمد نيستيم بگوييم پنجاه‌ودو كتاب از طهارت تا دیات بیشتر در فقه نداريم و ديگر کتابی لازم نیست؛ شما بياييد كتاب جديد بياوريد. 🔹 در مسائل بانك‌ها ما خيلي حرف زديم؛ گاهي حرف مي‌زنيم و از خود حوزه ما را نمی‌تابند؛ حرف را بايد گوش كنيد و در آن تامل كنيد؛ اين بساطی است كه ما با بانک‌ها بر سر مردم آورديم و خودمان هم همگی اشكال مي‌كنيم اين بهره‌ها چیست که مي‌گيريد؟ سود و جريمه چیست که مي‌گيريد؟ اما اينها را چه کسی برای بانکها درست كرده است؟ ما خودمان به نام اسلامي كردن بانك‌ها اين بساط را درست كرديم. 🔹 درس‌هاي خارج را تخطئه نكنيد؛ حوزه قم را بعضي‌ها به بي‌سوادي رمي نكنند؛ بله ما سر برنامه‌ها و درس‌ها و امتحانات اشكال داريم و به آقايان هم تذكر مي‌دهيم و محترمانه هم می‌گوییم و آقايان هم دارند زحمت مي‌كشند؛ اما حوزه قم الان بزرگترين حوزه علميه‌ی نه شيعه بلكه دنياي اسلام است.(به نقل از خبرگزاری حوزه) http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠فیضیّه سیاسی‌تر!! 🖋مهراب صادق‌نیا ⬅️امروز به یاد سال‌های دور رفته بودم فیضیه و دارالشفا تا قدری خاطره بازی کرده و قدمی بزنم. این دو مدرسه همواره نبض حوزه‌ی علمیّه بوده‌اند و نمایش‌گر فضای حاکم بر آن. از حیاط دارالشّفا گذشتم و به فیضیّه رفتم، یک ساعتی آن‌جا چرخی زدم؛ درست است که از آن فضا و سرسبزی قدیمش فاصله گرفته است ولی هنوز هم شماری از روحانی‌های جا افتاده و جوان دور تا دور حیاط، هر جا سکویی برای نشستن هست، نشسته بودند؛ گویی در انتظار اتّفاقی هستند. مثل همیشه در و دیوار پر بود از اطلاعیّه. آغاز سال تحصیلی بود و بیش‌تر اعلامیّه‌های درسی بودند. به اسم استادها دقّت کردم، بیش‌ترشان را نمی‌شناختم. با این حال، برخی از استادهای دروس خارج از دوستان قدیمی‌ام بودند. بعضی عنوان‌ها برایم جالب بود: "خارج فقه تربیت"، "خارج مهدویّت"، "خارج فقه حکومتی". ⬅️بعد از اطلاعیّه‌های درسی، بیش‌ترین اعلامیّه‌ها سیاسی بود. در تابلوهای اعلانی که به سازمان‌های خاصّی تعلّق داشتند، بریده‌هایی از روزنامه‌های منسوب به برخی جناح‌ها و بولتن‌های ویژه، بیش‌تر به چشم می‌آمد. برخی یادداشت‌ها به صراحت در انتقاد از دولت و رئیس‌جمهور بود. به هر حال این روزها از کف خیابان تا فیضیه و دانشگاه سخن از گرانی است و انگشت همه‌ی نقدها رو به دولتی است که "هر چه بلد نباشد، سکوت بلد است." و به قول دوستی " هر چه نداشته باشد، حوصله دارد." ⬅️فضای فیضیّه و دارالشّفا را هیچ وقت تا این اندازه سیاسی ندیده بودم؛ حتّی در سال‌های آغازین انقلاب و جنگ در این دو مدرسه تا این اندازه اطلاعیّه‌ی سیاسی دیده نمی‌شد. با این حال، نمی‌توانم بفهمم برخی‌ها از حوزه چه انتظاری دارند که هم‌چنان آن را غیر سیاسی و سکولار می‌دانند! http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠برداشت نادرست از آموزه های دین (آموزه چند همسری، قوامیت، اجازه زوجه از زوج، توجه به عفت ورزی، ولایت پدر در ازدواج دختر) در بین مردان زمینه ساز خشونت علیه زنان شده است. (نشست برداشتهای ناصواب از آموزه های دین در زمینه سازی خشونت علیه زنان): ⬅️فقهاء فتوا به جواز تعدد زوجه داده و مرد مطابق این آیه و فتوای فقهی مجاز است بیش از یک همسر داشته باشد، در ارتباط با این گزاره دینی برخورد منفعت طلبانه داشته ایم. افرادی که تجویز تعدد زوجات را مورد توجه قرار داده اند، بخش دیگر آیه را توجه ندارند در حالیکه مشروط به «فان خفتم الا تعدلوا فواحده» شده و این تضییع و خشونت درون خانواده و خشونت علیه فرزندان را دامن می زند. در این باره مواردی بوده که منجر به انتقام گیری فرزند از پدر یا همسر از شوهر شده است. ⬅️قوامیت مرد به معنای استبعاد، استبداد نیست، برنامه ریزی و مدیریت معنا می دهد در حالیکه این امر به فراموشی سپرده شده است. رئیس خانواده اگر نتواند اشتباه اعضای خانواده را اصلاح کند صلاحیت ندارد، رئیس خانواده در زمانی است که بحران و مشکلی پیش بیاید و در معضلات خودش را نشان دهد، مخاطب اصلی معاشروهن بالمعروف مردان هستند و مرد باید این آموزه را پیاده کند. ⬅️سوء استفاده زیادی از آیه ضرب زنان شده، و برداشت نادرست از این گزاره سبب خشونت علیه زنان شده اولا در مواجهه با نشوز زن که در موارد تمکین خاص است و دارای مراتب و درجات است تعیین شده ثانیا ضرب مصطلح نیست بلکه به معنای عدم رضایت است. هدف از این گزاره گرمتر شدن روابط بین زن و شوهر است و طبیعی است که اگر رفتاری روابط را سردتر کند نقض آیه است. ⬅️توصیه دینی به عفت ورزی و برداشت نادرست از این توصیه دینی، ناشی از تعصبات قومی و دینی سبب شده خشونت علیه زنان را به دنبال داشته باشد، قتل های ناموسی در برخی استان ها به علت همین برداشت نادرست یکی از بحران هاست. ⬅️یکی دیگر از موارد خشونت، ولایت پدر در ازدواج دختر قبل از بلوغ، بعد از بلوغ و سن رشد است، برخی این اجازه را تام گرفتند و ازدواج اجباری زمینه تشنج و خشونت در خانواده را به دنبال داشته است. -به نقل از کانال طلبه بانو http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠اسلام در سال ۲۰۴۰ می تواند دومین دین رایج در آمریکا باشد ◀️جمعیت مسلمانان رو به افزایش است و بر اساس تحقیقات مرکز پیو، طی دو دهه آینده این دین می‌تواند جایگاه دومین دین را در امریکا به دست بیاورد. اگرچه این همه داستان نیست. به گزارش سی.ان.ان، مرکز پیو، تحقیقات خود در سال‌های ۲۰۰۷، ۲۰۱۱ و ۲۰۱۷ را با داده‌های سرشماری امریکا ترکیب کرده است تا تصویری از آینده مسلمانان در امریکا به دست بیاورد. ◀️بر اساس این تحقیق، جمعیت مسلمانان با سرعت فراوانی در حال رشد است و از حدود ۳.۴۵ میلیون در سال ۲۰۱۷ به ۸.۱ میلیون در سال ۲۰۵۰ افزایش خواهد یافت که رشدی بالاتر از دوبرابر خواهد بود. این تغییر مسلمانان را جایگزین یهودیان به عنوان دومین گروه مذهبی در امریکا خواهد کرد. اما سؤال اینجاست که علت این رشد چیست؟ 🔸دلیل اول مهاجرت است. بر اساس تحقیقات مرکز پیو، سه چهارم مسلمانان حاضر در امریکا مهاجر یا فرزندان مهاجران هستند. 🔸دلیل دوم این موضوع است که عموماً مسلمانان جمعیت جوان‌تری نسبت به گروهای مذهبی دیگر دارند و این به معنای درصد بالاتر باروری در این گروه است. با این حال با وجود رشد دوب رابری جمعیت مسلمانان، آن‌ها در مقایسه با کل جمعیت امریکا گروه کوچکی خواهند بود، چرا که مثلاً در سال ۲۰۲۰ جمعیت مسیحیان امریکا252 میلیون نفر خواهد بود که حدود ۷۰ برابر جمعیت مسلمانان در سال ۲۰۲۰ است. در سال ۲۰۵۰ نیز جمعیت مسیحیان حدود 261 میلیون نفر تخمین زده شده است که با وجود رشد، به علت افزایش گروه‌های مذهبی دیگر دچار کاهش در درصد نسبت به کل جمعیت امریکا خواهد شد. همچنین رشد افراد بدون وابستگی دینی نیز در امریکا مشهود است مثلاً تعداد آنها در سال ۲۰۲۰ حدود 6 میلیون و در سال ۲۰۵۰ حدود10 میلیون نفر تخمین زده شده است. 🔴در نتیجه با وجود اینکه مسلمانان جایگاه دومین دین در امریکا را به دست خواهند آورد، در مجموع ۲.۱ درصد از کل جمعیت امریکا را تشکیل خواهند داد و اکثریت جمعیت امریکا متعلق به مسیحیان و افراد بدون وابستگی دینی خواهد بود. -به نقل از پایگاه دین آنلاین http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠حوزه در مرحلهٔ پژوهش‌های بنیادی مانده است!! گفتگو با حجت الاسلام احمد رهدار -بخش اول ⬅️ضعف حوزه در این است که در مرحله پژوهش‌های بنیادین مانده است؛ درست و عمیق پیش رفته‌اند؛ ولی ابترند؛ چون امتداد اجتماعی ندارند. در بسیاری از مراکز حوزوی تابلوی مرکز راهبردی را داریم که عمدتاً راهبردی نیستند و وقتی داخل می‌شوید از جنس طرح و برنامه است. ما در حوزه استراتژیست تربیت نکردیم. محصول حوزه آدم‌های عمیقِ غیرمفید است. ⬅️مهم‌ترین مؤید تاریخی من انقلاب اسلامی است. هیچ پژوهشگری (غربی، شرقی، اپوزیسیون، خودی و غیرخودی) نسبت حوزه و انقلاب اسلامی را منکر نشده و همه بر این باورند که انقلاب اسلامی مولود حوزه است. بعد از انقلاب امام خمینی فرمودند هر کسی می‌تواند پیش‌نویس قانون اساسی را ارائه بدهد. ۸۰۰ پیش‌نویس قانون اساسی ارائه می‌شود که از کل حوزه‌های علمیه فقط دو پیش‌نویس ارسال می‌شود! همین مسأله نشان می‌دهد که ما آدم‌هایی عمیق و غیرمفید هستیم. ما حتی نمی‌توانیم صورت‌بندی کلان اداری کاری را که خودمان راه انداخته‌ایم انجام بدهیم. ⬅️در مقاله‌ای ایده «سفیر فقیه» را مطرح کردم. چند بار از وزارت امور خارجه به سراغ ما آمدند و پرسیدند شما می‌خواهید چه کاری انجام بدهید؟ گفتیم همان کار شما را به صورت فقهی انجام می‌دهیم. گفتند پروتکل‌هایی وجود دارد که حوزه در جریان نیست. گفتیم ظاهراً قرار بود ما پروتکل‌ها را از دین استنباط و استخراج کنیم! ⬅️سیستم نشر در دست مارکسیست‌هاست؛ سیستم ترجمه هم در دست تربیت‌شده‌های دهه چهل بنیاد فرانکلین در ایران است. آن وقت حوزه نشسته است و حرف می‌زند و گمان می‌کند اگر حرفش خوب است و کتاب خوب باشد، خودبه‌خود پخش می‌شود. مهندسی نشر وجود دارد. ما باید پرونده‌ای باز کنیم و با همان کسانی که در مقابل ما هستند جلسه بگذاریم. آنجا متوجه مهندسی نشر خواهیم شد و اینکه حوزه چه ساده‌اندیشانه در قم نشسته است و فکر می‌کند تألیف کتاب خوب می‌تواند مردم را به سمت آن کتاب جلب کند؛ درحالی که کتاب ما اصلاً به دست مردم نمی‌رسد. ⬅️وقتی می‌گویم معنی اجتهاد باید تغییر کند یعنی کسی که بهتر ضمیر بر‌می‌گرداند خارج شود و آن کسی که اجتهاد او امتداد اجتماعی دارد وارد شود. به قول آقای قرائتی قوی‌ترین کتاب‌های فقه و اصول در نجف نوشته شده و شهر نجف یکی از کثیف‌ترین شهرهای دنیاست. فقیهی در قم داریم که سی سال درس خارج گفته ولی تا تهران نرفته است. ⬅️مسائل ما در پژوهش‌های بنیادین گاهی به دلیل این‌که ارتباطی با واقعیت اجتماعی ندارد، انتزاعی می‌شود. مثلاً در باب دخانیات نوعاً مسأله را به اینجا کشانده‌ایم که حرام است. ملاکمان هم ضرر معتنابه است. آقای مکارم پس از جلسات بسیاری با پزشکان، آن را حرام اعلام کردند؛ اماما اداره دخانیات داریم! حتی برای سیگاری که مرجع تقلیدمان حرام اعلام کرده سوبسید هم می‌دهیم. ⬅️با استاندار ایلام درباره تونلی حرف زده می‌شد که بیست کیلومتر مسیر دو شهر را به هم نزدیک می‌کرد و ۱۲۰ میلیارد هزینه داشت؛ یعنی ۶ برابر هزینه‌ای که در بهترین وضعیت به مؤسسات حوزوی داده شده. آن وقت روحانی ما اینجا نشسته و ضمایر کفایه را برمی‌گرداند و توجه ندارد و نمی‌داند حکومت یعنی چه! مطلقاً عدد و رقم در دستشان نیست! از این آقایانی که هرچند وقت یک‌بار دادشان درمی‌آید و از حرکت روحانیت به سمت حکومت گله می‌کنند بپرسید آیا درباره حکومت و این عدد و رقم ها چیزی می‌دانند؟ - به نقل از سایت مباحثات http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠پایان نامه ای با موضوع بررسی جامعه‌ شناختی تحول الگوی لباس روحانیت. موضوعی که طبیعتا باید در مراکز تخصصی حوزوی کار می شد، اما... -نامه های حوزوی http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠تشیع، امر نزدیکی که از آن غافلیم (در معنا و محدودیت‌های جامعه‌شناسی تشیع) 🔈دکتر سارا شریعتی ◀️یکی از مواردی که همواره علوم اجتماعی ما را در معرض اتهام قرار میدهد و موقعیت این علوم را در سلسله بندی علمی شکننده کرده است، «ناکارآمدی» این علوم است. اغلب مطرح می شود که علوم اجتماعی، کتابی اند. به مسائل جامعهٔ ایران ربطی ندارند و نظریاتی که می خوانیم به مسائل ما مربوط نمی شود. جدا از ارزیابی درستی و نادرستی این بحث، می توان در مواردی پذیرفت که ما نسبت به «امر نزدیک» بی‌توجهیم. ◀️دین و مشخصا تشیع یکی از مصادیق این امر نزدیک است. امر نزدیکی که بدان بی‌توجهیم. در جامعه‌ای زندگی می کنیم که دین رسمی دارد و دین رسمی آن اسلام و تشیع است و اکثریت ساکنان آن شیعیان امامی هستند. در این جامعه، دین با همهٔ حوزه‌های زندگی، از سیاست و فرهنگ گرفته تا اوفات فراغت و روزمرگی پیوند خورده است. در نتیجه طبیعی است که در چنین جامعه‌ای کسی که به جامعه‌شناسی دین می پردازد، جدا از تعلقات اعتقادی اش، دیندار یا بی‌دینی اش، از دین جامعهٔ خود و از تشیع و اسلام شروع کند. کاری که اغلب جامعه‌شناسان کلاسیک دین انجام دادند. ◀️موقعیت تشیع امروز به نسبت گذشته تغییر کرده است و تشیع نه تنها به عنوان یک مذهب، که حتی به عنوان یک واقعیت سیاسی، در هر دوشکل "نهضت" و "نظام" در ادبیات علوم اجتماعی مطرح شده است و دیگر در محدودهٔ ایران مورد بحث نیست. این "موقعیت جدید " کدام است؟ جایگاه مطالعات شیعی در متن مطالعات اجتماعی اسلام چیست؟ ◀️انقلاب ایران نقطه عطفی در چرخش مطالعات اسلام شناسی به سمت علوم انسانی بود. هر چند، الغا خلافت اسلامی در ترکیه (۱۹۲۴)، شکل گیری اخوان المسلمین در مصر(۱۹۲۹)، تشکیل اولین جمهوری اسلامی در پاکستان (۱۹۴۷) و تحولات افغانستان، در حضور سیاسی اسلام نقش مهمی داشتند اما مشخصا انقلاب ایران که به عنوان "انقلاب مذهبی" و "انقلاب اسلامی" شناخته شد، بود، علوم انسانی را متوجه اسلام به عنوان یک واقعیت سیاسی کرد. این تحولات وجه سیاسی اسلام را بارز نمود و از این دوره اثار مهمی در خصوص نسبت اسلام و قدرت سیاسی انتشار یافت. علی عبدالرازق، سید قطب، رشید رضا، مودودی...با مواضعی مختلف در این خصوص نوشتند و چشم اندازهای جدیدی را در مباحث سیاسی اسلام گشودند. ◀️از دهه هفتاد به بعد اما دو تحول بوجود آمد. از سویی مطالعهٔ تشیع از محدودهٔ ایران فراتر رفت و جوامع شیعی با تنوعات فرهنگی خود مورد توجه قرار گرفت و از سویی دیگر تشیع نه الزاما به عنوان یک مذهب بلکه به عنوان یک واقعیت سیاسی مطرح شد. وجود جماعتهای شیعی در بسیاری از کشورهای منطقه و همچنین در اروپا و آمریکا اصطلاحاتی را چون "جهان‌های شیعی"، "دیاسپورای شیعی"، "تشیع جهانی شده"، "پولینزی شیعی" بوجود آورد که بر تعدد، تنوع و نمودهای جغرافیایی و ملی تشیع تکیه می کرد و اصطلاحاتی چون "هلال شیعی"، "فاکتور شیعی"، "امر شیعی"... تشیع را به عنوان یک عامل سیاسی در روابط قدرت در محور ایران، لبنان، عراق و سوریهٔ علوی بازنمایی نمودند. اما به نظر می رسید این تحقیقات، از طرفی متن محور و از سوی دیگر سیاست محورند و غایب بزرگ همچنان واقعیت زیستی شیعیان است. ◀️مسلما جامعه‌شناسی تشیع به دلیل تاکیدش بر جامعه‌شناسی، همهٔ جامعه‌شناسان را به مشارکت در تحقیق و تحلیل فرامی‌خواند و از سویی به دلیل موضوعیت تشیع، از مشارکت متخصص حوزهٔ دین نیز بی‌نیاز نخواهد بود. تنها در این صورت است که می توانیم در این حوزه مولد باشیم تا اگر چنانچه اشاره کردم، پیشینهٔ مطالعاتی این حوزه مربوط به ما نیست و تاکنون در آن نقش قابل توجهی نداشته ایم، لااقل بتوانیم با مشارکت وسیع متخصصان این حوزه، آیندهٔ این مطالعات را از آن خود کنیم. -به نقل از گروه مطالعاتی «جامعه‌شناسی تشیع» http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
📜حیات نباتی 🔻محمدهادی علی بابایی، از اساتید حوزه علمیه شیراز در کانال خود نوشت: 🔹روزگاری «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» جمعی آخوند جوان و یک‌لاقبا بودند که در میان بگیر و ببند و زندان، با یک سطر بیانیه کشور را به هم می‌ریختند و ستون‌های کاخ شاه را می‌لرزاندند. 🔹امروز جمعی علمای در سطح مرجعیت‌اند با بودجه و دفتر و دستک فراوان و ده‌ها تریبون و کرسی و... در حالی که فهرست پیش‌نهادی‌شان در قمِ خودشان هم رای نمی‌آورد. آن هم که بین فهرستشان رای سبک می‌آورد «علی اردشیر لاریجانی» است که نامه خود جامعه را هم بی‌محل می‌کند! 🔹کاش کسی این نوستالژی زیبای تاریخ انقلاب را از حیات نباتی‌اش برهاند. @saraeer
💠حوزه سکولار، واقعیت یا هشدار؟ ⬅️با حضور: دکتر صادق حقیقت و دکتر مهراب صادق نیا 🔸ای کاش سخنرانان از طیف های مختلف فکری انتخاب می شدند. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
دغدغه‌های حوزوی
💠پارادایس، فیلمی متفاوت در مورد روحانیت! 🖊محمدرضا زائری ◀️امروز مهمان آقای عطشانی ( کارگردان و تهیه کننده سینما) بودم. برای دیدن فیلم"پارادایس" که چهار سال است در محاق توقیف و بلاتکلیفی مانده. فارغ از نقدهایی که مثل هر کار دیگری درباره این اثر دارم، به نظرم فیلم دیدنی و جذابی بود و حرفهای قابل توجه و درستی داشت و تعجب می کنم از نهادهای ذیربط که در شرایط فعلی کشور به جای پرداختن به اولویت های بسیار مهم دیگر خود را به چنین مسایلی مشغول میکنند. ◀️طبیعتا در موقعیت داستانی حضور روحانیت در فضای اروپا فضاها و تصاویری حاصل می شود که تازه و متفاوت است و می تواند غیر معمول و حساسیت زا باشد اما وقتی اثری سینمایی با رعایت خطوط قرمز درباره نقش اجتماعی و تبلیغی روحانیت ساخته می شود باید اقتضائات این رسانه و لوازم نمایش بر پرده سینما را درک کرد. بدون تعارف فکر میکنم که نه تنها حوزه های علمیه نباید برای چنین آثاری محدودیت ایجاد کنند بلکه بر عکس باید ممنون و قدردان امثال علی عطشانی باشند که به جای ساختن فیلم درباره عشقهای مثلثی و مربعی و آکنده از دیالوگهای بی ادبانه و شوخیهای وقیح غیر اخلاقی – که اتفاقا فروش بالا هم دارد- آمده و درباره نقش تبلیغی روحانیت فیلم ساخته و بدهکار شده و چهار سال معطل و بلاتکلیف مانده! ◀️خوب، البته فقط دیکته ننوشته بی غلط است و با همین آزمون و خطاهاست که می شود به نمونه ها و الگوهای کامل تر رسید. کاش برخی دوستان ما به جای تنگ نظری های معمول که نتیجه ای جز توقف و سیاه نمایی ندارد، قدری به افق های بازتر و گشوده تر نظر داشتند و با درک واقع بینانه شرایط عینیی جامعه و مخاطب جدید راه را برای حرکت و نشاط و فعالیت باز می کردند تا نسل جدید به این باور نرسد که اگر می تواند باید از کشور بگریزد و برود و اگر نمی تواند خوراک فرهنگی را فقط از شبکه های ماهواره ای و فضای مجازی غیر بومی بگیرد. ◀️توضیح اینکه من نسخه نهایی فیلم بعد از تغییرات و حذف ها و اصلاحات را دیدم، بنابراین قضاوتم بر اساس این نسخه بوده است. http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
📜یک سوزن به خود، یک جوال‌دوز به دیگران/ سخنی درباره همایش نقد تصوف در قم 🔻مهدی مسائلی در کانال تلگرامی خود نوشت: 🔹پنجشنبه این هفته در قم همایشی با عنوان «تصوف؛ شاخصه ها و نقدها» توسط دفتر تبلیغات اسلامی برگزار می‌شود. این همایش تاکنون حواشی بسیاری به دنبال داشته است و پیش از برگزاری‌ مباحثات و مجادلات فراوانی بر سر آن صورت گرفته است. نکاتی نیز دراین‌باره به ذهن بنده می‌رسد که در ادامه بیان می‌کنم. البته پیش از بیان هر مطلبی باید متذکر شوم که بنده هیچ ارتباطی با تصوف نداشته، بلکه انتقادهایی به آن نیز دارم. 🔹۱. کسانی که در چنین همایش‌هایی برای نفوذ تصوف در جامعه شیعه بی‌تابی کرده و آن را مذمت می‌کنند، برای نفوذ تصوف در میان اهل سنت تلاش کرده و آن را تحسین می‌کنند. زیرا تصوف، اهل‌سنت را از افتادن به دام وهابیت بازداشته و آنها را به شیعه نزدیک می کند. حقیقت این‌که ارتباط ولایی موجود در اندیشه تصوف مباحث شفاعت، توسل، زیارت و بسیاری از رفتارهای شیعیان را توجیه‌پذیر می‌کند و حتی صوفیان اهل‌سنت را به ائمه شیعه(ع) متصل می‌کند. (صوفیان اهل‌سنت سلسله اولیای خود با واسطه‌ ائمه شیعه (ع) به پیامبر متصل می‌کنند) 🔹افزون بر این، تصوف هرچند در میان شیعه نفوذ و گستردگی زیادی ندارد و علمای مذهبی آن را مذمت می‌کنند، ولی در میان اهل‌سنت گستردگی آن فراوان است و بسیاری از علمای بزرگ اهل‌سنت تحت تأثیر آن بوده‌ و هستند. 🔹۲. «عیبِ می جمله چو گفتی هنرش نیز بگو» از مطلب قبل به این نکته می‌رسیم که ای کاش در این همایش‌ها واقعاً به نقد همه ابعاد تصوف می‌پرداختند و محاسن و معایب تصوف در کنارهم مورد تحلیل و بررسی قرار می‌گرفت. ای کاش بیان می‌شد که تصوف ایده‌آل در جهان اسلام باید چگونه‌ باشد. کسانی که چنین همایش‌هایی را صورت می‌دهند درصدد حذف تصوف هستند نه اصلاح و هدایت آن. 🔹متأسفانه رویه انتقادی دست‌اندرکاران این همایش‌ نشان می‌دهد که آنها عنوان تصوف را به صورت کلی دشمن می انگارند و کاری ندارند که بعضی از فرق تصوف از انحرافات دیگر فرقه‌های بری بوده و می‌توانند دین‌داری قابل قبولی را در جامعه داشته باشند. البته همان‌گونه که گذشت این افراد در موضع‌گیری درباره تصوف دچار یک پارادوکس رفتاری در جهان اسلام هستند. 🔹3. ایجاد فضای دو قطبی میان علمای شیعه و صوفیان نه تنها جلوی نفوذ تصوف فرقه‌ای را نمی‌گیرد، بلکه با برانگیختن تعصاب و لجاجت‌ها، افرادِ تحت تأثیر تصوف را به سمت فرقه‌ای شدن و جداسازی بیشتر از جامعه شیعه سوق می‌دهد. 🔹4. آنچه معمولا درباره انحرافات تصوف فرقه‌ای مورد توجه قرار می‌گیرد در جامعه شیعه نیز به صورت‌های دیگری وجود دارد بلکه هر روز درحال گسترش بیشتر است. با این تفاوت که نگاه مذهبی مانع موضع‌گیری در مقابل آنهاست. 🔹مثلاً اگر صوفیان با ذکر خداوند به شور رسیده و حرکات موزون و رقص سماع دارند، بعضی از شیعیان نیز با ذکر امام حسین(ع) به شور رسیده و رفتارهای‌شان بسیار شبیه رقص سماع صوفیان است. آنها نیز دقیقا حلقه‌وار روبروی هم می‌نشینند و دقیقاً همان فرایندی که صوفیان برای رسیدن به شور الهی دنبال می‌کنند، برای رسیدن به شور حسینی طی می‌کنند. 🔹اگر ذکرِ خداوند به صوفیان این قدرت و جسارت را می‌دهد که کارهای خارق‌العاده انجام دهند و مثلاً نیزه و اجسام برنده در تن فرو کرده و با آتش بازی کنند، ذکر امام حسین(ع) نیز به بعضی از شیعیان این قدرت و جسارت را می‌دهد که قمه‌ بر سر بکوبند، تیغ بر پشت زنند و در آتش بدوند. 🔹اگر صوفیان از مسجد اعراض کرده و مکان‌های متفاوتی با عنوان خانقاه برای ذکر برپا کنند، شیعیان نیز مکان‌هایی با عنوان حسینیه‌، فاطمیه‌، مهدیه‌، زینبیه‌ و... به پا کرده‌اند. اگر قطب‌ها و سرذاکر‌های صوفیان جای علما گرفته‌اند و آنها را عالم گریز کرده اند، مداحان نیز مُراد بعضی از جوانان شیعه شده‌اند وحتی به جای علما در جایگاه حکم و فتوا نشسته‌اند. به‌‌گونه‌ای که بعضی از جوانان به جز نصایح مداح به هیچ وجه زیر بار هیچ حکم و فتوایی دیگری نمی‌روند. 🔹اگر در میان صوفیان باطن گرایی بر تقیّد به ظواهر شریعت برتری می‌یابد و گناهان پیروان به آسانی بخشیده می‌شود، همین وضع در میان بعضی از جامعه هیأتی نیز وجود دارد. به هرحال به نظر می رسد علمای قم باید در کنار همایش‌هایی که برای افراط‌گرایی در میان اهل‌سنت، صوفیه و سایر فرق اسلامی برپا می‌کنند، همایشی نیز برای افراط‌گرایی‌های موجود در شیعه برپا کنند و در کنار جوال‌دوزی که به دیگران می‌زنند سوزنی نیز به خود بزنند. @saraeer
💠سکولاریسم مردود است اما در باره توانایی فقه برای اداره جامعه و رفع مشکلات غلو نکنید(بخش اول) 🖋مهدی نصیری ⬅️ظرف هفته های اخیر بحث های زیادی بین صاحب نظران در مورد حوزه و سکولاریسم مطرح شد. آنچه مسلم است قول به جدایی دین و حوزه های دینی از سیاست، بر خلاف مسلّمات و الفبای دین و شریعت است و بدون شک همه انبیای الهی تحقق اهداف والای معنوی و اخلاقی و عدالت خواهی و ایجاد قسط را از رهگذر تحقق حکومت الهی دنبال می کرده اند و هیچ حکومت نامشروعی را ـ جز از باب تقیه ـ تایید نمی کردند. اما این همه ی ماجرا نیست و در این میان نکات دیگری مطرح است که باید در این بحث بدانها هم توجه کرد: 🔻 1. بر اساس مبانی تشیع، قوام دین و ارائه و اقامه دین در حد مطلوب و رضایت بخش منحصر به امام معصوم است، آن هم مشروط بر مبسوط الید بودن او. اگر معصوم حاضر ولی مبسوط الید نباشد و یا در پرده غیبت برود، خیمه تشریع و هدایت و جامعه سازی و حکومت دینی با انکسار و خلل های بسیار جدی مواجه خواهد شد و هیچ عامل دیگری نمی تواند چنین انکسار و خللی را به نحو کامل و مطلوب پر کند. 🔻2. مراجعه به فقها در عصر غیبت، سفارش اهل بیت علیهم السلام و عمل به فتاوای فقهای جامع الشرایط تکلیف است و رد بر آنها مانند رد بر حجت معصوم خداوند و رد بر خود خداوند است اما روشن و واضح است که این امر از باب ضرورت و اضطرار است و در مثل مانند تیمم به جای وضو در زمان فقدان آب است. 🔻3. مرجعیت و فقاهت در عصر غیبت نمی تواند خلا حضور و حاکمیت معصوم علیه السلام را پر کند و جامعه را به زلال معارف و احکام الهی و عدالت مطلوب انبیای الهی برساند. مرجعیت و فقاهت گر چه تنها گزینه مومنان برای رستگاری و عمل بر اساس موازین دینی ـ در حد وسع و توان فقه و فقیهان ـ د ر عصر غیبت است و فقه و فقها موظف به تشکیل حکومت در صورت امکان و فراهم بودن زمینه های آن و جامعه سازی دینی در حد توان اند و این وسع و توان در روزگار کنونی می تواند نتیجه بسیار مهم و سازنده ای داشته باشد، اما این باور که با فقه مبتنی بر اختلافات فراوان و ظنون بی شمار ـ البته معتبر و مجزی از تکلیف ـ می توان جامعه و نظامی تراز دینِ نفس الامری و احکام الله واقعی ساخت، بر خلاف مبانی قران و اهل بیت علیهم السلام و واقعیت های فقه موجود است. 🔻4. فقه موجود، علاوه بر مصیبت غیبت حجت معصوم خداوند، با پدیده ای دیگر به نام سیطره مدرنیته و تمدن جدید غرب مواجه است که مانعی بسیار اساسی در تحقق مطلوب بسیاری از احکام الله و ارزشهای دینی است و فقه و شریعت را با شوره زاری تمدنی مواجه کرده است که اصلاح آن اغلب جز با حذف و نسخ این تمدن امکان پذیر نیست و این البته از عهده فقه و حوزه ساخته نیست و اساسا دیدگاه مشهور در حوزه، تایید و امضای بخش های زیادی از این تمدن است و در یک نگاه ساده و بسیط، مانعیتی برای آن نمی بیند و تحولات سترگ موضوعی و ساختاریِ حاصل از مدرنیته را صرفا محصول یک تحول کمّی و تکاملی می بیند و ظاهرا تا مدرنیته همه عرصه های ذهنی و عینی را کاملا فتح نکند، حرکتی جدی و فراگیر را در حوزه برای فهم مستحدثه ای به نام مدرنیته ـ به وسعت تاثیرگذاری بر همه جهان و همه ابعاد زندگی، که هزاران موضوع جدید را به دنبال خود داشته است ـ بر نمی انگیزد... http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سکولاریسم مردود است اما درباره توانایی فقه برای اداره جامعه نباید غلو کرد!(بخش دوم) 🖋مهدی نصیری 🔻ندیدن این مانع و مستحدثه بزرگ توسط فقه و حوزه اولا خود از مصادیق نوعی سکولاریسم است که سکولاریسم ستیزان انقلابی و حوزوی اغلب بدان التفات ندارند و بر تمدنی مبناء و بناء سکولار مهر تایید ـ جز در ابعاد اخلاقی و فرهنگی آن که تعارضش با فقه و دین آشکار است ـ می زنند و ثانیا من حیث لایحتسب چنان ناکامی هایی را برای فقه و حوزه در تحقق آرمانهای دینی رقم خواهد زد که در آینده ای نه چندان دور همه خوش باوران را از خواب جزمیِ آرمان گرایی فارغ از واقعیات و تنگناهای موجود در عصر سیطره مدرنیته بیدار خواهد کرد. 🔻حوزه و فقهی که کمترین تحلیلی از نقدینگی در اقتصاد امروز و پول اعتباری و تورم ناشی از آنها ـ و این که همین پول اعتباری که موضوع مستحدثی در برابر نقدین (طلا و نقره) و پول واقعی بوده است ـ ندارد و توجه ندارد که دولت های مدرن (و در راس همه دولت آمریکا با دلار خود) بیشترین دستبردها را به اموال و دارایی های مردم جهان با پدیده مدرنی به نام خلق پول می زنند و دولت جمهوری اسلامی هم ید طولایی در این تکنیک اقتصادی مدرن دارد و سی هزار میلیارد تومان به سرقت رفته و یا گم شده در صندوق های اعتباری و بانکهای خصوصی را برای جلوگیری از بحران، با خلق پول توسط بانک مرکزی جبران می کند و غول نقدینگی را فربه تر می کند تا زنجیر پاره کند و فاتحه ارزش پول ملی را ظرف چند هفته بخواند، چگونه این همه شعار سکولاریسم ستیزی می دهد؟ وضع روانی بسیاری از انسانها بیانگر این است که اگر از رفتار شما ناراحت باشند، سعی می کنند با همان چیزهایی که شما مخالفید، همدردی بیشتری کنند و لذا خوف آن وجود دارد که سکولاریسم ستیزی سطحی و شعاری ما با این مدیریت فشل اقتصادی منجر به محبوبیت بیشتر سکولاریسم در جامعه شود. 🔻5. تصوری غلو آمیز از توانایی های فقه و حوزه در حل مشکلات و مسائل کشور، نه به نفع فقه و حوزه است و نه به نفع نظام. باید واقع بین بود. از اشکالات فقه و اسلام شناسی موجود، اهتمام به برش هایی از دین و ندیدن برخی دیگر از برش هاست. ما پیوسته در تمام این سالیان از عدالت و سرسختی و سازش ناپذیری امیرالمؤمنین علیه السلام گفته ایم و درست هم بوده است و چون افتخاری برتارک آن عدالت مجسم و مذهب تشیع می درخشد اما همه سیره آن امام همام این نبوده است. این سترگ مرد عرصه عدالت و سیاست، سیره ای از واقع بینی و خاضع شدن در برابر واقعیت های تلخ نیز دارد. 🔻تاکنون کمتر به مردم گفته ایم که علی علیه السلام وقتی حکومت را در دست گرفت در برابر 26 بدعت اساسی و بزرگ که میراث خلفای پیشین بود و مبارزه با آنها موجب از هم گسیختگی انسجام اجتماعی و ملی و سیاسی می شد، مماشات کرد و از اصلاح آنها چشم پوشید و از جمله این موارد بازنگرداندن بخشی از قطایع و اموال و املاکی بود که اغلب توسط خلیفه سوم به این و آن به ناحق داده شده بود در حالی که حضرت قبلا سوگند یاد کرده بود که اگر به کابین زنانشان رفته باشد باز خواهم گرداند. (البته در این زمینه بیش از اندازه به این سیره عمل کرده ایم! در حالی که در زمانه ما برای حفظ انسجام و اعتماد اجتماعی باید اغلب عکس این عمل کرد و دست نظام مانند دست امیرالمؤمنین جز در مواردی که فلان مسئولی که اعلام می کند که اگر سراغ فلانی بروید اعلام جنگ می کنم، بسته نیست). http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سکولاریسم مردود است اما درباره توانایی فقه برای اداره جامعه نباید غلو کرد(بخش سوم) 🖋مهدی نصیری ⬅️در هر صورت این که تصور کنیم راه حل بسیاری از مشکلات امروز کشور در دست فقه و حوزه است و نظام و جامعه منتظر درسهای خارج فقه حوزه است تا خروجی آنها موجب حل این مشکلات شود، تا حد زیادی از واقعیت بیگانه است. بسیاری از مشکلات کنونی ناشی از ضعف مدیریت و بسیاری دیگر ناشی از ساختارهای مدرن اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی است که حوزه و فقه کار زیادی نمی توانند در باره آنها انجام دهند و اتفاقا بخشی از راه حل های آنها ممکن است در عرف موجود حکمرانی در جهان و تجربیات موجود در دنیا باشد که باید حوزه راه استفاده از چنین عرفی را به نحو احکام اولی و یا ثانوی و مهمتر از همه فقه مصلحت برای نظام و جامعه باز کند و بی جهت در موارد ناتوانایی ها و تزاحم اهم و مهم مته بر خشخاش نگذارد. 🔻6. حوزه انقلابی به جای ورود به مباحثی سروصدا برانگیز و کم فایده و گاه ذهنی محض، می تواند با ایستادن بر سر مسلّمات فقهی و دینی و انقلابی (فارغ از تعدد و تکثر فتاوا) و مطالبه آن از نظام و دستگاهها بیشترین نقش را در تقویت جمهوری اسلامی داشته باشد. پدیده فسادهای مالی و اقتصادی موجود در کشور و انواع رانت خواری ها و فسادهای گسترده اداری، بیش از هر شبهه فلسفی و فقهی و سیاسی و فرهنگی برای نظام و حکومت روحانیت ویرانگر و مشروعیت زداست و فقه و حوزه اگر در این زمینه ورود لازم و کافی را نکند، باید مطمئن باشد که دو جریان موجود سیاست گریز در حوزه ـ که البته دراقلیتند ـ شامل جریان سنتی قائل به عدم جواز تشکیل حکومت در عصر غیبت و نیز جریان مدرن قائل به محوریت عرف و دموکراسی در حکومت، عرصه را بر انقلابیون سکولاریسم ستیز تنگ خواهند کرد که نتیجه آن تضعیف نظام خواهد بود. پس مبارزه با فساد یاد شده وظیفه معجّل حوزه انقلابی و فقه غیر سکولار است. ♦️خاتمه: حوزه و فقه مبتنی بر منجزیت و معذریت و فاصله دار از بسیاری از احکام واقعی خداوند در فراتر از مسلمات دین و مذهب، باید سودای تحقق جامعه ای تراز دین که رضایت عمومی را در حدی بالا جلب کند و آرمانها را در سطحی عالی محقق کند، که نه وظیفه حوزه است و نه مقدور حوزه و جمهوری اسلامی، برای صاحب اصلی شریعت و مفسر حقیقی آن و فصل الخطاب دین ـ عجل الله تعالی فرجه الشریف ـ بگذارد که ان شاء الله با ظهور قریبش محقق خواهد شد. و الله العالم. -به نقل از کانال نویسنده http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠سرفصل سوالاتی که در عرصه بین الملل درباره اسلام سوال می شود: 1. اسلام و تروریسم 2. اسلام و حقوق بشر 3. اسلام، زن و حقوق زن 4. اسلام و تفکیک های جنسیتی 5. اسلام و سبک زندگی 6. اسلام و تعلیم و تربیت فطری 7. اسلام و حقوق کودک 8. اسلام و حقوق حیوانات و طبیعت 9. اسلام و اعجاز علوم 10. اسلام و حمایت های اجتماعی از مستضعفان مساکین و ایتام 11. اسلام و ساختار بی نقص امر به معروف و نهی از منکر به عنوان نظام اصلاح اجتماعی 12. اسلام و مسایل پزشکی و روانشناختی 13. اسلام و توجه به سعادت 14. روحانی بشر بر خلاف همه ساختارهای موجود علاوه بر توجه آن به جسم یا ماده 15. اسلام و سیاست های جزایی 16. اسلام و آموزش و پرورش 17. اسلام و پرداخت زکات به عنوان نظام رفع موانع اقتصادی مردمی 18. اسلام و تکیه بر مردم به جای ایجاد ساختارهای پیچیده اداری 19. اسلام و ادیان دیگر ناسخ یا مکمل 20. اسلام و حقوق مردم در برابر حاکمیت 21. اسلام و هنر 22. اسلام و توجه به علم آموزی 23. هنر در اسلام 24. جایگاه خانواده در اسلام 25. معماری اسلامی و تأثیر آن در سبک زندگی 26. اسلام و آسیب های اجتماعی 27. تربیت فرزندان در اسلام 28. اسلام و آزادی 29. اسلام و داستان های پیامبران 30. مکتب اقتصادی اسلام 31. رحمانیت و مهربانی در اسلام 32. ویژگی های یک حکومت از منظر اسلام 33. جایگاه موسیقی در اسلام 34. اسلام و شیوه های تبلیغی 35. شادی و نشاط در اسلام 36. حقوق متقابل حکومت و مردم 37. روابط دختر و پسر در اسلام 38. اسلام و شیوه های تبلیغی 39. لیبرالیسم 40. حقوق متقابل حکومت و مردم 41. اسلام و همزیستی مسالمت آمیز 42. اسلام و خشونت خانگی 43. جایگاه صله رحم در اسلام 44. روابط جنسی در اسلام 45. نقش خانواده در اسلام 46. راه های کمال در اسلام 47. ادیان در اسلام 48. عبادت در اسلام 49. اسلام و جادوگری 50. راه های کمال در اسلام 51. معاد در اسلام 52. اسلام و مدرنیته 53. اسلام و جهانی سازی 54. اسلام و طبیعت 55. تربیت اسلام نه مدیریت غربی 56. راه های رسیدن به آرامش در اسلام 57. شادی و نشاط در اسلام 58. تغذیه در نگاه اسلامی (مشروب. گوشت خوک و ..) 59. اسلام و عقل گرایی 60. اسلام و اومانیسم 61. اسلام و سرمایه داری 62. اسلام و سوسیالیسم 63. اسلام و رسانه 64. اسلام و پاسخگویی به نیازهای اجتماعی انسان 65. اسلام و تکنولوژی 66. اسلام و ژنتیک 67. اسلام و علم ژنتیک 68. توسعه و پیشرفت از منظر اسلام 69. برتری انسان ها نسبت به یکدیگر از منظر اسلام 70. اسلام ناب و اسلام انحرافی (تکفیری) 71. اسلام و آخر الزمان 72. اسلام و حضرت محمد 73. نهج البلاغه در اسلام 74. اسلام ناب، طالبان وهابیت سلفی گری داعش و القاعده 75. اسلام و سقط جنین 76. اسلام تغییر جنسیت و همجنس بازی 77. اسلام و عصمت انبیای الهی 78. اسلام و پایان جهان 79. فتوا و اسلام 80. مالکیت در اسلام 81. اسلام و پوشش و حجاب 82. اندیشمندان اسلامی 83. عرفان در اسلام 84. اسلام و چند همسری 85. اسلام و سن قانونی 86. انسان شناسی 87. قرائت های مختلف از دین 88. قلمرو دین // بحث درباره آخرت/دنیا/ یا آخرت و دنیا 89. سکولاریسم 90. پلورالیسم -به نقل از بنیاد اسلامی الرسول http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0
💠روحانیت؛ نیازمند بازتعریف هویت! 🖋محمد وکیلی ⬅️نوع تعامل روحانیت با محیط پیرامون خود در تمام عرصه های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و حتی اقتصادی طی چند سال اخیر، دچار تغییرات اساسی شده است. از طرفی جایگاه روحانیت به عنوان گروه مرجع، مورد خدشه قرار گرفته و گزارشهایی از تنزل قابل توجه جایگاه روحانیت در سلسه گروه های مرجع منتشر شده، از لحاظ اقتصادی برنامه های توسعه ای حوزه های علمیه بیش از آنکه متکی به حمایتهای مردمی باشد به بودجه های دولتی وابسته گشته و از لحاظ سیاسی نشانه هایی از تنزل اعتبارش مشهود است. ◀️این تغییر، موجب بروز واکنشهایی شده که قبل از این سابقه نداشته است. واکنشهایی که در درجات مختلف از طرف طیف های مختلفی صورت می گیرد: شبکه های به اصطلاح آن‌ور آبی برنامه های متنوعی برای بررسی نظام، نقش و کارکرد روحانیت ترتیب می دهند. نشست های مختلف و متنوعی در مورد روحانیت در مراکز علمی مختلف برگزار می شود و پژوهشها و پایان نامه های متعددی اخیرا به این سو سوق داده شده است. این نهاد توسط شخصیتهای مختلفی از رحیم پور تا جلایی پور مورد نقد و کنکاش قرار می گیرد. و نیز از طرف بدنه عمومی اجتماع که به برکت فضای مجازی و شبکه های اجتماعی امکان ایفای نقش فعال یافته اند، مورد اظهار نظر، نقد و ارزیابی قرار می گیرد. تعرض های خیابانی که طی چند سال گذشته افزایش چشمگیری داشته و چندین روحانی مورد تعرض، خشونت خیابانی، ضرب و شتم قرار گرفته و تعدادی نیز کشته شده اند. این چنین مواردی نشان از آن دارد که نوع تعامل روحانیت با جامعه دچار تغییری اساسی شده و به شکل بی سابقه ای اوبژه جریانها و تفکرات مختلف واقع شده است. این چنین تغییری با توجه به گستردگی و عمیق بودنش از لحاظ جامعه شناسی نیازمند تبیین و تحلیل است. ◀️بر همین اساس به نظر می رسد که روحانیت جهت بازیابی تعامل خود با جامعه پیرامونی، نیازمند بازتعریف هویت خویش است، بازتعریفی که حداقل باید سه محور را شامل شود: 🔸تعریف سازمان و نهاد روحانیت و جایگاه روحانیون در این سازمان؛ امروزه این نهاد به حدی از پیچیدگی و متداخل رسیده است که بر اساس نگرش ها و مبانی سابق، امکان درک و تحلیل آن وجود ندارد(کتاب شکل‌گیری سازمان روحانیت شیعه نوشته محمدعلی اخلاقی) 🔸کارکرد و نقش روحانیت: هرچند به کاركرد و نقش روحانیت(به معناي شغل، وظيفه، هدف و...) پرداخته شده اما آن چه مراد است و کمتر بدان پرداخته شده عمل و وظيفه اجتماعي سازمان روحانيت شيعه است. 🔸اشکال و شیوه های ایفای نقش: طی سالهای گذشته ورود مولفه های جدیدی که بدان اشاره خواهد شد، موجب تغییر نقش و وظیفه اجتماعی روحانیت شده است، اما همچنان شیوه ایفای نقش روحانیت در شکل و قالب سنتی خود باقی مانده و توجهی به تنوع اَشکال حضور خود ننموده است. ⬅️در این بازتعریف واقعیتهایی نیز باید مورد توجه قرار گیرد: 🔸1. این بازتعریف نمی تواند در خلا یا در محیط درون روحانیت مشخص گردد، بلکه باید در تعامل با جامعه اتفاق بیافتد، حداقل دو محور از این محورهای سه گانه (کارکرد و شیوه های ایفای نقش) نمی تواند بودن در نظر گرفتن اجتماعی که روحانیت در آن حضور دارد، تعریف و تبیین گردد. 🔸2. به این مسئله توجه نمود که دنیای مدرن ویژگی ها مشخصه هایی دارد که اگر جایگاه، نقش و شیوه عمل بدون توجه به این فضا ترسیم گردد، امکان عمل و کنشگری فراهم نخواهد شد. مهمترین مشخصه و وجه تمایز جهان کنونی با جهان سنت را به تعبییر امیل دورکیم(جامعه شناس فرانسوی)باید در تنوع، تکثر و تفاوت دنیای مدرن و تشابه و یک دستی جهان سنت باید جست. 🔸3. روحانیت باید متوجه باشد که در دنیای جدید رسانه، ابزاری جانبی و عارضی نیست و بدون توجه با نقش و جایگاه رسانه ها روحانیت نمی تواند به ایفای نقش بپردازد. توجه به محوریت رسانه در دنیای مدرن که در نظریه بازنمایی استوارت ها(نظریه پرداز فرهنگی) بر آن تأکید می شود شرط اولیه ایفای نقش و بازیگری است. 🔸4. روحانیت بر خلاف فضای سنت که فاقد رسانه عام و فراگیر بود، هر روز به مدد فضای رسانه ای، صدها رقیب جدی می یابد. چنین فضای رقابتی، از اقتضاعات دیگر دنیای امروز است. این تنوع و تکثر رقیب به حدی است که با توجه به گسترش دین و معنویت فردمحور و خویش‌محور است، هر فردی، خود رقیبی برای روحانیت می تواند باشد. در چنین فضایی هرگونه کنشگری روحانیت بدون توجه به این حجم از تنوع و تعدد رقیب، نتیجه ای جز طرد و انزوا برای روحانیت به بار نخواهد آورد. -به نقل از http://mobahesat.ir http://eitaa.com/joinchat/2263875587C5a248fd4a0