eitaa logo
سخنان ناب دکتر انوشه👌
9.5هزار دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
14.4هزار ویدیو
34 فایل
روانشناسی دکتر انوشه 💫﷽💫 تبلیغات پر بازده https://eitaa.com/joinchat/624099682C3e1a6dd3b9
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨 مرز صداقت در زندگی زناشویی کجاست؟؟ ✍️ چه چیز را باید از گذشته خود بگوییم و چه چیز را نگوییم؟؟ 🎙 دکتر سعید عزیزی ❤️جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
‌ 🔰 -نبایستی زن و شوهر تصمیم بگیرند که خودشان هرچه گفتند، همان شود. آنچه خودشان می‌پسندند، آنچه را حتی آنها را تامین می‌کند، همان بشود. نه! اینطور نباید باشد. _باید بنا داشته باشند که با هم "سازگاری" کنند. این "سازگاری" لازم است اگر دیدید مقصود شما تامین نمی‌شود، مگر با کوتاه آمدن، "کوتاه" بیایید. (📖کتاب مطلع عشق ✍🏻مقام معظم رهبری)
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت71 . احمد در حالی با لب خندون کنار سفره هفت سین نشسته بود کبکش خر
🤝♥️ . اما چون یه سال ازش بزرگتر بوده و مادر شوهرت از خانواده اش خوششون نمی اومد وصلت سر نگرفت البته احمد آقا انگار علاقه ای هم بهش نداشته ولی خوب پروانه رو میشناسی دیگه زبون مار داره! با همین زبون مار گونه اش منو خام کرد وگرنه که قیافه اش مثل... می مونه! الانم مثل خر زدمش اما باید اول از اینجا رونده و از اونجا مونده بشه بعد با دست خالی طلاقش میدم بره ور دست اون خانواده فشلش بشینه! اون میگفت و من داشتم می مردم به همین خاطر سریع قطع کردم و در حالی نفس نفس میزدم احساس کردم تمام بدنم یخ کرده! کمی نشستم و تحلیل کردم، احمد به نظر من پاک ترین پسر دنیا بود و من عاشقانه دوستش داشتم و اونم هرروز برای من ابراز دلتنگی میکرد! نه! امکان نداشت احمد من حیانت کار باشه! سریعا گوشی رو برداشتم و به احمد زنگ زدم فقط اون میتونست آرومم کنه! تلفن چنتا بوق کشید و پسری جوون جواب داد و من میشناختمش اصغر پسر همسایه بابا اینها و همکار احمد بود و البته من خیلی به خانواده شون اطمینان داشتم که کلی احوالپرسی کرد و آخر سر با دادی گفت احمد آقا بیا دلدار زنگ زده! احمد سریع خودش رو رسوند و در حالی نفس نفس میزد گفت سلام عشقم خوبی؟! تا صداش رو شنیدم احساس کردم دنیا گلستان شد! چقدر این مرد به من ارامش میداد و نمیتونستم حتی تصور کنم حیانت کنه! به ناچار همه چی رو براش تعریف کردم به جز اینکه اونی زنگ زده شوهر پروانه است! فقط گفتم اقاهه گفته شوهرت و پروانه با هم ارتباط دارن! احمد تا اینو شنید قهقهه ای زد و گفت سارا ساده ای؟! مگه خودت نمیگی خانواده من دشمنت بودن؟! خوب دختر خوب الان دشمنات خیر و آرامش منو و تو رو میخوان یا نه؟! من که در بست نوکر تو هستم عشقم و جز تو زنی نمیبینم! با من من گفتم احمد آخه بعضی وقتا هول ورم میداره که نکنه به خاطر صورتم ...احمد پرید تو حرفم و گفت این چه حرفیه عزیزم! صورتت مشکل داره خودت که عوض نشدی؟ من از اول عاشق خودت شدم مهربون! همین لحظه اصغر از اون ور گوشی رو از احمد قاپید و گفت نفرمایید آبجی! احمد ما صبح و شب اسم شما از زبونش نمی افته! هم خودت هم امید پسرت! هرکی این حرفا رو زده بهت فقط دشمنت بوده باور نکن! خلاصه با دلی اروم شده قطع کردم و نفس عمیقی کشیدم! آخيش! پس همش شایعه بوده و احمد من چیزیش نبوده! با همین خیال به شوهر پروانه هزار تا بد و بیراه گفتم و دیگه بعد از اون ماجرا هم پروانه تا چند روز زنگ نزد و منم تماس نگرفتم گفتم شاید شوهرش میخواد اذیتش کنه بنابراین منتظر موندم که یه روز گوشی خونه زنگ خورد و دیدم پروانه است و تا گفتم الو زار زد و گفت منو ببخش خواهر ...
؟ 💕 خوشبختی یعنی پشت در زایشگاه منتظر بمونی تا بچه‌ت سالم بدنیا بیاد و ببینیش 💕یعنی همسرت بهت بگه چقدر بهت افتخار میکنه 💕یعنی وقتی از سرکار برمیگردی خونه صدای شوخی و خنده ،خانواده‌ت از پشت در شنیده بشه 💕 یعنی مریضت از بیمارستان مرخص بشه 💕 یعنی پدرت با دیدن تو زیر لب بگه الهی شکر برای این اولاد خوب 💕 یعنی یهویی همه رسانه ها اعلام کنند همه مرزهای کره زمین برداشته شد 💕یعنی همه انسانهای روی زمین یک روز کودک بشن وقلکهاشونو بشکنن و تمام پولها را به طور مساوی بین همه تقسیم کنند 💕یعنی برای مادرت غول چراغ جادو بشی تا صدات کرد حتی تو خیالش توحاضر بشی بگی جانم مادر 💕یعنی وقتی سرت را میندازی پایین راه بری چشمت به کفش پاره ای نخوره 💕یعنی دست هیچ انسانی بالا نره مگر برای دعا و نوازش 💕یعنی تو همین فضای مجازی صادق باشیم و اخبار دروغ و ساختگی به مردم ندیم که روحیه شون خراب شه. 💕یعنی طوری زندگی کنیم که هرگز نه دروغ بشنویم و نه دروغ بگیم 💕خوشبختی یعنی صلح. یعنی آرزوی مرگ نکنیم برای هیچ ملتی. چون گریبان خودمونو میگیره و خدا با ما قهر خواهد کرد 💕خوشبختی یعنی انسان بودن
🔹واقع بینی در تعیین مهریه ازدواج : «هُنَّ لِباسٌ لَکُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُن» در خرید لباس به جیبت نگاه می‌کنی، در مهریه خانم هم به جیبت نگاه کن ! گاهی افرادی می‌آیند نزد بنده عقد بخوانند، می‌گویم: چند تا؟ می‌گوید: هزار سکه! هر چه اینها را نگاه می‌کنم که به این قیافه می‌خورد؟ می‌گویم: تو حضرت عباسی تا آخر عمرت هزار سکه می‌توانی جمع کنی؟ چرا شوخی می‌کنید؟ می‌گوید: حالا چه کسی داده ؟ می‌گویم: اگر دامادی لحظه‌ای که عقد می‌خواند، نیتش باشد که: بگو هزار سکه، من که بناندارم بدهم ! اگر نیتش باشد که ندهد، هر دفعه پهلوی خانم می‌رود انگار زنا می‌کند. شوخی که نداریم. اول زندگی چرا با دروغ؟ در تعیین مهریه نگاه به جیبت کن ! مباحث حاج اقا قرائتی 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 همسرانه ❤️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت72 . اما چون یه سال ازش بزرگتر بوده و مادر شوهرت از خانواده اش خوش
🤝♥️ . دیگه سرم به زندگیم بود و گهگاه یاد حرف هایی شوهر پروانه بهم زده بود می افتادم و ترس ورم می‌داشت ولی از طرفی هم وقتی رفتار احمد رو با خودم میدیدم به خودم نهیب میزدم که چرا باید بخواد به من جفا کنه با توجه به اینکه اینقدر از زندگی با من خوشه و سر وقت میره و سر وقتم میاد تا اینکه یه روز صبح یکی زنگ زد روی تلفن خونه که رفتم و جواب دادم و با شنیدن صدای مردونه شوهر پروانه دوتا پام سست شد و به تته پته افتادم و اونم انگار متوجه شد سریع رفت روی اصل مطلب و گفت سارا خانم خواهرم ببخشید بازم مزاحم شدم من شوهر پروانه هستم ببین آبجی یه بار بهت اعلام خطر کردم گوش ندادی و خدا کنه روزی نرسه زن من زندگی تو رو هم به هم بریزه! ببین دختر جان، پروانه الان چند ماهی هست خونه باباشه و حتم دارم هنوزم با شوهر تو در ارتباطه و به نوعی دوسته حالا نکته بد ماجرا اینه که ما داریم از هم جدا میشیم و سرکار خانم راحت میره تو کار تور کردن همسر تو! خواستم بپرم تو حرفش و چیزی بگم که سریع گفت چیزی نگو باید زود حرفم رو بزنم؛ ببین آبجی پروانه نصفش زیر زمینه و با زبونش مار رو هم میتونه از لونه دربیاره دیگه شوهر شما که مرده و جوون هم هست امروز چه روزیه من بهت میگم مراقب زندگیت باش که پروانه روش سوار نشه خودت تلاش کن والسلام!اینها رو گفت و بدون خداحافظی قطع کرد! قطع کرد و احساس کردم قلبم داره وایمیسه! یعنی احمد این همه مدت به من دروغ میگفت؟! وای خدایا! یعنی احمد حیانت کاره؟! باید خودم دست به کار میشدم و ته و توی قضیه رو درمیاوردم! اون روز حالم تا شب بد بود و هزار هزار نقشه به ذهنم رسید؛ اینکه برم محل کار احمد و بیافتم به دست و پای اصغر(رفیقش که میشناختمش) و التماس کنم بهم راستش رو بگه، یا به باباش و برادراش زنگ بزنم، یا به خانواده خودم خبر بدم، یا خودم مستقیم بهش بگم و تهدیدش کنم، یا زنگ به پروانه هر.زه بزنم و بشورمش و یا .... هرچی فکر میکردم کمتر به نتیجه می‌رسیدم که دیدم احمد زنگ خونه رو زد خواستم برم جلو و همون جلوی در شر به پا کنم اما صورت خندون و دسته گل رز قرمزی دستش بود نظرم رو عوض کرد؛ با بهت صورتش رو میدیدم که خندون گفت وای نمیدونستم در عوض گل باید اخم تحویل بگیرم خوشگله! یعنی شما زیبارویان چرا اینقدر بد قلق هستید؟! احمد اینها رو گفت و توی چند ثانیه تصمیم گرفتم فعلا چیزی نگم و بیشتر زیر نظر بگیرمش. چند روز حسابی حواسم بهش بود که گاه پیامکی براش می اومد و نیشش باز می‌شد و گاه اخمی کوچیک میکرد و هر بار میگفتم چه خبره؟ میگفت اصغر جوک برام فرستاده .
پدر و مادر عزیز...🥰 ⛔برچسب خسیس زدن به کودک ممنوع⛔ 🪁این حس خودمحودی که ما بهش میگم خساست، در کودک تا ۳سالگی اوج میگیره و تا ۵سالگی از بین می‌ره و کاملاً طبیعیه🤫 ✅سعی کنید با قصه و بازی صفت های خوب رو به کودک آموزش بدید👌 ❌هرگز کودک رو وادار نکنید که وسایل و اسباب بازیاش رو به دیگری بده❌ 🪀اجبار فقط باعث لجبازی و کینه فرزندتون نسبت به همبازیش میشه😱
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت73 . دیگه سرم به زندگیم بود و گهگاه یاد حرف هایی شوهر پروانه بهم ز
🤝♥️ . چند روز حسابی حواسم بهش بود که گاه پیامکی براش می اومد و نیشش باز می‌شد و گاه اخمی کوچیک میکرد و هر بار میگفتم چه خبره؟ میگفت اصغر جوک برام فرستاده میگفتم خوب برای منم بخون بخندم میگفت زشته، جوک های مردونه است و از این حرفا تا اینکه دیگه حسابی شک کردم چون یکی دوبار دیدم نصف شب پیامک براش می آمد پا میشد و چک میکرد و من بهش تذکر که میدادم ولش کن فردا جواب بده میگفت کار اداری هست درباره بچه های شیفت شب باید حتما جواب بدم. دیدم اینطوری نمیشه گفتم باید گوشی رو ببینم و همش در کمین بودم که ببینم گوشی رو کی از خودش جدا میکنه که یه روز گفت خیلی دیرم شده و با عجله رفت و گوشی رو فراموش کرد! اون لحظه با شتاب سمت گوشی پرواز کردم و بازش کردم و دیدم کلی پیام داره و بیشترین پیام هاش برای شخصی به اسم قادر بود و ظاهرا هم پیام خاصی نداده بود اما پیام هاش از این مدل بود که مثلا نوشته بود چه ساعتی؟! عزیزم کی زنگ بزنم؟! سرماخورده بودی بهتر شدی؟! و از این دست پیام ها واقعا برام شک برانگیز بود به همین خاطر سعی کردم بیشتر برم تو نخش و به همین خاطر سعی کردم با رفتارم به احمد بقبولانم بهش اعتماد دارم که اونم هرجایی که میره حتی توی دستشویی گوشی اش رو نبره به همین خاطر سریع زنگ در زده شد و مطمن بودم خود احمده که اومده دنبال گوشیش منم چنتا نفس عمیق کشیدم و گوشی رو بستم و اروم بردمش پایین و با لبخند گذاشتم کف دستش و گفتم بیا عزیزکم قربونت برم که اینقدر سرت شلوغه و برای من و بچه ات زحمت میکشی! احمد با شنیدن این حرف ذوق زده چشمکی زد و گفت فدات بشه احمد و رفت! نفس عمیقی کشیدم و توی درونم دوباره غوغا شد! یعنی کی میتونست باشه؟! ممکن بود پروانه باشه؟! * از زبان احمد: دیگه دنیا به کامم شده بود که حالا شغل خوبو زن کدبانو و خوب و بچه سالمی داشتم و روی ابرا بودم و فقط گهگاه که دور از چشم سارا باهاش پیامک بازی می‌کردم یا زنگ میزد پر از عذاب وجدان میشدم اما خوب خودمم بدم نمی اومد از این زنگ تفریح! آره زنگ تفریح! پروانه فقط یه اسباب بازی بود که خودش میخواست خودش رو بی هیچ در اختیار من بزاره! از وقتی مجرد بودم گهگاه میدیدم چراغ سبز نشون میده اما خوب واقعا دوستش نداشتم هم اینکه از من یکسال بزرگتر بود و هم اینکه چهره اش اصلا به دلم نمی نشست و از همه مهم تر مادر جونم مخالف بود و میگفت خانواده پروانه آدم های درستی نیستن و خواهرم حیفی شد دادنش به اون مردک!
🍂ای انسان ! زمان مرگت پریشان نباش ؟ و به جسم با ارزش خود اهتمامی نداشته باش ! چراکه مسلمین کارهای لازم را انجام می دهند. 1- لباس هایت را از تنت در می آورند. 2- غسلت می دهند. 3- کفنت می کنند. 4- از خانه ات بیرونت می کنند. 5- و تو را به خانه ی جدیدت (قبر) می برند. 6- خیلی ها برای تشییع جنازه ات کارهای خود را تعطیل کرده و حاضر می شوند. 7- از وسایل شخصی ات خلاصی انجام میگیرد. کلید هایت کتاب هایت کیف و کفش هایت لباسهایت و اگر خانواده ات توفیق یابند شاید آنها را صدقه کنند. مطمئن باش ؛ مردم و دنیا بر تو حسرتی نمی خورند. تجارت و اقتصاد استمرار می یابد. شغل و وظیفه تو ، به دیگری واگذار می گردد. اموال و دارایی هایت تقسیم می شود و ورثه آنها را تصاحب می کنند. درحالی که تو از ریز ریز حساب گرفته می شوی ! اولین چیزی که از تو ساقط میشود اسمت است .. لذا وقتی که می میری می گویند جناره ..؟ تو را به نامت، صدا نمی زنند .! وقتی می خواهند بر تو نماز بخوانند، می گویند: جنازه کجاست ..؟ تو را به نامت، صدا نمی زنند .! و زمانی که می خواهند تو‌را دفن نمایند٬ میگویند: میت را نزدیک کنید، تو را به اسم صدا نمی زنند ..! پس مواظب باش؛ نسب و قبیله و پست و مقامت، تورا نفریبد .. چقدر این دنیا بی ارزش است و آنچه در پیش رو داریم چقدر عظیم ، می باشد.. سطرهایی از طلا .. بعد از وفاتت، سه نوع اندوه بر تو خواهد بود؟؟ 1- کسانی که شناخت سطحی از تو دارند میگویند: بیچاره.. 2- دوستانت؛ چند ساعت و یا نهایتا چند روز برایت اندوهگین می شوند و سپس به شو خی و خنده های خود می پردازند. 3- عمیق ترین اندوه و غم داخل خانه خواهد بود خانواده ات یک هفته، دوهفته، یک ماه، دوماه و یا نهایتا یک سال غمگین می شوند؟؟ و سپس تو را در بایگانی خاطرات قرار می دهند و این چنین داستان تو در بین مردم تمام می شود. وداستان حقیقی تو شروع می شود؟؟؟؟؟ آخرت از تو زائل شد؟؟؟ 1- جمال 2- مال 3- سلامتی 4- فرزندان 5- از خانه و کاشانه ات جدا شدی 6- و همسرت نیز ؟؟؟ زندگی واقعی شروع شد و سؤال أین است : برای قبر و آخرتت چه آماده نموده ای؟؟؟؟؟؟؟؟؟ این حقیقتی است که جای تأمل دارد؟؟؟؟؟؟؟؟؟ حریص باش بر ؟؟ 1- فرائض 2- نوافل 3- صدقه پنهانی 4- عمل صالح 5- نماز تهجد شاید نجات یابی اگر به وسیله ی این رساله برای یادآوری مردم همکاری نمودی، إن شاء الله اثر این یادآوری را روز قیامت ، در میزان حسنات خود خواهی یافت. (وذكّر فإن الذكرى تنفعُ المؤمنين) و (پیوسته) پند (وتذکر) بده، زیرا که بی گمان پند (وتذکر) مؤمنان را سود می بخشد. چرا میت اگر به عقب برگشت داده شود “صدقه” را ، اختیار می کند؟؟ چنانچه الله می فرماید رب لولا أخرتني إلى أجل قريب فأصدق پروردگارا ! اى كاش (مرگ) مرا مدت كمى با تأخير مى انداختى، تا (در راه تو) صدقه بدهم علماء فرمودند: صدقه را ذكر ننمود ، مگر به خاطر اثرات عظيم صدقه كه بعد از موتش مشاهده مى نمايد پس زیاد صدقه دهید. چرا که مؤمن روز محشر زیر سایه ی صدقه ی خود خواهد بود. و یکی از بهترین صدقات جاریه ای که می توانی همین الان، آره همین الان انجام دهی، این است که : ✅ این سخنان را با نیت خالص و جهت رضای الله ، پخش کن. چراکه هر کس بر آن عمل نموده و به نسل های آینده تعلیم دهد إن شاءالله ، اجرش به تو خواهد رسید. ✅یک نکتــــه مهم : نگو که دستم بنده ... همجوره پخشش کن.بسم ال ✨✨✨
همسرانه 💍 روابط موفق، روابطی است که افراد در آن حساب و کتاب نمی کنند.. بلند مدت به هم نگاه می کنند.. به عنوان ثروت به هم نگاه می کنند.. وظیفه خود می دانند از هم حمایت کنند. ‌‌
❤️ 💢تأثیر صحبت از خواستگاران قبلی از طرف زن بر زندگی زناشویی اکثریت مردان معمولاً افرادی غیرتی هستند. برای مرد کوچک‌ترین توجه همسرش به مرد دیگر به هیچ‌وجه قابل‌تحمل نیست. وقتی که برای او این احساس به وجود بیاید که همسرش به جز او به هیچ مرد دیگری توجه نمی‌کند، به کار و کوشش بیشتری می‌پردازد و به همسر خود اظهار عشق و علاقه بیشتری می‌نماید. وقتی که زن از خواستگاران قبلی صحبت می‌کند، یکی از اصلی‌ترین احساسات مرد که همان تکیه‌گاه بودن است را از بین می‌برد و با این عمل، به شوهر احساس حقارت و خود کم بینی دست می‌دهد و برای کم کردن عصبانیت خود، حتی به صورت دروغین هم ممکن است از تمایل به ازدواج مجدد و یا دوست شدن با یک شخص سوم صحبت نماید، و این موضوعی است که برای هیچ زنی قابل‌تحمل نیست. در این شرایط عشق و علاقه شوهر از بین می‌رود و تمایل به روابط جنسی با همسر کم می‌شود و به فکر انتقام‌جویی می‌افتد. ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
🌸🍃پیرمرد ایستاده بود گوشه مترو صندلی خالی شد ننشست ... 🌸🍃گفتم: پدرجان صندلی خالیه بیا بشین گفت:لباسام کثیفه نمی خوام کثیف بشید. 🌸🍃شبیه کارگرهای ساختمانی بود. پیرزنی که کمی آنورتر نشسته بود گفت: 🌸🍃آقا بیا بشین باز خدا روشکر شما لباسات کثیفه بیشتر ماها ذاتمون کثیفه زیر لباس قایمش میکنیم. 👤 ─━━━━⊱⭐️⊰━━━━─ ☕️ 𝐉𝐨𝐢𝐧 : 🖌 📚@daneshanushe✍️
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت74 . چند روز حسابی حواسم بهش بود که گاه پیامکی براش می اومد و نیش
🤝♥️ . این عنصر چسپان خیلی سعی کرد من رو تصاحب کنه و من در اصطلاح قصر در رفتم تا اینکه با عشقم سارای مهربون و خوشگل عروسی کردم و پروانه ام دیگه شوهر کرده بود بنابراین به نظر می‌رسید خطری برای زندگی من نداشته باشه و از طرفی خودم ذات خانواده ام رو می‌شناختم میدونستم با کسی لج کنن راحتش نمیزارن و سارای عزیز منم ساده ولی زیر بار نرو بود پس طبق پیش بینی ام تنها بود توی اون خونه و دوستی اش با پروانه میتونست خلا نبود منو براش پر کنه تا جایی که یه روز که طبق قرار هرروزه سر ساعت مشخص به سارا زنگ زدم گفت پروانه‌ میگه تو باهاش سر سنگینی و ناراحته از دستت! سارای ساده من اینو گفت و قصدش فقط حفظ رابطه فامیلی بود اما نمی‌دونست ناخواسته من و خودش رو درگیر چه ماجرایی میکنه. به سارا گفتم شماره منو بده بهش ببینم چی میگه که چند روز بعد سر ظهر یکی زنگ زد اتاق خودم توی محل کار و وقتی جواب دادم با عشوه ای طنازانه گفت سلام احمد خوبی؟! اول نشناختم که سریع گفت چطوری پسر خاله خجالتی؟! فهمیدم پروانه است تشکری کردم و پروانه حدود ده دقیقه ای باهام حرف زد و اونقدر هم سر زبون داشت و بذله گو بود که گوشی زدم روی اسپیکر و با اصغر کلی خندیدیم! و البته پروانه هم به خاطر کلام و تن صدای عشوه گرانه اش و اون کلمات نغز احساسی که بین حرف هاش به کار می‌برد آدم رو مشتاق تر میکرد که براش شنونده باشه!بعد از اینکه قطع کردم اصغر گفت هی پسر دوست دختر هم داری در حالی ادعای عشق سارا خانم رو میکنی؟!‌ تا گفت سارا لحظه ای پروانه رو توی ذهنم با سارا مقایسه کردم و دیدم سارایی که صورتش خراب شده هم هنوز از پروانه برای من شیرین تره بنابراین گفتم چی میگی داداش قیاس سارا و پروانه مثل قیاس کوه با سنگریزه است! اصغر هم خردمندانه و البته به مزاح سری تکون داد و گفت آفرین آفرین جمله فیلسوفانه ای بود! دوتایی خندیدیم و گفتم بابا این دختر خالمه زنگ زده احوالپرسی کنه اصغر هم ابروی بالا انداخت و در حالی دستی به لباسش میکشید گفت امیدوارم! آخه این مدل صحبت کردن خاص بود ...با اخم گفتم یعنی چی؟!‌ با لبخند زد روی شونه ام و گفت هیچی داداش و رفت سمت کار خودش!از اون روز تقریبا هرروز پروانه سر ظهر و دقیق زمان استراحت من و اصغر زنگ میزد و کلی حرف میزدیم و میخندیدیم ولی خوب کم کم احساس کردم غیرتم اجازه نمیده اصغر شنونده باشه و شاید هم کشش دل به سوی پروانه باعث میشد این فکر رو کنم و نخوام اصغر شنونده باشه به همین خاطر دیگه هروقت زنگ میزد خودم صحبت می‌کردم
❤☘❤☘❤☘❤ ☘ ❤ ☘ 💕همسرتان را عاشق کنید به ظاهر و لباسش توجه کنید( زنها عاشق دیده شدن هستند) مرتب و تمیز باشید و به ظاهر خود برسید. مرد باشید( بچه ننه نباشید، استقلال مالی و قدرت تصمیم گیری داشته باشید، زنان از اینکه شوهرشان وابسته باشد متنفرند) غافلگیری یا به قول امروزی ها " سوپرایز" کنید( زنان شیفته غافلگیر شدن هستند، حتی یک شاخه گل، هدیه کوچک و یا یک پیام عاشقانه) بحث و مشاجره نکنید. در مهمانی ها متشخص باشید و هوایش را داشته باشید( نگاه محبت آمیز در جمع را فراموش نکنید) ☘ ❤ . ❤☘❤☘❤☘❤ ❤️
خانمها آقایون بدانید این جملات را هرگز به همسرتان نگویید! زنان از مردهای داد و فریاد زن، فحاش و منت گذار متنفرند. این جملات چه از زن شنیده شود و چه از مرد، شکننده است: 👈 ما هیچوقت بیرون نمی رویم. 👈 همه به من بی محلی می کنند. 👈 می خواهم همه چیزرا فراموش کنم. 👈 خیلی خسته ام، هیچ کار نمی توانم بکنم. 👈 خانه همیشه کثیف است. 👈 هیچ کس دیگر حرف مرا گوش نمی دهد. 👈 من در این خانه ارزشی ندارم، فقط یک کارگرم. 👈 دیگر دوستم نداری. 👈 من که از تو خیری ندیدم. 👈 تو گولم زدی، خواستگاران زیادی داشتم. 👈 حرف هایت برای من دیگر ارزشی ندارد. 👈 زن زیاد است، از تو بترها هم وجود دارد. 👈 نمی خواهی برو طلاقت را بگیر. 👈حوصله ات را ندارم. 👈 من طلاق می خواهم، از تو متتنفرم. 👈 در خانه پدرت به تو چیزی یاد ندادن. 👈 عجب آدم زبان نفهمی هستی. 👈 خرت که از پل گذشت، دیگر ما را آدم به حساب نیاوردی. 👈 تو هیچی نداشتی، من تو را به اینجا رساندم. 👈 حیف خوبی، حیف از این همه زحمت و تلاش، تو 👈 لیاقت نداری، لیاقت تو همین است. جهت ارسال حرفای دلتون وپاسخ و... با جون و دل میشنوم🥺👇 🧚‍♀🕊 ♥️ @Delviinam ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・
همیشه هم حذف ڪردن راهِ چاره نیست گاهے باید بعضے ها را نگه داریم..‌. تا زل بزنند به خوشبختے مان ڪه ببینند بعد از آنها زندگے همچنان ادامه دارد !
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت75 . این عنصر چسپان خیلی سعی کرد من رو تصاحب کنه و من در اصطلاح ق
🤝♥️ . از اون روز تقریبا هرروز پروانه سر ظهر و دقیق زمان استراحت من و اصغر زنگ میزد و کلی حرف میزدیم و میخندیدیم ولی خوب کم کم احساس کردم غیرتم اجازه نمیده اصغر شنونده باشه و شاید هم کشش دل به سوی پروانه باعث میشد این فکر رو کنم و نخوام اصغر شنونده باشه به همین خاطر دیگه هروقت زنگ میزد خودم صحبت می‌کردم و گهگاه هم بهش گیر میدادم که اصلا چرا زنگ میزنی؟! اونم مظلومانه میگفت همایون(شوهرش) خیلی شکاکه نمیزاره جایی برم منم بیکارم بچه ای هم ندارم و همش گوشی به دستم و با فامیل حرف میزنم هم به تو و هم به سارا ! که در ادامه گفتم پس میدونی که من سارا رو خیلی میخوام؟! بدون وقفه گفت قطعا همینطوره به پای هم پیر بشید پسر خاله واقعا بهت تبریک میگم زن عاقل و فهمیده ای داری! خلاصه روند گفتگو های من و پروانه ادامه پیدا کرد تا روزی که سارا زنگ زد و گفت یکی بهم گفته تو و پروانه جیک تو جیک هستید مطمن شدم شوهر پروانه بوده آخه جز اصغر کسی نمی‌دونست که ما با هم تماس تلفنی داریم که همون موقع اصغر پرید و گوشی رو گرفت و گفت من تایید میکنم که احمد دست از پا خطا نکرده و ظاهرا غائله ختم بخیر شد و اصغر بهم گفت ببین داداش خیلی کمکم کردی اما خدایی دیگه این آخرین بار بود که من دروغ میگم؛ خودتو جمع کن که دیگه خبری از زیرآبی رفتن نیست! با اخم گفتم یعنی چی؟!‌ فکر میکنی من به سارا دارم ح..یانت میکنم؟! اصغر گفت خودت چی فکر می‌کنی؟! گفتم اصلا! دختر خالمه مثل خواهرمه، ناموسمه شوهر بی غیرتش داره اذیتش میکنه و اوضاع زندگی اش در هم و برهم شده باید کمکش کنم! اصغر ‌گفت چه کمکی داداش؟! والا مشاور خانواده هم بود تا حالا حرفاش تموم شده بود! با اخم گفتم لطفا دیگه توی امورات من دخالت نکن پسر! اصغر هم با تاسف سری تکون داد و گفت باشه و رفت و دیگه کاری به کار من نداشت و خودمم گاه عذاب وجدان داشتم اما با خودم میگفتم نه من که اصلا قصد حیانت به سارای مهربونم رو ندارم فقط میخوام به پروانه کمک کنم و با این حرفا خودم رو توجیه میکردم و این صحبت کردن های ما ادامه دار شد طوری که حس کردم به کلام پروانه وابسته شدم و اونم عجیب بلد بود زبون بازی کنه و میگفت کلامم آرومش میکنه و منم از زن و بچم دور بودم و اون برای خودش می‌تاخت و من نمیدونستم قدرت اغفال شیطان چقدر زیاده! همون مدت یه روز یکی زنگ زد اتاقم و در حالی خودمم عصبی بودم جواب دادم و مردی پشت گوشی گفت احمد آقا؟ گفتم بفرمایید! گفت ببین مرد حسابی من شوهر پروانه هستم دیگه خوش ندارم باهاش حرف بزنی شیر فهم شد؟ .
🌙☘شب داستان زندگی ماست گاهی پر نور و گاهی کم نور میشود اما به خاطر بسپار هر آفتابی غروبی دارد و هرغروبی طلوعی 🌙☘شبتون بخیر 🍀🌙 ‌‎‌‌‌‎‌‌─━━━━⊱♥️⊰━━━━─ 🎈 𝐉𝐨𝐢𝐧 : ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
تقویم نجومی اسلامی ✴️ پنجشنبه 👈13 دی/ جدی 1403 👈1رجب 1446👈2 ژانویه 2024 🕋 مناسب های دینی و اسلامی. 🎇 امور دینی و اسلامی. ❇️ روز بسیار شایسته و خوب و خوش یُمنی است برای همه امور خصوصا: ✅امور ازدواجی خواستگاری و عقد و عروسی. ✅مسافرت. ✅خرید وسیله سواری. ✅داد و ستد و تجارت. ✅خرید کردن. ✅و دیدار با حکام و سلاطین و امیران خوب است. 🤒 مریض امروز زود خوب می شود. 👶 مناسب زایمان و نوزاد محبوب و مرزوق و مقبول است. 🚘 مسافرت: مسافرت خوب است. 🔭احکام نجوم. 🌗 امروز قمر در برج دلو است و از نظر نجومی روز مناسبی برای امور زیر است. ✳️آغاز بنایی و خشت بنا نهادن. ✳️درختکاری. ✳️امور زراعی و کشاورزی. ✳️خرید خانه و آپارتمان. ✳️رفتن به منزل نو. ✳️ختنه نوزاد. ✳️شراکت و امور مشارکتی. ✳️و کندن چاه و جوی نیک است. 🟣کتابت ادعیه و احراز و نماز و بستن حرز خوب است. 💑مباشرت امشب: (شبِ جمعه) ، فرزند مباشرت پس از فضیلت نماز عشاء از ابدال و یاران امام عصر علیه السلام گردد ان شاءالله. 💇‍♂💇 اصلاح سر و صورت : طبق روایات، (سر و صورت) در این روز ،باعث کوتاهی عمر است 💉💉حجامت فصد خون دادن. یا و فصد برای رگ ها ضرر دارد. 😴😴 تعبیر خواب امشب: خواب و رویایی که شب جمعه دیده شود تعبیرش از ایه ی 2 سوره مبارکه "بقره" است. الم ذالک الکتاب لا ریب فیه... و از مفهوم و معنای آن استفاده می شود که خواب بیننده بر چیزی اطلاع یابد که قبلا نمیدانست و یا خبری در قالب نامه یا حکمی به وی برسد که باعث خوشحالی می گردد و شما مطلب خود را بر آن قیاس کنید. 💅 ناخن گرفتن: 🔵 پنجشنبه برای ، روز خیلی خوبیست و موجب رفع درد چشم، صحت جسم و شفای درد است. 👕👚 دوخت و دوز: پنجشنبه برای بریدن و دوختن روز خوبیست و باعث میشود ، شخص، عالم و اهل دانش و علم گردد. ✴️️ وقت استخاره: در روز پنجشنبه از طلوع فجر تا طلوع آفتاب و بعد از ساعت ۱۲ ظهر تا عشاء آخر ( وقت خوابیدن) ❇️️ ذکر روز پنجشنبه نیز: لا اله الا الله الملک الحق المبین ✳️️ ذکر بعد از نماز صبح ۳۰۸ مرتبه موجب رزق فراوان میگردد . 💠 ️روز پنجشنبه طبق روایات متعلق است به . سفارش شده تا اعمال نیک و خیر خود را در این روز به ایشان هدیه کنیم تا ثواب دوچندان نصیبمان گردد. 🌸 زندگیتون مهدوی 🌸
🌸سلام دوستان خوبم 🌹صبح پنجشنبه تون بخیر 🌸روزی پر از شادی 🌹لبخند هایی از ته دل 🌸مهربونی , عشق 🌹لحظات عاشقی 🌸دل پر مهر , سلامتی و 🌹سرشاراز خیر و برکت 🌸برایتان آرزومندم 🌹روزتون عالی و در پناه خدا.
آیا از این مدل جملات استفاده میکنید؟👇 ⛔️شنبه بشه بری مدرسه از دستت راحت بشم ⛔️چقدر اذیت میکنی بذار تو دفترت بنویسم معلم دعوات کنه؟ با این جملات مدرسه رو عاملی برای تنبیه کودک معرفی میکنید که ناخوشاینده ❌رفتار و گفتار ما باید به گونه ای باشه که علاقه به مدرسه و درس در فرزند ایجاد بشه نه باعث دلزدگی بشیم❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔆با هر اسمی و نباید زن را صدا زد - چرا باید زن را در هر جایی مامان صدا کنید، مادر ، جای خود را دارد/دکتر عزیزی ·‌ ・ ┉┅━━━⋅.♥️.⋅━━━━┅┉ ・ ·‌ @daneshanushe
سخنان ناب دکتر انوشه👌
#سرگذشت_یک_زندگی🤝♥️ #بیراهه #پارت76 . از اون روز تقریبا هرروز پروانه سر ظهر و دقیق زمان استراحت من
🤝♥️ . بهم برخورد از لحن صحبتش، با اخم گفتم چی میگی مرد حسابی؟! دختر خالمه و مثل خواهرمه گهگاهی کاری داشته باشه بهم زنگ میزنه انجام میدم اما اون مرد تقریبا فریاد زد بیخود میکنی! زن من حق نداره به تو زنگ بزنه و اگه اون خریت میکنه تو غلط میکنی از این به بعد جوابش رو بدی! خواستم چیزی بگم که با خشم گفت بار آخره اخطار میکنم دفعه بعد حضوری خدمت میرسم!!چند روزی دوباره پروانه زنگ نزد و معلوم بود تو وضعیت خوبی نیست منم یه جورایی دیگه بیخیال شدم و گفتم لابد برگشته سر زندگیش تا اینکه بالاخره رسید روزی که پروانه گفت اقدام کردم برای طلاق و اومدم خونه بابام و من هرچی نصیحتش کردم به خرجش نرفت که نرفت و گفتم پس این همه مدت من نصیحتت کردم برای چی بود؟ که گفت نمیشد فدات شم! نمیشد عزیز دلم! تا اینطوری گفت دلم غنج رفت ولی سریع هم عذاب وجدان سراغم اومد آخه تا حالا پروانه اینطوری دوستانه حرف نزده بود و فقط با عشوه صحبت می‌کرد ولی اون روز فهمیدم هنوزم دوستم داره و این بود شروع ارتباط عاطفی من و پروانه که روال زندگی منو کاملا تغییر داد! پروانه ادامه داد و گفت نمیشد احمد! واقعا نمیشه! راستش من عاشق بودم و به عشقم نرسیدم برای همین سختمه با یکی دیگه ازدواج کنم و به همین خاطر دل به دل همایون ندادم با تعجب گفتم حالا این عشقت کی بود که من خبر نداشتم؟! اونم استاد سخنوری بود بنابراین کمی مکث کرد و با بغض گفت برای تو چه فرقی میکنه آخه؟! با ذوق اب دهنی قورت دادم و گفتم بگو دیگه! نفسی عمیق کشید و سکوت کرد! باز گفتم بگو دیگه پروانه! با صدای اروم و کشدار گفت یه پسر خاله بی وفا! گفتم چرا حاشیه میری دختر؟! که با گریه گفت تو بودی احمد من تو رو میخواستم ولی جفا کردی! اینو گفت و با صدای لرزون و بغض دار گفت دیگه نمیتونم؛ خدا حافظ فعلا!اون روز تا چند ساعت ذهنم درگیر حرف های پروانه بود هنوزم میدونستم عاشق سارا هستم، هنوزم یه تار موش رو به دنیا دنیا زن دیگه نمی‌دادم، هنوزم هروقت سر ساعت زنگ میزدم به سارا و اون عاشقانه باهام حرف میزد احساس عذاب وجدان داشتم و هنوزم به عنوان یه زنگ تفریح نگاه پروانه میکردم اما بودن باهاش با اون زبون شیرینش هم جذابیت خاصی داشت!از یه طرف عذاب وجدان و عشق به سارا و از یه طرف زبون چرب و کشنده پروانه واقعا تو برزخی گیر کرده بودم بنابراین با خودم تصمیم گرفتم دیگه جوابش رو ندم و تا دو روزی جواب ندادم ولی روز سوم دیگه طاقت نیاوردم و پاسخ دادم و باز پروانه شروع کرد به گریه که احمد به خدا من کاری با زندگیت نداشتم و ندارم فقط میخواستم باهات درد و دل کنم ولی خودت اصرار کردی حقیقت رو بگم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌ به نوجوان نگویید بد خلق بگویید کج خلق ⛔️ به نظر من برچسب است که به نوجوان بگویید بد خلق؛ کج خلقه یعنی نسبت به بعضی از موضوعات حساس است./دکتر عزیزی 🎥